کهن الگو، آرکی تایپ یا صورت ازلی جنبه های ناشناخته و پیچیده، ضمیر ناخودآگاه جمعی است که از آغاز تولد با آدمی همراه بوده است تا آنجا که به نظر می رسد موروثی باشد. صورتهای کهن الگویی در بخش ناخودآگاه ذهن نهفته است و خاستگاه و زیربنای اسطوره ها به شمار می رود؛ با نمادها ارتباطی تنگاتنگ دارد و در رویاها، کشف و شهودهای شاعرانه و پیامبر گونه و حتی روان پریشیها بروز می کند. هنرمند و شاعر با استفاده از همین مفاهیم در حالات ذهنی خاص، که به نوعی شهود می ماند، همراه با تخیل به خلق اثر می پردازد و متناسب با استعداد هنری و توانایی خدا دادی خود به طور ناخود آگاه جامه ای بر تن این مفاهیم می پوشاند. شعر یکی از پهناورترین عرصه های تجلی این کهن الگوهاست. در این مقاله کوشیده ایم روش به کارگیری و کاربری برخی از کهن الگوها را در شعر شاعر توانای معاصر، «مرحوم زنده یاد خانم صفارزاده» به اختصار بررسی و تحلیل کنیم. پرکاربردترین کهن الگوها در شعر صفارزاده عبارت است از: آب، درخت، زن، ماندالا، اعداد، رنگها و ... که از این میان دو کهن الگوی آب و درخت مورد بررسی قرار می گیرد.