آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۱

چکیده

این پژوهش در صدد است تا با بررسی قصه های دو حماسه ایرانی و هندی، یعنی شاهنامه و مهابهارت، نشان دهد، ساختار این قصه ها تا چه اندازه از نظر طرح و محدوده، شبیه به هم است. بنابراین بخشی از قصه ها با موضوع «خویشاوند کشی خویشاوند آزاری» انتخاب گردید تا با نگاهی ساختاری تحلیل شود. دلیل انتخاب روش ساختاری این است که جای چنین نگاهی در مجموعه های حماسی پژوهشی، خالی است؛ زیرا بیشتر پژوهشها درباره موضوع این مقاله، تفسیری است. تحلیل ساختاری مقدمه ای برای رسیدن به تحلیلهای تفسیری بعدی است. به همین دلیل برخی از ساختار گرایان چون ژرار ژنت، پا را از مرحله تحلیل ساختاری صرف فراتر گذاشته و به تاویل نیز توجه کرده اند. با این پژوهش خواننده پی خواهد برد که داستانها علاوه بر شباهت های محتوایی در ساختمان نیز به هم نزدیکند.

تبلیغات