موضوع این مقاله بررسی چگونگی کاربرد مفهوم سرمایه فرهنگی در تحقیقات است. از این رو، پرسش این است که چگونه مفهوم سرمایه فرهنگی در پژوهشهای داخلی و خارجی سنجید ه شده است؟ و چه نسبتی از متغیرهای مختلف با سرمایه فرهنگی گزارش شده است؟ در این مقاله با تکیه بر تحقیقات خارجی و داخلی، ابتدا مفهوم سرمایه فرهنگی و ابعاد آن در آثار بوردیو بررسی و سپس ابعاد عملیاتی مفهوم سرمایه فرهنگی در پژوهشهای متأخر بررسی و در نهایت کاربرد مفهوم سرمایه فرهنگی در جامعه ایرانی بررسی شده است. مرور پژوهشهای خارجی نشان داده است که این مفهوم در هر دورهای، با توجه به مقتضای زمانی و مکانی هر جامعه، توسط محققان مورد بازنگری واقع شده است. در حالی که در پژوهش های داخلی، مفهوم سرمایه فرهنگی در قالبی مشابه با تقسیمبندی بوردیویی به طور یکسان و بدون بازنگری مورد استفاده قرار گرفته است. در واقع، مرور تحقیقات نشان میدهد که در پژوهشهای خارجی به زمینههای فرهنگی در سنجش سرمایه فرهنگی توجه شده است. این در حالی است که در پژوهشهای تجربی داخلی، معرفت فرهنگی و بومی مورد غفلت و بیتوجهی واقع شده است. معرفت فرهنگی آن دسته از اطلاعاتی هستند که از هر فردی انتظار میرود از آنها برخوردار باشد و معمولاً از کشوری به کشور دیگر فرق میکند. افزون براین، پیشنهاد شده تا با توجه به اینکه ما در عصر ارتباطات و تکنولوژی قرار داریم بهتر است برخی فناوریهای دیجیتالی از قبیل شبکههای اجتماعی در سنجش سرمایه فرهنگی مورد توجه قرار گیرد.