این پژوهش برای تعیین رابطه بین خودارزشیابی های محوری با اشتیاق شغلی زنان سرپرست خانوار کمیته امداد شهر اهواز طرح ریزی شده است. زنان سرپرست خانوار را می توان به عنوان یکی از ارکان اساسی هر جامعه در نظر گرفت. نمونه آماری بر اساس تناسب حجم نمونه با جمعیت مورد مطالعه و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان [1](1970) 200 نفر برآورد شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه خودارزشیابی های محوری جاج و همکاران (2003) و اشتیاق شغلی سالانوا و شائوفیلی (2007) بوده است. پایایی بدست آمده با استفاده از آلفای کرونباخ عزت نفس 78/0، خودکارآمدی 82/0، جایگاه مهار 72/0 و ثبات هیجانی 74/0 محاسبه شده است. این پژوهش در پی پاسخ گویی به این دو فرضیه است که بین خودارزشیابی های محوری و اشتیاق شغلی زنان سرپرست خانوار رابطه دارد. مؤلفه های خودارزشیابی های محوری قدرت پیش بینی اشتیاق شغلی را در بین زنان سرپرست خانوار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین خودارزشیابی های محوری و اشتیاق شغلی زنان سرپرست کمیته امداد رابطه مثبت و معنی دار است. با نتایج بدست آمده از تحلیل رگرسیون با روش ورود مکرر بین متغیرهای پیش بین با متغیر اشتیاق شغلی برای کل آزمودنی ها همبستگی چندگانه 441/0=R بدست آمده است که در سطح 001/0> P معنی دار است.