در آموزه های دینی امامیه غلو و تقصیر هردو مورد نهی قرارگرفته است. این دو ناشی از عدم شناخت صحیح شئون امامت و جایگاه وجودی امام در آفرینش است. در این مقاله بخشی از کتاب مکتب در فرآیند تکاملکه در معرفی امام دچار تقصیر شده است، به لحاظ روش شناختی موردنقد قرارگرفته است. نویسنده کتاب بر این باور است که برخی مبانی فکری امامیه (مانند علم غیب و عصمت امام) در طی قرن اول مطرح نبوده است و ائمه صرفاً علمای ابرار معرفی شده اند؛ و این مفاهیم در قرون بعد توسط صحابه مطرح و سپس تحول و تکامل و در میان امامیه رواج یافته است؛ درحالی که این نوع مبنای فکری در زمان خود ائمه غلو به شمار می آمد؛ اما نوشتار حاضر نشان خواهد داد که نویسنده محترم کتاب به علت لغزش های معنایی و عدم جامع نگری به روایات و برداشت های نادرست از آن ها چگونه دچار مغالطه شده و از فهم صحیح و مستقیم مستندات دور مانده است.