مطالب مرتبط با کلیدواژه

پوزیتیویسم


۶۱.

ارزیابی انتقادی رهیافت های مکتب کنش متقابل نمادین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مکتب کنش متقابل نمادین پوزیتیویسم نماد نظام معنایی پراگماتیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۲۱۲
مکتب کنش متقابل نمادین تلاشش بر این بود که رویکرد جدیدی مغایر با رویکرد پوزیتیویستی ترسیم کند؛ تا از رهگذر آن برخی زوایای تاریک شکل گیری کنش اجتماعی را روشن سازد. این مکتب با تأکید بر این نکته مرکزی و مهم که انسان برخلاف جانوران پست تر موجودی متفکر و دارای نظام معنایی است، درصدد برآمد نقش نماد و معانی در باز تعریف مقوله آگاهی در خارج از چارچوب پوزیتیویسم ارائه دهد. لذا تلاش این مکتب در چارچوب رهیافت های متنوع آن برای بیان نقش نمادها و معانی در ایجاد کنش و در تحلیل زوایای آن در همین راستا صورت گرفته است. از جمله رهاوردهای این مکتب اینکه توانست رویکردهای خردبینانه را وارد ادبیات جامعه شناسی کند و توجه محققان را به سمت افراد و انگیزه های کنش معطوف سازد. از سوی دیگر، این مکتب دارای نقاط ضعف و رخنه های متعدد و بنیادینی است که به نظر می رسد ریشه در مبانی پراگماتیستی و مادی این مکتب دارد. از جمله نقدهای وارد بر این مکتب، فقدان تبیین علّی، نپرداختن به ابعاد پنهان کنش، انکارگرایش های فطری، انفعال در برابر اقتضائات جامعه و تقلیل معرفت به ساحت های اجتماعی است.
۶۲.

مقایسه تطبیقی ادراک معنا در پوزیتیویسم و فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: پوزیتیویسم فلسفه اسلامی حس گرایی ادراک معنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۱۹
علوم شناختی دربردارنده نظریات گوناگونی پیرامون ادراک معناست. برخی از آن ها براساس مکتب پوزیتیویسم شکل گرفته اند. براساس دکترین اصلی پوزیتیویسم، تنها ابزار شناخت معتبر احساس (حواس) است. علوم معتبر از منظر این مکتب علومی اند که روابط و مناسبات ظاهری اشیاء را مشاهده و آزمایش می کنند. روان شناسی حس گرایانه یکی از این علوم است. در این علم، ادراک انسان در سطح اعصاب، تحریکات عصبی و فعالیت های مغزی مطالعه می شود. برخی از شاخه های این نوع روان شناسی، ادراک را مادّی می دانند. در این نوع روان شناسی ادراک معنا تنها با ابزار حواس و با رویکردی کاملاً مادّی تبیین می شود. این دیدگاه از نظر بسیاری از اندیشمندان اسلامی مردود است؛ زیرا علوم وابسته به مکتب پوزیتیویسم، تنها تبیینی مادّی از پدیده ها ارائه می دهند، در حالی که بسیاری از پدیده ها علاوه بر جنبه های مادّی دارای جنبه های غیرمادّی و مجردند. از منظر فلسفه اسلامی علاوه بر حواس، عقل انسان در ادراک معنی جایگاه ویژه ای دارد. این ادراک در مراتب مختلف و توسط ابزارهای گوناگون صورت می پذیرد، امّا در نهایت مدرک اصلی معنا همان نفس انسان است. در این مقاله ابتدا چگونگی ادراک معنی در مکتب پوزیتیویسم بررسی می شود و سپس چگونگی ادراک معنی از منظر فلسفه اسلامی تبیین می گردد. روش تحقیق ما در این مقاله توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است.
۶۳.

آموزه نهادی قانون، آخرین راه کار جوزف رز برای نظریه نظام حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام حقوقی قانون پوزیتیویسم معیار شناسایی آموزه نهادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۲۳۸
مفهوم «نظام حقوقی» مفهومی به نسبت تازه در حقوق شناسی معاصر است و در ادبیات حقوقی سابقه تاریخی چندانی ندارد، اما به هر صورت برای تحلیل آن ناگزیر باید به یک نظریه حقوقی مراجعه کرد. درک ابتدایی ما از قانون آن را به مثابه یک نظام به تصویر می کشد. با این حال می توان به درک متفاوتی نیز قائل بود. تحلیلی دقیق از نظام حقوقی می تواند تعیین کننده رویکرد ما نسبت به بنیادی ترین مسائل فلسفه حقوق باشد. تعیین نسبت دقیق میان اخلاق و نظام حقوقی، عادلانه بودن نظام حقوقی و کارایی نظام، جملگی وابسته به درک درست ما از خود نظام حقوقی است. بنابراین پرسش اصلی پژوهش این است که نظام حقوقی چیست و چگونه می توان آن را شناسایی کرد؟ هدف پژوهش این است که با روش توصیفی- تحلیلی واکاوی بُعد سیستماتیک قانون را در دستور کار خود قرار دهد. پوزیتیویست های متأخر و به ویژه جوزف رز وجه نهادی هنجار حقوقی را از سایر وجوه قانون متمایز می دانند و آن را نقطه عزیمت خویش در شناسایی نظام حقوقی معرفی کرده اند. مبنای رز برای این جهت گیری در مورد قانون، تز «اقتدار» است. برای ایشان شناسایی نظام حقوقی و نسبت آن با اخلاق با توجه به آموزه نهادی قانون توجیه می شود.
۶۴.

بحران علم سنجی در علوم انسانی از منظر علم شناسی غیر پوزیتویستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم سنجی فلسفه علم پوزیتیویسم بحران پژوهش ورزی جامعه علمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۷۸
ارزیابی پژوهش های حوزه علوم انسانی یکی از مباحث مناقشه آمیز است. تأمل در این مناقشه نشان می دهد که مباحث مطرح شده، بیشتر جدلی و خطابی است و چارچوب های نظری و معرفتی آن نامشخص و آشفته است. تلاش ما در این مقاله آن است که این مناقشه جدلی را به سطح یک مسئله معرفتی در حوزه فلسفه علم ارتقاء دهیم تا از رهگذر آن بتوانیم آن را درست صورت بندی و فهم کنیم. در بخش اول نشان می دهیم با قطع ارتباط با خاستگاه های فلسفه علمی و غلبه نگاه پوزیتیویستی، بحران علم سنجی رخ داد. سپس نشان داده خواهد شد که فهم این بحران درگرو بازگشت به فلسفه علم با رویکرد غیرپوزیتویستی است. نقد علم سنجی رایج و برجسته کردن بحران آن بدان معنا نیست که ارزیابی پژوهش های علوم انسانی، ناممکن و دست نایافتنی است، بلکه باید پژوهش ورزی در جوامع علوم انسانی در کانون توجه قرار گیرد تا پژوهش ورزی و ارزش های جامعه علمی برجسته شود. بنابراین ارزیابی روا و دقیق پژوهش های علوم انسانی نمی تواند صرفاً با کمی سازی صرف محصولات پژوهشی محقق شود بلکه این مهم درگرو تعامل مطالعات فلسفه علم، انسان شناسی علم و جامعه شناسی علم و تاریخ علم با علم سنجی است.
۶۵.

پوزیتیویسیم ایرانی: میرزاملکم خان ناظم الدوله، آگوست کنت و اندیشه ی تغییر و پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: میرزاملکم خان ناظم الدوله آگوست کنت پوزیتیویسم توسعه و تغییرات اجتماعی جامعه شناسی تاریخی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۲
زمینه و هدف: میرزاملکم خان ناظم الدوله، از یک سو رجل سیاسی بانفوذی است که نقش مؤثری در قدرت سیاسی حاکم داشته و از سوی دیگر روشنفکری آرمان گراست که سودای فراتر رفتن از وضع موجود و حرکت در مسیر پیشرفت جامعه ی ایران را در سر می پرورانده است. این دوگانگی در نقش آفرینی او، موجب شده است که چهره ای متناقض و حتا متضاد از او ترسیم گردد. هدف تحقیق حاضر عبارت است از فهم رابطه ی بین کنش های سیاسی میرزاملکم خان با اندیشه های وی.  روش و داده ها: این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و به کارگیری چارچوب نظری پوزیتیویسم، به ویژه آراء آگوست کنت انجام شده است. بر این اساس، مقولات بنیادینی چون «جبری و جهان شمول بودن حرکت تاریخ»، «اندیشه ی ترقی و اعتقاد به پیشرفت»، «علم گرایی»، «محوریت نظم و قانون گرایی»، «تقسیم کار و تخصصی شدن»، و «نخبه گرایی و دیوان سالاری» از آثار ملکم خان استخراج و تحلیل شدند. روایی و پایایی تحقیق نیز با انتخاب چارچوب نظری مناسب و تدوین مقولات جامع و مانع به دست آمد.  یافته ها: یافته ها نشان می دهد که تمامی عناصر شش گانه ی پوزیتیویسم کنت، با قوت در اندیشه های ملکم خان وجود دارد. ازین منظر، می توان وی را پیرو پوزیتیویسم کنت دانست که راه برون رفت از عقب ماندگی ایران را در پیروی از همان سنت پوزیتیویستی جستجو می کرد.  بحث و نتیجه گیری: ریشه های دوگانگی در کنش ها و اندیشه های میرزاملکم خان را می توان در تأثیرپذیری او از پوزیتیویسم اروپایی و به ویژه آراء کُنت یافت. این تأثیرپذیری، بسیاری از اقدامات و موضع گیری های سیاسی و اجتماعی وی هم چون موافقت با اعطای امتیازات به بیگانگان و پیروی بی چون وچرا از اصول تمدن جدید را توجیه می کند. این اقدامات را نمی توان صرفاً به انگیزه های شخصی نسبت داد، بلکه باید آن ها را بازتابی از بن مایه ی اندیشه های او دانست که ریشه در پوزیتیویسم داشت.  پیام اصلی: اندیشه ی پوزیتیویسم، در ایرانِ آن زمان تنها منحصر به میرزاملکم خان نبوده و نتیجه ی این پژوهش را می توان بر سایر کنشگران اجتماعی و سیاسی هم عصر وی و پس از آن نیز قابل اطلاق دانست. این یافته ها، علاوه بر روشن کردن بخشی از تاریخ فکری ایران، می تواند به درک بهتر نقش اندیشه های غربی در تحولات اجتماعی و سیاسی معاصر ایران کمک کند. 
۶۶.

تحولات علم شناسی در ایران و غرب (با تأکید بر علوم اجتماعی و انسانی)

کلیدواژه‌ها: سنت تحلیلی سنت قاره ای پارادایم زمینه گرایی پوزیتیویسم نظریه علمی عینیت باوری علم پدیدار شناسی علم دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
مطالعات علم نگاهی ویژه به تاریخ علم دارد. به مدد تاریخ علم، فراز و نشیب های آن را رصد می کنیم و در فلسفه ورزی از آن بهره می بریم. از اوایل شکل گیری فلسفه تا زمان نیوتن و تا امروز، علم شناسان بسیاری در اطراف استقراء گرایی، گرد آمدند و در قرن بیستم این ابطال گرایان بودند که برگرمی کار خود افزودند. با این حال تاریخ علم نشان از آن دارد که توقف بر استقراء گرایی و ابطال گرایی، رافع مشکل نبوده است. در واقع پوزیتویسم که بر شانه نیوتن استوار بود، مواجه با چالش های جدی گردید. از سوی دیگر فلسفه های علم متأخر به ما می گویند که فرایند نظریه پردازی متکی به «پارادایم» (در معنای چهارگانه «هستی شناسی »، «معرفت شناسی »، «روش شناسی » و «ارزش شناسی ») معطوف به موضوعی است که آن نظریه پردازی پیرامون آن انجام می گیرد. همچنین به ما می گوید که نمی توانیم رفتارهای انسانی و اجتماعی را با الگوی علم فیزیک مطالعه کنیم و به عبارت دیگر نظریه های علوم انسانی و اجتماعی ارزش باره هستند. در مقاله حاضر کوشیده ایم معنای علم را در ایران پس از اسلام مورد توجه قرار داده و اوج و حضیض آنرا نشان دهیم و متناظر با احوالات سانحه در ایران، احوالات غرب را نیز مورد توجه قرار دهیم. مطالعه حاضر نشان میدهد که در دوران زرین علم (قرون نخست اسلامی) علم شناسی فیلسوفان مسلمان ایرانی اثرات وسیعی بر اندیشه غربیان داشته، لکن برای مدت قریب به 800 سال پس از آن، مواجه با انحطاط گردیده است. اگرچه در این 200 سال اخیر از آن انحطاط قدری کاسته شده، اما هنوز گفتگو و هم پرسگی میان فیلسوفان علم مسلمان ایرانی و غربی (بدلیل نا هم زبانی و اختلاف سطح) وجود ندارد. مضافاً تأخیر فاز علم شناسی نسبت به اندیشه های غربی در ایران وجود دارد و از این منظر ضرورت تحول، احساس می شود. در پایان مقاله، درس هایی از تحولات تاریخ علم شناسی در ایران گرفته شده و زیر عنوان رهیافت ارائه گردیده است.