مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
زنان روستایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
541 - 562
حوزه های تخصصی:
دستیابی به توسعه پایدار اقتصادی در مناطق روستایی در گرو بهره مندی از تمامی ظرفیت های موجود می باشد. زنان روستایی به دلیل توانمندهای مختلف در حوزه کشاورزی،صنایع دستی و خانه داری جایگاه بسزایی در اقتصاد خانه به خود اختصاص داده اند و باید در همه امور خانه و اقتصاد بومی مشارکت داشته باشند. با وجود نقش فعال زنان در جوامع روستایی، کمتر شاهد توجه کافی به این قشر زحمتکش در فرایند برنامه ریزی و امور اجرایی بوده ایم.در نگاه کلی هدف این مطالعه بررسی تحلیل گونانه حضور و اشتغال زنان روستایی در فعالیت های اقتصادی می باشد و سعی شده با استناد به مطالعات و آمارهای منتشر شده در مناطق مختلف، رویکردها و ظرفیت های بالقوه موجود در حضور زنان مشخص و با ارائه راهکار عملیاتی نماید.نتایج تجزیه و تحلیل و بررسی مطالعات نشان داد حضور بالفعل زنان، مستلزم رفع موانع فردی و استفاده ملموس از زنان و انجمن های زنان در برنامه ریزی های مشارکتی می باشد.در نگاه کلی باید گفت لازمه حضور و اشتغال زنان، توجه به خواسته های اصلی، پرهیز لز استفاده ابزاری و حمایت های مداوم از ایده های اقتصادی و صنایع مرتبط با حوزه زنان روستایی می باد تا بتواند موجب تقویت اقتصاد بومی بشود.
تحلیل عوامل تاثیرگذار در کارآفرینی زنان روستایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵
95 - 105
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی ابزاری برای برنامه ریزی است تا جوامع را به سوی توسعه هدایت نماید. از آنجا که همه ی جوامع یا همه ی افراد درون یک کشور، برای دستیابی به شرایط کارآفرینی، موقعیت مساوی و یکسان ندارند، باید شرایط را برای توسعه ی کارآفرینی، به گونه ای هدایت یا ایجاد کرد. که با توجه به اینکه نیمی از افراد هر جامعه ای را زنان تشکیل می دهند. شرکت زنان در شغل های مختلف برای رشد و پیشرفت جامعه لازم و ضروری است. توانمندسازی و مشارکت زنان در عرصه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فنی و غیره یکی از شاخص های تولید هر کشوری محسوب می شود. زنان کارآفرین در مناطق روستایی نقش مهمی در ایجاد و ارتقاء اشتغال و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه و خانواده ایفا می کنند؛ و جایگاه خود را در روند توسعه روستای خود داشته باشند. این مقاله که به روش مروری و با استفاده از منابع مکتوب و اینترنتی تهیه شده است تلاش دارد تا عواملی که بر کارآفرینی زنان روستایی نقش آفرینی می کنند، را بیان کند.
بررسی نیازهای آموزشی – ترویجی زنان روستایی)موردمطالعه: شهرستان ساری استان مازندران)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵
106 - 116
حوزه های تخصصی:
اینکه زنان روستاییبه طور مشخص در چه مراحلی از تولید، در مورد چه محصولی، به همراه چه کسی و چگونه فعالیت می کنند در تدوین و اجرای یک برنامه توسعه، اهمیت خاصی دارد. توجه ویژه به نقش زنان در کشاورزی، متضمن تلاش برای شناسایی هر چه دقیق تر انواع و میزان آنان از یک سو و شناسایی و رفع موانع و مشکلات آنان در مسیر توسعه کشاورزی از سوی دیگر است. این پژوهش، باهدف بررسی نیاز آموزشی زنان روستای آکند شهرستان ساری استان مازندران انجام شده است. جامعه آماری شامل 143 نفر از زنان کشاورز بود که با استفاده از جدول مورگان 103 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخت بود که روایی آن با نظر استادان دانشگاه و پایایی آن با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (2/93 %) تائید شد. این تحقیق ازلحاظ هدف، تحقیقی کاربردی بوده و به روش پیمایشی انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق، حاکی از مشارکت زنان روستایی در مراحل مختلف فعالیت های زراعی و باغی است. بین متغیرهای سن، میزان زمین تحت تملک خانوار، سابقه کار کشاورزی و میزان تحصیلات، با نیاز احساس شده برای شرکت در کلاس های آموزشی همبستگی وجود دارد. باوجود این، نیاز زنان این روستا به برگزاری کلاس های آموزشی- ترویجی، اغلب در نظر گرفته نشده و اکثریت کلاس های برگزارشده به مردان اختصاص یافته است.
شناسایی موانع توسعه کارآفرینی زنان قالیباف روستایی(موردمطالعه: دهستان جامرود، شهرستان تربت جام)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
413 - 432
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد، شناسایی موانع توسعه کارآفرینی در بین زنان روستایی است که به صورت موردی در دهستان جامرود شهرستان تربت جام انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی و میدانی است که داده های میدانی از طریق سرشماری زنان روستایی که در کلاس های کارآفرینی شرکت داشته اند (150 نفر)، جمع آوری شده است. روایی ابزار تحقیق به صورت صوری با کسب نظرات کارشناسان مربوطه و اساتید دانشگاهی تائید شده و پایایی ابزار تحقیق با توزیع 30 پرسشنامه در خارج از محدوده موردمطالعه، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (855/0)، تائید گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات) و آمار استنباطی (آزمون دوجمله ای) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد متغیرهای محدودیت اجتماعی برای فعالیت زنان در بازار از بعد اجتماعی فرهنگی (23/4)، نداشتن پشتوانه مالی و پس انداز کافی از بعد اقتصادی (33/4)، پایین بودن سطح سواد زنان روستایی از بعد آموزشی و مدیریتی (37/4)، عدم دسترسی به فناوری های جدید از بعد فنی (27/4) و وجود محدودیت های زیاد برای فعالیت های اقتصادی مستقل زنان از بعد موانع سیاست گذاری با میانگین (97/3) مهم ترین موانع توسعه کارآفرینی زنان قالیباف دهستان جامرود می باشد.
تحلیل اثرات شهرگرایی بر تغییر و تحولات سبک زندگی زنان روستایی مورد شناسی: شهرستان الشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
143 - 166
حوزه های تخصصی:
در چند سال اخیر در مناطق روستایی کشور، توجه زنان به شهرگرایی، نگرش جدیدی را در آن ها به وجود آورده است و آن ها را با تغییرات فکری در ارزش ها، هنجارها، آداب ورسوم و رفتار های جمعیتی همراه ساخته است؛ به طوری که زمینه را برای تغییر و تحولات در سبک زندگی آن ها به وجود آورده و جهت گیری خاصی به آن ها منتقل کرده است؛ بر این اساس هدف از این پژوهش، تحلیل اثرات شهرگرایی بر تغییر و تحولات سبک زندگی زنان روستایی در شهرستان الشتر است. روش مورداستفاده، توصیفی-تحلیلی و شیوه و ابزار جمع آوری داده ها در مطالعه نظری به صورت کتابخانه ای بوده و در مطالعه میدانی از پرسشنامه و مشاهده کمک گرفته شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss و مدل کوپراس استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق 10 روستای شهرستان الشتر است که از طریق نمونه گیری فرمول کوکران 177 زن به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی ساده بین آن ها توزیع شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین مؤلفه های شهرگرایی و مؤلفه های سبک زندگی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد؛ به طوری که ضریب همبستگی برای الگوی تغذیه 324/0، کاربرد فناوری نوین 325/0، تغییر در لباس و پوشاک 275/0، درآمدزایی 117/0، مادی گرایی 305/0، تغییر فرهنگی و زبانی 311/0، مُد گرایی 587/0، مصرف گرایی 563/0، برخورد با محیط زیست 386/0 و نحوه استفاده از انرژی و منابع 327/0 است؛ بنابراین اثرات شهرگرایی زمینه را برای تغییر سبک زندگی زنان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی در روستاهای شهرستان الشتر به وجود آورده است.
مطالعه تجربه زیسته زنان روستای کوشک قاضی استان فارس زیر سایه تنش آبی و خشکسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
512 - 523
حوزه های تخصصی:
خشکسالی و پیامدهای آن همراه با سوء مدیریت موجب خشکیدن منابع زیرزمینی و تنش آبی در تعدادی از روستاهای کشور شده است. روستای کوشک قاضی از توابع شهرستان فسا در استان فارس نیز یکی از این روستاهاست که همه منابع آبی آن خشکیده و ده ها خانواری که معیشت آن ها وابسته به کشاورزی بوده اکنون با بیکاری، فقر و مهاجرت مواجه شده اند. بلایای طبیعی ازجمله کم آبی پدیده ای چندوجهی است، در این پژوهش با رویکرد کیفی و انتقادی و با استفاده از روش پدیدارشناسی به مطالعه وجه جنسیتی و تجربه زیسته زنان روستایی پرداخته شده است. داده های میدانی در این پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند و مصاحبه عمیق با20 نفر از زنان روستای کوشک قاضی و همچنین مشاهده و یادداشت برداری میدانی جمع آوری شده است. سپس با تکنیک استقراء تحلیلی؛ مضامین فرعی، اصلی و درون مایه نهایی کشف و استخراج شده است. سه مضمون اصلی، فقرزایی سیستماتیک، ذهنیت کمیابی و ادراک سازگاری هستند و «انباشت ابرچالش ها» نیز به عنوان درون مایه نهایی استخراج گردیده است. فقرزایی سیستماتیک به دلیل ساختارها و قوانین ناعادلانه و ناکارآمد، عدم ادراک سازگاری و مانع روانی ذهنیت کمیابی؛ سازگاری با کم آبی با موانع جدی مواجه کرده است. همه این دلایل در کنار چالش های پیشین اشکال جدیدی از آسیب ها و نابرابری ها را رقم زده و موجب رخداد پدیده ای به نام «انباشت ابرچالش ها» شده و درنتیجه آسیب پذیری اقشار ضعیف مانند زنان که از قبل با انواع نابرابری ها و محدودیت ها روبه رو بوده اند را افزایش داده و آن ها را در معرض آسیب ها و مخاطرات ناشی از این ابرچالش ها قرارداده است.
پیش بینی معیشت پاید ار خانوارهای روستایی بر مبنای شاخص توانمند سازی زنان د ر بخش کشاورزی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
524 - 537
حوزه های تخصصی:
زنان روستایی به عنوان یکی از مهم ترین گروه های اجتماعی، نقش به سزایی د ر روند توسعه روستایی د ارند. به طوری که از جنبه اقتصاد ی، علاوه بر تولید محصولات کشاورزی با کنترل منابع و د رآمد خانوار، می توانند موجبات معیشت پاید ار خانوار روستایی را نیز فراهم آورند. هد ف از این پژوهش، بررسی شاخص توانمند سازی کشاورزی زنان و نقش آن د ر بهبود معیشت پاید ار خانوار روستاییان بود. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی و از نظر هد ف از نوع مطالعات کاربرد ی است. همچنین به لحاظ نحوه گرد آوری د اد ه ها، از نوع تحقیقات پیمایشی و از نظر شیوه تحلیل د اد ه ها از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، زنان روستایی مشارکت کنند ه د ر کشاورزی د ر شهرستان تویسرکان از استان همد ان (20 روستا) بود ند که 140 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و به صورت تصاد فی ساد ه نمونه گیری شد ند. د اد ه ها با استفاد ه از پرسشنامه محقق ساخته، جمع آوری شد که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل د اد ه ها د ر محیط نرم افزار IBMSPSS انجام و نتایج نشان د اد که توانمند سازی کشاورزی زنان روستایی تأثیر مثبت و معناد اری بر معیشت پاید ار خانوار روستایی د ارد. همچنین همه مؤلفه های شاخص توانمند سازی کشاورزی زنان به جز مؤلفه رهبری، با معیشت پاید ار خانوار روستایی رابطه معنی د اری د اشتند و د رآمد، قوی ترین بعد توانمند سازی کشاورزی زنان برای پیش بینی معیشت پاید ار خانوار روستایی شناخته شد.
موانع توسعه ی کسب و کارهای خانگی زنان در مناطق روستایی (مورد واکاوی؛ شهرستان رضوانشهر استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشاغل خانگی به عنوان یک تلاش اشتغال زا، به دنبال توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی زنان روستایی و توسعه ی پایدار روستایی است. اما در عمل ایجاد و گسترش مشاغل خانگی با مشکلات گوناگونی رو به رو هستند. بنابراین تحقیق حاضر با هدف شناسایی موانع توسعه ی کسب و کارهای خانگی زنان در مناطق روستایی شهرستان رضوانشهر به انجام رسید. تحقیق حاضر از نظر رویکرد کلی، کیفی و از نظر هدف، کاربردی است. گروهی متشکل از 30 زن روستایی و 10 نفر از کارشناسان، محققان و کارآفرینان روستایی به صورت هدفمند با روش گلوله برفی به عنوان نمونه ی مورد بررسی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختارمند بهره گرفته شد. اعتبارسنجی یافته ها از طریق بازبینی یافته ها توسط مشارکت کنندگان و تکنیک مثلث سازی به انجام رسید. نتایج نشان داد که موانع فردی- شخصیتی، موانع اقتصادی- مالی، موانع فرهنگی- اجتماعی، خانوادگی و موانع نهادی- قانونی، موانع توسعه ی کسب و کارهای خانگی زنان در مناطق روستایی شهرستان رضوانشهر هستند. برگزاری دوره های آموزشی، بازدیدهای میدانی از زنان روستایی موفق، برپایی نمایشگاه های ملی و منطقه ای، ارائه ی خدمات آموزشی و مشاوره ای، تأمین نیازهای مالی و تشکیل تعاونی و انجمن زنان روستایی دارای کسب و کار خانگی جهت ساماندهی مشاغل خانگی پیشنهاد می شود.
بررسی لندفرم های یخچال های کواترنری توده الوند همدان با تأکید بر قسمت های مختلف سیرک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۹
129 - 139
حوزه های تخصصی:
غالب لندفرم های مناطق مرتفع ایران، شباهت زیادی به سیرک یخچالی دارد، هر چند ارتفاع برف مرز دائمی کنونی این نواحی، بالاتر از مرتفع ترین قله های کوهستانی موجود است. در تمام بررسی های یخچالی کواترنری، توجه ویژه ای به تعیین ارتفاع برف مرز دائمی، بر اساس شناسایی ارتفاع مطلق کف سیرک ها شده است. در توده کوهستانی الوند، مسلط به شهر همدان با ارتفاع بیش از 3500 متر و عرض جغرافیایی 5/34 درجه شمالی، اشکال سیرکی زیادی دارد، که حاکی از فعالیت فرایند یخچالی کواترنری می باشد. ارتفاع برف مرز دائمی این توده کوهستانی، با دو روش رایت و شیب- جهت برآورد شده است. بررسی های متعدد میدانی دال بر این است که تجمع برف در نزدیکی دیواره سیرک از شرایط مطلوب تری برخوردار است. بر این اساس در این مقاله، توجه ویژه ای به شکل سیرک های یخچالی، با توجه به نحوه توزیع خطوط منحنی میزان، از قله به طرف کوهپایه، شده تا بتوان ارتفاع محل تغییر دیواره به کف سیرک را مشخص و با برآورد ارتفاعی که بیش از 60 درصد از ارتفاعات متعلق به سیرک ها بالاتر از آن، قرار دارد، ارتفاع برف مرز دائمی را برآورد نمود. ارتفاع چنین تغییری در دامنه های دامنه های نسار با دامنه های نگار یکسان نبوده و در نتیجه ارتفاع برف مرز دائمی دامنه ها متفاوت می گردد. این ارتفاع به روش شیب- جهت با توجه به سه فاکتور عرض جغرافیایی، مقدار شیب و جهت شیب ناهمواری نیز برآورد شده که مطالب فوق را تأیید می کند.
تحلیل تأثیر قالیبافی بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی شهرستان آق قلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولید فرش دستبافت یکی از فعالیت های مهم و یاریگر معیشت بسیاری از خانوارهای روستایی به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر تحلیل تأثیر قالیبافی بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی شهرستان آق قلا است. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر پیمایش و جامعه آماری آن را خانوارهای ساکن در 10 روستای شهرستان آق قلا تشکیل می دهد که 367 خانوار دارای زنان شاغل در تولید فرش دستبافت به عنوان حجم نمونه با فرمول کوکران تعیین گردید. به منظور بررسی شاخص های اقتصادی و اجتماعی از 33 متغیر در قالب طیف لیکرت استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها مبتنی بر پرسشنامه محقق ساخته که روایی محتوایی آن توسط اساتید تأیید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای اقتصادی 82 درصد و متغیرهای اجتماعی 91 درصد به دست آمده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل همبستگی کای اسکوئر و مقایسه میانگین فریدمن و کروسکال والیس در محیط نرم افزاری SPSS و برای تهیه نقشه از نرم افزار ArcGis استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی در مؤلفه های موردبررسی نشان می دهد که رابطه معنادار در سطح اطمینان 99 درصدی بین سطح تحصیلات با متغیرهای اقتصادی و اجتماعی وجود دارد. همچنین نتایج آزمون کروسکال-والیس بیانگر عدم تفاوت خاص به جز افزایش پس انداز بین روستاهای موردمطالعه بوده و تأثیر تولید فرش دستبافت بر تمام روستاها یکسان است. مهم ترین چالش ها را می توان در غیرقابل پیش بینی بودن قیمت مواد اولیه، مشکلات مربوط به تأمین مالی، تولید و عرضه بعضاً تولیدات غیراستاندارد بیان نمود.
ارزیابی عوامل مؤثر بر ضریب مکانی اشتغال زنان کشاورز روستایی ایران با استفاده از رویکرد ESDA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجا که زنان نیمی از جمعیت روستایی کشور را تشکیل می دهند،می توان با شناسایی عوامل مؤثر بر اشتغال با توجه به مقتضیات محلی - منطقه ای و درنهایت درگیرکردن پیش از پیش آن ها توسعه اقتصادی- اجتماعی کشور را تسریع کرد. بر این اساس، در این پژوهش سعی شد با استفاده از رویکردهای تحلیل اکتشافی داده های فضایی به تحلیل الگوی توزیع فضایی ضریب مکانی اشتغال (LQ) زنان روستایی کشاورز ایران پرداخته شود. داده های پژوهش از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آماره های محلی به عنوان رویکردی از ESDA استفاده شد. یافته های شاخص موران نشان داد توزیع فضایی ضریب مکانی اشتغال (LQ) زنان روستایی کشاورز کشور به صورت اتفاقی یا پراکنده نبوده، بلکه به صورت خوشه ای توزیع شده است. توزیع فضایی ضریب اقتصاد پایه و ارتباط فضایی آن با شاخص نرخ بیکاری نشان می دهد که شهرستان های جنوب شرقی و غربی و غرب کشور مناطق دارای نرخ بیکاری بالا و ضریب مکانی اشتغال بالا می باشند. در مرکز و برخی از شهرستان های شمال غرب و شمالی کشور از الگوی تأثیر ارزش های خوشه ای مشابه پایین به پایین احاطه شده است. همچنین، ارتباط فضایی نرخ باسوادی نیز نشان می دهد که بخش اعظم آن در شهرستان های جنوب شرقی و نسبتاً در غرب ایران از الگوی ناخوشه ای پایین به بالا فراگرفته اند. ارتباط فضایی ضریب اقتصاد پایه با نرخ روستانشینی نیز حاکی از آن است که مناطق روستایی کشور از یک الگوی خاص پیروی نمی کنند، بلکه هر منطقه با توجه به مقتضیات محلی -منطقه ای الگوی خاصی از ارتباطات را پذیرا هستند.
اثرات صندوق های اعتبارات خُرد بر بهبود کیفیت زندگی زنان روستایی در شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اﻣﺮوزه ﺑﻬﺒﻮد کیﻔیﺖ زﻧﺪﮔی زنان روستایی از ﻣﺒﺎﺣﺚ اﺻﻠی در کﺸﻮرﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ به ویژه کشورهای در حال توسعه ﺑﻮده و اعطای اعتبارات خُرد یکی از راهکارهای دستیابی به این هدف تلقی می شود. هدف این تحقیق بررسی اثرات صندوق اعتبارات خُرد بر کیفیت زندگی زنان روستایی شهرستان گرگان بود. بر مبنای روش تحقیق توصیفی، 70 نفر از زنان عضو صندوق و 200 نفر از زنان غیرعضو، با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های مقایسه میانگین من وایتنی، ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون فریدمن انجام شد. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری بین گروه عضو و غیرعضو از نظر مؤلفه های کیفیت زندگی چون سلامت روان، روابط اجتماعی، سلامت محیطی و کیفیت کل وجود دارد و گروه عضو اهمیت این مؤلفه ها را بیشتر ارزیابی کرده اند. نتایج آزمون همبستگی نشان دهنده وجود رابطه مثبت و معنی دار بین سلامت جسمانی زنان با میزان تحصیلات همسر، سلامت روانی زنان با میزان تحصیلات خود و همسران، روابط اجتماعی زنان با میزان تحصیلات همسران و سابقه عضویت در صندوق و سلامت محیطی زنان با سابقه عضویت آنان در صندوق بود. همچنین مقایسه میانگین بین مؤلفه های کیفیت زندگی نشان داد پاسخگویان تأثیر عضویت در صندوق را بر مؤلفه های جسمانی کیفیت زندگی خود بیشتر ارزیابی کرده اند و مؤلفه های اجتماعی، روانی و محیطی در درجات بعدی اهمیت قرار دارند.
موانع کارآفرینی زنان روستایی بخش مرکزی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
133 - 152
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، دیدگاه زنان روستایی بخش مرکزی استان کرمانشاه نسبت به موانع کارآفرینی این قشر بررسی شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی پیمایشی بود که جامعۀ آماری آن را 630 نفر از زنان بخش یادشده تشکیل دادند که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، 234 نفر تعیین گردید و نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسش نامه بود و داده ها با نرم افزار SPSS20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که به ترتیب، عامل زمینه ای با 62/22 درصد، عامل حمایتی با 39/9 درصد، عامل دولتی با 35/5 درصد، عامل شغلی با 04/5 درصد، عامل شخصیتی با 99/3 درصد، عامل جنسیتی با 5/3 درصد و عامل آموزشی با 29/3 درصد بیشترین میزان واریانس تبیین شده را به خود اختصاص داده و در کل این 7 عامل مجموعاً 20/53 درصد کل واریانس موانع مؤثر بر کارآفرینی را تبیین کرده ا ند.
عوامل مؤثر بر توسعۀ کارآفرینی در شرکت های تعاونی روستایی زنان استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۷
79 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توسعۀ کارآفرینی در شرکت های تعاونی روستایی زنان است. این تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی و ابزار تحقیق پرسش نامه ای است که به منظور بررسی روایی آن در اختیار صاحب نظران و کارشناسان قرار گرفت و پایایی آن نیز با انجام آزمون مقدماتی از طریق تکمیل 30 پرسش نامه و سپس محاسبۀ ضریب آلفای کرونباخ (86/0-69/0a=) تأیید شد. جامعۀ آماری تحقیق حاضر شامل 1372 نفر از اعضای شرکت تعاونی های روستایی زنان استان مازندران در سال 1392 بوده است که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 300 نفر از این جامعه، به عنوان نمونه، به کمک روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی انتخاب شدند و در نهایت، 267 پرسش نامه تحلیل شد. نتایج توصیفی تحقیق نشان داد که از دیدگاه اکثریت پاسخگویان، میزان توسعۀ کارآفرینی در تعاونی های روستایی زنان روستایی استان مازندران در سطح خوب بوده است. نتایج یافته های تحلیلی نیز نمایان ساخت که رابطۀ مثبت و معنی داری بین عوامل پیش برندۀ توسعۀ کارآفرینی و میزان توسعۀ کارآفرینی وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه هم نشان داد که متغیرهای عوامل شخصیتی و آموزشیِ پیش برندۀ توسعۀ کارآفرینی 40/18 درصد از تغییرات میزان توسعۀ کارآفرینی را تبیین کردند.
عوامل درون سازمانی مؤثر بر موفقیت تعاونی زنان روستایی (مطالعه موردی: تعاونی فدک در استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۹
41 - 61
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق کاربردی و توصیفی شناسایی عوامل درون سازمانی مؤثر بر موفقیت تعاونی زنان روستایی فدک شهرستان سرخنکلایِ استان گلستان است. جامعۀ آماری این تحقیق را 170 زن روستایی عضو تعاونی تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی- مورگان 120 نفر تعیین شد که از طریق نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند و با پرسش نامه مورد مصاحبه قرار گرفتند. روایی پرسش نامه با نظر اعضای هیئت علمی ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ (88/0 =α) تأیید شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار آماری SPSS19و با استفاده از آزمون های همبستگی و رگرسیون انجام شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد بین موفقیت تعاونی و متغیرهای مربوط به اجرای اصول تعاونی توسط مدیرعامل و هیئت مدیره، ویژگی های مدیرعامل و هیئت مدیرۀ تعاونی و ویژگی های کارکنان تعاونی رابطۀ مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد هفت متغیرِ احساس مسئولیت کارکنان تعاونی در قبال انجام وظایف، مسئولیت پذیری مدیرعامل تعاونی، شناخت کافی هیئت مدیره و مدیرعامل از اعضا و نیازهای آنان، اطلاع رسانی بموقع و مناسب در زمینۀ جلسات و تصمیم گیری ها به اعضا توسط کارکنان تعاونی، تعداد سهام عضو در تعاونی، تعداد مراجعه عضو به تعاونی در طول ماه و برخورداری هیئت مدیره و مدیرعامل از دانش و توانایی مدیریتی توانسته اند 2/55 درصد از واریانس متغیر وابسته یعنی موفقیت تعاونی زنان روستایی را تبیین کنند.
نقش تعاونی های کشاورزی در توانمندسازی اجتماعی زنان روستایی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۱
1 - 24
حوزه های تخصصی:
مطالعۀ حاضر با هدف بررسی نقش تعاونی های کشاورزی در توانمندسازی اجتماعی زنان روستایی انجام شده است. جامعۀ آماری این تحقیق زنان عضو تعاونی های کشاورزی استان تهران به تعداد 150 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان، 108 نفر از آن ها از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به منظور اطمینان و دقت بیشتر، در نهایت 118 پرسش نامه جمع آوری شد. ابزار اصلی تحقیق پرسش نامه ای متشکل از دو بخش ویژگی های فردی و توانمندی اجتماعی بود. روایی پرسش نامۀ مذکور به تأیید گروهی از استادان گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس و کارشناسان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی رسید. همچنین به منظور تعیین پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (78/0 a=). نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین میزان توانمندی اجتماعی زنان روستایی، در زمان قبل و پس از عضویت، تفاوت معناداری وجود داشت به طوری که پس از عضویت، میزان توانمندی اعضا افزایش یافته بود. با توجه به نتایج حاصل از معادلۀ رگرسیونی، متغیرهای سابقۀ عضویت در تعاونی، درآمد، تحصیلات و مالکیت زمین توانستند 2/34 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی توانمندی اجتماعی را تبیین کنند.
عوامل مؤثر بر موفقیت صندوق اعتبارات خُرد زنان روستایی شهرستان قائمشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال سوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
23 - 45
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر، ارزیابی میزان موفقیت صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی و عوامل مؤثر بر آن بود. ابزار تحقیق پرسش نامه ای بود که روایی و پایایی آن با استفاده از نظر متخصصان و آزمون آلفای کرونباخ (میانگین آلفا=86/0) تأیید شد. جامعۀ آماری تحقیق شامل زنان روستایی عضو صندوق اعتبارات خرد شهرستان قائمشهر(225N=) بود که 144 نفر از میان آن ها براساس جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند (144n=). نتایج توصیفی تحقیق نشان داد که میزان موفقیت صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی از نظر بیشتر پاسخگویان در سطح خوب (متوسط به بالا) است. نتایج حاصل از یافته های استنباطی نیز نشان داد که رابطۀ مثبت و معنی داری بین عوامل اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، حمایتی، عملکردی و ویژگی های شخصیتی پاسخگویان با میزان موفقیت این صندوق وجود دارد. در آزمون رگرسیون چندگانه خطی، عوامل عملکردی صندوق، عوامل اجتماعی، حمایتی و ویژگی های شخصیتی پاسخگویان توانایی تبیین 1/50 درصد از تغییرات میزان موفقیت صندوق را دارا بودند. از جمله پیشنهادهای اصلی این تحقیق می توان به گسترش خدمات آموزشی برای اعضای صندوق ها و جلب مشارکت اعضای صندوق ها در اجرای سایر طرح های توسعه ای اشاره کرد.
بررسی نیازهای آموزشی و مشکلات اعضای تعاونی زنان روستایی نودشه در شهرستان پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۵
41 - 73
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی اعضای تعاونی زنان روستایی نودشه بود. نیازهای آموزشی اعضای تعاونی در ابتدا با استفاده از روش کیفی ارزیابی مشارکتی روستایی شناسایی و سپس با استفاده از روش کمی(پرسش نامه) اولویت بندی گردید. برای سنجش و اولویت بندی نیازهای آموزشی در بخش کمی از الگوی تجزیه و تحلیل شغل استفاده شد. جامعۀ آماری این مطالعه شامل 230 نفر از اعضای تعاونی بودند که 144 نفر از آنان با استفاده از جدول مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق در روش کمی، پرسش نامه بود که روایی آن را متخصصان بررسی محتوایی کردند و پایایی آن با LTR انجام پیش آزمون و با استفاده از نرم افزار SPSS تعیین شد. روش تحلیل داده ها به دو صورت توصیفی و استنباطی انجام گرفت. نتایج نشان داد که مهم ترین نیازهای آموزشی زنان عضو تعاونی نودشه در موضوعات مورد بررسی عبارت بودند از: 1. حفاظت، احیا و پیشگیری از تخریب مراتع؛ 2. کنترل آفات، بیماری ها و علف های هرز موجود در باغ ها و 3. آشنایی با طراحی مدل های جدید گیوه و لباس. نتایج همچنین نشان داد که مهم ترین مشکلات اعضای تعاونی عبارت بودند از: 1. عدم آشنایی کافی اعضا با اهداف، اصول و قوانین و مقررات تعاونی؛ 2. کافی نبودن سرمایۀ تعاونی؛ 3. استیجاری بودن ساختمان تعاونی؛ 4. انتظارات غیرمنطقی برخی از اعضا از تعاونی و 5. نگرش منفی نسبت به تعاونی.
واکاوی عوامل مؤثر بر نگرش زنان روستایی نسبت به ایجاد گروه های خودیار؛ مطالعه موردی: بخش بزینه رود، شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
873 - 886
حوزه های تخصصی:
گروه های خودیار، به عنوان یکی از مهم ترین راهبردهای توانمندسازی زنان، اهمیت زیادی در زمینه اشتغال، تولید درآمد، کاهش فقر، و ارتقای صادرات و درآمد ارز خارجی کشورهای در حال توسعه دارند. ایجاد این گروه ها می تواند متأثر از عوامل مختلف جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، و اقتصادی باشد. بنابراین، تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر نگرش زنان روستایی نسبت به گروه های خودیار در بخش بزینه رود تدوین شده است. پژوهش به صورت ترکیبی - اکتشافی متوالی انجام شده است. در مرحله نخست نگرش زنان روستایی به ایجاد گروه های خودیار با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از طریق مصاحبه احصا و در مرحله دوم به تحلیل بیشترین عوامل مؤثر د ر نگرش زنان روستایی نسبت به ایجاد گروه های خودیار از طریق پرسش نامه محقق ساخته با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای پرداخته شده است. در مرحله اول پژوهش ، عوامل مؤثر د ر ایجاد گروه های خودیار در قالب 27 مفهوم احصا و در پنج بُعد طبقه بندی شد. نتایج مرحله دوم نیز حاکی از آن است که میانگین عددی حاصل در ابعاد اجتماعی- اقتصادی، پذیرش فناوری و مشارکت، بازاریابی، آموزش و حمایت، بانکداری/ اعتبارات به ترتیب مبیّن بالابودن عوامل مؤثر د ر نگرش زنان روستایی نسبت به ایجاد گروه های خودیار بوده و عوامل اجتماعی- اقتصادی مهم ترین عامل تأثیرگذار در ایجاد گروه های خودیار زنان روستایی است. بنابراین، نتایج نشان می دهد استفاده از سرمایه جمعی در اجرای فعالیت ها و استفاده مشاع از ابزارهای تولید باعث صرفه جویی در عوامل تولید خواهد شد و تلاش های جمعی در امور مربوط به گروه های خودیار و انعطاف پذیری در قوانین و مقررات سبب افزایش بازدهی زنان عضو می شود.
بررسی تأثیر انواع فعالیت های کارآفرینی زنان روستایی بر امنیت غذایی پایدار خانوار (موردمطالعه: شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
274 - 289
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر انواع فعالیت های کارآفرینی زنان روستایی بر امنیت غذایی پایدار خانوارهای آنان در شهرستان خرم آباد انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر زنان کارآفرین روستایی شهرستان خرم آباد بود (395=N) که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای 190 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده های پرسشنامه محقق ساخته بود. نتایج نشان داد که وضعیت امنیت غذایی پایدار خانوارها در شرایط مطلوبی (59/2) قرار ندارد. نتایج حاصل از آزمون کروسکال والیس نشان داد که از لحاظ امنیت غذایی پایدار، تفاوت معنی داری در انواع فعالیت کارآفرینی زنان روستایی در ابعاد مصرف و دستیابی وجود دارد (05/0 P <). بعلاوه نتایج حاصل از آزمون تعقیبی LSD در بعد دستیابی نشان داد که گروه صنایع دستی به صورت معنی داری (05/0 P <) با گروه صنایع تبدیلی و تولیدات کشاورزی تفاوت دارد و خانوارهای کارآفرین مشغول در فعالیت تولیدات کشاورزی و صنایع تبدیلی در بعد دستیابی از وضعیت بهتری نسبت به خانوارهای کارآفرین مشغول در فعالیت صنایع دستی برخوردارند. همچنین در بعد مصرف هم، خانوارهای کارآفرین مشغول در فعالیت صنایع تبدیلی وضعیت بهتری نسبت به گروه تولیدات کشاورزی دارند. لذا بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهادهایی از قبیل ارائه اعتبارات مالی توسط سیاست گذاران، متنوع سازی فعالیت های کارآفرینی مبتنی بر تولیدات کشاورزی و فرآوری مواد غذایی و برگزاری کارگاه های آموزشی برای زنان کارآفرین مشغول در فعالیت صنایع تبدیلی با هدف تأمین و نگهداری، فرآوری و بسته بندی، ایمنی و بهداشت مواد غذایی ارائه می شود.