جدایی گزینی های اجتماعی-فضایی یکی از مهم ترین چالش های کنونی کلان شهرهایی نظیر مشهد است. یکی از زمینه های بروز این پدیده حضور مهاجران در شهرهاست که با توجه به ترجیحاتشان مکان های خاصی از شهر را برای سکونت انتخاب می کنند و براساس آن بر جدایی گزینی اجتماعی-فضایی شهری می افزایند. مطالعه حاضر درصدد است تا چگونگی سکونت مهاجران در شهر مشهد و ترجیحات آن ها را در انتخاب محل سکونتشان بررسی کند. روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است و برای گردآوری داده ها به داده های دست دوم سرشماری و طرح تفصیلی مشهد مراجعه شده است، همچنین برای تحلیل داده ها از شاخص های دوگروهی و چندگروهی، تحلیل های فضایی موران و نقاط داغ و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد با توجه به شاخص جدایی گزینی چندگروهی که برابر با 0/44 است و با توجه به آماره موران، مهاجران به صورت خوشه ای و جدا افتاده در شهر مشهد زندگی می کنند؛ یکی از مهم ترین ترجیحات آن ها برای انتخاب محل سکونت، حضور همنوعانشان در همسایگی آن هاست. از سوی دیگر، وجود ارتباط معنادار بین سهم مهاجران از جمعیت نواحی شهری و تعدادی از متغیرهای پایگاه های اقتصادی- اجتماعی و خانوادگی، بیانگر این موضوع است که مهاجران مشهد عمدتاً مکان هایی را برای سکونت انتخاب می کنند که با توجه به خواستگاه اقتصادی و اجتماعی شان برای آن ها قابل استطاعت است؛ به همین دلیل با خواستگاه ضعیف تر عمدتاً در مناطقی سکونت می کنند که از نظر کالبدی- سکونتی در شرایط مساعدی قرار ندارد. درنتیجه، این عوامل ضمن جداکردن مهاجران از بافت اصلی شهر و از یکدیگر، جدایی گزینی و شکاف فضایی را در مشهد تشدید می کند و مانع از تحقق انگاره توسعه پایدار می شود.