مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله به کار بستن یکی از مدلهای آماری در علم جغرافیا است که، برای توجیه وضع موجود رتبهبندی خدمات اقتصادی– اجتماعی با توجه به جمعیت درسطح شهرستانهای استان لرستان در شهریور سال 1388 استفاده شده است.
مدل اسکالوگرام به عنوان ابزاری مناسب برای تحلیل الگوی توسعه منطقه لرستان در سطح خدمات اقتصادی – اجتماعی بهتر از سایر روشها میتواند به تحلیل موضوع بپردازد. در این راستا از مهمترین شاخصهای شهرستانهای استان لرستان در بخشهای مختلف اقتصادی، منتشر شده توسط مرکز آمار استان لرستان استفاده شده است. همچنین سعی شده است اصول مدل اسکالوگرام با تشریح یک تحقیق عملیمراحل و روشکار بیان شود.در این بررسیمشخص گردید که درسطح شهرستانهای استان، رتبهبندی توزیع خدمات اقتصادی – اجتماعی با رتبهبندی سطح جمعیتی شهرستانهای استان متفاوت با هم در حرکت هستند.
بافت فرسوده شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های قدیمی و مساله دار نیازمند به حرکتی کنترل شده در جهت ادامه زندگی خود هستند. این حرکتدر قالب یک الگوی بهسازیو نوسازی تبلور می یابد. این الگو امری است مداوم کهدر نهایت میباید به سیستمی خود جوش تبدیل شود. این امر آنی و سریع نیست بلکه فرایندی حساس و پیچیده است که نیاز به طراحی برنامههای هدفمند کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت دارد و برای دستیابی به ساماندهی و احیای موفقیت آمیز، به شناخت دقیق بافت قدیمی و کل سیستم شهر و نظام منطقهای نیاز است. شهر بندرعباس با دارا بودن خصایص کلانشهری از حیث اهمیت در سطح منطقه و کل کشور با مسائل کالبدی متعددی روبرو است که از جمله اساسی ترین آن بافتهای نابسامان و فرسوده این شهر است که با وسعتی معادل1500 هکتار چهره شهر را به بدترین شکل ممکن ارائه داده. مسائل فرهنگی اجتماعی و عدم تجانس در بافتهای اجتماعی علاوه بر مسائل کالبدی بر این نابسامانیدامن زدهاست. طرحهای جامعتهیه شده نیز بهعنوان یکیاز برنامههایمهمکالبدیشهر با توجه به ماهیت و شرح خدمات خود هیچگونه توجهیبهاین معضل اساسیشهر نداشته و فضاهای نابسامان موجود را بدون هیچگونه طرحی در طرح تفصیلی به حال خود گذاشته و طبق شرح خدمات تیپ به یک سری مسائل دیکته شده پرداخته و از طرفی رشد این فضاها نیز ناشی از عدم اجرای به موقع طرح جامع در طول مدت سپری شدن افق طرح می باشد. طرحهای عمران و بهسازی تهیه شده که در مقیاس کوچک و بهصورت موضعی و برای مقطع زمانی خاص تهیه شده، نتوانسته گره گشای این مشکل شهر باشد. در راستای این امر پژوهش حاضر سعی بر آن دارد به بررسی و ارزیابی بافتهای مساله دار شهری با تآکید بر بافت پرمعضل بندرعباس پرداخته و راهکارهایی جهت ساماندهی و تجدید حیات این بافت 1500هکتاری ارائه دهد.
نقش احساس مکانی در سازماندهی سیاسی فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان علاوه بر بعد مادی، از بعد غیرمادی نیز برخوردار بوده و احساساتی در ساکنان خود ایجاد می کند. بواسطه این احساسات، نوعی تعلق به مکان در افراد ایجاد شده که منجر به شکل گیری هویت مکانی می شود. این نیروی معنوی حس مکان نامیده می شود.
سازماندهی سیاسی فضا نیز عبارت از فرآیندی است که طی آن بخشی از سطح زمین که توسط مرز محدود شده، برای ایفای نقش های سیاسی سازماندهی می شود.
پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحلیل برخی تنش های رخ داده در نتیجه فرآیند سازماندهی سیاسی فضا در مقیاس جهانی به بررسی روابط متقابل این فرآیند و احساس مکانی با تاکید بر نقش احساس مکانی در امر سازماندهی سیاسی فضا می پردازد.
متغیر وابسته پژوهش، سازماندهی سیاسی فضا و متغیر مستقل، احساس مکانی است. سوال اصلی نیز این است که آیا مولفه احساس مکانی تاثیری در اجرای فرآیند سازماندهی سیاسی فضا دارد؟ در بیان فرضیه تحقیق، به نظر میرسد بین دو متغیر سازماندهی سیاسی فضا و احساس مکانی ارتباطی متقابل وجود داشته و احساس مکانی نقش کلیدی در انجام فرآیند سازماندهی سیاسی فضا دارد.
یافته های پژوهش نشان می دهد احساس مکانی از مولفه های کلیدی در سازماندهی سیاسی فضاست که ارتباط متقابلی بین آنها وجود دارد. به این ترتیب که نه تنها احساس مکانی، زیربنای سازماندهی سیاسی فضاست، بلکه نحوه انجام سازماندهی سیاسی فضا نیز در کیفیت احساس مکانی افراد تاثیر داشته و می تواند موجب تحریک احساسات آنان در جهت منفی و یا مثبت باشد.
تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان مازندران- رویکرد تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کاهش نابرابری در استفاده از منابع، امکانات و تسهیلات، یکی از مهم ترین معیارهای اساسی توسعه پایدار در سطح مناطق کشور به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف شناخت میزان توسعه در استان مازندران و افزایش میزان ثمربخشی اقدامات آینده، به بررسی سطح توسعه یافتگی شهرستان های این استان پرداخته است. روش پژوهش کمی- تحلیلی بوده که با استفاده از مدل های کمی و نرم افزارهای GIS و SPSS صورت گرفته است. در این مقاله ابتدا 37 شاخص مورد بررسی در زمینه های مختلف با استفاده از روش پیشرفته تحلیل عاملی به 8 عامل تقلیل یافته و سپس به صورت تلفیقی در شاخص ترکیبی توسعه ارایه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان توسعه در سطح شهرستان های استان مازندران متعادل نبوده و به ترتیب 3، 5، 3، 4 و 1 شهرستان در سطوح توسعه یافته تا محروم استان جای گرفته اند. عدم تعادل های شهرستانی موجود در استان، به دلیل تفاوت بارز در توزیع شاخص های مختلف اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی، خدماتی و ... بوده که بهبود آن ها در شهرستان های دارای کمبود، ضروری می باشد.
تحلیلی جغرافیایی بر جریانات متقابل روستایی– شهری : مطالعه ی موردی: مرودشت و روستاهای پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناحیه به منزلهی یک سیستم جغرافیایی که متشکل از شهرها و روستاهای پیرامون آنهاست، ضمن داشتن جریانات اقتصادی– اجتماعی و سیاسی- مذهبی با نواحی سکونتگاهی بالادست، عناصر و قسمتهای مختلف آن ناحیه به شکلی نظاموار دارای بدهبستان، ارتباط و پیوندهای متقابل با یکدیگر میباشند. اینگونه جریانات شهری– روستایی با تکیه بر نقش و کارکرد شهرها و روستاهای درون هر ناحیه موجبات تحول و تاثیرگذاری بر کلیه ابعاد فضایی سکونتگاهها را فراهم نموده است. این پژوهش بر آن است که به روش توصیفی– تحلیلی ارتباطات متقابل بین شهر مرودشت و روستاهای پیرامون آن را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد. روستاهای کِناره، فتحآباد و مجدآباد از بخش مرکزی ناحیه؛ بهعنوان نمونه موردی تحقیق برگزیده شدهاند. روش جمعآوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و میدانی از جمله تکمیل پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه با اهالی روستاها و از جمله نظایر اینهاست. نتایج تحقیق نشان میدهد که: مرودشت بهعنوان یک شهر میانی و قطبی بزرگ به لحاظ تجمع امکانات، سرمایه و نیروی انسانی در منطقه ضمن تسلط و برتری نسبی بر ناحیه دارای ارتباطی دو سویه با نقاط روستایی پیرامون خود میباشد. بهعبارت دیگر مرودشت با ارائه خدمات و تسهیلات معیشتی- رفاهی مورد نیاز روستاهای حوزه نفوذ خود و نیز خرید محصولات تولیدی روستائیان؛ ضمن فراهمنمودن شرایط رشد و پویایی روستاها موجب ایجاد تغییرات کالبدی- فضایی در آنها را سبب شده است. از سوی دیگر ساکنین روستاهای مورد مطالعه نیز با برقراری جریانات اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی، بدهبستانهای تجاری و سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی، بازار و مسکن شهری زمینههای پویایی اقتصاد و رشد شهر مرودشت و نیز تغییر و توسعه در روستای خود را ضمن «وابستگی به شهر» به طور نسبی فراهم نمودهاند.
شیوه های مشارکت شهروندی درفرآیند های توسعه ی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در الگوهای جدید برنامه ریزی و مدیریت شهری جهانی ، اجرای پروژه های مشارکت شهری جایگاه خاصی یافته است. اجرای پروژه توسعهی شهری یک فعالیت جمعی است مبتنی بر « نقش مشارکت شهروندی با الگوها ی متفاوت مبتنی برمشارکت افراد ، خانواده ها ، گروه ها ، سازمان ها ، نهادها و بخش های خصوصی و عمومی است. اصطلاح تخصصی توسعه پایین به بالا ، نیز ناظر به نقش مشارکتی مردم است و نقش مشارکتی مردم ( افراد ، گروهها ، سازمانها ) در فرایند توسعه از جمله توسعه شهری واقعیتی انکار نا پذیر است . تجربیات جهانی نشان می هد که از دهه 1980 میلادی به بعد در برنامه های توسعه ی شهری توجه فزاینده ای به رویکرد مشارکت صورت گرفته است .
در مقاله ی حاضر به بررسی الگو ها و مدل های مختلف برنامه ریزی مشارکتی پرداخته و دیدگاههای حاکم بر مشارکت مردمی در برنامه ریزی شهری ، نظریات و مدل های مشارکتی ،ویژگی های نظام های مشارکتی در برنامه ریزی و مدیریت شهری سطوح مختلف مشارکت مردمی در طرح های شهری را مورد بررسی قرار می گیرد.
ناحیه محوری، ضرورت ارتقاء مدیریت محلی در شهرداری تهران(منطقه 4)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت شهری به معنای اداره امور شهر به منظور پایداری و رضایت اجتماعات محلی با در نظر گرفتن و تبعیت از سیاست های ملی است. نیل به چنین مدیریتی، حکمروایی شایسته را ضروری می سازد تا مشارکت محلی به منظور بسیج منابع نهفته شهروندان برای رفع مشکلات فزاینده را امکانپذیر سازد. در حالیکه شوراهای محلی غیررسمی (شورایاری ها) در تهران برای ارتباط با شورای شهر در سالهای اخیر ایجاد شده اند، این شوراها فاقد قدرت و منابع لازم برای اثربخشی کافی می باشند و همچنین رابطه ی تعریف شده ای با شورای شهر و شهرداری ندارند. بنابراین، از یک سو نیاز به واگذاری اختیارات محلی است و از سوی دیگر نیاز به ایجاد شورا در سطح ناحیه برای تجمیع منابع محلات و برنامه ریزی یکپارچه آنهاست. این مطالعه سازوکارها و کمبودهای نظام مدیریت شهری تهران را از این دیدگاه در منطقه 4 شهرداری نشان می دهد.
نقش الگوی مشارکت مردمی در بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی : مطالعه ی موردی : محله عامری اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از شهرهای کشور به دلیل افزایش جمعیت ، مهاجرت های بی رویه و توسعه افقی شهر ،عدم خدمات رسانی جدید به هسته های قدیمی شهر ، تمرکز فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در این بخش باعث شده است بافت قدیمی از نظر امنیتی، اجتماعی و اقتصادی با مشکلاتی روبرو شده و به مرور زمان دچار فرسودگی شوند که این فرآیند شهرها را از درون می پوساند و محله های خوب شهری را به محله های پست تبدیل می کند. شهر اهواز از جمله شهرهایی است که از مشکلات بافت فرسوده رنج می برد از میان محلات شهر می توان به محله عامری اشاره کرد. این محله هسته اولیه شهر بوده و دارای قدمتی تاریخی می باشد. در این پژوهش به وضعیت ابنیه و مساکن بافت از نظر کمی و کیفی پرداخته می شود و اینکه آیا وضعیت اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی ساکنین در فرسودگی بافت محله موثر بوده است؟ فرایند مشارکت مردمی در امر نوسازی و بهسازی به چه صورت موثر است؟ هدف از این پژوهش شناسایی بافت های فرسوده در این محله، تعیین شاخص های فرسودگی ، جایگاه و میزان مشارکت مردم در نوسازی و بهسازی بافت محله ، تحلیل مدل SWOT ، ارائه راه حل ها جهت برطرف کردن مشکلات ناشی از فرسودگی و ایجاد زمینه های مطالعات بعدی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی- پیمایشی است. جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای (اسنادی، نقشه ، عکس هوایی و ... ) و میدانی (مشاهده ، پرسشنامه و مصاحبه ) و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS وArc GIS صورت می گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در بافت موجود پایین بودن کیفیت ابنیه، مصالح ساختمانی ، کم عرض بودن معابر ، ناهنجاری های اجتماعی ، پایین بودن درآمد ساکنین و عدم توانایی در نوسازی و بهسازی بافت باعث شده است که این بافت ها روز به روز بر مشکلاتشان افزوده گشته و به مکان های آشفته و تخریبی تبدیل شوند لذا چاره اندیشی برای رفع این مشکلات ضروری است.