مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
دانشجویان دختر
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
99-113
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: اجرای اوامر و فرائض دینی از جمله التزام عملی به نماز و تجارب معنوی یکی از راه های نجات بخش و رهایی از ناملایمات، ناراحتی ها و استرس های روزمره ی دانشجویان است. این مطالعه با هدف تعیین رابطه ی نگرش و التزام عملی به نماز و تجارب معنوی با سلامت روان در دانشجویان دختر دانشگاه تهران در سال 1396 انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دختر دانشگاه تهران بود که در سال 1396 تحصیل می کردند و نمونه ی پژوهش شامل 150 دانشجو بود که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه یی انتخاب شدند. ابزارهای گرد آوری اطلاعات عبارت بود از: پرسش نامه ی نگرش و التزام عملی به نماز، تجارب معنوی روزانه و سلامت عمومی گلدبرگ 28GHQ-. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که مقدار r در رابطه ی بین مؤلفه ی اثربخشی نماز در زندگی فردی و اجتماعی با مقدار 251/0-، توجه و عمل به مستحبات با مقدار 507/0-، التزام و اهتمام جدی برای انجام نماز با مقدار 373/0-، مراقبت و حضور قلب در نماز با مقدار 251/0- و نمره ی کل متغیّر التزام عملی به نماز با مقدار 401/0- با سلامت روان در سطح 05/0 به صورت منفی و معکوس معنادار بود. علاوه براین، مقدار r در رابطه ی بین مؤلفه ی احساس حضور خداوند با مقدار 498/0-، ارتباط با خداوند با مقدار 325/0-، احساس مسئولیت در قبال دیگران با مقدار 259/0- و تجارب معنوی با مقدار 474/0- با سلامت روان در سطح 05/0 نیز به صورت منفی و معکوس معنادار بود ( 657/0-). نتیجه گیری: التزام عملی به نماز در ایجاد بهداشت و سلامت روانى افراد نقش اساسى دارد. همچنین، نتایج تأیید کرد که مذهب کارکرد حمایتی از سلامت روان دارد و تجارب معنوی در پیشگیری از بیماری های روانی و تسهیل مقابله با بیماری و بهبودی آن سهیم است.
پیش بینی علائم اختلال وسواس-جبری بر اساس عوامل شخصیتی در دانشجویان دختر شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل شخصیتی به عنوان پیش بینی کننده های اختلال وسواس-جبری صورت گرفت. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دختر شهر شیراز بود که در سال 99-1398در شیراز تحصیل می کردند که از میان آنها 256 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان جامعه آماری انتخاب و سپس پرسش نامه های پژوهش میان آنان توزیع شد. به منظور جمع-آوری داده ها از پرسش نامه پادوآ (اصلاحی دانشگاه ایالتی واشنگتون) و پرسش نامه شش عامل شخصیتی هگزاکو استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل رگرسیون چندمتغیره و روش همبستگی پیرسون و نرم افزار SPSS-16 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد از میان ابعاد شخصیتی تنها عوامل صداقت/تواضع، برونگرایی، موافقت و وظیفه شناسی با علائم اختلال وسواس-جبری رابطه منفی معنادار داشته و از میان آنها تنها عامل وظیفه شناسی (18/0Beta=-) قادر به پیش بینی معنادار علائم بودند. باتوجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که مؤلفه وظیفه-شناسی نقش مهم تری در پیش بینی علائم اختلال وسواس-جبری و آسیب پذیری افراد در مقابل این اختلال دارد. از آنجایی که سلامت روان افراد در کیفیت زندگی سهم به سزایی دارد، درمان گران می توانند به هنگام تشخیص و درمان این نکات را در نظر داشته باشند.
بررسی تأثیر جامعه پذیری بر توسعه مشارکت ورزشی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر جامعه پذیری بر توسعه مشارکت ورزشی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز طراحی شد. این مطالعه از نوع علی است. به ترتیب. پایایی و روایی پرسش نامه با استفاده از روش های مرسوم ارزیابی شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش-های آماری کلوموگراف اسمیرنوف، همبستگی پیرسون، رگرسیون، ANOVA و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. تجزیه و تحلیل کلیه داده های حاضر با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 انجام شد. نتایج به وضوح نشان می دهد که خانواده نقش مهمی در تأثیرگذاری بر توسعه مشارکت ورزشی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز دارد. لازم به ذکر است که نقش خانواده ها در ارتقاء مشارکت ورزشی دانشجویان دختر مورد توجه ویژه است.
طراحی مشاوره پیش از ازدواج و ارزیابی اثربخشی آن بر نگرش های ناکارآمد نسبت به انتخاب همسر در دانشجویان دختر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی طراحی مشاوره پیش از ازدواج بر اساس تجارب زیسته زنان با انتخاب ناموفق و ارزیابی اثربخشی آن بر نگرش های ناکارآمد نسبت به انتخاب همسر در دانشجویان دختر انجام گرفت. روش : روش پژوهش حاضر در بخش کیفی، پدیدارشناختی و در قسمت کمی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی را زنان متاهل با انتخاب ناموفق شهر اصفهان در سال 1398 و بخش کمی را نیز دانشجویان دختر مجرد دانشگاه های شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-1398 تشکیل دادند. در این پژوهش برای تدوین بسته مشاوره پیش از ازدواج تعداد 12 زن با انتخاب ناموفق به شکل هدفمند انتخاب و تحت مصاحبه عمیق قرار گرفتند. در بخش کمی نیز تعداد 40 دانشجوی دختر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش مشاوره پیش از ازدواج (10 جلسه) را دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ) و بر نگرش نسبت به انتخاب همسر ( ATCSQ) بود. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مشاوره پیش از ازدواج بر نگرش های ناکارآمد نسبت به انتخاب همسر (0001≥P؛ 56/0=Eta؛ 23/41=F) در دانشجویان دختر تاثیر دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، بسته مشاوره پیش از ازدواج با بهره گیری از تجارب زنان با انتخاب ناموفق و آشکار نمودن ویژگی های یک انتخاب ناموفق، می تواند به عنوانی روشی کارآمد در جهت کاهش نگرش های ناکارآمد نسبت به انتخاب همسر در جوانان مورد استفاده قرار داد.
بررسی نقش دیدگاه انسان شناختی دانشجویان دختر در انتخاب نوع حجاب (مطالعه موردی: دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه دیدگاه انسان شناسی دانشجویان دختر با حجاب مناسب و دانشجویان با حجاب نامناسب بود. روش: روش تحقیق حاضر؛ کیفی از نوع تحلیل مضمون بود. بدین منظور، از بین دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان، به طور هدفمند نمونه گیری آغاز و تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. در مجموع تعداد 14 دانشجوی دختر با حجاب مناسب(چادر) و 14 دختر با حجاب نامناسب انتخاب و با آنها به شیوه نیمه ساختارمند مصاحبه انجام گرفت و در نهایت، مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که دیدگاه انسان شناسی دختران با حجاب مناسب، عمدتاً حول مؤلفه هایی نظیر مخلوق بودن و خلیفه الله بودن، داشتن روح الهی و کرامت ذاتی، عبد شدن، کسب معرفت و سکینه و داشتن معیار خدایی و پیروی از دستورات دین قرار داشت و تأکید دختران با حجاب نامناسب، پیرامون بی قراری و خودشکوفایی، نبوغ، اجتماعی بودن، ساختار پیچیده مغزی، محور بودن فردیت افراد، همنوایی، عرف و الگوگیری در تصمیمات مختلف قرار داشت. نتیجه گیری: آموزش مبانی انسان شناسی اسلامی از دوران کودکی تا بزرگسالی می تواند در شکل دهی به انواع رفتارها از جمله حجاب اثرگذار باشد.
بازنمایی ادراک دانشجویان دختر از مصادیق رفتاری «معاشرت نیکو با همسر»: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
115-132
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مصادیق «معاشرت نیکو با همسر» از نگاه دانشجویان دختر دانشگاه بجنورد است. بدین منظور از پژوهش کیفی و روش «پدیدارشناسی توصیفی» استفاده شده است. شرکت کنندگان در این پژوهش، تعداد 29 تن از دانشجویان دختر دانشگاه بجنورد در سال تحصیلی 1397 1398 بودند که به روش «نمونه گیری هدفمند» انتخاب شدند. گذراندن درس «خانواده در اسلام و آشنایی با مفاهیم آن» نیز ملاک ورود به پژوهش در نظر گرفته شد. جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام گرفت و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. رمزنگاری (کدبرداری) و تحلیل داده ها با روش کولایزی انجام شد و 150 جمله مهم استخراج شده از مصاحبه ها براساس شباهت معنایی در 29 زیرمضمون (خوشه معنایی) جای گرفت و در نهایت نیز معانی مرتبط با یکدیگر تحت عنوان 9 مضمون (درون مایه) دسته بندی شد که عبارتند از: پذیرش بدون قید و شرط همسر به عنوان یک انسان آزاد، القای احساس امنیت به همسر در طول زندگی مشترک، مسئولیت پذیری در قبال تأمین آرامش و آسایش خانواده، پاسخ گویی به نیاز همسر درخصوص عشق و تعلق در عمل و رفتار، تلاش برای تقویت رابطه صمیمانه با خانواده همسر، پختگی شخصیتی، احترام به همسر و قدردانی از زحمات او، برخورداری از روحیه گذشت و فداکاری، و خوش خلقی. مردان با استفاده از این خصوصیات می توانند به دستور قرآن مبنی بر «معاشرت نیکو با همسر» عمل کرده، زندگی رضایت بخشی برای خود و همسرشان رقم بزنند.
واکاوی نگرش و زمینه شکل گیری واژه فمینیسم در دانشجویان دختر
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۳
27 - 39
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر واکاوی نگرش و زمینه شکل گیری واژه فمینسیم در دانشجویان دختر بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان دختر کشور می با شد. نمونه پژوهش 15 نفر بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش، تحقیق کیفی و انجام مطالعات پدیدارشناسانه بود. داده ها از طریق مصاحبه نیمه عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری شد و سه مقوله اصلی و 10مقوله فرعی استخراج شد. یافته ها نشان داد: واژه فمینیسم دارای مفاهیم متعدد و رویکردهای متفاوت است. با توجه به زمینه های خانوادگی و اجتماعی هر فرد و کلیشه های جنسیتی هر جامعه می توان زمینه ها و بسترهای نگرشی و بازتعریف فرد از فمینیسم را توصیف کرد. وجود تصورات و ذهنیت متنوع نسبت به فمینیسم باعث توصیف متفاوت افراد شده است. فهم نگرش های گروه های مختلف در جامعه در خصوص تفکرات فمینیستی به مطالعه، کشف، توصیف و درک نگرش دانشجویان دختر به عنوان بخشی از جامعه، حائز اهمیت است. فهم نگرش دانشجویان می تواند محققین و دانشگاهیان را نسبت به تفکرات و معنای فمینیسم، از منظر دختران و میزان رواج آن در میان افراد جامعه آگاه سازد. هم چنین بازخوردهای متفاوتی نسبت به این واژه به دلیل بومی نبودن رویکرد فمینیستی وجود دارد. از نظر دانشجویان آموزه های غربی مبنای فمینیسم بوده و انتشار آن ها بدون بومی شدن موجب تسلط بر فرهنگ جامعه می شود. بنابراین با توجه به مفاهیم ومقولات به دست آمده لازم است رویکرد فمینیست بر مبنای آموزه های اسلامی و فرهنگ غنی ایرانی بازنگری شود و به عنوان رویکردی در جهت تحقق برابری میان زن ومرد بر اساس شان و جایگاه یگانه خودشان بازتعریف شود.
هویت یابی واقعی- وانمودی دختران در سیالیتِ فضای مجازی: مطالعۀ کیفی دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش فضای مجازی و رسانه ای شدن فضای فرهنگی، هویت یابیِ افراد نیز دگرگون شده است. از منظر جامعه شناختی، تحلیلِ نمود هویتی زنان در فضاهای مجازی که آزادی کمتری در فضاهای «واقعی» سنتی برای ابراز هویت خود دارند، اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا فضای مجازی ظرفیت بیشتری برای خلق و بازنمایی هویت مطلوب و آرمانی دارد. به علاوه، استفاده از رویکردهای کیفی برای فهم عمق و سیالیت فرایند هویت یابی سودمندتر است. ازاین رو، مقاله پیش رو فرایند هویت یابیِ 16 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج در فضای مجازی را با رویکردی کیفی واکاوی کرده است. تکنیک جمع آوری داده ها مصاحبه بدون ساختار و نیمه ساختاریافته بوده است. روش نمونه گیری غیرتصادفی، هدفمند و با حداکثر تنوع؛ راهبرد تحلیل داده ها کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی بوده است. بر اساس ماهیت مضامین مصاحبه ها، علل، بسترها و پیامدهای استفاده این دختران از فضای مجازی ذیل ده مقوله محوریِ «ماهیت ارتباط، ابراز جنبه های متفاوت خود، استفاده هدفمند جهت تأمین نیازها و خدمات متنوع، ارضای تمایلات روحی فیزیولوژیک، پرکردن اوقات فراغت، ضعف شخصیت روانی و مهارتی، نابسامانی زندگی خانوادگی، خودهای متفاوت ارائه شده در فضای مجازی، قابلیت های فضای مجازی در زندگی مدرن و دامنه آسیب های فضای مجازی» تحلیل شدند. در سطحی انتزاعی تر، می توان گفت مقوله هسته «فضای مجازی پژواکِ فضای واقعی و جولانگاه خودهای واقعی وانمودی» بازتاب دهنده روند هویت یابی دختران موردمطالعه در فضای مجازی است که ناشی از تأثیر دوسویه ویژگی های روان شناختی فیزیولوژیک اجتماعیِ دختران و شرایط زیست فرهنگی اجتماعیِ آنان در فضای واقعی جامعه است.
تبیین کیفی زمینه ها و شرایط مشارکت دانشجویان دختر به ورزش همگانی (مطالعه موردی دانشگاه پیام نور کرمان )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
365 - 388
حوزه های تخصصی:
مطالعه زمینه های ورزش همگانی به دلیل موضوع پیشگیری از آسیب های فیزیولوژیکی، به ویژه فقر حرکتی و مشکلات روانی و آسیب های اجتماعی، بین جامعه دانشجویان دختر ضروری است. به همین دلیل، مطالعه ای با رویکرد کیفی و با بهره گیری از روش داده بنیاد انجام شد. هدف مطالعه تبیین کیفی زمینه ها و شرایط اجتماعی مؤثر مشارکت دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور کرمان در ورزش همگانی در سال 1399 بوده و مشارکت کنندگان در پژوهش 31 نفر از دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در این دانشگاه بودند که با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شدند. در این مطالعه، از مصاحبه نیمه ساختاریافته به منزله ابزار گردآوری داده ها استفاده شده است. برای رسیدن به معیار قابلیت اعتماد، از سه روش کنترل یا اعتباریابی توسط اعضا، مقایسه های تحلیلی و استفاده از تکنیک ممیزی بهره گرفته شده است. داده ها طبق رویه مبتنی بر نظریه زمینه ای در سه مرحله کدگذاری باز، انتخابی و گزینشی (محوری)، تجزیه وتحلیل شده اند. پس از تحلیل یافته های پژوهش، مقوله های بحران اقتصادی، حمایت اجتماعی و سرمایه اجتماعی به عنوان مهم ترین شاخص و شرایط علّی، مدیریت شخص بر بدن، انتظارات فرهنگی، زیرساخت های ورزشی به عنوان شرایط و مؤلفه های مداخله گر، سبک زندگی سالم به منزله مهم ترین شرایط زمینه ای، ایجاد زیرساخت ها، امنیت محیطی، انگیزه مسئولان به منزله عمل تعامل ها در ورزش همگانی مشخص شده است. نتیجه این پژوهش ناظر بر این بود که مشارکت دختران در فعالیت های ورزشی و ورزش همگانی تحت تأثیر بستر فرهنگی و اجتماعی موجود شکل می گیرد و با ایجاد انگیزش اجتماعی و فرهنگی و ارتقای سطح آگاهی جامعه از فواید این ورزش، میزان مشارکت افزایش می یابد.
سنجش رابطه فرهنگ سیاسی و رفتار سیاسی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
119 - 134
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی، از شاخص های توسعه اجتماعی و سیاسی کشورها به شمار می رود. زنان از جمله گروه های عمده جامعه هستند که شرکت آنان در روند اداره جامعه و توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن ضروری به نظر می رسد، لذا مطالعه رفتار سیاسی زنان اهمیت خاصی برای ثبات سیاسی و پویایی جامعه دارد. هدف این نوشتار بررسی رابطه میان فرهنگ سیاسی و رفتار سیاسی دختران دانشجو در شهر اصفهان می باشد. روش تحقیق پژوهش در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها، روش پیمایشی می باشد. این مطالعه بر روی 384 نفر از دختران دانشجوی شهر اصفهان صورت گرفته است؛ نتایج تحقیق رابطه معناداری بین ابعاد فرهنگ سیاسی (شامل سمت گیری های شناختی، سمت گیری های احساسی و سمت گیری های ارزیابانه) و ابعاد رفتار سیاسی شامل رفتار (رای دادن و و فعالیت های سیاسی انتخاباتی) و رفتارهای سیاسی غیر انتخاباتی (تماس با مسئولین، اعتراض و عضویت در گروه های سیاسی)، نشان می دهد.
سنجش رابطه نارضایتی از تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی با میزان استفاده از لوازم آرایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
251 - 264
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر سنجش رابطه نارضایتی از تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی با میزان استفاده از لوازم آرایشی در دانشجویان دختر بود. روش این پژوهش توصیفی و از نوع تحلیلی بود. کلیه دانشجویان دختر دانشگاه محقق اردبیلی، که در نیمه دوم سال 1392 مشغول به تحصیل بودند، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. 110 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از این جامعه انتخاب شدند و به پرسشنامه های اختلال اضطراب اجتماعی، نارضایتی از تصویر بدن، و پرسشنامه محقق ساخته میزان استفاده از وسایل آرایشی پاسخ دادند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد که میزان استفاده از لوازم آرایشی در دانشجویان دختر با نارضایتی از تصویر بدنی (44 / 0 r=؛001 / 0>p)، اضطراب اجتماعی (26 / 0 r=؛001 / 0>p) و مؤلفه های آن، یعنی ترس (28 / 0 r=؛04 / 0>p)، علائم فیزیولوژیکی (22 / 0 r=؛02 / 0>p )، و اجتناب (21 / 0 r=؛ 03 / 0>p) ارتباط مثبت دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 19 درصد از کل واریانس میزان استفاده از لوازم آرایشی بر اساس نارضایتی از تصویر بدن و اضطراب اجتماعی تبیین می شود.نتایج این پژوهش نشان می دهد که نارضایتی از تصویر بدنی و علائم اضطراب اجتماعی در میزان استفاده از لوازم آرایشی در دانشجویان دختر نقش دارند.
چالش های جامعه پذیری سیاسی دانشجویان دختر (ارائه یک نظریه زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
53 - 72
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با استفاده از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی و با هدف بررسی فرایند جامعه پذیری سیاسی دختران دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز و اصلی ترین کارگزاران این فرایند اجرا شده است. اهمیت فرایند جامعه پذیری سیاسی از آن روست که همه تفکرات و ایستارهای سیاسی افراد جامعه از خلال همین فرایند شکل می گیرند. روش استفاده شده، کیفی و از نوع گراندد تئوری است و داده ها با کمک تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته گردآوری شده اند. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نیز با در نظر گرفتن اشباع نظری، 20 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی شیراز در این مطالعه شرکت کردند و مصاحبه های عمیق با آن ها انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در فضای فرهنگی ای که حوزه جامعه پذیری سیاسی در حاشیه قرار گرفته و در شرایطی که نهادهای آموزشی، رسانه، و گروه های دوستی نقش کارآمدی در جامعه پذیری سیاسی دانشجویان دختر ندارند، نهاد خانواده به منزله نهادی مورد اعتماد، وظیفه فرایند جامعه پذیری سیاسی دختران دانشجو را به دوش می کشد و سایر کارگزاران جامعه پذیری در این عرصه ناکارآمدند.
مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی و فعال سازی رفتاری بر امید در دانشجویان دختر خوابگاه های دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
293 - 312
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی و درمان فعال سازی رفتاری بر امید دانشجویان دختر خوابگاه های دانشگاه اصفهان در نیمسال دوم سال تحصیلی 1397 1398 بود. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه گواه بود. برای اندازه گیری امید از پرسش نامه امید اشنایدر و همکاران (1991) استفاده شد. روش نمونه گیری داوطلبانه بود. ابتدا روی 45 نفر داوطلب شرکت در تحقیق پیش آزمون اجرا شد. سپس آن ها به طور تصادفی به سه گروه واگذار شدند و از سه گروه، به صورت تصادفی دو گروه به عنوان گروه آزمایشی 1 و 2 و گروه دیگر به منزله گروه گواه در نظر گرفته شد. آن گاه دو گروه آزمایشی به ترتیب تحت درمان فعال سازی رفتاری و آموزش سرمایه های روان شناختی قرارگرفتند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات مداخله، برای هر سه گروه (جمعاً 38 نفر) پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان دهنده معنا دار بودن تفاوت نمره های پس آزمون امید مجموع گروه هاست (008 / 0=P). مقایسه زوجی نشان داد که هر دو نوع مداخله آموزش سرمایه های روان شناختی و درمان فعال سازی رفتاری موجب افزایش معنادار امید در مقایسه با گروه گواه شده است (به ترتیب 003 / 0=P و 019 / 0=P)، اما دو گروه آزمایشی از نظر نمره های امید با یکدیگر تفاوت معنا داری نداشتند. از یافته ها چنین نتیجه گرفته می شود که به رغم اینکه درمان فعال سازی رفتاری از روش های سنتی مبتنی بر درمان اختلالات روان شناختی و آموزش سرمایه های روان شناختی از مداخلات مبتنی بر روان شناسی مثبت است، هر دوی این مداخله ها بر متغیر امید تأثیر دارند و می توان از هر دوی آن ها برای افرایش امید استفاده کرد.
تجارب دانشجویان دختر از سکونت در خوابگاه های دانشجویی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی دانشجویان، ضمن تحصیل در دانشگاه، زندگی جمعی و گروهی را نیز در خوابگاه های دانشجویی تجربه می کنند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تجارب دانشجویان دختر از سکونت در خوابگاه های دانشجویی و با روش پدیدارشناسی صورت گرفت. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 24 نفر از دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه دانشگاه شهید باهنر کرمان انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. مصاحبه ها تا زمان اشباع ادامه یافتند و با روش کولایزی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که سکونت در خوابگاه برای دانشجویان دختر، فرصت ها و مشکلات متعددی به همراه دارد. استقلال، افزایش صبر و توان تحمل مشکلات، یادگیری مدیریت مالی، تقویت روحیه قدرشناسی نسبت به خانواده، آشنایی با فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلف، یادگیری و تقویت مهارت های مختلف، افزایش نظم و مسئولیت پذیری و تقویت بعد معنوی و عمل به باور های دینی از مهم ترین فرصت هایی بودند که سکونت در خوابگاه برای دانشجویان به ارمغان آورده بود. در کنار این فرصت ها، احساس غربت و دلتنگی، فشار های روانی ناشی از هم اتاق شدن با افراد نامناسب، کیفیت پایین غذای سلف، کاهش کیفیت درس خواندن و بهم خوردن نظم خواب از برجسته ترین مشکلاتی بودند که دانشجویان به آن اشاره کردند؛ بنابراین بر مبنای این یافته ها، خوابگاه های دانشجویی می توانند مراکز آموزشی و فرهنگی مؤثری برای شکوفایی دانشجویان باشند و موجبات رشد فردی و اجتماعی آن ها را فراهم نمایند؛ اما سکونت در خوابگاه ها، در کنار جنبه های مثبت، مشکلاتی نیز به همراه دارد که ضرورت برنامه ریزی های دقیق تر و سرمایه گذاری های بیشتر مسئولین را برای بهبود وضعیت خوابگاه ها نمایان می سازد.
آسیب های اجتماعی و فرهنگی دانشجویان دانشگاه ها (با تأکید بر دختران دانشجو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
25 - 45
حوزه های تخصصی:
آسیب های اجتماعی و فرهنگی دختران نظیر رفتارهای ناهنجار، فراغت غیر مفید، سردرگمی هویتی، استعمال مواد مخدر، جرایم جنسی، بی تفاوتی یا پرخاشگری سیاسی و... در بین بخشی از دانشجویان به-طور نسبی وجود دارد که عمدتاً ناشی از علل و عوامل خارج از دانشگاه است.مطالعات در این زمینه به ویژه در بخش دختران دانشجو اندک، موضوعات غیر کاربردی و نتایج آن ها مبهم است و ارتباطی با راهبردهای فرهنگی ندارند. اندک بودن مطالعات برای شناخت هدفمند آسیب های اجتماعی بیانگر لزوم تصویب سیاست ها و برنامه های لازم برای مطالعه، پیشگیری و کاهش این آسیب ها در دانشگاه ها است. هدف از این مطالعه، بررسی آسیب های اجتماعی و فرهنگی در بین دانشجویان دانشگاه ها با تأکید بر دانشجویان دختر می باشد که با روش اسنادی و فراتحلیل مطالعات انجام یافته است. با لیست برداری، غربالگری و اعتبارسنجی مطالعات موجود، 16 مطالعه و سند علمی مجزا شده و مشخصات و نتایج آنها فراتحلیل شد. یافته حاکی از آن است که مطالعه و شناخت آسیب های اجتماعی دختران دانشجو، بازنگری در راهبردها و نظارت بر اجرای آن ها، تربیت نیروی انسانی آموزش دیده، تشکیلات فرهنگی مناسب، استفاده از اطلاعات کمیته های علمی و آموزشی و مراکز مشاوره دانشجویی، بکارگیری شیوه های فرهنگی کارآمد، استفاده از نیرو های مددکار همگی زمینه تحقق راهبردهای فرهنگی را افزایش داده و کاهش آسیب های اجتماعی در بین دانشجویان را امکان پذیر می سازد. آسیب های اجتماعی دختران دانشجو با آسیب های روانی آنان ارتباط داشته و سیاست ها و برنامه های فرهنگی مناسب برای آن ها باید تنظیم و اجرا گردد.
بررسی عوامل مرتبط با اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه های دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
29 - 44
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به اینترنت به استفاده مفرط از اینترنت (روزانه بیش از سه ساعت) اطلاق می شود. این پدیده به منزله یک بیماری، آسیب روانی یا اجتماعی، و یک مشکل گسترده با پیامدهای جدی است که بین دانش آموزان و دانشجویان رو به افزایش است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مرتبط با اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه های دانشگاه یزد، در سال تحصیلی 1391 1392، انجام شد. طرح این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود و 335 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی NEO، و پرسشنامه ادراک تعامل اجتماعی گلاس بود. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های همبستگی، t مستقل، و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری در سطح 01 / 0 و 001 / 0 وجود دارد. بین ویژگی های شخصیتی با ادراک تعامل اجتماعی نیز رابطه معناداری در سطح 01 / 0 و 001 / 0 مشاهده شد. همچنین، یافته ها نشان داد بین ادراک تعامل اجتماعی با اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری در سطح 001 / 0 وجود دارد. در میزان اعتیاد به اینترنت تفاوت معناداری بین دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد وجود دارد (01 / 0p<)، ولی در میزان ادراک تعامل اجتماعی، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.
نگاهی جامعه شناختی به وقوع آزار جنسی در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۲۸۰-۲۶۱
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بیان مدلی داده بنیاد درباره علل و شرایط وقوع آزار جنسی در دانشگاه است. داده های تحقیق با مطالعه اسناد و از خلال مصاحبه با 15 نفر از دانشجویان دختر در یکی از دانشگاه های دولتی استانی مرزی (با نمونه گیری هدفمند) به دست آمده است. تحلیل داده ها پس از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، نشان داد که در این دانشگاه نظام تبعیض آمیز جنسیتی جامعه بزرگ تر بازتولید می شود و مرزبندی جنسیتی و مناسبات فرودستی و بی قدرتی زنان ادامه می یابد. بازتولید فرهنگ تجاوز در محیط دانشگاه همراه با روابط قدرت/ ارزش و قومیت گرایی در این دانشگاه خاص و عدم حساسیت بوروکراسی به آزار جنسی زنان، شرایطی را به وجود می آورد که شکایت قربانیان نادیده گرفته می شود و یا آن ها برای حفظ آبرو ناچار به سکوت می شوند. پیامد این شرایط به فروپاشی اعتماد دانشجویان به جایگاه دانشگاه، ازخودبیگانگی و سرخوردگی ایشان می انجامد. درنهایت، دانشگاه در تحقق آرمان های خود برای پاسخ به نیازهای جامعه و رشد و توسعه سامان اجتماعی عادلانه تر، ناموفق می ماند.
رابطه بین سلامت روان با اختلالات خوردن و رفتارهای وارسی بدن در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
271 - 293
حوزه های تخصصی:
اختلالات خوردن از جمله عواملی است که موجب محدودیت های کارکردی شده و قابلیت های تحصیلی و شغلی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سلامت روان با اختلالات خوردن و رفتارهای وارسی بدن در دانشجویان دانشگاه دختر صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر دانشگاه الزهرا (س) است(12315نفر). بدلیل عدم دسترسی حضوری به دانشجویان و تسهیل در روند پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و خوشه ای 150 نفر انتخاب شدند و ابزارهای سنجش را تکمیل نمودند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه سلامت عمومی روان (GHQ)، پرسشنامه نگرش به خوردن (Eat26) و پرسشنامه داده های وارسی بدن (BCQ) بود.ند.داده ها با استفاده از نرم افزار spss و با استفاده از آزمون آماری همبستگی ورگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که ابعاد سلامت روان می تواند اختلالات خوردن (خوردن های آشفته ) و رفتارهای وارسی بدن را پیش بینی کنند (05/0>p). در نتیجه مداخلاتی که افسردگی و اضطراب فرد را هدف قرار دهند، می توانند به کاهش اختلالات خوردن و رفتارهای وارسی بدن کمک کنند.
رابطه علی بین سواد رسانه ای با مسئولیت پذیری اجتماعی با نقش میانجی سرمایه فرهنگی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه علی بین ابعاد سواد رسانه ای با مسئولیت پذیری اجتماعی با نقش میانجی سرمایه فرهنگی در دانشجویان دختر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دختران دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در سال 1401 می باشد. تعداد آزمودنی های نمونه پژوهش 300 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه سواد رسانه ای (فلسفی، 1393)، پرسش نامه مسئولیت پذیری اجتماعی (طالبی و خوش بین، 1394)، و پرسش نامه سرمایه فرهنگی (بوردیو، 1999) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار بود. یافته ها حاکی از رابطه مستقیم و معنی دار ابعاد سواد رسانه ای (درک محتوای پیام های رسانه ای، آگاهی از اهداف پنهان پیام های رسانه ای، گزینش آگاهانه پیام های رسانه ای، نگاه انتقادی به پیام های رسانه ای و تجزیه و تحلیل پیام های رسانه ای) با مسئولیت پذیری اجتماعی و سرمایه فرهنگی بود. علاوه بر آن سرمایه فرهنگی با مسئولیت پذیری اجتماعی نیز رابطه مثبت و معنی دار داشت. هم چنین سواد رسانه ای با مسئولیت پذیری اجتماعی ، از طریق سرمایه فرهنگی رابطه مثبت و معنی داری دارد. بنابراین، افزایش سطح سواد رسانه ای افراد و سرمایه فرهنگی نقش مهمی در بالا بردن مسئولیت پذیری اجتماعی در دانشجویان دختر دارند.
تحلیل عوامل اجتماعی موثر در گرایش زنان به عضویت در تیم های ورزشی و شرکت در مسابقات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ جسمانی، جهتگیری سلامتی و فعالیت هایی مانند دویدن آهسته، قدم زدن، دوچرخه سواری در حوزه ورزش های تفریحی و مشارکت و عضویت در تیم های ورزشی در حوزه ورزش های قهرمانی می بایست به صورت راهب رد فرهنگ ی در بین همه اقش ار جامعه به ویژه زنان نهادینه شود. هدف کلی پژوهش حاضر تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر در گرایش دانشجویان دختر به عضویت در تیم های ورزشی و شرکت در مسابقات بود. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر شرکت کننده در چهاردهمین المپیاد ورزشی (3745) بودند که در تابستان 97 در دانشگاه شیراز برگزار شد. نمونه آماری 375 نفر از دانشجویان بودند که به طور تصادفی طبقه بندی شده از میان تمام رشته های ورزشی انتخاب شدند. ابزار پژوهش با استفاده از نتایج تحقیقات و مطالعات گذشته، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن توسط 14 نفر از اس ات ی د م دیری ت ورزش ی در دانشگاهها بررسی و تأیید شد و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ 92/0 بدست آمد. نتایج نشان داد که چهار مولفه نگرش فرهنگی – مذهبی جامعه، حمایت نهاد خانواده و همچنین توسعه فناوری ه ای ن وین اطلاعات و سیاست های اج رایی مدی ران ارش د در ش رکت زن ان در مسابقات مؤثر است. لذا ارتقای سطح فرهنگی جامعه (عمدتا ًخانواده ها برای حمایت) و اصلاح دیدگاه رهبران جامعه نسبت به ورزش زنان متناسب با شرایط زمان و نیز توسعه ارتباطات و فناوری های نوین اطلاعات زمینه های گرایش بیشتر زنان به عضویت در تیم های ورزشی و شرکت در مسابقات را فراهم می سازد.