مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
ارزشیابی آموزشی
حوزههای تخصصی:
بیش از یک دهه از جایگزینی ارزشیابی کیفی در مقطع آموزش ابتدایی با ارزشیابی به اصطلاح سنتی که شاخصه بارز آن استفاده از نظام نمره دهی است، می گذرد. تغییر در آموزش و پرورش یک ضرورت اجتناب ناپذیر بوده و به تبع آن تغییر در نظام ارزشیابی نیز ضروری می نماید. هدف این مقاله نقد حذف نمره در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. در این راستا پس از ارائه تعاریف مربوط به مفاهیم و اصطلاحات وابسته به ارزشیابی، مروری بر دیدگاه های نظری موجود در ارزشیابی کمی وکیفی و نظرات موافقان و مخالفان سیستم نمره دهی و ارزشیابی توصیفی انجام شد. یافته های حاصل از بررسی مبانی نظری پژوهش نشان داد، که جنگ پارادایم های کمی و کیفی نهایتا صاحبنظران این دو گروه را به این نتیجه رسانده است که ترکیب این دو می تواند تصویر کامل تر و دقیق تری از یادگیری دانش آموزان به دست دهد. اگر شیوه های کیفی را کنار بگذاریم با تصویر ناقصی روبرو خواهیم شد، و اگر نمره را حذف کنیم، ارزشیابی نادقیقی خواهیم داشت. یافته ها نشان داد رویکردهای نوین ارزشیابی از حذف نمره حمایت نمی کنند. در نتیجه رویکرد ارزشیابی بدون نمره که آموزش و پرورش ما آن را اتخاذ نموده است، قابل دفاع نمی باشد. بنابراین پیشنهاد می شود که از ترکیب این دو دیدگاه به مثابه یک تور ماهیگیری سالم حاصل از انطباق دو تور ماهیگیری پاره استفاده شود، تا با استفاده بجا از ارزشیابی توصیفی و نظام نمره دهی، بتوان از مزیت هردو بهره مند شد.
ارزشیابی طرح حلقه های کتاب خوانی سوادآموزان نهضت سوادآموزی استان خوزستان براساس الگوی سیپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : سوادآموزی، تنها فرایند یادگیری مهارت های خواندن، نوشتن و حساب کردن نیست؛ بلکه کمک کردن به انسان و رشد کامل اوست. هدف این پژوهش، ارزیابی فعالیت های حلقه های کتاب خوانی کم سوادان استان خوزستان براساس الگوی ارزشیابی سیپ بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر با روشی پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان و پشتیبانان آموزشی سازمان نهضت سوادآموزی استان خوزستان و همچنین سوادآموزانی بود که در طرح حلقه های کتاب خوانی سازمان نهضت سوادآموزی استان خوزستان مشارکت داشته اند. حجم نمونه، در مجموع 300 نفر بودند که به دو شیوه گلوله برفی و خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار آماری SPSS22 و از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین نگرش گروه ها در مورد کیفیت شاخص کل فعالیت های حلقه های کتاب خوانی ، تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 > p ، 226/3 = F). آزمون توکی نشان داد که مدیران و کارشناسان با میانگین (98/1 از 34/2،05/0>015/0=P)، به طور معناداری کیفیت شاخص کل فعالیت های آموزشی حلقه های کتاب خوانی را پایین تر از سوادآموزان با میانگین (32/2 از 34/2) ارزیابی کرده اند. نتیجه گیری: ملاک های نیازها و اهداف ، منابع انسانی ، روش های آموزشی ، محتوای آموزشی و مشارکت آموزشی در سطح مطلوب؛ و ملاک های آماده سازی زمینه های فرهنگی و انگیزشی برنامه ، منابع علمی و اطلاعاتی ، منابع مالی و کالبدی ، خط مشی و آیین نامه های آموزشی برنامه در سطح متوسط به بالا و ملاک های آمادگی زمینه های اجرایی در سطح متوسط به پایین ارزشیابی شد. عملکرد کلی فعالیت های حلقه های کتاب خوانی در استان خوزستان متوسط به بالا می باشد.
طرح های آمیخته ارزشیابی در ارزشیابی برنامه ها و نظام های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مروری اجمالی بر کاربرد پارادایم ها، معرفت شناسی-ها، رویکردها و روش های پژوهش آمیخته در ارزشیابی آموزشی است. رویکرد ترکیب پارادایمی در پژوهش و ارزشیابی گستره ای را در بر می گیرد که در آن باورهای نظری، معرفت شناسی، هستی شناسی، ارزش شناسی و روش شناسی محققان که زیربنای رویکردهای کمی و کیفی را تشکیل می دهند به طور موفقیت آمیزی در یک چارچوب کاربردی با هم ترکیب و آمیخته می شوند. امروزه ظهور این رویکرد علاقمندی به کاربرد روش های آمیخته در پژوهش های کاربردی را افزایش داده است و این امر توجه را به واقعیت-گرایی علمی به عنوان نقطه مقابل اثبات گرایی منطقی و پایه معرفت شناسی حساسیت نسبت به زمینه و استفاده از روش های پژوهش چندگانه جلب کرده است. ورود به این حیطه آشنایی با ارزشیابی کثرت گرایانه را برای توسعه یک چارچوب مفهومی که فراتر از سطح فنی برای برنامه ریزی اجرای مطالعات ارزشیابی آمیخته باشد، ضروری کرده است. با هر کاربرد جدید روش های آمیخته در تحقیقات ارزشیابی، نیاز به تغییر، انطباق و تکامل بیشتر آشکار می شود. کلید آینده پژوهش های روش های آمیخته، دنبال کردن آموخته ها و تکرار طرح هایی است که قوی ترین نتایج را ایجاد می کنند. نتایج پژوهش ها نشان می دهد که ارزشیابی های مبتنی بر روش های آمیخته به طور گسترده، به ویژه برای برنامه هایی که شامل مداخلات پیچیده یا ترکیبی پیچیده از مداخلات است، بکار برده می شود.
واکاوی تجارب زیسته معلّمان ابتدایی شهر بهبهان از چالش های ارزشیابی آموزشی دانش آموزان در دوران کرونا
هدف مقاله حاضر تبیین چالش های ارزشیابی آموزشی در آموزش الکترونیکی در دوران کرونا بر اساس تجارب زیسته معلّمان ابتدایی شهر بهبهان بود. در این پژوهش کیفی، از روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته و جامعه آماری این پژوهش معلّمان فعّال دوره ابتدایی شهر بهبهان در آموزش مجازی سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ و روش نمونه گیری، تصادفی بود. در این مطالعه پس از مصاحبه با 14 نفر معلّم (7 نفر معلّم مرد و 7 نفر معلّم زن)، داده ها به اشباع رسیدند. برای تجزیه و تحلیل این داده ها از الگوی پیشنهادی اسمیت استفاده گردید که بعد از تحلیل یافته ها، پنج مضمون اصلی استخراج گردید. یافته های این پژوهش بر اساس تجارب زیسته معلّمان ابتدایی شهر بهبهان از چالش های ارزشیابی آموزشی دانش آموزان در دوران کرونا بیانگر آن است که ارزشیابی در برنامه درسی الکترونیکی دارای چالش هایی است که برخی از آن ها عبارت اند از: پایین بودن پهنای باند اینترنت، پایین بودن سطح سواد دیجیتال مربیان، محدودیت در انجام ارزشیابی عاطفی و روانی-حرکتی و غیره. بر اساس نتایج پژوهش حاضر نظام ارزشیابی در برنامه درسی الکترونیک، نیازمند بازنگری و دقّت نظر بیشتری است و با بهره گیری از فناوری های نوین آموزشی می توان در جهت رفع چالش های آن اقدام کرد؛ در همین راستا در این پژوهش راهکارهایی برای برطرف کردن چالش های پیش روی ارزشیابی در برنامه درسی الکترونیکی پیشنهاد شد که برخی از آن ها عبارت اند از: توسعه زیرساخت های فنی ضعیف و نامناسب، بهبود مشکلات نرم افزار شاد، برگزاری جلسات ضمن خدمت جهت آموزش آموزگاران و غیره.
ارزیابی مقایسه یی کیفیت چرخه ی آموزش کارکنان در دانشگاه های شیراز و علوم پزشکی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱
167 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه کیفیت چرخه آموزش کارکنان در چهار فرایند سیاستگذاری آموزشی، برنامه ریزی آموزشی، مدیریت اجرایی و ارزشیابی آموزشی دو دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز، از دیدگاه مدیران و کارکنان می باشد.حجم نمونه در گروه مدیران 140 نفر و در گروه کارکنان 200 نفر می باشد که اعضای نمونه در گروه کارکنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ابزار این پژوهش بر اساس شاخص ها و استاندارد های کیفیت آموزش کارکنان در قالب چهار زیر مقیاس طراحی گردید که روایی محتوایی و روایی همگرایی و همچنین پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. در تحلیل سؤالات این پژوهش نیز از آزمون آماری اندازه گیری مکرر استفاده شد. به طور کلی یافته های پژوهش نشان داد که بین دو دانشگاه در زمینه ی کیفیت هر چهار فرایند چرخه ی آموزش کارکنان تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین در دانشگاه شیراز فرایند مدیریت اجرایی در مقایسه با سه فرایند دیگر از کیفیت بالاتری برخوردار می باشد و فرایند ارزشیابی آموزشی نسبت به سه فرایند دیگر از کیفیت بسیار پایینی برخوردار می باشد و در دانشگاه علوم پزشکی فرایند های سیاستگذاری آموزشی و مدیریت اجرایی از کیفیت بالاتری برخوردار می باشند و فرایند ارزشیابی آموزشی نسبت به سه فرایند دیگر از کیفیت بسیار پایینی برخوردار می باشد.
شناسایی موانع اجرای بهینه ارزشیابی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع اجرای بهینه ارزشیابی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن انجام شده است. بدین منظور با بهره گیری از ظرفیت رویکرد پژوهش کیفی و روش گروه های کانونی، به شناسایی موانع پدیده مورد مطالعه پرداخته شد. داده ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی و مصاحبه کانونی با 4 گروه کانونی (شامل 20 نفر) از بین کارکنان واحد آموزش و تجهیز نیروی انسانی شرکت ملی گاز ایران گردآوری شد و با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل گردید. تحلیل داده ها به شناس ایی 138 گزاره مفهومی، 21 مضمون پایه و 5 مضمون اصلی شامل "موانع فردی"، "موانع سازمانی"، "موانع آموزشی"، "موانع مدیریتی" و "موانع محیطی" منتج گردید. با توجه به یافته های پژوهش، توجه به موانع شناسایی شده به منظور اجرای بهینه فرایند ارزشیابی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران ضرورت دارد؛ لذا در پایان راهکارهایی به منظور کاهش تأثیر موانع بر اجرای بهینه فرایند ارزشیابی آموزشی و بهبود آن ارائه شد.
کاربست الگوی مدیریت گرا (سیپ CIPP) در ارزشیابی نظام آموزشی شهرسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
۲۵-۵
حوزههای تخصصی:
امروزه تحصیلات دانشگاهی در همه ی رشته ها از ملزومات اجتناب ناپذیر به منظور توسعه کشورها محسوب و پیدایش و توسعه ی هر رشته ای در ارتباط تنگاتنگ با آموزش و تعلیم افرادی است که بتوان آنها را پرورش داد. ماهیت میان رشته ای شهرسازی، آموزش در آن با چالش های اساسی مواجه است، بطوریکه محتوای آموزشی آن می بایست متناسب با زمان و مکان تفاوت پیدا کند. با توجه به نوپایی این رشته و اهمیت نظام آموزشی در آن به ویژه در کشورمان، ارزشیابی نظام آموزشی شهرسازی ضرورتی اجتناب ناپذیر بوده و بر همین مبنا الگوهای ارزشیابی متعددی ایجاد شده که با توجه به اهداف و ویژگی های پژوهش، الگوی مدیریت گرا (سیپ) به عنوان الگوی اصلی پژوهش انتخاب شده است. تاکید اصلی این الگو بر اثر بخشی سیستم آموزشی و تعیین میزان اثر هر یک از شاخص ها بوده و بر پایه ی دیدگاه سیستمی قرار دارد و شامل ارزیابی زمینه، ارزیابی درونداد، ارزیابی فرآیند و ارزیابی برونداد می باشد. این ارزیابی میتواند بر تمامی اجزا صورت گیرد تا شناخت بهتری از محتوای آموزشی صورت گیرد. بر همین اساس لازم است شاخص های نظام آموزشی شهرسازی در قالب الگوی ارزشیابی مدیریت گرا (سیپ) استخراج و در نمونه آماری سنجیده شود. بر مبنای این رویکرد، نوع پژوهش، کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت، توصیفی و تحلیلی می باشد و در گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه استفاده و روش تحلیل داده ها با کمک تحلیل محتوا، وزن دهی نوسانی و تصمیم گیری چندشاخصه در برنامه ی SPSS نهایی گردید. به منظور تعیین روایی نیز از قضاوت اساتید و نخبگان استفاده و میزان پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ سنجیده شد. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد که نظام آموزشی شهرسازی ایران در جایگاهی پایین تر از سطح متوسط قرار داشته و این امر ضرورت انجام تغییرات در نظام آموزشی شهرسازی را نمایان می سازد.
نقش ارزیابی درونی در بهبود کیفیت آموزشی رشته مهندسی مکانیک دانشگاه تربیت مدرس
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۲ بهار ۱۳۸۹ شماره ۴۵
1 - 33
این پژوهش با هدف اصلی اجرای ارزیابی درونی در گروههای آموزشی رشته مهندسی مکانیک دانشگاه تربیت مدرس و به منظور ارائه تحلیلی جامع از کیفیت موجود گروهها و پیشنهادهایی برای بهبود و ارتقای آن انجام شده است. در این پژوهش 7 عامل، 22 ملاک و 81 نشانگر برای ارزیابی درونی مورد استفاده قرار گرفتند. در این خصوص، از چهار جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی، مدیران گروهها، دانشجویان و دانش آموختگان با استفاده از ابزار پرسشنامه، اطلاعات لازم جمع آوری شد و در تحلیل آن به روش میانگین وزنی به کمک نرم افزار SPSS، و با توجه به الزامات تعیین شده، وضعیت عوامل، ملاکها و نشانگرها در هر گروه در سه سطح مطلوب، نسبتاً مطلوب و نامطلوب تعیین شد که در نتیجه، عامل اول (اهداف)، عامل دوم (مدیریت و برنامه های توسعه گروه)، عامل پنجم (دانشجویان)، عامل ششم( تدریس یادگیری) و عامل هفتم (دانش آموختگان) نسبتاً مطلوب ارزیابی شدند و عامل سوم (امکانات و تسهیلات آموزشی، پژوهشی و رفاهی نامطلوب) و عامل چهارم (هیئت علمی) مطلوب ارزیابی شدند. همچنین، پیشنهادهایی برای ارتقای سطح کیفی گروهها ارائه شده است.
نقش ارزیابی درونی در ارتقای علمی مدیران و اعضای هیئت علمی رشته مهندسی مکانیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۲ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴۸
117 - 147
با توجه به ارزیابی درونی در نمایان ساختن کیفیت و حفظ حیات و توسعه نظام دانشگاهی، در این پژوهش فرایند ارزیابی درونی با مشارکت اعضای هیئت علمی گروههای آموزشی رشته مهندسی مکانیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین انجام یافته است تا همگام با اجرای مراحل گوناگون آن هدف اصلی ارزیابی درونی که آگاهی یافتن اعضای هیئت علمی از وضعیت دقیق موجود خود است، فراهم شود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دوره کارشناسی پیوسته در رشته مکانیک (طراحی جامدات) و دوره کارشناسی ناپیوسته در رشته های مکانیک (طراحی جامدات) و ساخت و تولید (ماشین ابزار و قالب سازی) و اعضای هیئت علمی و مدیران گروه این رشته ها بوده اند. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است و ابزار گردآوری اطلاعات روش کتابخانه ای و اسنادی و روش میدانی است و برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی و استنباطی و از آزمون تجزیه واریانس یکطرفهONE WAY ANOWA بهره گرفته شده است. نتیجه بررسی ارزیابی درونی گروههای آموزشی رشته مهندسی مکانیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین نشان می دهد که بین کیفیت آموزشی و تعیین معیارها و نشانگرها و بین مشارکت اعضای هیئت علمی در تعین معیارها و نشانگرها و ارتقای سطح کیفیت گروه رابطه وجود دارد. البته، دانشجویان نسبت به مدیران گروه و اعضای هیئت علمی این رابطه را کمتر مشاهده کرده اند و همچنین، بین ارزیابی درونی و افزایش میزان پاسخگویی در قبال عملکرد گروه آموزشی (مدیریت و اعضای هیئت علمی) رابطه وجود دارد و در نهایت ، ارزیابی درونی در یافتن نقاط قوت و ضعف گروه آموزشی تأثیر دارد. با اطلاع از این موضوع آنها خواهند توانست فاصله خود را با وضعیت ایده آل بسنجند و این خود مقدمه ای است که آنان در برنامه-ریزیهای آتی به گونه ای عمل کنند که بتوانند سطح کیفی گروههای آموزشی خود را ارتقا دهند.
ارزیابی درونی کیفیت در گروه آموزشی معماری م ؤسسه غیردولتی غیرانتفاعی ساریان
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ بهار ۱۳۸۸ شماره ۵
95 - 119
حوزههای تخصصی:
این پژوهش ، با هدف اصلی اجرای فرایند ارزیابی درونی در گروه معماری مؤسسه غیردولتی غیرانتفاعی ساریان و به منظور تحلیلی جامع از کیفیت موجود گروه و پیشنهاد برای بهبود و ارتقاء آن انجام شده است . روش تحقیق ، از نوع پژوهش ارزشیابی و رویه گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی است . در این خصوص ، داده ها از یک جامعه ۵۵۰ نفری شامل شش زیرجامعه گردآوری و تحلیل شده است . ابزار تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته، مصاحبه و چک لیست بود . روایی و پایایی مطلوب (بین 87/0 تا 93/0) بوده است. در این پژوهش، 7 عامل: اهداف، جایگاه سازمانی، مدیریت و تشکیلات (۶ ملاک و ۲۲ نشان گر)، هیئت علمی ( ۶
ملاک و ۱۴ نشانگر) ، دانشجویان ( ۴ ملاک و ۸ نشانگر) ، فرایند تدریس و یادگیری ( ۳ ملاک و9 نشانگر) ، دوره های آموزشی و برنامه های درسی( ۴ ملاک و ۲۸ نشانگر)، امکانات و تجهیزات آموزشی پژوهشی ( ۴ ملاک و ۱۰ نشانگر)، دانش آموختگان ( ۲ ملاک و ۳ نشانگر) برای ارزیابی درونی مورد استفاده قرار گرفته است . نتایج ارزیابی به شرح زیر به دست آمده است: عامل اهداف، جایگاه سازمانی، مدیریت و تشکیلات در سطح نسبتاً مطلوب، عامل هیئت علمی درسطح مطلوب، عامل دانشجویان درسطح نسبتاً مطلوب، عامل فرایند تدریس و یادگیری در سطح نسبتاً مطلوب، عامل دوره های آموزشی و برنامه درسی در سطح نسبتاً مطلوب، عامل امکانات و تجهیزات آموزشی پژوهشی در سطح مطلوب، عامل دانش آموختگان در سطح نسبتاً مطلوب قراردار د؛ بنابراین ، به طور کلی ، وضعیت گروه در سطح نسبتاً مطلوب قرار دارد ولی در مورد برخی نشانگرها کاستی هایی وجود دارد که پیشنهادهایی برای رفع آنها و بهبود کیفیت گروه ارائه شده است . همچنین بر اساس الگوی ارائه شده در این پژوهش و با توجه به نتایج حاصل از ارزیابی درونی، هدف های مشخص و دقیقی برای برنامه ریزی توسعه گروه تدوین و مدلی برای نحوه استفاده از هدف ها در فرایند ارزیابی درونی ارائه شد
تأملی بر پیوند نظری رویکردهای ارزشیابی آموزشی با الگوهای کیفیت آموزشی و تبیین پیامدهای آن بر حوزه عمل
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۳
47 - 73
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی و کیفیت آموزش از مسائل مهم و مورد توجه نظریه پردازان از یکسو، و دست اندرکاران نظام های آموزشی از سویی دیگر است. هدف مقاله حاضر، بررسی رویکردهای مختلف ارزشیابی آموزشی و الگوهای کیفیت آموزشی می باشد. این تحقیق به روش بررسی اسنادی انجام شده است. جامعه آماری آن، منابع و اسناد موجود در مقوله ارزشیابی و الگوهای کیفیت آموزشی بود که نمونه به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند و بر اساس روش تحلیلی – تفسیری نقاط کانونی هریک از رویکردهای ارزشیابی و الگوهای کیفیت آموزشی مورد شناسایی و پیوندهای بین آنها تبیین شده است. یافته های تحقیق نشان داد که رویکرد ارزشیابی هدف محور با الگوی کیفیت هدف محور، رویکرد مدیریت محور با الگوی رضایت مندی و رویکرد ارزشیابی طبیعت گرایانه یا مشارکت کننده محور با الگوی یادگیری سازمانی ارتباط دارند. افزون بر این نتایج تحقیق، بیانگر آن است که رویکرد ارزشیابی متخصص محور از این حیث که متخصصان همواره درگیر ارزشیابی هستند، با تمامی الگوهای کیفیت آموزشی پیوند دارد. بر این اساس، برای تحقق و تضمین کیفیت نظام آموزشی باید به پیوندهای میان رویکردهای ارزشیابی و الگوهای کیفیت توجه کرد.
تحلیل شاخص های عملی ارزیابی آموزش الکترونیکی در آموزش عالی ایران(مورد مطالعه: دانشکده مجازی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۵
77 - 96
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف شناسایی، تحلیل و اولویت بندی شاخص های عملی ارزیابی آموزش الکترونیکی آموزش عالی ایران در دانشکده مجازی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم انجام شد. روش اجرای آن توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری آن 1200 نفر از دانشجویان دانشکده مجازی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در شهرری بود که به صورت الکترونیکی تحصیل می کردند. برای تعیین نمونه از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای استفاده شد و تعداد 291 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از سوی استادان و افراد خبره تأیید شد و پایایی آن با استفاده از نرم افزار SPSS.v22 و با آزمون ضریب آلفای کرونباخ 86/0 محاسبه شد. برای شناسایی شاخص های عملی ارزیابی آموزش الکترونیکی از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج نشان داد که دانشجویان این دانشگاه، متغیرهای مربوط به شاخص های عملی ارزیابی آموزش الکترونیکی را شامل پنج بعد (مؤسسه، یادگیرنده، محیط، سامانه مدیریت یادگیری و محتوا) می دانند.پیشنهاد می شود برای بهبود آموزش الکترونیکی در مؤسسات آموزش عالی عواملی چون برقراری تناسب میان استراتژی سازمانی با محیط یادگیری، توسعه زیرساخت های ارتباطی از نظر کمی (پهنای باند) و کیفی (امنیت شبکه)، توسعه و تجهیز کتابخانه دیجیتالی و آزمایشگاه مجازی مد نظر قرار گیرد.
شناسایی عوامل مؤثر در شکل گیری فرهنگ ارزشیابی کاذب در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری فرهنگ ارزشیابی کاذب از مخرب ترین آسیب هایی است که پویایی و نشاط هر نظامی را با چالش های جدی همراه می سازد. پژوهش حاضر، با هدف واکاوی در ادراک و تجربه زیسته معلمان و مدیران در خصوص عوامل مؤثر در شکل گیری فرهنگ ارزشیابی کاذب در مدرسه های ابتدایی به انجام رسید. تلاش شد تا با بهره گیری از ظرفیت شگرف روش های کیفی به شناسایی و بازنمایی عمیق عوامل مؤثر در شکل گیری فرهنگ ارزشیابی کاذب در مدرسه های ابتدایی اقدام شود. برای گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و راهبرد ملاکی، پس از 27 مصاحبه، اشباع داده ها حاصل شد. مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل شد. با تحلیل مصاحبه ها 7 مضمون اصلی شامل «عوامل فردی»، «عوامل آموزشی»، «عوامل مرتبط با مدیر»، «عوامل فرهنگی اجتماعی»، «عوامل مرتبط با مدرسه»، «عوامل مرتبط با سیاست گذاری و برنامه ریزی» و «عوامل مرتبط با فرایند اجرای برنامه ها» شناسایی شد. یافته ها نشان داد که نظام ارزشیابی آموزشی در مدرسه های ابتدایی با چالش های مضاعفی روبه روست و ضرورت دارد، به منظور انجام ارزشیابی معتبر و اصیل؛ تصمیماتی در سطح کلان اتخاذ شود. شواهد نشان می دهد، کم توجهی به اصول ارزشیابی در نظام آموزش ابتدایی، زمینه شکل گیری و تشدید فرهنگ ارزشیابی کاذب را ایجاد کرده است.
بررسی قاعده فقهی عدالت در ارزشیابی آموزشی (با تأکید بر آموزش عالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مقاطع مهم نظام آموزشی هر کشور، مقطع آموزش عالی است که وظیفه آن تربیت نیروی متخصص در زمینه های مختلف اقتصادی، مدیریتی و... می باشد. در این میان، شیوه ارزشیابی، نقش کلیدی در به ثمر رسیدن اهداف آن دارد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی قاعده فقهی عدالت در ارزشیابی آموزش عالی بود. روش : در این تحقیق، ارزشیابی آموزش عالی از منظر تعالیم اسلامی با روش اجتهادی بررسی شده است. پرسش اصلی این بود که از نظر فقه، شیوه ارزشیابی چه ویژگی هایی باید داشته باشد. یافته ها: یکی از مهم ترین دستورات فقه در عرصه ارزشیابی، قاعده عدالت است که بر لزوم اعطای حقوق افراد، تأکید و متناسب با اهداف آموزش عالی و اهداف هر نوع از ارزشیابی، الزاماتی را برای چگونگی ارزشیابی در آموزش عالی به همراه دارد. نتیجه گیری : ارزشیابی آموزشی صحیح با توجه به مقاصد یک فعالیت آموزشی تعیین می شود و بعد از آن ارزشیابی به عمل می آید تا نشان داده شود که آن مقاصد تا چه اندازه تحقق یافته اند. همچنین معیار برابری فرصتها برای دستیابی به معیارهای مورد ارزیابی نیز در تحقق عدالت مؤثر است.