مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
امویان
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
17 - 38
حوزه های تخصصی:
زمینه های اجتماعی وقوع حادثه عاشورا در سه بُعد و ساحت شخصیتی، حاکمیتی و جامعه شناسی قابل بررسی است. در ساحت شخصیتی، شخصیت معاویه و یزید در وقوع حادثه کربلا اثرگذار است. راه کار مقابله با این رفتار شخصیتی، امر به معروف و نهی از منکر است. در ساحت حاکمیتی، معاویه به وسیله کادرسازی و تلاش برای ولیعهدی یزید در وقوع عاشورا نقش داشت. از نظر امام(ع) راه کار مقابله با آن تشکیل حکومت اسلامی، قیام و عدم سکوت در برابر یزید است. در ساحت جامعه شناسی، به عوامل مهمی همچون رفتار اجتماعی حاکمان اموی، دنیاطلبی و عدم حمایت کوفیان از امام(ع) می توان اشاره کرد. راه کار امام حسین(ع) در این مورد بصیرت بخشی و اصلاح امور امت است.
تفکر عثمانیه و انگیزه های احمد بن حنبل در ارائه گفتمان تربیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
75 - 107
حوزه های تخصصی:
با کشته شدن خلیفه سوم در سال 35 هجری، بنی امیه در کنار شماری از صحابه با طرح خونخواهی وی، در نخستین واکنش به این ماجرا، با راه اندازی نزاع و جنگ داخلی، زمینه های شکل گیری «جریان عثمانیه» را بوجود آوردند. این جریان، علی (ع) را در خونخواهی خلیفه سوم مقصر می دانست و خلافتِ پس از پیامبر (ص) را تنها درباره سه خلیفه نخست می پذیرفت. تلاش های امویان برای به حاشیه بردن فضایل علی (ع) از طریق شبکه راویانش، در نهادینه کردن این اندیشه موثر بود و بعدها مبارزات سیاسی عباسیان – برای پررنگ تر کردن نقش عباس عموی پیامبر نسبت به ابوطالب (ع) پدر علی (ع) - با علویان، در ماندگاری این نظریه نقش بسزایی داشت. پس از سقوط امویان و برآمدن عباسیان، تلاش های احمد بن حنبل (164-241 ق) در طرح اندیشه تربیع یعنی پذیرش امام علی (ع) به عنوان خلیفه چهارم، گامی اساسی در ایجاد وحدت اسلامی بود. پژوهش حاضر قصد دارد پاسخ این پرسش را بیابد که:زمینه های ابعاد مختلف اندیشه تربیع در بینش ابن حنبل چه بود؟ دستاوردهای پژوهشی نشان می دهد که ابن حنبل با در نظر داشتن فضای دوستی اهل بیت (ع) در سده سوم، در پی پاسخگویی به دل بستگی های فکری عصر خود، و برای پایان دادن به تنش های کلامی به بسط نظریه تربیع کمک کرد. این پژوهش بر پایه نگره «تناسب حاکمیت و باور سازی مذهبی» واکاوی تحولات حدیث گرایی در سده سوم، به واکاوی اندیشه تربیع در بینش احمد بن حنبل با روش توصیف و تحلیل داده های تاریخی و حدیثی در این قرن می پردازد.
ارزیابی روایات ناپوشیدگی پیامبر اکرم (ص) پیش از بعثت(مقاله علمی وزارت علوم)
در برخی کتب حدیثی و تاریخی اهل سنت روایت ها و گزارش هایی وجود دارد که برابر با آنها، پیامبر اکرم$ پیش از بعثت، جامه از تن درآورده و مکشوف العوره شده و براساس یک ندای غیبی از این کار باز داشته شده است. دو دسته از این گزارش ها مربوط به کودکی پیامبر$ و یک دسته مربوط به نوجوانی پیامبر و یک دسته نیز مربوط به جوانی اوست که از جهت سند و متن قابل نقد و بررسی هستند. با وجود اهمیت این موضوع تاکنون هیچ گونه پژوهش مستقلی در این زمینه، سامان نیافته است. در نقد سندی، مشخص گردید که اسناد روایات ناپوشیدگی پیامبر$ پیش از بعثت مرسل و ضعیف هستند و در نقد متنی نیز، روایات مورد بحث با آیات قرآن، سنت و عقل ناسازگار است و دچار اضطراب نیز هست. در نهایت خاستگاه این گزارش ها بررسی شده و روشن گردید که این روایات را بنی امیه برای تخریب چهره پیامبر$ ساخته اند.
گونه های جعل و تحریف امویان در روایات مهدوی(مقاله علمی وزارت علوم)
احادیث مهدویت به دلیل ظرفیت بالای اعتبار بخشی به جریان های سیاسی، مورد سوء استفاده قرار گرفته است، از این رو جدا سازی مجعولات و تبیین دلایل رویکردهای سیاسی به این اخبار کمک شایانی به پاک سازی معارف مهدویت از مجعولات دارد، گویا رقابت های سیاسی پررنگ ترین نقش در وارد کردن احادیث جعلی به حوزه مهدویت داشته است. در این میان نقش امویان به عنوان نخستین کسانی که در تاریخ اسلام خلافت را به سلطنت تبدیل کردند، پررنگ می نماید. این مطالعه با هدف بررسی نقش امویان در جعل و تحریف احادیث مهدویت و گونه شناسی این احادیث شکل گرفته است. پرسش ما این است که رویکرد امویان به احادیث مهدویت چه بوده و آنان در جهت تحکیم و توسعه قدرت خود چه نقشی در جعل روایات مهدویت داشته اند؟ نتایج این مقاله که با روش تحلیل محتوا و بر پایه منابع کتابخانه ای به دست آمده است، نشان می دهد که مهم ترین گونه های جعل و تحریف امویان در روایات مهدوی عبارت اند از: «جعل و تحریف در مصداق مهدی موعود»، «فضیلت بخشی به اماکن تحت سلطه»، «مشرق ستیزی» و «جعل و تحریف در نشانه های ظهور».
کاربست نظریه شکاف و گریز اجتماعی در جامعه ایرانی قرن اول هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
113 - 135
حوزه های تخصصی:
تبیین شکاف های اجتماعی جامعه ایرانی در عصر انتقال و خلافت اموی، و به دنبال آن ظهور پدیده گریز از کانون خلافت، نیازمند تحقیقی غیرروایی و کارکردگرایانه است. با سپری شدن ایام فتوح، و عدم جذب عملی ایرانیان در جامعه جدید عرب اسلامی و عدم تحقق تصورات ایرانیان برای تغییر کلی وضعشان، نه تنها شکاف های اجتماعی گذشته از بین نرفت، بلکه عملاً با گسترش نظام قبایلی و قرار گرفتن موالی در پایین ترین قسمت این ساختار، ایرانیان به عنوان اقشار فرودست از فضای جدید بهره ای نبردند. این تحقیق به روش تاریخی و بین رشته ای و در چارچوب نظریه جامعه شناختی شکاف و گریز در پی پاسخ به این پرسش است که شکاف های اجتماعی موجود در بین ایرانیان در قرن اول هجری چه تأثیری بر روند گریز آنان داشت؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که شکاف های اجتماعی موجود در نظام اموی و ساختار قبیله ای آن زمینه های گریز لایه های متعدد جامعه ایرانی را از کانون قدرت فراهم نمود. سیاست های تبعیض آمیز امویان و وجود طبیعی شکاف های اجتماعی در جامعه ایرانی قرن اول منجر به تحقق نظریه گریز شد و این جامعه را به امید فردای بهتر آماده پذیرش دعوت عباسی کرد.
تبیین نقش محرومیت نسبی در پیوستن طبقات اجتماعی به جنبش عباسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش عباسیان یکی از نقاط عطف تاریخ اسلام در قرن دوم قمری می باشد. جنبش های اجتماعی بحثی اساسی در نظریه های انقلاب اند که به سبب همین اهمیت، نظریه های مختلف کوشیده اند آنها را توضیح دهند. یکی از مهم ترین این نظریه ها، نظریه «محرومیت نسبی» می باشد. ورود اسلام به ایران و شعارهای برابری خواهانه سطح انتظارات ارزشی مردم را بالا برد. این در حالی بود که پس از مدتی، به خصوص در دوره بنی امیه سطح توانایی ارزشی مردم تغییر چندانی نکرد. بنابراین می توان محرومیت نسبی، یعنی فاصله گرفتن انتظارات ارزشی و توانایی های ارزشی را زمینه ای مهم در ایجاد سرخوردگی و نارضایتی مردم و یکی از دلایل اصلی پیوستن طبقات مختلف، به خصوص طبقات میانی و فرودست به جنبش عباسیان دانست. نگارندگان مقاله حاضر کوشیده اند با تمرکز بر جنبش عباسیان و با بهره گیری از روش تحلیل تاریخی و جامعه شناختی و همچنین بررسی محتوای آثار تاریخی، در پرتو نظریه محرومیت نسبی به بررسی زمینه ها و علل پیوستن طبقات مختلف به این جنبش بپردازند.
تحلیل مضمونی اخبار خوارج عصر امویان (132- 41) در منابع تاریخی اصحاب حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با درک ارزشمندی میراث تاریخی اصحاب حدیث و اثرگذاری آن در ذهن مخاطبان این آثار در موضوع خوارج عصر اموی و با هدف کشف شبکه مضمونی موجود در این متون و برای رسیدن به الگویی که توضیح دهنده منطق کلی و شاکله آن ها باشد، تلاش می کند تا به سؤال «اصحاب حدیث در ثبت اخبار خوارج چه مضامینی را به مخاطبان ارائه می کنند؟» پاسخ دهد. برای یافتن این پاسخ ابتدا به مطالعه میراث تاریخی اصحاب حدیث در این زمینه پرداخته شد و از میان آثار موجود، تاریخ خلیفه بن خیاط (ابن خیاط240ق)، بقایای کتاب المعرفه و التاریخ (فسوی277ق)، تاریخ الامم و الملوک (طبری 310ق)، المنتظم فى تاریخ الامم و الملوک ، (ابن جوزى 597ق) انتخاب شد و داده های مرتبط با اخبار خوارج از میان آنان استخراج و سپس با روش تحلیل مضمون و اجرای مراحل مختلف آن، داده ها تحلیل و مضامین نهفته در منابع منتخب کشف شد که چهار مضمون فراگیرِ خوارج جریانی سیاسی- مذهبی و عملگرا، تهدیدات دائمی خوارج برای حکومت، سرکوب خوارج با هزینه های هنگفت و اسلامی بودن سرکوب خوارج یافت شد که این مضامین با توجه به رویکرد اصحاب حدیث به خلافت، در راستای مشروعیت بخشی به رفتار امویان در قبال سرکوب خوارج است.
بررسی سیر گفتمان امویان بعد از حادثه کربلا براساس نظریه لاکلا و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واگرایی و عدم سنخیت جریان اموی و اهل بیت(ع) بعد از کربلا زمینه های تقابل گفتمانی را در ابعاد گفتاری و عملی افزایش داد، این امر از یک سو به تغییر ساختارگفتمان هژمونی یافته امویان انجامید و از سویی دیگر منجر به تعمیق دستاوردهای قیام کربلا شد. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا ضمن ارائه کنش های امویان دررویارویی با اسراء کربلا، با استفاده از نظریه گفتمانی لاکلا و موفه که ابعاد گفتمان را گفتاری و رفتاری می داند به این پرسش ها پاسخ داده شود که در تقابل دو جریان مذکور چه عللی منجر به تغییر رویه گفتمان حاکم شده و گفتمان حاکم برای برون رفت از این چالش چه شیوه های اتخاذ می کند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد درهم ریختگی ثبات معنای گفتمان اموی در فضای رقابتی با گفتمان اهل بیت(ع) بعد از کربلا موجب بی قراری گفتمان اموی و تغییر رویه از گفتمان مسلط به گفتمان تعامل و مماشات جهت برون رفت از چالش های مورد تهدید حاکمیت شد.
تسامح امویان در امور دیوانی و تأثیر آن بر ارتقای تشکیلات اداری تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵
107 - 126
حوزه های تخصصی:
امویان(حک: 41-132) علی رغم همه سخت گیری ها و نارواداری هایی که نسبت به برخی از فرقه ها و نژادها خاصه ایرانیان داشتند، در مواردی به جهت ضرورت های سیاسی و اجتماعی و جهت پیشبرد امور حاکمیتی خویش، اهل تساهل و تسامح بوده اند. وبررسی تساهل و تسامح های آنان در امور دیوانی و آگاهی از عملکرد آنان در این زمینه، می تواند تجربه ای مفید از گذشته را در اختیار جامعه اسلامی ما قرار دهد. سوالی که این نوشتار به آن پاسخ داده چنین است: تسامح امویان در امور دیوانی چگونه بوده و چه تاثیری بر ارتقای تشکیلات اداری تمدن اسلامی گذاشته است؟ واکاوی منابع با رویکرد توصیفی- تحلیلی نشان می دهد امویان هر چند در برابر اعاجم خاصه ایرانیان خشونت و سخت گیری های زیادی داشتند اما آنان چون در اداره سرزمین های وسیع اسلامی و در ایجاد، توسعه، انسجام بخشی و سر و سامان دادن به امور اداری و دیوانی خویش، تجربه و توانایی کافی نداشتند، در امور اداری و دیوانی از تمدن هایی چون ایران و روم که تجارب ارزنده ای در این زمینه داشتند، استفاده کرده اند. این امر سبب شده هم در تشکیل و هم در تعریب دیوان ها شاهد مشارکت اقوام غیرعرب و بعضا غیرمسلمان باشیم. امری که به نوبه خود سبب آشنایی مسلمانان با امور دیوانی شده و کم کم موجبات استقلال آنان را در این زمینه فراهم ساخته است.
سیاست های اقتصادی؛ فرهنگی و هنری امویان در خراسان و ماوراءالنهر و تأثیر آن بر گسترش هنر و فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
623 - 638
حوزه های تخصصی:
خراسان و ماورالنهر از مناطق مهم اقتصادی بودند که به علت موقعیت بازرگانی، زمین های حاصلخیز و همجواری با مناطق کافرنشین مورد توجه ویژهه مسلمانان قرار داشتند. این مناطق که مقارن ورود مسلمانان تحت فشارهای مالیاتی حکومت ساسانی قرار داشتند با شرط تخفیف های مالیاتی و تضمین های مالی و اقتصادی حاضر به پذیرش اسلام و همکاری با مسلمانان شدند. اما به علت سیاست چپاولگری و مال اندوزی بسیاری از خلفا و والیان اموی، پذیرش اسلام در میان مردم ماورالنهر و خراسان به صورت عمیق صورت نپذیرفت. در این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است کوشیده شده تا به این پرسش که سیاست های اقتصادی و معافیت های مالیاتی چه نقشی در پذیرش اسلام مردم ناحیه خراسان و ماورءالنهر داشته است، پاسخ داده شود. بررسی ها نشان می دهد با کاهش سخت گیری های مالی و افزایش معافیت های مالیاتی روند گروش به اسلام افزایش قابل توجهی می یافت. تشویق های مالی که شامل کمک های نقدی و غیر نقدی به حاجتمدان، دادن مقرری و پاداش به شرکت کنندگان در نماز جماعت در کنار معافیت های مالیاتی به کار گرفته می شد. این سیاست ها به تدریج در رونق فرهنگی و هنری این مناطق مؤثر واقع شد.اهداف پژوهش:بررسی سیاست های اقتصادی امویان در خراسان و ماوراءالنهر.شناخت نقش گسترش اسلام در خراسان و ماوراءالنهر دوره اموی در رونق هنر و فرهنگدر این مناطق.سؤالات پژوهش:سیاست های اقتصادی و حمایت های مالی امویان در خراسان و ماوراءالنهر چگونه بود؟در دوره امویان گسترش اسلام در خراسان و ماوراء النهر چه تأثیری بر رونق هنر و معماری این مناطق داشت؟
تفکرات گنوسی بین النهرینی و جنبش های غالی عراق در عصر امویان (ثنویت آفرینش، فراسوی خیر و شر و نجات بخشی)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
318-339
حوزه های تخصصی:
میان رودان که بستر شکل گیری تمدن های کهن بود، با سقوط بابل و تسلط کوروش، به مرکز تصمیم گیری ایرانیان تبدیل شد، تا آنجا که آن را دل ایرانشهر خوانده اند. بدین سان اندیشه ها و آرای آریاییان با عقاید بومیان تمدن های سامی، سریانی و هلنی در بین النهرین به هم آمیخته شد. بین النهرین یا دل ایرانشهر که در دوره اسلامی عراق خوانده شد شاهد گونه هایی از جنبش ها و جریان های فکری علیه خلافت امویان بود که برخی آموزه های آن با مبانی اندیشه های اسلامی تعارض داشت. بروز این گونه افکار و جریان ها این پرسش اساسی را مطرح ساخته که این افکار چگونه به آرای جنبش های فکری، اعتقادی و سیاسی مسلمانان راه یافت؟ فرضیه ما بر این اساس استوار است که برجسته ترین و بادوام ترین رخساره افکار التقاطی مذکور، اندیشه ها و آرای گنوستیکی و رازورانه ای بوده که تا ورود اسلام به این خطه تداوم داشت و در روزگار فرمانروایی امویان دوباره در عراق سر برآورد. یافته های این پژوهش با اتخاذ روش های تحلیل مبتنی بر تبارشناسی تاریخی آموزه های فکری و اعتقادی این جنبش ها، نشان داده که کلیت حیات فکری، اعتقادی و اجتماعی این جریان ها در قالب جنبش های اجتماعی با رویکردی رادیکال چون سبییه، پیروان حمزه بن عماره، بیانیه و مغیریه که در عراق در روزگار امویان ظهور کرده اند، ترکیبی از عناصر و مؤلفه های ثنوی، باطنی گری، رازوری، افکار نجات بخشانه و غالیانه بوده که متأثر از سرچشمه های فکری، آرای التقاطی و تفکرات جریان های گنوسی و ثنوی با سرچشمه های بین النهرینی بوده است.
خشونت کلامی در سیره حجاج بن یوسف ثقفی (مطالعه موردی: خطبه های عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با استقرار حکومت بنی امیه، بهره گیری از فن خطابه و تهدید با رویکرد خشونت آمیز به یکی از مهمترین مؤلفه های تأمین امنیت حاکمیت اموی بدل شد. شناسایی سازوکارهایی که در آن دوران برای تأثیرگذاری بر مخاطبان بدان تکیه می شد حائز اهمیت است. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخ دادن به این پرسش است که چرا حجاج بن یوسف در مواجهه با مردم عراق از خطبه های خشونت آمیز بهره می گرفت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که حجاج در خطبه هایش از واژگان با اثر بخشی روانی منفی مانند شرور، کنیززاده، ریاکار، فتنه جو و فریب کار استفاده و همچنین با تهمت زدن، تهدید به مرگ، تمسخر، خوار و خفیف خواندن مردم و تشبیه آنان به حیوانات، مخاطبانش را از نظر شخصیتی تخریب و احساس حقارت، کم ارزش بودن، ناامیدی و ترس را به آنان القاء می کرد تا از این طریق سلطه خود را مستحکم و از امکان شورش و طغیان مخالفان جلوگیری کند.
شاخصه سنجی سیره سیاسی امام صادق (ع) در مواجهه با نظام های سیاسی با تأکید بر عنصر زمان در نظام اموی و عباسی
منبع:
جستارهای تاریخ اسلام سال ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
27 - 49
حوزه های تخصصی:
حیات سیاسی و عصر امامت امام صادق(ع)، با دوره نظام سیاسی- حکومتی سلسله امویان و عباسیان مصادف بود و با اینکه هر دو حکومت، از نظر امام مصداق طاغوت بودند، بااین حال، سیره و استراتژی آن حضرت در این دو زمانه، متفاوت است. به راستی این تفاوت در نحوه برخورد با دو نظام سیاسی غیر مشروع، ناشی از چه بوده است؟ به نظر می رسد اوضاع و شرایط سیاسی-اجتماعی حاکم بر زمانه، نقش تعیین کننده ای بر نوع رفتار و واکنش های امام صادق(ع) داشت و سبب تفاوت سیره سیاسی ایشان در مواجهه با نظام های حکومتی بود؛ چه اینکه تمامی عملکرد امام همچون سایر ائمه(ع)، مانند پازلی در راستای رسالت الهی امامت، صیانت از اسلام و تکمیل احکام الهی به فراخور بازه های زمانی، متفاوت بود. از جمله دستاوردهای فرضیه که در این مقاله به اثبات می رسد آنکه نه تنها حیات سیاسی امام صادق(ع) بسیار برجسته تر از دیگر ابعاد زندگی ایشان است، بلکه مشی سیاسی حضرت با درنظرداشتن ماهیت متفاوت حاکمیت اموی و با انعطاف پذیری سیره امام در حفظ کیان فرهنگ تشیع، نقشی اساسی داشت. پژوهش پیش رو، به روش توصیفی-تحلیلی و با استناد بر منابع تاریخی و اسناد روایی، نقش عنصر زمان را در حیات سیاسی امام صادق(ع) مورد تحلیل و بازکاوی قرار می دهد.
تحلیل فاصلۀ قدرت مبتنی بر نظریۀ ابعاد فرهنگی هافستِد و کاربست آن در اختلافات بنی هاشم و بنی امیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد پنهان اختلافات بنی هاشم و امویان، تفاوت نگرش این دو دودمان به جزئیات قدرت، ازجمله «فاصله قدرت» است. فاصله قدرت که بسیار مورد توجه انسان شناسان است، توزیع و انباشت قدرت سیاسی، روابط بین مردم و صاحبان قدرت را واکاوی می کند. نظریه ابعاد فرهنگی «هافستِد»، همین مؤلفه را یکی از شش محور تفاوت فرهنگی جوامع برشمرده است. مقاله حاضر با تأکید بر مسئله فاصله قدرت، گزاره های تاریخی از رفتار قدرتمندان دو خاندان قریش را بررسی می کند و تحلیلی را از نقش دیدگاه غالب در هریک از این دو دودمان در اختلافات آنان، ارائه می دهد. براساس این پژوهش، شوق به فره مند دیده شدن، تأکید بر نمایش قدرت، قوم گرایی، تلاش برای حفظ برتری اقتصادی، گشاده دستی های نامتعارف و هدفمند و نگاه بهره جویانه به دیگران واموال عمومی، مواردی است که نشان می دهد بنی امیه به فاصله زیاد قدرت اعتقاد داشتند. در آن سو، ساده زیستی، نگاه نجیبانه به دیگران و اموال عمومی، فروتنی، نیکی به فرودستان و پرهیز از قبیله محوری، از شواهدی است که تأکید بنی هاشم بر فاصله کم قدرت را نشان می دهد. بر این اساس، باید گفت که تفاوت دیدگاه درباره فاصله قدرت، منشأ اصلی تفاوت نگرش دو خاندان امیه و هاشم به اقتصاد، جامعه و سیاست بوده است.
خوانشی در پی ریزی گفتمان اموی و منازعات آن با گفتمان امامت تا سال 64 ه .ق
منبع:
تاریخ اهل بیت سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
99 - 121
حوزه های تخصصی:
حاکمیت اخلاف امیه بر مقدرات جهان اسلام پس از حدود چهار دهه از رحلت پیامبر(ص) یکی از شگفتی های تاریخ اسلام است که باوجود پژوهش های گسترده همچنان در خور واکاوی و خوانش های جدید از منظرهای گوناگون است. نظریه تحلیل گفتمان با ظرفیتی که دارد، می تواند برای بازنمایی جوانب ابهام و تبیین دلایل بقای حدود یک صده این جریان در هرم قدرت، مساعدت نماید. بدین منظور، پژوهش حاضر با استفاده از نظریه و روش تحلیل گفتمان لاکلاو و موف و با استفاده از تکنیک تحلیل داده های تاریخی به دنبال پاسخ به این سؤال است که شکل گیری نظام گفتمانی امویان و حذف رقیب یعنی، ائمه(ع) تا پایان عصر سفیانیان چگونه بوده است؟ یافته های این پژوهش حاکی از آن است که امویان از سویی با به متن کشاندن ارزش های جاهلی توانستند ذائقه امت اسلامی را که با مواهب ناشی از فتوحات به سوی مادیات سوق یافته بود به فاصله از ارزش های اسلامی جهت دهند و از سوی دیگر با دادن پوشش عقیدتی به اقدامات خود، خلفای اموی را جانشینان به حق پیامبر اسلام(ص) نشات دهند.
ازدواج های اعراب و خراسانیان در عهد امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی - اجتماعی خراسان سال ۶ زمستان ۱۴۰۰ و بهار ۱۳۹۱ شماره ۲ و ۳ (پیاپی ۲۲ و ۲۳)
61 - 80
پس از ورود اسلام به ایران، اعراب در شهرهای زیادی به ویژه در خراسان اسکان یافته و به صورتی مسالمت- آمیز با بومیان زندگی می کردند. موضوع ارتباط آنان با هم، نهایتاً منجر به ازدواج هایی بین دو گروه شد. دیدگاه دین اسلام در ارتباط با ازدواج نژادهای مختلف با دید ایرانیان و اعراب یکسان نبود. تحلیل ارتباط و انس اعراب اسکان یافته در خراسان با بومیان آن ناحیه و روند فراز و نشیب ها و تبعات آن موضوع این مقاله است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی می باشد. با اینکه دین اسلام و سیره پیامبر(ص) تعصب و برتری طلبی نژادی را محکوم می نمود اعراب فاتح در ابتدا دید خوبی نسبت به ازدواج با بومیان بویژه زن دادن به آنان نبودند، ولی تدریجاً این حس حداقل در بین گروه هایی از آنان کم رنگ گردید به خصوص که اعراب نمی توانستند جدا از بومیان به زندگی خود ادامه دهند و آموز ه های دینی شان نیز خلاف تعصبات قبیله ای بود و سابقه تمدنی ضعیف تری از مغلوبین داشتند و آن را انکار هم نمی کردند. بر اثر ازدواج ها بین عرب و عجم دو رگه هایی که بعضاً شخصیت هایی مهم هم در بین آنان بود، پیدا شدند.
بررسی تحلیلی روند ورود اسلام به شهرهای بخارا و سمرقند (41-132ه .ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
با تأملی در تاریخ دو شهر بخارا و سمرقند، می توان دریافت که این شهرها، همزمان با ایران قبل از اسلام، از بزرگترین شهرهای ایالت سغد (سغدیانای باستانی) در حوزه ی رود زرافشان (رودسغد) و منطقه ی ماوراءالنهر بوده اند. بدون تردید اهمیت این دو شهر، طی قرون متمادی قبل و بعد از اسلام به اعتبارِ قرارگرفتن آنها در محل برخورد شاهراه های مهم بازرگانی بود. در نیمه ی نخست قرن اول هجری، مسلمین به دنبال فتح خراسان و نواحی مختلف ماوراءالنهر به این شهرها قدم نهادند. عمده ی لشکرکشی های سرداران اموی به این شهرها تا زمان قتیبه بن مسلم باهلی (86- 96 هـ.ق.) شیوه ی تاخت و تازهای سرحدی و پراکنده ای را داشت که سرداران عرب تنها به فتح شهرها و کسب غنایم بسنده می کردند. ولی با روی کار آمدن قتیبه، فتوحات اعراب به اوج خود رسید و لشکریان اعراب مسلمان به نهایت پیشروی دراین شهرها دست یافتند. در همین راستا، نوشتار حاضر بر آن است تا روند ورود اسلام به این مناطق را مورد تبیین قرار داده و علل تأثیرگذار در این ورود تدریجی را واکاوی نماید. به نظر می رسد عمده ی حکام این شهرها علی رغم مقاومت های اولیه، به مرور در برابر اعراب به مصالحه و تسلیم رضایت دادند و بدین طریق، مناصب حکومتی خود را حفظ نمودند. ولی ساکنان این شهرها تا آخرین لحظات به مخالفت با حکومت اعراب ادامه دادند و در نتیجه، این شهرها را به کانون های جنبش ضد اموی مبدل ساختند.
بررسی ابعاد و پیامدهای شیعه ستیزی در عصر امویان بر حیات سیاسی اجتماعی شیعیان
منبع:
رهیافت فرهنگ دینی سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۱
61 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف و موضوع: عصر اموی از دوره های سخت و دشوار حیات شیعیان محسوب می شود. در این عصر، حکمرانان در سرکوبی شیعیان از هیچ اقدامی فروگزار نکردند و در سوی دیگر شیعیان نیز برای بقای مکتب خویش مقاومت و جانفشانی ها کرده و شهدای بسیار دادند که اتفاقا بسیاری از آنان در صحنه های نبرد نبوده است. با این وصف هم ابعاد و هم پیامدهای کشتار شیعیان در خارج از میدان جنگ مشخص نیست و تاکنون تحقیق مبسوطی در این زمینه صورت نپذیرفته است. لذا پژوهش حاضر درصدد بررسی دو موضوع برآمده است: نخست احصا و بازنمایی مجدد برخی ابعاد و میزان کشتار و آزار شیعیان خصوصا در خارج از میادین جنگ و پس از آن پرداختن به پیامدهای سرکوبی و کشتار ایشان در این عصر و آسیب هایی که دامنگیر شیعیان شده است. روش شناسی تحقیق: این تحقیق از نوع کاربردی و روش آن تاریخی و توصیفی تحلیلی می باشد. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است و ابزار گردآوری آنها نیز علاوه بر کتابخانه: اینترنت، نرم افزارها و بانک های دیجیتالی منابع و مقالات مرتبط با تاریخ صدر اسلام و پژوهش های مبتنی بر آن است. روش پژوهش نیز متضمن روش تاریخی است. یافته ها و نتیجه ی تحقیق نشان می دهد کشتار شیعیان توسط بنی امیه پیامدهای بسیار اثرگذاری در تاریخ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی این مذهب داشت. از سویی توانست به انسجام درونی شیعیان کمک نماید، اما از سوی دیگر در عرصه اجتماع آنان را به حاشیه راند، در عرصه فرهنگ به رشد تقیه و باطنی گری کمک کرد و در عرصه اقتصاد، موجب تضعیف بنیه های اقتصادی ایشان شد.
مبانی فکری جریان ضدّ شعوبی سده های نخستین اسلامی با تکیه بر آرای ابن قتیبه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
149 - 180
حوزه های تخصصی:
پس از تأسیس خلافت عباسی، دو جریان فکری «شعوبی» و «ضدّ شعوبی» در جهان اسلام به معارضه با یکدیگر برخاستند. جنبش شعوبیه ایرانی، به پیشینه تاریخی و تمدنی کهن ایران استناد می کرد و در پی ارتقای جایگاه سیاسی و اجتماعی خود در نظم سیاسی نوین بود. جریان ضدّ شعوبی که امتداد اندیشه سیاسی امویان محسوب می شد، به دلیل از دست دادن منزلت سیاسی و اجتماعی پیشین، در پی القا و تداوم اندیشه برتری عرب بر غیرعرب بود.این پژوهش، در پی بازسازی مبانی فکری جریان ضدّ شعوبی در سده های نخستین اسلامی با تکیه بر آرای ابن قتیبه از حامیان جدی اندیشه مزبور است. دلیل انتخاب ابن قتیبه، به عنوان نماینده جریان تفکر ضدّ شعوبی، باقی ماندن کتاب فضل العرب اوست که حاوی صورت بندی کاملی از مبانی ضدّ شعوبی هاست. یافته های پژوهش نشان می دهد که مبانی فکری جریان ضدّ شعوبی بر اساس آرای ابن قتیبه، دارای دو محور کانونی اثبات برتری قوم عرب بر سایر اقوام و اثبات فرومایگی جایگاه اجتماعی، سیاسی و تاریخی ایرانیان و شعوبی مسلکان بوده که هریک مبتنی بر چندین اصل است. نوشتار حاضر، از نوع تحقیقات تاریخی است و با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، به ویژه کتاب فضل العرب، به نگارش درآمده است.
پویش فرهنگی شعوبیّه با محوریت برجسته سازی و برساخت روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
123 - 142
حوزه های تخصصی:
با تسلط دودمان بنی امیه بر نظام سیاسی اسلام، تفکر برتری عرب بر عجم رواج یافت. گسترش روایاتی با مضمون برتری نژادی عرب ها از سوی اخباریون وابسته به خلافت، واکنش نومسلمانان، به ویژه طرف داران جنبش شعوبیّه را در پی داشت و اهل تسویه با هدف احراز و بازسازی فرهنگ ملی، منطبق با جوهره اسلام راستین، از راه برجسته سازی و گاه برساخت روایات، به نفی پان عربیسم اموی مبادرت کردند.این پژوهش با تکیه بر روش وصفی تحلیلی، آهنگ آن دارد تا چرایی و چگونگی واکنش نهضت شعوبیّه به رویکرد امویان را بررسی کند. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که در دوره اموی به دلیل سیطره خفقان آور نظام سیاسی، شعوبیّه نخست در چالشی تساوی خواهانه برای نفی برتری عرب و کسب هویت ملی مستقل، دست به برجسته سازی و گاه ساخت روایات زدند و سپس، قلمروی این پویش فرهنگی به عرصه های دیگر در حوزه: ادبیات، تاریخ، تفسیر، عرفان و مانند آن گسترش یافت