مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
توسعه کالبدی
حوزه های تخصصی:
روستا کالبد زندگی است که روح پُرهیاهوی انسان ها و طبیعت در آن دمیده می شود و فضایی همراه مبلمان زیبا آذین این کالبد است. مبلمانِ روستایی مناسب و کارآمد نه تنها موجب ارتقای کیفیت محیط روستایی، بلکه سبب پایدار سازی سکونتگاه های روستایی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت مبلمان روستایی و اثرهای آن در افزایش کیفیت محیط کالبدی در سکونتگاه های روستایی شهرستان شیروان است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است که از طریق گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل همه خانوار روستایی دهستان زوارم شهرستان شیروان است که با استفاده از فرمول کوکران 258 خانوار با سطح خطای 06/0 به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه ای است که روایی آن به وسیله پانل تخصصی و پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از SPSSانجام گرفته است. یافته های پژوهش براساس آزمون خی دو نشان می دهد که در میان ابعاد کیفیت محیط کالبدی روستایی، ابعاد معنایی- ادراکی و در میان مبلمان های روستایی، مبلمان زیرساختی در افزایش کیفیت محیط کالبدی بیشتر اثرگذار بوده است. همچنین، نتایج حاصل از همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی ساده نشان داد ارتباط و اثرگذاری معنادار و قوی میان مبلمان روستایی و کیفیت محیط کالبدی به شکل مستقیم وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که مبلمان زیرساختی با ضریب 607/0 بیشترین تأثیر کلی را در افزایش کیفیت محیط کالبدی داشته است.
شناسایی و تعیین پهنه های مناسب مخاطرات محیطی مؤثر در توسعه کالبدی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
19 - 40
حوزه های تخصصی:
ﻣﺨﺎﻃﺮات ﻃﺒیﻌی ﺣﻮادﺛی ﺗﻬﺪیﺪآﻣیﺰ ﻫﺴﺘﻨﺪ کﻪ ﺧﺴﺎرات ﺟﺎﻧی و ﻣﺎﻟی ﻓﺮاواﻧی ﺑﻪ دﻧﺒﺎل دارﻧﺪ. بنابراین مطالعات و پژوهش های علمی در این زمینه ضروری است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و پهنه بندی مخاطرات محیطی اثرگذار بر توسعه کالبدی شهر ایلام به شیوه توصیفی – تحلیلی و مشاهدات میدانی صورت گرفته است. محدوده موردمطالعه آن شهر ایلام و جامعه آماری آن کارشناسان مدیریت شهری و مدیریت بحران هستند که از نظرات آن ها در تعیین اوزان معیارهای موردبررسی استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش تلفیق لایه های رقومی GIS، تحلیل سلسله مراتبی فازی و تاپسیس است. نتایج بررسی ها نشان داد که شهر ایلام از میان تمامی مخاطرات طبیعی معمول در بخش زاگرس میانی بیشتر تحت تأثیر مخاطره سیلاب می باشد. با بررسی اراضی اطراف محدوده شهری ایلام مشاهده می شود که مسیر توسعه ای که شهر ایلام در دهه های اخیر طی کرده است بدون در نظر گرفتن این پدیده بسیار مهم بوده است و توسعه کالبدی شهر در جهت مناطق با ریسک بالای سیلاب صورت پذیرفته است. دو نقطه از مناطق با خطر بسیار زیاد با مساحت 33/5 و 18/2 هکتار دقیقاً بر مناطقی از شهر منطبق شده اند که در آخرین سیلاب، خسارت شدیدی را متحمل دیده بودند و دارای ریسک خطر سیلاب بالایی هستند. ایمن ترین مناطق برای توسعه شهر ایلام مناطق جنوبی شهر (به سمت روستای چشمه کبود) هستند که علاوه بر داشتن وضعیت فیزیوگرافی مطلوب، از نظر ایمنی ریسک سیلاب نیز در محدوده مناسبی قرارگرفته اند
ارزیابی و شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از طبقه بندی شی گرا و مدل زنجیره مارکوف (مورد مطالعه: شهر بیرجند و پیرامون آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
169-188
حوزه های تخصصی:
برای استفاده بهینه از زمین، آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده از آن ضروری است؛ که این امر با ارزیابی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی امکان پذیر می گردد. مقاله حاضر به ارزیابی و شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی شهر بیرجند با استفاده از تصاویر چندزمانه ماهواره ای در سال های 1379،1389 و 1396 و پیش بینی تغییرات آن ها تا سال 1404 پرداخته است. تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. در این نوشتار با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست، سنجنده ETM و OLI و روش طبقه بندی شی گرا به طبقه بندی کاربری ها در بازه زمانی پرداخته شده است. در ادامه به منظور ارزیابی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی (محدوده های ساخته شده، باغات و اراضی کشاورزی، اراضی بایر و مراتع) از مدل زنجیره مارکوف استفاده شده است. بر اساس مدل زنجیره مارکوف طی سال های 1379 تا 1396 مساحت محدوده ساخته شده، کشاورزی و باغات افزایش یافته است و از مساحت اراضی بایر و مراتع کاسته شده است. تغییرات مساحت کاربری ها در سال 1404 نسبت به 1396 نیز به همین صورت است. بیش ترین تغییرات مربوط به کاربری محدوده ساخته شده است؛ به طوری که تا سال 1404 مساحت محدوده ساخته شده 13/17 درصد، کاربری باغات و کشاورزی 8/9 درصد، افزایش و در مقابل مساحت اراضی بایر 81/1 درصد و مساحت مراتع 32/2 درصد کاهش خواهد یافت.
تحلیلی بر نگهداشت بافت های سنتی و با ارزش و نقش آن در توسعه کالبدی روستاهای هدف گردشگری مطالعه موردی (روستاهای شهرستان گرگان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
120 - 135
حوزه های تخصصی:
حفظ و نگهداری بافت های سنتی و با ارزش در روستاهای هدف گردشگری با انتقال ارزش های موجود به شیوه پایدار برای نسل آینده و توسعه گردشگری ارتباط تنگاتنگی دارد. در طرح های توسعه گردشگری؛ استفاده از طبیعت زیبا، سبک های معماری سنتی و بهره مندی از محصولات محلی؛ نقش مهمی در ایجاد اشتغال و فعالیت اقتصادی روستاییان ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف تحلیلی بر نگهداشت بافت های سنتی و نقش آن در توسعه کالبدی دو روستای گردشگری زیارت و شاهکوه سفلی از توابع بخش مرکزی (دهستان استرآباد جنوبی) شهرستان گرگان انجام پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 927 خانوار بوده و 271 خانوار به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردید. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته بوده و اعتبار آن با استفاده از نظر اساتید و متخصصان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 85 درصد بدست آمد. نتایج حاصل از این پژوهش بدان معناست که رابطه معناداری میان حفظ و نگهداشت بافت سنتی روستاهای مورد مطالعه با توسعه کالبدی به دلیل افزایش قیمت اجاره بهای زمین، مسکن، واحدهای تجاری و تولیدی وجود ندارد و اقدامات مؤثری که باید در جهت و سمت و سوی حفظ، نگهداشت و احیای بافت های سنتی و در نتیجه توسعه کالبدی روستا انجام پذیرد به طور اصولی و دقیق صورت نگرفته است. همچنین بین حفظ و نگهداشت بافت های سنتی با گسترش گردشگری و رونق اقتصادی و بهبود مؤلفه های اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد بطوریکه ساکنان روستاها، دستگاه های دولتی، گردشگران وسازمان های ذیربط نقش مهمی در حفظ و تعیین حریم بافت های با ارزش و سنتی و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در روستاهای هدف گردشگری دارند و حفظ این بافت های با ارزش نیازمند فرآیندی منظم از برنامه ریزی و تصمیم گیری و اجرا می باشد و سبب توسعه کالبدی و گردشگری می شود.
نقش طرح های توسعه شهری در واگذاری اراضی توسط دولت نمونه موردی: آران و بیدگل
منبع:
هویت محیط دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
92 - 77
حوزه های تخصصی:
همگام با توسعه شهرنشینی در ایران و در راستای نظم بخشیدن به پیکره کالبدی شهرها، و نیز توسعه پایدار شهری که لازمه آن بهینه سازی بهره گیری از زمین شهری بود طرح های جامع از سال 1345، نقشه راه توسعه شهرها قرار گرفت. آران و بیدگل از جمله شهرهایی است که تا دوره پهلوی و بخصوص قبل از اصلاحات ارضی دهه 40، رشدی ارگانیک و همراه با الگوی رشد فشرده داشته است. اما در ربع قرن اخیر، مدل رشد غیر ارگانیک با رشد فیزیکی بسیار سریع و الگوی کالبدی متفاوت داشته است. هدف این تحقیق این است تا عوامل تاثیرگذار در واگذاری زمین شهری و نیز نقش و اقدامات دولت در حوزه واگذاری اراضی را مورد بررسی قرار دهد. این تحقیق در پی پاسخ به این سوالات است که چه عواملی در گسترش شهر آران و بیدگل موثر بوده است و نیز بازتاب های کالبدی انتخاب اراضی جهت واگذاری در شهر آران و بیدگل می باشد. مطالعه حاضر یک تحقیق کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی می باشد، و با بررسی طرح های مصوب شهر آران و بیدگل در چند دوره نتیجه می گیرد که در مدت نسبتاً طولانی اجرای طرح های شهری، عرصه های وسیع اراضی کشاورزی و بایر هم پیوند با آنها در محدوده شهر قرار گرفته و در سایه فقدان طرح و مدیریت کارآمد زمین، به صورت غیر قانونی تفکیک شده و در معرض بورس بازی قرار گرفته اند. شاخص ارزیابی های منطقه ای مربوط به گسترش شهر نشان می دهد که اکنون درصد زیادی از وسعت تحقق یافته کنونی شهر آران و بیدگل کاذب است و برای دوره های بعدی نیاز به هیچ گونه افزایش مساحت ندارد.
شناسایی پیش ران های موثر بر توسعه کالبدی روستایی استان گیلان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با رویکرد آینده پژوهی، به شناسایی مهم ترین عوامل موثر بر وضعیت کالبدی روستایی استان گیلان و بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل را بر یکدیگر می پردازد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت، بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. همچنین، شیوه های گرد آوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای است. داده های کیفی با پرسش نامه باز و از طریق مصاحبه و بررسی اسناد و داده های کمی به کار رفته در این پژوهش به صورت عددی و از طریق وزن دهی پرسش نامه های دلفی تهیه شده است. بر همین اساس، در گام نخست، شاخص ها و مولفه های تاثیر گذار در این حوزه در ابعاد مختلف(اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی، مکانی-فضایی، کالبدی و تاریخی-باستانی) جمع آوری شد. پس از جمع آوری داده ها و شناسایی متغیرهای اولیه در چارچوب مدل دلفی، 40 پرسشنامه منحصرا بین نخبگان اجرایی استان گیلان و دانشگاهی(جامعه آماری پژوهش)، که تخصص و تجربه کافی پیرامون مسائل کالبدی داشتند توزیع گردید. مطابق نتایج خروجی میک مک، بر اساس نتایج کمی خبرگان، وضعیت کالبدی روستایی در استان گیلان وضعیت کالبدی جامعه محور در استان گیلان تا حدودی پایدار است و شرایط کنونی حاکم بر سیستم کالبدی جامعه محور در آینده نزدیک شاید تغییری صورت نگیرد. در نهایت با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم ده عامل اصلی کلیدی در آینده توسعه کالبدی روستایی استان گیلان، می توان گفت که مواردی چون وجود عوامل رفاهی، امکانات، درآمد، آب و هوا، قدمت و بافت، بیشترین اثرگذاری مستقیم و وجود آب و هوای مناسب، بازارچه ها، ناهمواری، توریستی، کاربری مناسب، بیشترین اثرگذاری غیرمستقیم را داشته اند.
پهنه بندی و اولویت بندی حوزه آبریز دریاچه ارومیه به منظور مکان یابی محل دفن پسماندهای شهری با تاکید بر شاخص های زیست محیطی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال سوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
45 - 58
حوزه های تخصصی:
در جهان حاضر، توجه به محیط زیست یکی از مهم ترین عوامل توسعه هر کشوری محسوب می شود و عدم توجه به محیط زیست و پس خوراند منفی آن میتواند اثرات مخربی را در زندگی طبیعی و انسانی بشر داشته باشد. دریاچه ارومیه به عنوان بزرگ ترین دریاچه دائمی کشور با ویژگی های منحصر بفردی که دارا می باشد، در طی چند دهه اخیر دچار مشکلات فراوانی شده که محیط زیست این منطقه را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. یکی از مهم ترین معضلات و مشکلات این دریاچه، ورود زباله های شهری، جمعیت سه و نیم میلیونی 41 شهر کوچک و بزرگ این حوزه آبریز به دریاچه، از طریق رودخانه های دائمی و فصلی می باشد. در این پژوهش در راستای جلوگیری از پخش و ورود زباله های شهری به محیط زیست این دریاچه، با استفاده از 10 معیار طبیعی و زیست محیطی و با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به پهنه بندی حوزه آبریز دریاچه ارومیه به منظور مکان یابی پهنه های مناسب برای دفع زباله های شهری اقدام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که 812400 هکتار از اراضی حوزه آبریز بیشترین مناسبت و 733768 هکتار از اراضی محدوده مورد مطالعه کم ترین قابلیت برای استقرار محل دفع پسماندهای شهری را دارا می باشد و در ادامه با استفاده از مدل الکتر به اولویت بندی پهنه هایی که بالای 200 هکتار بوده اند و برای مکانیابی بسیار مناسب بوده اند پرداخته شد که پهنه شماره 8 اولویت اول و پهنه شماره 4 و 5 اولویت آخر را دارند متولیان حفظ دریاچه ارومیه و همچنین شهرداری های شهرهای حوزه آبریز دریاچه ارومیه، بایستی در راستای یک برنامه مدون زباله های شهری خود را به مکانهای دفن پسماندهای شهری آماده سازی شده انتقال داده و نسبت به دفن مناسب این زباله ها اقدام نموده، تا از ورود زباله های شهری به محیط زیست دریاچه ارومیه جلوگیری به عمل آید.
شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر روند شکل گیری و توسعه کالبدی شهرهای جنوبی استان بوشهر (مورد مطالعه: شهر کنگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۳
۹۳-۱۰۸
حوزه های تخصصی:
امروزه شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی طبیعی، اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و سیاسی مؤثر بر ایجاد، رشد و توسعه شهرها به یکی از مهمترین دغدغه های برنامه ریزان و تصمیم گیران شهری جهت برنامه ریزی های کوتاه، میان و بلند مدت جهت رشد و توسعه شهرها تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر روند شکل گیری و توسعه کالبدی شهرهای جنوبی استان بوشهر است که به صورت مطالعه موردی در شهر کنگان انجام گرفته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، تحلیلی و اکتشافی است که در دو مرحله تعیین شاخص های کلیدی از طریق روش دلفی و شناسایی پیشران های کلیدی با استفاده از نرم افزار MicMac بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع انجام گرفته است. نتایج حاصل شده بیانگر آن است که از میان عوامل مختلف تأثیرگذار بر روند شکل گیری و توسعه کالبدی شهر کنگان، 15 عامل "صنایع نفت و گاز (پالایشگاهی)؛ فعالیت های بندرگاهی؛ مهاجرت؛ فعالیت های خدماتی؛ حمل و نقل (دسترسی)؛ عوامل سیاسی و نقش دولت (مدیریتی)؛ موقعیت جغرافیایی کنگان؛ عوامل فرهنگی؛ نوع مالکیت اراضی؛ جهات و میزان شیب؛ وضعیت آب و هوایی؛ منابع آبی (شبکه آب ها)؛ خاک و پوشش گیاهی؛ بلایای طبیعی و فعالیت های کشاورزی" تأثیرگذارند که از میان این عوامل 5 عامل "صنایع نفت و گاز (پالایشگاهی)؛ فعالیت های بندرگاهی؛ مهاجرت؛ فعالیت های خدماتی؛ حمل و نقل (دسترسی)" به عنوان عوامل و پیشران های کلیدی توسعه کالبدی شهر کنگان مطرح می باشند که ترکیبی نظام وار از عوامل اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و سیاسی هستند. به این ترتیب جهات و میزان توسعه کالبدی شهر کنگان در آینده تابعی از موقعیت و شرایط جغرافیایی شهر کنگان، نحوه برنامه ریزی و تصمیم گیری مدیران و مسئولین شهری کنگان در برخورد با این پیشران های کلیدی است.
نقش سرمایه اجتماعی در توسعه کالبدی سکونتگاههای روستایی مورد مطالعه سکونتگاههای روستایی شهرستان گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توسعه کالبدی محله ای ساکن دهستان های شهرستان گرمسار و حوزه های نفوذ از توابع شهرستان گرمسار می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق خانوارهای روستایی سکن در سکونتگاههای روستایی شهرستان گرمسار می باشد. این دهستان طبق سرشماری سال 1395 دارای 15231خانوارمی باشد، که تعداد375خانوار به عنوان نمونه جهت انجام تحقیق از طریق فرمول کوکران انتخاب شده است. و از پرسشنامه برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون tتک نمونه ای، همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، بر اساس آزمون t نمونه ای در بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی، بعد انسجام اجتماعی با میانگین 4.15 دارای بالاترین میانگین بوده است . همچنین آزمون t تک نمونه ای نشان می دهد برای شاخص های توسعه کالبدی عدد مطلوبیت بیشتر از (3) و به صورت مثبت ارزیابی شده است. همچنین آزمون همبستگی پیرسون نشان که بین ابعاد.اعتماد، انسجام و توسعه پایدار در سطح 0.05 درصد رابطه مثبتی وجود دارد ولی بین بعد آگاهی اجتماعی ، و توسعه کالبدی هیچ رابطه ای وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن است که اثر اعتماد اجتماعی (149/0)، انسجام اجتماعی (033/0) و مشارکت اجتماعی(391/0) بر توسعه کالبدی مثبت و معنی دار می باشد.
تحلیل نقش صنعت در روند تحول سکونتگاه ها (مطالعه موردی: نظرآباد)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های انسانی، به عنوان یک پدیده مکانی فضایی، همواره تحت تأثیر عوامل متعدد طبیعی و انسانی هستند و پیوسته در بستر زمان تغییر می یابند. یکی از این عوامل تأثیرگذار، صنعت است. در ایران نیز صنعت تحولات گستردهای را در جامعه، به ویژه تحول سکونتگاه ها و تبدیل روستاها به شهر، بر جای گذاشته است. در این پژوهش، تأثیر صنعت بر تحول نظرآباد بررسی شده است. نتایج تحقیق، که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و داده های ثانوی استخراج شد، نشان داد که صنعت سبب توسعه کالبدی فضایی نظرآباد شد تا از روستایی با جمعیت 799 نفری سال 1335 و وسعت 6 هکتاری، به شهری با جمعیت 97722 نفر، و وسعت 3574 هکتار در سال 1385 برسد.
نقش تولید محصولات باغی در پیوند روستا شهری وتوسعه کالبدی (نمونه موردی: دهستان سولقان، شهرستان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولید محصولات باغی و فروش آن در بازار مصرف شهری می تواند برای روستاییان ایجاد اشتغال و درآمد کرده و بازگشت این سرمایه به داخل روستا باعث ایجاد خدمات زیربنایی و رفاهی و بطور کلی توسعه اقتصادی اجتماعی روستا گردد. این پژوهش به بررسی میزان تاثیر پیوندهای ناشی از تولید محصولات باغی بر تحقق توسعه پایدار روستایی، در دهستان سولقان بعنوان تولید کننده و شهر تهران بعنوان بازار مصرف، می پردازد. مطالعه در 6 روستای منتخب که با توجه به تعداد جمعیت و فاصله تا مرکز بخش و استمرار تولید محصولات باغی انتخاب شده، انجام پذیرفته است. بر اساس مطالعات انجام شده در این منطقه، با توجه به ویژگیهای طبیعی و اقلیمی شرایط نسبتا مساعدی جهت رشد و توسعه باغداری فراهم آورده، چنانچه باغداری مهم ترین بخش از فعالیتهای اقتصادی ناحیه مورد مطالعه است. نتایج این تحقیق که با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از داده ها و اطلاعات کتابخانه ای و میدانی )تکمیل 237 پرسشنامه) انجام گرفته، نشان داد که رابطه منتج از تولید محصولات باغی بین ناحیه مورد مطالعه و شهر تهران در تحقق توسعه پایدار روستایی موثر می باشد. البته در این زمینه مشکلاتی همچون کوچک بودن قطعات اراضی باغی و به تبع آن نظام بهره برداری خرده مالکی و استفاده سنتی از منابع آب وجود دارد.
کاربرد مدل های کمی درتحلیل تحولات توسعه کالبد شهری (نمونه موردی : شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال دوم بهار ۱۳۹۶شماره ۱ (پیاپی ۵)
109 - 119
حوزه های تخصصی:
انسان ازآغازخلقت همواره به دنبال سرپناه بوده که به تدریج با ایجاد تمدن بشری مساله ایجاد شهر به وقوع پیوسته است. افزایش ارتباطات اجتماعی بین انسان ها و ویژگی های جوامع شهری امروزه سبب پیدایش الگو های متفاوت شهر ها و همچنین توسعه آن گردیده است. با توجه به این که شهر پدیده ای چندبعدی و پویاست، پیش بینی و برنامه ریزی دقیق و کامل برای تمام عناصر آن به طور مطلق وجود ندارد. الگوی رشد و توسعه کالبدی به عنوان الگوی فضایی فعالیت های انسان در برهه زمانی خاصی تعریف می شود و به دو دسته اصلی گسترش افقی یا پراکندگی شهری و الگوی شهر فشرده تقسیم می گردد که بررسی این الگو در راستای دستیابی به توسعه پایدار شهری ضروری خواهد بود. در مطالعه پیش رو شهر ساری که یکی از شهر های استان مازندران و همچنین مرکز آن محسوب می گردد با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی برای شش دهه بین سال های 1335 تا 1395 مورد بررسی قرار گرفته است. بیشترین تراکم جمعیتی مربوط به دهه اول مطالعه یعنی سال 1335 با 238،8 نفر در هکتار و کمترین دهه از لحاظ ساختار تراکم جمعیتی مربوط به سال 1355 با 70،8 نفر در هکتار می باشد. هدف این مطالعه شناخت و اندازه گیری الگوی رشد کالبدی شهر ساری در ادوار مختلف می باشد که برای دستیابی به آن از روش های درجه توزیع متعادل، درجه تجمع، تراکم و اندازه متروپل استفاده شده است. با بررسی های صورت گرفته نتایجی به دست آمده که نشان می دهد این شهر از نگاه توسعه و گسترش فضایی در گذشته از رشد آرام و فشردگی نسبی برخوردار بوده که با شروع زودهنگام شهرنشینی و مهاجرت بی رویه از روستا به شهر، توسعه و رشد مکانی آن بسیار سریع صورت می پذیرد، چنانکه می توان الگوی رشد پراکنده یا گسترش افقی بی رویه را برای این شهر متصور شد که پیامد های نامطلوبی را نیز به همراه خواهد داشت.
تبیین الزامات تدوین سند ملی آمایش سرزمین از منظر توسعه کالبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیل به توسعه یافتگی در هر جامعه ای در وهله اول، مستلزم وجود عزم و اراده ملی برای پیشرفت و تعریف الگوی توسعه متناسب با مقتضیات جامعه و در وهله دوم، به وجود یک نقشه راه توسعه که بتواند ضمن به دست دادن قابلیت ها و فرصت های توسعه از یک سو و تنگناها و چالش های فعلی و آتی، از سوی دیگر، با بهره گیری از تجارب پیشین، مطلوب ترین مسیر توسعه را فراروی جامعه قرار دهد، بستگی دارد. از همین رو سند ملی آمایش سرزمین به عنوان سندی که خطوط کلی سازماندهی فضای سرزمینی کشور و نیز خط مشی های توسعه کالبدی سرزمین را مقدر می سازد، ضرورتی تام دارد. مقاله حاضر متناسب با طرح مسئله، اهداف و ماهیت پژوهش در زمره پژوهش های بنیادی محسوب شده که در آن از روش تحلیل محتوا و بهره گیری از مطالعات اسنادی و تجزیه و تحلیل داده های ثانویه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان از آن دارد که سازمان فضایی سرزمین در عین برخورداری از قابلیت ها و مزیت های قابل توجه، با دو دسته از مسائل و چالش های بنیادین که در دو گروه چالش های ساختاری و چالش های زمینه ای قابل طبقه بندی است، مواجه بوده و گذر از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب از طریق قرارگیری برنامه ریزی توسعه کشور بر مدار آمایش سرزمین، مشتمل بر تزریق سه مؤلفه «آینده نگاری»، «سیاست گذاری» و «فرصت سازی» به بدنه نظام برنامه ریزی توسعه کشور است، میسر خواهد بود. در پایان به منظور به دست دادن ارکان اصلی سند ملی آمایش سرزمین، که بر اساس قانون برنامه ششم توسعه می بایست در سال 1396 انجام پذیرد، نسبت به تبیین سؤالات و ابهامات، انتظارات و ملاحظات اساسی اهتمام شده است.
پهنه بندی توسعه میان افزا؛ کوششی در سناریوی توسعه کالبدی کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه میان افزا مقوله ای پیچیده و چندوچهی است. اهمیت این سیاست توسعه، در پایداری شهر و حفاظت محیط پیرامون شهر است. این مقاله کوشیده است با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از داده های اسنادی، عرصه های توسعه میان افزا را پهنه بندی و بر اساس آن برنامه ها و اولویت های اقدام سناریو ی توسعه کالبدی تهران را شناسایی نماید. نتایج نشان می دهد تهران از نظر پهنه بندی منطقه ای و کاربری، ظرفیت ها و فرصت های میان افزایی یکسانی ندارد و سناریوی توسعه کالبدی تهران برای درونی کردن توسعه بایستی به آن توجه نماید.اولویت دادن به مناطق پیرامونی و پهنه های نیازمند مداخله، بهره گیری از توان میان افزایی اراضی توسعه جدید در کوتاه مدت، تعیین فضاها و کارکردهای جایگزین برای استقرار در عرصه های توسعه مجدد، جلوگیری از تفکیک و حفظ یکپارچگی ذخایر توسعه جدید و مجدد برای اسکان و درون ریزی جمعیت و ایجاد کارکردهای چندمنظوره و تجدید حیات محله های هدف در بافت فرسوده بر اساس برنامه ریزی پایین به بالا، شالوده اولویت های برنامه اقدام سناریوی توسعه کالبدی برای درونی کردن توسعه تهران است.
تحلیل عوامل و فرایندهای مؤثر بر تدوین سیاست گذاری فضایی توسعه کالبدی مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستاهای ایران با مشکلات عدیده ای در ابعاد اکولوژیکی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی روبه رو هستند. مجموعه مشکلات فوق منجر به تبدیل روستاها به مکانی برای استقرار گروه های پردرآمد شهری، اغتشاش کالبدی، تغییر کاربری اراضی و عدم توجه به فرآیند تدوین سیاست ها و برنامه ها در برابر فراورده و برآیند آنها می شود و در نتیجه، آینده توسعه کالبدی مناطق روستایی با چالشی جدی مواجه است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت موجود چارچوب تدوین سیاست گذاری فضایی توسعه پایدار کالبدی مناطق روستایی کشور انجام شده است. در این راستا، هم محتوای سیاست های توسعه روستایی و هم فرآیند تدوین این سیاست ها و نقش عوامل مؤثر در آن مورد بررسی قرار می گیرند. دستیابی به شناخت در این پژوهش با استفاده از دو روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار و نظریه داده بنیاد(گراندد تئوری) انجام شده است.نتایج نشان می دهد که چارچوب تدوین سیاست گذاری فضایی موجود توسعه پایدار کالبدی مناطق روستایی در ایران متشکل از عوامل سیاست گذاری، فرآیندهای سیاست گذاری و محتوای سیاست هاست. افزون بر این، عوامل مهمی نظیر نبود سیاست های کلی نظام در توسعه روستایی، تمرکزگرایی و جایگاه حاشیه ای جامعه روستایی در سطح ملی بر چارچوب تدوین سیاست گذاری فضایی نیز اثرگذار است. همچنین، فرآیندهای کنونی سیاست گذاری، چالش های متعددی دارند که دربرگیرنده سیاست های بخشی و متمرکز و نیز عدم انسجام و هماهنگی دستگاه ها در تدوین برنامه ها می باشند. تعدیل چالش های یادشده مستلزم اصلاح فرآیندها و نهادها به جای گسترش تشکیلات اداری، یکپارچگی سیاست های توسعه کشاورزی و روستایی و در نهایت ایجاد و تقویت خوشه ها، منظومه ها و شبکه های روستایی است. تحلیل محتوای کیفی اسناد نشان داد که عوامل برنامه ریزی، بودجه ریزی و تدوین استراتژی ملی توسعه پایدار بیشترین نقش واثربخشی را در تدوین سیاست گذاری فضایی توسعه روستایی داشته و بعد از آن، لزوم هماهنگی بخش ها و ارتباط سطوح مختلف ملی و محلی و نیز بعد اقتصادی، بعد زیربنایی – کالبدی قرار دارند.
تحلیل میزان اثرگذاری نظارت دهیاری ها بر ساخت و سازها در توسعه کالبدی (مطالعه موردی: روستاهای پیراشهری کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت و تحلیل نظارت دهیاری ها بر ساخت و ساز در روستاهای حاشیه کلانشهرها از چنان اهمیتی برخوردار است که امروزه برنامه ریزان برای ارزیابی میزان توسعه کالبدی این نواحی، جنبه های مختلف نظارت دهیاری ها را مورد مطالعه قرار می دهند. تدوین مقررات و نظارت بر مراحل گوناگون اجرایی ساخت و سازهای روستایی، مهمترین مرحله در مبحث مدیریت روستایی و از جمله موضوع مدیریت عمران و توسعه روستایی است. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر نظارت دهیاری ها بر بهبود توسعه کالبدی روستاها در ساخت و سازهای کالبدی است. روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیل است که به منظور تحلیل از آزمون آماری رگرسیون و همبستگی و همچنین به منظور شناسایی شدت اثر متغیرهای مستقل از مدل ساختاری هوشمند استفاده شد. جامعه آماری خانوارهای روستاهای دارای دهیاری در دهستان طوس هستند که با محاسبات آماری، حجم نمونه مورد نیاز 203 خانوار با استفاده از فرمول آماری کوکران تعیین شد. همچنین با توجه به تعداد روستاها و عدم توانایی محققان در بررسی تمام آن ها، تعداد 12 روستا از بین 66 روستا بر اساس فرمول N0 انتخاب شد. بررسی نتایج، نشان می دهد که فرضیه پژوهش در اثرگذاری متغیرهای مستقل(شناخت ویژگی و شرایط محیطی روستا، الزام به دریافت مجوزها برای ساخت و ساز، بهبود خطوط انتقال انرژی، توسعه زیرساخت های عمرانی، رعایت حقوق عمومی، رعایت اصول محیط زیست، رعایت اصول ایمنی، حفظ ارزش های روستا و رعایت استاندارهای مسکونی) با ضریب تأثیر 35/0 بر متغیر وابسته یعنی وضعیت توسعه کالبدی روستا مورد تأیید بوده و همچنین اثرگذاری متغیر مستقل(متغیر علائم راهنما و هشداردهنده در هنگام ساخت و ساز) بر توسعه کالبدی روستا با توجه به پایین بودن مقدار آماره t به دست آمده که کمتر از 96/1 است، مورد تأیید قرار نمی گیرد.
سنجش توسعه کالبدی سکونتگاههای روستایی استان اصفهان با بهره گیرى از مدل AHP و TOPSIS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
27 - 40
حوزه های تخصصی:
شاخص های توسعه، عمده ترین معیار برای هدفگذاری، برنامه ریزی و ارزشیابی طرح های توسعه روستایی به شمار می آیند که با بهره گیری از این معیارها می توان میزان پیشرفت و یا تاثیر طرح ها و پروژه های توسعه روستایی را در رسیدن به اهداف ارزیابی نمود و به همین دلیل آگاهی از نقاط ضعف و قوت مناطق، نوعی ضرورت برای ارائه طرح ها و برنامه ها محسوب می شود. بکارگیری رو شهاى علمی به منظور بررسی و سطح بندی مناطق از حیث توسعه یافتگى در جنبه هاى مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و غیره، منجر به شناخت میزان نابرابری ها گردیده است و معیاری برای تلاش در حوزه کاهش و رفع نابرابرى هاى موجود میان آنها نیز محسوب می شود. از اینرو، در پژوهش حاضر اولویت بندی معیارهای سطح بندی توسعه کالبدی بر اساس AHp و نرم افزارExpert Choice و رتبه بندی سکونتگاههای روستایی شهرستانهاى استان اصفهان بر اساس تکنیک TOPSIS و نرم افزار SPSS نتیجه نهایی توسعه یافتگى را مشخص می کند. نتایج پژوهش نشان داد که شهرستان هاى اصفهان، کاشان، اردستان، فلاورجان، سمیرم، تیران و کرون، فریدن به عنوان شهرستان هاى برخوردار، لنجان، گلپایگان، نطنز، نایین، فریدونشهر، چادگان، شهرضا، مبارکه، شاهین شهر و میمه به عنوان شهرستان هاى نسبتا برخوردار و شهرستان هاى آران و بیدگل، خوانسار، نجف آباد، خور و بیابانک، دهاقان، برخوار، خمینی شهر به عنوان شهرستان هاى کمتر برخوردار استان مطرح است.
ارزیابی رضایتمندی روستاییان دریافت کننده تسهیلات بنیاد مسکن از کیفیت واحدهای مسکونی (مورد مطالعه: روستاهای دهستان صایئن قلعه در شهرستان ابهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان پناهگاه و اقامتگاه انسانی، زائیده مهم ترین احتیاجات انسان است. در این میان مساکن روستایی، تجلی گاه شیوه های زیستی، معیشتی و در نهایت نیروها و عوامل موثر محیطی و روندهای اجتماعی- اقتصادی تاثیر گذار در شکل بخشی به آن است. به طوری که یکی از عناصر اصلی تشکیل دهنده کانون زندگی فرد درآمده است. یکی از عواملی که می تواند نقش مهمی در توسعه مساکن روستایی داشته باشد، اعتبارات خرد است. هدف از این پژوهش ارزیابی رضایتمندی روستاییان دریافت کننده تسهیلات بنیاد مسکن از کیفیت واحدهای مسکونی در محدوده مورد مطالعه است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از بررسی های میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامع آماری این تحقیق، شامل 889 نفر است که در بازه زمانی1384-1393 از دریافت وام بهره برده اند. طبق فرمول اصلاح شده کوکوان 110 پرسشنامه بین دریافت کنندگان وام ها توزیع شده است. یافته-های تحقیق نشان داد که دریافت وام از بنیاد مسکن روستایی توانسته اثرات قابل توجهی بر واحدهای مسکونی روستایی داشته باشد. همچنین تحلیل نا پارامتری همبستگی میان معیارهای شش گانه در روستاهای موردمطالعه نشان دهنده وجود رابطه مستقیم میان این شاخص ها است؛ به طوری که، با افزایش تأثیر هر یک از شاخص های مدنظر تحقیق، سایر شاخص ها و تأثیرات آن ها نیز روند افزایشی را نشان می دهد. همچنین مدل وایکور نشان داد که روستای گاو دره و الگزیر با میزان(07/0) و(16/0)، دارای بالاترین رتبه و روستای ارهان و کوه زین با میزان(96/0) و (64/0) دارای پایین ترین رتبه به لحاظ برخورداری از میزان اثرگذاری از دریافت وام های بنیاد مسکن در بین روستاهای محدوده موردمطالعه بوده است.
تحلیل تاثیر رویکرد سرمایه اجتماعی بر توسعه کالبدی شهر (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از سرمایه های مهم جوامع شهری و از مولفه های اساسی و مؤثر در توسعه و ثبات، پویایی و سرزندگی شهرها محسوب می شود. از سرمایه اجتماعی، به عنوان زیربنای توسعه اقتصادی- اجتماعی و کالبدی هر جامعه و شهری یاد می کنند. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل رویکرد سرمایه اجتماعی بر توسعه کالبدی شهر (مطالعه موردی: شهر زاهدان) می باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و کمی و نوع تحقیق کاربردی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، توصیفی و استنباطی از نرم افزار (SPSS) و مدل (KOPRAS) استفاده شده است. نتایج میزان تاثیر متغیرهای اعتماد اجتماعی و مشارکت و شبکه های اجتماعی بر توسعه کالبدی با استفاده از آزمون T تک نمونه ای نشان داد، در تمامی شاخص های بیان با میانگین به دست آمده بالاتر از حد متوسط عدد 3 بیانگر تاثیر زیاد متغیرهای (اعتماد، مشارکت، شبکه های اجتماعی) بر توسعه کالبدی شهر زاهدان می باشد. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد، رابطه معناداری بین متغیرهای اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شبکه های اجتماعی و توسعه کالبدی شهر زاهدان در سطح معناداری 000/0 دیده می شود. در نهایت نتایج الویت بندی مناطق پنجگانه شهری زاهدان بر اساس متغیر های (اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و شبکه های اجتماعی) با استفاده از از مدل کوپراس نشان داد، منطقه 5 با مقدار pj به دست آمده 3540/ . مقدار Rj به دست آمده 0555/0 و مقدار Qj به دست آمده 3803/0 و مقدار Nj به دست آمده 43/54 در اولویت قرار دارد.
ارزیابی تأثیرات استقرار دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در توسعه پایدار نواحی پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
19 - 32
حوزه های تخصصی:
آموزش یک راهبرد محوری برای دستیابی به توسعه پایدار جوامع است. رشد جمعیت و رویکرد فرهنگی جامعه برای تحصیلات دانشگاهی منجر به اتخاذ راهبرد آموزش محور برای توسعه ملی کشور و گسترش دانشگاه های کشور شد، اما نقش دانشگاه ها در توسعه پایدار شهرها به صورت صریح تبیین نشده است. جایگاه ویژه زمین و اقتصاد کشاورزی منطقه شمال کشور از یک سو و فقدان پژوهش هایی که به صورت تجربی تأثیر دانشگاه ها بر دستیابی به توسعه پایدار مناطق پیرامونی را مدنظر قرار دهند، ضرورت انجام این تحقیق است. این پژوهش با روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه، دستاوردهای استقرار دانشگاه آزاد واحد ساری با رویکرد توسعه پایدار در مناطق پیرامونی را به صورت تجربی بررسی نمود. یافته ها نشان می دهد که دانشگاه بر همه مؤلفه های سه گانه توسعه پایدار در مناطق پیرامونی تأثیر مثبت داشته، اما تأثیرگذاری یکسان نبوده و به ترتیب در حوزه های اقتصادی، کالبدی و اجتماعی است.