مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
خلاء
حوزههای تخصصی:
نظریه ذره حاصل پژوهش های نخستین فیلسوفان طبیعی یونان است که لوکیپوس و دموکریتوس آن را پرورانده اند . باور به اجزای بنیادی و خلاء در جسم اساس این نظریه است. این اجزا به لحاظ تعداد و نیز نوع شکل نامتناهی و از حرکت همیشگی و جسمیت برخوردار و مطلقا نفوذ ناپذیرند. تجمع و تفرق آنها سبب کون و فساد می گردد و بازآرایی انها بر اثر حرکت استحاله و دگرگونی را به دنبال دارد. فخر الدین رازی نیز به رغم سخنان متعارضش اجزای بنیادی و خلاء را در جسم پذیرفته است اما اجزای مورد نظر وی فاقد بعد و شکل و تعداد آنها در هر جسم واحد متناهی است او می گوید این اجزا به تنهایی هیچ گونه بعد و اندازه ای ندارند و در صورت اجتماع بعد پیدا می کنند این دو دیدگاه از خلاء تصور واحدی دارند و آ ن را فضای خالی از جسم می دانند از نظریه ذره نمی توان اشتمال جسم واحد بر اجزای بنیادی نامتناهی و در عین حال دارای اندازه را پذیرفت و رازی نیز آنگاه که جسم واحد و دارای بعد را حاصل اجزای فاقد بعد دانسته گرفتار خطا شده است و افزون بر آن متناهی دانستن اینگونه اجزا و تاکید بر آن نیز وجهی ندارد با این وجود نظریه ذره با پیشرفت دانش تجربی طی سه سده بسیار قوت گرفت و آثار فراوانی بر جای گذاشت که از جمله می توان پیدایش و پیشرفت شگفت انگیز فیزیک ریاضی و شیمی نوین را بر شمرد سرانجام در نیمه اول قرن 20 م نظریه کوانتم مطرح گردید با این امر نگرش رازی رجحان یافت و تبیین ریاضی جای تبیین هندسی را در پژوهش طبیعت گرفت و شکل جزء بنیادی نیز که پیش از این بیانگر تغییر در کیفیات ثانوی پنداشته می شد منزلت خود را از دست داد
«مکان» و «خلاء» از دیدگاه ابوعلی سینا و ابوالبرکات بغدادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان فضایی است که جسم در آن قرار می گیرد و خلاء حالتی است که این فضا از هر گونه ماده فیزیکی خالی می شود. امروزه این دو مفهوم تقریبا بدیهی انگاشته می شوند، اگرچه در دانش جدید نیز این همانی قطعی میان دو مفهوم مکان و فضا وجود ندارد، اولی به جسم برمی گردد و دومی به محیط آن. به طور کلی دو تلقی از مکان وجود داشته است مکان به عنوان سطح خارجی جسم و مکان به عنوان ابعاد سه گانه فضایی که جسم در آن واقع می شود. ارسطو مکان را سطح داخلی جسم حاوی و یا سطح خارجی جسم محوی دانسته است. ابن سینا درصدد اثبات این نظر است که مکان هیولا، صورت بعد یا خلاء نیست، بنابراین نهایت سطح یاد شده است. او برای تثبیت این مفهوم، با انواع دلایل به رد خلاء اقدام می کند.
ابوالبرکات بغدادی می گوید که به همان دلایلی که مکان می تواند سطح باشد حجم نیز می تواند باشد، بنابراین مکان همه حجمی است که جسم در آن واقع می شود. به نظر می رسد در این میان ابن سینا و ابوالبرکات هر یک نماینده یکی از دو تلقی از مکان هستند در مورد خلاء نیز که ابن سینا آن را ناممکن می شمارد ابوالبرکات به تفصیل نظر او را رد می کند و درصدد اثبات امکان خلاء است.
چرایی و چگونگی ورود مسائل فلسفی در علم کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار کوشش شده است به این سؤال اساسی که چرا و چگونه مسائلی (بطور خاص، جسم و احکام و حالات آن و نیز مسئله جوهر و عرض) که بنظر میرسد ماهیت فلسفی خالص دارند، در مباحث کلامی که بطور ویژه شکل و ماهیت دینی دارند راه پیدا کرده و جزئی از مسائل آن را تشکیل دهند. پاسخگویی به این مسئله مستلزم کاوشگری در اندیشه های فیلسوفان و متکلمان در بستر تاریخی است که حاصل آن در این مقاله انعکاس یافته است. تأکید بر تبادل و تأثیر متقابل فلسفه و کلام و نحوة تسّری این اندیشه ها در حوزه های یکدیگر از جمله نتایجی است که در قالب این مقاله بازنمون شده است. در این نوشتار روشن شده است که ضرورت اثبات صانع عالم متکلمان را به بحث از جسم و حالات و احکام آن کشانده و از همین رهگذر زمینة مباحث فلسفی در کلام گسترده تر گشته و راه برای فیلسوف ـ متکلمانی همچون خواجه نصیرالدین طوسی در جهت فلسفی ساختن ساختار کلام هموارتر شده است.
مفهوم خلاء و دلایل اثبات و ابطال آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از مفاهیم طبیعیات کهن هنوز قابل پژوهش هستند. خلاء یکی از سه رای مطرح (سطح، بعد مجرد، خلاء) در تبیین مکان نزد فلاسفه و متکلمان مسلمان است. خلاء از حیث معنا و وجود، دارای ابهام است. عبارات گوناگون حکما و متکلمان در تعریف خلاء و دلایل هر گروه در وجود یا عدم آن نیازمند ایضاح و داوری است. در این مقال کوشش شده است که این مفهوم از هر دو جهت وضوح یابد و میان خلاء و بعد جوهری تمایز ایجاد گردد.
بررسی سازوکارهای سکوت و حذف در روایت اعتمادناپذیر و تأثیر آن در عناصر روایی، از منظری ساخت گرا با تأکید بر رمان همنوایی شبانه ارکستر چوبها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
137-180
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی ساختارگرا با خلأ روش ها و پژوهش هایی مواجه است که الگویی برای بررسی سکوت و حذف و خلأ در متن پیشنهاد دهند. این مقاله با روشی متن محور و شیوه ای تحلیلی بنیادین، با آمدوشد میان متن و مباحث روایت شناسی، به بررسی وجوه سکوت و حذف و خلأ در روایت پرداخته است. متن انتخاب شده رمان همنوایی شبانه ارکستر چوبها است که به شیوه اعتمادناپذیر به روایت درآمده است. یکی از کاربردی ترین روش ها در تشخیص راوی ناموثق و ابعاد اعتمادناپذیری متن، بررسی سکوت ها و حذف های روایی است. شیوه روایتگری و عناصر وابسته ای همچون کانون دید، فاصله، الگوی معیار، روایت شنو و انگیزه راوی بر گونه های حذف در روایت اثر می گذارند یا از خلأها و گسست های روایت نامعتبر اثر می پذیرند. دیگر عناصر ساختاری روایت نیز بر ایجاد خلأ و سکوت و شیوه های پوشاندن آن اثرگذارند. فرم می تواند به مثابه تمهیدی تمرکززدا برای پوشاندن سکوت به کار گرفته شود یا با ایجاد خلأ باعث تعلیق در متن شود. زمان پریشی در نقش ایجادکننده یا پوشاننده سکوت و خلأ در روایت عمل می کند. بسامد مکرر شیوه ای است برای نمایاندن و نیز پوشاندن خلأهای روایت. همچنین بررسی ارتباط بین رویدادهای هسته ای و کنش یارها و نیز ترکیب پی رفت ها روش دیگری است برای درک ابعاد سکوت و تمهیدات پنهان کننده حذف در روایت.
عناصر درون بند موصولی توصیفی: ضمیر ابقائی یا عملگر تهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی بند موصولی هسته برونی است، به طوری که بند موصولی همیشه بعد از هسته اسمی قرار می گیرد. بند موصولی خود شامل گروه اسمی هم مرجع یا برابر با هسته اسمی است. هسته اسمی موصولی می تواند جاندار یا بی جان و انتزاعی باشد. در این پژوهش سعی بر آن است تا به کمک داده های زبان فارسی نشان دهیم بند موصولی به هسته اسمی افزوده می شود و به جای داشتن عملگر، یک بازنمایی/ کپی از هسته اسمی در درون بند وجود دارد که در جایگاه موضوع در پایه اشتقاق می یابد و گاهی به دلیل بازیافتنی بودن حذف می شود، یعنی محتوایش از طریق هسته اسمی بیرونی بازیافتنی است. بنابراین، هسته اسمی و بازنمایی آن درون بند بخشی از زنجیره حرکتی نیستند. بین هسته اسمی در ساخت موصولی و مقوله تهی/ ضمیر در بند موصولی ارتباط وجود دارد و آنها با هم هم نمایه اند، یعنی مشخصه های مربوط به هسته اسمی (مقوله، شخص، شمار، حالت) در هسته تهی/ ضمیر وجود دارد.
ظرفیت شناسی ابزارهای آینده پژوهی در سیاستگذاری رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
161-185
حوزههای تخصصی:
وجود عناصر و پدیده های نوظهور در عرصه رسانه و خبر ایجاب می کند که نوع سیاستگذاری در این بستر، پویا و سیال باشد. به این دلیل که در عصر تحولات متنوع، متکثر و سرشار از عدم قطعیت ها، دامنه غافلگیری سیاست گذاران رسانه بیشتر می شود و از این رو برای بهینه کردن چرخه سیاستی رسانه، بهره گیری از دانش و ابزار آینده پژوهی، همواره پیشنهاد شده است. در واقع آینده پژوهی می تواند خلاءهای عرصه سیاستگذاری رسانه را مرتفع سازد. این مهم با بهره گیری از ابزارها و روش های این دانش میسر خواهد شد. از این رو هدف این نوشتار، معرفی و بررسی ابزارهای آینده پژوهی است که می تواند در حوزه سیاستگذاری رسانه مفید باشند. در این مقاله سعی شده است، به این سوال اصلی پاسخ داده شود که ظرفیت های ابزارهای آینده پژوهی در سیاست گذاری رسانه چیست؟ در این راستا، برای پیشبرد پژوهش از روش کیفی کتابخانه ای و برای گردآوری داده ها از ابزار فیش برداری از منابع مختلف بهره گرفته شده است. براساس داده های این مقاله، برای بهره-گیری بهینه از ظرفیت های آینده پژوهی در سیاست گذاری رسانه لازم است چالش های موجود در این عرصه برطرف شود. در این راستا، نهادینگی علمی آینده پژوهی با هدف زمینه سازی برای پیوند بین دو دانش آینده پژوهی و سیاستگذاری رسانه پیشنهاد شده است.