مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
هوش هیجانی
حوزه های تخصصی:
استفاده از گیاهان در درمان دارای پیشینه ای طولانی است و طب گیاهی همواره یکی از پایه های اصلی مکاتب طبی مشهور رایج در تمدن های باستانی بوده است. هم اکنون نیز گیاهان دارویی دارای اهمیت فوق العاده ای هستند و حجم بالایی از تجارت در دنیا را به خود اختصاص داده اند. با این وجود تا کنون تعداد محدودی مطالعه در ارتباط با بازاریابی گیاهان دارویی انجام شده است. در این تحقیق تلاش شده است تا عواملی که به بهبود و توسعه بازار گیاهان دارویی کمک می کند تعین و بر اساس آنها پیشنهاداتی کاربردی ارائه گردد. اطلاعات این تحقیق با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته با روش نمونه گیری در دسترس از 57 نفر عطار، 15 نفر داروساز و 14 نفر پزشک جمع آوری شده و داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و روش آماری تست تجزیه و تحلیل گردیده است. نتایج نشان داد که فرهنگ سازی و آشنایی مردم با مزایای گیاهان دارویی ، به کارگیری روشهای نوین و بهداشتی در توزیع و فروش، افزایش دانش فروشندگان، گسترش آموزش طب گیاهی، بهبود و توسعه صنایع فرآوری، استاندارد کردن گیاهان دارویی، ترغیب و آموزش کشت گیاهان ، تحت پوشش بیمه قرار گرفتن تجویز گیاهان دارویی و تدوین قوانین مدنی در زمینه فروش و تجویز این گیاهان به بهبود و توسعه بازار آنها کمک می کند.
بررسی تاثیر هوش هیجانی با گرایش به کارآفرینی دانشجویان: با تأکید بر ویژگی های جنسیتی و قومیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سال های اخیر بر اساس پژوهش های انجام شده، کماکان در این مساله که آیا هوش هیجانی می تواند بر کارآفرینی موثر باشد، ابهاماتی وجود داشته و نتایج قطعی در این راستا ارایه نشده است. در کنار بررسی اثر هوش هیجانی چنین به نظر می رسد برخی مشخصه ها و متغیرهای محیطی مثل قومیت، تحصیلات و جنسیت نیز می-توانند بر هوش هیجانی و کارآفرینی افراد تاثیرگذار باشند. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین هوش هیجانی و کارآفرینی دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی مبتنی بر ویژگی های قومیتی و جنسیتی طراحی شد و در این راه دانشگاه تربیت مدرس به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تحقق این مهم، پژوهش حاضر با 3 فرضیه اصلی و 6 فرضیه فرعی مواجه گردید. نتایج بررسی فرضیات حاکی از عدم پذیرش تمامی آن ها به استثناء یک فرضیه می باشد. در پایان نیز جهت روشن نمودن راه پژوهش های آتی برخی پیشنهادها ارایه گردیده است.
بررسی نقش واسط هوش هیجانی مدیران در تأثیر سبک رهبری تحوّل گرا بر عملکرد زمینه ای کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر رهبران در وظیفه اساسی ارزیابی صحیح احساسات و هیجان ها شکست بخورند، هیچ یک از کارهای انجام شده، نمی تواند آن اندازه که باید و شاید، مؤثر واقع شود. از دیگر سو، لزوم توجه به عملکرد شغلی و به طبع آن عملکرد زمینه ای به دلیل رفتارهای مثبتی همچون همکاری با دیگران و تلاش مضاعف ضروری به نظر می رسد. همچنین، براساس این نگرش که چرخه آموزش و پرورش عمدتاً حول محور آموزشِ شناختی می چرخد، پرورش ابعاد عاطفی- اجتماعی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. همچنین آگاه سازی هرچه بیش تر مدیران مدارس نسبت به تأثیر ویژگی های رهبری تحول گرا بر بروز رفتارهایی چون همکاری و تلاش بالاتر از حد انتظار، ضروری است؛ ازاین رو این مطالعه، تأثیرگذاری سبک رهبری تحول گرای مدیران مدارس را بر عملکرد زمینه ای کارکنان از طریق هوش هیجانی مدیران، مورد بررسی قرارمی دهد. جامعه آماری مدیران و معاونین جهت تکمیل پرسشنامه هوش هیجانی و عملکرد زمینه ای و جامعه آماری معلمان جهت پاسخ به پرسشنامه سبک رهبری تحول گرا در نظر گرفته شده و پرسشنامه های تحقیق به طور تصادفی میان 136 نفر از مدیران و معاونین و 234 نفر از معلمان توزیع گردید. پس از آزمون فرضیه ها از طریق نرم افزار پی ال اس، ضرایب مسیر به دست آمده در سطح خطای 0.05 حاکی از تأیید مدل کلی بود. بدین ترتیب مشخص گردید سبک رهبری تحول گرای مدیران بر هوش هیجانی خود آنان تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین عملکرد زمینه ای کارکنان به تفکیک از سبک رهبری تحول گرای مدیران و هوش هیجانی آنان تأثیر پذیرفته و مسیر غیرمستقیم تأثیر سبک رهبری تحول گرای مدیران بر عملکرد زمینه ای کارکنان از طریق هوش هیجانی مدیران نیز معنادار شناخته شد.
طراحی مدل ارتباطی هوش چندگانه و هوش هیجانی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل ارتباطی هوش چندگانه و هوش هیجانی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان کهگیلویه و بویراحمد بود. جامعه آماری پژوهش 121 نفر از کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان کهگیلویه و بویر احمد بود که همه آنها به طور کل شمار برای نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای تحقق اهداف پژوهش از دو پرسش نامه هوش چندگانه گاردنر(1999) و هوش هیجانی سیبریاشرینگ(1986) استفاده شد. روایی پرسش نامه ها به تأیید 15 نفر از متخصصان رسید و پایایی آن ها در یک مطالعه مقدماتی با 30 آزمودنی به ترتیب 81/0 و 89/0 محاسبه شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون توصیفی و استنباطی از جمله t تک نمونه ای، تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS.V.20 و AMOS.V.18 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد هوش های چند گانه و هیجانی کارکنان در اداره کل مزبور در سطح مطلوبی قرار دارند. بین هوش چندگانه و هوش هیجانی و مؤلفه های آنها ارتباطات معنادار وجود دارد. همچنین هوش چندگانه با ضریب مسیر 41/0 بر هوش هیجانی کارکنان اثر گذار بود و مدل ارتباطی آنها از برازش مطلوبی برخوردار بود. لذا با توجه به این که هوش چندگانه از مجموع چند هوش شکل می گیرد و هوش هیجانی قابلیت آموزش دارد، برای افزایش کارآیی و اثربخشی منابع انسانی در اداره کل ورزش و جوانان استان کهگلویه و بویر احمد و افزایش هوش هیجانی آنها بهره گیری از هوش چندگانه توصیه می گردد.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی در پیش گیری از گرایش دانش آموزان به سوءاستفاده از مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش هوش هیجانی در پیشگیری از گرایش دانش-آموزان به سوء استفاده از مواد مخدر می باشد. روش: روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری را دختران پیش دانشگاهی شهر اردبیل بود که از میان آن ها ابتدا 240 دانش آموز به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند سپس از بین آن ها 60 نفر با گرایش بالا به مواد انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند.گروه آزمایش به طور منظم به مدت 3هفته در طی 4جلسه در دوره آموزش هوش هیجانی حضور یافتند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مقیاس پذیرش اعتیاد واستعداد اعتیاد استفاده شد. یافته ها: نتایج حکایت از اثربخشی معنادار آموزش هوش هیجانی داشت. نتیجه گیری: هوش هیجانی و ارتقا آن می تواند در پیشگیری از گرایش افراد به سوء استفاده از موادتأثیر گذار باشد.
پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس عزت نفس و مؤلفه های هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس عزت نفس و مؤلفه های هوش هیجانی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح های توصیفی-همبستگی می باشد. نمونه ی مورد مطالعه شامل 153 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد قروه بود که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه ی استعداد اعتیاد، پرسشنامه ی هوش هیجانی برادبری و پرسشنامه ی عزت نفس روزنبرگ بود. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد بین گرایش به اعتیاد و عزت نفس رابطه معنی دار منفی وجود دارد، همچنین بین گرایش به اعتیاد و خرده مقیاس های خودمدیریتی و مدیریت رابطه همبستگی معنی دار منفی دارند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دهنده ی نقش پیش بینی کننده ی عزت نفس و خرده مقیاس های خود مدیریتی و مدیریت روابط در گرایش به اعتیاد است.
تحلیل پیش بینی مکانیسم های دفاعی با هوش هیجانی ورزشکاران نخبه رشته های رزمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور بررسی تحلیل پیش بینی مکانیسم های دفاعی با هوش هیجانی ورزشکاران نخبه رزمی کار صورت گرفت. این پژوهش از نوع توصیفی و روش آن، همبستگی است. بدین منظور، تعداد 317 نفر (152 مرد و 165 زن) با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از بین ورزشکاران نخبه رزمی کار انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات، از پرسش نامه های مکانیسم های دفاعی و هوش هیجانی استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان، پیرسون و آزمون آماری t مستقل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مکانیسم های دفاعی و مولفه های آن می تواند تغییرات مربوط به هوش هیجانی را پیش بینی کند. میان مکانیسم های دفاعی رشد نایافته با درک و کنترل عواطف و مهارت های اجتماعی، ارتباط معنا دار منفی و میان مکانیسم های دفاعی رشد یافته با درک و کنترل عواطف، مهارت های اجتماعی و خوش بینی، ارتباط معنا دار مثبت مشاهده شد (P≤0.05). هم چنین، بین مکانیسم های دفاعی نوروتیک با درک و کنترل عواطف، ارتباط معنا دار منفی وجود داشت (P≤0.05). در مورد تفاوت های جنسیت، نتایج پژوهش حاکی از این بود که مکانیسم های دفاعی رشد یافته و هوش هیجانی در ورزشکاران زن نسبت به ورزشکاران مرد بالاتر است.
بررسی رابطه اختلالات رفتاری، راهبردهای مقابله ای و هوش هیجانی در ورزشکاران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه اختلالات رفتاری با راهبردهای مقابله ای و هوش هیجانی در ورزشکاران حاضر در مسابقات آموزشگاه های استان مازندران، انجام شد. به این منظور، تعداد 90 نوجوان ورزشکار، به عنوان نمونه آماری پژوهش حاضر در این رقابت ها، سه پرسشنامه اختلالات رفتاری گودمن، راهبردهای مقابله ای بیلینگز و موس و هوش هیجانی شاته را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون چندگانه، با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 19 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان دادبین اختلالات رفتاری و راهبردهای مقابله ای مسئله دار، رابطه منفی معنادار و بین اختلالات رفتاری و راهبردهای مقابله ای هیجان مدار، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (P<0.05). هم چنین، بین اختلالات رفتاری و هوش هیجانی، رابطه منفی و معنادار وجود دارد (P<0.05). تحلیل رگرسیون نیز، تفاوت معنا داری را میان نمرات مقیاس های اختلالات رفتاری و راهبردهای مقابله ای و هوش هیجانی نشان داد (P<0.05). افزون بر آن، از میان راهبردها، مقابله مبتنی بر هیجان و مقابله مبتنی بر جسمانی کردن و از میان مولفه های هوش هیجانی، مهارت های اجتماعی با اختلالات رفتاری رابطه معنا داری داشتند (P<0.05). یافته های پژوهش حاضر نشان داد راهبردهای مقابله ای و هوش هیجانی، توانایی پیش بینی معنادار اختلالات رفتاری نوجوانان ورزشکار را دارند و راهبردهای مقابله ای و هوش هیجانی می توانند بخشی از اختلالات مربوط به اختلالات رفتاری در نوجوانان ورزشکار را تبیین کنند.
ارتباط هوش هیجانی و تعهد داوطلبان شرکت کننده در مسابقات آسیایی تیر و کمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، بررسی میزان هوش هیجانی و تعهد داوطلبان زن و مرد مسابقات آسیایی تیروکمان و تعیین رابطه ی ابعاد آنها با یکدیگر بود. در این راستا همه ی داوطلبان دختر و پسر حاضر در هفدهمین دوره ی مسابقات آسیایی تیروکمان تهران(1390) به عنوان جامعه ی آماری پژوهش در نظر گرفته شد و نمونه ی آماری برابر با جامعه ی آماری(80n=) تعیین گردید. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ی استاندارد هوش هیجانی برادبری وگریوز(2004) و تعهد سازمانی مودای(1979) استفاده شد. روایی محتوایی ابزار تحقیق با نظر خواهی از 11 تن از اساتید صاحب نظر در این زمینه انجام شد و جهت تعیین پایایی پرسش نامه ها با انجام یک مطالعه ی مقدماتی، ضریب پایایی در حد قابل قبولی (هوش هیجانی 76/0= α) و (تعهد سازمانی 75/0= α) به دست آمد.
میانگین رتبه های عوامل مرتبط با هوش هیجانی بر اساس اولویت به ترتیب عبارت بودند از 1. خودآگاهی؛ 2. آگاهی اجتماعی؛ 3. مدیریت رابطه و 4. خودمدیریتی. همچنین رتبه های عوامل مرتبط با تعهد سازمانی به این ترتیب به دست آمد: 1. تعهد عاطفی؛ 2. تعهد مداوم؛ 3. تعهد هنجاری. در نهایت، یافته ها نشان داد که بین همه ی ابعاد هوش هیجانی با تعهد سازمانی ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. لذا با توجه به نتایج ضروری است که سازمان های ورزشی به طور عام و مدیران تربیت بدنی دانشگاه ها به طور خاص، وقت بیشتری را برای شناخت عوامل روان شناختی(هوش هیجانی) و تعهدات داوطلبان صرف کنند تا فرآیند جذب و نگهداری داوطلبان برای آنها تسهیل شود.
تدوین مدل ارتباطی بین هوش هیجانی و سبک رهبری مدیران با تعهد سازمانی کارکنان در سازمان ورزش شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ارتباطی بین هوش هیجانی و سبک رهبریمدیران با تعهد سازمانی کارکنان در سازمان ورزش شهرداری تهران است. جامعه آماری تحقیق 189 نفر مدیر و کارشناس سازمان ورزش شهرداری تهران بود که در بخش مدیران 49 نفر به طور کل شمار و در بخش کارکنان نیز، بر اساس جدول مورگان، 103 نفر به طور تصادفی برای نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای دست یابی به اهداف تحقیق از پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ، پرسشنامه سبک رهبری چندعاملی رهبری باس و آلیو و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر استفاده شد. روایی هر سه پرسشنامه به تأیید 15 نفر از متخصصان رسید و پایایی آن ها در مطالعه مقدماتی با 30 نفر آزمودنی بررسی و به ترتیب 78/0، 74/0 و 84/0 به دست آمد.به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آمار توصیفی و روش های آمار استنباطی از جمله کولموگروف-اسمیرنوف، تی استودنت تک نمونه ای، تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه، ال.اس.دی، تحلیل مسیر و برای تعیین ارتباط علی بین متغیرها از روش مدل معادلات ساختاری،با استفاده از نرم افزارهای آموس گرافیک نسخه 18 اس.پی.اس.اس استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد هوش هیجانی مدیران با سبک رهبری و تعهد سازمانی کارکنان ارتباط معناداری دارد. همچنین هوش هیجانی مدیران به طور غیرمستقیم از طریق سبک رهبری با تعهد سازمانی کارکنان ارتباط دارد. همچنین مدل ارتباطی آن ها از برازش مطلوب برخوردار است.
رابطه هوش هیجانی و خودپنداره با پیشرفت تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: مهم ترین وظیفه نظام آموزشی، آماده ساختن دانشجویان برای کسب دانش و مهارت های شناختی و شغلی به منظور ورود به اجتماع است. لذا شناخت عواملی که منجر به پیشرفت تحصیلی دانشجویان می شود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی و خودپنداره با پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام شد.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 99 نفر از دانشجویان دانشکده پرستاری- مامایی قاین در سال تحصیلی 92-1391 به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های استاندارد هوش هیجانی بار- آن و خودپنداره راجرز استفاده شد. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون T مستقل و ضریب همبستگی پیرسون) به کمک نرم افزار SPSS 14 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: بین میانگین نمرات هوش هیجانی، خودپنداره واقعی و خودپنداره آرمانی در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود نداشت، ولی میانگین معدل در دختران به طور معنی داری بیشتر از پسران بود(0/001>p). بین پیشرفت تحصیلی با خودپنداره آرمانی و بین هوش هیجانی با خودپنداره آرمانی و خودپنداره واقعی رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت. اما بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی (معدل) رابطه ای مشاهده نشد.
نتیجه گیری: خودپنداره بالای دانشجویان با پیشرفت تحصیلی آنان ارتباط دارد و دانشجویانی که خودپنداره بهتری دارند و برداشت خوبی از خود و توانایی های خود دارند از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردارند.
ارتقاء سطح رضایت شغلی کارکنان با استفاده از هوش هیجانی و چابکی سازمانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال افزایش سطح رضایت شغلی کارکنان با استفاده از هوش هیجانی و چابکی سازمانی است این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی است که به روش میدانی اجرا گردیده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان اداری شرکت مخابرات استان قزوین است که 500 نفر می باشند و 123 کارمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه می باشد. برای مطالعه پایایی ابزار پژوهش از روش آلفای کرونباخ و برای روایی نیز از روایی محتوا و سازه استفاده شده است. به منظور آزمون فرضیات پژوهش از تکنیک تحلیل عاملی و معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از تایید کلیه فرضیه های پژوهش اعم از تاثیر مثبت و معنادار هوش هیجانی بر چابکی سازمان با ضریب 55/0، هوش هیجانی بر رضایت شغلی با ضریب 46/0 و چابکی سازمان بر رضایت شغلی با ضریب 43/0 می باشد.
رابطه هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی با تحلیل رفتگی مربیان بین المللی تنیس روی میز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی با تحلیل رفتگی شغلی مربیان بین المللی تنیس روی میز ایران بود. نمونه آماری تحقیق مربیان با مدرک مربیگری درجه بین المللی در رشته تنیس روی میز ایران به تعداد ۱۵٠ نفر بود. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ (۱٩٨٦)، مهارت های ارتباطی بارتون جی (1990) و تحلیل رفتگی مسلش (۱٩٩٦) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی با فراوانی تحلیل رفتگی در مربیان زن و مرد همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. بین مهارت های ارتباطی با شدت تحلیل رفتگی در مربیان زن همبستگی معنادار منفی مشاهده شد. از بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی، بهترین متغیر پیش بین برای تحلیل رفتگی، هوش هیجانی است. بنابراین پیشنهاد می شود که دوره های آموزشی به منظور افزایش سطح مهارت های ارتباطی و ارتقای هوش هیجانی مربیان برگزار شود تا مربیان کمتر در معرض تحلیل رفتگی قرار گیرند.
ارتباط بین هوش هیجانی و استراتژی مدیریت بحران (مطالعه موردی اداره کل ورزش و جوانان استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه شناخت ارتباط بین هوش هیجانی و استراتژی مدیریت بحران بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان یزد که بر اساس اطلاعات کارگزینی اداره کل مذکور در سال 1391، تعداد آنها 144 نفر( 107 نفر مرد و 37 نفر زن ) بوده است. با توجه به جدول کرجسی و مورگان (1970) حجم نمونه برابر 104 نفر برآورد گردید. محقق پس از پخش پرسش نامه ها تعداد 100 پرسش نامه را دریافت نمود و همین تعداد را مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار داد. این پژوهش از نوع همبستگی و به شیوه پیمایشی اجرا گردید. جهت اندازه گیری هوش هیجانی آزمودنی ها از پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ و برای اندازه گیری استراتژی مدیریت بحران از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که پایایی این دو پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 91/0 و 96/0 و اعتبار آنها با استفاده از ضریب کندال به ترتیب 93/0 و 73/0 توسط محقق برآورد گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین هوش هیجانی و استراتژی مدیریت بحران رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین بین مولفه های هوش هیجانی یعنی خودآگاهی، همدلی، مهارت های اجتماعی، خودانگیزی و خود کنترلی با استراتژی مدیریت بحران رابطه معناداری وجود دارد و در نهایت بین میزان هوش هیجانی و زیر مجموعه های آن بر اساس جنیست، سمت، تحصیلات و سابقه کاری آزمودنی ها تفاوت معنا داری مشاهده نگردید.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی رابطه هوش هیجانی معلمان زبان خارجی و مختصه های انگیزشی زبان آموزان (The Relationship between EFL Teachers’ Emotional Intelligence and Students’ Motivational Attributes)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زبان خارجی و عوامل/مختصه های انگیزشی زبان آموزان آن ها می پردازد. همچنین، این تحقیق بررسی می نماید که تا چه حد هوش هیجانی معلمان زبان خارجی می تواند مختصه های انگیزشی زبان آموزان را پیش بینی کند. به همین منظور،از 30 معلم زبان انگلیسی در دسترس از موسسات زبان مختلفی در نجف-آباد خواسته شد که به پرسشنامه آزمون بهره هوش هیجانی بارون پاسخ دهند. سپس آزمون گرایش/انگیزش گاردنر به 221 زبان آموز، که از کلاسهای زبان انگلیسی معلمان به طور تصادفی انتخاب شده بودند، داده شد. نتایج ضریب همبستگی دوگانه و تحلیل رگرسیون چندگانه داده هانشان داد که همبستگی مثبت معناداری بین هوش هیجانی معلمان زبان انگلیسی ایرانی و مختصه های انگیزشی زبان آموزان وجود دارد. علاوه براین، همبستگی بالایی و معناداری بین مهارت سازگاری، میان فردی و خلق و خوی معلمان (یعنی سه زیرسازه بهره هوش هیجانی) و مختصه های انگیزشی زبان آموزان وجود دارد. ولیکن، سه زیرسازه فوق الذکر هوش هیجانی، بهمراه زیرسازه هوش درون فردی و مدیریت استرس معلمان به تنهایی پیش بینی کننده های قوی برای مختصه های انگیزشی زبان آموزان نمی باشند. در کل، سازه هوش هیجانی معلمان تاثیری متوسط در تعیین مختصه های انگیزشی زبان آموزان دارد.
ارتباط هوش هیجانی مربیان با احساس خودسودمندی و اضطراب رقابتی دختران ورزشکار نخبه تنیس روی میز کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط احتمالی هوش هیجانی مربیان با خودسودمندی و اضطراب رقابتی ورزشکاران است. آزمودنی های تحقیق پیش رو همه بازیکنان و مربیان شرکت کننده در مسابقات قهرمانی جوانان و نوجوانان تنیس روی میز بانوان کشور (120 ورزشکار با میانگین سنی 28/2 ± 05/15 سال و 30 مربی با میانگین سنی 96/10 ± 15/39 سال) بودند. ورزشکاران، پرسشنامه خودسودمندی عمومی شرر و همکاران (1982) و پرسشنامه اضطراب رقابتی-حالتی (CSAI-2) مارتنز (1990) و مربیان هر دو رده جوانان و نوجوانان، پرسشنامه هوش هیجانی برادبری و گریوز را تکمیل کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون در سطح معناداری 05/0 به وسیله نسخه 16 نرم افزار SPSS بررسی شد. یافته های تحقیق نشان داد که همه مؤلفه های هوش هیجانی به غیر از خودآگاهی و خودمدیریتی با احساس خودسودمندی دختران ورزشکار نخبه تنیس روی میز کشور ارتباط معناداری دارد. همچنین تمامی مؤلفه های هوش هیجانی با اضطراب رقابتی دختران ورزشکار نخبه تنیس روی میز کشور ارتباط معناداری دارند. به نظر می رسد هوش هیجانی موجب افزایش آگاهی مربیان از نیازهای روان شناختی خود و ورزشکارانشان می شود و به آنان کمک می کند تا از وجود برخی مشکلات مطلع شوند و منابع روان شناختی لازم را برای مقابله با آنها شناسایی و تقویت کنند.
تحلیل تأثیر هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی بر تعارضات سازمانی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تحلیل تأثیر هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی بر تعارضات سازمانی در دانشگاه رازی استان کرمانشاه است. جامعه آماری این پژوهش شامل 950 نفر از کارکنان این دانشگاه است که از بین آنها 274 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند. این پژوهش توصیفی، پیمایشی از نوع همبستگی است که جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه هوش هیجانی (2000) Weisinger، پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی (1990) Podsakoff et al. و پرسشنامه تعارض سازمانی (1985)Dubrin استفاده شد. روایی (محتوی ، همگرا و واگرا) و پایایی (بار عاملی، ضریب پایایی مرکب، ضریب آلفای کرونباخ) پرسش نامه ها حاکی از آن بودند که ابزارهای اندازه گیری از روایی و پایایی خوبی برخوردار هستند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات توسط نرم افزار SMART-PLS و با استفاده از آماره آزمون t و ضرایب مسیر (β) نشان داد که هوش هیجانی بر رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان دانشگاه رازی تأثیر قوی، مستقیم و معنی دار؛ رفتار شهروندی سازمانی بر تعارضات سازمانی در بین کارکنان دانشگاه رازی تأثیر منفی، مستقیم و معنی دار؛ و همچنین هوش هیجانی بر تعارضات سازمانی در بین کارکنان دانشگاه رازی تأثیر منفی، مستقیم و معنی دار دارد. از طرفی رفتار شهروندی سازمانی می تواند نقش میانجی گری را در رابطه بین هوش هیجانی و تعارض سازمانی ایفا کند و از طرف دیگر هوش هیجانی می تواند به عنوان متغیر تعدیل-کننده اثر منفی که رفتار شهروندی سازمانی بر تعارضات سازمانی دارد را ارتقاء دهد.
تاثیرهوش هیجانی بر تصمیم گیری های سرمایه گذاران انفرادی فعال در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
برای اتخاذ هر تصمیم سرمایه گذاری بالقوه، سرمایه گذار بایستی بر یک مبنای منظم، قضاوت هایی را انجام دهد، شواهد نشان می دهد که سرمایه گذاران هنگام اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری و تصمیم گیری در مورد نگهداری پرتفوی با تورش های سرمایه گذاری مشخصی روبرو هستند. در این پ ژوهش تورش های سرمایه گذاری شامل حسابداری ذهنی، زیان گریزی، و تورش نمایندگی مورد مطالعه قرار می گیرد و چگونگی تاثیر هرکدام از این تورش ها بر فرایند تصمیم گیری افراد مورد کنکاش قرار خواهد گرفت. یک فرد به عنوان یک سرمایه گذار بایستی این حقیقت را در نظر داشته باشد که هنگام اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری هیجانات ممکن است نقش بسیار مهمی را در فرایند سرمایه گذاری ایفا کند. بنابراین در این پژوهش رابطه بین هوش هیجانی کلی و اجزای هوش هیجانی، و تصمیم گیری های سرمایه گذاری افراد و همبستگی های موجود بین آنها مورد مطالعه قرار می گیرد. 270 نفر از سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران، به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. که هوش هیجانی و تورش های حسابداری ذهنی، زیان گریزی و نمایندگی این افراد با استفاده از دو پرسشنامه استاندارد مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تایید یا رد فرضیه های تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین متغیرهای اصلی تحقیق (هوش هیجانی و تصمیم گیری سرمایه گذاران) رابطه مستقیم وجود دارد.
مقایسه هوش هیجانی در سه گروه نابینا، کم بینا و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه هوش هیجانی در سه گروه نابینا، کم بینا و عادی انجام گرفت. از آنجایی که پژوهش حاضر به مقایسه هوش هیجانی در سه گروه افراد عادی، نابینا و کم بینا می پردازد از نظر گردآوری داده ها توصیفی و از نوع علی – مقایسه ای است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان نابینا، کم بینا و عادی دانشگاه های شهر تهران بودند. از این میان مجموعاً 63 نفر به تفکیک از هر گروه 21 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه هوش هیجانی بار- ان بوده است. برای بررسی فرضیه های پژوهش و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه پژوهش از تحلیل واریانس (ANOVA) استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین مولفه هوش هیجانی و تمامی خرده مقیاس های آن در سه گروه نابینا، کم بینا و عادی تفاوت معناداری وجود ندارد. به نظر می رسد مدت زمان طولانی که افراد با معلولیت زندگی می کنند زمینه پرورش ابعاد عاطفی را می تواند ایجاد نماید، به علاوه قرار گرفتن در سنین جوانی و بالاتر و برخورداری از تحصیلات در سطوح بالا به عنوان عامل پرورش هوش هیجانی می تواند مؤثر باشد. به این ترتیب می توان نتیجه گیری کرد احتمالاً ظرفیت های هوش هیجانی در موفقیت این افراد دخیل بوده و در مقایسه با سایر معلولیت ها توانمندی بالایی جهت مقابله با مشکلات ایجاد کرده اند.
بررسی و مقایسه هوش هیجانی دانش آموزان نابینا و ناشنوای دوره دبیرستان استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هوش هیجانی رابطه روشنی با خودکارآمدی در دانش آموزان نابینا و ناشنوا دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه هوش هیجانی دانش آموزان نابینا و ناشنوای دوره دبیرستان استان زنجان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه پژوهش تمامی دانش آموزان نابینا و ناشنوای استان را دربرمی گیرد. همه افراد جامعه آماری (18نفر نابینا و 32 نفر ناشنوا ) به روش سرشماری مورد مطالعه قرارگرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ و اطلاعات جمعیت شناختی، جمع آوری و از طریق روش های مناسب آماری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان نابینا و ناشنوا از سطح متوسط هوش هیجانی برخوردارند. مقایسه گروه ها هم نشان دهنده آن بود که هوش هیجانی دانش آموزان نابینا و دانش آموزان دختر به ترتیب از دانش آموزان ناشنوا و پسر بیشتر بود. همچنین رابطه منفی و معنادار بین هوش هیجانی و سن در دانش آموزان نابینا مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به این که افراد به دلیل محدودیت های جسمانی خود هر روز با مسائل و مشکلات متعدد بسیاری مواجه می شوند هوش هیجانی متوسط وضعیت خوبی برای آن ها نیست و از آنجا که هوش هیجانی انعطاف پذیر بوده و با آموزش قابل افزایش است باید درجهت بهبود وضعیت موجود اقدام شود. از سوی دیگر رابطه منفی هوش هیجانی و سن در دانش آموزان نابینا، شاهدی دیگر دال بر ناکافی بودن هوش هیجانی متوسط برای آن هاست چرا که با افزایش سن و به دنبال آن، افزایش مشکلات زندگی، سطح متوسط هوش هیجانی نمی تواند در مقابله با مشکلات و ارتباطات اجتماعی یاریگر آن ها باشد.