آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید برکاهش خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان راهنمایی پسر مدارس شبانه روزی بود که درسال تحصیلی 91-90 در شهرستان بوکان، مشغول به تحصیل بودند. بدین منظور 32 نفر انتخاب و به عنوان نمونه منظور گردیدند. روش تحقیق دراین مطالعه، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود و از مقیاس خودناتوان سازی به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. روش مداخله، براساس الگویی بود که لوپز و اسنایدر درسال (2003) ارائه نمودند. این برنامه طی 8 جلسة90 دقیقه ای و در مدت 8 هفتة متوالی به دانش آموزان ارائه گردید. بدین منظور نمونة تحقیق به صورت تصادفی در 2 گروه 16 نفری (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. گروه آزمایشی، تحت آموزش شناختی ارتقاء امید قرار گرفت، درحالی که گروه گواه در معرض هیچ مداخله ای قرارنگرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کوواریانس) بوسیله نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس و در سطح 05/0> pبرای گروه وابسته به منظور تعیین اثر بخشی آموزش شناختی ارتقاء امید، نشان داد که این کاربندی توانسته است به عنوان مداخله ای مؤثر موجب بهبود وضعیت انگیزشی دانش آموزان شده و در ضمن کاهش خودناتوان سازی تحصیلی، سطح امید آنان را نیز بهبود بخشد. با توجه به یافتة حاضر، پیشنهاد می شود برنامة آموزش شناختی ارتقاء امید، به عنوان بخشی از برنامه های آموزش ضمن خدمت مشاورین مدارس قرار گیرد.

تبلیغات