مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
روح
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۲
101 - 113
حوزه های تخصصی:
واژه «روح » از واژه های پر رمز و راز و اسرار آمیز در حوزه های دین و روان شناسی است. مولانا روح را امری از طرف خدا می داند که برای دیگران امری ناشناخته است. باید وجهه مادی نفسانی را رها کرد و آنچه می ماند روح است که خداوند به انسان عنایت کرده است. نویسنده معتقد است که از روح تعاریف و برداشت های مختلفی ارائه شده و مفسران در قرآن به شرح ابعاد گوناگون آن اشارات مهم و کاربردی پرداخته اند. هر جا از حیات و آثار آن نشانی هست، نشانگر وجود مرتبه ای از روح است. واژه روح 37 بار در قرآن کریم آمده است.
بررسی تطبیقی تمایز و یگانگی نفس و روح در معانی و کاربردها از دیدگاه ارسطو و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
219 - 237
حوزه های تخصصی:
از مسائل مهم مربوط به انسان و ابعاد وجودی اش، مسأله تمایز و یگانگی نفس و روح است. در حوزه تفسیر و فلسفه اسلامی، غالباً مسأله تعدد روح و نفس کم تر مطرح بوده است به این دلیل که این دو را، حقیقت واحد قلمداد نموده و نفس را به جای روح و روح را به جای نفس استعمال کرده و بیان می دارند که نفس و روح مفهومِ واحدی داشته است و لذا در کلمات مفسّرین و بزرگان نفس و روح در کنار هم استفاده شده است. ولی از نظر فلسفی آن ها دو مفهوم متفاوت اند به این معنا که نفس جوهری است که ذاتاً مجرد ولی در عمل مادی می باشد؛ یعنی افعال خود را از طریق ابزارهای مادی انجام می دهد؛ بر خلاف روح که ذاتاً و فعلاً مجرد است؛ یعنی همانطور که خود ماده نیست در کنش ها و فعالیت هایش نیز نیازمند به ابزار مادی نمی باشد. قابل ذکر است دانستن این مطلب از آن جهت دارای اهمیت است که اختلاف اندیشمندان در مسائلی مانند تجردیا عدم تجرد نفس، حدوث نفس و حرکت نفس به سبب عدم تفکیک این دو حقیقت رخ داده است.
اقنوم احد در فلسفه ی نوافلاطونی و اندیشه ی اسماعیلیه
حوزه های تخصصی:
اسماعیلیه به عنوان یکی از مذاهب زیر مجموعه ی شیعه، در مباحث کلامی و فلسفی متأثر از فلسفه ی افلاطونی و نوافلاطونی هستند. این گروه با الهام از فلاسفه ی نوافلاطونی، خدا، عقل و نفس را در برابر احد، عقل و نفس نوافلاطونیان ، پدر ، پسر و روح القدس کلیسا و نیک، عقل و روح افلاطونی قرار می دهند. در اقانیم ثلاثه نوافلاطونیان، رابطه ی اقانیم طولی است، چنان که در فلسفه ی افلاطونی این رابطه طولی است اما در تثلیث مسیحیت رابطه ی اقانیم عرضی و همه در یک مرتبه هستند. در نگاه اسماعیلیه نیز رابطه ی اقانیم طولی است و نه عرضی. اقنوم اول اسماعیلیه همانندیهای بسیاری با اقنوم اول نوافلاطونیان دارد. فلاسفه ی نوافلاطونی، عقل را قادر بر شناخت اقنوم اول نمی دانند و توصیف احد را به صفات روا نمی بینند و اندیشمندان اسماعیلی نیز توانایی عقل بر درک و فهم احد را بر نمی تابند و توصیف حق تعالی را به صفات پذیرا نیستند. هدف این پژوهش نشان دادن همانندیهای اقنوم نخست از اقانیم ثلاثه ی نوافلاطونیان و اسماعیلیه است و روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. منابع این نوشتار، همه از آثار اصلی اسماعیلیه است و در گزارش نظریات اندیشمندان اسماعیلی از منابع مخالفین اسماعیلیه استفاده نشده است. در ترتیب گزارش و تحلیل نظریات ، تقدّم و تأخر نظریات مد نظر قرار گرفته است.
مواد پروتئینی در قرآن و حدیث(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال دوم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۶
107 - 128
حوزه های تخصصی:
قرآن کردیم در خصوص بُعد جسمانی انسان که جایگاه و میزبان روح مقدسی است و از جانب خالق یکتا در این کالبد جسمانی دیده شده است، اهتمام ویژه ای دارد. به طوری که در بیش از 300 آیه به طور مستقیم یا غیر مستقیم موضوع غذا و تغذیه مطرح شده است. زیرا بی تردید لازمه رسیدن به کمال انسانی بهرهمندی از سلامت تن و روان است که نوع غذا و روش تغذیه نقش اساسی در تحقق آن ایفا می کند. چنانچه پیامبر اسلام (ص) منشأ بروز و ظهور هر گونه بیماری را مربوط به آن دانسته و معده را خانه هر بیماری و امساک در پُرخوری را بهترین درمان دانسته اند و به طور کلی ایات و روایات فراوانی درباره تأثیر تغذیه و چگونگی استفاده از این مواد، آداب غذا خوردن و میزان آن بر سلامت جسم و روح انسان وجود دارد که با استفاده از آنها می توان تا حد زیادی از امراض جسمی و روحی و حتی اخلاقی جلوگیری کرد.
جاودانگی نفس در اسلام با تأکید بر آیات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال چهارم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۶
25 - 46
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های بشری در طول حیاتش مسأله جاودانگی و فناناپذیری وی بوده است، جاودانگی نفس یکی از مسائل اساسی در اسلام می باشد، که رویکردهای مختلف فلسفی و کلامی را به دنبال داشته است؛ و با تجرد نفس و بحث معاد ارتباط تنگاتنگی دارد. در قر آن کریم نیز آیات زیادی دلالت براین مسأله دارد، یعنی هم به معانی مختلف نفس و تجرد آن اشاره کرده، و هم به بحث جاودانگی و معاد، چه جسمانی وچه روحانی، پرداخته، وآن را امری فطری دانسته است. هدف این مقاله تأکید بر این موضوع است که میل به جاودانگی فطری و طبیعی است، و همه ادیان به این قضیه اذعان دارند اما در شکل های مختلف. این مقاله موضوع را از نگاه فلسفه و کلام اسلامی و با تأکید بر آیات و روایات مورد بررسی قرار می دهد.
روح انسانی از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
123 - 149
حوزه های تخصصی:
چیستی حقیقت انسان مورد توجه مکاتب مختلف به ویژه اسلام بوده است. عده ای حقیقت انسان را جسم و بدن مادی و برخی روح را حقیقت او، و عده ای دیگر آن را مجرد از ماده انگاشته اند. مسأله مادیت و تجرد روح است که پیوند مستقیمی با مسأله بقاء روح پس از مرگ دارد. اما بیش تر قائلین به مادیت نفس اعتقادی به بقاء روح پس از مرگ ندارند و بر آن اند که وقتی بدن از بین رود روح نیز از بین می رود؛ اما قائلین به تجرد روح به فناء روح پس از بدن اعتقادی ندارند و حیات روح را پس از مرگ مستمر می دانند. در این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی سامان یافته، تلاش شده با مراجعه به قرآن، به ساحت مجرد روح توجه شود. مسأله اصالت روح، تجرد و بقای آن بخشی از معارف الهی از جمله رسالت انبیاء، وحی، حیات برزخی و ... نیز اصل معاد را تشکیل می دهد و انکار یا اثبات آن تأثیر مستقیم بر حیات فردی و اجتماعی دارد. مکاتب مادی روح را انسجام اجزای مادی بدن می دانند؛ اما در مکاتب الهی، روح با ماده در ارتباط است و با متلاشی شدن جسم از بین نمی رود. در این پژوهش با بررسی و جمع بندی شش آیه قرآن می توان به وجود روح و تجرد آن، به عنوان حقیقتی غیر مادی و جاودان پس از مرگ دست یافت.
بازتاب اندیشه جان گرایی در رمان باد نوبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی آن است که دیدگاههای اسطوره ای درباره مقوله روان و پدیده جان گرایی را در رمان «باد نوبان» واکاوی کند. این رمان دربردارنده بسیاری از باورهای عامیانه رایج در مناطق جنوبی ایران است؛ از جمله برگزاری مراسم زار که به مناسبت مهارِ تأثیر مخرّب ارواح در زندگی افراد اجرا می شود. در اعتقادات عامیانه، روح به عنوان موجودی فعال در زندگی انسان قادر است سودبخش یا آسیب رسان باشد. بدین منظور همواره ترفندهایی از جانب آدمیان برای دوری جستن از این آسیب های احتمالی در نظر گرفته می شده است. این رمان بر پایه همین باورها نگاشته شده است. در این مقاله، به روش تحلیل کیفی محتوا، با بررسی بینش اسطوره ای، ارتباط ارواح با حیات زندگان در رمان مورد نظر تبیین شده است. یکی از این اعتقادات یکی انگاشتن روح و باد است که پیشینه بسی کهن دارد. این باور در زبان و اعتقادات مردمی نیز انعکاس یافته است. همچنین ارتباط بین روح و آینه و دلیل پرمخاطره بودن انعکاس تصویر شخص در هر شیء نمایانده شده است. ارواحِ طبیعت همچون روح دریا به عنوان یکی از بنیادهای جان گرایی در اعتقادات عامیانه در این رمان نقشی بارز دارد؛ نیز شیوه برقراری ارتباط پیران و اشخاص صاحب صلاحیت با ارواح که ریشه در شمنیسم دارد عنصر مهم دیگری در روایت این داستان است که بدان پرداخته شده است.
تأثیر و نقش روح بر نبوت در دیالکتیک کتاب مقدس و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم چیستی «روح» در متون مقدس، از پیچیدگی خاصی برخوردار است. از جمله مصادیق این پیچیدگی، کارکرد و هدف از خلقت روح به عنوان مخلوقی از خداوند است. در عهدین و قرآن کریم، روح، در دو حوزه آفرینش انسان و نزول وحی و قیامت مطرح شده است. ارتباط روح به عنوان یاریگر پیامبر در امر نبوت، که عمدتاً در حوزه دوم قرار می گیرد، از تأکیدات ادیان ابراهیمی است که در ارتباط بینامتنی قرآن کریم با متون پیشین، می توان به تفسیر بهتری از آن دست یافت. در مقایسه قرآن کریم با کتاب مقدس، شباهت ها و تفاوت هایی در پیوند با این دو متغیر به دست می آید که با توجه به برخی وجوه مشترک، افتراقات آن نیز حائز اهمیت است. مقایسه بینامتنی در این مقوله، بیانگر مواضع متمایز قرآن کریم است. این مواضع در سه محور تبیین می شود: رابطه بین قرآن و عهدین در این زمینه، گاه رابطه سلبی حذفی، گاه رابطه ایجابی و گاه رابطه اصلاحی و تغییر است. جستار پیش رو، ابعاد و جنبه های گونه گون این سه رابطه را مورد واکاوی قرار می دهد.
بررسی تأثیر مبانی انسان شناختی اسلامی بر نظام تربیتی اسلام در اندیشه علامه مصباح یزدی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین تأثیر مبانی انسان شناختی اسلامی در نظام تربیتی اسلام با استفاده از نظرات علامه مصباح یزدی است. بدین منظور با روش توصیفی- تحلیلی آثار مبانی انسان شناختی مطرح شده توسط ایشان در نظام تربیتی اسلام تبیین و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. اولین مسئله پیش روی نظام های تربیتی، شناخت ابعاد وجودی انسان به عنوان گزاره های اولیه برای طراحی نظام تربیتی است. هرکدام از گزاره های انسان شناختی در بخشی از نظام تربیتی تأثیرگذارند؛ براین اساس شناسایی تأثیر مبانی به عنوان گزاره های اساسی و بنیادین نظام تربیتی به جهت تقویت سازه ها، برطرف کردن اشکالات و نقد دیدگاه های مخالف همچون پست مدرنیسم، مهم و ضروری است. از این رو، پژوهش حاضر با استخراج 20 مبنای انسان شناختی مطرح شده در آثار علامه مصباح، به بررسی جایگاه آن ها در اهداف، اصول، ساحت ها، عوامل، موانع، مراحل و روش تربیت به عنوان مؤلفه های اصلی نظام تربیت اسلامی پرداخته است که عبارتند از: هدفمندی، چندبعدی بودن، اصالت روح، جاودانگی روح، مراتب طولی و شئون عرضی روح، تغییرپذیری تدریجی روح و بدن، تأثیرگذاری روح و بدن بر یکدیگر، وجود فطرت الهی، کمال جویی، اثرگذاری رفتارها، وابستگی رفتار اختیاری به بینش ها و گرایش ها، بندگی، مسئول بودن، برخورداری از اختیار و کرامت ذاتی و اکتسابی، اجتماعی بودن، تفاوت استعدادها، ضعف، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از موجودات دیگر، نیازمند بودن به وحی.
تحلیلِ انتقادیِ قرآنی از معادِ جسمانیِ عنصری در نگره تفکیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
171 - 202
حوزه های تخصصی:
معاد یکی از اصول اعتقادی مهم و زیربنایی در اسلام است و در مورد اقسام و کیفیت آن نظرات مختلفی ارایه شده است. مکتب تفکیک ادعا می کنند ظاهرِ آیاتی که بر: مغایرت خالق از مخلوق، داستانهای بازگشت روح به بدن عنصری، دوباره بعد از مرگ از خاک جمع شدن و زنده شدن، مثل زمین مرده زنده شدن، خارج شدن از قبر یا زمین، سیر خلقت انسان و بازگشت به بدن عنصری و بهشت و جهنم جسمانی و لواحق آن اشاره دارند صریحاً و نصاً با روایات ذیلشان بر معاد جسمانی عنصری محض دلالت می کنند و مخالفت با این دلالت، مخالفت با صریح و نص قرآن و سنت است. این مقاله ابتدا با ذکر ادله قرآنی تفکیکیان و سپس با تحلیل و نقد آنها بر اساس یافته های قرآنی همچون: تردید و عدم صراحت ظاهر بر مدعا، وجود ظواهر مخالف با مدعا و ... به این نتیجه می رسد که ادله مورد ادعای تفکیکیان بر مواردی از قبیل رجعت به این دنیا، امکان معاد جسمانی، اصل معاد و نِمود معاد جسمانی در نشئه دنیوی نه اخروی حمل می شود که مستندات آن را باید در مقاله جستجو کرد.
روح از نگاه عرفانی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به تعبیر مولانا روح انسان که از عالم خویش به دور افتاده و در زندان تن محبوس گشته و مانند نیدر شوق رجوع بدان عالم در این قفس ناله و شکایت آغاز کرده است وی می گوید آن همه زیبایی که در تن دیده می شود به خاطر انعکاسی است که روح در او ایجاد می کند وقتی روح از تن جدا می شود تن تباه می گردد و بوی گندش همه جا را فرا می گیرد. پس جان مجرد است و نقص ونیاز و آفت بدان راه ندارد.
روح در آغاز وجودش روحانی و پاک بوده وچون به کالبد عنصری تعلق یافته رنگ جسمانی پیدا کرده است. نفس هر لحظه رنگ عوض می کند وگاه نفس اماره وگاه به نام لوامه و مطمئنه و... خوانده می شود ولی روح لطیفه ای ازلی که جایگاه علوم و وحی و الهام باشد و از جنس ملائکه و جدا از جسم می باشد.
جدال بی امان روح با شش فرزند خویش در الهی نامه عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ فرید الدین عطار، پیر نیشابور، شاعری عارف و عارفی شاعر و شوریده ایی معنی آفرین است؛ البته مهارت او تنها به فن گویندگی خلاصه نمی شود؛ چرا که وی در میدان نویسندگی نیز گامی بس استوار دارد. عظمت اندیشه عطار تا بدان جاست که پرده هایی از حقیقت وجود آدمی بر می دارد و خواننده را از خویشتنِ خویش رها می کند و به افق بی کران اندیشه های الهی می کشاند. عطار صاحب آثاری است که اغلب آنها نتیجه ژرف نگری های عرفانی و ادبی اوست که از آن جمله است: مثنوی «الهی نامه». این سروده که عطار خود آن را «گنج الهی» معرفی می نماید و سخنانش را درآن «توحید پاک» می داند، منظومه ای است روحانی و عرفانی و در عین حال رمزی، که در برگیرنده حکایات و قصه های فراوانی است و از آن جایی که در سخنان عطار همواره احوال روح را باید جست، این اثر نیز نمایان گر جدال بی امان روح است، روحی که طایر عالم ملکوت است و تعلق بدین جهان خاکی ندارد و عطار درصدد آن است که با همت والای خویش این ودیعه افلاکی را پاک و بی آلایش به موطن حقیقی خود برساند؛ پس روح که در این منظومه نقش خلیفه و صاحب شش فرزند است با هر عامل بازدارنده ای به مبارزه می پردازد.
بررسی بازگشت به موطن اصلی از دیدگاه مثنوی و رباب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان جستجو گر همواره در پی شناخت اصل و جایگاه نخستین خود بوده و در آرزوی بازگشت به آنجا به سر می برد و زندگی شکوهمند خود را با همین نگرش شکل می دهد. برر سی متون عرفانی از گرایش ذاتی و فطری انسان به سوی وطن اصلی پرده برمی دارد و ادبیات در بررسی موضوعی با نام نوستالژی که از مباحث علم روان شناسی است در مفهوم بازگشت به سرزمینی که یادش را در دل دارد با حسرت و درد در هبوط و صعود خلاصه می کند. می توان گفت نوستالژی و مسئله بازگشت به اصل و موطن اصلی مفهومی بس درخشان است که نظر بسیاری از عرفا را به خود جلب کرده است. اندیشه بازگشت به موطن اصلی از نظر عرفانی صعود از خود بیگانگی نفس و رسیدن به منشا اصلی انسانی است.
مولانا جلال الدّین بلخی توجه خاص به مسئله نوستالژی ( آرزوی بازگشت به موطن اصلی ) داشته و در مثنوی، حُزن غربت را به حلاوت بازگشت گره می زند و سلطان ولد فرزند بزرگ مولانا نیز در رباب نامه با بهره گیری از مضامین روح مثنوی به طور طبیعی در این راه گام برداشته است. مقاله حاضر بر آن است نشان دهد که در فضای غریبی نی و رباب یک اندیشه واحد نهفته است.
بیان رمزی عطار نیشابوری در شرح نکات و دقائق عرفانی داستان رابعه و بکتاش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۳ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۵۲
237 - 258
حوزه های تخصصی:
داستان دل دادگی «رابعه و بکتاش» در «الهی نامه» یکی از شورانگیزترین داستان های منظوم عاشقانه و عارفانه کهن ادب پارسی است که نغمه گر نوای دل نشین و جان افزای آن، شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، شاعرنامی و پر آوازه قرن ششم هجری قمری است. او از مفاخر و نام آوران بزرگ ادبیات عرفانی و مثنوی های عاشقانه است که نه تنها در بحرمعانی فرید؛ بلکه در خلق داستان های ناب و دل نواز عاشقانه و عارفانه نیز بس بی بدیل است. در میان آثار عطار، مثنوی هایش به سبب وسعت دامنه معانی و داشتن مفاهیم گوناگون و سبک داستانی و در عین حال رمزی، در بیان نکات و دقایق عرفانی، جاذبه ایی بس شگرف دارد و از آن جایی که در سخنان عطار همواره احوال روح را باید جستجو کرد، پس به همین سبب نیزاو در مثنوی «الهی نامه» راوی داستان عارفانه و عاشقانه ایی می شود با نام «رابعه و بکتاش» که تماماً تفسیر و تصویر روح است. رابعه، قهرمان اصلی این داستان که نقش دختری عاشق و دل باخته را ایفاء می کند، نمادی از «روح» و معشوق او، «بکتاش»، رمزی از «نفس» آدمی است که شوریده روزگار از آغاز تا پایان این داستان را به توصیف سیر رستگاری رابعه «روح» و سیر تکامل بکتاشِ «نفس» اختصاص داده است.
اشارات عرفانی غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر که به تبیین اشارات عرفانی حافظ با توجه به تفکرات اسلامی علل خصوص نهج البلاغه پرداخته است. به صورت توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای با استفاده از فیش برداری منابع مختلف و همچنین برداشت های نگارنده تدوین گردیده است. برخی از غزلیات عرفانی حافظ که در این پژوهش آمده حاکی از آن است که روح آدمی در قفس تن اسیر شده و با آزادی به سوی ملکوت و منبع اصلی خویش عروج خواهد کرد و دنیای مادی را مانعی برای رسیدن روح به معنویات و سیر در ملکوت می داند. همچنین خطب نهج البلاغه و آیات قرآن کریم، فرایند بازگشت پذیری روح به مبدأ الهی را با دلایلی عقلی تر و بیانی قابل ادراک برای هر خواننده ای به تصویر می کشد و حافظ که پرورش یافته مکتب قرآن است متأثر از این آموزه های معرفتی و با بیانی دلنشین این فراق و سرگشتگی روح را از منزل ازلی یادآوری نموده است.
معرفت شناسی روح براساس منارات السائرین و آثار شاخص عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
169 - 184
حوزه های تخصصی:
منارات السائرین نوشته نجم الدین ابوبکر عبدالله بن محمد شاهاور بن انوشروان رازی، معروف به نجم دایه است. این کتاب در قرن هفتم در یک فاتحه و ده باب و یک خاتمه که هر یک از باب ها دارای چند فصل است به زبان تازی نوشته شده است. نویسنده شبلی دوکاهی در قرن نهم آن را به زبان فارسی برگردانده است که تاکنون تحقیقی در این زمینه صورت نگرفته است. نجم دایه در نوشتن اثر عرفانی خود، به قرآن و احادیث پیامبر و کتب عرفانی پیشین نظر داشته است. یکی از مطالب بسیار مهم این کتاب معرفت روح و مقامات آنست که حضرت شیخ، پخته و سنجیده و بسیار علمی تعریفی نکو از ماهیت روح فرموده که آمیخته ای است از عرفان و آیات و روایات شریعت. این جستار به شیوه کتابخانه ای به بررسی معرفت روح در ادیان الهی و برخی کتب عرفانی قبل از نجم دایه پرداخته است و سپس نشان می دهد که نویسنده چگونه از آیات قرآن تاثیر پذیرفته است و از طرفی مشابهت های بسیاری در عقاید ادیان، مربوط به روح وجود دارد که این جستار حاکی از ارتباط ادیان با یکدیگرست و می توان به یکی بودن منبع تعالیم ادیان که همانا وحی پروردگارست پی برد.
دلالت آتوسکوپی بر اثبات وجود بُعد غیر مادی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمانه ای که به علل گوناگون، هستی انسان صرفاً مساوی با بدن مادی او انگاشته می شود و اعتقاد به امور متافیزیکی با شیادی یا اختلال روانی مساوی قلمداد می گردد، بروز برخی اتفاقات سبب می شود تا به این انگاره ها با دیده شک بنگریم. «آتوسکوپی» به عنوان پدیده ای که در آن انسان می تواند بدون استفاده از بدن مادی خود در زمان یا مکانی حضور داشته باشد و از پیرامون خود به ما گزارش اثبات پذیر ارائه کند، از این دست اتفاقات است. این مقاله با مراجعه به آزمایش های صورت گرفته، ضمن بررسی اقسام آتوسکوپی، ویژگی ها و تبیین های فیزیولوژیکی و روان شناختی، صحت آن را بررسی کرده و حدود اعتبار آن را در اثبات یا عدم اثبات بعدی غیرمادی برای انسان گزارش کرده است. براساس بررسی انجام شده، تجربه خروج از بدن یکی از اقسام آتوسکوپی به شمار می آید و می تواند ما را به بقای آگاهی پس از مرگ رهنمون شود.
بازخوانی نظریه شیخ مفید درباره تجرد روح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تجرد روح» یکی از مباحث پایه در انسان شناسی است و همواره مدنطر متفکران علوم گوناگون بوده است. شیخ مفید، برجسته ترین عالم شیعی اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری آراء قابل توجهی در حوزه انسان شناسی دارد. محققان و شارحان او یکی از نظریه های مهم وی را قول به «تجرد روح» می دانند. هدف تحقیق حاضر بررسی دقیق قراین مرتبط با این بحث در آثار اوست. یافته های این پژوهش نشان می دهد در آثار شیح مفید گرچه شواهدی که بر تجرد روح دلالت دارد (مانند تعریف انسان به جوهر بسیط فاقد حجم، حرکت، سکون، اجتماع و افتراق به وضوح) مشاهده می گردد، اما قرائتی در مقابل آن (مانند عرض بودن روح، فنای ارواح پس از مرگ و اختصاص تجرد به واجب تعالی) نیز یافت می شود. از دیدگاه تحقیق حاضر، راهبردهای رفع تعارض از عبارات شیخ مفید عبارتند از: تفکیک دو اصطلاح «جوهر فلسفی» و «جوهر کلامی» در عبارات شیخ، تفکیک روح از حقیقت انسان، توجه به دوره های حیات علمی وی، و بررسی دقیق آثار علمی مستند به او. نتیجه پایانی تحقیق آن است که شیخ مفید گرچه به بعد غیرمادی انسان اذعان دارد، اما نظریه ای کاملاً منسجم درباره تجرد روح ارائه نکرده و برخی از لوازم آن را نپذیرفته است.
تحلیل فلسفی پیوند دوسویه نفس و بدن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
121 - 136
حوزه های تخصصی:
شناخت چگونگی پیوند میان نفس و بدن از مسائل پیچیده در نفس شناسی است. نفس پژوهان بر پیوند دوسویه میان نفس و بدن تأکید دارند. در این پژوهش تلاش شده است سه گونه پیوند میان آن دو در قرآن کریم تحلیل شود: الف) - تأثیر حالت روحی در حالت بدنی (روحی - بدنی)، ب) - تأثیر حالت بدنی در حالت روحی (بدنی - روحی) و ج) - تأثیر حالت روحی بر حالت روحی دیگر (روحی - روحی). آیات دال بر پیوند شناخت با اشک چشم، تأثیر گناه بر چهره و سیما، شنیدن آیات الهی و لرزه افتادن پوست، رابطه میان تقوای قلب با فروکشاندن صدا، از سنخ ارتباط روحی - بدنی به شمار می آیند و آیاتی که بر پیوند میان جرم و سنگدلی و گناه و زنگار دل تأکید دارند، از سنخ ارتباط بدنی - روحی هستند و آیات بیان کننده پیوند میان رحمت الهی و نرمی دل، تدبر و گشوده شدن قفل های دل، ناظر به پیوند روحی - روحی هستند. مبنای فلسفی این سه گونه تأثیر متقابل میان نفس و بدن را باید در دو نظریه «روحانیه الحدوث والبقاء» بودن نفس یا «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء» بودن آن جستجو کرد. در این تحقیق با روش تحلیل عقلی، آیات مربوط به هر یک از سه گونه پیوند، بازپژوهی و مبانی نفس شناسی آن تبیین شده اند.
مفاهیم مقوم فرایند وحى یابى عرضى تشریعى رسالى از منظر دیالکتیک الهى ابن عربى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
113 - 124
حوزه های تخصصی:
فرایند وحی یابی، در نظام عرفانی ابن عربی با پنج مفهوم قوام می یابد. مسئله اصلی در این مقاله، چیستی این مفاهیم و چگونگی قوام بخشی آن به فرایند ایحاء و وحی یابی نبی، در شبکه پیچیده و درهم تنیده مفاهیم ذومعنا و تفسیرپذیر منظومه معرفتی ابن عربی است. رهیافت های به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد، پنج مفهوم «دقیقه»، «رقیقه»، «روح»، «نور» و «نکته»، در فرایند وحی ، معطوف و مکملِ معنایی یکدیگرند. دقیقه، امکان هرگونه آگاهى و ظهور؛ من جمله امکان ظهور آگاهى وحیانى تشریعى رسالى را فراهم می آورد و رقیقه (تعین بخش اسماء) شعاع هاى داده هاى حقایق أسمائی است که طرف سازى تضایف اشراقى را به انجام می رساند و در فرایند وحى، اسماء دخیل در وحی؛ یعنى حى، نور، علیم، حکیم، متکلم، سمیع و بصیر را در مبدأ قابلى مرآتی قلبى متعین می سازد و وساطت می کند. روح، همان رقایق اسماء الهى (حقیقت) خصوصا اسم الحى است که تعین یافتگى حقیقت معدوم العین و معقول؛ اما مؤثر اسم الحى را در مرائی أعیان، خصوصا مرات قلب نبى وساطت می کند و نور؛ همان افاضه و اضافه اشراقى حقیقت اسم النور است که جنبه آشکارگى کنه ذات براى خویش و بالتبع آن، براى ظهورات خویشتن را عهده دار است و شعاع هاى ریسمان مانند او، روابط و مناسبات رقایقى و ظهور اطوار تکلمى و علمى وحى نبوى را به نحو فعل گفتارى در مرآت قلب نبى میسر می سازد. نکته، رد و اثرى است که از انعکاس حقایق أسمائی در مرائی قوابل وضع و رفع می شود.