آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

ناحیه به منزله­ی یک سیستم جغرافیایی که متشکل از شهرها و روستاهای پیرامون آن­هاست، ضمن داشتن جریانات اقتصادی– اجتماعی و سیاسی- مذهبی با نواحی سکونتگاهی بالادست، عناصر و قسمت­های مختلف آن ناحیه به شکلی نظاموار دارای بده­بستان، ارتباط و پیوندهای متقابل با یکدیگر می­باشند. این­گونه جریانات شهری– روستایی با تکیه بر نقش و کارکرد شهرها و روستاهای درون هر ناحیه موجبات تحول و تاثیرگذاری بر کلیه ابعاد فضایی سکونتگاه­ها را فراهم نموده است. این پژوهش بر آن است که به روش توصیفی– تحلیلی ارتباطات متقابل بین شهر مرودشت و روستاهای پیرامون آن را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد. روستاهای کِناره، فتح­آباد و مجدآباد از بخش مرکزی ناحیه؛ به­عنوان نمونه موردی تحقیق برگزیده شده­اند. روش جمع­آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه­ای و میدانی از جمله تکمیل پرسشنامه­، مشاهده، مصاحبه با اهالی روستاها و از جمله نظایر این­هاست. نتایج تحقیق نشان می­دهد که: مرودشت به­عنوان یک شهر میانی و قطبی بزرگ به لحاظ تجمع امکانات، سرمایه و نیروی انسانی در منطقه ضمن تسلط و برتری نسبی بر ناحیه دارای ارتباطی دو سویه با نقاط روستایی پیرامون خود می­باشد. به­عبارت دیگر مرودشت با ارائه خدمات و تسهیلات معیشتی- رفاهی مورد نیاز روستاهای حوزه نفوذ خود و نیز خرید محصولات تولیدی روستائیان؛ ضمن فراهم­نمودن شرایط رشد و پویایی روستاها موجب ایجاد تغییرات کالبدی- فضایی در آنها را سبب شده است. از سوی دیگر ساکنین روستاهای مورد مطالعه نیز با برقراری جریانات اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی، بده­بستان­های تجاری و سرمایه­گذاری در بخش­های تولیدی، بازار و مسکن شهری زمینه­های پویایی اقتصاد و رشد شهر مرودشت و نیز تغییر و توسعه در روستای خود را ضمن «وابستگی به شهر» به طور نسبی فراهم نموده­اند.

متن

تبلیغات