ایران در چند دهة گذشته، میزبان تعداد زیادی از مهاجران افغانستانی بوده است. پژوهش های مختلف و تحلیل محتوای سخنان و مصاحبه های مسئولان و خبرهای مختلف اجتماعی نشان می دهد که در میان گروهی از مردم و مسئولان، احساسات منفی به افغانستانی ها وجود دارد و آن ها افغانستانی ها را مسئول جرائم رخ داده می دانند. به همین جهت هدف پژوهش حاضر، تبیین چگونگی برساخت این عواطف منفی است. در این مسیر، با استفاده از روش کیفی و نظریة زمینه ای، به وسیلة نمونه گیری نظری، مصاحبه هایی عمیق با گروهی از شهروندان شهر شیراز- که عواطف منفی به افغانستانی ها داشتند- انجام شد و داده ها به شیوة کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. یافته ها درمجموع شامل 23 مقولة اصلی، 54 مقولة فرعی و 289 مفهوم شدند. به طورکلی، این مقوله ها در قالب یک مقولة هستة نهایی با عنوان «برساخت فوبیای تجاوز و حمله» ارائه شدند. در این روند، فرایندهای اجتماعی که به شکل گیری عواطف منفی در مشارکت کنندگان منجر شده بود، واکاوی و به صورت روایت پژوهانه معرفی شدند. همچنین مدلی پارادایمی بر همین اساس ترسیم شد و نظریة کوچک مقیاس و تجربی از نحوة شکل گیری عواطف منفی از جرائم منتسب به افغانستانی ها ارائه شد.