آنچه در رابطه با استاندارد کردن کتابخانه ها انجام میشود، عمدتاً به خدمات فنی، فضای فیزیکی و تجهیزات، و محتوای اطلاعاتی (مجموعه) مربوط میشود. اما با توجه به اینکه بسیاری از حرفه مندان و صاحب نظران این حرفه، رویکرد کاربردمداری را در ارائه خدمات کتابخانه ای به مأموریت مداری و مجموعه مداری ترجیح میدهند، این شیوه نگاه به استانداردسازی، با رویکرد کاربرمدارانه همخوانی ندارد. به بیان دیگر، با وجود ادعای پایبندی به کاربرمداری، عملاً از این شیوه در جهت مأموریت مداری و مجموعه مداری استفاده میشود. این مسئله در کتابخانه های تخصصی اهمیتی افزون تر مییابد، زیرا قرار است نتیجة فعالیت این دسته از کتابخانه ها در قالب محصول پژوهش، تجسم یابد و به تولید دانش جدید منجر شود. آموزش کاربران و سوق دادن آنان در جهت تحصیل سواد اطلاعاتی مطابق با حدود هر چه بالاتری از استانداردها، موجب میشود کتابخانه ها در نیل به اهداف خود و تحقق واقعی رویکرد کاربرمدارانه موفق شوند؛ بویژه آنکه تعاریف جدید سواد اطلاعاتی در آموزشهای کتابخانه ای ریشه داشته و کتابخانه های تخصصی باید ـ با توجه به شرایط خاص اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور ـ بیش و پیش از استاندارد کردن خدمات فنی تجهیزات و فضای کتابخانه؛ به آموزش سواد اطلاعاتی بر مبنای استانداردها به کاربران خود بپردازند تا بدین ترتیب ضمن استقلال بخشیدن به آنان در کسب اطلاعات و دانش افزایی، موجب کارآمدی بیشتر خدمات کتابخانه های تخصصی گردند. بر این مبنا، کتابخانه ها باید در درجه اول به ارزیابی کاربران خود بر مبنای استانداردهای سواد اطلاعاتی و در وهلة دوم به طراحی و اجرای برنامه های آموزشی بر مبنای این ارزیابی با هدف ارتقای سطح سواد اطلاعاتی، بپردازند.