مطالب مرتبط با کلیدواژه

زنان روستایی


۲۰۱.

ارزیابی میزان توانمندی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روستا توسعه روستایی زنان روستایی توانمندسازی کرمانشاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۸۳
موضوع توانمندسازی زنان گامی ضروری برای قرارگرفتن در مسیر توسعه انسانی و مدیریت استعدادها محسوب می گردد. توانمندسازی زنان روستایی در راستای عدالت جنسیتی بوده و از عوامل اساسی توسعه پایدار محسوب می شود. بنابراین آگاهی از میزان توانمندی زنان برای برنامه ریزی توسعه ضروری می باشد. این پژوهش علی با هدف بررسی میزان توانمندی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه و شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر آن انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، جمعیت فعال زنان روستایی (64-15 سال) در شهرستان کرمانشاه بودند (41267=N) و نمونه ها با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته بود که بر اساس مدل گیتس و گیتس (2017) طراحی و ابعاد منابع (رفاه جسمی و روحی، آگاهی انتقادی و دارایی ها)، عاملیت (تصمیم گیری، رهبری و اقدام جمعی) و ساختارهای نهادی (حمایت خانواده، جامعه، بازار و دولت) را شامل می شد. بر اساس یافته ها، میانگین توانمندی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه کمتر از حد متوسط بود. میزان توانمندی زنان روستایی در مؤلفه های منابع و عاملیت در سطح پایین تر از متوسط و بیشترین میزان توانمندی مربوط به ساختارهای نهادی بود. از بین متغیرهای مورد بررسی، حمایت خانواده از زنان روستایی و رفاه جسمانی نیز بالاترین میانگین ها را کسب کردند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سه متغیر سطح تحصیلات، امکان شرکت در کلاس های آموزشی و امکان داشتن پس انداز سهم عمده ای در تبیین واریانس توانمندسازی زنان روستایی ایفا می کنند. پیشنهاد می شود در طراحی و اجرای پروژه های توانمندسازی زنان روستایی تقویت و انسجام سازمانی بین نهادهای دست اندرکار در راستای مدیریت یکپارچه توانمندسازی زنان روستایی صورت پذیرد. در این بین توسعه آموزش های غیررسمی و تأمین اعتبارات خرد تأکید گردد.
۲۰۲.

برنامه ریزی راهبردی توانمندسازی زنان روستایی استان کرمانشاه ازطریق کارآفرینی: کاربرد تکنیک Meta-SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی کارآفرینی زنان روستایی راهبردهای توسعه انسجام اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۱۵
پژوهش حاضر با هدف برنامه ریزی راهبردی توانمندسازی زنان روستایی استان کرمانشاه ازطریق کارآفرینی به صورت توصیفی - تحلیلی انجام و ازطریق مصاحبه و تکمیل پرسش نامه داده ها گردآوری شد. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار Meta-SWOT استفاده شد. افراد مشارکت کننده در پژوهش تعداد 18 نفر از خبرگان امور زنان روستایی استان در سازمان جهاد کشاورزی، کمیته امداد امام خمینی، استانداری، سازمان بهزیستی، سازمان تعاون روستایی، اداره کل کار، تعاون و رفاه اجتماعی استان و دانشگاه رازی بودند که به صورت هدفمند- معیاری انتخاب شدند. به منظور شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی کارآفرینی زنان روستایی بر اساس پنج مرحله تکنیک Meta-SWOT اقدام شد. بر اساس نتایج دو عامل «ظرفیت بالا در کشاورزی استان» و «وجود گیاهان دارویی و خوراکی» دارای بالاترین اوزان بودند که این نشانگر اهمیت آن ها نسبت به سایر عوامل در توسعه توانمندسازی کارآفرینی زنان روستایی استان کرمانشاه بود. نتایج بررسی عوامل محیطی نیز حاکی از آن بود که عامل «عدم هماهنگی کامل بین دستگاه های اجرایی» با بیشترین میزان قدرت و تأثیرگذاری، به عنوان مانع توسعه توانمندسازی کارآفرینی زنان روستایی استان کرمانشاه است. بر اساس نقشه راهبردی، سه راهبرد مهم توانمندسازی کارآفرینی زنان «ارتقای انسجام اجتماعی و تسهیل شبکه ارتباطی بین زنان روستایی»؛ «تدوین قوانین و فراهم نمودن زمینه هایی برای حمایت از تولیدات و بازارهای خانگی زنان روستایی» و «ایجاد زمینه ها و بسترهای لازم جهت حمایت از برند صنایع دستی، فراورده های کشاورزی و دامی»، است. پیشنهاد می شود با ارائه مهارت های آموزشی ازطریق دوره های فنی - حرفه ای، کارآفرینی، کشاورزی، ترویجی و بازاریابی در ارتباط با ظرفیت های منطقه و اهمیت آن ها ضمن تقویت دانش علمی و عملی زنان روستایی به توسعه توانمندسازی آن ها کمک نمود.
۲۰۳.

عوامل مؤثر بر عملکرد صندوق های خرد زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی عملکرد صندوق عوامل آموزشی و ترویجی عوامل اجتماعی عوامل اقتصادی عوامل سیاستی و حمایتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۰۸
هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد صندوق های خرد زنان روستایی با تأکید بر عوامل آموزشی و ترویجی در شهرستان همدان بود. پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی-همبستگی است که در آن تأثیر عوامل فردی زنان روستایی (سن، سواد، میزان سرمایه، تأهل و...)، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل سیاستی و حمایتی و عوامل آموزشی و ترویجی بر عملکرد صندوق های خرد زنان روستایی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای صندوق های خرد زنان روستایی شهرستان همدان بودند که تعداد آن ها 230 عضو در 9 صندوق می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 140 عضو تعیین و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب گردید. برای شناسایی عوامل مؤثر بر عملکرد صندوق خرد زنان روستایی (متغیر وابسته) و شناسایی اثرهای مستقیم و غیرمستقیم این عوامل بر یکدیگر از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای مستقل در مجموع 7/65 درصد از تغییرات سطح عملکرد صندوق را تبیین می کنند. متغیر عوامل اجتماعی، اثر مستقیم (336/0) و اثرغیرمستقیم (185/0) بر عملکرد صندوق خرد زنان روستایی داشت و در مجموع اثر علی این متغیر 521/0 بود که از نظر اولویت در جایگاه اول تأثیرگذاری قرار گرفت و بیشترین نقش را در تبیین متغیر وابسته پژوهش (عملکرد صندوق) داشت. پس ازآن، متغیر «عوامل آموزشی و ترویجی» با اثر علی 382/0 «عوامل سیاست گذاری و مدیریتی» با اثر علی 318/0، «سابقه عضویت در صندوق» با اثر علی 152/0، و «عوامل اقتصادی» با اثر علی 130/0 به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
۲۰۴.

اثرات آموزش های مهارتی سازمان آموزش فنی و حرفه ای بر ایجاد کسب و کارهای خانگی زنان روستایی (مورد: شهرستان دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کسب و کارهای خانگی آموزش های مهارتی اقتصاد روستایی زنان روستایی دامغان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۲
آموزش های فنی و حرفه ای نقش مهمی در تشکیل سرمایه انسانی از طریق تربیت نیروهای ماهر مورد نیاز بازار کار در کشورهای مختلف جهان ایفا می کنند. این آموزش ها در کشورهای در حال توسعه نه تنها عهده دار تربیت نیروی کار مورد نیاز بخش های مختلف اقتصاد این کشورها می باشند بلکه از طریق بسترسازی خوداشتغالی، به حل مشکل بیکاری نیز کمک می نمایند. در این راستا ارائه آموزش های هدفمند و برنامه ریزی شده توسط سازمان آموزش فنی و حرفه ای در مناطق روستایی خصوصاً در بخش مشاغل خانگی و تقویت و توسعه فرهنگ کارآفرینی با استفاده از ظرفیت های موجود نقشی کلیدی را ایفا می نماید که در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی و بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری و رفع ناپایداری آن ها، سال های زیادی است که در کانون توجه تصمیم سازان و دولت های مختلف قرار دارد و از این منظر به عنوان چالش نظام برنامه ریزی در مناطق روستایی به آن پرداخته شده است. برنامه های بازآفرینی روستایی به صورت مشخص در زمینه توانمندسازی جامعه هدف، آموزش و بالا بردن سطح آگاهی عمومی، مشارکت جویی مردم در برنامه های اصلاحی و بهبود زیرساخت های اجتماعی و خدماتی به صورت پررنگ وارد شده است. این پژوهش به طور کلی به بررسی اثر آموزش های مهارتی سازمان آموزش فنی و حرفه ای بر خلق کارآفرینانه کسب و کارهای خانگی توسط بانوان روستایی و محلات کم برخوردار شهرستان دامغان می پردازد. پس از بررسی چارچوب نظری و پیشینه پژوهش اقدام به طراحی پرسشنامه برای سنجش متغیرها و توزیع آن بین نمونه های جامعه هدف توزیع و در نهایت تعداد 146 پرسشنامه گردید. با توجه به پیمایشی بودن روش تحقیق، اقدام به بررسی پایایی پرسشنامه ها و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش های مهارتی بر راه اندازی کسب و کارهای خانگی بانوان تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
۲۰۵.

شناسایی چالش ها و فرصت های اقتصاد دیجیتال در توسعه کسب وکارهای خانگی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد دیجیتال زنان روستایی فناوری اطلاعات فرصت ها و چالش ها مشاغل خانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۶۳
دنیای مدرن در حال حاضر اولین گام را به سوی یک واقعیت اساسی فناوری، یعنی اقتصاد دیجیتال برداشته است. بازار کار جهانی مدرن، یک سیستم پیچیده چندجزئی و پویا تحت تأثیر دائمی فناوری اطلاعات است و مستلزم تغییراتی در محتوای فرایند کار، سازمان دهی آن، ساختار اشتغال و روابط اجتماعی و کار است. با توجه به اهمیت این موضوع، شناسایی فرصت ها و چالش های اقتصاد دیجیتال در مشاغل روستایی حائز اهمیت است. این پژوهش با این هدف به شیوه توصیفی، از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند به تدوین و اعتباریابی چارچوبی مفهومی با روش تحلیل مضمون پرداخته است. جامعه آماری شامل خبرگان و صاحب نظران و صاحبان مشاغل روستایی هستند که از بین آن ها دوازده نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در این مطالعه مشارکت کردند. میزان پایایی تحلیل مصاحبه ۷۹ درصد است. برای تأمین روایی پژوهش نیز نمونه آماری از افرادی انتخاب شدند که از دانش و تخصص لازم در بستر پژوهش برخوردار باشند. همچنین مداخله محققان در تحقیق به حداقل برسد و نیز نتیجه کدگذاری به تعدادی از خبرگان ارجاع و تأیید نهایی آن ها در خصوص چارچوب استخراجی اخذ شود. یافته های پژوهش نشان می دهد مفاهیم در قالب دو مضمون اصلی فرصت ها و چالش ها است که فرصت ها با پنج مضمون شامل قابلیت شبکه سازی، همگرایی فناوری با اهداف اقتصادی، مشتری محوری جهانی، ارزش آفرینی شغلی، تاب آوری مشاغل و چالش ها در قالب پنج مضمون شامل شکاف های فرایندی دیجیتال، ایجاد اقتصاد سیاه برای مشاغل روستایی، اثرات نامطلوب اجتماعی، جنبه های فرهنگی، مخاطرات فناورانه و فرصت ها دسته بندی شده اند.
۲۰۶.

پدیدارشناسی خودکشی زنان در منطقۀ دیشموک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودکشی زنان خودسوزی زنان دیشموک زنان روستایی زن‍ان‌ ع‍ش‍ای‍ری‌

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۳۵
خودکشی یکی از دیربازترین پدیدارهای جوامع انسانی است و از آنجا که طبعاً باید در چارچوب روان شناسی اجتماعی هر جامعه و جماعت های فرعی تر خود مطالعه و فهم شود، تاکنون بخش مهمی از مطالعات اجتماعی خودکشی، متمرکز بر خودکشی در مناطق عشایری و روستایی بوده است. چندسالی است آمار قابل توجه خودکشی و به ویژه خودسوزی زنان در منطقه دیشموک استان کهگیلویه و بویراحمد، بازتاب رسانه ای گسترده ای یافته است. این پژوهش در پی آن بود تا به وسیله روش کیفی پدیدارشناسی به شیوه گئورگی و با ابزار مصاحبه نیمه ساخت یافته، خودکشی در این منطقه روستایی-عشایری را مطالعه و بررسی کند. نمونه پژوهش، هدفمند و متشکل از افرادی است که خودکشی ناموفق داشته اند و یا یکی از نزدیکانشان خودکشی منجر به مرگ داشته است. محققان در فهم ادراکات مصاحبه شوندگان از علل و زمینه های اقدام به خودکشی در این منطقه به پنج مقوله اصلی: 1) عدم آگاهی و مهارت مدیریت زندگی؛ 2) عدم رضایت از زندگی خصوصی؛ 3) رسیدن به احساس بن بست و گیرکردن در زندگی اجتماعی؛ 5) زمینه های شخصیتی و سطحی بودن برخی باورهای دینی؛ رسیده اند که هرکدام جداگانه در بخش یافته ها به مفاهیم جزئی تر تفکیک و به نقل قول هایی از مصاحبه شوندگان مستند شده اند. سرانجام، این مقوله ها با بخشی از ادبیات نظری خودکشی مقایسه شده و نویسندگان پیشنهادهایی برای پیشگیری از خودکشی ارائه داده اند.
۲۰۷.

واکاوی قصد رفتاری زنان روستایی عضو صندوق های خرد محلی استان لرستان نسبت به خود اشتغالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تئوری شغلی شناختی اجتماعی زنان روستایی صندوق های اعتباری خرد قصد خوداشتغالی لرستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۷۴
اشتغال زنان روستایی، یکی از راهکارهای درآمدزایی، کاهش فشار بر منابع و در پی آن توسعه روستایی است. در این بین بخش تعاون می تواند در زمینه اشتغال زنان روستایی، نقش بسزایی داشته باشد. اما موضوع مهمی که در این راستا حائز اهمیت است، عواملی است که بر تصمیم و قصد زنان روستایی عضو صندوق های خرد محلی برای شروع سرمایه گذاری و فعالیت در تشکل های تعاونی اثرگذار است. در این راستا، این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر قصد رفتاری زنان روستایی عضو صندوق های اعتباری خرد استان لرستان به خوداشتغالی در قالب تشکل های تعاونی به روش پیمایش انجام شد. جامعه آماری زنان روستایی عضو فعال صندوق های اعتباری خرد استان لرستان شامل 1087 نفر است که به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتساب، متناسب با حجم نمونه و بر پایه جدول کرجسی و مورگان، نمونه ای 307 نفری برای تحقیق انتخاب شدند. گردآوری داده ها در این پژوهش با پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. پس از تهیه پرسشنامه، روایی شکلی و محتوایی آن توسط متخصصان موضوعی و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای مختلف تحقیق تأیید شد. برای تعیین عامل های مؤثر بر قصد زنان روستایی به خوداشتغالی در تعاونی ها از مدل معادله های ساختاری و نرم افزار AMOS24 استفاده شد. یافته ها نشان داد متغیر علائق، بیشترین تأثیر مستقیم را بر قصد زنان روستایی به اشتغال در تعاونی ها دارد و خودکارآمدی، دارای بیشترین تأثیر غیرمستقیم بر قصد زنان روستایی به اشتغال در تعاونی ها است.
۲۰۸.

پیشران های تشخیص فرصت های کارآفرینی زنان روستایی کارآفرین بخش کشاورزی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشخیص فرصت های کارآفرینی بخش کشاورزی زنان روستایی تحلیل مضمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۹۷
 پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشران های تشخیص فرصت های کارآفرینی زنان روستایی کارآفرین بخش کشاورزی استان ایلام و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و به لحاظ روش، کیفی و دارای رویکرد استقرایی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل 17 نفر از افراد مطلع (خبرگان موضوعات کارآفرینی، کارآفرینان زن نمونه استان و کارکنان ارشد سازمان های دولتی متولی کارآفرینی) در زمینه موضوع کارآفرینی زنان روستایی و نیز متون مناسب جهت استخراج شاخص ها و ادبیات نظری هستند. برای انتخاب نمونه ها در این پژوهش از روش گلوله برفی و به عنوان استانداردی برای پایان نمونه گیری، از روش اشباع مضامین استفاده شد. مضامین با استفاده از دو منبع ادبیات نظری و مصاحبه نیمه ساختاریافته احصاء شد. نتیجه تحلیل داده های کیفی، شناسایی 97 کد مفهومی، 25 مضمون پایه و 7 مضمون سازمان دهنده شامل «سرمایه اجتماعی»، «سرمایه انسانی»، «ویژگی های روان شناختی»، «هوش کارآفرینانه»، «هوشیاری»، «حمایت های محیطی» و «تلاطم» بود که در قالب یک مدل ارائه شدند.
۲۰۹.

ارزیابی و تبیین چارچوب شایستگی های کارآفرینانه زنان تسهیلگر روستایی (مطالعه ای در استان های همدان، قم و مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارآفرینی زنان روستایی زنان تسهیل گر شایستگی کارآفرینانه توسعه روستایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۸۵
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی شایستگی های کارآفرینانه زنان تسهیل گر روستایی و ارائه چارچوبی برای تبیین مجموعه شایستگی های کارآفرینانه آن ها در سه استان همدان، قم و مرکزی انجام شد. این تحقیق، نوعی تحقیق کاربردی و توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق 473 نفر از زنان تسهیل گر در این سه استان بودند که بر اساس فرمول کوکران 212 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بود که روایی آن توسط متخصصین تأیید و برای ارزیابی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای ارزیابی چارچوب شایستگی ها از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. بر مبنای نتایج تحقیق، برخورداری زنان تسهیل گر از تمامی مؤلفه های مرتبط با شایستگی های کارآفرینانه در حد متوسط تا زیاد بوده و در بین شایستگی های مورد نظر، مؤلفه های مرتبط با شایستگی اخلاقی، شایستگی شخصی و شایستگی فنی به ترتیب در اولویت های اول تا سوم قرار داشتند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که مؤلفه های دوازده گانه شایستگی از دقت لازم برای ارزیابی و پیش بینی شایستگی های کارآفرینانه زنان برخوردار بوده و چارچوب مورد نظر مورد تأیید قرار گرفت. در مجموع، زنان تسهیل گر از تنوع مطلوبی از شایستگی های کارآفرینانه مشتمل بر ویژگی های شخصی و اخلاقی، دانش و توانمندی های مرتبط و نیز هنجارها و نگرش های مناسب برخوردار بوده و می توان انتظار داشت توانمندی و ظرفیت لازم در زنان تسهیل گر برای ایفای نقش مؤثر در فرایند توسعه کارآفرینی و اشتغال زنان روستایی وجود داشته باشد.
۲۱۰.

شناسایی و تبیین ابعاد و مؤلفه های توانمندسازی زنان روستایی استان لرستان با استفاده از پژوهش روش های آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه روستایی توانمندسازی زنان روستایی استان لرستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۸۶
زنان روستایی از پتانسیل قابل توجهی برای مشارکت در فعالیت های اجتماعی-اقتصادی برخوردار هستند و ارتقای توانمندسازی آن ها، موجب حرکت به سمت توسعه می شود. هدف از این پژوهش، شناسایی و تبیین ابعاد و مؤلفه های توانمندسازی زنان روستایی استان لرستان با رویکرد اکتشافی و استفاده از پژوهش روش های آمیخته کیفی- کمّی متوالی است. جامعه آماری مراحل کیفی (تحلیل داده بنیاد) و کمّی بعدی مطالعه شامل زنان روستایی شرکت کننده در برنامه های آموزشی- ترویجی سازمان جهاد کشاورزی استان لرستان و کارشناسان حوزه زنان روستایی استان لرستان در سال 1399 است. داده ها از طریق مرور منابع، اجرای مصاحبه گروه متمرکز و پیمایش پرسش نامه ای جمع آوری شد. روایی صوری و محتوایی و پایایی ابزار سنجش با کسب نظر اصلاحی کارشناسان حوزه زنان روستایی و انجام آزمون های مربوطه تأیید شد. یافته ها نشان داد که پنج بعد آموزش جامع، ویژگی های فردی- روان شناختی، اقتصادی، ساختاری و اجتماعی- فرهنگی در توانمندسازی زنان روستایی استان لرستان نقش دارند. 52 گویه نیز برای مؤلفه nهای این ابعاد تبیین شد. بنابراین، توصیه می شود که این ابعاد و مؤلفه های توانمندسازی برای بهبود کیفیت اجرای پروژه ها و برنامه های ویژه زنان روستایی استان لرستان مورد توجه قرار گیرد.
۲۱۱.

واکاوی اثرات راه اندازی کسب وکارهای کوچک و متوسط زنان روستایی (مورد مطالعه: شهرستان مرودشت، استان فارس)

کلیدواژه‌ها: کارآفرینی کسب وکار زنان روستایی اثرات اجتماعی فعالیت های کشاورزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۶۰
توسعه کارآفرینی زنان از مهم ترین موضوعات دستورکار توسعه معاصر در جهان و بویژه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه بوده و برخی از صاحب نظران توسعه روستایی معتقدند که شناخت توانمندی ها و مهارت های زنان، به خصوص زنان روستایی و هدایت استعدادهای خلاق آنان در بهره برداری از ظرفیت های این قشر بزرگ اجتماعی مؤثر است. طی دهه اخیر در کشور، سهم زنان در کسب وکارهای خصوصی و غیر دولتی روند رو به رشدی را طی کرده و زنان روستایی در کسب وکارهای کوچک و متوسط روستایی به فعالیت اشتغال دارند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، شناخت اثرات مختلف راه اندازی و گسترش کسب وکارهای کوچک و متوسط زنان روستایی در شهرستان مرودشت در استان فارس است. جامعه مورد مطالعه زنان عضو صندوق اعتبارات خرد روستایی مرودشت بوده که طبق نمونه گیری تصادفی، 71 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و با استفاده از پیمایش و پرسشنامه، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. طبق یافته های مطالعه، سطح ارتباطات اجتماعی و شبکه سازی زنان کارآفرین روستایی تفاوت معناداری داشت، به گونه ای که زنان جوان تر، با سابقه عضویت کمتر و دارای تحصیلات دانشگاهی، در برقراری تعامل با نهادها و کارشناسان دولتی و خصوصی، موفق تر بوده اند. اثرات اشتغال زنان روستایی در کسب وکارهای کوچک و متوسط را می توان در چهار دسته فردی-روانشناختی، اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی و زیست محیطی تحلیل نمود. در پایان، با توجه به مجموعه تأثیرات و پیامدهای مثبت کسب وکارهای روستایی برای گروه زنان و جامعه روستایی، توصیه می شود که اقدامات تشویقی-انگیزشی به منظور جذب حداکثری زنان روستایی نسبت به عضویت در صندوق های اعتبارات خرد روستایی صورت گیرد. علاوه بر آن، ارتقای دوره های آموزشی-مهارتی ساختارمند و منسجم در راستای تقویت روحیه کار تیمی و شبکه سازی اجتماعی در ایجاد کسب وکارهای جمعی نیز پیشنهاد می گردد.
۲۱۲.

بررسی نقش عوامل مؤثر در میزان مشارکت زنان در توسعه روستایی (مطالعه موردی: بخش لوندویل آستارا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت توسعه روستایی زنان روستایی بخش لوندویل آستارا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۵
امروزه در سطح برنامه ریزی های اقتصادی- اجتماعی و توسعه روستایی، میزان مشارکت زنان از اهمیت بالایی برخوردار بوده، به طوری که از آن به عنوان هدف و وسیله توسعه نام می برند. در حال حاضر نقش حیاتی زنان در بسیاری از امور مربوط به توسعه مانند تأمین امنیت غذایی، پایداری محیط زیست، ریشه کنی فقر، کنترل جمعیت و توسعه اجتماعی برای جامعه جهانی روشن گردیده است، در حالی که خود زنان آن را باور داشته و به حساب آورده اند. در این راستا پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، و با توزیع پرسشنامه در بین افراد روستاهای بخش لوندویل آستارا، به بررسی مؤلفه های اثرگذار بر میزان مشارکت زنان در توسعه روستایی پرداخته است. جهت تعیین نمونه آماری از فرمول کوکرن 374 نفر با توجه به حجم جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند و با روش نمونه گیری خوشه ای برگزیده شدند. نتایج نشان داد فعالیت زنان در بخش اجتماعی نسبت به فعالیت زنان در بخشهای کشاورزی، صنایع روستایی و خدمات از تاثیر بیشتری در توسعه یافتگی روستایی بخش لوندویل آستارا برخوردار است.
۲۱۳.

شناسایی پیشران های مؤثر بر توسعه کسب و کارهای خانگی زنان روستایی (منطقه مورد مطالعه: شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی زنان روستایی کسب و کار های خانگی نظام های انسان-محیط زیست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۳۹
پایداری نظام های انسان- محیط زیست در گرو توانمندی جامعه محلی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشران های مؤثر بر توسعه کسب و کارهای خانگی زنان روستایی و به صورت پیمایشی انجام شده است. از بین جامعه آماری 265 نفری زنان روستایی شهرستان اسلام آباد غرب، 161 نفر با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی انتساب متناسب طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسش نامه ای بود که روایی صوری آن توسط اساتید گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا و دانشگاه تهران و متخصصین حوزه توانمندسازی و توسعه روستایی تأیید شد. پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (0/70=α) نشان داد که از قابلیت بالایی برای جمع آوری اطلاعات برخوردار است. جهت انجام آزمون های آماری و توصیفی از نرم افزارهای SPSS وLISREL  بهره گرفته شد. یافته های پژوهش بیانگر بیشترین اثرگذاری عوامل آموزشی و اقتصادی به عنوان پیشران های توسعه کسب و کار است. همچنین تمایل زنان به استقلال مالی و بهبود وضعیت مالی خود و خانواده شان بیشترین محرک آن ها در مسیر راه اندازی یک کسب و کار خانگی است، که بر اساس نتایج، مورد توافق اکثریت جامعه مورد مطالعه نیز بود. از سویی کم رنگ ترین عامل محرک یا پیشران در توسعه کسب و کار، مرتبط با شرایط اجتماعی و فرهنگی ارزیابی شده است. طبق نتایج، مربی آموزشی زنان روستایی از دانش و تخصص لازم برخوردار نبودند، ازاین رو پیشنهاد می شود در گام اولیه از طریق نیازسنجی، آموزش های مورد نیاز آن ها، مشخص و سپس از مربیانی که تخصص و صلاحیت لازم را دارند استفاده شود.
۲۱۴.

نقش زنان در توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: روستای خراشاد شهرستان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۱
زنان روستایی، عامل بسیار مهمی در تحقق توسعه ی پایدار می باشند. رسیدن به توسعه ای برابر و پایدار در جامعه بدون در نظر داشتن زنان روستایی کشور، امری دست نیافتنی خواهد بود. حضور زنان در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و برنامه ریزی جهت گسترش مشارکت آنان، بویژه در زمینه های اقتصادی، شرطی لازم برای توسعه ی پایدار است. در این راستا هدف این مقاله، بررسی نقش و میزان مشارکت زنان در الگوهای توسعه روستای خراشاد می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی است که در روش توصیفی، داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و عملیات میدانی با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است. در روش تحلیلی، با توجه به فرضیه های پژوهش، از آزمون های آماری تحلیل واریانس و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش زنان روستای خراشاد می باشد که 65 نفر از زنان با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده و پرسشنامه در بین آنها توزیع گردید. یافته های به دست آمده از این پژوهش حاکی از بالا بودن نقش و جایگاه زنان روستای خراشاد در فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و ... است و نقش و مشارکت فعال و سازنده ای در گام های گوناگون توسعه روستای خراشاد دارند. زنان این روستا، در بیشتر فعالیت های روستایی (کشاورزی، دامداری، باغداری، صنایع دستی بویژه قالیبافی، توبافی (پارچه بافی سنتی) اشتغال داشته به طوری که تعاونی روستایی زنان خراشاد یکی از فعال ترین تعاونی های روستایی در سطح استان شناخته شده و باعث شده است که خراشاد به عنوان نخستین روستای هدف صنایع دستی کشور از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری معرفی شود. بیشتر زنان خراشاد، از نظر سطح تحصیلات در سطح متوسط به بالا قرار دارند که با توجه به سطح تحصیلاتشان، هیچ گونه تفاوتی در میزان مشارکت آنها در روستا دیده نمی   شود و به دلیل فرهنگ حاکم بر این روستا، پذیرش مشارکت همه جانبه زنان روستا در فرایند توسعه روستا از طرف مردان قابل قبول است.
۲۱۵.

تأثیر کسب وکارهای خانگی بر توانمندسازی زنان روستایی (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان درمیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۳
زنان یکی از مهم ترین گروه های اجتماعی هستند که در پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه نقش مهمی دارند؛ بنابراین باید در همه زمینه ها توانمند شوند تا بتوانند در جامعه نقش فعال تری داشته باشند؛ بویژه زنان روستایی که نقش قابل توجهی در جامعه روستایی ایفا می کنند. با توجه به اینکه روستاهای بخش مرکزی شهرستان درمیان دچار ضعف بنیان های محیطی می باشند و با چالش های اقتصادی و شغلی رو به رو هستند، به منظور جلوگیری از مهاجرت روستاییان و آسیب پذیری زنان و مقابله با شرایط اقتصادی فعلی، باید به سمت توانمندکردن مردم، بویژه زنان از طریق کسب و کار خانگی گام برداشت. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر کسب وکارهای خانگی بر توانمندسازی زنان روستایی بخش مرکزی شهرستان درمیان می پردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و مبتنی بر روش پیمایشی است. ابزار جمع آوری داده ها براساس پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری، شامل کلیه زنان دارای کسب وکار خانگی برابر با 89 نفر در بخش مرکزی شهرستان درمیان است. محاسبات آماری داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شده و جهت ارزیابی تعامل بین متغیرها، از معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین کسب وکار خانگی با توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و بین نوع کسب وکار با توانمندسازی اجتماعی، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ ولی بین نوع کسب وکارخانگی با توانمندسازی اقتصادی رابطه مثبتی وجود ندارد که با توجه به تحقیقات میدانی می توان دلایل آن را خریداری بعضی از محصولات کسب وکارهای خانگی توسط افراد و سازمان ها به قیمت خیلی پایین، اشباع یک نوع کسب وکار در بعضی از روستاها، عدم همکاری با بیمه برای مقابله با بحران ها و حوادث، عدم تجربه و آموزش نداشتن مشتری زیاد دائمی برای برخی از کسب وکارها دانست.
۲۱۶.

نقش زن در رقص قاسم آبادی با تأکید بر آیین شالی کاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره رقص قاسم آبادی زنان روستایی شالی کاری نقش زن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۲۷
سهم بیشتر نیروی کار مرتبط با شالی کاری در استان گیلان، مربوط به زنان روستایی است که از دانش تجربی زیادی در حیطه کاری خود برخوردارند و از این رو حضور آن ها اهمیت ویژه ای دارد. زنان آداب شالی کاری یعنی کاشت، داشت و برداشت را در آیین های نمایشی مانند رقص قاسم آبادی نشان می دهند که علاوه بر جذابیت بصری، بیانگر پیوند معنوی و اسطوره ای با طبیعت هستند. بر همین اساس پرسش پژوهش حاضر در راستای نقش شاخص زنان در رقص قاسم آبادی و اجرای آداب شالی کاری مطرح شده و هدف از آن پاسخ به اهمیت حضور زنان در رقص قاسم آبادی براساس آیین شالی کاری است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، نظری و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی با استفاده از روش مردم نگاری در منطقه، مشاهده، مصاحبه، ثبت و ضبط اطلاعات انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد زنان در رقص قاسم آبادی به کمک انواع مهارت های یدی، قواعد شالی کاری و سپاسگزاری از برکات آن را نمایش می دهند. به عبارتی، رقص قاسم آبادی آینه تنوع فرهنگی و اندیشه های انسانی است. زنان در قالبی شاد، مفهوم الگوهای حرکت در شالی کاری را نشان می دهند و به همین دلیل این مفاهیم جایگاه اسطوره ای پیدا می کنند. از این رو به عنوان یک الهه مادر همتای ایزدبانوی اَناهیتا، مادر انسان و مادر زمین محسوب می شوند و مورد پرستش قرار می گیرند. به عبارت دیگر، تداوم و تمدید حیات و زنده بودن نقش زنان در ناخودآگاه آدمی به منظور انتقال برکت بخشی، پیونددهندگی و شفابخشی تجسم می شود.
۲۱۷.

راهبردهای تعیین کننده توسعه کارآفرینی در میان زنان روستایی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماتریس SWOT ماتریس GSPM زنان روستایی توسعه کارآفرینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۳
بهبود اقتصاد و توسعه روستاها، بدون توجه به اهمیت نقش اشتغال و کارآفرینی زنان روستایی امکان پذیر نیست؛ بنابراین، توجه به راهبردهای تعیین کننده توسعه کارآفرینی در میان زنان نواحی روستایی شهرستان اردبیل به عنوان هدف این مطالعه برگزیده شد. مطالعه کنونی، از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی بوده که به روش میدانی و با کمک ترکیبی از ماتریس های SWOT (نقاط ضعف، قوت، فرصت ها، تهدیدها) و QSPM (ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی) در قالب روش دلفی انجام شد. نمونه آماری، شامل 37 نفر (با کمک روش گلوله برفی) از کارشناسان و متخصصان بخش کشاورزی و روستایی در شهرستان اردبیل بودند که در حوزه اشتغال زنان روستایی فعالیت داشتند. مطابق نتایج اکتشافی در ماتریس SWOT، 28 شاخص قوت و ضعف و 31 شاخص فرصت و تهدید جهت توسعه کارآفرینی زنان روستایی شناسایی شدند. با توجه به مجموع امتیازهای نهایی عوامل داخلی و خارجی (158/2 EFE: ؛694/2 IFE:)، راهبردهای تعیین کننده و کانونی جهت توسعه کارآفرینی، شامل راهبردهای رقابتی (ST) به دست آمد. در بررسی اهمیت راهبردهای منتخب در ماتریس QSPM، ایجاد واحد متولی کارآفرینی و مشاوره تخصصی زنان روستایی در مراکز کشاورزی یا روستایی، برنامه ریزی جهت نیازسنجی کارآفرینی زنان روستایی و طراحی برنامه های آموزشی- ترویجی مدون و ایجاد یا توسعه صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی در مناطق هدف در اولویت های اول تا سوم قرار گرفتند. لذا، تمرکز برنامه ریزی های توسعه کارآفرینی در زنان روستایی، با محوریت یک واحد متولی مشخص در نهادهای اجرایی روستایی رخ خواهد داد که در این زمینه، توجه به تدوین برنامه جامع نیازسنجی کارآفرینی از زنان روستایی و جلب همکاری زنان کارآفرین در برنامه های آموزشی-انگیزشی، نقشی اساسی خواهد داشت.