قربانی و قربانی شدن مفاهیمی نسبتاً جدید است که در جرم شناسی سنتی کمتر به آن توجه شده است. اما نگاهی به مبانی نظری نشان می دهد تحقیقات این حوزه اخیراً به سوی قربانیان جرم چرخش داشته و بخشی از تحلیل های جرم شناختی بر فهم سبک زندگی قربانیان جرم متمرکز شده است. در حالی که جرم شناسی می پرسد: «چرا عده ای مرتکب جرم می شوند؟»، قربانی شناسی می پرسد: «چرا عده ای آماج اقدام های جرم آمیز قرار می گیرند؟» هدف این پژوهش دست یافتن به مفهوم قربانی شدن از نظر زنان و تبیین نظریه ای است که شرایط قربانی شدن را توضیح دهد. این تحقیق با کاربرد روش کیفی سعی دارد مفهوم قربانی شدن را از منظر زنان بشناسد. برای رسیدن به این هدف با 46 زن تهرانی مصاحبة نیمه ساختاریافته انجام گرفت. اما نتایج قابلیت تعمیم ندارد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مفهوم قربانی شدن بین زنان طیف وسیعی از احساسات را دربرمی گیرد. در تعریف زنان از مفهوم قربانی شدن سه مفهومِ «حرمان زندگی» و «نداشتن منابع و اختیارات» و «آسیب پذیری» آشکار می شود. بنا بر روایت زنان، قربانی شدن احساسی واقعی است که با فرد می ماند. ویژگی های شخصیتی و فاکتورهای اجتماعی و اجبارهای فرهنگی از عواملی است که با ارجاع به مواردی چون «نگاه جنسیتی» و «سلطة مردانه» و «ساختارهای معیوب» قربانی شدن را توضیح می دهند.