مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
عطار نیشابوری
حوزه های تخصصی:
اقتباس دراماتیک از متون کهن فارسی از دغدغه های درام-نویسان بوده است. منطق الطیر عطار از جمله منابع ادبی مورد علاقه نمایشنامه نویسان ایرانی است. ضعف مشترک چنین اقتباس هایی فقدان شخصیت پردازی و کنش دراماتیک است. این ضعف به دلیل عدم انطباق متون کهن ایرانی با اسلوب های داستان گویی غربی است.
نظریه ادبی گرماس، نظریه پرداز ادبی درباره شخصیت به سبب بررسی کنش براساس سه فعل خواستن، دانستن و توانستن این توانایی را به درام نویس می دهد تا شخصیتی کنشگر خلق کند.
با انتخاب شخصیت های زن در منطق الطیر و تطبیق آن با نظریه کنشی گرماس، الگویی هدفمند و عملی برای کمک به دارم نویس در خلق شخصیتی کنشگر بدست آمده است. ملاک انتخاب شخصیت ها برای بررسی، وجود سه مولفه خواستن، دانستن و توانستن بوده است که شرایط شخصیت مرکزی شدن زنان منظق الطیر را فراهم می کند.
براساس نتایج بدست آمده، به طور برجسته حکایت «شیخ صنعان و دختر ترسا» و چند حکایت دیگر را می توان به عنوان یک داستان با ساختار کلاسیک و خطی معرفی کرد که واجد قابلیت شخصیت پردازی دراماتیک می باشند.
واژگان کلیدی: عطار نیشابوری، منطق الطیر، شخصیت های زن، الگوی کنشگری گرماس.
تحلیل اشعار نسیمی شروانی در مقایسه با اشعار عطار نیشابوری در باب توحید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله توحید و بحث وحدت از مهم ترین مباحث ادبیات عرفانی فارسی است. در گذشته عرفان اسلامی، عارفان شاعر، از وحدت به زبان نظم سخن می گفتند. نسیمی شروانی از خلفای فضل الله حروفی از شاعران آذری زبانی است که به فارسی و عربی نیز شعر می سروده است. اشعار فراوانی در مبحث توحید عرفانی و شهود وحدت در کثرت از او در دست است که برخی در ظاهر مشعر به انسان خدایی است. در افق وحدت است که سالک همه جا حتی در وجود خود، خدا را می بیند. شهود وحدت در مسیر عرفان عملی، در عرفان نظری وحدت وجود را نتیجه می دهد. مشکل بودن تعبیر از شهودهای عرفانی ، عارفان را بر آن داشت تا از زبان نظم برای بیان مشاهدات خود استفاده کنند. گزارش عطار از شهود وحدت و تحلیل آنان از وحدت وجود در مقایسه با اشعار عمادالدین نسیمی شروانی نشان می دهد همان حقایقی را که آنان در باب وحدت در قالب های شعری بیان نموده اند ، نسیمی نیز در قالب غزل و ترجیع بند و غیره به شیوائی تمام بیان کرده است. برخی از اشعار نسیمی که در ظاهر به انسان خدایی اشعار دارد را می توان شطحیاتی دانست که در اثنای سلوک از سالک سرمی زند و گویای حال سکر و مقام فنای وی می باشد.
معنای زندگی در مصیبت نامة عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنای زندگی یکی از مسائل مشترک میان انسان گذشته و معاصر است و هر یک با نگاه خاص خود به این مقوله نگریسته اند. تحلیل نوع بینش انسان گذشته در این خصوص به ویژه که بهره ور از جهان نگری عرفانی باشد برای انسان معاصر قابل تأمل است. شاید چنین به نظر آید که این نوع نگرش، توجه چندانی به زندگیِ این جهانی نداشته باشد، اما این پژوهش با تکیه بر مصیبت نامه نشان خواهد داد که عطار، معنایابی را جزء سرشت آدمی می داند. او زندگیِ معنادار را با دردمندی، جستجوگری، خدا، عشق و توجه به کیفیت زندگی و نه کمیت آن، درپیوند می داند. از آن جا که این امور، به نوعی از زمینه و نتیجة معنوی و روحانی برخوردار است، دیدگاه عطار را به نظریة فراطبیعت گرایان نزدیک می نماید. وی ماهیت/کارکرد زندگی و نوع رویارویی آدمی را با آن، در قالب ایماژهایی چون بازی، دوزخ، زندان، شورستان، بیغولة دیوان، بازار/پل/کشتزار، باد/برق و سرمایه نشان می دهد و از خلال آن ها بیان می کند که زندگیِ این جهانی، هدف نهایی و اصلی نیست، بلکه ابزاری است برای رسیدن به زندگی آن جهانی.
نقد و بررسی درس نامه های منطق الطّیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی منطق الطیر سه دهه است که با توجه به سرفصل مصوب سال 1366 در دورة کارشناسی زبان و ادبیات فارسی تدریس می شود و علیرغم تصریح تنظیم کنندگان سرفصل در خصوص تدریس کلّ متن، گزیده های متعددی از این متن منتشر شده و به عنوان درسنامه در قالب این درس ارائه می شود. این مقاله پس از نگاهی به این سرفصل و مقایسة آن با سرفصل تازه مصوب سال 1391، نگاهی دارد به مهم ترین متون مصحح و گزیدة منطق الطیر که بویژه به عنوان درسنامه بیشتر طرف توجه مخاطبان بوده است و آنها را از منظر کیفیت مقدمات، کم و کیف متن های انتخابی، کیفیت تصحیح، کم و کیف توضیحات و نهایتاً از منظر ضمایم و فهرست ها نقد و بررسی می کند و پس از بیان نقاط قوت و ضعف هر یک، نشان می دهد که چگونه کم توجهی یا بی توجهی به مسائل پایه ای تصحیح (اعم از نسخه شناسی و شناخت زبان و بیان شاعر) موجب ورود بسیاری بدفهمی ها به درسنامه ها شده است و نهایتاً در یک دهه اخیر پس از ارائة منطق الطیرهای چاپ انتشارات سخن و سمت، این بدفهمی ها برطرف و درسنامه های مناسبی برای این متن ارائه شده است.
بررسی و مقایسه جنبه های تعلیمی دو مفهوم انصاف و عشق در تذکره الاولیا و منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تردید نیست که بخش قابل توجهی از آثار عرفانی با اهداف تعلیمی شکل گرفته اند و پدیدآورندگان این آثار، هریک از منظری خاص به عرفان و مباحث پیرامون آن نگریسته اند. بعضی با به کاربستن زبانی دشوار تنها خواص را مخاطب خویش قرار داده اند و برخی دیگر با به کارگیری زبانی ساده و روشن، گستره مخاطبان خویش را وسعت داده اند. عطار نیشابوری در زمره شاعران و نویسندگانی قرار دارد که روش دوم را برای انتقال اندیشه های خویش برگزیدند. اگرچه آثار بسیاری را به وی نسبت داده اند اما مجموع آثار قطعی او از هفت اثر فراتر نمی رود. به کارگیری تمثیل و حکایات متعدد، شیوه مورد علاقه عطار است؛ از این رو بدون شک می توان در میان مثنوی های وی و تذکره الاولیا که مبتنی بر حکایات است، مفاهیم و حکایات مشترکی را مشاهده نمود. از میان آثار عطار، دو اثر تذکره الاولیا و منطق الطیر را مبنای پژوهش کنونی خویش قرار دادیم تا به بررسی حکایات مشترک این دو اثر با محوریت دو مفهوم «تعلیم انصاف» و «تفاوت عشق ظاهری و حقیقی» بپردازیم. هدف آن است که شیوه عطار در بیان مفاهیم ذکر شده، در دو اثر متفاوت مورد مقایسه قرار گیرد و دامنه تغییرات اعمال شده از سوی وی مشخص گردد تا دریابیم کدام یک از شیوه های به کارگرفته شده در بیان حکایات، از قدرت تأثیرگذاری بیشتری برخوردار است. عطار در گزینش شیوه بیان خود، اقتضای ساختار اثر و اهدافی که به دنبال تحقق آن است را در نظر داشته و برای تعلیم یک مفهوم، آگاهانه شیوه بیان خود را دگرگون ساخته است.
تحلیل منطق الطیر و مصیبت نامه ی عطار نیشابوری بر اساس نظریه ی سازنده گرایی ویگوتسکی و برونر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازنده گرایی به عنوان نظریه ای نوین در حوزه ی فلسفه ی تعلیم و یادگیری، قابلیت تحلیل و بررسی متن های تعلیمی و عرفانی را داراست. طبق این نظریه، انسان ها در درک و یادگیری مفاهیم و واقعیت ها به نحو بارزی سهیم هستند. بنابر این دیدگاه، انسان ها درک و فهم و دانش تازه ی خود را از راه تعاملِ بین آنچه از قبل می دانند، با اندیشه ها، رویدادها و فعالیت هایی که با آن ها روبرو می شوند، می سازند. در این مقاله، تلاش شده است، دو منظومه ی منطق الطیر و مصیبت نامه ی عطار نیشابوری، بر اساس شیوه های سازنده ی تعالیم عرفانی، ضمن تمرکز بر تعالیم راهنما بررسی شود. مهم ترین نتایج برآمده از این پژوهش، حاکی از انطباق بارز مؤلفه های این نظریه در این دو منظومه است که در آن دو، عطار در رابطه ی تربیتی مراد و مرید در پی تبیین فرایند سلوک عارفانه با رهبری مراد و رسیدن به یک دگردیسی شخصیتی است. همچنین انگیزش درونی سالکان، فعال بودن و مشارکت بحث گروهی، در مسیر سفر قرار گرفتن و شناخت موقعیتی، فرآیند تسهیل و روش های یادگیری اکتشافی ، از بارزترین مؤلفه هایی است که در این آثار قابل درک و دریافت است.
آنیمای معشوق در غزل های عطار بر پایه نقد کهن الگویی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کهنالگوی آنیما، یکی از اصطلاحات بنیادی در روانشناسی یونگ است که در ناخودآگاه فردی و جمعی نوع بشر جای گرفته و تجسم تمامی گرایشهای زنانه در روح مردبه شمار میرود. یکی از نمودگاههای اصلی ناخودآگاه بشری و به تبع آن، آنیما، هنر و ادبیات است. در شعر کهن فارسی، به ویژه غزلهای عطار، این کهننمونه بیشتر در قالب معشوق جلوهگر شده است که در تحقیق حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی میگردد. نقد کهنالگویی غزلهای عطار منجر به کشف ماهیت، ویژگی و نقش اسطورهها در جهانبینی شاعرانه او میشود. آنیما در غزلهای شاعر، روساختی جسمانی و ژرفساختی معنوی دارد و به نوعی ازلی و ابدی و متعلق به همه انسانهاست . معشوقی که عطار در نظر دارد، همسو با دیدگاه یونگ ،غالباً در خواب و رؤیا ظاهر میشود و بیداری مانع تداوم این دیدار است. آنیما در نگاه شاعر، دو وجه دارد: مثبت که عامل اصلی کمال آدمی و منفی که مایه نابودی اوست. عطار برای تبیین هرچه بهتر معشوق مورد نظر خود از تصاویر کهننمونهای متعددی همچون «درخت، پرنده، پری، ماه، خورشید و بت )صنم(» بهره گرفته است.
رباعی روایی در مختارنامه عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
57 - 82
حوزه های تخصصی:
بیشترین حجم روایت های عرفانی در ادبیات فارسی به مثنوی اختصاص دارد که سبب شده از توانش قالب های روایی دیگر و تمایل عرفا به قصه گویی در آن قالب ها غفلت شود. همین امر نشانه ضرورت پژوهش های جدید است که توانش قالب های دیگر شعری و ویژگی های هریک از این قالب ها را بررسی کند. یکی از کارکردهای مهم قصه گویی نزد صوفیه، بیان تجربه های روحی در قالب روایتی کوتاه است. عرفای قصه گو برای انتقال تجارب شهودی خود که فشردگی و برق آسایی از خصیصه های وحدانی آن است، در پی قالبی شعری اند که روایت متراکم شهودشان را در نهایت ایجاز و به صورتی یکپارچه بازنمایی کند. رباعی، یکی از کهن ترین قالب های ادب فارسی، با توجه به ویژگی های ساختاری اش، علاوه بر نمایاندن وحدت و یکپارچگی، گذرابودن تجارب روحانی عرفای رباعی سرا را نشان می دهد. در این پژوهش، که به روش توصیفی تحلیلی و از منظر حضور عناصر روایی بر مختارنامه عطار نوشته شده، دریافتیم در 261 رباعی روایی مختارنامه (از مجموع 2279 رباعی)، بیش از قالب های قصه گویی دیگر، وحدانیت تجارب عرفانی راوی، در فشرده ترین شکل و با درهم تنیدگی و جدایی ناپذیری فرم و محتوا نمایش داده شده است. شخصیت های اصلی رباعی های روایی، عاشق (عارف) و معشوق است و از آنجا که روایت در ناخودآگاه عارف رخ می دهد، مکان و زمان غالباً مبهم و کلی بیان می شود. عطار، در رباعی روایی، با بهره گیری از تخیل و شاعرانگی، میان تجربه و تعبیر عرفانی ارتباط برقرار کرده است و صورت خام روایت تجربه خود (داستان) را به صورت هنری آن (پیرنگ) بدل می کند.
نقد انگاره بی بهرگی فرشته از عشق در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
133 - 162
حوزه های تخصصی:
معنای انگاره فرشته در اندیشه حافظ، در تطبیق اثر با سایر متون صوفیه، دستخوش تحولی جدی شده است. غالب حافظ پژوهان بر این باورند که حافظ عشق را همان بار امانت الهی تلقی می کند که منحصراً به انسان سپرده شده است و در مقابل، فرشتگان را از عشق بی نصیب می داند. با وجود این، مقایسه نشانگان موجود در شعر حافظ، با صورت بندی های مفهومی موجود در تألیفات سایر صوفیه، صحت این گزاره را مورد تردید قرار می دهد. ادعای حافظ مبنی بر بی بهرگی فرشتگان از عشق، از آنجا که با رویکرد کلی عرفای اسلامی یعنی سیطره عام عشق در جهان خلقت تضاد دارد، شایسته بازنگری است. به نظر می رسد که حافظ در این میانه بیش از همه از عطار نیشابوری تأثیر پذیرفته و با وجود اعتقاد به سیطره عام عشق در جهان خلقت، نقطه کمال عشق را که همان دَرد عشق است، مخصوص انسان می داند. این در حالی است که حافظ پژوهان عمدتاً این دیدگاه حافظ را به گونه دیگری تفسیر کرده اند. در خلال این تفاسیر، بسیاری از مفاهیم و مضامین شعر حافظ از دسترس فهم مخاطب خارج خواهد شد. این مقاله با تبیین یکی از استعاره های بنیادین موجود در متون تصوف، یعنی «دُردی دَرد»، و مقایسه گزاره های مرتبط با آن در شعر حافظ و سایر تألیفات اهل تصوف به بازخوانی انگاره فرشته و بهره آنان از عشق در متن اندیشه حافظ می پردازد.
مصادیق ریاضت حقیقی (مشروع) در جهان بینی عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
119 - 151
حوزه های تخصصی:
ریاضت شرعی، اهتمام ورزیدن بیشتر به ورع، پرهیزکاری و رسیدن به عبودیّت واقعی است. ریاضت در عرفان اسلامی هرگز از چهارچوب شریعت خارج نمی شود. بررسی ریاضت از دیدگاه عطار به عنوان یکی از سه قلّه بلند ادبیات عرفانی، برای مشخص کردن چهارچوب و حدود ریاضت شرعی در عرفان، حائز اهمیت است. هدف پژوهش این است که به روش تحلیلی، نمایه های ریاضت حقیقی و مشروع را در مثنوی های عطار نیشابوری بیان کند. عطار در مثنوی های خود به چله نشینی، شب زنده داری، سکوت، چالاکی، صبر و اسیر کردن شهوت به عنوان جلوه های مهم ریاضت تأکید می کند و آن ها را بهترین راه برای پیوستن به حقّ می داند. یادکرد بسیار از طرق مختلف ریاضت در مثنوی های عطار، نتیجه مستقیم پریشانی اوضاع سیاسی و اجتماعی روزگار وی است. بسامد ریاضت های جسمانی در مثنوی های عطار بیشتر است؛ زیرا این نوع ریاضت ها مقدمه و ابزاری برای تزکیه نفس به شمار می رود. ریاضت حقیقی یا جهاد اکبر از نظر او غلبه بر خواسته های نفس امّاره است. به عقیده شیخ، آن زمان که سالک به کمک ریاضت، وجود خود را شکست، نور ذات احدیّت تمامی اجزای وجودش را فرا می گیرد و قوت های نفسانی وی در نور حقّ، مستهلک و ناچیز می گردد .
تجلیّات عرفانی مبارزه با نفس در مثنوی های عطار (منطق الطیر، الهی نامه، اسرارنامه و مصیبت نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه منظومه های عاشقانه «رابعه و بکتاش» عطار و «سلامان و ابسال» جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه تمثیلی «رابعه و بکتاش» از الهی نامه عطار نیشابوری، با درون مایه عرفانی در 421 بیت با مضامین عشق عذری سروده شده است. رابعه با اینکه شاهزاده است، عاشق بکتاش (غلام برادرش حارث) می شود. منظومه «سلامان و ابسال» نیز در 10860 بیت از هفت اورنگ جامی، داستان تمثیلی شرح دلدادگی ابسال (دایه) به سلامان است. در هر دو داستان، دختران شروع کننده عشق اند. «رابعه» عاشق «بکتاش» و «ابسال» عاشق «سلامان» و عشقشان نسبت به معشوق پایدار و پاک است. هر دو شخصیت از خاندان سلطنتی هستند؛ پدر رابعه، شاه بلخ و پدر سلامان، شاه یونان است و هر دو از درون خانواده به زندگی خود پایان می دهند. «رابعه» توسط برادرش از بین می رود و «ابسال» خود را در آتش می سوزاند. این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیل محتوا انجام شد، نشان می دهد که مهارت سرایندگان این دو منظومه در توصیف دقیق عشق و همچنین منش شخصیت ها، مخاطب را تا پایان داستان تحت تأثیر قرار می دهد و با وجود رمزآلود بودن هر دو حکایت، عشقی جذاب و پایدار در سیر داستان روایت می شود. مسأله اصلی این پژوهش مقایسه منظومه های عاشقانه «رابعه و بکتاش» عطار و «سلامان و ابسال» جامی و بیان تفاوت ها و همانندی های دو منظومه، تبیین و توصیف دقیق عشق و همچنین منش شخصیت ها و تأثیر آن بر مخاطب است و اینکه فضای عاشقانه داستان چگونه در پیشبُرد روند داستان مؤثر بوده است؟
تحلیل روان شناختی داستان سیمرغ از منطق الطیر عطار نیشابوری براساس نظریه آبراهام مازلو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی ادبیات عرفانی فرهنگ مان و تطبیق آن با نظریات نوین روان شناسی از موضوعات جالبی است که اخیراً بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از این موضوعات شباهت عرفان و مراحل آن با نظریه های روان شناسان انسان گرا است. از این روی هدف این مقاله بررسی داستان سیمرغ از منطق الطیر عطار نیشابوری به عنوان یکی از نمونه های ادبیات عرفانی با نظریه سلسله مراتب نیازهای آبراهام مازلو است. سلسله مراتب نیازهای مازلو به ترتیب شامل پنج نیاز فیزیولوژیک، نیاز به ایمنی، نیاز به محبت و تعلق پذیری، نیاز به احترام و نیاز به خودشکوفایی می شود. روش مطالعه به صورت تحلیل مفهومی و معنای مکالمات موجود بر اساس نظریه ذکر شده، است. بنابراین مجموعه استدلال های موجود در داستان تمثیلی سیمرغ با مراحل نیازهای مازلو تطبیق یافته و به صورت مفهومی و محتوایی مورد بررسی قرار گرفتند. از نتایج تطبیق های به عمل آمده می توان نتیجه گرفت که استدلال های تمثیلی پرندگان در هر طبقه به تدریج و با پیشروی در طی داستان با نیازهای مطرح شده در نظریه مازلو تاحدودی همخوانی دارند. علاوه براین به موازات پیش رفتن در داستان نیازهای سطح بالاتری مطرح شده است. اگرچه محتوا متفاوت است اما فرایندها مشابه به نظر می آیند. علاوه بر کلیات، موارد متعددی از جزئیات آنها نیز با همدیگر همخوانی دارند. بنایراین می توان گفت که نظریه مازلو می تواند قالب مفهومی مناسبی برای درک داستان سیمرغ در نظر گرفت.
خدای وحدت وجودی و تصاویر برآمده از آن در آثار منظوم عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
19 - 42
حوزه های تخصصی:
اندیشه وحدت وجود یکی از اندیشه های غالب در عرفان است. عطار نیشابوری نیز به عنوان یکی از نمایندگان عرفان اسلامی، طبیعتاً از اندیشه وحدت وجود متاثر بوده است. بسیاری از تصاویری که عطار نیشابوری از خداوند و رابطه او با انسان و طبیعت عرضه کرده در چارچوب اندیشه وحدت وجود جای می گیرد. این مقاله در پی آن است تا پر بسامدترینِ این تصاویر را در آثار منظوم عطار بررسی و تحلیل کند. همچنین از آنجا که از اندیشه وحدت وجود، سه قرائت (یعنی عینیت، متافیزیک سطوح و تجلی) موجود است کوشش شد تا رابطه این قرائت های سه گانه از وحدت وجود با تصاویر مذکور سنجیده شود تا نشان داده شود عطار احتمالا به کدام یک از قرائت های سه گانه از وحدت وجود گرایش داشته است. در نتیجه این پژوهش روشن شد که چهار تصویر « آشکارِ نهان »، « بحر» ، « خورشید » و « سیمرغ » بیشترین بسامد را در بین تصاویر وحدت وجودی از خدا در آثار منظوم عطار دارد . در هر تصویر به « رابطه خدا و جهان و انسان » ، « خدای درون » ، « راه وصال » و « تجربه عرفانی » پرداخته شد. در همه تصاویر جهان و انسان جزوی از خدا و وابسته گریز ناپذیر آن دانسته شده است. تمنای انسان برای رسیدن به گونه ای در او تعبیه شده است. این تصاویر زمانی که خصلت تجربی می یابند و حاصل مکاشفات عرفانی هستند غالباً صورتی متناقض نما پیدا می کنند.
بررسی تطبیقی مضامین نوستالژی عرفانی در شعر محمدعلی شمس الدین و عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
253-275
حوزه های تخصصی:
تأثیر ادبیات عرفانی فارسی بر ادبیات عربی بسیار درخور توجه است. محمّدعلی شمس الدین از شاعران معاصر عرب است که تحت تأثیر اندیشه های عرفانی عطار نیشابوری قرار گرفته و از مضامین ارزشمند عرفانی او در اشعارش بسیار بهره برده است. این پژوهش با تکیه بر روشی تحلیلی تطبیقی می کوشد تا مضامین نوستالژی عرفانی دو شاعر را بررسی کند. دوری از وطن اصلی و دوری از معشوق حقیقی، مضمون نوستالژی دو شاعر است. نتایج این مقاله بیانگر آن است که شمس الدین، مانند عطار، غربت عرفانی برخاسته از فراق محبوب حقیقی و دوری از وطن اصلی را دریافته است. هر دو شاعر به وطن اصلی خود عشق می ورزند و آن را آرمان شهری می دانند که از آن دور مانده اند و در هجران معشوق حقیقی خود، زبان به شکوه می گشایند. در اشعار این دو شاعر، لیلی به نمادی از معشوق حقیقی تبدیل می شود و هر دو، خواهان فنا و بقا در معشوق واقعی اند. البته شمس الدین به سبب آشنایی با جریان های شعری غربی، از توجه به وطن مادی و معشوق های زمینی خود نیز غافل نیست و در اشعارش بسیار از آنها یاد می کند.
مقایسه مراحل سیر و سلوک و سفر عرفانی در آثار عطار و امام خمینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶
61 - 78
حوزه های تخصصی:
عارفان دردوره های زمانی مختلف در باب چگونگی سلوک، سخن گفته اند. معروف ترین وادی های عرفانی به هفت وادی عطارشهرت دارد که تاامروز هم برعرفان وعارفان تأثیرفراوانی داشته است. نگارنده این مقاله به بررسی تطبیقی دیدگاه های عطار نیشابوری و امام خمینی، در باب سفر و مراحل سیر و سلوک پرداخته است. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی، مراحل سیر و سلوک و سفر عرفانی در آثار و سروده های عطار و امام خمینی مقایسه و بررسی شده و مفاهیم، الفاظ مشترک و متباین در این دو، مشخص گردیده است. هر دو عارف برای مراحل سیر و سلوک مراتبی قائل هستند؛ گرچه در باب شرح و تبیین آن اختلاف نظرهایی بین آن ها دیده می شود. نکته ی مهم این است که هر دو عارف در جهت هدف مشترکی کوشیده اند و آن بیان عرفان به زبانی درخور فهم مردم عادی است؛ زیرا به زعم هر دو عارف، عرفان ضرورت حیات انسان در تمام اعصار است و قدم گذاردن در این وادی تمامی جوانب حیات انسان را در برمی گیرد، لذا باید آن را از دشواری ها و پیچیدگی های خاص علمی مبرا ساخت تا بتواند کل جامعه بشری را فراگیرد.
مقایسه مراحل سیر و سلوک و سفر عرفانی در آثار عطار و امام خمینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
61 - 78
حوزه های تخصصی:
عارفان دردوره های زمانی مختلف در باب چگونگی سلوک، سخن گفته اند. معروف ترین وادی های عرفانی به هفت وادی عطارشهرت دارد که تاامروز هم برعرفان وعارفان تأثیرفراوانی داشته است. نگارنده این مقاله به بررسی تطبیقی دیدگاه های عطار نیشابوری و امام خمینی، در باب سفر و مراحل سیر و سلوک پرداخته است. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی، مراحل سیر و سلوک و سفر عرفانی در آثار و سروده های عطار و امام خمینی مقایسه و بررسی شده و مفاهیم، الفاظ مشترک و متباین در این دو، مشخص گردیده است. هر دو عارف برای مراحل سیر و سلوک مراتبی قائل هستند؛ گرچه در باب شرح و تبیین آن اختلاف نظرهایی بین آن ها دیده می شود. نکته ی مهم این است که هر دو عارف در جهت هدف مشترکی کوشیده اند و آن بیان عرفان به زبانی درخور فهم مردم عادی است؛ زیرا به زعم هر دو عارف، عرفان ضرورت حیات انسان در تمام اعصار است و قدم گذاردن در این وادی تمامی جوانب حیات انسان را در برمی گیرد، لذا باید آن را از دشواری ها و پیچیدگی های خاص علمی مبرا ساخت تا بتواند کل جامعه بشری را فراگیرد.
بررسی مضمون زهد در اشعار ابوالعتاهیه و عطار نیشابوری
منبع:
شفای دل سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
77 - 100
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بحث پیرامون «مفهوم زهد در اشعار ابوالعتاهیه و عطار نیشابوری» می پردازد. ابوالعتاهیه از برجسته ترین شاعران منحصر به فرد عرب در زمینه زهد است، وی نقش مهمی در تکوین زهدیات فارسی دارد. در ادبیات فارسی نیز عطار نیشابوری از شاخص ترین چهره های زهد و عرفان است که در سراسر دیوان او مفهوم زهد موج می زند. این مقاله بر اساس شیوه توصیفی –تحلیلی قصد دارد تا پس از اشاره مختصری به زیست نامه های این دو شاعر علل گرایش به زهد و میزان تأثیر و تأثر احتمالی آنان را از یکدیگر مورد بررسی قرار داده و وجوه مشابهت ومغایرت مفاهیم و موضوعات زهدی این دو شاعر و نیز تقریب اندیشه های اسلامی و سبک و اسلوب این دو را مورد بررسی تطبیقی قرار دهد. تأثیر فرهنگ اسلامی به ویژه قرآن و حدیث هم در محتوا و هم در صور بلاغی زهدیات این دو شاعر نمود بارزی دارد. زهدیات ابوالعتاهیه حاوی درون مایه های دینی خاصی است که بر شعر زهد فارسی تأثیری شگرف داشته است. این درون مایه های دینی عمدتاً ناظر به مرگ و ظلم و دگرگونی روزگار و رنج های فردی و اجتماعی و دنیا طلبی هستند.
بررسی مینی مالیسم و مؤلّفه های آن در تذکره الاولیاء عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مینی مالیسم یا کمینه گراییگونه ای نو در داستان است که بر حذف عناصر غیرضروری و ایجاز بیش از حد تأکید دارد و همین عامل، سبب سادگی و دوری از پیچیدگی در داستان ها می شود. اگرچه این گونه در ادب غرب پدیده ای نوظهور است، ولی نمونه های آن در آثار کهن ایرانی به وفور یافت می شود. تذکره الاولیاء عطار نیشابوری شاعر قرن هفتم هجری از این دسته از آثار است. برهمین مبنا نگارنده پژوهش حاضر برآن است با بررسی مینی مالیسم در اثر یاد شده، میزان مؤلّفه های آن را تحلیل نمایند. برای رسیدن به این منظور، پس از بررسی کتاب تذکره الاولیا و استخراج حکایات و داستان های کوتاه مینی مالیستی، ویژگی های مختلف آن بررسی و تحلیل شد. این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای و بر مبنای توصیف و تحلیل انجام گرفته، این نتایج را در برداشته که حکایت های کوتاه تذکره الاولیاء با توجه به برخورداری از حجم کم، سادگی زبان، پیرنگ ساده، گفتگو، شخصیّت های محدود و محدودیت صحنه پردازی در زمره داستان های مینی مالیستی قرار می گیرد و عطار در این زمینه بسیار موفّق و الگویی برای دیگر نویسندگان بوده است.
از وحدتِ عددی تا وحدتِ احدی تحلیل دیدگاهِ عطار نیشابوری در بابِ حقیقتِ توحید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین اصلِ کلامی، فلسفی و عرفانیِ موردِ اجماعِ قاطبه ی مسلمانان و جمله ی پیروانِ ادیانِ ابراهیمی، اصلِ توحید است که بی گمان، باور به این اصلِ خدشه ناپذیر، محصولِ حقیقتِ وحدت است که بر سراسرِ هستی، حکمرانی می کند؛ لکن این مسأله را نمی توان نادیده گرفت که حصولِ معرفتِ تامّ نسبت به این قاعده ی متقن و بنیانِ مستحکم، امری به مراتب، صعب الوصول و دیریاب است و به گواهیِ عقل و نقل، تنها، بهره ی اوحدیِّ از اولیای الهی گشته است؛ و به بیانِ دقیق تر و مطابق با فرموده ی عرفای شامخِ ممالکِ اسلامی و مناطقِ ایمانی، وجهِ اتمّ و صورتِ اصحِّ توحید، در یدِ اختیار و حدِّ اقتدارِ انسانِ کاملِ اکمل، یعنی جنابِ ختمی مرتبت است. به باورِ اندیشمندانِ اسلامی، شناختِ مرزِ میانِ وحدتِ احدی با وحدتِ عددی، از عهده ی غالبِ آحادِ بشر خارج است؛ و آن چه که اربابِ معرفت از آن با عنوانِ فناء فی الله یاد می کنند، در واقعِ امر، استغراق در اقیانوسِ ناپیداکرانِ وحدتِ احدی است؛ وحدتی که خدای واحدش، به هیچ وجهِ من الوجوه، قبولِ ثانی نمی کند. مقاله ی حاضر، عهده دارِ بررسیِ موضوعِ مذکور در آثارِ فریدالدین محمّد عطار نیشابوری است.