بافت های قدیمی و مساله دار نیازمند به حرکتی کنترل شده در جهت ادامه زندگی خود هستند. این حرکتدر قالب یک الگوی بهسازیو نوسازی تبلور می یابد. این الگو امری است مداوم کهدر نهایت میباید به سیستمی خود جوش تبدیل شود. این امر آنی و سریع نیست بلکه فرایندی حساس و پیچیده است که نیاز به طراحی برنامههای هدفمند کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت دارد و برای دستیابی به ساماندهی و احیای موفقیت آمیز، به شناخت دقیق بافت قدیمی و کل سیستم شهر و نظام منطقهای نیاز است. شهر بندرعباس با دارا بودن خصایص کلانشهری از حیث اهمیت در سطح منطقه و کل کشور با مسائل کالبدی متعددی روبرو است که از جمله اساسی ترین آن بافتهای نابسامان و فرسوده این شهر است که با وسعتی معادل1500 هکتار چهره شهر را به بدترین شکل ممکن ارائه داده. مسائل فرهنگی اجتماعی و عدم تجانس در بافتهای اجتماعی علاوه بر مسائل کالبدی بر این نابسامانیدامن زدهاست. طرحهای جامعتهیه شده نیز بهعنوان یکیاز برنامههایمهمکالبدیشهر با توجه به ماهیت و شرح خدمات خود هیچگونه توجهیبهاین معضل اساسیشهر نداشته و فضاهای نابسامان موجود را بدون هیچگونه طرحی در طرح تفصیلی به حال خود گذاشته و طبق شرح خدمات تیپ به یک سری مسائل دیکته شده پرداخته و از طرفی رشد این فضاها نیز ناشی از عدم اجرای به موقع طرح جامع در طول مدت سپری شدن افق طرح می باشد. طرحهای عمران و بهسازی تهیه شده که در مقیاس کوچک و بهصورت موضعی و برای مقطع زمانی خاص تهیه شده، نتوانسته گره گشای این مشکل شهر باشد. در راستای این امر پژوهش حاضر سعی بر آن دارد به بررسی و ارزیابی بافتهای مساله دار شهری با تآکید بر بافت پرمعضل بندرعباس پرداخته و راهکارهایی جهت ساماندهی و تجدید حیات این بافت 1500هکتاری ارائه دهد.