مرحوم علّامه طباطبایی در سه کتاب خود چهار مبنا و نظریه ی اخلاقی را مطرح ساخته است. او در کتاب نهایه الحکمه فضیلت گرایی و در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم نوعی منفعت گرایی و در تفسیر المیزان مصلحت گرایی اخروی و خداگرایی عارفانه را تبیین نموده است. نقدها و بررسی های مطرح در این زمینه و میزان اهمیت هریک از آنها از نظر علّامه مباحث دیگر این مقاله را تشکیل می دهد. به نظر می رسد ایشان برای انسان های مختلف در شرایط مختلف و با دیدگاه ها و سطوح مختلف، اخلاقی را معقول یا مقبول دانسته که برای دیگران معقول یا مقبول نیست و ترجیح قایل شدن برای هریک از این دیدگاه ها جهت همه ی انسان ها با دیدگاه های متفاوت از نظر علّامه دلیل واضحی ندارد.