معنویّت، از جمله واژگان پرکاربردی است که اندیشمندان عصر جدید به توضیح و تبیین آن همّت گماردهاند و هر یک در تعریف آن، بیانی متمایز از دیگران دارد. از دیگر سو، عدّهای از اندیشمندان، درصدد یافتن معنویّت، در درون دینهای تاریخی و سنّتی هستند و گروه دیگر به مقولهی معنویّت، به عنوان مسألهای فرادینی نظر می کنند.
آنچنان که در بخش اوّل مقالهی «معنویّت مسیحی» گذشت، مقالهی حاضر قصد آن دارد که به مقولهی معنویت از منظر درون دینی و به طور خاص از دیدگاه مسیحیّت بپردازد. اندیشمندان مسیحی نیز هر یک از زاویهای به مسأله پرداخته و در قالب نظامهای الاهیاتی متعدّد، مسألهی معنویّت را مورد دقّت و بررسی قرار دادهاند. نظامهای الاهیاتی چون «الاهیات سیستماتیک»، «الاهیات تاریخی»، «الاهیات دفاعی»، «الاهیات کاربردی» و «الاهیات انجیلی»، نظامهای الاهیاتی رایجی هستند که در هریک از آنها، تعریفی متمایز و راهکاری ویژه برای رسیدن به معنویّت پیشنهاد شده است. نوشتهی حاضر در صدد است که به معنویّت مسیحی از منظر «الاهیات انجیلی» نظر افکنده و با بررسی کتاب مقدّس، آن را تبیین و نقد نماید.
معنویّت مسیحی مبتنی بر کتاب مقدّس را از دو منظر کاملاً متمایز میتوان جستجو کرد. نگاه مقدّماتی عمومی و نگاه الاهیاتی. در بخش اوّل به نگاه مقدّماتی عمومی پرداختیم و در این بخش به نگاه الاهیاتی خواهیم پرداخت. مفاهیم اساسی که در این بخش بررسی خواهند شد، عبارتند از: خالق شناسی، مسیح شناسی، روح القدس شناسی، کلیسا شناسی و آخرت شناسی، که هریک از آنها از منظر مسیحیان بررسی شده و نقد آن نیز از منظر اسلام، بیان میگردد.