مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
دانش آموزان پسر
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: کیفیت خواب سازه ی بالینی مهمی است که اجزای دقیق تشکیل دهنده و اهمیت نسبی آن در افراد مختلف متفاوت است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط کیفیت و بهداشت خواب بر اساس سبک زندگی اسلامی و جهت گیری مذهبی خودگزارش شده در دانش آموزان مقطع متوسطه ی دوم شهر سرپلذهاب صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی - مقطعی ازنوع همبستگی است که جامعه ی آماری آن را همه ی دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی دوم شهر سرپلذهاب در سال 1395 تشکیل می دهند. 370 نفر (370=n) از این دانش آموزان با روش نمونه گیری خوشه یی چندمرحله یی انتخاب شدند و پرسش نامه های متغیّرهای جمعیت شناختی، سبک زندگی اسلامی (ILST)، جهت گیری مذهبی (ROI)، بهداشت خواب (SHI) و کیفیت خواب (PSQI) را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته ها، قدر مطلق ضرایب همبستگی در دامنه یی بین 62/0 تا 83/0 قرار داشت و شاخص های خواب با سبک زندگی اسلامی و جهت گیری مذهبی رابطه ی مثبت و معنادار نشان داد (05/0>P). همچنین، تحلیل داده ها با روش رگرسیون نشان داد که سبک زندگی اسلامی و جهت گیری مذهبی با هم 61 درصد واریانس شاخص های خواب را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت کسانی که سبک زندگی اسلامی و گرایش مذهبی بالاتری دارند، از شاخص های خواب بهتری برخوردارند. پژوهشگران انجام مطالعات بیشتر در زمینه ی سلامت معنوی سالمندان را توصیه می کنند.
تعیین اثربخشی برنامه ی آموزشی سازگاری اجتماعی بر رفتارهای خودشکن تحصیلی در دانش آموزان پسر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزشی سازگاری اجتماعی بر رفتارهای خودشکن تحصیلی در دانش آموزان پسر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل پسر دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 1399-1398 بود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس از بین داوطلبان واجد شرایط تعداد 30 نفر وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش مقیاس رفتار و شناخت خودشکن (کانینگهام، 2007) بود. دانش آموزان گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای و به مدت 5 هفته متوالی (هر هفته 2 جلسه) تحت آموزش برنامه سازگاری اجتماعی نجاری و همکاران (1397) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با نرم افزار SPSS نسخه ۲3 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر برنامه ی آموزش سازگاری اجتماعی بر رفتارهای خودشکن تحصیلی دانش آموزان پسر معنادار بود. بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت آموزش برنامه سازگاری اجتماعی بر رفتارهای خودشکن تحصیلی دانش آموزان پسر اثربخش بود و پیشنهاد می شود که برنامه ی مذکور در دستور کار متولیان آموزش وپرورش برای کاهش رفتارهای خودشکن و رفع مشکلات ناسازگاری دانش آموزان قرار گیرد.
تدوین بسته ی آموزشی ادراک از محیط مدرسه و امکان سنجی آن بر رفتارهای خودشکن تحصیلی دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته ی آموزشی ادراک از محیط مدرسه و امکان سنجی آن بر رفتارهای خودشکن تحصیلی دانش آموزان پسر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل پسر دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش مقیاس رفتار و شناخت خود شکن (SDBC، کانینگهام، 2007) بود. دانش آموزان گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته 2 جلسه) تحت آموزش برنامه ادراک از محیط مدرسه قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته و با نرم افزارSPSS نسخه ۲3 صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بسته آموزشی ادراک از محیط مدرسه بر کاهش رفتارهای خودشکن تحصیلی دانش آموزان پسر معنادار بود (01/0p<). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت بسته ی آموزشی ادراک از محیط مدرسه روش مداخله ای مناسبی برای کاهش رفتارهای خودشکن تحصیلی در دانش آموزان پسر است.
بررسی رابطه اشتیاق تحصیلی و مولفه های آن با سرزندگی تحصیلی دانش آموزان شهرستان هامون
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم مهر ۱۴۰۱ شماره ۵۲
453 - 470
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی داریم به بررسی رابطه اشتیاق تحصیلی و مولفه های آن با سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسرانه شهرستان هامون بپردازیم. از جامعه آماری معین و روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی از 150 نفر از دانش آموزان پسر متوسطه دوم با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای گزینش نموده و مورد بررسی قرار گرفتند. فرض اصلی پژوهش بر این بود که اشتیاق تحصیلی و مولفه های آن با سرزندگی تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم پسرانه رابطه معناداری دارد در این پژوهش برای دریافت اطلاعات اشتیاق تحصیلی از پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد 2004و برای دریافت اطلاعات سرزندگی تحصیلی پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (۲۰۰۶)استفاده شد. نتایج حاصله رابطه معنادار اشتیاق تحصیلی و مولفه های آن را بر اساس سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر تایید نمود.
تأثیر 8 هفته تمرین با توپ تعادلی بر میزان عارضه لوردوز دانش آموزان پسر 15 تا 18 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : پیامدهای ناشی از وضعیت بدنی غیر صحیح به حدی گسترده است که در ابعاد جسمی، روحی، اقتصادی، اجتماعی قابل تعمق و بررسی می باشد و درمان آن در سنین جوانی از هزینه های هنگفت جهت جراحی و درمان این ناهنجاری در آینده جلوگیری می کند، بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین با توپ تعادلی بر میزان لوردوز دانش آموزان پسر 15 تا 18 سال بود. روش تحقیق: در پژوهش نیمه تجربی حاضر تعداد 40 دانش آموز با دامنه سنی 15 تا 18 سال از بین دانش آموزان داوطلب شهر دهدشت بصورت در دسترس و هدفمند انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی هشت هفته تمرینات فیزیوبال را سه جلسه در هفته به مدت 60 دقیقه انجام دادند، ولی گروه کنترل در هیچ گونه فعالیتی به غیر از فعالیت های معمول روزانه شرکت نداشتند. زاویه لوردوز کمری با استفاده از خط کش منعطف در دو مرحله قبل و بعد از اجرای تمرینات فیزیوبال اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله آزمون t مستقل و t زوجی در سطح معنی داری (0/05≥p) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از هشت هفته تمرین بهبود معنی داری در نمرات لوردوز کمری گروه تجربی نسبت به پیش از دوره تمرینات فیزیوبال یافت شد (0/001=p)، در حالی که در گروه کنترل تغییر معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، چنین به نظر می رسد که تمرین با توپ تعادلی روش مناسبی جهت بهبود عارضه لوردوز دانش آموزان می باشد. بنابراین به متخصصین حرکات اصلاحی توصیه می شود که از روش تمرین با توپ تعادلی برای بهبود عارضه لوردوز در کنار سایر روش های اصلاحی بیشتر استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی والدگری مثبت و مهارت های ارتباط مؤثر با همسر بر اهمال کاری و انگیزش تحصیلی دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
223 - 240
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش گروهی والدگری مثبت و مهارت های ارتباط مؤثر با همسر بر اهمال کاری، انگیزش و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر فارسان در سال تحصیلی 1400-1399 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایشی و گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر فارسان که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 نفر (20 نفر در گروه آموزشی والدگری مثبت، 20 نفر در گروه آموزشی مهارت های ارتباط مؤثر با همسر، 20 نفر در گروه گواه) انتخاب شدند و به دو گروه آزمایشی در 8 جلسه آموزش والدگری مثبت و آموزش مهارت های ارتباط مؤثر ارائه شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984)، و پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1981) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد، تفاوت معنی داری بین اثربخشی آموزش گروهی والدگری مثبت و مهارت های ارتباط مؤثر با همسر بر میانگین نمرات اهمال کاری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان پسر در دو مرحله پس آزمون و پیگیری وجود دارد.
اثربخشی فراشناخت درمانی ولز بر افزایش شادکامی و کاهش اضطراب دانش آموزان پسر دوره دوم مقطع متوسطه شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی فراشناخت درمانی بر افزایش شادکامی و کاهش اضطراب دانش آموزان پسر دوره ی دوم مقطع متوسطه ی شهرستان خرم آباد بود. پژوهش حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون به همراه پیگیری با دو گروه آزمایش و کنترل بود. نمونه ی آماری شامل 30 نفر از دانش آموزان مدارس شهر خرم آباد بود که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش در معرض 7 جلسه ی فراشناخت درمانی ولز قرار گرفتند. ابزار پژوهش عبارت بود از: پرسشنامه ی شادکامی آکسفورد (1990) و پرسشنامه ی اضطراب بک (1988). هر دو گروه در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزشیابی قرار گرفتند. داده-های گردآوری شده با تحلیل واریانس با اندازه های مکرر تحلیل شدند. نتایج تحلیل آماری نشان داد که فراشناخت درمانی ولز بر افزایش شادکامی و کاهش اضطراب مؤثر است و این نتیجه در مرحله پیگیری پایدار بود.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر هویت اجتماعی (مورد مطالعه: دانش آموزان پسر پایه سوم مقطع متوسطه اول شهر شیراز)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر هویت اجتماعی دانش آموزان پسر است. نوع تحقیق «کمّی» و روش آن «پیمایشی» است. داده ها با تدوین پرسشنامه ای از نمونه آماری 268 نفری از دانش آموزان پایه سوم مقطع متوسطه اول شهر شیراز جمع آوری شدند. هویت اجتماعی در چهار سطح هویت ملی، قومی، دینی و گروهی بررسی شد. در این بررسی از نظریه «هویت اجتماعی» آنتونی گیدنز استفاده شد که براساس آن اعتماد اجتماعی، گستره شبکه ارتباطی فرد در اجتماع، و استفاده از رسانه های جمعی بر هویت اجتماعی تأثیرگذارند. تحلیل آزمون های آماری نشان داد که گستره شبکه ارتباطی فرد در اجتماع، مهم ترین متغیر مستقل تأثیرگذار بر هویت اجتماعی فرد است. همچنین یافته های تحقیق نشان داد میزان درآمد ماهانه خانواده، رشته تحصیلی، شبکه ارتباطی فرد، رسانه های جمعی، اعتماد اجتماعی و سرانجام استفاده از وسایل ارتباط جمعی بر هویت اجتماعی دانش آموزان تأثیر می گذارند. در نهایت الگوی «رگرسیون خطی چندگانه» نشان داد که متغیرهای وابسته پژوهش توانسته اند 41 درصد از واریانس هویت اجتماعی را تبیین کنند.
اثربخشی آموزش مثبت اندیشی به شیوه گروهی بر کاهش تکانشگری و قلدری دانش آموزان پسر دارای اختلال رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش اثربخشی آموزش مثبت اندیشی به شیوه گروهی بر کاهش تکانشگری و قلدری دانش آموزان پسر دارای اختلال رفتاری بود. روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر ۱۵-۱۲ سال دارای اختلال رفتاری شهر خرم آباد بود که در سال تحصیلی1401-۱۴۰۰ در مقطع متوسطه اول مشغول به تحصیل بودند. از میان جامعه آماری، تعداد ۳۰ دانش آموز دارای اختلال رفتاری به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در ادامه هر یک از آنها به روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) جایگزین شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه تکانشگری بارات، مقیاس قلدری ایلی نویز، پرسشنامه اختلال های رفتاری راتر (مقیاس معلم) و آموزش مثبت اندیشی استفاده شد. آموزش مثبت اندیشی به صورت 10 جلسه 75 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مثبت اندیشی در کاهش تکانشگری و قلدری دانش آموزان دارای اختلال رفتاری مؤثر است (۰۵/۰p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش پیشنهاد می شود که از رویکرد آموزشی مثبت اندیشی در جهت کاهش رفتارهای تکانشگری و قلدری دانش آموزان دارای اختلال رفتاری استفاده شود.
واکاوی تجربه زیسته دانش آموزان پسر از «عدم موفقیت» در حفظ قرآن (مورد مطالعه: مدارس تخصصی قرآنی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۳ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۹)
139 - 173
حوزه های تخصصی:
حفظ قرآن کریم از برجسته ترین شیوه های جامعه پذیری باورها، ارزش ها قرآنی و ترویج آن در جوامع اسلامی است. نهادینه سازی این هنجارها نیازمند سازوکاری است که بتوان به واسطه آن به هدف ترویج قرآن کریم دست یافت. مدارس تخصصی حفظ قرآن کریم نمونه بارز چنین سازوکاری است که بیش از یک دهه در کنار ساختار آموزش وپرورش رسمی به دنبال ترویج قرآن کریم بوده اند. اگرچه تاکنون روش های حفظ قرآن و تأثیرات روان شناختی آن بر شخصیت حافظان موفق در این مدارس موردپژوهش بوده؛ اما تجربه زیسته دانش آموزانی که در این مسیر موفقیتی کسب نکرده اند، واکاوی نشده است. بااین حال، هدف از این پژوهش کشف و برساخت تجربه زیسته دانش آموزانی است که در این مدارس بوده و موفق به حفظ قرآن نشده اند. رویکرد در این پژوهش کیفی و از روش پدیدارشناسی در تحلیل داده ها استفاده شده است. برای گردآوری داده های تجربی نیز از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده و با ۱۲ نفر از دانش آموزان و افراد جامعه درگیر، مصاحبه عمیق و نیم ساخت یافته انجام شده است. نتیجه این پژوهش در قالب 141 کد توصیفی و 16 کد تفسیری و سپس تقلیل آن به پنج کد تبیینی «ارزشی بار نبودن قرآن، تنگناهای رفتاری-اخلاقی مربیان، کلیشه های فکری-اعتقادی، رهاشدگی و دل زدگی توسعه یافته» برساخته شد.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر هیجان های تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر هیجان های تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر اهواز بود. روش این پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ناحیه ۱ شهر اهواز که در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ در دوره ابتدایی مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند. از بین جامعه آماری مذکور، تعداد ۲۸ دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۴ نفر) و کنترل (۱۴ نفر) گمارده شدند. برنامه آموزش تفکر انتقادی به مدت ۱۲ جلسه یک ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های هیجان های تحصیلی و بهزیستی تحصیلی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آماری تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان داد که آموزش تفکر انتقادی بر تغییر هیجان های تحصیلی و تقویت بهزیستی تحصیلی دانش آموزان پسر اثربخش بود. به عبارت دیگر آموزش تفکر انتقادی سبب کاهش هیجان های تحصیلی منفی، افزایش هیجان های مثبت و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان شده است. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت که آموزش تفکر انتقادی، رویکردی مفید و سازنده در جهت بهبود و تقویت بسیاری از متغیرهای تحصیلی همچون هیجان های مثبت تحصیلی و بهزیستی تحصیلی است.
بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل شایستگی هیجانی- اجتماعی بر احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل شایستگی هیجانی- اجتماعی بر احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر خرم آباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گ روه گ واه بود. جامع ه آم اری پژوه ش حاض ر شامل کلیه دانش آموزان پسر ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1403-1402 بود. از میان جامعه آماری تعداد 30 دانش آموز از سه پایه (چهارم، پنجم، ششم) به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و در ادامه به شیوه نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش تحت مداخه آموزش شایستگی هیجانی- اجتماعی طی 9 جلسه 50 دقیقه ای قرار گرفتند، اما گروه گواه آموزشی را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه بری و بتی (۲۰۰۵) و پرسشنامه سازگاری تحصیلی توسط بیکر و سریاک (۱۹۸۴) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره (MANCOVA) استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر مدل شایستگی هیجانی- اجتماعی بر احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان موثر است (۰۵/۰p<). به بیان دیگر، میانگین نمرات آزمودنی های گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به گروه گواه در احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی در سطح بالاتری بود. نتیجه گیری: می توان گفت که از جمله رویکردهای آموزشی مفید و ارزشمند در جهت تقویت متغیرهای تحصیلی چون احساس تعلق به مدرسه و سازگاری تحصیلی دانش آموزان ابتدایی، آموزش مبتنی بر مدل شایستگی هیجانی- اجتماعی است.
اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان با و بدون اختلال نارسایی توجه/فزو ن جنبشی و اختلال یادگیری: آیا جنسیت مهم است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اشتیاق تحصیلی یکی از متغیرهای مهم مدنظر پژوهشگران حیطه آموزش در راستای کمک به ارتقای
کیفیت تحصیلی دانش آموزان به شمار می رود. اختلالات عصب-تحولی از جمله اختلال نارسایی توجه/فزون جنبشی و
ناتوانایی های یا گیری، می توانند اشتیاق تحصیلی را تحت تأثیر قرار دهند. هدف این مطالعه، مقایسه ابعاد اشتیاق تحصیلی
در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری و اختلال نارسایی توجه/ فزون جنبشی با درنظر گرفتن عامل دوم جنسیت بوده
است.
روش: این مطالعه یک پژوهش علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان دبستانی شهرستان خور و بیابانک
شامل تعداد 896 دانش آموز ) 457 دختر و 439 پسر ( در سال تحصیلی 1400 - 1401 بود. نمونه 120 نفر شامل 40 دانش آموز
دختر و پسر بدون اختلال، 40 دانش آموز دختر و پسر با اختلال نارسایی توجه/ فزون جنبشی و 40 دانش آموز دختر و پسر با
اختلال یادگیری بود که طی 2 مرحله، در وهله اول غربالگری اختلالات، و سپس به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. آزمون
آماری مناسب تحلیل واریانس عاملی بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که درخصوص نمره کل اشتیاق تحصیلی و ابعاد آن الگوی متفاوتی بین 2 جنس و نوع اختلال
وجود دارد. در بُعد رفتاری هم اختلال و هم جنسیت اثرگذار بود. در بُعد عاطفی و شناختی وضعیت به مراتب پیچیده تری
وجود داشت.
نتیجه گیری: نتیجه گرفته می شود که تعامل بین جنسیت و اختلال نارسایی توجه/فزون جنبشی و اختلال یادگیری بر ابعاد
اشتیاق تحصیلی اثرگذار هستند. پیشنهاد می شود در سیاست گذاری های مربوط به افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان
احتمال ابتلا به اختلال یادگیری یا نارسایی توجه/فزون جنبشی با توجه به جنسیت درنظر گرفته شود.
اثربخشی آموزش راهبرد های مبتنی بر هوش چندگانه بر کارکرد های اجرایی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
123 - 132
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر شهرکرد بود. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه انجام شد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان پسر پایه ششم شهر شهرکرد در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 2439 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر از آنها انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه کارکردهای اجرایی (BRIEF، جرارد و همکاران ، 2000) بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (طرح آمیخته) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد در دو مرحله پس آزمون و پیگیری آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کارکردهای اجرایی داشت (05/0P>)؛ همچنین اندازه اثر نشان از تاثیر 6/51 درصدی آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه بر کارکردهای اجرایی بود. نتیجه گیری می شود که استفاده از آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه برای بهبود کارکردهای اجرایی کابردی به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش چرخه تفکر بر سازش یافتگی و سرعت پردازش دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
171 - 180
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش چرخه تفکر بر سازش یافتگی و سرعت پردازش دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر شهرکرد بود. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه انجام شد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان پسر پایه ششم شهر شهرکرد در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 2439 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر از آنها انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه سازش یافتگی (AISS، سینها و سینک، ۱۹۹۳) و آزمون رایانه ای استروپ (SCWT، استروپ، 1935) بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (طرح آمیخته) تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون سازش یافتگی و سرعت پردازش در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود داشت (05/0P>)؛ علاوه بر این نتایج نشان داد که این مداخله توانسته تأثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (05/0P>). اندازه اثر نیز نشان از تاثیر 7/41 درصدی آموزش چرخه تفکر بر سازش یافتگی و همچنین تاثیر 5/20 درصدی، 5/13 درصدی و 23 درصدی به ترتیب در شاخص های زمان واکنش، خطای پردازش اطلاعات و دقت پردازش اطلاعات بود. از یافته های فوق نتیجه گیری می شود که استفاده از آموزش چرخه تفکر برای بهبود سازش یافتگی و سرعت پردازش کابردی به نظر می رسد.