پژوهش حاضر بر آن است تا از دو دید تاریخگرایی نوین و تحلیل گفتمان، که با مقوله های قدرت و ایدئولوژی پیوندی ژرف دارند، به بازخوانی این داستان بپردازد و وجوه مغفول و نکاویدة آن را بازنمایاند. در مجموع، تنش میان عناصر ساسانی و اشکانی، تقابل قدرت مشروع و نامشروع و هژمونی نظام طبقاتی و مالی و نیز تقابل دو آیین زردشتی و مهرپرستی، بنمایة داستان هفتواد در هریک از این خوانشها است. همچنین بررسی عناصر و نشانه های روایت شاهنامه و دیگر منابع داستان هفتواد، نشان می دهد که منابع قدرت سیاسی و ایدئولوژیک در صورتبندی وقایع در منبع اصلیِ روایت شاهنامه (کارنامة اردشیر بابکان) و در پی آن در خودِ شاهنامه نقش مهمی ایفا کرده است.