مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
ماوراءالنهر
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال دوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۷
31-57
حوزههای تخصصی:
فقه حنفی هم از دید شمار پیروانش و هم از دید گستره جغرافیایی و تدوین یافتگی آرا و فتاوای عالمانش، از مذاهب مهم اسلامی به شمار می رود. این فقه که شیوه کمال یافته و منسجم مکتب «اهل رأی» است، از آغاز پیدایی اش در خراسان و بلاد ماوراء النهر جایگاه برجسته و تأثیرگذاری داشت. شاید بتوان گفت که نشر و گسترش فقه حنفی در آن سامان، در دوره حکم رانی سامانیان به اوج رسید؛ چنان که پس از عراق بلاد خراسان و ماوراءالنهر را فراگرفت و این شهرها به دومین مرکز مهم حنفیان بدل شدند. پیشرفت فقه حنفی در آن دیار در عصر سامانیان، عوامل گوناگونی داشت که مؤثرترین آنها بدین شرح است: نزدیکی دیدگاه های ابوحنیفه با مرجئه به ویژه در زمینه تعریف ایمان و جدایی آن از عمل؛ زیادت و نقصان ناپذیری ایمان و تکفیر نکردن مرتکب کبیره؛ پشتیبانی فقهای حنفی به ویژه ابوحفص کبیر از بانیان سلسله سامانی و تأثیر آنان در تثبیت و اقتدار و مشروعیت بخشی به حکومت سامانیان و حمایت حاکمان سامانی از فقیهان حنفی و سپردن مناصب قضا و اِفتا به آنان؛ تلاش های گسترده شاگردان بی واسطه و با واسطه ابوحنیفه همچون ابومطیع بلخی، ابوالقاسم سمرقندی، ابوحفص کبیر و پسرش ابوحفص صغیر در گسترش فقه حنفی در آن دیار و ژرفابخشی به آن؛ واقع گرایی و عقلی بودن فقه حنفی؛ توجه به حقوق زنان، ذمیان و تازه مسلمانان تُرک؛ آسان گیری فقه حنفی به ویژه در احکام مرتبط با اقلیت های کم تر برخوردار ؛استعداد فراوان فقه حنفی در اهتمام ویژه به عرف، قیاس و استحسان.
بازکاوی فرایند فتوح اسلامی در ماوراءالنهر در عصر اموی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۸
107-132
حوزههای تخصصی:
سرزمین خراسان به دلیل ظرفیت های فرهنگی و موقعیت جغرافیایی از دیرباز کانون حماسه های کهن ایرانی بوده است. استقامت در برابر مهاجمان صحراگرد، در یک روند پایدار و متداوم ، توانایی حفظ هویت را در این سرزمین افزوده است. مقاومت های نظامی در برابر دشمنان مهاجم به روزگار ساسانیان باز می گردد. تاسیس پادوسبان شرق و پست کلیدی مرزبانی دهقانان مؤید این مدعاست. فتح این سرزمین توسط مسلمانان و درپی آن ورود اسلام در عصر امویان یکی از مهم ترین حوادث تاریخی این سرزمین را رقم زد. اگرچه تاریخ ورود مسلمانان به خراسان به عصر خلیفه سوم باز می گردد، لیکن سیطره قطعی مسلمانان بر ماوراءالنهر تا نیمه دوم عصر امویان به تاخیر افتاد و سرانجام شهرهای آن به زیر چمبره ی فاتحان مسلمان در آمد وآخرین شهرهای آن مکانی مناسب برای زمین گیر شدن فاتحان مسلمان و اتمام فتوح اسلامی در مرزهای ماوراءالنهر شد. آنچه مقرر است در این مقاله مورد بررسی قرار گیرد یافت پاسخ این پرسش اساسی است که: دلایل کندی فتوح ماوراءالنهر چه بود؟ بی شک پیش درآمد این پژوهش مطالعه ی فرایند فتوحات اسلامی در خراسان بزرگ و سرحدات ماوراء النهر به شیوه ی توصیفی است و پس از آن با رویکردی تحلیلی به جستجوی دلایل کندی فتوح اسلامی و سرانجام زمین گیر شدن فاتحان مسلمان در این سرزمین پرداخته شده است.
اسلام پذیری اغوزهای شمال سیحون در قرن چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایلات اغوز، ساکن در دشت های شمال دریای خوارزم و رود سیحون، با داشتن زندگی ایلی تا دو قرن در برابر نفوذ آموزه ها و فرهنگ اسلامی مقاومت کردند. به رغم مقاومت آنها در برابر پیشروی غازیان مسلمان، به تدریج تحت تأثیر آموزه های اسلامی قرار گرفتند و اسلام در نیمه دوم قرن چهارم هجری، مذهب غالب اغوزها شد. این مقاله درصدد است به روش توصیفی تحلیلی و با به پرسش کشیدن داده های موجود، تا حدّ امکان به روند اسلام پذیری اغوزها وضوح بیشتری ببخشد. این مطالعه نشان می دهد به رغم برخی ناسازگاری های سبک زندگی ایلات اغوز ساکن در دشت های شمال سیحون با آموزه های اسلامی و همچنین مقاومت نظامی این ایلات در برابر سپاهیان اسلام، آنان به تدریج از راه هایی گوناگون همچون تبلیغات مذهبی مبلّغان مسلمان، تلاش غازیان، مراودات سیاسی و بالاتر از همه، فعالیت بازرگانان در آن ناحیه، تحت تأثیر فرهنگ اسلامی قرار گرفتند و مسلمان شدند.
زمینه های تشکیل حکومت قراختائیان در شرق ایران و ماوراءالنهر و روند سقوط آن ها
منبع:
جندی شاپور سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
49-58
حوزههای تخصصی:
تحقیق پیش رو با عنوان بررسی زمینه های تشکیل حکومت قراختائیان در شرق ایران و ماوراءالنهر و روند سقوط آن ها در نظر دارد به بررسی زمینه های شکل گیری و سقوط قراختائیان در ماوراءالنهر و شرق ایران و همچنین به ویژگی های فرهنگی این قوم از قبیل نژاد،زبان و شیوهحکومت داری بپردازد. روش این پژوهش توصیفی_تحلیلی است و با رجوع به منابع، اسناد، مدارک و مآخذ تاریخیِ فارسی، عربی، چینی و تحلیل و مقایسه داده ها با یکدیگر به این نتیجه رسیده است که این قوم با تکیه بر ارتش منظم و قدرتمند و همچنین حفظ فرهنگ چادرنشینی خویش از یک سو و تغییر شرایط قدرت در ماوراء النهر از سوی دیگر توانستند در شرق ایران قدرت را به دست گرفته و حکومت های منطقه را مطیع خویش سازند، اما به دلیل تفاوت مذهبی با دولت های همجوار، مورد تعرض و هجوم آنان قرار گرفته، رو به اضمحلال رفته و سرانجام توسط حمله مغول نابود شدند.
بازشناسی منطق عملی معارف پروران بخارایی (مطالعه موردی؛ تفکر سیاسی احمد دانش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روشنفکران ماوراءالنهری موسوم به «جدیدیان»، شالوده و بنیان فکری خود را بر آراء و آثار احمد دانش بخارائی، استوار ساخته و او را پدر جریان ترقی پروری در این سرزمین می خواندند. در این نوشتار به منظور بازشناسی منطق عملی اندیشه آنها با بهره گیری از جستار روشی چهار مرحله ای توماس اسپریگنز (مشاهده بحران، تشخیص درد، جامعه آرمانی، راه درمان)، که بر فرایند شکل گیری اندیشه متفکر سیاسی(نه صرفاً خودِ اندیشه) تمرکز دارد این سوال را پی گرفتیم که« اندیشه سیاسی احمد دانش طی چه فرایندی بر مدار روشنفکری قرار گرفت و کنش او در این ساحت چگونه بود؟»مدعا و پاسخ آغازین این است که« تعلق دانش به عنوان یک اندیشمند با فراست به زیست بومی در آستانه انحطاط و برخورد تجربیاتش باتکاپوهای اندیشمندان تاتار، اشغالگری روسها در ماوراءالنهر و شکوه سرزمین آنها، در نهایت موجب شد تا آراء ترقی خواهانه او تکامل یافته و با ابتناء به آن، ضمن تحلیل علل بی نظمی در جامعه، راهکاری را برای برون رفت از آن عرضه نماید».
واضح بخارایی و تبیین نقش وی در احیای سنت تذکره نویسی ادبیِ فارسی در ماوراءالنهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
129 - 148
حوزههای تخصصی:
تذکره نویسی ادبی نخستین بار در زبان فارسی با لباب الالباب عوفی بخارایی در آغاز سده هفتم هجری آغاز شد. پس از جدایی سیاسی ایران و ماوراءالنهر در سده دهم، این سنت به حیات خود ادامه داد؛ اما در سده دوازدهم و بیشتر سال های سده سیزدهم هیچ اثرِ مستقلی در این نوع ادبی در این منطقه تألیف نشد. قاری رحمت الله واضح بخارایی، از ایرانی تباران بخارا (1233-1311ق)، در سال 1288ق/1871م با تألیف تذکره تحفه الاحباب فی تذکر ه الاصحاب این ژانر ادبی را در ماوراءالنهر احیا کرد. مسئله اصلی این پژوهش معرفی انتقادی تذکره، تذکره نویس و طبقه بندی معیارهای تذکره نویسی در نزد وی است. نگارنده برای یافتن پاسخ به پرسش های نهفته در مسئله پژوهش با استفاده از روشِ تحلیلی انتقادی به معرفی واضح بخارایی و تذکره وی پرداخت و در ادامه با انتخاب نه شاخص، مهم ترین معیارهای تذکره نویسی مؤلف را تحلیل کرد. این جستار اطلاعات پایه ای دست اولی از زندگی و تذکره واضح در اختیار پژوهشگران قرار می دهد، به گونه ای که می توان از آن در تصحیح اطلاعات نادرست منابع تألیف شده در ایران و ماوراءالنهر بهره برد.
فهمی: تذکره نویسی گمنام از ماوراءالنهر و نقش آن در تاریخ ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰۹
1 - 22
حوزههای تخصصی:
ملا عبدالمطلب خواجه متخلص به فهمی (فوت پس از 1286ق) تذکره نویس ماوراءالنهری است. درباره این شخصیت اطلاعات بسیار اندک و بعضاً نادرست در منابع کشورهای تاجیکستان و ایران دیده می شود. مسئله اصلی این پژوهش معرفی تذکره و تذکره نویس، طبقه بندی معیارهای تذکره نویسی و تحلیل دیدگاه های انتقادی وی در تذکره است. نگارنده برای تبیین این مسئله با استفاده از روش تحلیل محتوا و استناد به دستاوردهای رویکرد ژانری به متن به دنبال یافتن پاسخ برای پرسش های زیر است: فهمی کیست، تذکره وی دارای چه ویژگی هایی است و مؤلف چه دیدگاه های انتقادی دارد؟ این تذکره چه نقشی در جریان تذکره نویسی و تاریخ ادب فارسی در ماوراءالنهر ایفا کرده است؟ نتایج تحقیق نشان داد تذکره فهمی تذکره مستقلِ منثور عمومی ناتمام به فارسی است که در سده سیزدهم قمری به فرمان حاجی ملا محمد توقسابه، از سپاهیان وقت بخارا، تألیف شده است. دیدگاه های انتقادی مؤلف را می توان در ذیل چهار عنوان «تاریخی تحلیلی، اخلاقی، سیاسی اجتماعی، و بلاغی جمال شناسانه» تحلیل کرد. این تذکره به رغم ناتمام بودن، اطلاعات ذی قیمتی از ادب فارسی و جریان های فکری و عرفانی دوره خود را ثبت کرده است که در روند نگارش تاریخ ادییات فارسی در ماوراءالنهر شایان اهیمت است.
تحوّل در حاکمیت سیاسی و نظام دیوانی اُزبکان ماوراءالنهر(فرارود) از (قرن 9 13ق./ 15 19م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
73 - 101
حوزههای تخصصی:
تاریخ سیاسی و اجتماعی ماوراءالنهر(فرارود) در دوره اسلامی، بزنگاههایی از تصادم دو زیست جهان بدوی و حضری دارد که یکی از متأخرین آنها، برهه قدرت گیری و حاکمیت صحراگردان ازبک و مهاجرت گسترده آنها به قلمرو جهان ایرانی و در نهایت شکل گیری ساختار سیاسی و اداری دوگانه (ایلیاتی حضری) بود. در نوشتار حاضر با بکارگیری رویکرد جامعه شناسانه وبری(نظریه اقتدار سنتی) که روند تحول اقتدار و سلطه در جوامع سنتی را به تصویر می کشد، ادوار حاکمیت سیاسی ازبکان تا قرن 13/19 را با این ابهام پی گرفتیم که «صحراگردان ازبک چه گونه هایی از اقتدار و حاکمیت سنتی را در روند تحول حیات سیاسی خود تجربه کرده اند؟»، مدعای ما این است که «اقتدار سنتی ازبکان، به تبع نظام اجتماعی ترکیبی (حضری و بدوی) و غلبه ساختار ایلی، در چالش پیوسته و پرتنش میان گونه های مختلف، هم زمان ساختار چند لایه ای(از اقتدار جرنوتوکراسی(پیرسالارانه)، پاتریارکال(پدرسالارانه) و پاتریمونیال(پدرشاهی)) را تجربه می کند و سرانجام با قدرت گیری آخرین سلسله از این نژاد(منغیت ها) به دلایلی لایه پاتریمونیال آن تثبیت می شود». ماحصل پژوهش، مدعای فوق را این گونه تکمیل می کند که اقتدار گسترش یافته پاتریمونیال منغیتی به دلیل خودکامگی امیران این سلسله در روند تثبیت اقتدار سیاسی خود به سلطانیسم (که گونه ای از سلطه پاتریمونیال است) نزدیک می شود.
معرّفی و بررسی زادُ المُقوین در اخلاق و مواعظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴۲
139 - 170
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا اثری کهن به نام زادُ المُقوین را که به زبان فارسی در ناحیه ماوراءالنهر نوشته شده است، معرفی کند. نویسنده این اثر که موضوع آن اخلاق و مواعظ است و به احتمال زیاد در سده ششم یا هفتم به رشته تحریر درآمده، محمّدبن محمّد النّصر ملقّب به قاضی از اهالی وابکنت است. از این اثر سه نسخه برجا مانده که یکی در آرشیو ملّی افغانستان نگهداری می شود و در تاریخ 890 ق. کتابت شده است، دیگری متعلّق به کتابخانه مجلس شورای اسلامی است که در سال 1027 ق. نوشته شده و نسخه سوم، در کتابخانه سالار جنگ هندوستان محفوظ است و در سال 1056 ق. به رشته تحریر درآمده است. در این مقاله، علاوه بر معرفی نسخه های اثر، مؤلف و مذهب او و منابعش در تألیف این کتاب و نیز ساختار متن و دلایل اهمیّت آن توضیح داده شده است. برخی از منابع مؤلف در تألیف این اثر عبارت است از: تنبیه الغافلین سمرقندی، مغازی محمّدبن اسحاق، زاد العابدین، تفسیر انوار، کتاب الانوار و احتمالاً تفسیر معراج .
بررسی انتقادی تذکره شرعی و تبیین اهمیت آن در تاریخ ادب فارسی در ماوراءالنهر
حاجی عبدالعظیم شرعی (ف1311ق/1894م) نخستین تذکره نویس محیط ادبی بخاراست که در نیمه دوم سده نوزدهم با الهام از واضح بخارایی، دیگر هم تبار ایرانی نژاد خود، در گسترش و رونق ژانر تذکره نویسی در محیط ادبی ماوراءالنهر ایفای نقش کرده است. دانش ما در زبان فارسی درباره این تذکره نویس و تذکره اش بسیار اندک، نادرست و متناقض است. مسئله اساسی این پژوهش بررسی سوانح زندگی شرعی و تحلیل انتقادی تذکره وی است. نگارنده برای تبیین این مسئله با استفاده از روش تحلیل محتوا و دستاوردهای رویکرد ژانری به متن به دنبال یافتن پاسخ برای پرسش های ذیل است: آیا می توان به هویت واقعی شرعی دست یافت؟ مهم ترین شاخص های شرعی برای تدوین تذکره کدام اند؟ نتایج تحقیق نشان داد شرعی از ایرانی تباران بخاراست که هنوز پس از نزدیک به یک ونیم سده از درگذشت وی، هویت واقعی وی در هاله ای از ابهام قرار دارد. نگارنده با انتخاب نه شاخص «1. تخلص؛ 2. وابستگی های نژادی و نسبی؛ 3. وابستگی های فکری و ادبی؛ 4. زادگاه، تاریخ تولد و فوت؛ 5. شغل، تحصیلات، استادان، شاگردان و معاصران؛ 6. آثار شاعران؛ 7. پیوند با دربار؛ 8. بوطیقای ذوق تذکره نویس؛ و 9. زبان» اهم معیارهای تذکره نویسی مؤلف را تحلیل کرد.
معرفی نسخه خطی قرآن مترجم 704(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: گردآوری واژگان سَره فارسی، کمک به افزودن اطلاعات اطلس های گویش شناسی زبان های ایرانی، حل دشواری های متن های کهن به یاری برابرهای فارسی این ترجمه، برخی از اهداف نقد و بررسی این نسخه است. روش شناسی : این پژوهش، پژوهشی کیفی است، به روش توصیفی-اسنادی و با شیوه گردآوری کتابخانه ای انجام یافته است. جامعه آماری و حجم نمونه نیز کل نسخه خطّی قرآن مترجم 704 است که در کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری می شود. یافته ها : ترجمه این قرآن زبانی استوار دارد و واژگان فارسی آن متعلق است به سرزمین اصلی زبان دری یعنی ماوراءالنهر و خراسان شرقی. مردم این سرزمین گونه ای از زبان را که مرکب از زبان های سغدی، دری و عربی بود، با خط عربی به کار گرفتند و آن را فارسی فرارودی نامیدند. فرارود از حیث داشتن ترجمه های قرآن به فارسی، یکی از غنی ترین و پر بارترین حوزه هاست. نسخه مورد نظر با وجود همخوانی های مشترک با برخی آثار در این منطقه، ویژگی های منحصر به فردی دارد که مترجم بر اساس گویش خاص، در زمان و مکان خویش آورده است. دقت در ترجمه های میان سطری این قرآن نشان می دهد از نظر لغوی، نحوی و آوایی ارزش بسیار دارد. نتیجه گیری : زبان ترجمه این قرآن، قدیمتر از اوایل سده هشتم را نشان می دهد و به نظر می رسد که همانند زبان ترجمه قرآن معروف به 1089 در سده پنجم باشد که نجم الثوری نوشته است. همچنین این متن اشتراکات زبانی بسیاری با تفسیر نَسَفی دارد و حروف مقطّعه در آن، همچون ترجمه تفسیر طبری، ترجمه شده است.
مجموعه الشعرای فضلی نمنگانی و تبیین اهمیت آن در نگارش تاریخ شعر فارسی در ماوراءالنهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
1 - 28
حوزههای تخصصی:
عبدالکریم فضلی نمنگانی (فوت پس از 1822م) تذکره نویس ماوراءالنهری است که با تألیف تذکره ی مجمو عه الشعرا، نقش بارزی در تاریخ شعر فارسی ایفا کرده است. مسئله ی اصلی پژوهش این است که فضلی کیست و تذکره ی وی چه اهمیتی در نگارش تاریخ شعر و ادب فارسی در ماوراءالنهر دارد؟ دیدگاه های انتقادی تذکره نویس در کدام یک از رویکردهای سنتی نقد ادبی قرار می گیرد و دارای چه ویژگی هایی است؟ بررسی تذکره و اسناد مکتوب این دوره، بر اساس تحلیل محتوا و با استفاده از دستاوردهای ژانری، نشان داد فضلی، ملک الشعرای دربارِ امیر شاعر و هنردوستِ خوقند است که به فرمان وی، نخستین تذکره ی منظوم عصری ناحیه ای دوزبانه ی فارسی و ترکی (ازبکی) را در ماوراءالنهر سروده است. این تذکره تنها منبع منحصربه فرد تحقیق در تاریخ تحولات شعر فارسی در منطقه است که تذکره نویس آن را در شرح حال 93 شاعر محیط ادبی خوقند و مناطق مرتبط با آن تدوین کرده است. دیدگاه های انتقادی فضلی در تذکره، فرصتی برای پژوهشگران نقد ادبی ایجاد کرده است تا بتوانند ارزیابی های سنجش گرانه ی صاحب تذکره را ذیل چهار رویکرد «تاریخی تحلیلی، اخلاقی، سیاسی اجتماعی و بلاغی جمال شناسانه» مطالعه کنند و در خلال آن، با شاخص های نقد ادبی در این دوره آشنا شوند. این تذکره، سرشار از نکات ارزنده درباره ی تاریخ شعر و ادب فارسی در ماوراءالنهر سده ی نوزدهم میلادی است.
اقدامات فرهنگی در حکومت شیبانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سده ی دهم قمری/ شانزدهم میلادی دگرگونی های اساسی در ماوراءالنهر صورت گرفت که نقشه ی سیاسی این منطقه و مناطق همجوار را برای چند قرن تغییر داد. تشکیل حکومت شیبانیان/ابوالخیریان (907-1007 ق./1501-1599 م.) که تجربه ی جدیدی از حکومت بود و بعدها خانات نامیده شد، سرآغاز این تغییرات بود. آنان موجد یک نظام حکومتی بودند که چند قرن در ماوراءالنهر به حیات خود ادامه داد. شیبانیان در منابع مکتوب خود و همسایگان، بیشتر با اقدامات سیاسی- نظامی توصیف شده اند، اما این مقاله در صدد است اقدامات فرهنگی شیبانیان را مورد بررسی قرار دهد که کمتر بدان توجه شده است. پژوهش حاضر در صدد پاسخ گویی به این سؤالات است: اقدامات فرهنگی شیبانیان چه بود و توسط چه کسانی انجام می شد؟ این اقدامات چه جایگاهی در حکومت آنان داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، خان های شیبانی در کنار دولتمردان و طبقات بالای جامعه، در امور آموزشی، علمی، ادبی، مذهبی و هنرهای مختلف اقدامات قابل توجه ای انجام دادند. این اقدامات دارای جایگاهی مهم و از اولویت های حکومت ایشان بود.
برلاسیان و نقش آنان در تحولات سیاسی عصر تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برلاسیان از مهم ترین ایلات تیموری بودند که بر ماوراءالنهر، آسیای جنوبی و ایران حکومت داشتند. ردپا و آثار برلاسیان را می توان در بسیاری از وقایع آن دوره یافت. تیمور در میان برلاسیان تربیت شده بود و با یاری برلاسیان حکومت را درست گرفته بود، بنابراین برلاسیان در شکل گیری، تثبیت و تکوین فرمانروایی تیموریان نقش داشتند، با توجه به نقش برلاسیان در حیات سیاسی الوس جغتای و به قدرت رسیدن تیموریان، طبیعی است که برلاسیان نقش های مهم سیاسی و نظامی در حکومت تیموریان داشته اند. با توجه به سهم بسزایی که برلاسیان در حکومت تیموریان داشته اند، این پژوهش سعی دارد با روش توصیفی–تحلیلی وکتابخانه ای، نقش برلاسیان را در تحولات سیاسی عصر تیموری بررسی نماید. بنابراین پرسش اصلی پژوهش اینگونه است: برلاسیان در شکل گیری و تحول قدرت سیاسی تیموریان چه نقشی داشته اند؟ این جستار با بررسی رویدادهای تاریخی مرتبط با ایل برلاس در دوره تیموری، قصد بررسی ماهیت و چندوچون حیات سیاسی این ایل و میزان تأثیرگذاری آنان در رخدادهای تاریخی آن روزگار را دارد.
خواجه احمد کاسانی دهبیدی: سیاست در اندیشه و کردار شیخ صوفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۴
96 - 77
حوزههای تخصصی:
فضای متفاوت حاکمیت مغولان زمینۀ تغییر وضع جریان های اعتقادی غیررسمی همچون تصوف را در قلمرو پهناور ایران فراهم کرد. چنین فضایی خروج تصوف از انزوای سیاسی، برآمدن طریقت های متعدد و به تبع، بازاندیشی در اندیشۀ صوفیان نسبت به کنشگری سیاسی و اجتماعی را سبب شد. کنشگری نقشبندیه که در قرن نهم هجری تحت تأثیر شیوخی چون خواجه عبیدالله احرار در شمال شرق ایران تثبیت شده بود، در دورۀ شیبانیان با تلاش نظری و عملی خواجه احمد کاسانی، تغییر، توسعه و تداوم یافت. پژوهش حاضر به تحلیل رویکرد سیاسی متفاوت کاسانی و عوامل مؤثر بر آن پرداخته است. بنا بر یافته های این پژوهش، رقابت و مخالفت علمای دینی با صوفیه در نیمۀ نخست حکومت شیبانی، تغییر نسبی سیاست دینی شیبانیان در دورۀ دوم و رقابت شیوخ نقشبندی بر سر پیشوایی از پی فروپاشی تیموریان، کاسانی را به تغییر در جریان معمول اندیشۀ نقشبدیه واداشت. جایگاهی که کاسانی برای جلب حمایت خان در سلوک صوفیانه در نظر گرفت، کاملاً با دیدگاه سنتی و محتاطانۀ شیوخ نقشبندی تفاوت داشت. طرح نقش اجتهادی برای شیوخ صوفی، جایگاه معنوی برای خان و همچنین بازتعریف کلیت سنت خواجگان از جملۀ دیگر تغییرات صورت گرفته توسط او بود.
حوزه فرهنگی -تمدنی ایران در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
27 - 48
آسیای مرکزی یکی از حوزه های تمدنی ایران است که پیوسته و در طول تاریخ نقشی اساسی در رشد و گسترش عناصر ایرانی و اسلامی در جهان ایرانی و دنیای اسلام داشته است. این منطقه علاوه بر آن که نقش بارزی در شکل دهی به هویت زبان فارسی و فرهنگ ایرانی داشته، در تثبیت عناصر ایران فرهنگی در جهان نیز نقش بی بدیلی را ایفا کرده است. قرار گرفتن تاجیکستان در حوزه فارسی زبانان ایران در دوران معاصر و حضور ده ها شاعر و نویسنده فارسی زبان در ازبکستان اهمیت این منطقه را برای ایران دو چندان کرده است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی، جایگاه پژوهش های انجام گرفته در ایران، در سه حوزه کتاب، مقاله و پایان نامه/ رساله، در باره آسیای مرکزی در قرن بیستم و ابتدای قرن بیست ویکم (1921-2010م) در سه مقطعِ از ابتدای قرن بیستم تا وقوع انقلاب اسلامی، از انقلاب اسلامی تا فروپاشی شوروی و استقلال جمهوری های آسیای مرکزی، و از استقلال کشورهای آسیای مرکزی تا 2010م بررسی شد. نتایج تحقیق نشان داد توجه به این منطقه در دوران شوروی سابق بسیار ناچیز بود، این توجه پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران، که اهداف منطقه ای و جهانی را سرلوحه سیاست های فرهنگی و سیاسی خود قرارداده بود، شتاب بیشتری نسبت به دوره قبل (حکومت شوراها) گرفت و با فروپاشی شوروی سابق و استقلال کشورهای منطقه به سرعت رو به گسترش نهاد.
تأثیر نقش مایه های جانوری منسوجات ساسانی بر نقوش پارچه های ماوراءالنهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار هنری دوران ساسانی، آخرین مرحله از هنر ایران باستان بهشمارمیروند. نقشهای حیوانی در هنر ساسانی ازلحاظ زیبایی ظاهری و مفاهیم نمادینی که دارند، بهعنوان شاخصه های مهم هنر ایران شناختهشدهاند. در بررسی مقایسهای هنر ماوراءالنهر، اشتراکات هنری این دو منطقه(ایران و ماوراءالنهر) کاملاً چشمگیر است. در این میان، تقلید از نقشهای مختلف ساسانی بهویژه نقشهای حیوانی در هنر پارچهبافی این منطقه، بسیار معمول بودهاست. بنابرآنچه گفتهشد، چگونگی تبادل نقشهای جانوری و دلایل ایجاد چنین اشتراکات هنری بین هنرمندان این مناطق، از پرسشهای اصلی پژوهش حاضر هستند. آثار هنری ایران که از راه های مختلف سیاسی، مذهبی، فرهنگی و تجاری به ماوراءالنهر آوردهمیشدند، اشتراکاتی را بین نقشها و طرحها ایجادکردهاند. دراینباره، اثبات تأثیر نقشمایه های حیوانی ساسانی بر هنر پارچهبافی ماوراءالنهر پس از بررسی ویژگیهای ظاهری و مفاهیم نمادین آنها در هنر ساسانی، با روشی توصیفی و شیوه های انتقال نقوش و دلایل وجود شباهتهای هنری میان این دو منطقه با نگاهی تاریخی بررسیشدهاند. همچنین، با مقایسه تطبیقی نمونه های بهدست آمده و بیان وجوه اشتراک و افتراق آنها چنین بهدستآمد که این نقشمایه ها بیشتر از راه تجاری ابریشم به این مناطق آوردهشده و بهدلیل اشتراکات مذهبی که میان ساکنان این نواحی و ایرانیان وجودداشت، مورد توجه قرارگرفتند. درنهایت، میتوانگفت که نقشهای بهکاررفته بر پارچه های ماوراءالنهر با اندک تفاوتی مستقیماً از روی نقشمایه های هنر ساسانی، تأثیرپذیرفتهاند.
سفرهای علمی بین اندلس و مشرق (خراسان و ماوراءالنهر)؛ تشابه فرهنگی و نوآوری خاص
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
81-103
حوزههای تخصصی:
همان طور که مردم در حالت عادی و به طور مداوم به مسافرت می روند، سفر در جستجوی علم و آگاهی نیز در فرهنگ عربی و اسلامی از ارزش و جایگاه والایی برخوردار است. فراگیری دانش و علم آموزی نزد علمای بزرگ و اشتیاق به کسب اجازه از آنان پس از سفرهای دشوار و سکونت در مراکز بزرگ علمی و فکری در سرزمین های شرق اسلام (خراسان و ماوراءالنهر) و در سرزمین اندلس، از مهم ترین اهداف این گونه سفرهای علمی در طی دوران (620-316 ه /1223-928 م) بوده است. پژوهش حاضر شامل مباحث: مقدمه، سفرهای علمی به مثابه یک آیین و روش متمدنانه، انگیزه های سفرهای علمی و مظاهر آن بین مغرب و مشرق، تصویری از سفرهای علمی، شخصیت هایی که در جستجوی علم از اندلس به خراسان و ماوراءالنهر سفر کردند، شخصیت هایی که در جستجوی علم از خراسان و ماوراءالنهر به اندلس سفر کردند و نتیجه گیری می باشد.
واکاوی اهمیت تاریخی گذرگاه تِرمِذ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
115 - 131
حوزههای تخصصی:
شهر بندری ترمذ در تمام دوران حیات خود حلقه اتصال سیاسی اقتصادی خراسان و آسیای مرکزی بوده و از دوران باستان تا معاصر، بر روند تحولات تاریخی این منطقه تأثیر گذاشته است. در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر داده های تاریخی و جغرافیایی دست اول گردآوری شده است، ضمن توصیف موقعیت جغرافیایی شهر ترمذ، به بررسی فراز و نشیب های تاریخی این شهر در زمان سلسله های مختلف حاکم بر ایران و خراسان بزرگ (خراسان و آسیای میانه) می پردازیم. بررسی اهمیت اقتصادی و ژئوپولتیکی ترمذ نیز بخشی از اهداف پژوهش حاضر است. نتایج بررسی ها نشان می دهد این گذرگاه تاریخی که امروزه در جنوبی ترین نقطه ازبکستان قرار دارد، بسته به رویکرد سیاسی حاکمان، نقش مهمی در حفظ یا به مخاطره افکندن تمامیت ارضی ایران و نیز رونق یا عدم رونق اقتصادی خراسان بزرگ داشته است. ترمذ در سطح منطقه ای نیز به عنوان پل اقتصادی مهمی در مسیر جاده بزرگ معروف به جاده خراسان، و یا جاده ابریشم، در اتصال ایران به آسیای مرکزی و چین و هند نقش بسزایی داشته است.
ارزش های ترجمه تفسیر اسماعیل بن مبارک (از سال 665ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
45 - 72
حوزههای تخصصی:
مصحف شماره 17394 کتابخانه مرعشی، کتابت شده به دست اسماعیل بن مبارک در سال 665ق، متضمّن یک دوره ترجمه- تفسیر قرآن به زبان فارسی است که به بخشی از قلمرو زبانی پهناور ماوراءالنهر تعلّق دارد. با مقایسه برگردان حاضر با بخش ترجمه قرآن از تفاسیر موجود فارسی پیش از سده هفتم هجری و نیز سایر ترجمه های موجود از قرآن کریم که تاکنون به صورت کامل یا موردی منتشر یا معرّفی شده، مشخّص می گردد که این برگردان یا متنی که اسماعیل بن مبارک از روی آن رونویسی کرده، وامدار هیچ یک از منابع پیشین نیست. کاتب یک جا در انتهای دستنویس از یکی از مآخذ خود نیز که کتاب «المُوضِح» اثر حدّادی (دانشور و مفسّر بزرگ قرن چهارم و پنجم هجری) است یاد می کند که نشان می دهد این متن مفقود در موضوع علوم قرآنی را در اختیار داشته است. بررسی ارزش های زبانی و تفسیری چنین اثری جایگاه آن را در میان ترجمه های موجود قرآن به زبان فارسی بیش از پیش روشن خواهد کرد. بخشی از این نوشتار پیرامون اصل دستنویس و سرگذشت آن از ماوراءالنهر تا ایران است. در بخش دیگر مشخّصات ظاهری و ارزش های هنری دستنویس بیان گردیده است. یک جا نیز به ماهیت و ساختار این ترجمه و اینکه در بسیاری بخش ها یک «ترجمه- تفسیر» یا «ترجمه تفسیری» است پرداخته شده است. در نهایت نیز شماری از ویژگی های زبانی اثر در چند بخش توصیف گردیده تا جایگاه آن را در مطالعات زبان فارسی نشان دهد.