مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
نگرانی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی با نگرانی در افراد مبتلا به نشانه های افسردگی بود. روش : روش پژوهش از حیث هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال افسردگی مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی شهر تبریز بودند. نمونه پژوهش شامل 60 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی می باشد که از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسش نامه باورهای فراشناخت ولز، پرسش نامه عدم تحمل بلاتکلیفی داگاس و مقیاس نگرانی ایالت پنسیلوانیا استفاده شد . یافته ها: داد ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی با نگرانی در افراد مبتلا به افسردگی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سازه های عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی توانستند 45% از تغییرات نگرانی را تبیین کنند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش همسو با نتایج تحقیقات پیشین، نشان می دهد که در نظر گرفتن عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی در برنامه های آموزشی و مداخلات روان شناختی، می تواند در پیشگیری از اختلالات هیجانی، کاهش و درمان آن ها موثر باشد.
مقایسه ی اضطراب، نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد با اختلال وسواسی جبری و اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیراً، مطالعات بالینی تصویری متفاوت از اختلال وسواسی جبری ترسیم کرده اند؛ تصویری که شباهت زیادی به رفتارهای اعتیادگونه در افراد مبتلا به مصرف مواد دارد و این فرض را که احتمالاً این دو اختلال دو وجه از یک وضعیت مشابه هستند، به وجود آورده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اضطراب، نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری، اختلال مصرف مواد و افراد بهنجار انجام شد. پژوهش کنونی از نوع بنیادی و به شیوه ی علّی مقایسه ای طراحی شد. بدین منظور 120 فرد مبتلا به اختلال وسواسی جبری و 120 نفر با اختلال مصرف مواد، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ همچنین به منظور مقایسه با دو گروه بالینی، 120 نفر نیز از جمعیت بهنجار، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس گزینش شدند؛ سپس پرسشنامه های اضطراب بک، نگرانی پنسیلوانیا و عدم تحمل بلاتکلیفی در اختیار سه گروه قرار گرفت. نتایج نشان داد بین نمرات گروه های بالینی با افراد بهنجار در متغیرهای اضطراب، نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بااین حال، بین افراد با اختلال وسواسی جبری و افراد با اختلال مصرف مواد، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در مجموع با توجه به یافته های پژوهش حاضر و شباهت افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری و اختلال مصرف مواد، لزوم بررسی مؤلفه های فراتشخیصی در هر دوی این اختلالات جهت پیش گیری ضروری می نماید.
اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت بر نشخوار فکری و نگرانی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
152 - 168
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان سینه به عنوان بیماری مزمن جسمی است که آثار روانی و جسمی فراوانی را برای فرد ایجاد می کند پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیردرمان مبتنی بر شفقت بر نشخوار فکری و نگرانی زنان مبتلا به سرطان سینه شهر اهواز بوده است.روش: طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گواه می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان دارای سرطان سینه مراجعه کننده به مراکز درمانی در سال 95-96 شهر اهواز بود که از میان آن ها 24 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند،. از این 24 نفر به شکل تصادفی، 12 نفر در گروه آزمایش و 12 نفر در گروه کنترل گماشته شدند. درمان مبتنی بر شفقت به شیوه ی گروهی طی 12 جلسه بر دو گروه آزمایش اجرا شد. و افراد گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند و هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل پرسش نامه ی نشخوار فکری نولن و هکسما، پرسش نامه ی نگرانی پنسیلوانیا بوده است که شرکت کنندگان در مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون به سؤالات آن پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 22 استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که میان گروه آزمایش و کنترل از لحاظ نشخوار فکری و نگرانی تفاوت معنی داری در سطح (001/0>P)وجود دارد. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر شفقت یکی از درمآن های گروه درمآن های موج سوم روانشناختی است که توانسته است میزان نشخوارفکری و نگرانی زنان مبتلا به سرطان سینه را کاهش دهد.
ارزیابی اعتماد مصرف کننده به فروشگاه های زنجیره ای (مورد مطالعه: فروشگاه شهروند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به علت تقلب هایی که در حوزه ایمنی مواد غذایی در سال های اخیر روی داد نگرانی مصرف کنندگان در مورد سلامت مواد غذایی که خریداری می کنند افزایش یافت .که این عامل می تواند رفتار مصرف کنندگان در انتخاب فروشگاه زنجیره ای مواد غذایی را تحت تأثیر قرار دهد . لذا هدف این پژوهش شناسایی متغیرهای مربوط به اعتماد مصرف کننده به فروشگاه های زنجیره ای مواد غذایی می باشد که در سایه شناسایی این متغیرها می توان راهبردها را در جهت موفقیت بلند مدت سازمان تدوین کرد. پرسشنامه این پژوهش براساس الگو اعتماد طراحی شده است که براساس آن محرک های اعتماد ( توانایی ، حسن نیت ، صداقت ، تمایل به اعتماد کردن ) و برونداده های اعتماد (ریسک پذیری ، وفاداری ) و متغیر میانجی (ریسک درک شده) براساس الگو معادلات ساختاری (SEM) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . داده های این پرسشنامه از 385 نفر از خریداران فروشگاه زنجیره ای شهروند واقع در شهر تهران جمع آوری شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که توانایی و صداقت فروشگاه زنجیره ای بطور مثبت بر روی اعتماد خاص مصرف کننده اثر گذار است و همین طور اعتماد خاص مصرف کننده متغیر پیش بین خوبی برای ریسک پذیری و به دنبال آن وفاداری مصرف کننده می باشد.
تأثیر آموزش مبتنی بر امید به شیوه شناختی- معنوی بر نگرانی و فشار روانی مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بروز بیماری های مزمن مانند سرطان در فرزندان، سلامت روان مادران را با آسیب جدی مواجه می سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف تأثیر بسته آموزشی مبتنی بر امید به شیوه شناختی- معنوی بر نگرانی و فشار روانی مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری سرطان انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. در این پژوهش از میان مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری سرطان ساکن استان لرستان در سال 1396، تعداد 30 مادر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند (15 مادر در هر گروه) . گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی 3 ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرانی (دیوی و ولز، 2006) و فشار روانی (زاریت، تاد و زاریت، 1980) استفاده شد . یافته ها: نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس نشان داد که بسته آموزشی مبتنی بر امید به شیوه شناختی- معنوی باعث کاهش نگرانی و فشار روانی در مادران گروه آزایش شده است ( p<0/001 ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی به کار گرفته شده به دلیل برخورداری از روش های امیددرمانی، درمان شناختی و معنویت گرا توانسته است در کاهش سطح نگرانی و فشار روانی مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری سرطان مؤثر باشد.
نقش نگرانی، طرحواره های هیجانی و سیستم های مغزی-رفتاری (BIS- BAS) در پیش بینی باورهای وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
7 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش نگرانی، طرحواره های هیجانی و سیستم های مغزی-رفتاری (BIS- BAS) در پیش بینی باورهای وسواسی بود. در قالب یک طرح همبستگی، 152 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه خوارزمی (81 دانشجوی دختر و 71 دانشجوی پسر) با دامنه سنی 18 تا 22 سال از طریق روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های نگرانی پنسیلوانیا، سیستم های مغزی-رفتاری، طرحواره های هیجانی و باورهای وسواسی را تکمیل نمودند. برای تحلیل نتایج پژوهش حاضر از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای نگرانی و سیستم های مغزی -رفتاری با باورهای وسواسی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد بین اغلب مؤلفه های طرحواره های هیجانی با باورهای وسواسی رابطه معنی دار وجود داشت. در ادامه نتایج رگرسیون نشان داد متغیرهای پیش بین پژوهش حاضر توانستند 4/41 درصد از تغییرات متغیر باورهای وسواسی را تبیین کنند. طبق نتایج پژوهش حاضر می توان گفت وجود نگرانی زیاد و همچنین استفاده از طرحواره های هیجانی ناسازگار در افرادی که سطوح بالایی از فعالیت سیستم های مغزی-رفتاری را نشان می دهند، می تواند پیش بینی کننده ی گرایش آنها به سمت باورهای وسواسی باشد.
نقش نگرانی، امید و معنای زندگی در پیش بینی سلامت روانی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نگرانی، امید و معنای زندگی در پیش بینی سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. کلّیه ی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تحت پوشش مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی شهر اردبیل در سال 95-1394 جامعه ی آماری این پژوهش را تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 130 مادر بعنوان نمونه انتخاب شده و به پرسشنامه ی نگرانی پنسیلوانیا، پرسشنامه ی امید بزرگسالان اشنایدر، پرسشنامه ی هدف در زندگی گرامباف و ماهولیک و پرسشنامه ی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین نگرانی با سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی رابطه ی منفی معنا دار و بین امید و معنای زندگی با سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی رابطه ی مثبت معنا داری وجود دارد (p<0.01). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که تقریباً 58/0 درصد از کل واریانس سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی براساس متغیرهای نگرانی، امید و معنای زندگی قابل پیش بینی است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که نگرانی، امید و معنای زندگی از متغیر های مرتبط با سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی می باشد که نیازمند برنامه ریزی می باشد.
تحمل نکردن بلاتکلیفی و نگرانی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و اختلال وسواسی- اجباری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر مقایسه مؤلفه های شناختی تحمل نکردن بلاتکلیفی و نگرانی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواسی- اجباری و افراد سالم بود. روش : از سه گروه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری و افراد سالم، هریک 31 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها مقیاس تحمل نکردن بلاتکلیفی ( IUS ) و پرسش نامه نگرانی ایالت پن ( PSWQ ) به کار رفت. داده ها به روش تحلیل واریانس چند متغیره ( MANOVA ) تحلیل شدند. یافته ها : در دو خرده مقیاس «تصور نااطمینانی به ناتوانی برای عمل کردن منجر می شود» و «نااطمینانی پریشان کننده و آشفته کننده است»، هم چنین از نظر نگرانی آسیب شناختی میان سه گروه تفاوت وجود داشت (0001/0 p< ). در نمره کل تحمل نکردن بلاتکلیفی و دو خرده مقیاس «وقایع غیرمنتظره منفی هستند و باید از آنها دوری کرد» و «وجود نااطمینانی غیرمنصفانه است» تفاوت هر یک از دو گروه مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و وسواسی- اجباری با گروه گواه معنادار بود (0001/0 p< ). نتیجه گیری : تحمل نکردن بلاتکلیفی یک ویژگی مشترک اختلال اضطراب فراگیر و اختلال وسواسی- اجباری است و آنچه که باعث تمایز دو اختلال می شود، راهبردهای مقابله ای به کاررفته برای کاهش بلاتکلیفی است.
اثربخشی آموزش تحمل بلاتکلیفی به شیوه ی شناختی رفتاری بر اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تحمل بلاتکلیفی به شیوه شناختی رفتاری داگاس (2007) بر نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی افراد دچار اختلال اضطراب فراگیر بود. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه و جامعه آماری مراجعان دچار اختلال اضطراب فراگیر به کلینیک اخوان تهران در سال 1392 به تعداد 48 بیمار بود. 18 نفر که به طورخالص این اختلال را داشتند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس هدفمند و مصاحبه ساختاریافته بالینی فرست، اسپیتزر، گیبون و ویلیامز (1996) انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند و در مرحله پیش از درمان، پایان درمان و مرحله ی پیگیری دو ماهه به پرسش نامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا میر، میلر، متزگر و بورکووک (1990) و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون، ریوما، لیتارت، داگاس و لاداسر (1994) پاسخ دادند. برنامه آموزش تحمل بلاتکلیفی در مورد گروه آزمایش به مدت 9 جلسه هفتگی،90 دقیقه ای به کار گرفته شد. یافته ها : نتایج نشان داد که میانگین مؤلفه های نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در پس آزمون و پیگیری به طور معنی داری کاهش پیدا کرده است. نتیجه گیری : آموزش تحمل بلاتکلیفی به شیوه درمان شناختی رفتاری داگاس شیوه ی مؤثر و کارا برای درمان افرد دچار اختلال اضطراب فراگیر است.
مقایسه ی اختلال ضعف روانی و شیوه های حل مسئله و نگرانی در بین پرستاران زن دارای اختلاف خانوادگی و عادی شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، باهدف مقایسه ی اختلال ضعف روانی و شیوه های حل مسئله و نگرانی در بین پرستاران زن دارای اختلاف خانوادگی و عادی شهر کرمانشاه انجام شده است. این پژوهش کاربردی و ازنظر روش اجرا و شیوه گردآوری داده ها از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان پرستار شهر کرمانشاه است. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس بود که از بین این پرستاران 60 نفر که دارای اختلافات خانوادگی بودند انتخاب و 60 نفر از پرستاران زن که دارای شرایط عادی بودند انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای این پژوهش از سه مقیاس حل مسئله کسیدی و لانگ ( 1996 )، مقیاس نگرانی پنسیلوانیا ( PSWQ ) و آزمون MMPI (برای سنجش ضعف روانی) استفاده شد. سپس بر اساس آمار توصیفی و استنباطی و استفاده از نرم افزار spss داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مهارت های حل مسئله در زنان پرستار دارای اختلاف خانوادگی و پرستاران عادی (0/001 P< )، بین نگرانی در زنان پرستار دارای اختلاف خانوادگی و پرستاران عادی (0/001 P< ) و ضعف روانی در پرستاران دارای اختلاف خانوادگی و پرستاران عادی (0/001 P< ) اختلاف آماری معنی داری یافت شد. بدین معنی که پرستاران دارای اختلاف خانوادگی دارای اختلال ضعف روانی بیشتر و شیوه های حل مسئله پایین تر و نگرانی بیشتری نسبت به پرستاران عادی بودند.
مروری کوتاه بر مدل اجتناب از تغییر نگرانی و اختلال اضطراب فراگیر
حوزههای تخصصی:
مدل اجتناب از تغییر ادعا می کند که ترس اصلی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (اختلال اضطراب فراگیر) تغییر هیجانی منفی است و آن ها از نگرانی برای ایجاد و حفظ حالت هیجانی منفی و پایدار استفاده می کنند تا به این طریق بتوانند از تغییر هیجانی منفی اجتناب کنند. از سوی دیگر، بودن در حالت هیجانی منفی، احتمال تجربه تغییر هیجانی مثبت را افزایش می دهد و تقویت منفی که از تغییر هیجانی مثبت دریافت می کنند، نگرانی آن ها تداوم می بخشد. هدف مطالعه حاضر، مروری کوتاه بر مدل اجتناب از تغییر، بررسی مطالعات حمایت کننده از اصل های آن و مقایسه مدل اجتناب از تغییر با مدل های کنونی نگرانی و اختلال اضطراب فراگیر است. در پایان پیشنهاد های پژوهشی در قالب مسیر آینده برای این مدل معرفی شده است.
نگرانی و حمایت اجتماعی در نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت رابطة نگرانی و حمایت اجتماعی در دورة نوجوانی انجام شد. گروه نمونه شامل 570 دانش آموز (292 دختر، 278 پسر؛ میانگین سنی= 85/16) بود. شرکت کنندگان، پرسشنامة حمایت اجتماعی کودکان و نوجوانان (طهماسیان، 1384) و پرسشنامة نگرانی پن استیت (مایر و دیگران، 1990) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که بین احساس نگرانی و حمایت اجتماعی در دختران و پسران و پایه های مختلف تحصیلی رابطة معنادارِ منفی وجود دارد. با افزایش حمایت اجتماعی، نگرانی در نوجوانان کاهش می یابد و با کاهش حمایت اجتماعی، نگرانی افزایش می یابد. همچنین، حمایت اجتماعی می تواند 14٪ از واریانس نگرانی را در نوجوانان تبیین کند. این یافته ها حاکی از آنند که حمایت اجتماعی می تواند عامل حفاظت کننده ای در مقابل نگرانی در سنین نوجوانی باشد. افزون بر این، خانواده و همسالان می ت وانند در برنامه های پیشگیرانه و درمانی برای کاهش و درمان نگرانی، تأثیرگذار باشند.
نقش واسطه ای نگرانی در رابطه بین راهبردهای نظم دهی شناختی هیجان و افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای نگرانی در رابطه بین راهبردهای نظم دهی شناختی هیجان و افسردگی و اضطراب بود. ٣۶۷ دانشجو (٢٨٨ مرد، ۷٩ زن) به روش نمونه برداری طبقه ای از دانشکده مهندسی دانشگاه علوم تحقیقات فارس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به سیاهه افسردگی بک (بک، استیر و براون، ١٩٩۶)، سیاهه اضطراب بک (بک و اپستین، ١٩٩٣)، پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا (می یر، میلر، متزیگر و بورکووک،١٩٩٠) و پرسشنامه نظم دهی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایچ و اسپینهاون، ٢٠٠٢) پاسخ دادند. برای تحلیل یافته ها از آزمون همبستگی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان دادند با واسطه گری نگرانی، راهبردهای سازش نایافته نظم دهی شناختی هیجان (راهبرد نشخوار فکری) با افسردگی و اضطراب رابطه مثبت و راهبردهای سازش یافته نظم دهی شناختی هیجان (تمرکز مثبت مجدد) با افسردگی و اضطراب رابطه منفی دارد. در مجموع، می توان نتیجه گرفت که راهبردهای نظم دهی شناختی هیجان نقش مهمی در پیش بینی نگرانی، افسردگی و اضطراب ایفا می کنند.
مقایسه باورهای فراشناختی و نشخوار فکری در دانشجویان با سطوح بهنجار و بیمارگون از نگرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه باورهای فراشناختی و نشخوار فکری در دانشجویان یا سطوح بهنجار و بیمارگون از نگرانی بود. بدین منظور250 نفر به روش نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پرسشنامه های باورهای فراشناختی (ولز،2000)، نشخوارفکری (نولن هوکسیما و مارو، 1991) و نگرانی پنسیلوانیا (می یر، میلر، متزیگر و بورکویچ، 1990) را تکمیل کردند. دانشجویان بر اساس کسب نمره 40 در آزمون نگرانی پنسیلوانیا به دو گروه دارای نگرانی بهنجار (125 نفر) و نگرانی بیمارگون (125 نفر) تقسیم شدند. نتایج تحلیل واریانس نشان دادند مؤلفه های باورهای فراشناختی (باورهای مثبت درباره نگرانی، افکار مهارناپذیر و خطرناک، اطمینان شناختی و نیاز به مهار افکار) در دانشجویان واجد سطوح بیمارگون از نگرانی بیش از دانشجویان دارای سطوح بهنجار است. اما بین باور خودآگاهی شناختی در بین دو گروه تفاوت معنادار یافت نشد. مؤلفه های در فکر فرو رفتن، انحراف توجه، تعمق و نشخوار فکری در دانشجویان با سطوح بهنجار بیش از دانشجویان با سطوح بیمارگون از نگرانی بود. در مجموع یافته ها نشان دادند از بین مؤلفه های باورهای فراشناختی تنها مؤلفه افکار مهارناپذیر و خطرناک، توانایی پیش بینی نگرانی بیمارگون را دارد.
مقایسه اثربخشی درمانگری فراشناختی با شناخت درمانگری در کاهش اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمانگری فراشناختی با شناخت درمانگری در کاهش اضطراب امتحان انجام گرفت. روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. از بین دانشجویان دختر مقطع کارشناسی ارشد خوابگاه های دانشگاه تربیت مدرس 15 نفر به شیوه در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه درمانگری فراشناختی، شناختی و گواه (در هر گروه 5 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایشی در خلال هشت جلسه تحت مداخله درمانگری قرار گرفتند. سیاهه اضطراب امتحان اسپیلبرگر (1980) قبل و بعد از مداخله توسط افراد سه گروه تکمیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند گروه ها تفاوت معناداری در کاهش اضطراب امتحان داشتند، در حالی که نتایج حاصل از آزمون حداقل تفاوت معنادار حاکی از یکسان بودن اثربخشی درمانگری فراشناختی و درمانگری شناختی در کاهش اضطراب امتحان بود. اما هر دو گروه فراشناختی و شناختی نسبت به گروه گواه کاهش بیشتری در اضطراب امتحان نشان دادند. با توجه به شیوع اضطراب امتحان استفاده از روی آورد ی تلفیقی از درمانگری های موجود (شناختی فراشناختی) می تواند بسیار مؤثر واقع شود.
تأثیر شرکت کردن در جلسه های تحلیل وجودی گروهی در نگرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۵۴
226-240
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخش بودن شرکت در جلسه های گروهی تحلیلِ وجودی در نگرانی انجام گرفت. سطح بالای نگرانی، جنبه های مختلف از بودنِ انسان، شامل بدنی، روانی و اجتماعی، را دستخوش تغییرات معطوف به سازش نایافتگی قرار می دهد. جلسه های تحلیل وجودی با محوریت کاوش در اراده آزاد، تنهایی، مرگ و معنای زندگی انجام می گیرد، این مؤلفه ها پیامد و پدیدارهای مسلّم بودنِ انسان، در روی آورد رواندرمانگران وجود گرا به شمار می آیند. طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه با روش نیمه آزمایشی برای انجام این پژوهش به کار بسته شد. 30 نفر از دانشجویانِ دختر در مقطع کارشناسی دانشگاه رازی، که داوطلب برای شرکت در پژوهش بودند، به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. 15 نفر گروه آزمایش در نُه جلسه نود دقیقه ای که در طول شش هفته برگزار گردید حضور یافتند. 15 نفر گروه گواه درطی این مدّت مداخله ای را دریافت نکردند. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسش نامه چرا نگرانی (WWQ-II) بود. نتایج تحلیلِ یافته های این پژوهش نشانگر عدم اثربخشی حضور در جلسه های گروهی تحلیل وجودی در کاهشِ نگرانی دانشجویان دختر است. بنابراین، حضور در این جلسه ها در کاهشِ نگرانی، از لحاظ آماری اثربخشی معنادار نداشته است.
اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با شفقت بر نگرانی و نشخوار فکری زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با شفقت بر نگرانی و نشخوارفکری زنانمطلقه انجامشد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی ازنوع پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری (سه ماهه) بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه 20 تا 50 ساله ای بود که درسال 95-96 جهت مشاوره به یکی از مراکز مشاوره، وابسته به بهزیستی استان تهران مراجعه کرده بودند. تعداد 20نفر از زنان مطلقه به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 10نفره، آزمایش و کنترل گمارده شدند. پیش از شروع مداخله، با استفاده از مقیاس های نگرانی مایر و نشخوار نولن_هوکسیما از دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. سپس افراد گروه آزمایش تحت درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با شفقت طی10جلسه120دقیقه ای یک بار درهفته قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. گروه ها بعد از دوره مداخله و پس از سه ماه مجدد با ابزار فوق ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با شفقت در بهبود نگرانی و نشخوار زنان مطلقه تأثیر معنی دار داشته است. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که برای کاهش نگرانی و نشخوارفکری می توان از مداخلات مبتنی بر تلفیق درمان پذیرش و تعهد با شفقت استفاده کرد.
تأثیر نگرانی بر واکنش فیزیولوژیک و عاطفی به محرک هیجانی در افراد با اختلال اضطراب فراگیر و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی تأثیر نگرانی بر واکنش فیزیولوژیک و عاطفی در هنگام پاسخ به محرک های هیجانی منفی در بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر و افراد نرمال انجام شد. پژوهش یک طرح تحقیق نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. گروه آزمایشی شامل 41 آزمودنی با اختلال اضطراب فراگیر (21 نفر در گروه القای آرامش، 20 نفر در گروه القای نگرانی) و 39 آزمودنی نرمال (19 نفر در گروه القای آرامش و 20 نفر در گروه القای نگرانی) بود. در این تحقیق آزمودنی ها پس از القای آرامش یا نگرانی، با فیلم های ترسناک و غم انگیز مواجهه داده شدند و واکنش های آن ها از طریق پرسشنامه ی عاطفه ی مثبت و منفی و دستگاه پالس اکسیمتری مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که القای نگرانی منجر به کاهش میزان ضربان قلب و عاطفه ی منفی در مواجهه با فیلم ترسناک می شود. درحالی که القای آرامش منجر به افزایش عاطفه ی منفی در پاسخ به فیلم ترسناک و غمگین شد (تقابل هیجانی منفی). همچنین نگرانی منجر به کاهش بیشتر ضربان قلب در پاسخ به فیلم ترسناک در گروه بیمار (در مقایسه با نرمال) گردید. همچنین نگرانی، اجتناب از پردازش هیجان منفی را تسهیل می کند و این کار را از طریق بازداری از تقابل هیجانی منفی انجام می دهد.
رابطه صفات شخصیتی سرشت - منش و نگرانی با اضطراب اجتماعی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۱۱ (پیاپی ۴۴)
177-186
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رابطه صفات شخصیتی سرشت - منش و نگرانی با اضطراب اجتماعی نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه نهم منطقه شش تهران در سال تحصیلی 96-1395 بود که تعداد302 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در تحقیق حاضر از سه پرسشنامه صفات شخصیت سرشت و منش کلونینجر، پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا و مقیاس اضطراب اجتماعی لایبویتز استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین ابعاد صفات شخصیتی سرشت ( نوجویی، 51/0- = r ؛ آسیب پرهیزی، 54/0= r ؛ وابستگی به پاداش، 45/0- = r ؛ پشتکار ، 59/0- = r ) و اضطراب اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد (05/0 p< ) . بین ابعاد صفات شخصیتی منش (خودراهبری ، 43/0- = r ؛ همکاری ، 12/0- = r ؛ خودفراروی ، 13/0- = r ؛ ) و همچنین بین نگرانی و اضطراب اجتماعی (55/0 r= ) رابطه معناداری وجود دارد (05/0 p< ). در مجموع می توان نتیجه گرفت که صفات شخصیتی سرشت و منش و نگرانی نقش مهمی در اضطراب اجتماعی نوجوانان دارند.
«فرایندهای شناختی» و «شاخص قند خون زنان دیابت نوع دو» در اثربخشی «آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر عبارت بود از بررسی «فرایندهای شناختی» و «شاخص قند خون زنان دیابت نوع دو» با توجه به «اثربخشی آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه». این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی در سال 1396 در شهرستان بردسکن انجام شد و جامعه آماریِ آن شامل بیماران دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک دیابت و مرکز خدمات جامع سلامت روستایی ظاهر آباد بود. 30 نفر از بیماران به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه نگرانی، عدم تحمل بلاتکلیفی و آزمایش HbA1C و FBS ثبت شد. تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد «نگرانی»، «عدم تحمل بلاتکلیفی» و «قند خون» گروه آزمایش به طور معنا داری کاهش یافته است که گویای اثربخشی «آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه» در بیماران دیابتی است. براساس نتایج، آموزش یادشده می تواند همگام و همراه با دارودرمانی در کنترل قند خون مؤثر باشد.