هدف این پژوهش تحلیل توان های تبینی نظریه دولت و شهرنشینی در ایران در چارچوب مفاهیم فضا و دولت است. روش پژوهش تحلیلی- نظری و داده های مورد استفاده نیز شامل پژوهش هایی هستند که در فاصله زمانی 1373-1393 در این زمینه نگارش شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نظریه دولت و شهرنشینی تمایل به پذیرش این پیش فرض دارد که سطوح مختلف فضایی به دلیل تسلط دولت، همگون هستند. این پیش فرض تحلیل شهرنشینی را در این نظریه از چند جهت متأثر می سازد: 1) ماهیت و نحوه نیروهای اثرگذار توسعه شهری در میان شهرهای هم اندازه و شهرهای ناهمسان یکسان در نظر گرفته می شود؛ 2) دولت ماهیت شهری دارد و شهرنشینی ماهیت دولتی دارد، و به ابعاد محلی، روستایی، منطقه ای و جهانی دولت توجه نمی شود؛ 3) در حالیکه توسعه شهرهای بزرگ به عنوان مراکز اصلی شهرنشینی وابستگی زیادی به توانایی رقابت آن ها در نظام جهانی دارد، مقیاس جهانی به طور عمده نادیده گرفته می شود؛ 4) به پسکرانه های متفاوت طبیعی شهرها توجه نمی شود؛ 5) نقش دولت هم در ایجاد و هم در توسعه شهرها یکسان در نظر گرفته می شود، در حالیکه ارتقاء منزلت اقتصادی و توسعه شهرها مستلزم مشارکت اساسی نیروهای بازار است؛