سنت ها و سیستم های برنامه ریزی فضایی، فرایندهای توسعه در شهرها و مناطق و انگاشت های برنامه ریزی و تصمیم سازی همواره تحت تأثیر بسترها و پس زمینه ی فرهنگیِ عاملانِ درگیر در فرایند برنامه ریزی قرار دارند. علی رغم چرخش فرهنگی و بازشناخت روزافزون فرهنگ و تأکید صاحب نظران بر اهمیت آن، نظریه های برنامه ریزی به ندرت از فرهنگ به عنوان عاملی مهم برای تحلیل و قیاس اصول، اهداف، سیستم ها و فرایندهای برنامه ریزی یاد می کنند؛ از این رو با علمِ به نقش فرهنگ در برنامه ریزی فضایی، این مقاله با مروری انتقادی بر رهیافت های پیشین و با به کارگیری رهیافت نهادباوری عامل-مدار، مدل نظری برنامه ریزی مبتنی بر فرهنگ را به عنوان ابزاری به منظور بازجُست جنبه های فرهنگی برنامه ریزی فضایی معرفی می کند؛ به عبارتی هدف این مقاله ردیابی نقش فرهنگ در برنامه ریزی فضایی و واکاوی این نقش با رهیافت نهادباوری عامل-مدار است. این پژوهش با معرفی مدل برنامه ریزی مبتنی بر فرهنگ، رابطه ی بین برنامه ریزی و فرهنگ اجتماعی گسترده تر را تشریح کرده و لیکن تکمیل وَجه تبیین گر این مدل را در گِرو توجه بیشتر به تحلیل غنی تر چارچوب های شناختی در برنامه ریزی فضایی می داند. چارچوب انگاشتی پیشنهادی در این مقاله با ارائه ی رهیافت نظری جدید دربردارنده ی ابعادی ازجمله چارچوب شناختی برنامه ریزان و نهادهای برنامه ریزی، بستر نهادی، سیستم برنامه ریزی، کدهای فرهنگی و باورها، ادراک و ارزش های اجتماعی تأثیر گذار بر برنامه ریزی است که به تبیین پدیده ی دیرپای فرهنگ و اثرات آن بر کاربست های برنامه ریزی فضایی و تحلیل و مقایسه ی ویژگی های خاص این کاربست ها برمبنای مجموعه ای سازگار از معیارها کمک می کند.