مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
زنان روستایی
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ ایرانی، فعالیت اقتصادي براي زنان، ضروري دانسته نمیشود، زیرا مرد به عنوان نان آور خانواده به شمار میآید. از طرف دیگر، توانایی هاي زنان به فعالیتهاي خانگی محدود نمی شود و آنها این قابلیت را دارند که در عرصۀ اجتماع نیز به فعالیت بپردازند، و اشتغال براي آنان صرفنظر از استقلال مالی، داراي اهمیت اجتماعی و روانشناختی است. به علاوه دستیابی به توسعۀ پایدار، مستلزم مشارکت همۀ آحاد مردم است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی موانع و محدودیتهاي اشتغال زنان در نواحی روستایی ایران با استفاده از روش کیفی سنتز پژوهی یا فرا ترکیب است. واحد تحلیل در این پژوهش، مقالاتی است که در مجلات معتبر مورد تأیید وزارت علوم به چاپ رسیده است. در این ارتباط، تعداد 30 مقاله شناسایی و نهایتاً با بررسی دقیقتر آنها، تعداد 24 مقاله به صورت هدفمند براي خوانش مجدد کدگذاري و شاخصها و مفاهیم آن انتخاب شد. جهت تحلیل یافتهها از الگوي شش مرحلهاي سنتز پژوهی روبرتس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که در ارتباط با موانع و محدودیتهاي اشتغال زنان در نواحی روستایی ایران، 5 مقولۀ هستهاي، 16 مقوله و 67 مفهوم شناسایی و دستهبندي شدند. نتایج این تحقیق میتواند درکی جامع در خصوص موانع و محدودیتهاي اشتغال زنان روستایی در ایران فراهم نماید.
نقش کارآفرینی زنان روستایی در توسعه گردشگری غذایی(مطالعه موردی، روستای سرولات واقع در استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۴) مجموعه مقالات حوزه زنان
252 - 267
هدف: بین زنان خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان، منشاء تحولات بزرگی در زمینه های صنعتی، تولیدی و خدماتی در روستاها شده اند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش کارآفرینی زنان روستایی در توسعه گردشگری غذایی(مطالعه موردی، روستای سرولات واقع در استان گیلان) می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از حیث ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی می باشد و از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توسعه استراتژیک می باشد. جامعه آماری تحقیق زنان کارآفرین روستای سرولات استان گیلان بودند. این روستا دارای 509 نفر جمعیت می باشد. 261 نفر مرد و 248 نفر زن در این روستا زندگی می کنند. به روش سر شماری 30 تفر از زنان روستا در مطالعه شرکت داشتند. در این پژوهش از روش کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات مرتبط با موضوع جهت مبانی نظری تحقیق و همچنین از روش میدانی برای اجرای پرسشنامه و انجام مصاحبه با مسئولین و کارشناسان روستا استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون استقلال صفات به کمک توزیع کای دو انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین ویژگی های فردی عامل ریسک پذیری در کارآفرینی زنان روستایی بیشترین تاثیر را در توسعه گردشگری غذایی این روستا داشته است و بعد از آن به ترتیب خلاقیت و نوآوری و مسئولیت پذیری موثر بوده است؛ همچنین شاخص درآمد همسر کمترین اثر را در توسعه گردشگری غذایی نشان داد و بعد از آن به ترتیب نارضایتی از شغل قبلی و آینده نگری کمترین اثر را داشته است؛ بین ویژگی های فردی زنان کارآفرین روستایی و توسعه گردشگری غذایی رابطه ای معناداری وجود دارد (05/0=P). نتیجه گیری: با توجه به این که ایجاد و حفظ کسب و کار برای زنان کارآفرین دشوار است؛ لذا سیاستمداران باید با ایجاد یک محیط مساعد برای ارتقاء کارآفرینی زنان کمک کنند.
واکاوی عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان روستایی شهرستان نهاوند(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف واکاوی عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان روستایی شهرستان نهاوند صورت گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی، به لحاظ روش، توصیفی- همبستگی و ازنظر فلسفه، قیاسی است که بر مبنای پارادایم اثبات گرایی اجرا شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان کارآفرین روستاهای شهرستان نهاوند تشکیل می دهند که در مجموع 110 نفر به عنوان نمونه، به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار اسمارت پی آل اس نسخه 3، صورت گرفت. یافته های پژوهش حاکی از رابطه مثبت و معناداری بین عوامل فردی، عوامل خانوادگی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی- فرهنگی و کارآفرینی زنان روستایی وجود دارد، بر اساس نتایج تحلیل مسیر، میزان تأثیرگذاری عوامل فردی (0556)؛ عوامل خانوادگی (0.125)؛ عوامل اقتصادی (0.398)؛ عوامل فرهنگی – اجتماعی (0.349) می باشد، که نشان دهنده تأثیر تمامی عوامل شناسایی شده بر کارآفرینی زنان روستایی بوده است. همچنین معیار فردی و اقتصادی بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی زنان روستایی دارا بودند.
مطالعه داده بنیاد ازدواج زودهنگام دختران شهرستان پل دختر (مورد مطالعه: روستای زیودار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
473 - 508
ازدواج زودهنگام دختران به ویژه در مناطق روستایی نه تنها آسیب ها و عوارضی برای فرد به دنبال دارد، بلکه پیامدهای مختلفی را متوجه خانواده و جامعه روستایی می کند. هدف این پژوهش مطالعه عمیق پدیده ازدواج زودهنگام دختران روستایی و درک شرایط علی و زمینه ای و پیامدهای آن است. پژوهش حاضر از حیث روش شناسی از نوع کیفی و مبتنی بر روش داده بنیاد است که از نظریه های برای افزایش حساسیت نظری استفاده شد . جمعیت مورد مطالعه زنان متاهل روستای زیودار پلدختر بودند. روش نمونه-گیری نیز به صورت «نمونه گیری هدفمند و نظری» بوده است. ابزار گردآوری داده ها «مصاحبه عمیق» بود که بر این اساس بعد از مصاحبه با۱۸ نفر از این زنان، اشباع نظری حاصل شد. به منظور تحلیل داده ها از رویکرد «اشتروس و کوربین» استفاده شد و بر اساس آن، از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان می-دهد که پدیده محوری این پژوهش «ازدواج زودهنگام به مثابه انقیاد » است. شرایط علی حاکم بر این پدیده شامل « ناخودآگاه جمعی جنسیتی و دلهره از تجرد قطعی» هستند. شرایط زمینه ای شامل « نظارت اجتماعی به مثابه انسداد اجتماعی، ازدواج به منزله تور هنجاری اخلاقی و تقدیرگرایی» و شرایط مداخله گر بر پدیده محوری عبارتنداز:«ایستارهای رقابت جویانه، ناکارآمدی تحصیلات دانشگاهی، معاش اندیشی و محاسبه گرایی » هستند. استراتژی در مواجهه با این پدیده، «تسلیم و سازگاری» و پیامد آن « بازدارندگی از تحصیل، سلطه و خشونت پذیری، بهره کشی جنسی و بحران روحی و انگیزشی » می باشد.
واکاوی عوامل مؤثر بر تشخیص فرصت های کارآفرینی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
697 - 721
حوزههای تخصصی:
پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی و فعالیت های کارآفرینانه زنان روستایی، تلاش در راستای ترویج کسب وکارهای کارآفرینانه در میان آن ها را ضروری ساخته است. نقطه آغازین راه اندازی یک کسب وکار، تشخیص فرصت است و فرایند تشخیص فرصت های کارآفرینی در بین زنان متفاوت با مردان است. مطالعه حاضر با هدف واکاوی عوامل مؤثر بر تشخیص فرصت های کارآفرینی در بین زنان روستایی عضو صندوق های اعتبارات خرد شهرستان کرمانشاه انجام شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه زنان عضو صندوق های اعتبارات خرد شهرستان کرمانشاه (626 نفر) بودند که براساس جدول بارتلت و همکاران، 201 نفر از آن ها به عنوان نمونه تحقیق تعیین شدند و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و روایی همگرا و پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ به تأیید رسید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS بهره گرفته شد. یافته های مطالعه نشان داد آموزش های کارآفرینانه، سرمایه اجتماعی و مهارت های کارآفرینی از عوامل تأثیرگذار بر فرصت های کارآفرینی در بین زنان روستایی عضو صندوق های اعتبارات خرد شهرستان کرمانشاه هستند. با برنامه ریزی مناسب در زمینه بهبود وضعیت آموزش های کارآفرینانه، سرمایه اجتماعی و مهارت های کارآفرینی زنان روستایی عضو صندوق های اعتبارات خرد شهرستان کرمانشاه می توان به افزایش نرخ مشارکت اقتصادی آنان درنتیجه ارتقای قابلیت تشخیص فرصت های کارآفرینی امیدوار بود.
تأثیر توانمندسازی شغلی بر امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
52 - 35
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تأثیر توانمندسازی شغلی بر امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی انجام شد. تحقیق کاربردی و توصیفی است و در استان تهران در طول سال های 1398-1400 انجام گرفت. جامعه آماری این مطالعه شامل زنان سرپرست خانوار روستایی تحت پوشش سازمان بهزیستی استان تهران است که براساس فرمول کوکران 216 نفر انتخاب شدند. پرسشنامه محقق ساخته برای پنج متغیر مهارت های ارتباطی و کار گروهی (7 گویه)، خلاقیت و حل مسئله (6 گویه)، تعهد و احساس مسئولیت (6 گویه)، اطلاعات و دانش تخصصی (5 گویه) و مهارت های فنی و کار عملی (5 گویه) طراحی شد. همچنین پرسشنامه استاندارد برای امنیت غذایی با ابعاد فراهمی و دسترسی، ثبات و استفاده از مواد غذایی استفاده شد. تحلیل داده ها به کمک مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS24 صورت گرفت. براساس نتایج مطالعه، زنان روستایی سرپرست خانوار وضعیت متوسطی برای توانمندسازی شغلی و وضعیت ضعیفی برای امنیت غذایی دارند. نتایج حاکی از آن است که توانمندسازی شغلی 50/57 درصد از امنیت غذایی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی را تبیین می کند. درمجموع توصیه می شود برای بهبود امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی، توجه ویژه ای به توانمندسازی شغلی صورت گیرد.
ارزیابی پدیدارشناختی وضعیت مسکن موقت از دید زنان روستای زلزله زده چوبانلار سردارلو - هریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵۲
۸۴-۶۹
حوزههای تخصصی:
مسکن موقت بخش حیاتی اما بحث برانگیزی در مناطق زلزله زده است. خانواده های متاثر از بلایای طبیعی غالباً نیاز به مکانی امن برای راه اندازی مجدد فعالیت های روزانه خود دارند. اگر بعد از زلزله، مساکن موقت ارائه نشود آسیب دیدگان با مسایل فردی و اجتماعی زیادی مواجه می گردند. هدف از این تحقیق ارزیابی وضعیت مسکن موقت بعد از زلزله از نگاه زنان روستای زلزله زده چوبانلار سردارلو - هریس می باشد. این بررسی از آن جهت حائز اهمیت است که زنان روستایی با وجود مسئولیت حفظ و نگهداری خانه و کاشانه خویش، با محدودیت های زیادی چون فقدان درآمد، فقر، محرومیت و توان جسمی کم مواجه هستند. این مطالعه به روش تحقیق کیفی با رویکرد «پدیدارشناسی تاویلی» انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که اغلب زنان مصاحبه شونده در اسکان موقت با مشکلاتی چون امنیت جانی، امکانات بهداشتی، نبود فضاهای مکمل و امکانات آبرسانی در مقیاس خارج از چادرها و همچنین نبود محرمیت، تهویه، فزونی افراد در چادرها، آشپزی و مشکلات ناشی از آن و گرمایش در مقیاس داخل چادرها مواجه بودند. بنابراین با تدابیری چون دیوار چینی و حصارکشی گرداگرد محوطه چادرها و قراردادن حمام ها در مکان هایی خارج از دید عموم، جدا کردن حمام های زنانه و مردانه از یکدیگر، احداث مسجد به صورت موقت تا زمان ساخت نهایی آن، آرایش فضایی چادرها مبتنی بر عوامل خویشاوندی، تقسیم بندی داخل چادر به فضای زندگی و قسمت انباری، تعبیه هواکش در بدنه کانکس ها و ایجاد پنجره بر بدنه چادرها می توان از شدت مشکلات کاست.
بررسی عملکرد زنان روستایی در تولید محصول سالم (مطالعه موردی شهرستان های شفت و صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
277 - 287
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تولید محصول سالم در عصر حاضر یکی از دغدغه های اصلی حوزه کشاورزی و صنعت غذایی است. روستاها بستر اصلی تولید محصولات غذایی هستند و زنان روستا یکی از مهمترین گروه های تأثیرگذار بر این مقوله هستند. هدف : با توجه به ضرورت تولید محصول سالم و نقش پررنگی که زنان روستایی در این مهم دارند در این پژوهش به بررسی عملکرد زنان در روستاهای شهرستان های شفت و صومعه سرا در تولید محصول سالم پرداخته شد. روش شناسی: روش تحقیق از نوع توصیفی–تحلیلی است و در گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. اطلاعات مأخوذه از طریق آزمون های همبستگی پیرسون و اسپیرمن در بستر نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت. قلمرو جغرافیایی: شهرستان های شفت و صومعه سرا در غرب استان گیلان. یافته ها: ویژگی های فردی پاسخگویان همچون سن، تعداد اعضای خانواده و میزان درآمد تاثیر معنی داری بر متغیر نقش زنان درتولید محصول نداشت. در مقابل زنان روستایی در میزان آگاهی از مضرات سموم و کودهای شیمیایی، ایجاد انگیزه برای شرکت در کلاس های ترویجی، افزایش انگیزه تولید محصول سالم به واسطه برگزاری دوره های آموزشی-ترویجی، افزایش آگاهی در زمینه تولید محصول سالم به واسطه استفاده از نشریات آموزشی-ترویجی و میزان انتقال تجربیات درزمینه تولید محصول سالم به سایرکشاورزان نقش مؤثری را در جهت تولید سالم ایفا می نمایند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نقش زنان روستایی را در حصول محصول سالم تر مؤثر و اساسی دانست.
بررسی سازوکار تأثیر فناوری اطلاعات بر توانمندی زنان روستایی بر مبنای مدلDEA (مطالعه موردی: روستای قرن آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
125 - 138
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر افزایش کارایی و توانمندی زنان روستایی انجام شده است و با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده ها (DEA) به بررسی سازوکار تأثیرگذاری فناوری اطلاعات(ICT) بر کارایی و توانمندسازی زنان روستایی در روستای قرن آباد استان گلستان می پردازد. در این مطالعه با استفاده از روش پیمایشی ، تعداد 38 نفرکاربر فناوری و 25 نفر غیر کاربر (گروه شاهد) به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. زنان کاربر فناوری اطلاعات از نظر سطح کاربری به هفت سطح طبقه بندی شدند، به نحوی که میزان استفاده از فناوری به ترتیب از سطح یک تا هفت افزایش می یافت. بر اساس نتایج به دست آمده میزان شاخص کارایی زنان روستایی در سطوح ابتدایی کاربری فناوری، دارای وضعیت بهتری نسبت به سطوح بالاتر است. نتایج این پژوهش همچنین ضمن تأیید نظریه شکاف دیجیتالی، تأثیرات مثبت فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی را بر توانمندسازی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و روانی و افزایش کارایی زنان روستایی نشان می دهد.
رتبه بندی صندوق های اعتبارات خرد بر اساس توانمندسازی زنان روستایی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
105 - 124
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی زنان روستایی یکی از اهداف توسعه هزاره سوم است. در همین راستا طرح اعطای اعتبارات خرد به زنان روستایی با هدف فراهم ساختن سرمایه لازم برای راه اندازی مشاغل تولیدی به منظور توانمندسازی آنان مطرح گردید. اکنون با وجود گذشت حدود یک دهه از عمر صندوق اعتبارات خرد در ایران، مطالعات اندکی در زمینه رتبه بندی این صندوق ها انجام شده است. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده که برای رتبه بندی صندوق های اعتبارات خرد بر اساس توانمندسازی زنان روستایی استان کرمانشاه، با استفاده از جدول بارتلت و روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک، 183 نفر از زنان عضو این صندوق ها انتخاب گردیدند. رتبه بندی صندوق ها بر اساس توانمندسازی زنان از ابعاد مختلف ، بر اساس آماره تحلیل عامل تاییدی نشان می دهد که در بعد اقتصادی: فش (کنگاور)، تمرگ و پریوه (هرسین) رتبه های اول تا سوم را کسب نمودند. در بعد اجتماعی: فش، پریوه و قیطاس آباد (صحنه) رتبه ی اول تا سوم را به خود اختصاص دادند. در بعد خانوادگی اعضای صندوق های فش، پریوه و کوسه وند (کرمانشاه) به ترتیب در جایگاه های اول تا سوم قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده، از آنجایی که مسئولین صندوق ها می توانند نقش قابل توجهی را در موفقیت صندوق ها ایفا نمایند، توصیه می گردد انتخاب مسئولین صندوق بر اساس رأی اعضا و تعیین معیارهایی همچون تحصیلات، سن و ... از سوی دفتر امورزنان روستایی باشد.
سنجش میزان توانمندی اقتصادی و اجتماعی زنان قالیباف روستایی و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
107 - 126
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توانمندی اقتصادی و اجتماعی زنان قالیباف روستایی استان همدان و عوامل مؤثر بر توانمندی آنها انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی بوده و از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. به این منظور 404 نفر از زنان قالیباف استان همدان براساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد میانگین توانمندی اجتماعی زنان قالیباف روستایی از توانمندی اقتصادی آنها بالاتر است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد متغیرهای مساحت فرش دستباف تولیدی، دسترسی به مواد اولیه و ابزار قالیبافی، سطح دانش تخصصی و مدت زمان قالیبافی در طول روز از مهم ترین عوامل مؤثر بر توانمندی اقتصادی زنان قالیباف هستند که در مجموع 42 درصد از تغییرات متغیر توانمندی اقتصادی را تبیین می کنند. در مورد توانمندی اجتماعی نیز متغیرهای رضایت از شغل قالیبافی، توانمندی اقتصادی، سطح دانش تخصصی و میزان تحصیلات در مجموع 43 درصد از تغییرات متغیر توانمندی اجتماعی را تبیین می کنند. با توجه به نتایج این پژوهش، تقویت شاخص هایی که بر توانمندی اقتصادی و اجتماعی زنان قالیباف مؤثر هستند، به ویژه شاخص های دسترسی به مواد اولیه و ابزار قالیبافی و دانش تخصصی قالیبافان از طریق برگزاری دوره های آموزشی به منظور افزایش توانمندی آنها، ضروری است.
سنجش میزان امنیت غذایی زنان سرپرست خانوار و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی شهرستان رزن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
411 - 426
حوزههای تخصصی:
زن سرپرست خانوار به زنی اطلاق می شود که به یکی از دلایل فوت، مفقودالاثر شدن، متارکه، طلاق، اعتیاد، از کارافتادگی (دائم یا موقت)، محکومیت به زندان، اعزام به سربازی، یا بیماری، سرپرست مرد را از دست داده و مسئول تأمین معاش مادی و نیازهای معنوی خانواده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی امنیت غذایی زنان سرپرست خانوار روستایی شهرستان رزن و عوامل مؤثر بر آن انجام شد. روش تحقیق پیمایشی است و از پرسشنامه استاندارد مقیاس ناامنی غذایی خانوار (از بعد دسترسی) HFIAS استفاده شده است به این منظور، 92 نفر از زنان سرپرست خانوار شهرستان براساس فرمول کوکران برای نمونه انتخاب و بررسی شد. پس از بررسی ادبیات موضوع، از پرسشنامه استاندارد شده برای ارزیابی امنیت غذایی استفاده شد. میزان روایی ابزار پژوهش با کمک الفای کرونباخ برابر 5 / 89 بود. نتایج پژوهش نشان داد فقط 25 درصد از زنان بررسی شده در امنیت کامل غذایی به سر می برند و 75 درصد از آن ها درجات مختلفی از ناامنی غذایی دارند. همچنین، امنیت غذایی با عواملی چون بار تکفل، میزان تحصیلات، تعداد فرزند زیر 18 سال، علت سرپرستی، و وضعیت تملک منزل مسکونی ارتباط معنادار دارد.
شناسایی بازدارنده های گرایش زنان روستایی به مشاغل خانگی (مورد مطالعه: بخش سردرود شهرستان رزن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
559 - 574
حوزههای تخصصی:
اگرچه مشاغل خانگی یکی از زمینه های مناسب فعالیت اقتصادی زنان، به ویژه در مناطق روستایی، به شمار می رود، توسعه آن با موانع و محدودیت های متعددی روبه روست. بر همین اساس، در پژوهش حاضر، به بررسی موانع عمده گرایش زنان و دختران روستایی به مشاغل خانگی پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش را زنان روستایی بالای هجده سال بخش سردرود شهرستان رزن در استان همدان تشکیل می دهند که بر اساس فرمول کوکران 187 نفر از آن ها به صورت تصادفی و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای گزینش و مطالعه شدند. مهم ترین ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی صوری آن به تأیید متخصصان رسید و جهت بررسی پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، پایایی در همه قسمت های پرسشنامه بیشتر از 8 / 0 برآورد شد که بیانگر قابلیت اعتماد آن است. طبق نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی، عوامل بازدارنده گرایش زنان روستایی به راه اندازی مشاغل خانگی در شش عامل فرهنگی و اجتماعی، زیرساختی و مالی، شخصیتی، حمایتی، خانوادگی، و آموزشی دسته بندی شدند. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد، به رغم وجود این محدودیت ها، نگرش زنان روستایی به راه اندازی مشاغل خانگی در سطح مطلوبی قرار دارد که بر این اساس می توان گفت در صورت رفع عوامل بازدارنده، مشاغل خانگی در این منطقه توسعه خواهد یافت.
بررسی دیدگاه زنان روستایی درباره تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی آنان (مورد مطالعه: روستای حسن خان، شهرستان قروه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
287 - 304
حوزههای تخصصی:
با در نظر گرفتن نقش انکارناپذیر زنان در فرایند توسعه روستایی از یک سوی و وضعیت نامطلوب آنان از نظر بیشتر شاخص های توسعه از سوی دیگر، توانمندسازی آنان امری ضروری به نظر می رسد که در این خصوص، بنا بر نظر بیشتر محققان و صاحبنظران، سرمایه اجتماعی و مولفه های آن می تواند نقش کلیدی داشته باشد. بر این اساس، تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر با هدف اصلی بررسی دیدگاه زنان روستایی در مورد تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی آنان در روستای حسن خان در شهرستان قروه انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش، تمامی زنان 15 تا 64 سال، ساکن در روستای حسن خان بودند (213=N) که با توجه به جدول کرجسی- مورگان، تعداد 165 نفر از آنان از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده برای انجام تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان مورد تایید قرار گرفت و روایی سازه و پایایی ترکیبی ابزار تحقیق نیز از طریق برآورد مدل اندازه گیری و پس از انجام اصلاحات لازم به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک چند متغیره مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که هر سه فرضیه اصلی تحقیق مورد تایید قرار گرفته و از دیدگاه زنان مورد مطالعه هر یک از مؤلفه های سرمایه اجتماعی شامل انسجام، مشارکت و اعتماد اجتماعی از اثر مثبت و معنی داری بر متغیر وابسته برخوردار بوده و در مجموع 43 درصد از واریانس توانمندسازی زنان در روستای حسن خان را تبیین نمودند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت افزایش میزان سرمایه اجتماعی زنان روستایی به طور مستقیم منجر به توانمندسازی آنان می شود.
سنجش عوامل مؤثر بر عملکرد کسب و کارهای زنان کارآفرین در روستاهای شهرستان میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
545 - 558
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای توسعه کسب وکارهای زنان روستایی در گام نخست نیازمند شناسایی عوامل بهبود دهنده عملکرد این گونه کسب وکارهاست. بر همین اساس، در پژوهشی پیمایشی به بررسی ماهیت و کیفیت اثر گذاری هر یک از عوامل مؤثر بر ارتقای عملکرد کسب وکارهای زنان کارآفرین در روستاهای شهرستان میانه پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان روستایی دارای کسب وکار در روستاهای شهرستان میانه تشکیل دادند که از بین آن ها 111 نفر برای حجم نمونه انتخاب شدند. داده های مورد نیاز تحقیق از طریق پرسشنامه به منزله ابزار اصلی تحقیق جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها و مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که ارتباط بین متغیرهایی نظیر اهداف، انگیزه ها، داشتن مهارت برنامه ریزی، مهارت های مختلف کسب وکار و در نهایت برخورداری زنان از برخی نقاط قوت در کسب وکار با عملکرد کسب وکار آن ها معنادار است و این متغیرها می توانند عملکرد کسب وکارهای کارآفرینانه زنان روستایی را تبیین کنند. بر مبنای نتایج تحقیق می توان گفت تقویت متغیرهای مذکور می تواند روند توسعه کارآفرینی زنان روستایی را در این مناطق سرعت بخشد.
اکوتوریسم و توانمندسازی زنان روستایی (مورد مطالعه: روستای شیب دراز، جزیره قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
593 - 610
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود نابرابری های جنسیتی که عمدتاً در بسیاری از جوامع علیه زنان دیده می شود، بحث توانمندسازی آن ها در سال های اخیر اهمیت خاصی یافته است. در این زمینه، تحقیقات بسیاری به رابطه کارایی نقش اکوتوریسم در توانمندسازی جامعه محلی، از طریق جلب مشارکت آنان در فعالیت های گردشگری، تأکید کرده است. با توجه به این موضوع، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش توسعه اکوتوریسم بر ابعاد مختلف توانمندسازی زنان روستایی، با بهره گیری از روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق، زنان روستای شیب دراز جزیره قشم بودند که در طرح حفاظتی «لاک پشت های دریایی پوزه عقابی» با تأکید بر توسعه اکوتوریسم و صنایع دستی مشارکت داشتند. جهت گردآوری داده ها نیز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که توسعه اکوتوریسم میزان توانمندسازی اجتماعی، اقتصادی، و روانی زنان را به طور معناداری در روستای مطالعه شده افزایش داده است.
تأثیر ویژگی های شخصیتی بر موفقیت زنان روستایی کارآفرین در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
113 - 130
حوزههای تخصصی:
امروزه، زنان نقش مهمی در جوامع روستایی دارند و بهره گیری از ظرفیت های آن ها می تواند اقتصاد روستا را شکوفا کند. این موضوع، به ویژه در مورد توانمندی های زنان برای اشتغال و کارآفرینی، اهمیت زیادی دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی شناسایی ویژگی های شخصیتی زنان روستایی کارآفرین و بررسی تأثیر این ویژگی ها بر میزان موفقیت کارآفرینانه آن ها در استان همدان است. این تحقیق از حیث هدف، کاربردی و از نظر نوع تحقیق، کمّی و توصیفی همبستگی است که به روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه به منزله ابزار اصلی تحقیق انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان روستایی کارآفرین در استان همدان تشکیل دادند که 117 نفر به عنوان نمونه بررسی شدند. میزان ضریب آلفای کرونباخ در مورد متغیرهای ویژگی های شخصیتی و میزان موفقیت کارآفرینانه زنان روستایی در پرسشنامه به ترتیب، 81 / 0 و 80 / 0 محاسبه شده است. میزان موفقیت زنان کارآفرین روستایی با استفاده از شاخص هایی نظیر رشد سطح درآمد، افزایش سطح تولید، استفاده از روش و ابزار جدید تولید، به کارگیری روش های جدید در توزیع و فروش و ایجاد فرصت های شغلی جدید مورد سنجش قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق، از بین ویژگی های شخصیتی بررسی شده در این مطالعه، ویژگی هایی نظیر تعهد و مسئولیت پذیری (میانگین 76 / 4)، سخت کوشی (74 / 4) و توفیق طلبی (69 / 4) به ترتیب مهم ترین ویژگی های شخصیتی زنان روستایی اند که بر مبنای نتایج آزمون همبستگی، رابطه مثبت و معنا داری بین این ویژگی ها و میزان توفیق اقدامات کارآفرینانه زنان وجود دارد.
بررسی نقش زنان روستایی در نظام بهره برداری دامپروری روستایی (نگرش، انگیزه و موانع مشارکت) در شهرستان چاراویماق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
439 - 453
حوزههای تخصصی:
هرگونه برنامه ریزی با هدف توسعه اقتصادی جوامع روستایی نیازمند شناخت اولیه جایگاه و نقش زنان روستایی در نظام بهره برداری روستایی است. از این رو،این تحقیق توصیفی پیمایشی با هدف بررسی نقش زنان روستایی در نظام دامپروری روستایی انجام گرفت. جامعه آماری شامل ۶ هزار ۵۷۱ نفر خانوار روستایی شهرستان چاروایماق بود که با استفاده از فرمول کوکران ۱۳۵ نفر از زنان روستایی از طریق نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی انتخاب و مطالعه شدند. ابزار تحقیق پرسش نامه محقق ساخته ای بود که روایی آن از طریق متخصصان موضوعی تأیید و از طریق پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از 7 / 0 برای شاخص های ترکیبی مناسب تشخیص داده شد. نتایج تحقیق نشان داد که ۷ / ۶۰ درصد زنان روستایی نگرشی خنثی (میانه) در خصوص مشارکت در فعالیت های دامپروری داشتند. سنگین و سخت بودن کارهای دامپروری مهم ترین مانع مشارکت از دید زنان بود. تأمین مواد غذایی مورد نیاز مهم ترین انگیزه بیرونی و احساس مسئولیت در قبال خانواده مهم ترین انگیزه درونی زنان برای مشارکت در فعالیت های دامپروری محسوب می شد. بیشتر زنان به میزان کمی از رسانه های جمعی اطلاعات دریافت می کردند و مهم ترین منبع اطلاعاتی آن ها تلویزیون بود. زنان بیشترین مشارکت را در فعالیت های شیردوشی و فرآوری و کمترین مشارکت را در فعالیت های مربوط به چرا داشتند.
عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
181 - 202
حوزههای تخصصی:
امروزه، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت یکی از شاخص های مهم توسعه به شمار می رود؛ این در حالی است که زنان، به ویژه در مناطق روستایی، به دلیل آسیب پذیری بیشتر نسبت به مردان، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت پایین تری داشته باشند که این مسئله لزوم بررسی عوامل تأثیرگذار بر آن را دو چندان می کند. با توجه به اهمیت موضوع، این تحقیق توصیفی همبستگی با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را 13 هزار و 835 نفر از زنان 15 تا 64 سال ساکن در مناطق روستایی شهرستان اسلام آباد غرب در استان کرمانشاه تشکیل دادند که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، 250 نفر از آنان با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استاندارد استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که چهار متغیر سن، تعداد اعضای خانوار، تعداد فرزند و سابقه زندگی مشترک رابطه منفی و معنا دار و دو متغیر سطح تحصیلات و زمان صرف شده برای ورزش روزانه رابطه مثبت و معنا دار با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی داشتند. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که بین میانگین کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان بر حسب متغیرهای وضعیت تأهل، سرپرستی خانوار، داشتن بیمه و انجام دادن معاینات دوره ای پزشکی تفاوت معنا داری وجود داشت. در نهایت، شش مؤلفه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت شامل مدیریت تغذیه، حمایت اجتماعی، مسئولیت پذیری سلامتی، ورزش و فعالیت بدنی، مدیریت استرس و ارزشمند بودن زندگی 57 درصد از واریانس کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی را تبیین کردند.
بررسی وضعیت اوقات فراغت زنان در جامعه روستایی (مطالعه موردی: روستای حسن آباد سنجابی در شهرستان دلفان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
101 - 122
حوزههای تخصصی:
موضوع اوقات فراغت، نحوه گذران آن توسط گروه های مختلف مردم و پیامدهای احتمالی آن، مبین رسوخ شیوه های جدید در زندگی کنونی بشر است. اوقات فراغت، با همه ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، اوقات مؤثری است که در زمان ها و فضاهای مختلف توسط همه گروه ها و اقشار اجتماعی به شیوه های مختلف مصرف می شود. فهم چگونگی گذران اوقات فراغت بین اقشار مختلف می تواند مبنای مناسبی برای تحلیل روندها و تغییرات اجتماعی باشد. از آنجا که تحلیل وضعیت اوقات فراغت زنان روستایی کمتر در پژوهش ها مورد توجه بوده است، در مطالعه حاضر تلاش شده وضعیت اوقات فراغت زنان روستایی حسن آباد سنجابی، واقع در شهرستان دلفان، بررسی شود. در این مطالعه، وضعیت اوقات فراغت زنان بین نسل های مختلف و با توجه به میزان برخورداری از آب و اراضی کشاورزی با روش کیفی بررسی شد. از فنون مشاهده مشارکتی، مصاحبه و بحث گروهی متمرکز با 22 نفر از زنان روستایی برای جمع آوری داده ها و از روش تحلیل موضوعی نیز برای تحلیل داده ها استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، نوع فصل، میزان برخورداری از اراضی کشاورزی، آب، دام و طیور تعیین کننده میزان اوقات فراغت زنان روستایی است. همچنین، نوع فعالیت های فراغتی و میزان زمان اختصاص یافته به آن ها در نسل های مختلف زنان روستایی در مقایسه با گذشته تغییراتی کرده است. زنان روستایی نسل جوان به دلیل دگرگونی ارزش ها علاقه چندانی به انجام دادن فعالیت کشاورزی ندارند و در مقایسه با نسل میان سال و کهن سال، اوقات فراغت بیشتری برای آن ها به وجود آمده است. همچنین، نوع فعالیت های فراغتی آن ها بر اثر تحولات نوین تغییراتی کرده است. زنان میان سال در فعالیت های مولد بازاری و مولد غیربازاری بیشترین مشارکت را دارند و به تبع آن، فعالیت های فراغتی آن ها عمدتاً برای رفع خستگی است. زنان مسن نیز در فعالیت های مولد بازاری و غیربازاری مشارکت دارند و فعالیت های فراغتی آن ها در راستای تسهیل زندگی در روستا است و در اوقات فراغتشان به تولید (خیک، تشک پوستی، نخ) می پردازند.