مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
فرسودگی شغلی
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تاب آوری و فرسودگی شغلی در کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمام شامل کلیه کتابداران کتابخانه-های دانشگاه های دولتی شهر کرمانشاه که دارای مدرک دانشگاهی در حوزه تحصیلی علم اطلاعات و دانش شناسی هستند. جامعه پژوهش شامل 43 کتابدار است. برای گرد آوری داده های پژوهش از پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (1981) و مقیاس تاب آوری کونور و دیوید سون (2003) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تاب آوری و فرسودگی شغلی رابطه ی قوی دارند. تاب آوری در گروه زنان و مردان تفاوتی نداشت. همچنین تفاوت فرسودگی شغلی زنان و مردان نیز معنی دار نبود. از سوی دیگر نوع استخدام با میزان تاب آوری و نیز فرسودگی شغلی رابطه دارد. فرسودگی شغلی افرادی که به صورت قراردادی استخدام شده بودند بالاتر از افراد رسمی بود. با توجه به جدول تحلیل واریانس، بین هیچکدام از گروههای شغلی از نظر تاب آوری تفاوت معنی داری وجود ندارد. جدول ماتریس همبستگی خرده مقیاس ها و نمره کل مقیاس های فرسودگی شغلی و تاب آوری در جامعه مورد مطالعه نشان داد، رابطه تاب آوری و فرسودگی شغلی 926/0 است و در سطح01/0 P< پذیرفته می شود. ارزش/اصالت: پژوهش های صورت گرفته در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی اغلب به بررسی ویژگی های جمعیت شناختی و فرسودگی شغلی در میان کتابدران پرداخته است. پژوهش حاضر را می توان نخستین پژوهشی قلمداد کرد که علاوه بر فرسودگی شغلی، متغیر تاب آوری را نیز در بررسی میان کتابداران مدنظر قرار داده است.
تأثیر دورکاری بر کاهش فرسودگی شغلی کارکنان در زمان محدودیت های بیماری کرونا (مورد مطالعه: دانشگاه سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
179 - 210
حوزه های تخصصی:
کرونا حقیقت ناخوشایندی است که دورکاری یکی از پیامدهای آن از منظر سازمانی می باشد. به نظر می رسد که اگر الگوی مناسبی برای دورکاری وجود داشته باشد، می تواند به کاهش فرسودگی شغلی کمک کند و تهدید کرونا را به یک فرصت تبدیل کند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر دورکاری بر کاهش فرسودگی شغلی کارکنان دانشگاه سیستان و بلوچستان در زمان محدودیت های بیماری کرونا انجام شده است. مطالعه حاضر از منظر هدف، پژوهشی کاربردی می باشد که با روش آمیخته صورت گرفته است. همچنین، از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها یک پژوهش پیمایش مقطعی است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 13 نفر از خبرگان تجربی و نظری در حوزه مورد مطالعه می باشد. در بخش کمی نیز از دیدگاه 70 نفر از کارکنان دانشگاه سیستان و بلوچستان استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته است. برای اعتبارسنجی بخش کیفی ضریب هولستی محاسبه و مقدار آن 717/0 بدست آمد. برای روایی سنجی بخش کمی نیز روایی محتوایی و روایی همگرا محاسبه شد. برای سنجش پایایی نیز آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی محاسبه گردید. آلفای کرونباخ پرسشنامه کلی 856/0 بدست آمد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوایی با نرم افزار Maxqda، مدل سازی ساختاری-تفسیری با نرم افزار MicMac و در بخش کمی از حداقل مربعات جزئی با نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ساختار سازمانی دانشگاه و زیرساخت های اجرای دورکاری، قدرت نفوذ بالایی داشته و از طریق تدوین استراتژی دورکاری بر آموزش نظام مند دورکاری و خط مشی اجرایی دورکاری تأثیر می گذارند و این عوامل نیز به صورت معناداری موجب تعادل کار و زندگی در دوران همه گیری کرونا می شوند.
طراحی الگوی فرسودگی شغلی براساس وضعیت سلامت جسمی و سیستم مغزی - رفتاری با میانجیگری استرس شغلی در کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
59 - 70
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مدل فرسودگی شغلی بر اساس وضعیت سلامت جسمی و سیستم مغزی رفتاری با میانجی گری استرس شغلی در کارکنان شرکت نفت آبادان است.
روش: تحقیق از نوع معادلات ساختاری است و جامعه ی آماری کلیه ی کارکنان شاغل در شرکت نفت آبادان بودند که تعداد 255 نفر از آنها به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان در پژوهش به پرسشنامه های مقیاس فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1981)، وضعیت سلامت جسمی اسپنس و همکاران (1987)، سیستم های مغزی-رفتاری کارور و وایت (1994) و فشار روانی شغلی پارکر و دکوتیس (1983) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که سلامت جسمی و سیستم مغزی فعال ساز رفتاری بر فرسودگی شغلی اثر مستقیم و معکوس دارد و سیستم بازدارنده رفتاری و استرس شغلی بر فرسودگی شغلی اثر مستقیم و مثبت دارد. همچنین بر اساس نتایج پژوهش وضعیت جسمی و دو سیستم فعال ساز/بازدارنده رفتاری می توانند از طریق میانجی گری استرس شغلی در شکل گیری فرسودگی شغلی نقش داشته باشند. بعلاوه مشخص شد که مدل ارائه شده برازنده داده ها می باشد.
نتیجه گیری: با سلامت جسمانی و بهبود سیستم فعال ساز رفتاری و کاهش استرس های شغلی، میزان فرسودگی شغلی کاهش می یابد.
تدوین بسته آموزشی تمایل به ماندگاری و ارزیابی اثربخشی آن بر فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: فرسودگی شغلی پیامدی از فشار شغلی دائم و مکرر بوده و به عنوان فقدان نشاط و انرژی تعریف می شود؛ به طوری که شخص احساس کسالت کند باری نسبت به شغل خود پیدا می کند. پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته آموزشی تمایل به ماندگاری و امکان سنجی آن بر فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی انجام شد. روششناسی پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان مقطع ابتدایی شهر میاندوآب در سالتحصیلی 1402 بود که از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش مقیاس فرسودگی شغلی مسلش و جکسون(1986) بود. معلمان گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته 2جلسه) تحت آموزش برنامه تمایل به ماندگاری قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته و با نرم افزار SPSSنسخه 23صورت گرفت.یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر بسته آموزشی تمایل به ماندگاری بر آن بر فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی شهر میاندواب معنادار بود . نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت بسته ی آموزشی تمایل به ماندگاری روش مداخله ای مناسبی برای کاهش فرسودگی شغلی معلمان مقطع ابتدایی شهر میاندوآب است. بنابراین بکارگیری این روش مداخله ای به تنهایی یا در ترکیب با سایر برنامه های آموزشی می تواند موجب کاهش فرسودگی شغلی معلمان شود.
بررسی رابطه فرسودگی شغلی، اعتقادات مذهبی و ذهن آگاهی با توجه به نقش میانجی تاب آوری در بین معلمان دوره ابتدایی شهر یزد
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
101 - 116
حوزه های تخصصی:
فرسودگی شغلی یک نشانگان روانشناختی است و بیشتر با شغل هایی که ساعت زیادی با انسان ها در ارتباط اند دیده می شود. هدف این پژوهش، بررسی رابطه فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی بر پایه ی اعتقادات مذهبی و ذهن آگاهی با توجه به نقش میانجی تاب آوری بود. این پژوهش از نظر نوع هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات و ارتباط بین متغیرها جزء پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل معلمان دوره ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران 299 نفر انتخاب شدند. چهار پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش(1993)، تاب آوری کونور – دیویدسون (۲۰۰۳)، ذهن آگاهی فرایبورگ (2006) و اعتقادات مذهبی گنجویی و نایب زاده (1393) تکمیل شد. همچنین داده ها به کمک روش تحلیل مسیر و آزمون سوبل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داده است که بین متغیرهای اعتقادات مذهبی، ذهن آگاهی با فرسودگی شغلی رابطه ای خطی و معکوس وجود دارد و هر چه معیار تاب آوری در معلمان بیشتر باشد، فرسودگی شغلی معلمان کمتر خواهد بود. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که متغیرهای اعتقادات مذهبی، ذهن آگاهی و تاب آوری، فرسودگی شغلی معلمان دوره ابتدایی شهر یزد را پیش بینی می کند. علاوه بر این یافته ها نشان داد که تاب آوری میانجی گر رابطه اعتقادات مذهبی و فرسودگی شغلی است و ذهن آگاهی به صورت مستقیم و غیرمستقیم، فرسودگی شغلی را پیش بینی می کند.
پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان طی دوران کووید 19 بر اساس نقش تاب آوری و بهزیستی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسودگی شغلی در معلمان یک پدیده روان شناختی مزمن خستگی و بی علاقگی است که دوران همه گیری کرونا از نظر فشردگی برنامه های آموزشی ممکن است در این زمینه تأثیرگذار باشد. از جمله عواملی که باعث سازگاری موثر با عوامل خطر می شود و می تواند نقش موثری در کاهش فرسودگی شغلی داشته باشد، تاب آوری و بهزیستی روانشناختی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان در طی کووید 19 بر اساس نقش تاب آوری و بهزیستی روانشناختی صورت گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه دوم شاغل در آموزش و پرورش ناحیه یک بندرعباس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس جدول مورگان تعداد 357 نفر از معلمان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به دلیل تعطیلی مدارس پرسش نامه ها از طریق شبکه های مجازی با توزیع لینک آنلاین در اختیار نمونه آماری قرار داده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه فرسودگی شغلی، مقیاس تاب آوری و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی استفاده شد. از تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که هر دو متغیر پیش بین، یعنی تاب آوری و بهزیستی روانشناختی با متغیر ملاک (فرسودگی شغلی معلمان) رابطه منفی و معنی داری دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که هر چه میزان تاب آوری و بهزیستی روانشناختی بالاتر باشد، میزان فرسودگی شغلی معلمان در طی کووید 19 پایین تر خواهد بود.
رابطه ویژگی های شخصیتی و تحریف های شناختی با فرسودگی شغلی: نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان و همجوشی شناختی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرسودگی شغلی بر اساس ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی در پرستاران صورت پذیرفت. پژوهش حاضر جز تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران در استان کردستان در سال 1401 بودند که بر اساس قاعده «کلاین» برای نمونه گیری در معادلات ساختاری، 234 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه پنج عامل بزرگ شخصیت (McCrae & Costa, 1992) (NEO)، مقیاس دشواری های تنظیم هیجان (Gratz & Roemer, 2004)، پرسش نامه تحریف های شناختی (Abdullahzadeh, 2010)، پرسش نامه استاندارد همجوشی شناختی (Gillanders et al., 2014) و پرسش نامه فرسودگی شغلی (Maslach & Jackson, 1981) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری با نرم افزار Amos-22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود، مدل بررسی فرسودگی شغلی براساس ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی در پرستاران دارای برازش مطلوبی می باشد. تحریفات شناختی (01/0>p، 23/8= t)، روان رنجورخویی (01/0>p، 91/5= t)، دشواری تنظیم هیجانی (01/0 >p، 85/2 = t) و هم جوشی شناختی (01/0>p، 94/2= t) اثر مستقیم مثبت و معنی دار، همچنین گشودگی (01/0 >p، 14/3-= t) و وجدان گرایی (01/0>p، 75/3- =t) اثر مستقیم منفی و معنی دار بر فرسودگی شغلی دارد. نتایج آزمون سوبل نشان داد اثر غیرمستقیم روان رنجورخویی (05/0>p، 11/0β=) و تحریفات شناختی (05/0>p، 07/0β=) به واسطه دشواری تنظیم هیجان بر فرسودگی شغلی مثبت و معنی دار می باشد، همچنین اثر غیر مستقیم تحریفات شناختی (05/0>p، 16/0β=) به واسطه همجوشی شناختی بر فرسودگی شغلی مثبت، در عین حال اثر غیر مستقیم برون گرایی (01/0>p، 33/0- β=) و وجدان گرایی (01/0>p، 13/0-β=) به واسطه ی همجوشی شناختی بر فرسودگی شغلی منفی و معنی دار می باشد. در این راستا تغییر و بهبود ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی در کنار کاهش دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی زمینه برای کاهش فرسودگی شغلی در پرستاران ایجاد می نماید.
تأثیر صفات تاریک شخصیت بر فرسودگی شغلی هنرمندان با نقش تعدیل گر هوش هیجانی (مطالعه موردی: هنرمندان شهرستان درگز)
منبع:
مطالعات هنر سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
141 - 164
حوزه های تخصصی:
فرسودگی شغلی، خستگی مفرط عاطفی است که بعد از سال ها درگیری و تعهد درخصوص خدمت کردن به سازمان یا اشخاص، در فرد دیده می شود. عوامل متعددی از جمله صفات شخصیتی می تواند بر این موضوع اثر بگذارد. هدف از پژوهش حاضر شناخت تأثیر صفات تاریک شخصیت بر فرسودگی شغلی هنرمندان با نقش تعدیل گر هوش هیجانی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی-پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از بررسی های اسنادی، مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد که در بخش میدانی از پرسشنامه استاندارد مثلث تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010)، پرسشنامه هوش هیجانی شوت و همکاران (1998) و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1986) استفاده گردید. برای روایی پرسشنامه ها از روش محتوایی و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه و مورد تأیید قرار گرفت. نمونه گیری به روش تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران تعداد 208 پرسشنامه بین هنرمندان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان درگز توزیع گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش به روش مدل یابی معادلات ساختاری، نرم افزار های SPSS و Smart PLS مورد استفاده قرار گرفت. یافته های حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که صفات تاریک شخصیت بر فرسودگی شغلی هنرمندان تأثیر معناداری دارد. همچنین هوش هیجانی بر فرسودگی شغلی هنرمندان تأثیر معناداری دارد. اما هوش هیجانی نقش تعدیلی در تأثیر صفات تاریک شخصیت بر فرسودگی شغلی هنرمندان ندارد. لذا، نتیجه به دست آمده نشان داد که از نظر هنرمندان، متغیر هوش هیجانی اهمیت ویژه ای دارد که خود می تواند به صورت یک متغیر مستقل بر فرسودگی شغلی اثر گذاشته و آن را کاهش دهد.
تأثیر استفاده از گوشی هوشمند در محیط کار بر پیوند شغلی و فرسودگی شغلی: بررسی نقش میانجی استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
114 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه استفاده از تلفن های هوشمند به طور روز افزونی در میان افراد جامعه و در محیط های کاری در حال افزایش است. استفاده از تلفن های هوشمند، به خصوص در محیط کار با اینکه مزایای عمده ای دارد با معایبی نیز همراه است. بررسی ادبیات مرتبط با تأثیرهای استفاده از تلفن های هوشمند در محیط کار، به ویژه در ایران، حاکی از آن است که در خصوص این مسئله خلأ مطالعاتی وجود دارد. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است تا خلأ موجود را پوشش دهد و به تشریح تأثیرهای استفاده از تلفن های هوشمند در محیط کار و ارائه راه کارهایی به منظور کاهش استفاده بیش ازحد از آن بپردازد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است که فلسفه اثبات گرایی با رویکرد قیاسی را در پیش گرفته است. علاوه بر این، از آنجایی که در این پژوهش وضعیت متغیرها و روابط میان آن ها بررسی و توصیف می شود و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه آنلاین است، پژوهش حاضر توصیفی، از نوع پیمایشی، به روش کمّی یگانه است. جامعه آماری پژوهش، ۱۷۰۰ نفر از کارکنان شرکت همراه اول است که ۳۱۳ نفر به پرسش نامه آنلاین پاسخ دادند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش، از دو نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۲۷ و اسمارت پی ال اس نسخه ۳ استفاده شده است.
یافته ها: با توجه به اهمیت زیاد و کلی تکنولوژی و همچنین اهمیت خاص گوشی هوشمند که به جریان زندگی افراد پیوند خورده است، فواید استفاده از آن بر هیج کس پوشیده نیست. بر همین اساس، کارکنان نیز برای برقراری ارتباط و درک بهتر امور کاری، به شدت به گوشی های هوشمند خود وابسته شده اند و از طرفی، بسیار سخت است که از نظر روان شناختی بتوانند خود را از کار و تلفن خود جدا کنند. همین مسئله می تواند بر احساس در دسترس بودن دائم و فشار کاری بیفزاید و از طرفی، تعادل کار و زندگی ایشان را تحت الشعاع قرار دهد و در نهایت، به ایجاد اضطراب و استرس جدی در ایشان منجر شود. استرس نیز به دلیل هیجان های منفی متعاقب آن، می تواند بر نگرش های کاری، مانند پیوند شغلی و فرسودگی شغلی کارکنان تأثیر منفی بگذارد. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که استفاده از گوشی هوشمند در محیط کار، بر استرس و فرسودگی شغلی تأثیر مثبت دارد. همچنین استرس نیز بر پیوند شغلی و فرسودگی شغلی تأثیرگذار است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که اثر غیرمستقیم در رابطه میان استفاده از گوشی هوشمند و پیوند شغلی با میانجیگری استرس، منفی است و شدت اثر غیرمستقیم در رابطه میان استفاده از گوشی هوشمند و فرسودگی شغلی با میانجیگری استرس، مثبت است. این مسئله حاکی از آن است که استفاده از گوشی هوشمند با در نظر گرفتن متغیر میانجی استرس، می تواند به کاهش پیوند شغلی در کارکنان منجر شود و در مقابل، استفاده از گوشی هوشمند با در نظر گرفتن متغیر میانجی استرس به افزایش فرسودگی شغلی بینجامد. همچنین در انت ها نیز با توجه به بررسی تأثیر استفاده از گوشی هوشمند در محیط کار بر فرسودگی شغلی و پیوند شغلی، می توان به این مسئله اشاره کرد که استفاده از گوشی هوشمند در محیط کار، بر فرسودگی شغلی تأثیر مثبت دارد و استفاده از گوشی هوشمند در محیط کار بر پیوند شغلی تأثیر نمی گذارد.
تأثیر ویژگی های شخصیتی و سلامت روان بر فرسودگی شغلی کارکنان پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
159 - 192
زمینه و هدف: فرسودگی شغلی فرآیندی از خستگی جسمی و روانی است که در اثر فشار هیجانی ثابت و پی در پی ناشی از درگیری درازمدت در انسان ایجاد می شود و حرفه پلیسی نیز یکی از مشاغل پر فشار است که وجود عوامل فشار زا در این حرفه می تواند افسران و مأموران پلیس را مستعد فرسودگی شغلی و مشکلات روان شناختی دیگری همچون افسردگی و اضطراب کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی و سلامت روان بر فرسودگی شغلی کارکنان پلیس است.روش: روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و به لحاظ هدف، کاربردی است و شیوه جمع آوری اطلاعات در آن، میدانی است.یافته ها: برای دستیابی به اهداف پژوهش، تعداد 420 نفر از کارکنان پلیس پیشگیری تهران بزرگ به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش فرسودگی شغلی از پرسش نامه فرسودگی شغلی مزلج(MBI)، جهت سنجش سلامت روان، از فهرست تجدیدنظرشده علائم روانیSCL-90)) و برای سنجش عوامل شخصیتی از پرسشنامه شخصیتی نئو(NEOPI-R) استفاده شده است.نتایج: اطلاعات به دست آمده که به وسیله آزمون های تی و من- ویتنی، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون کروسکال والیس و تحلیل رگرسیون چند متغیری خطی و با استفاده از نرم افزارspss انجام گرفت، حاکی از آن است که بین خستگی هیجانی با برون گرایی، دلپذیر بودن و باوجدان بودن، ضریب همبستگی وجود دارد. همچنین، بین عدم کفایت شخصی با انعطاف پذیری و دلپذیر بودن ضریب همبستگی معنی داری وجود ندارد.
بررسی تأثیر بدبینی سازمانی بر فرسودگی شغلی، شناسایی نقش تعدیل گر کیفیت زندگی کاری (مورد مطالعه: فرودگاه های استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
سازمان ها اهداف متفاوتی، چون بقا و سودآوری را دنبال می کنند و نیروی انسانی، مهم ترین عامل برای دستیابی به اهداف سازمانی، محسوب می شود. سازمان ها اگر می خواهند اهدافشان به نحو مؤثری تحقق یابد، باید توجه ویژه ای به نیروی انسانی سازمان داشته باشند و متغیرهای مهمی چون ﻓﺮﺳﻮدﮔی ﺷﻐﻠی، بدبینی سازمانی و کیفیت زندگی کاری را مورد توجه قرار دهند. هدف این پژوهش بررسی نقش تعدیل گری کیفیت زندگی کاری در تأثیر بدبینی سازمانی بر فرسودگی شغلی است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری به صورت تمام شماری نمونه بررسی شده است. ابزارهای گردآوری اطلاعات، پرسش نامه های استاندارد استفاده شده است. روایی محتوایی با نظرخواهی از اساتید مورد تأیید قرار گرفت. همچنین روایی سازه، بررسی و تأیید شد. مقدار آلفای کرونباخ به ترتیب برای متغیرهای فرسودگی شغلی، بدبینی سازمانی و کیفیت زندگی کاری مقادیر 812/0، 706/0 و 906/0 بوده و نشان از پایایی پرسش نامه ها دارد. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از نرم افزارهایSPSS و Smart PLS استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که مقدار قدر مطلق آماره t برای تأثیر بدبینی سازمانی بر فرسودگی شغلی برابر با 419/4 و مقدار ضریب مسیر برابر با 527/0 است؛ بنابراین با اطمینان 95% می توان گفت، بدبینی سازمانی بر فرسودگی شغلی تأثیر مثبت و معناداری دارد. مقدار قدر مطلق آماره t برای نقش تعدیل گری کیفیت زندگی کاری در تأثیر بدبینی سازمانی بر فرسودگی شغلی، 207/2 است؛ بنابراین با اطمینان 95% می توان گفت، کیفیت زندگی کاری، تأثیر بدبینی سازمانی بر فرسودگی شغلی را تعدیل می کند. می توان نتیجه گیری کرد که با کاهش بدبینی سازمانی و بهبود کیفیت زندگی کاری، ﻓﺮﺳﻮدﮔی ﺷﻐﻠی در سازمان کاهش می یابد.
واکاوی تجارب زیسته پرستاران بخش کرونای بیمارستان های کرمانشاه از راهکار های مقابله با فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
7 - 20
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ، فهم تجربه ی زیسته ی پرستاران بخش کرونا و تعیین راهبرد هایی است که آنها هنگام مواجهه با فرسودگی شغلی استفاده می نمایند. جامعه ی این پژوهش شامل پرستاران بخش کرونای بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه می باشد.
روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدار شناختی توصیفی و در نیمه ی اول سال 1401 انجام شد. نمونه پژوهش به روش نمونه گیری غیر تصادفی( نمونه گیری هدفمند) و پس از شناسایی پرستاران دچار فرسودگی شغلی متوسط به بالا در نهایت با توجه به اشباع نظر ها10 نفر انتخاب شد.ابتدا از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته، داده ها پیرامون تجربیات پرستاران از فرسودگی شغلی و راهبرد های مقابله با آن جمع آوری شد و پس از ضبط هر مصاحبه به داده های متنی تبدیل شد. این داده ها با روش تحلیل محتوای هفت مرحله ای کلایزی مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: در مرحله ی کد گذاری باز 46 کد استخراج شد که در مرحله ی کد گذاری محوری به 15 کد تقلیل یافتند در نهایت 4 مضمون اصلی شامل راهبرد های مبتنی بر خانواده شامل مضامین فرعی حمایت عاطفی خانواده، حمایت عاطفی دوستان و گروه های اجتماعی و پذیرش کمک از سوی خانواده، راهبرد های مبتنی بر فرد شامل ایجاد نگرش مثبت،تعادل کار-زندگی شخصی، ورزش و تفریحات سالم، تغییر رشته و بخش، توانمندسازی و تجارب مشارکتی و مراجعه به روانشناس و روانپزشک، راهبرد های مبتنی بر معنویت شامل ایمان و باور قلبی و ارزش های حاکم بر حرفه و راهبرد های مبتنی بر سازمان شامل حمایت ابزاری، کاهش تراکم کاری،تدارک خدمات مشاوره ای پیشگیرانه و درمانی، توجه به امکانات رفاهی و تشویق کارکنان شناسایی شد.
نتیجه گیری: استراتژی های پرستاران در هنگام مواجهه با فرسودگی شغلی متفاوت است. حمایت عاطفی از سوی خانواده نزدیکان نفش مهمی در کنترل مولفه های فرسودگی شغلی ایفا می کند و منبع حمایتی قوی در شرایط بحرانی هستند. راهبرد های فردی پرستاران به میزان زیادی در کنترل عوامل استرس زای ناشی از فرسودگی شغلی موثر است. راهبرد های مبتنی بر معنویت با هدفمند نمودن اقدامات پرستاری می تواند تحمل مشکلات را برای پرستاران آسان تر نموده و راهبرد های مبتنی بر سازمان نیز با انگیزه بخشی به پرستاران درکاهش فرسودگی شغلی موثر است. راهبرد های مقابله ای شناسایی شده به عنوان راهبرد هایی کارآمد می توانند در فرایند سازگاری پرستاران با پیامد های فرسودگی شغلی و کیفیت بخشی به زندگی آنها موثر باشند.
مدل سازی معادلات ساختاری فرسودگی شغلی بر اساس اضطراب کووید 19، کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی با میانجی گری استرس شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
96 - 79
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی استرس شغلی در رابطه اضطراب کووید 19، کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی با فرسودگی معلمان شهر اهواز انجام شد.
روش : روش این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. به این منظور تعداد 365 معلم از معلمان ناحیه چهار آموزش و پرورش اهواز (از بین کل معلمان مقطه متوسطه شهر اهواز) به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. مقیاس های مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس فرسودگی شغلی مسلچ، مقیاس اضطراب بیماری کرونا علی پور و همکاران، مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، مقیاس بهزیستی روان شناختی و مقیاس استرس شغلی معلمان پالیس بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی از راه الگویابی معادلات ساختاری انجام گرفت. جهت آزمودن اثرات غیر مستقیم از روش بوت استراپ، در برنامه پریچرز و هیز استفاده شد.
یافته ها: تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری برازندگی الگوی پیشنهادی را با داده ها مورد حمایت قرار دادند. نتایج نشان داد که اضطراب بیماری کرونا تأثیر مثبت و معنی داری بر فرسودگی شغلی دارد. کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی اثرات منفی معنی داری بر فرسودگی شغلی دارد. استرس شغلی تأثیر مثبت و معنی داری بر فرسودگی شغلی دارد. اضطراب بیماری کرونا تأثیر مثبت و معنی داری بر استرس شغلی دارد. کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی اثرات منفی معنی داری بر استرس شغلی دارند. نتایج هم چنین، حاکی از آن است که استرس شغلی در رابطه اضطراب کووید 19، کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی با فرسودگی معلمان شهر اهواز نقش واسطه ای را ایفا می نماید.
نتیجه گیری: بر پایه این یافته ها، می توان نتیجه گرفت که با کاهش اضطراب کووید 19 و افزایش کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی می توان میزان استرس شغلی معلمان را کاهش داد تا این عوامل در کنار یکدیگر شرایط کاهنده فرسودگی شغلی را برای آنان فراهم سازند.
کاوشی در رابطه بین قلدری سازمانی و فرسودگی شغلی معلمان از طریق سکوت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
81 - 97
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: قلدری سازمانی و سکوت سازمانی به عنوان پدیده های سازمانی، می توانند منجر به فرسودگی شغلی و استرس روانی در افراد شوند. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر قلدری سازمانی بر فرسودگی شغلی معلمان از طریق سکوت سازمانی بود. روش شناسی پژوهش: در راستای دستیابی به این هدف، از روش توصیفی- همبستگی با تکیه بر مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی معلمان زن مدارس ابتدایی شهرستان کرمانشاه بود که از این تعداد، 275 نفر با استفاده جدول کرجسی و مورگان و با تکیه بر روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل سه پرسشنامه قلدری سازمانی، سکوت سازمانی و فرسودگی شغلی بود که پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 876/0، 865/0 و 898/0 گزارش شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها پژوهش از روش های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین) و استنباطی (ضریب همبستگی، آزمون سوبل) استفاده شد.یافته ها: یافته های به دست آمده از تحلیل داده ها حاکی از آن بود که قلدری سازمان بر سکوت سازمانی و فرسودگی شغلی معلمان تأثیر مثبت و معنادار دارد، همچنین سکوت سازمانی بر فرسودگی شغلی معلمان تأثیر مثبت و معنادار دارد. علاوه بر این، قلدری سازمانی از طریق سکوت سازمانی بر فرسودگی شغلی معلمان تأثیر مثبت و معنادار دارد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، می توان نتیجه گرفت که برقراری جوی عاری از تهدید و قلدری در مدارس نه تنها می تواند به شکل گیری فضایی برای تعامل و مشارکت بیشتر معلمان در امور مدرسه منجر شود، بلکه می تواند به کاهش فرسودگی شغلی در بین آن ها نیز کمک کند.
الگوی ساختاری رابطه اضطراب کووید-19، کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی با فرسودگی شغلی: نقش میانجی گر حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسودگی شغلی تهدیدی برای سلامت روانی معلمان و محیط های آموزشی و سازمانی محسوب می شود و شناسایی عوامل روان شناختی مؤثر بر آن اهمیت خاصی دارد. هدف از پژوهش حاضر، مدل ساختاری فرسودگی شغلی بر اساس اضطراب بیماری کرونا، کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی با توجه به نقش میانجی گر حمایت اجتماعی بود. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. تعداد 365 معلم از معلمان ناحیه چهار آموزش و پرورش اهواز به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شامل فرسودگی شغلی (مسلچ، 1981)، اضطراب بیماری کرونا (علی پور و همکاران، 1398)، کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996)، بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) و حمایت اجتماعی (فیلیپس، 1986) می باشد. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار های SPSS-26 و AMOS-24 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرات غیر مستقیم از روش بوت استراپ استفاده شد. تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری برازندگی الگوی پیشنهادی را با داده ها مورد حمایت قرار دادند. نتایج حاکی از این است که اضطراب بیماری کرونا بر فرسودگی شغلی اثر مثبت معنی دار دارد. کیفیت زندگی و نیز بهزیستی روان شناختی بر فرسودگی شغلی اثر منفی معنی دار دارند. حمایت اجتماعی بر فرسودگی شغلی اثر منفی معنی دار دارد. اضطراب بیماری کرونا بر حمایت اجتماعی اثر منفی معنی دار دارد. کیفیت زندگی و نیز بهزیستی روان شناختی بر حمایت اجتماعی اثر مثبت معنی دار دارند. اضطراب بیماری کرونا، کیفیت زندگی و نیز بهزیستی روان شناختی از طریق حمایت اجتماعی بر فرسودگی شغلی اثر غیر مستقیم معنی دار داشتند. به عبارت دیگر، متغیر حمایت اجتماعی توانست نقش میانجی را در مسیرهای غیر مستقیم ایفا نماید. مطابق با این یافته ها می توان نتیجه گرفت که با افزایش کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی و کاهش اضطراب بیماری کرونا می توان میزان حمایت اجتماعی معلمان را افزایش داد تا این عوامل در کنار یکدیگر شرایط کاهنده فرسودگی شغلی را فراهم سازند و علاوه بر حفظ و ارتقای سلامت روان معلمان، شرایط را برای کاهش پیامدهای منفی مانند غیبت و میل به ترک شغل برای سازمان فراهم سازد.
مقایسه فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان دارای فرسودگی شغلی بالا و فرسودگی شغلی پایین سازمان تامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
151 - 160
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان دارای فرسودگی شغلی بالا و فرسودگی شغلی پایین سازمان تأمین اجتماعی بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش را کلیه کارکنان مرد و زن شاغل در سازمان تأمین اجتماعی شهر تهران در سال 1400- 1399 تشکیل دادند که از بین آنها 50 کارمند دارای فرسودگی شغلی بالا و 50 کارمند دارای فرسودگی شغلی پایین به عنوان نمونه و به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و همکاران (MBI، 1981) و استرس شغلی پارکر و همکاران (MPS، 1983) بود. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بین مقایسه فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان دارای فرسودگی شغلی بالا و کارکنان دارای فرسودگی شغلی پایین تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)؛ به طوری که اندازه اثر حاکی از آن است که حدود 7/58 درصد از تغییرات فشار زمانی و 57 درصد از تغییرات اضطراب مربوط به شغل در کارکنان سازمان تأمین اجتماعی تحت تأثیر «میزان فرسودگی شغلی» در آن ها است. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که فرسودگی شغلی در افزایش فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان سازمان تأمین اجتماعی موثر است.
عشق به همسر و کیفیت زندگی زناشویی با علائم فرسودگی شغلی: نقش میانجی گری سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
31 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش میانجی گری سازگاری زناشویی در رابطه ی بین عشق به همسر و کیفیت زندگی زناشویی معلمان دچار فرسودگی شغلی بود. تحقیق بر حسب هدف، کاربردی وروش پژوهش، توصیفی ازنوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه معلمان زن و مرد متأهل شاغل درشهر یزد (تقریباً 5500 نفر) بود. روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای چندمرحله ای بود. ازمیان 45 مدرسه ناحیه 1، 320 معلم به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارپژوهش، پرسشنامه ی عشق استرنبرگ (1987)، کیفیت زندگی زناشویی باسبی و همکاران (1995) و مقیاس سازگاری همسران اسپانیر و کرولی (1986) بود. برای تحلیل داده ها ازروش تحلیل مسیر و نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها نشان داد، بین متغیر عشق به همسر و سازگاری همسران رابطه ی مستقیم ومعنی داروجود دارد. بین متغیر سازگاری همسران و کیفیت زندگی زناشویی رابطه مستقیم ومعنی داروجود دارد. متغیر عشق به همسر با کیفیت زندگی زناشویی رابطه ی مستقیم ومعنی دار ندارد.
مدل یابی رابطه رضایت شغلی با تاب آوری و شادکامی آموزگاران شهر قم با نقش واسطه ای فرسودگی شغلی و بهره وری سازمانی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
44 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مدل یابی رابطه رضایت شغلی با تاب آوری و شادکامی آموزگاران شهر قم با نقش واسطه ای فرسودگی شغلی و بهره وری سازمانی است . این پژوهش از نوع همبستگی، علّی است. جامعه آمارى پژوهش شامل معلمان مدارس دوره ابتدایی است ،که در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ در مدارس سطح شهر قم اشتغال به تدریس دارند. جامعه آمارى شامل تعداد ۵۸۵ نفر (۲۸۰ مرد و ۳۰۵ زن) است. از این تعداد 234 نفر 112 نفر مرد و 122 زن به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند و با استفاده از پرسشنامه های شادکامی آکسفورد، مقیاس تاب آوری کانر-دیوید سون، رضایت شغلی مینه سوتا و فرسودگی شغلی مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده مدل معادلات ساختارى مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که بین متغیرهاى تاب آوری و شادکامی با رضایت شغلی از طریق فرسودگی شغلی رابطه مستقیمی وجود دارد. به طوری که فرسودگی شغلی با تاب آوری به صورت مستقیم با ضریب مسیر (0.195-) فرسودگی شغلی با شادکامی (0.241)، رضایت شغلی با تاب آوری (1.6)، رضایت شغلی با شادکامی (0.147) و رضایت شغلی با فرسودگی شغلی (0.172)، به صورت مستقیم رابطه معنادارى دارند؛ همچنین بر اساس یافته های این پژوهش پیشنهاد می گردد 1: جهت افزایش شادکامی، مؤلفه های رضایت شغلی اعم از مادی و معنوی برای معلمان عزیز فراهم گردد 2: رضایت شغلی از عوامل بسیار مهم درافزایش کار آیی و ایجاد انگیزش و همچنین نگرش مثبت در فرد نسبت به کارش است؛ لذا ارتقاء روحیه و افزایش رضایت شغلی از موضوعات مهمی است که متصدیان آموزش وپرورش باید نسبت به آن توجه بیشترى نمایند و با به کارگیری شیوه ها و راهکارهاى مناسب به آن اهتمام ورزند 3: متصدیان و مسئولان آموزش وپرورش، اعم از مدیران استراتژیک و میانی و اجرایی سعی کنند تا با ایجاد و گسترش جوسازمانی مثبت، شادکامی معلمان و رضایت شغلی افزایش دهند.
بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با فرسودگی شغلی در مدیران و معاونان مدارس ابتدایی منطقه سه شهرستان کرج
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
119 - 132
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با فرسودگی شغلی در مدیران و معاونان مدارس ابتدایی منطقه سه شهرستان کرج است. این پژوهش با روش توصیفی همبستگی انجام شد. جامعه آماری آن عبارت است از مدیر و دو تن از معاونان تمام دبستانهای منطقه سه شهرستان کرج که عبارت بودند از 640 نفر. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 240 نفر برآورد شد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه 75 سوالی طرحواره های ناسازگار یونگ(1990)، پرسشنامه 22 سوالی فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1981) بود. به منظور تحلیل استنباطی داده ها از روشهای آماری ضریب همبستگی، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری بین طرحواره های ناسازگار اولیه با فرسودگی شغلی مدیران و معاونان مدارس شهرستان ایذه وجود داشت. همچنین همبستگی مثبت و معناداری بین طرحواره های ناسازگار اولیه با مولفه های خستگی عاطفی، عملکرد شخصی (عدم موفقیت فردی) و مسخ شخصیت مدیران و معاونان مدارس شهرستان ایذه وجود داشت.
تأثیر ارتباطات اجتماعی حسابرسان بر کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
85 - 102
حوزه های تخصصی:
حسابرسی به عنوان یک حرفه پرتنش شناخته شده که مبادلات اجتماعی حسابرسان با واحد مورد رسیدگی، اعضای تیم حسابرسی و جامعه می تواند چالش های این حرفه را کاهش یا افزایش دهد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ارتباطات اجتماعی حسابرسان بر کیفیت حسابرسی با توجه به نقش میانجی فرسودگی شغلی و تعهد حرفه ای حسابرسان است. با استفاده از نظرات۱۲۰ نفر از حسابرسان مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران و به کارگیری مدل سازی معادلات ساختاری و روش بارون و کنی (1986) برای بررسی نقش میانجی، یافته های پژوهش نشان می دهد، ارتباطات اجتماعی حسابرسان بر کیفیت حسابرسی تأثیر معناداری و مثبتی داشته است. هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی بر ارتباطات اجتماعی حسابرسان تأثیرگذار بوده است. از سوی دیگر، ارتباطات اجتماعی حسابرسان بر فرسودگی شغلی و تعهد حرفه ای حسابرسان اثر معناداری داشته است. از طرف دیگر، تعهد حرفه ای حسابرسان بر کیفیت حسابرسی تأثیرگذار بوده ولی فرسودگی شغلی بر کیفیت حسابرسی اثر معناداری ندارد. علاوه بر این، فرسودگی شغلی، تأثیری بر ارتباط ارتباطات اجتماعی حسابرسان وکیفیت حسابرسی نداشته ولی تعهد حرفه ای حسابرسان بر ارتباط کیفیت حسابرسی و ارتباطات اجتماعی حسابرسان تأثیرگذار بوده است.