مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
عطار نیشابوری
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
81-102
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از متون عرفانی تعلیمی ادبیات، نگارنده با تمسک به ظرف قصه و روایت به بیان پیامی پرداخته و این تمسک به ظرف قصه و مظروف اخلاقی عرفانی، گاه آشکارا و گاه نامحسوس است. تعمق در ساختار روایت اسرارنامه عطار نشان می دهد که چندین ساختار پیرنگ متفاوت در حکایت های این کتاب وجود دارد. گاه در ابتدای هر حکایت، شخصیتی داستانی حضور دارد که به صورت موجز، حکایتی با مشارکت این شخصیت نقل می شود و در ادامه، سطحی وسیع تر شامل نکته هایی عرفانی تعلیمی شکل می گیرد؛ گاه این ساختار برعکس می شود و گاه سراسر متن به گفت و گوی دو شخصیت اختصاص می یابد، اما تمام این حکایت ها یک عنصر مشترک دارند به طوری که در پسِ حکایت های این کتاب، یک هسته عرفانی تعلیمی نهفته است که توسط راوی در انتهای هر روایت آشکار می شود. پژوهش حاضر با بررسی گذر سایه وار از پوسته داستانی به هسته عرفانی در قالب ترسیم یک ساختار به مطالعه ساختارهای پیرنگ در اسرارنامه می پردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اسرارنامه شامل چندین گونه ساختار است که با ابزارهایی چون «خطاب مستقیم مخاطب توسط راوی»، «گذر ناگهانی از جهان داستان به جهان اثر ادبی» و «چربش هسته عرفانی تعلیمی بر پوسته داستانی» آشکار شده است که اقناع و به تخیّل انداختن مخاطب را در پی دارد.
از خاک تا سویدای افلاک با راهیان هفت شهر عشق عطار
عطار نیشابوری از عرفای بزرگ و شعرای برجسته ی قرن ششم و هفتم هجری قمری است که با خلق آثار گرانسنگی، شیوهای تهذیب اخلاق ،تزکیه نفس و ارتقای مراتب وجودی انسان را برشمرده و نشان داده است. یکی از مهمترین آثار وی منطق الطیر است، داستانی تمثیلی از سیر و سلوک عارفانه که با زبانی ساده و بی تکلف، ناب ترین افکار عارفانه به رشته ی نظم کشیده شده است. منطق الطیر شرح در دوجنون و شیدایی عطار از دوری و مهجوری و آیینه ای تمام نمای از تجلی روح عرفانی اوست. این روایت تمثیلی، سخن از اهتمام جمعی از پرندگان مدعی است که برای رسیدن به آستان سیمرغِ پادشاه ، عازم راهی پرخوف و خطر به رهبری هدهد می شوند، لیک در راه هریک به عذرو لابه ای متوسل می شوند و از جمع جدا میمانند . در انتها از آن میان ، تنها سی مرغ به مقصد راه می یابند و سرگشته و حیران جامه فنا و زیور بقا می پوشند و مقبول درگاه سیمرغ می گردند. در این حکایت سیمرغ کنایه از حضرت حق ، هُدهُد پیر و راهبر، و هر یک از مرغان نماد چیزهایی دیگرند که می تواند کنایه از احوال سالکان طریق باشد، لیکن سی مرغ واصل نمادی از همان عرفای وارسته، اولیا الله و انسانهای کاملی است که مورد عنایت حق واقع شده و دل از دنیا بریده اند و به مقام وحدت دست یافته اند .داستان سی مرغ و تحمل شرایط و شداید تا وصال سیمرغ، داستانی تمثیلی از نظریه وحدت وجود است که عطار از معتقدان و پیشروان آن در ادب فارسی می باشد.
بررسی جایگاه عرفانی آیت ا.. محمد حسن هردنگی در مبحث فکر بر اساس سروده فکر کن تا فکر تو ذکر آورد صد هزاران نکته بکر آورد
فکر و ذکر از مباحث مهم عرفان اسلامی به شمار می روند که در هر دو سنت عرفانی جایگاه ویژه ای در سیر استکمالی سالکان دارند. در سنت اول عرفانی بخشی از آرای عارفان در باب فکر و ذکر به تبیین هر یک از آن ها و بیان جایگاه و اهمیتشان در سیر و سلوک اختصاص یافته و بخش دیگری از دیدگاه ها رابطه فکر و ذکر و نحوه تعاملشان با یکدیگر را شرح و تبیین کرده است. اگرچه برخی عارفان سنت اول به مانند جناب عطار نیشابوری ذکر را برتر از فکر دانسته و تجلی این دیدگاهش را در بیت ذکر باید گفت تا فکر آورد *** صد هزاران معنی بکر آورد(عطار،1385) بیان کرده ولی برخی از عرفای دیگر همچون آیت ا.. محمد حسن هردنگی فکر در مبدا و معاد را برتر از ذکر دانسته و این نظر را در یکی از سروده هایش با مضمون فکر کن تا فکر تو ذکر آورد*** صد هزاران نکته بکر آورد، بیان می دارد. این مقاله بر آن است که اهمیت و جایگاه فکر را از نظر این فقیه عارف با تطبیق بر نظرات برخی عرفای دیگر مورد بررسی قرار دهد.
پندنامه از عطار نیشابوری نیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی پندنامه ازجمله آثار فراوانی است که به نادرست به عطار نیشابوری نسبت داده اند؛ منظومه ای که هنوز هم انتساب آن به عطار در میان برخی منتقدان ادبی با تردید همراه است. این مقاله به مطالعه سبک شناختی پندنامه ازنظر ساختار، زبان، محتوا و مقایسه آن با منظومه های قطعی و مسلّم عطار می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد انتساب پندنامه به عطار نیشابوری نادرست است؛ زیرا این اثر از هر سه جنبه سبک شناختی یادشده، با سخن و اندیشه عطار در منظومه هایش تفاوت برجسته ای دارد؛ بدین معنی که شکل و ساختار بیرونی آن با شکل منظومه های عطار، هم ازنظر حجم و طول ابیات و هم ازنظر شیوه بیان مطالب هیچ تناسبی ندارد. همچنین درصد تأمل برانگیزی از اختلاف های میان پندنامه و آثار عطار به جنبه زبان شعری آن بازمی گردد؛ چه ازنظر شیوه به کارگیری واژگان و عناصر زبانی و چه ازنظر نحو و ترکیب و تألیف کلام، میان این دو دسته آثار اختلاف آشکاری وجود دارد. میان محتوا و فکر حاکم در این اثر نیز با محتوا و اندیشه های موجود در منظومه های اصلی عطار، چه در پندهای مربوط به مذهب و تصوف و چه در اندرزهای اخلاقی عام، تفاوت های برجسته ای دیده می شود.
نقد و تحلیل الگوی تفسیری هاروت و ماروت در داستان شیخ صنعان با تکیه بر نظریه بیش متنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
177 - 203
حوزه های تخصصی:
حکایت شیخ صنعان از جمله داستان هایی است که محققان بسیاری در باب مأخذ آن اظهارنظر کرده و منابع مختلفی را برای آن برشمرده اند. آنچه در این پژوهش ها مورد توجه قرار نگرفته، روایت تفسیری هاروت و ماروت است. این روایت دربردارنده عناصری است که در دیگر مآخذ احتمالی و شناخته شده شیخ صنعان دیده نمی شود و به سبب شباهت های زیاد ساختاری، درون مایه ای و همچنین قدمت تاریخی، بر سایر مآخذ شیخ صنعان تقدم دارد. ادعای این پژوهش این است که با اتکا به مستندات و نشانه های متعدد موجود در این دو داستان، می توان این روایت را یکی از پیش متن های اصلی و الهام بخش عطار در داستان شیخ صنعان قلمداد کرد و رابطه بیش متنیت را بین آن ها حاکم دانست. شیوه مقدمه چینی عطار برای ورود به حکایت و شباهت بین حوادث و شخصیت های اصلی این دو داستان از قبیل هاروت و ماروت و شیخ صنعان و زهره و دختر ترسا و همچنین بن مایه هایی چون هبوط، غرور، امتحان الهی با عشق، گناه و آثار آن، توبه و شفاعت و ذکر موارد خاصی که در هیچ یک از منابع شیخ صنعان بدان اشاره نمی شود، جای تردید باقی نمی گذارد که عطار در پرداخت حکایت خویش به این روایت نیز نظر داشته است.
بررسی علل بیان ناپذیری تجربه های عرفانی در مثنوی های عطّار(الهی نامه، منطق الطّیر، مصیبت نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
59 - 83
حوزه های تخصصی:
ناتوانی واژه در بیان تجربه های عرفانی را بیان ناپذیری می نامند. دارندگان تجربه عرفانی آگاهی عرفانیِ خود را فراتر از حد فهم و تقریر می دانند. آنها بر این باورند که در این تجربه استعلایی، نوعی آگاهی از حقیقت و ادراک امور به عارف دست می دهد که حریمی ماوراء عقل دارد و به قالبِ بیان در نمی آید. در نزد عارفان، همواره بیانِ حقایق و مفاهیم عرفانی با موانعی همراه است که زبان را از شرحِ این احوال ناتوان می سازد. موانعِ موضوع، متکلم، کلام و مستمع از بارزترین این موانع است که سبب بیان ناپذیری حقایق بلند عرفانی می شود. عطّار نیشابوری نیز مانند دیگر عرفا در آثار خود به صورت های مختلف بیان ناپذیری تجربه های عرفانی را تبیین کرده و عملاً ناتوانی زبان را در بیان حقایق عرفانی نشان داده است. مسئله پژوهش حاضر واکاوی علل بیان ناپذیری تجارب عرفانی برای تبیین این موضوع است که زبان در بیان ناگفته های عرفانی چه مشکلی دارد که عرفا را در بیان این مدرکات درونی ناتوان می سازد. همچنین بازتاب و بسامد این موضوع بنیادی عرفانی در آثار عطّار نیشابوری چگونه است؟ در این جستار به روش توصیفی- تحلیلی این موانع و بازتابِ آنها در سه منظومه الهی نامه، مصیبت نامه و منطق الطّیر عطّار نیشابوری مورد بررسی قرار گرفته است. هر یک از این موانع با بسامدهای متفاوت مورد توجه عطّار بوده و مانعِ موضوع و متکلّم بیش از موانع دیگر در بیان حقایق و رموز الهی در زبان عطّار مشهود است.
ملاحظاتی در ضبطِ برخی واژه ها و عبارت های تذکره الاولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
117 - 137
حوزه های تخصصی:
تذکر ه الاولیاء از مهم ترین متون عرفانی فارسی است که از زمان تألیف مورد توجه همگان قرار گرفته و از منظر ادبی هم جایگاه شامخی داشته است. در سده اخیر و حدود آن، دو تصحیح مهم از این اثر به همّت نیکلسون در بین سال های 1905 تا 1907م و شفیعی کدکنی در سال 1398انجام گرفته است که از اهمیت این کتاب در حوزه های پژوهشی ادبیات معاصر حکایت دارد. در این پژوهش که به شیوه توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام می گیرد، این دو تصحیح مهم از تذکر ه الاولیاء بررسی، و پیشنهادهایی برای ضبط درستِ برخی واژه ها و عبارت های آن ارائه خواهد شد. ضرورت پژوهش بایستگیِ پرداختن به عطار و آثار او در ادب فارسی و همچنین اهمیت نقد و بررسیِ تصحیح های انجام گرفته از آن هاست. وفادار نبودن به نسخه های اساس و به تبع آن، اسقاط و افزودن حروف و واژه ها برای به دست دادن مفهومی دلخواه از متن، کم دقتی کاتبان در کتابت نسخه ها و همچنین کم سوادی آن ها، کم توجهی به تطبیق بخش هایی از تذکر ه الاولیاء با سایر متون عرفانی، کم اعتنایی به اصلاحاتی که در نسخه های خطی به دستِ خود کاتب یا فرد دیگری انجام گرفته، در نظر نگرفتنِ نسخه بدل هایی که گاه در حاشیه نسخه ها دیده می شود، کم دقتی مصححان در ضبط شکل نگارشی کلمات و بی توجهی به مفهوم کلی عبارات، نزدیک بودنِ شکل کتابت برخی از حروف الفبای فارسی و نیز نوع کتابت آن ها به دست کاتبان، و درنهایت، گذر زمان و آسیب هایی که به نسخه های خطی وارد می شود، از مهم ترین مسائلی است که مشکلاتی را در ضبط و گزارش درست تذکر ه الاولیاء به وجود آورده است.
درنگی در معنای چند واژه و تعبیر در تذکره الأولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انجام گرفتن تصحیحی جدید از هر کتاب به شرطِ رعایت اسلوب ها و معیارهای علمی مسیر را برای پژوهش های بعدی هموارتر می کند. خوشبختانه در سال های اخیر، تصحیح استاد شفیعی کدکنی از تذکر ه الأولیای عطار این امکان را برای پژوهشگران فراهم کرد تا به افق های جدیدی از این کتاب دست یابند. آشنایی مصحّح با اسلوب ها و معیارهای علمیِ فنّ تصحیح، توانمندی او در تأویل و تفسیرِ زبان بزرگان عرفان، انجام گرفتنِ تصحیح در بازه زمانی طولانی و نگارش تعلیقاتی ارزشمند ازجمله ویژگی هایی است که این تصحیح را معتبرترین کار انجام گرفته درباره تذکرهالأولیاء معرفی می کند. نویسنده این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی می کوشد درباره معنای چند واژه و تعبیر که شفیعی کدکنی در تعلیقات بدان ها پرداخته است، توضیحات بیشتری ارائه کنند. ضرورت پژوهشْ اهمیتِ پرداختن به واژگان و تعبیرات به کاررفته در آثار عطار نیشابوری است که نتیجه آن، آسان کردنِ فهم متن برای مخاطبان خواهد بود. در این مقاله، واژگانی مانندِ «سکیل» و «پاشِش» و تعبیراتی مثل «صفراکردن»، «به سخن راست نهادن»، «راهِ کسی انجام گرفتن»، «بر یک خشت گشتن» و «سر ازسوی کسی افتادن» بررسی شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد مفاهیم سیّالِ واژگان زبان فارسی، کم کاربرد بودن برخی کلمات و تعبیرات، عدول از شکل کتابتیِ واژگان در نسخه اساس و همچنین خوگرشدن مصحّح با یک شکل یا یک مفهوم خاص از واژه یا تعبیر، از مهم ترین عواملی است که کاستی هایی در درک مفهوم واژگان و تعبیرات تذکر ه الأولیاء ایجاد کرده و موجب توضیحاتی نارسا درباره برخی عبارات شده است.
بررسی لحن پایدارانه تقابل عطار با صاحب منصبان دنیوی، در آینه منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
105 - 136
حوزه های تخصصی:
لحن، نحوه خواندن کلمات و جملات در قالب فضای متن است؛ منشأ آن باورهای فردی، جمعی و ویژگی های اخلاقی، روحی و روانی افراد است که با ویژگی های سبکی، فرم و ساختار شعر ترکیب می شود. عنصر لحن به عنوان یکی از مهم ترین عناصر فضاسازی و تاثیر بر مخاطب همواره مورد توجه بوده است؛ زیرا بیان کننده درونیات و عواطف نویسنده است و نویسنده باید بتواند طبق موضوع منتخب و به دور از تصنع، لحنی متناسب با نوشته خود را انتخاب کند. این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی، ضمن معرفی لحن، انواع و نحوه شکل گیری آن، در نظر دارد لحن کلی عطار در تقابل با مقامات دنیوی را در آینه منطق الطیر بررسی و گونه های مختلف آن را معرفی کند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که حکایت ها به سبب گفتگومحوری، از مهم ترین عرصه های بروز لحن هستند؛ همچنین لحن آثار مختلف، متفاوت است. ممکن است لحن در دل یک اثر، تغییراتی داشته باشد. شاعر در سرودن منطق الطیر (یکی از مهم ترین آثار منظوم عرفانی ) لحن های متفاوتی را خلق کرده است، لیکن به طور کلی لحن اعتراضی، به ویژه اعتراض علیه حکام و سلاطین در آثار عطار بیشتر از سایر الحان مطمح نظر است. عطار در برابر اصحاب قدرت از انواع لحن اعتراضی، واعظانه، تحذیری و... استفاده کرده است که هر کدام از الحان به تفکیک تشریح خواهد شد.
هویت واقعی عطار تونی
حوزه های تخصصی:
با وجود نقد و بحث های متعدد درباره منظومه های جعلی و منسوب به عطار نیشابوری (627ق)، هنوز هویت واقعی سرایندگان اصلی هیچ یک از آنها شناسایی نشده است. از میان این منظومه ها، دو منظومه مظهر العجائب و لسان الغیب سروده شاعری شیعی از قرن نهم هجری است که برای تمایز از عطار نیشابوری او را با نام عطار تونی می شناسیم. در این مقاله هویت واقعی او با توجه به دو نسخه خطی به دست آمده به خط او شناسایی شده است (کتابخانه ملی روسیه، ش IV.2.57؛ کتابخانه مؤسسه لغتنامه دهخدا، ش 6). نظام الدین احمد بن حسین بن محمد شاه غفاری تونی در سده نهم می زیست و نسب خود را به ابوذر غفاری می رساند. او در انجامه دو نسخه مذکور اطلاعات مهم و قابل توجهی درباره شرح حال خود به دست داده که جزئیات آنها در مقاله به دقت بررسی و ارزیابی شده است.غفاری به دلیل کتابت نسخه ای از مظهر العجائب که شامل تفضیل علی(ع) بر صحابه بود در 883ق در سمرقند محکوم به اعدام شد؛ ولی با وساطت خواجه عبیدالله احرار و شیخ الاسلام هرات از مرگ رهید. در این واقعه کتاب مظهر العجائب در مدرسه سلطان الغ بیگ در سمرقند سوزانده شد. بعد از این اتفاق از سمرقند به هرات رفت و در پی آن سفرهای متعددی کرد. به طوری که در 883ق در سمرقند، 884ق در هرات، 894ق در زاویه بسطامیه قاهره، 896ق در مراغه و تبریز و 899ق در کاشان بود. او در حله نقاره خانه ای برای مقام صاحب الزمان(ع) و در مراغه زاویه ای برای اقامت فقرا و مسافران به نام غفاریه ساخت و وقف کرد. این اطلاعات تنها اطلاعات قطعی و غیر قابل خدشه درباره زندگی غفاری است و به اشعار او در این خصوص در اغلب موارد نمی توان استناد کرد. چون انتساب منظومه مظهر العجائب به عطار باعث جدالهای پردامنه ای درباره مذهب عطار در دوره صفویه و حتی شک در انتساب تذکره الاولیاء به او شد، این جدال ها در ادامه گزارش شده است. در پایان مقاله هم سایر آثار منسوب به عطار دسته بندی و تاریخ احتمالی سرایش بعضی از آنها بررسی شده است.
معنویت و تعالی خود در حرفه مشاوره: یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
79 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد معنویت و تعالی خود در مشاوران بود. جامعه این پژوهش کیفی، شامل تمامی مشاوران استان یزد در سال 1398 بود. نمونه به شیوه هدفمند صرفاً در مشاورانی انتخاب شد که انگیزش شغلی بالا و فرسودگی پایینی داشتند. از 10 مشاور مصاحبه به عمل آمد و حجم نمونه بر اساس اشباع نظری در تحقیقات کیفی انتخاب شد. برای تحلیل داده ها از شیوه نظریه مبنایی، شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی، استفاده شد. نتایج نشان داد که ابعاد معنویت و تعالی خود در شغل مشاوران شامل 5 بعد شخصی، بین فردی، حرفه ای، نظام هستی و الهی است. بعد شخصی به این معنا بود که معنویت و تعالی مشاوران در شغلشان نمود داشت و زمینه را برای رشد شخصی مشاور و رضایت از شغل فراهم می کرد. بعد بین فردی اشاره به ارتباط مشاوران با مراجعان داشت و بیان می کرد که مشاور به واسطه فراتر رفتن از خود و نوع دوستی، موجبات رضایت مراجع را فراهم می آورد. بعد حرفه ای به این نکته اشاره داشت که مشاوران با وجود سختی ها و چالش های شغلی به دلیل نگاه معنوی از شغل خود لذت می بردند. بعد نظام هستی نشان دهنده اثرموج در مشاوران بود که به واسطه تعالی و معنویت آنان اتفاق افتاده و منجر به اثرگذاری در جامعه و سرنوشت افراد می شد. بعد الهی اشاره به حضور خداوند در شغل مشاوران و الگوگیری آن ها از اصول دینی داشت. بر اساس این یافته ها، می توان نتیجه گرفت که تعالی و معنویت در شغل موجب بالارفتن کیفیت زندگی مشاور چه در شغل و چه در زندگی شخصی می شود.
نقد اسطوره شناختی حکایت شیخ صنعان در منطق الطیر عطار نیشابوری بر مبنای نظریه مناسک گذار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
147 - 177
حوزه های تخصصی:
مناسک گذار به آیین هایی نظیر تولد، بلوغ، تشرّف، مرگ و... در جوامع کهن اطلاق می شود که ساختاری اسطوره ای دارند. نظریه پردازان مناسک گذار بر این باورند که ساختار اسطوره ای این مناسک از الگویی واحد پیروی می کند. هدف این پژوهش بررسی میزان مطابقت ساختار اسطوره ای مناسک گذار با سیر و سلوک صوفیانه شیخ صنعان در منطق الطیر عطار با روش تحلیلی توصیفی است. پژوهش حاضر با تأکید بر ماهیت آئینی تصوف، ضمن تأویل روان کاوانه هر یک از مراحل گذار عرفانی شیخ صنعان، نشان می دهد ساختار روایی حکایت با الگوی چهار مرحله ای نظریه مناسک گذار (گسست، بحران، جبران و پیوند دوباره) همخوانی دارد.
بازخوانیِ چهارده سخن از تذکره الأولیاء عطار با تکیه بر منابع عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
57 - 77
حوزه های تخصصی:
عطّار نیشابوری در تألیف تذکره الأولیاء، بیشتر از منابع عربی بهره برده است. بنابراین برای تصحیح و فهمِ بهتر این کتاب، توجّه به منابع عربی آن بسیار لازم است. در این پژوهش با تکیه بر عالمانه ترین تصحیحی که از تذکره الأولیاء به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی انجام گرفته است، به تحقیق در منابع عربی چهارده سخن از این کتاب پرداخته شده است. در این راستا دگرسانی های متن تذکره با اصلِ عربی اقوال، تبیین و درباب روایتِ صحیح بحث شده است. این دگرسانی ها یا حاصل بدخوانی/ فهم نادرست عطّار از منابع عربی هستند و یا اینکه اشکال به منابع مورد استفاده او و یا کاتبان نسخه های تذکره برمی گردد. روش کلی پژوهش حاضر، جستجو و تطبیق اقوال تذکره الأولیاء در منابع عربی متقدّم بر عطّار و کشف موارد اختلاف روایت تذکره و منابع عربی بوده است. در بررسی اقوالی که در تذکره الأولیاء تصحیف شده اند، نخست مورد اشکال مشخص شده و سپس با توجّه به منبع/منابعِ عربی مورد استفاده عطار درباره وجه صحیح بحث شده است. علاوه بر این در بیشترموارد، درباره اینکه از بین منابعی که محتملاً مورد استفاده عطار بوده اند، کدام یک را باید منبع اصلی دانست، نیز استدلال شده است. در یک مورد نیز به بحث درباره معنای اصطلاحیِ واژه ای در یکی از اقوال تذکره پرداخته شده است. نکته ای که بر آن تأکید می شود آن است که اشتباهات عطّار یا منابع او به هیچ وجه به معنی اشتباه مصحّحِ معتبرترین چاپ تذکره نمی باشد بلکه موارد یافت شده را می توان به عنوان تعلیقاتی بر چهارده قول تذکره الأولیاء محسوب داشت.
بررسی و نقد تصحیحِ تذکرهالأولیاء عطار به اهتمام محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تذکرهالأولیاء از مهم ترین منابع عرفانی فارسی در شرح احوال و سخنان مشایخ صوفیه است. عطار نیشابوری این اثر را با توجه به آثار تألیف شده پیش از خود مانند طبقات الصوفیه، حلیه الأولیاء، رساله قشیریه و کشف المحجوب هجویری نگاشته است. رینولد الن نیکلسون در بین سال های 1322 ق. (1905 م.) تا 1325 ق. (1907 م.) معتبرترین تصحیح انجام گرفته از این کتاب را انجام داده بود. پس از آن، شفیعی کدکنی در سال 1398 با انجام تصحیح دیگری از تذکرهالأولیاء، گرهِ مفهومی بسیاری از واژگان، ترکیبات و عبارات آن را گشود و مجال پژوهش های بعدی را درباره این کتاب فراهم آورد. با وجود این، به نظر می رسد در متن ارائه شده، کاستی هایی راه یافته است که البته در مقایسه با متن کتاب و دشواری های مفهومی آن، خطاهای آشکاری نیست. در این پژوهش، کوشش شده است با روش توصیفی تحلیلی، کاستی ها و نابسامانی های موجود در تصحیح تذکرهالأولیاء در هفت قالب کلیِ «کاستی های نسخه اساس»، «عدول از نسخه اساس»، «تصحیف»، «گزارش نادرست»، «بدخوانی»، «تعلیقات نارسا» و «سایر کاستی ها» مشخص شود. برای بررسی دقیق تر، از منابع کتابخانه ای مانندِ نسخه های خطی به کاررفته در تصحیح و گاهی نسخه های دیگر استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد کیفیّت تصحیح در بخش اول تذکرهالأولیاء، درخور مقایسه با بخش دوم نیست؛ البته اصلی ترین عامل این دوگانگی، تحریر دوگانه کتاب و تفاوت کتابت آن در نسخه های خطی است که گاهی با خطاهای مصحّح همراه شده و اشتباهاتی را به وجود آورده است.
درنگی در معنای چند واژه و تعبیر در تذکره الأولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انجام گرفتن تصحیحی جدید از هر کتاب به شرطِ رعایت اسلوب ها و معیارهای علمی مسیر را برای پژوهش های بعدی هموارتر می کند. خوشبختانه در سال های اخیر، تصحیح استاد شفیعی کدکنی از تذکره الأولیای عطار این امکان را برای پژوهشگران فراهم کرد تا به افق های جدیدی از این کتاب دست یابند. آشنایی مصحّح با اسلوب ها و معیارهای علمیِ فنّ تصحیح، توانمندی او در تأویل و تفسیرِ زبان بزرگان عرفان، انجام گرفتنِ تصحیح در بازه زمانی طولانی و نگارش تعلیقاتی ارزشمند ازجمله ویژگی هایی است که این تصحیح را معتبرترین کار انجام گرفته درباره تذکرهالأولیاء معرفی می کند. نویسنده این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی می کوشد درباره معنای چند واژه و تعبیر که شفیعی کدکنی در تعلیقات بدان ها پرداخته است، توضیحات بیشتری ارائه کنند. ضرورت پژوهشْ اهمیتِ پرداختن به واژگان و تعبیرات به کاررفته در آثار عطار نیشابوری است که نتیجه آن، آسان کردنِ فهم متن برای مخاطبان خواهد بود. در این مقاله، واژگانی مانندِ «سکیل» و «پاشِش» و تعبیراتی مثل «صفراکردن»، «به سخن راست نهادن»، «راهِ کسی انجام گرفتن»، «بر یک خشت گشتن» و «سر ازسوی کسی افتادن» بررسی شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد مفاهیم سیّالِ واژگان زبان فارسی، کم کاربرد بودن برخی کلمات و تعبیرات، عدول از شکل کتابتیِ واژگان در نسخه اساس و همچنین خوگرشدن مصحّح با یک شکل یا یک مفهوم خاص از واژه یا تعبیر، از مهم ترین عواملی است که کاستی هایی در درک مفهوم واژگان و تعبیرات تذکره الأولیاء ایجاد کرده و موجب توضیحاتی نارسا درباره برخی عبارات شده است.
ابلیس در شعر اقبال لاهوری و عطار نیشابوری
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۸
141 - 153
حوزه های تخصصی:
«ابلیس»، یکی از چهره های سرشناس تاریخ آفرینش است که در متون دینی و ادبی به ویژه ادبیات تعلیمی و عرفانی به او توجه شده است.
شاعران و عارفان نامداری چون احمد غزالی، عین القضاه، سنایی، عطار و مولانا، با نگرشی عارفانه، گناهش را توجیه نموده و آن را برخاسته از عشق توحیدی او به پروردگارش دانسته اند.
اقبال لاهوری، شاعر پارسی گو و فیلسوف آشتی جوی مسلمان، ابلیس را به گونه ای متفاوت در اشعارش مطرح نموده است.
در این مقاله، نگارنده به معرفی دو چهره ی متفاوت «ابلیس» در اشعار اقبال لاهوری و عطار نیشابوری پرداخته است.
بررسی و تحلیل کارکردهای اخلاقی تمثیل در اسرارنامه عطار نیشابوری
حوزه های تخصصی:
تمثیل یکی از شگردهای ادبی مؤثر در بازگویی و تشریح عمده ترین مسائل اخلاقی و تعلیمی است؛ زیرا با ساده کردن موضوعات پیچیده، قدرت درک و تحلیل مخاطب عامی افزایش می یابد. از آن جا که هدف اصلی شاعران اخلاق گرا از سرودن شعر، افزایش سطح معرفت و جهان بینی مردم است، از ابزارهایی چون تمثیل برای پیشبرد و تحقق اهداف تعلیمی مورد نظر خود استفاده می کنند. عطار نیشابوری در اسرارنامه، با تکیه بر این بخش از قابلیت های تمثیل، به تبیین و تشریح مسائل گوناگون اخلاقی، دینی و عرفانی پرداخته است. به این اعتبار، در مقاله حاضر، با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، کارکردهای اخلاقی تمثیل بررسی شده است. به نظر می رسد شاعر از رهگذر بهره مندی از شگرد مذکور به توضیح موضوعاتی چون: «دنیاستیزی؛ فنا شدن از خودِ انسانی؛ نفس ستیزی؛ توجه به عشق ورزی الهی و معنوی؛ پرهیر از آزمندی و مال دوستی؛ دوری گزینی از غفلت ورزی؛ نکوهش ظاهرپرستی؛ بی اعتباری عمر آدمی و تناسب میان ظرفیت های انسانی و هدف برگزیده» پرداخته است. شاعر برای جلوگیری از اختلال در فرآیند درک مخاطبان عام خود، از تمثیل های عمدتاً ساده و زودیاب استفاده کرده است. این تمثیل ها در عینیت بخشی به عمده ترین مسائل اخلاقی که غالباً انتزاعی و نامحسوس هستند، اثرگذار بوده است.
نشانه شناسی عنوان مثنوی های عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
272-245
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی علم مطالعه انواع نشانه ها، عوامل حاضر در فرایند تولید معنا و تعبیر آن ها و قواعد حاکم بر نشانه هاست. یکی از حوزه های نشانه شناسی، عنوان اثر است. عنوان در آثار عرفانی عطار از جمله منطق الطیر، مصیبت نامه، اسرارنامه و الهی نامه نشانه ای است که معناهای ضمنی فراوانی در بطن خود دارد. در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی، نشانه شناسی عنوان در آثار عطار، ویژگی های عنوان از لحاظ معنا و کارکردهای آن مورد بررسی قرار گرفت تا دلالت های ضمنی آن ها آشکار شود. هدف از این پژوهش کشف روش های به کاررفته در گزینش عنوان و نوع رابطه عنوان با متن و تحلیل نشانه های موجود در متن و نوع رابطه آن ها با عنوان است. یافته های پژوهش نشان دهنده به کارگیری دو روش بینامتنیت و نمادپردازی در گزینش عنوان است. بررسی نشانه شناسی متن اثر نیز نشان می دهد که عناوین به مثابه متنی موازی با متن اصلی قرار گرفته و در شخصیت پردازی و معرفی موضوع و محتوا وارد شده و با هدف معناافزایی و تکمیل معناهای متن حرکت کرده و به واسطه محور جانشینی به وسیله نشانه های موجود در متن تقویت شده است. بررسی نشانه ها در محور هم نشینی نشان می دهد که معناها در ارتباط با یکدیگر قرار گرفته و به تولید معناهای مورد نظر شاعر انجامیده است.
بررسی و تحلیل دشواری های اسرارنامه ی عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
175 - 200
حوزه های تخصصی:
اسرارنامه در کنار دیگر منظومه های عطار با اینکه در عرصه ی عرفان و معارف دینی رازهایی بسیار در خود دارد؛ اما در سایه ی سنگین منطق الطیر چندان که باید موردعنایت نبوده است؛ بااین حال از نگاه دقیق دو تن از استادان بزرگ ادب فارسی؛ مرحوم گوهرین و شفیعی، دور نمانده اند. این دو بزرگ، این متن را تصحیح کرده و شرحی نیز بر آن افزوده اند. هر دو شرح به ویژه شرح شفیعی با اینکه بی تردید حاوی نکات بسیار ارزشمندی هستند و گره از بسیاری از دشواری ها و ابهامات می گشایند؛ اما با کاستی هایی نیز همراهند. این کاستی ها: 1. گاه برخاسته از تفسیر نادرست برخی گره های زبانی یا مفهومی است (30 % موارد)؛ 2. گاه ناشی از غفلت از نکات و گره های شایسته ی توجه است (55 % موارد)؛ 3. و در مواردی حاصل توضیحات کم و ناقص ابیاتی است که نیاز به شرح و توضیح بیشتر دارند (15 % موارد). در این مقاله کوشش شده است تا پاره ای از این کاستی ها موردتأمل دوباره قرار گیرند و در کنار ارائه ی نظر دو استاد، دیدگاه نویسندگان این مقاله همراه مستندات و شواهدی از عطار و دیگران پیشنهاد شود.
بررسی انتقادی تصحیح تذکره الاولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
چاپ و انتشار تصحیح تذکره الاولیاء عطار نیشابوری که از امّهات متون نثر فارسی به شمار می رود در سال 1398 به همّت دکتر محمّدرضا شفیعی کدکنی به انجام رسید. از اوّلین تصحیح انتقادی تذکره الاولیاء توسّط رینولد الین نیکلسون بیش از یک قرن می گذرد؛ امّا تصحیح تازه ای که صورت گرفته از بسیاری جهات بر تصحیح سایرین برتری دارد؛ زیرا که مصحّح از طریق مقابله با نسخ خطی متعدد و فراهم کردن چاپی انتقادی تا حدّ زیادی متن نزدیک به زبانِ عطار ارائه داده است. در کنار این باید از تعلیقات سودمند، مقدّمه مفصّل، به دست دادنِ مآخذ اصلی سخن مشایخ در تذکره و فرهنگواره های آن یاد کرد. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن اشاره به محاسن و مزایای تصحیح جدید تذکره، برخی کاستی ها و اشتباهات واردشده در متنِ کتاب را برشمارد. از جمله این کاستی ها می توان به غلط های مطبعی، ارج اعات ناقص و یا اشتباه، دوگانگی در روش تصحیح متن، آشفتگی های ساختاری و محتوایی اشاره کرد.