مطالب مرتبط با کلیدواژه

جنبش های غالی


۱.

جنبش وُصفا (بررسی جنبش غُلاّت شیعی عراق در عهد خلافت هشام بن عبدالملک و امارت خالدبن عبدالله القسری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیعه امویان هشام بن عبدالملک جنبش های غالی بیان بن سمعان مغیرة بن سعید خالد بن عبدالله القسری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ تشیع
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ ادیان
تعداد بازدید : ۹۲۹ تعداد دانلود : ۶۰۴
جنبش غلات عراق در عهد خلافت هشام بن عبدالملک یکی از جنبش های سیاسی و فکری است که آثار فراوانی در تاریخ سیاسی و اندیشه های مذهبی غلات بر جای نهاده است. این حرکت به رهبری هفت تن از شیوخ غالی کوفه در سال (119ق) صورت گرفت. از این جنبش در برخی منابع به عنوان «وُصَفا» یاد شده. این جنبش یکی ازمستقل ترین حرکت های تاریخی غلات شیعی است که تقریباً هم زمان با جنبش های پایانی خلافت امویان و قبل از همة آن ها در کوفه آشکار گردید. اما از آن جا که در فضای پر التهاب جریان های آشکار و پنهانی که منجر به سقوط امویان شد صورت گرفت آن چنان مورد توجه قرار نگرفت، به ویژه آن که این حرکت، ماهیتی بدعت آمیز داشت و در بستری از افکار و آراء رازآمیز، سرّی و غالی صورت گرفت. اطلاعات تاریخی و فکری در باب آن روایت ها و اتهام های عقیدتی کفرآمیز به ندرت ثبت شده است. این پژوهش به دنبال آن است که ضمن بررسی چگونگی و چرایی وقوع این حرکت، پیشینة فکری، زمینه های سیاسی ماهیت و خاستگاه اجتماعی این حرکت غالیانه را بررسی نموده و تأثیر اهمّیت آن را در رشد و رواج اندیشه ها ی غلو آمیز نشان دهد.
۲.

تفکرات گنوسی بین النهرینی و جنبش های غالی عراق در عصر امویان (ثنویت آفرینش، فراسوی خیر و شر و نجات بخشی)

کلیدواژه‌ها: بین النهرین (میان رودان) اسلام گنوس جنبش های غالی رازوری نجات بخشی امویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۱۰۷
میان رودان که بستر شکل گیری تمدن های کهن بود، با سقوط بابل و تسلط کوروش، به مرکز تصمیم گیری ایرانیان تبدیل شد، تا آنجا که آن را دل ایرانشهر خوانده اند. بدین سان اندیشه ها و آرای آریاییان با عقاید بومیان تمدن های سامی، سریانی و هلنی در بین النهرین به هم آمیخته شد. بین النهرین یا دل ایرانشهر که در دوره اسلامی عراق خوانده شد شاهد گونه هایی از جنبش ها و جریان های فکری علیه خلافت امویان بود که برخی آموزه های آن با مبانی اندیشه های اسلامی تعارض داشت. بروز این گونه افکار و جریان ها این پرسش اساسی را مطرح ساخته که این افکار چگونه به آرای جنبش های فکری، اعتقادی و سیاسی مسلمانان راه یافت؟ فرضیه ما بر این اساس استوار است که برجسته ترین و بادوام ترین رخساره افکار التقاطی مذکور، اندیشه ها و آرای گنوستیکی و رازورانه ای بوده که تا ورود اسلام به این خطه تداوم داشت و در روزگار فرمانروایی امویان دوباره در عراق سر برآورد. یافته های این پژوهش با اتخاذ روش های تحلیل مبتنی بر تبارشناسی تاریخی آموزه های فکری و اعتقادی این جنبش ها، نشان داده که کلیت حیات فکری، اعتقادی و اجتماعی این جریان ها در قالب جنبش های اجتماعی با رویکردی رادیکال چون سبییه، پیروان حمزه بن عماره، بیانیه و مغیریه که در عراق در روزگار امویان ظهور کرده اند، ترکیبی از عناصر و مؤلفه های ثنوی، باطنی گری، رازوری، افکار نجات بخشانه و غالیانه بوده که متأثر از سرچشمه های فکری، آرای التقاطی و تفکرات جریان های گنوسی و ثنوی با سرچشمه های بین النهرینی بوده است.