ارتباطگریزی و هوش عاطفی هر دو از جمله مفاهیم نوینی هستند که در حوزه روانشناسی و ارتباطات و نیز در مطالعات رفتار سازمانی مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله در پی شناسایی رابطه متغیرهای هوش عاطفی با سطوح ارتباطگریزی کارکنان سازمان صدا و سیماست. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان سازمان صدا و سیمای شهر تهران هستند و نمونهای به حجم 378 نفر انتخاب شده است. ابزار گردآدوری دادهها پرسشنامه است که جهت سنجش هوش عاطفی از پرسشنامه تخلیص شده دانیل گلمن و جهت سنجش سطوح ارتباطگریزی از پرسشنامه مک کراسکی استفاده شده است. در این پژوهش اطلاعات پردازش و از طریق برنامه آماری SPSS و با استفاده از آزمون گاما تحلیل شده است، مقدار sig در آزمون گاما برای هوش عاطفی برابر با 0/000 و برای سایر مؤلفههای هوش عاطفی به ترتیب خود مدیریتی برابر با 003/0، مهارت اجتماعی برابر با 000/0، خود آگاهی و مدیریت روابط نیز 000/0 بوده است. با توجه به اینکه مقدار گاما در تمام فرضیه های مورد بررسی کمتر از 0.05 درصد بوده، بنابراین تمام مؤلفههای هوش عاطفی با سطوح ارتباط گریزی رابطه معناداری دارند، و با توجه به مقدار منفی و معکوس گاما در تمام مؤلفهها نتیجه میگیریم که هوش عاطفی و مؤلفههایش بر سطوح ارتباطگریزی تأثیر معکوس دارند. به نحوی که هر چه هوش عاطفی و مؤلفههای آن در میان کارکنان صدا و سیما افزایش یابد، میزان ارتباطگریزی آنان کاهش مییابد.