زنان روستایی، عامل بسیار مهمی در تحقق توسعه ی پایدار می باشند. این نیمه ی فراموش شده، علی رغم سعی و تلاش های فراوانی که متحمل می شوند، از رفاه و کیفیت زندگی مناسبی برخوردار نیستند و در اکثر برنامه های توسعه مورد توجه قرار نمی گیرند. از این رو، در این پژوهش توصیفی- همبستگی سعی شده است که به بررسی میزان رضامندی زنان روستایی از کیفیت زندگی خود پرداخته شود. این مطالعه بر روی 367 نفر از زنان روستایی شهرستان هرسین انجام گرفته است. برای انتخاب افراد، از روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای استفاده شد. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه 4 قسمتی بهره گرفته شد. ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده، نمایانگر پایایی مناسب مقیاس های طراحی شده است (بخش دوم 86/0، بخش سوم 84/0 و بخش چهارم 91/0). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نشان داد که میزان رضامندی زنان روستایی از کیفیت زندگی خود متوسط رو به پایین می باشد. هم چنین براساس یافته ها، زنان روستایی به ترتیب از نظر؛ تامین نیازهای فرصت و فراغت، بهزیستی و نیازهای اولیه احساس نارضایتی می کنند و همین مسئله، کیفیت زندگی آنها را تحت تاثیر خود قرار داده است.