مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
جایگاه زن
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
45 - 64
حوزه های تخصصی:
با آن که جایگاه زن در ادبیات نمایشی مقاومت، همواره از طرف پژوهشگران و نقادان این جریان تئاتر در کشور، مورد نقد واقع شده؛ اما تاکنون هیچ تغییری در رویکرد نویسندگان و یا سیاست گذاری مشخص صورت نگرفته است. گویی پژوهشگران و نویسندگان با وجود یافتن مشکل، در مرحله مقابله با آن و عوض کردن شرایط با سردرگمی مواجه شده اند. علت اصلی، ناآگاهی از ماهیت جریان مردسالاری است که قوانین بیان نشده و غیر قابل تغییر را به صورت الواح دست نیافتنی بر ادبیات نمایشی دیکته می کند.
این مقاله در پی کشف قوانین مردسالاری حاکم بر جریان و اثبات آن ها با هدف تبیین دقیق موضوع برای خروج از حصار تنیده شده موجود با تمرکز بر هفت اثر به نام های آواز پر جبرئیل (تشکری، 1384)، آن سوی رؤیاهای من (آریان فر، 1384)، میهمان سرزمین -خواب (یثربی، 1379)، زوخ (اشرف نژاد، 1367)، تکرار (خانیان،1384)، آذر (پوررضائیان، 1387)، اهل اقاقیا (تشکری، 1384) است. خروج از حالت نانوشتگی و بیان روشن قوانین مذکور، در نقض آن ها و عبور از وضعیت قبلی، نقش اساسی را ایفا می نماید. در این مقاله که در حیط? تحقیقات ساختارگرا قرار می گیرد با روش تطبیقی، از خلال بررسی تصویر زن در نمایشنامه های مقاومت، قوانین مردسالار و ضد زن آثار استخراج شده و موارد مشابه برای استدلال و اثبات به عنوان فاکت در ذیل هر قانون مرتب گردیده است. تدوین قوانین مردسالار حاکم بر جریان و همچنین ارائه روش های اصلی و کاربردی برای نقض این قوانین، از نتایج مقاله است. این پژوهش می تواند در بیان وضعیت کنونی زن در ادبیات نمایشی به صورت روشن و به دور از هرگونه کلی گویی نقش مؤثری داشته باشد.
بررسی و تحلیل جایگاه زن و نمادهایی با رویکرد مونث در علامت های عاشورایی ایران از دوران صفویه تا کنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
45 - 68
حوزه های تخصصی:
خاستگاه اکثر نمادها به فرهنگ اساطیری ایران به دوره باستان برمی گردد و درخصوص حضور زنان تا حدود زیادی نیز باورهای اسلامی و دینی دخیل بوده است. همچنین خاستگاه برخی از نمادهای حاکم بر علامت مانند پنجه باتوجه به شواهد باستان شناختی بسیار پیش از دوره اسلامی، در میان اقوام مدیترانه، بین النهرین، مصر و شمال آفریقا و همچنین نزد یهودیان معمول بوده است که کهن ترین آن در تمدن بین النهرین و در عراق کنونی پیدا شده است. روش تجزیه و تحلیل پژوهش،تحلیل محتوای کیفی بوده و روش گردآوری مطالب کتابخانه ای و میدانی است. در ایران تقریباً از دوران صفویه به صورت بارز، علم و توغ جزو ابزارآلات عزاداری ویژه محرم محسوب می شد. توغ و علامت در کل نمادی از علمدار کربلا حضرت عباس(ع) است. مسئله این است که حال چرا علامتی که نشان ایشان است، توانسته ارتباطی عمیق با زن چه از منظر ساخت، چه از منظر علامت کشی، چه از منظر نذورات و توسل و چه از منظر وجود برخی از نمادها با خاستگاهی مؤنث بر روی علامت ها همراه شود. یافته های پژوهش حاکی از این است که باتوجه به جایگاه زن در فرهنگ ایران باستان و فرهنگ اسلامی، زنان در نمادهایی عاشورایی ایرانی نیز باتاب یافته اند.اهداف پژوهش:بررسی و تحلیل جایگاه زن در علامت های عاشورایی ایران.بررسی جایگاه نمادهایی با رویکرد مؤنث در علامت های عاشورایی ایران از دوران صفویه تاکنون.سؤالات پژوهش:باورهای دینی و اسلامی بر جایگاه زنان مؤمنه در مناسک دینی عاشورایی تا چه حد مصداق داشته است؟خاستگاه عناصر مؤنث برگرفته از اساطیر غیرایرانی موجود بر علامت ها مربوط به کدام تمدن هاست؟
جایگاه زن در سیره امام علی(ع) با تأکید بر نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
برای درک جایگاه و منزلت زن در اسلام، باید به بررسی آن در اندیشه بزرگان دین پرداخت.این مقاله، به دنبال پاسخ به این سؤال است که زن در سیره امیرالمؤمنین (ع)، چه جایگاهی دارد.یکی از منابعی که از دیرباز در مباحث انتقادی درباره جایگاه و منزلت زن در نگرش دینی مورد استفاده قرار گرفته، کلام امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه است. برخی، با تمسک به ظاهر کلام حضرت در خطبه های 79 و 80 در خصوص نقص عقل، نقص ایمان و نقص سرمایه، و همچنین منع مشورت با زنان،کمال پذیری زن و وجود ارزش های والای انسانی او را انکار کرده و او را موجودی بی ارزش می دانند. عده ای دیگر، با تأکید بر منزلت و کرامت والای زن، کلام حضرت را منافی با منزلت و جایگاه حقیقی اش پنداشته اند.تحلیل جایگاه زن در نهج البلاغه و سیره حضرت، ثابت می کند که ایشان با وجود سنت جاهلیت، به شخصیت و مقام زن احترام بسیار گذاشته و او را مظهر جمال و عطوفت الهی معرفی کرده اند. در کلامی دیگر، زن را امانت الهی دانستهکه ارزشمند و قابل احترام است و باید آنچنان که شایسته امانت گذاری است، از او محافظت و نگهداری شود.
مقایسه جایگاه زن در عصر جاهلیت و دوره اسلامی
حوزه های تخصصی:
زن، همواره از موضوعات مهم در حوزه اندیشه اسلامی بوده است. بی شک، بررسی تاریخی این مقوله، کمک بسیاری به روشن شدن مسئله و شفافیت در نظریه پردازی ها می کند. تبیین تاریخی وضعیت و جایگاه زن در اسلام، نیازمند شناخت وضعیت زن پیش از اسلام است. اینکه زن قبل از اسلام از چه جایگاه و موقعیتی برخوردار بوده و رویکرد عرب جاهلی به زن چگونه بوده و میزان حضور و مشارکت زن در مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در چه وضعیتی بوده است، موضوع اصلی این نوشتار است. با نگاهی دقیق به زن در عصر جاهلیت،مشخص می شود که حتی حقوق اولیه، از او سلب شده و به دلیل نوع نگاه مرد جاهلی به زن، تبدیل به بازیچه و دست آویزی برای سوء استفاده از زن شده بود. زن پیش از اسلام، مانند کالایی در شمار ثروت پدر و یا شوهر یا پسر، بود. بنابراین، وضعیت زنان در عرصه های خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در عصر جاهلی نابسامان، ظالمانه و تاریک بود. یکی از تحولات اساسی اسلام را باید در اصلاح جایگاه و موقعیت انسانی و اجتماعی زنان دانست.
تحلیل حقیقت منزلت متعالی زن در گفتمان قرآن کریم و عترت طاهرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
105 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف: در این مقاله، حقیقت مقام و منزلت زن در گفتمان و اندیشه قرآن کریم و عترت طاهرین(ع) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. هدف اصلی این مقاله، رفع ابهامات و تبیین برخی از زوایای اندیشه اسلامی درباره جایگاه زن است. با ظهور اسلام، گفتمانی جدید بر مبنای اخلاق مطرح شد؛ از همین رو پیامبر اکرم(ص) هدف از بعثت را تکمیل مکارم اخلاقی بیان کرد.
روش : روش تحقیقِ این پژوهش توصیفی و تحلیلی، و مطالب آن به صورت کتابخانه ای و با استفاده از منابع اینترنتی جمع آوری شده است.
یافته ها: برابریِ زن و مرد در شخصیت و احترام، تجلیگاه بی نیازی زن و ضرورتِ دریافت مخارج زندگی، تداوم بخشی و حفظ حیات نوع بشر، تساوی زن و مرد در وجوب تحصیل علم، تکریم شئون اجتماعى زن، حمایت از حقوق زنان، زایل کننده ناآرامى هاى روانى، زینت و زیباکننده زندگی، سرشار بودن زن از عاطفه و احساسات، ظرفیت استجابت دعا بانوان و پذیرش شفاعت، عاملِ حرکت در مسیر خوشبختى و سازندگى، عدم منافاتِ مقام پیامبری با داشتن زن، همسانی زن با مرد در محافظت از انحرافات و عیوب، همگونی زن با مرد در اصل خلقت و عدم برتری مردان بر زنان، از نمونه های عینیِ منزلت متعالی مقام و بزرگداشت زن در اندیشه اسلامی به شمار می روند.
مطالعه جایگاه زن در دوره آل جلایر در ایران (مطالعه موردی: نگاره های همای و همایون)
حوزه های تخصصی:
همای و همایون، مثنوی عاشقانه ای است در «دیوان خواجوی کرمانی» و یکی از مهم ترین آثار خطی دوره آل جلایر به تاریخ 28 جمادی الاول 798 ه.ق به شمار می رود، که شامل داستان عشق همای (شاهزاده ایرانی) و همایون (دختر خاقان چین) و دو دیوان کمال نامه و روضه الانوار است. این دیوان به خط «میرعلی تبریزی» (مبتکر خط نستعلیق) نگاشته و توسط «جنید نقاش» (سلطانی) به عنوان نخستین نگارگر رقم دار ایرانی، تصویر شده است. با این توصیف، نوشتار حاضر، تلاشی است جهت پی بردن به جایگاه زن در دوره آل جلایر در جامعه ایران، بر مبنای تحلیل نگاره های داستان «همای و همایون» در دیوان خواجوی کرمانی. بر این اساس، مسئله اصلی پژوهش حاضر آن است که جایگاه زن در دوره آل جلایر بر مبنای نگاره های همای و همایون چگونه ترسیم می شود؟ این پژوهش، با اتخاذ روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی تاریخی به واکاوی جایگاه زن بر اساس نگاره های همای و همایون پرداخته است؛ که در این راستا، ده نگاره با عنوان همای و همایون که در کتب نگارگری موجودند، ند، از حیث رویدادها و عناصر اصلی تصاویر، ازجمله فرم، اندازه، شیوه برخورد، تعامل و قرارگیری فیزیکی شخصیت های همای و همایون مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایجی که از مجموع تحلیل نگاره های همای و همایون برمی آید بر آن اذعان دارد که خلق نگاره های «همای و همایون» با مختصات هنری خاص خود جهت ترسیم جایگاه انسانی و متفاوت از دوره های پیشین از زن، بر اساس ذهنیت و تخیل محض نقاش خلق نشده است و بازتابی از شرایط فرهنگی، اجتماعی زمانه بوده و روح حاکم بر خود را عیان می سازد و برخلاف نگاره های موجود، جایگاه زن به عنوان ابژه ای جنسی و دارای نقشی مفعولی ترسیم نشده است.
بررسی خویشکاری های زنانه در افسانه های بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
اافسانه ها و قصه های عامیانه یکی از منابع مهم انسان شناسی و جامعه شناسی برای همه اقوام است و یکی از پشتوانه های فرهنگی هر ملتی به شمار می رود. افسانه های ایرانی نیز حاوی نکته های مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... است. از این رو، نگارندگان در این پژوهش سعی کرده اند تا با بررسی افسانه های بیرجند به این پرسش ها پاسخ دهند که نقش و جایگاه اجتماعی زنان در این افسانه ها چیست؟ کارکرد و خویشکاری آنها برای ایفای نقش اجتماعی شان چگونه است؟ برای پاسخگویی به این سؤالات، الگوی ولادیمیر پراپ انتخاب شده است. بر اساس این الگو، زنان در این نوع از روایت های عامیانه در نقش های مادر، دختر، نامادری و همسری، خویشکاری ها و کارکردهای چون شریر، یاریگر و قهرمان دروغین را دارند و بیشترین نوع خویشکاری در بخش شریر دیده می شود. به نظر می رسد این نکته از نوع تفکر و نگرش جامعه به زنان نشأت می گیرد که زنان را مکار و حیله گر می پندارد و بر این باور است که شرارت در وجود این جنس، ذاتی و طبیعی است. روش تحقیق در این مقاله بر اساس تحلیل داده ها و محتوای افسانه هاست.
جایگاه انسان شناختی واقع گرایانه زن در اسلام و تمدن غرب از دیدگاه امام موسی صدر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جایگاه زن در خانواده و اجتماع، یکی از مهم ترین بحث ها در جهان امروز است. مسئله زن در هر مکتب فکری؛ محصول جهان بینی، معرفت شناسی و انسان شناسی آن مکتب است. در تمدن غرب و جوامع غیرالهی، الگوهای ارائه شده برای زن، محصول تفکر مادی گرایانه، اومانیستی و فمینیستی است که انسان را محور همه چیز می داند و اصالت را به اراده و خواست او می دهند و به زن نگاه ابزاری دارند. هدف از نگارش این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی و انتقادی انجام شده است، بررسی و تبیین آرای امام موسی صدر درباره جایگاه واقعی زنان در اسلام و تمدن غرب است. یافته ها و نتایج نشان داد که امام موسی صدر معتقد است که در تمدن و مکاتب غربی، زن به مثابه نگاره و تابلوی هنری انگاشته می شود و تمام توجه به وجه زنانگی زن است و بُعد انسانی زن انکار یا نادیده گرفته شده و از زن تحت عنوان آزادی سوءاستفاده شده است؛ اما دین اسلام با تکریم زن، جایگاه انسانی اش را به او بازگردانده و از ظلم و ستم فردی و اجتماعی علیه وی جلوگیری کرده است.
تحلیل جایگاه زنان در رمان نانی روی میز دایی میلاد اثر محمد النعاس براساس مکتب زیبایی شناسی انتقادی فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
23 - 40
حوزه های تخصصی:
انتقاد به جایگاه زنان در جامعه لیبی یکی از مشخصه های رمان نانی روی میز دایی میلاد، رمان برگزیده بوکر عربی 2022 و نوشته محمد النعاس نویسنده معاصر لیبیایی است. این رمان دربرگیرنده تعداد زیادی شخصیت زن و بیان شرایط و عقاید و افکار آن ها در جامعه ای با فرهنگ مردسالاری و نگاه جنسیتی به زن است. این اثر با توصیفات تلخی از زنان داستان و سرنوشت آنان، ریشه درماندگی هایشان را حاکمیت مردسالاری می داند که مانع از بروز استعدادهای آن ها می شود. به دلیل بازتاب دیدگاه انتقادی محمد النعاس در بستر رمان مذکور و تطابق با دیدگاه زیبایی شناسی انتقادی مکتب فرانکفورت نسبت به اینکه هنر و ادبیات باید با رویکرد سلبی و مخالف خوان به مبارزه با شرایط موجود برای رسیدن به شرایط مطلوب برآیند، بر آن شدیم تا رمان مذکور را براساس این نظریه با رویکرد تحقیق کیفی و با روش تحلیل محتوا بررسی کنیم. مقاله حاضر کوششی برای تحلیل و بررسی این دیدگاه انتقادی است. یافته های پژوهش بیانگر انطباق دیدگاه محمد النعاس با رویکرد انتقادی مکتب فرانکفورت است و نشان می دهد او با هدف آگاه کردن جامعه و بهبود جایگاه زنان، با دیدگاه مخالف خوان و سلبی به انتقاد از وضعیت آنان در جامعه پرداخته است. همچنین با ایجاد تقابل میان زنان سنتی و مدرن به انتقاد از نظام مردسالاری حاکم و ستم هایی که بر زنان روا داشته شده می پردازد و با کمک گرفتن از شخصیت های مرد علیه نظام مردسالاری، سعی در آگاه کردن زنان و مردان جامعه اش نسبت به جایگاه زن و نقش او در خانواده و اجتماع دارد.