مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
سازگاری زناشویی
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر رابطه بین سازگاری زناشوئی و استرس شغلی دبیران متأهل آموزش و پرورش شهرستان شبستر بررسی شد. نوع پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری کلیه دبیران آموزش و پرورش منطقه شبستر و نمونه آماری آن 154 نفر دبیر متاهل آموزش و پرورش (79 نفر مرد و 75 نفر زن) بودند که با روش نمونه گیری تصادفی از بین 142 مرکز راهنمائی و متوسطه و پیش دانشگاهی انتخاب شدند. و از نظر سازگاری زناشویی و استرس شغلی مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های پیش ساخته سازگاری زناشویی "لوکه" و استرس شغلی "استایمتز" بود. نتایج نشان داد که بین سازگاری زناشویی با استرس شغلی رابطه معنی دار منفی وجود دارد و بین میزان سازگاری زناشویی و استرس شغلی دبیران زن و مرد تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.
مقایسه تعارض کار – خانواده و سازگاری زناشویی در کارمندان مرد نوبت کار و غیر نوبت کار شرکت پتروشیمی مناطق نفت خیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تعارض کار- خانواده و سازگاری زناشویی در کارکنان مرد نوبت کار و غیرنوبت کاری شرکت پتروشیمی مناطق نفت خیز جنوب است. روش پژوهش توصیفی و از نوع علی مقایسه ای است. حجم نمونه 322 نفر از کارکنان مرد نوبت کار و غیرنوبت کار شرکت پتروشیمی مناطق نفت خیز جنوب که در سال 1393 مشغول به فعالیت بودند است. روش پژوهش نمونه گیری تصادفی خوشه ای است. برای گردآوری اطلاعات از مقیاس اندازه گیری کار- خانواده کارلسون (18 ماده ای) و پرسش نامه سازگاری زناشویی اسپانیر (32 ماده ای) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های طرح پژوهش از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد بین تعارض کار– خانواده، سازگاری زناشویی در بین کارمندان نوبت کار و غیرنوبت تفاوت معناداری وجود دارد. با این که نقش های چندگانه دارای کارکردهای خاص هستند، زمانی که فرد به طور هم زمان به ایفای دو یا چند نقش می پردازد، خصوصاً زمانی که این نقش ها دارای انتظارات متفاوت و متضاد است، فرد دچار تعارض می شود. نتایج نشان داد کارمندان غیرنوبت کار از رضایت و سازگاری زناشویی بیشتر برخوردارند و تعارض کمتری را تجربه می کنند.
پیش بینی سازگاری زناشویی زوج های جوان بر مبنای ویژگی های شخصیتی، تمایزیافتگی خود و سرسختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
93 - 107
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش پیش بینی سازگاری زوج های جوان از طریق ویژگی های شخصیتی، تمایزیافتگی خود و سرسختی روانشناختی در شهر اهواز بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زوج های جوان 20 تا 40 ساله شهر اهواز در سال 1397 بودند که به مراکز بهداشتی و درمانی مراجعه کرده بودند و بر طبق آمار شبکه بهداشت شهر اهواز 9374 نفر بودند. نمونه مورد مطالعه 368 نفر (184 زوج) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های شخصیتی نئو مک کرا و کاستا، سازگاری زناشویی گراهام بی اسیانیر، تمایزیافتگی خود دریک و سرسختی کوباسا را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: از ویژگی های شخصیتی نئو: برون گرایی 75/0، وظیفه شناسی 49/0، توافق جویی48/0 ، گشودگی33/0 و روان رنجورخویی 54/0- ؛ از ابعاد تمایزیافتگی خود: جایگاه من 056/0، واکنش پذیری عاطفی 4/0، و گریز عاطفی19/0- ؛ و از ابعاد سرسختی: کنترل41/0، چالش طلبی42/0 و تعهد 41/0 با سازگاری زناشویی ارتباط داشتند. بررسی رگرسیون بطور معنادار برای برون گرایی، روان رنجورخویی و گشودگی ضرایب بتای 63/0، 112/0- و 07/0 ؛ برای جایگاه من، واکنش پذیری عاطفی، هم آمیختگی و گریز عاطفی ضرایب بتای 59/0 ، 27/0 ، 26/0 و 13/0- ؛ و برای کنترل، چالش طلبی و تعهد نیز ضرایب بتای 26/0 ، 22/0 و 18/0 را نشان داد. نتیجه گیری: می توان گفت زوج هایی که برون گرایی، وظیفه شناسی، توافق جویی و گشودگی بالاتر و روان رنجورخویی پایین تری دارند و از تمایزیافتگی خود و سرسختی روان شناختی بالاتری برخوردارند در زندگی زناشویی خود سازگارتر هستند.
اثربخشی برنامه بازآموزی اسنادی بر فرایندهای ارزیابی شناختی، راهبردهای حل تعارض و سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
409-431
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی بازآموزی اسنادی بر ارزیابی های شناختی، راهبردهای حل تعارض و سازگاری زناشویی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 200 زن متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره زندگی بهتر در شهر تهران در سال 1397 بود. از میان آن ها به روش نمونه گیری در دسترس 30 زن انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری جایگزین شد. ابزار پژوهش مقیاس ارزیابی استرس پیکاک و لانگ 1990، پرسشنامه سبک حل تعارض کاردک (1994) و مقیاس سازگاری زناشویی واکر و تامپسون (1983) و نیز برنامه بازآموزی اسنادی استینهارت و دالبیر 2008 بود که به شیوه گروهی در 10 جلسه دو ساعته هفته ای یکبار در مورد گروه آزمایش اجرا و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بازآموزی اسنادی در افزایش ارزیابی چالشی (994/4 =F، 014/0 =P)، ارزیابی از منابع (065/6 =F، 001/0 =P)، راهبرد حل مثبت تعارض (764/4 =F، 002/0 =P)، سازگاری زناشویی (861/5 =F، 001/0 =P)، کاهش ارزیابی تهدید (536/7 =F، 001/0 =P)، مشغولیت تعارض (865/4 =F، 002/0 =P)، کناره گیری از تعارض (492/6 =F، 001/0 =P) و متابعت (764/4 =F، 03/0 =P) زنان مؤثر بوده و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: از آنجا که برنامه بازآموزی اسنادی از طریق تقویت راهبردهای تفکر مثبت، راهبردهای انطباقی مدیریت تجارب متعارض بین فردی و غنی سازی مهارت های رابطه بین فردی می تواند در بهبود نشانگرهای چندگانه کیفیت روابط زناشویی مؤثر واقع شود؛ پیشنهاد می شود که متخصصان بالینی از این شیوه برای حل تعارض افراد متأهل و افزایش سازگاری زناشویی آن ها استفاده کنند.
تعیین عوامل فردی اجتماعی مرتبط با میزان سازگاری زناشویی -مطالعه موردی خانواده های شهر مرند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سازگاری زناشویی از عوامل بسیار مهم در زندگی است. وجود آن باعث می شود زوجین آرامش را در زندگی ببینند و با رضایتآن ها، فرزندان نیز در خانواده به خوبی تربیت شوند. مقاله حاضر، تئوری موجود در رابطه با مفهوم سازگاری زناشویی و منابعتحقق آن را مورد بررسی قرار داده است. از نظریه های مطرح در این زمینه می توان به نظریه های نمایشی گافمن، شبکه الیزابتبات، همسان همسری برگس، کنش متقابل ترنر، تالکوت پارسونز و اعتماد گیدنز اشاره کرد. مهم ترین یافته های تحقیق که بهروش پیمایشی در بین زنان شهر مرند و همسرانشان انجام شده، حاکی از وجود رابطه ی معنی دار بین تطابق و همگونی کنش ها ،برآورده شدن انتظارات، همسانی عقیدتی، مشورت در تصمیم گیری، عشق و علاقه، جامعه پذیری و اعتماد با میزان سازگاریزناشویی می باشد. نظریات پارسونز،گیدنز، گافمن و کنش متقابل نمادین در این تحقیق مورد تأیید قرار گرفته است. همچنینتفاوتی در میزان سازگاری زناشویی بر اساس همسانی یا ناهمسانی محل سکونت، سن و تحصیل به چشم نمی خورد و رابطه یمعنی داری نیز میان عدم دخالت دیگران با سازگاری زناشویی.وجود ندارد. این امر به لحاظ نظری بدان معنی است که تئوریشبکه و نظریه ی برگس مورد تأیید قرار نگرفته استهمچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد درمجموع، 4 متغیر مستقل توان پیش بینی میزان سازگاری زناشویی را داشتند که شامل اعتماد، جامعه پذیری، عشق و علاقه ومشورت در تصمیم گیری می باشد. این متغیرها توانستند 06 درصد از واریانس متغیر سازگاری زناشویی را تبیین کنند.
پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس صمیمیت زناشویی و دشواری تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات نشان داده است که از طریق صمیمیت زناشویی می توان سازگاری زناشویی را پیش بینی کرد اما آیا از طریق تعامل صمیمیت زناشویی و دشواری تنظیم هیجان می توان به پیش بینی دقیق تری از سازگاری زناشویی دست یافت ؟ هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی سطوح سازگاری زناشویی بر اساس متغیرهای صمیمیت زناشویی و دشواری تنظیم هیجان بود. روش: روش این پژوهش همبستگی بود. تعداد 72 زوج از زوجینی که به مراکز مشاوره شهر شاهرود مراجعه نمودند، در این پژوهش شرکت کردند. از آنها خواسته شد که به پرسشنامه های سازگاری زناشویی اسپانیر (1976)، صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) و دشواری تنظیم هیجان گرتز و رومر (2004) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده ها از همبستگی و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سازگاری زناشویی توسط صمیمیت زناشویی و تنظیم هیجان قابل پیش بینی بود. تنظیم هیجان و مؤلفه های آن سهم بیشتری در پیش بینی سازگاری زناشویی نسبت به صمیمیت زناشویی ایفا می کند. عدم پذیرش هیجان های منفی، دشواری در مهار رفتارهای تکانشی، دستیابی محدود به راهبردهای اثربخش و فقدان آگاهی هیجانی از مؤلفه های دشواری تنظیم هیجان و صمیمیت عاطفی، روانشناختی، جنسی، اجتماعی - تفریحی از مؤلفه های صمیمیت زناشویی سهم بیشتری در پیش بینی سازگاری زناشویی ایفا می کنند (01/0 p< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که زوجینی که صمیمیت زناشویی بالاتری داشته و توانایی بیشتری در کنترل هیجانات دارند، سازگاری زناشویی بیشتری دارند.
رابطه انتظار از ازدواج و تحمل پریشانی با سازگاری زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
99-116
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسائی رابطه انتظار از ازدواج و تحمل پریشانی با سازگاری زناشویی زنان انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بوده ، جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره آیین مهر واقع در منطقه 3 شهر تهران در 3 ماه آخر سال 1396 بود که تعداد آنها برابر با 240 نفر میباشد ، حجم گروه نمونه 137 نفر بود که به صورت نمونه در دسترس انتخاب گردید. پرسشنامه های انتظار از ازدواج (جونز و نلسون ،1996). مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز ، 2005). و سازگاری زناشویی (اسپانیر،1976). به عنوان ابزار پژوهش روی گروه نمونه اجرا شد. سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بین انتظار از ازدواج واقع بینانه و تحمل پریشانی با سازگاری زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد ، بدین معنا که هرچقدر انتظار از ازدواج واقع بینانه و تحمل پریشانی بالاتر باشد، سازگاری زناشویی نیز بیشتر است؛ اما بین انتظار از ازدواج ایدآل گرایانه و انتظار بدبینانه از ازدواج با سازگاری زناشویی رابطه منفی معنی دار وجود دارد. بدین معنا که هر چقدر انتظار از ازدواج ایده آل گرایانه و بدبینانه بیشتر باشد ، سازگاری زناشویی کمتر خواهد بود ، همچنین یافته ها حاکی از آن بود که انتظار از ازدواج و تحمل پریشانی قادر به پیش بینی سازگاری زناشویی زنان متاهل می باشد. بنابراین به نظر می رسد زنان متاهلی که توانایی بالاتری در پریشانی ها از خود نشان می دهند و انتظار آنها از ازدواجشان واقع بینانه تر است به طبع آن دارای سازگاری زناشویی مطلوب تری خواهند بود
پیش بینی کامیابی بر اساس متغیرهای زوجی سازگاری زناشویی، جهتگیری اهداف زناشویی و منبع کنترل زناشویی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش پیش بینی کامیابی بر اساس متغیرهای زوجی سازگاری زناشویی، جهتگیری اهداف زناشویی و منبع کنترل زناشویی در زنان متأهل شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمام زنان متأهل شهر اصفهان در سال 1396-1397 بودند بدین منظور 104 زن متأهل به شیوه در دسترس انتخاب و پرسشنامه کامیابی سو، تای و دینره (2014)، جهتگیری هدف زناشویی کانزاس اگمان، ماکسلی و اسچام (1985)، منبع کنترل زناشویی میلر، لفکورت و ویر (1983) و سازگاری زوجی اصلاح شده (باسبی، کریستنسن کران، لارسن، 1995) را پاسخ دادند. در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیره (گام به گام) استفاده، و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS21 تحلیل شد. نتایج نشان داد که ارتباط جهتگیری اهداف زناشویی، منبع کنترل زناشویی (منبع کنترل درونی و منبع کنترل بیرونی) و سازگاری زناشویی(همفکری و توافق، رضایت و انسجام) با کامیابی معنادار بوده است (000/0 < P)؛ به عبارتی دیگر جهتگیری اهداف زناشویی، منبع کنترل زناشویی و سازگاری زناشویی کامیابی را در سطح معناداری پیش بینی می کند (000/0 < P). علاوه بر این نتایج پژوهش حاکی بود که همفکری و توافق 42 درصد همفکری و توافق و کنترل بیرونی 48 درصد، همفکری و توافق، کنترل بیرونی و رضایت 53 درصد و همفکری و توافق، کنترل بیرونی، رضایت و جهتگیری اهداف زناشویی 55 درصد از کامیابی را پیش بینی می کند. در مجموع در میان متغیرهای پیش بین (همفکری و توافق، کنترل بیرونی، رضایت و جهتگیری اهداف زناشویی) از بیشترین توان پیش بینی برای کامیابی برخوردار بود.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه سرسختی روانشناختی و بخشودگی با سازگاری زناشویی زنان متاهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۳۸)
179-186
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی ذهن آگاهی در رابطه سرسختی روانشناختی و بخشودگی با سازگاری زناشویی بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش نیز شامل زنان متأهل منطقه 10 شهر تهران بوده است که تعداد 260 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه پژوهش انتخاب شده و به مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1976)، مقیاس سرسختی روان شناختی لانگ و گولت (2003)، مقیاس ذهن آگاهی بائر و دیگران (2006) و مقیاس سنجش بخشودگی پولارد و اندرسون (1998) پاسخ گفتند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سرسختی روانشناختی با سازگاری زناشویی و ذهن آگاهی رابطه مثبت (05/0 p < ) دارد. بخشودگی با سازگاری زناشویی و ذهن آگاهی رابطه مثبت (05/0 p < ) دارد. ذهن آگاهی با سازگاری زناشویی رابطه مثبت (05/0 p < ) دارد. ذهن آگاهی در رابطه بین سرسختی روانشناختی و سازگاری زناشویی نقش میانجی (05/0 p < ) دارد. ذهن آگاهی در رابطه بین بخشودگی و سازگاری زناشویی نقش میانجی (05/0 p < ) دارد.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر سازگاری زناشویی و رضایت جنسی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سال های اول ازدواج، لذت بخش ترین و در عین حال سخت ترین و پرمخاطره ترین دوران زندگی مشترک زوجین می باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر سازگاری زناشویی و رضایت جنسی زوجین انجام گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی زوجین در سال اول زندگی مشترکشان می باشد که از مشکلات زناشویی و نارضایتی جنسی رنج می بردند و در سال 1395 به کلینیک مشاوره و مددکاری بصیرت در شهر اصفهان مراجعه نمودند. از این جامعه، 20 زوج (20 زن و 20 مرد)، به شیوه ی نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و پس از همتاسازی به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(20 نفر) و کنترل(20 نفر) گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش از هشت جلسه آموزش گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب برخوردار گردیدند، با این حال گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پرسشنامه های سازگاری زناشویی اسپانیر(1976) و رضایت جنسی لارسون(1998)، قبل و بعد از مداخلات آموزشی، به عنوان پیش آزمون و پس آزمون بر روی کلیه افراد اجرا گردید. یافته های حاصل از پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار (SPSS-18) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که پس از تعدیل اثر همپراش پیش آزمون، تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات سازگاری زناشویی(01/0>p و 32/12=F) و رضایت جنسی(01/0>p و 66/8=F) در دو گروه کنترل و آزمایش وجود دارد. با وجود این، بین میانگین نمرات سازگاری زناشویی و رضایت جنسی شرکت کنندگان زن و مرد، تفاوت معنی داری وجود نداشت(05/0<p). نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب، از طریق آگاه سازی زوجین از نیازهای اساسی ، روانشناسی کنترل بیرونی و به کارگیری هفت عادت مهرورزی به جای عادت های تخریب گر، می تواند منجر به بهبود سازگاری زناشویی و رضایت جنسی زوجین شود.
پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس باورهای فراشناختی با در نظر گرفتن نقش میانجی تعارض های زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۷ شماره ۶۸
501-508
حوزه های تخصصی:
زمینه: سازگاری زناشویی، حالتی است که در آن یک احساس کلی از رضایت و شادکامی در زن و شوهر نسبت به ازدواج شان و نسبت به یکدیگر وجود دارد. اما نقش دو مقوله باورهای فراشناختی و نقش میانجی گر تعارض های زناشویی در سازگاری زناشویی چقدر می تواند اهمیت داشته باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس باورهای فراشناختی و نقش میانجی تعارض های زناشویی در دانشجویان متأهل بود. روش: روش پژوهش، روش توصیفی و از نوع طرح های همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری در پژوهش حاضر تمام دانشجویان متأهل مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد واحدهای تهران بودند که ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند. تعداد افراد نمونه جمعاً 400 نفر، 200 زن متأهل و 200 مرد متأهل بود که با توجه به برآورد حجم نمونه در پژوهش های مبتنی بر الگویابی معادلات ساختاری تعیین شد. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه سازگاری زناشویی اصلاح شده اسپانیر(1976)، پرسشنامه ی باورهای فراشناختی ولز(1997)، و پرسشنامه تعارضات زناشویی براتی و ثنایی(1999) بودند. یافته ها: نتایج مدل اندازه گیری نشان داد که خرده مقیاس های پژوهش همگی بارهای عاملی معناداری دارند. همچنین شاخص های برازش مدل پس از ایجاد کوواریانس بین برخی نشانگرهای متغیرهای باورهای فراشناختی و تعارضات زناشویی در وضعیت مطلوبی قرار گرفتند. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد باورهای فراشناختی بر سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل اثر غیرمستقیم( به واسطه ی تعارضات زناشویی) دارد (0/05 > p ) تعارضات زناشویی بر سازگاری زناشویی به صورت مستقیم اثر می گذارد(0/05> p ). همچنین تعارض های زناشویی در تبیین و پیش بینی سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل نقش میانجی گر دارند(0/05> p ). نتیجه گیری: متغیر تعارض های زناشویی از یک سو تحت تأثیر باورهای فراشناختی قرار می گیرند و از سوی دیگر می توانند اثرات معناداری بر سازگاری زناشویی داشته باشد.
مقایسه تأثیر آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی با آموزش خانواده به شیوه شناختی – رفتاری بر سازگاری زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۴
125 - 143
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی با آموزش خانواده به شیوه شناختی- رفتاری بر سازگاری زناشویی زوجین به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل شصت زوج (120 نفر) بود که فرزندان ایشان در سال تحصیلی 97 - 96 مشغول به تحصیل بودند که براساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارده شدند. مداخله آموزشی مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی و مداخله آموزش خانواده به شیوه شناختی- رفتاری هر کدام بر روی یک گروه آزمایشی انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه سازگاری زناشویی، قبل و بعد از مداخله و یک ماه پس از آخرین آموزش از هر سه گروه نمونه جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه های مکرر انجام گرفت. نتایج نشان داد که هر دو روش آموزشی بر سازگاری زناشویی زوجین مؤثر بوده است و بین این دو روش از نظر اثربخشی تفاوتی دیده نشد. همچنین نتایج پیگیری یک ماهه نشان دهنده ماندگاری اثربخشی هر دو روش آموزشی بر سازگاری زناشویی زوجین بود. بنابراین، از هر دو روش مداخله می توان در ارتقای سازگاری زناشویی زوجین استفاده نمود.
اثربخشی آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی بر سازگاری زناشویی، تاب آوری و کیفیت زندگی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی بر سازگاری زناشویی، تاب آوری و کیفیت زندگی زوجین بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و انجام پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش، 240 نفر (120 زوج) بودند که فرزندانشان در سال تحصیلی 97 - 96 مشغول به تحصیل بودند و بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس، به صورت تصادفی ساده در گروه آزمایشی (20 زوج) و گروه گواه (20 زوج) گمارده شدند. گروه آزمایشی، به صورت 10 جلسه 90 دقیقه ای مورد آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سازگاری زناشویی، تاب آوری و کیفیت زندگی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغییری (مانکوا) و تک متغییری (آنکوا) انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی بر سازگاری زناشویی، تاب آوری و بهبود کیفیت زندگی زناشویی تأثیر داشته و این اثر تا مرحله پیگیری یک ماهه ماندگار بوده است.
پیش بینی رضایت جنسی زنان متأهل براساس سازگاری زناشویی، الگوهای ارتباطی و تنظیم هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم آذر ۱۳۹۸ شماره ۹ (پیاپی ۴۲)
179-188
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت جنسی زنان متأهل براساس سازگاری زناشویی، الگوهای ارتباطی و تنظیم هیجانی انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متأهل 25 تا 50 سال رشته روان شناسی و علوم تربیتی مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران در نیمسال دوم 97-96 بودند که تعداد کل آنها حدود 220 نفر برآورد شد. به منظور تعیین حجم نمونه بر اساس جدول مورگان تعداد نمونه 136 نفر برآورد و به روش نمونه گیری در دسترس از بین آنها انتخاب و به پرسشنامه های " رضایت جنسی هادسون (1981)، سازگاری زناشویی لاک والاس (1959)، الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (1984) و تنظیم شناختی هیجان کرایج و همکاران (2002)" پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریاس و رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام به کمک نرم افزار SPSS نسخه 22، استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که مؤلفه های الگوهای ارتباطی قادر به پیش بینی رضایت جنسی در زنان متاهل است؛ که از این بین بیشترین سهم به ترتیب مربوط به مؤلفه های بحث در مورد مشکل، زمان ایجاد مشکل و بحث در مورد مشکل، می باشد. همچنین نتایج نشان داد متغیر سازگاری زناشویی می تواند رضایت جنسی را به مقدار قابل توجهی در زنان متأهل پیش بینی کند و متغیر تنظیم هیجانی و مؤلفه های آن شامل خودسرزنش گری؛ دیگر سرزنش گری(با بیشترین میزان)؛ تمرکز مثبت؛ پذیرش و فاجعه نمایی(باکمترین میزان) در زنان متأهل سهم معناداری در پیش بینی رضایت جنسی آنها دارد.
هم سنجی کارایی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر سبک های دل بستگی زوجین سازش نیافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو رویکرد زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی متمرکز بر هیجان ازجمله رویکردهای ارزشمند و شواهدمحوری هستند که توسط پژوهش های فراوانی موردحمایت قرارگرفته اند. هدف این پژوهش هم سنجی کارایی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر سبک های دل بستگی زوجین سازش نیافته است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده همه همسرهای مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده سینا شهرستان دزفول در سال 1397 بود. نمونه پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شد. آزمودنی ها دربرگیرنده 6 زوج (12 نفر) از افراد مراجعه کننده به این مرکز بودند که با توجه به نمره پرسش نامه سازگاری زناشویی در شمار همسرهای سازش نیافته قرار می گرفتند. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان استفاده شد. پروتکل درمانی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و متمرکز بر هیجان در سه گام خط پایه و 12 نشست (90 دقیقه ای) مداخله و پیگیری دوماهه اجرا شد. آزمودنی ها به سنجه سازگاری زوجی اسپینر (1976) و سب ک دل بستگی بزرگ س ال کولینز و رید (1990) پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبود تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد در گروه زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد تراز بهبودی پس از درمان و پیگیری به ترتیب برای دل بستگی ایمن (38/20%، 69/19%) دل بستگی اجتنابی (30/27%، 49/28%) دل بستگی اضطرابی (98/25%، 47/26%) و در گروه زوج درمانی متمرکز بر هیجان تراز بهبودی پس از درمان و پیگیری به ترتیب برای دل بستگی ایمن (93/33%، 32/36%) دل بستگی اجتنابی (37%، 36/40%) دل بستگی اضطرابی (97/35%، 67/33%) است؛ بنابراین نتایج پژوهش نشان می دهد که زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی متمرکز بر هیجان هر دو در کاهش سبک های دل بستگی اجتنابی و دل بستگی اضطرابی زوجین کارایی دارند. ولی فقط زوج درمانی متمرکز بر هیجان در افزایش دل بستگی ایمن زوجین مؤثر است.
بررسی رابطه راهبردهای تنظیم هیجان و تاب آوری با سازگاری زناشویی معلمان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم بهار (خرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۷
291-298
حوزه های تخصصی:
زمینه: معلمان به دلیل تجربه تعارض کار - خانواده نیاز به سطح بالاتری از تاب آوری در برابر مسائل به ویژه سازگاری زناشویی دارند. اما مسئله اصلی اینست، آیا بین راهبردهای تنظیم هیجان و تاب آوری با سازگاری زناشویی معلمان زن رابطه وجود دارد؟ هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه راهبردهای تنظیم هیجان و تاب آوری با سازگاری زناشویی معلمان زن بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن در سال تحصیلی 97-1396 در سطح شهر قزوین بود که 100 معلم به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از، پرسشنامه های تاب آوری کانر - دیویدسون (2003)، راهبردهای تنظیم هیجان گروس (2003) و سازگاری زناشویی (1976). تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های پارامتریک و آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: راهبرد تنظیم هیجان «ارزیابی مجدد» و تاب آوری رابطه مثبت و معنی داری با سازگاری زناشویی داشت (0/05 p< ). راهبرد تنظیم هیجان «سرکوبی» رابطه منفی با سازگاری زناشویی داشت (0/05 p< ). در کل راهبردهای تنظیم هیجان و تاب آوری سازگاری زناشویی را در بین معلمان پیش بینی کردند (0/05 p< ). نتیجه گیری: می توان سازگاری زناشویی معلمان زن را به وسیله راهبردهای تنظیم هیجان و تاب آوری پیش بینی کرد.
پیش بینی پایداری ازدواج بر اساس سازگاری زناشویی و خودابرازی جنسی با میانجی گری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی بالینی و مشاوره سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
10.22067/ijap.v9i2.81087
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین سازگاری زناشویی و خودابرازی جنسی با پایداری ازدواج با میانجی گری هوش هیجانی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی با مدل تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش متأهلین شهر مشهد در سال ۱۳۹۷ بودندکه حداقل 3 سال از ازدواج آنها گذشته بود. تعداد نمونه پژوهش، طبق جدول مورگان 384 نفر مرد و زن متأهل بودند که پس از دریافت فراخوان پیامکی، به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های «شاخص بی ثباتی ازدواج ادواردز و همکاران»، «سازگاری زناشویی اسپانیر»، «شاخص احقاق جنسی هالبرت» و «آزمون 90 سؤالی هوش هیجانی بار-آن» استفاده شد. در تجزیه و تحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد تا میزان رابطة دومتغیری بین سازگاری زناشویی، خود ابرازی جنسی، هوش هیجانی و پایداری ازدواج بررسی شود. برای برازش مدل و بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم بین متغیرها در مدل نظری تحقیق از مدل تحلیل مسیر و برای بررسی نقش میانجی هوش هیجانی، از روش بوت استراپ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از نرم افزارهای SPSS-23 و AMOS-23 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مسیر و روش بوت استراپ نشان داد که پایداری ازدواج براساس سازگاری زناشویی و خودابرازی جنسی، با میانجی گری هوش هیجانی قابل پیش بینی است (P<05). بنابراین آموزش زوجها برای افزایش سازگاری زناشویی و خودابرازی جنسی و نیز بالابردن هوش هیجانی می تواند پایداری ازدواج را پیش بینی کند. واژه های كلیدی: پایداری ازدواج، سازگاری زناشویی، خودابرازی جنسی، هوش هیجانی
پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس سرمایه روانشناختی (امید، خوش بینی، تاب آوری و خودکارآمدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس سرمایه روان شناختی (امید، خوش بینی، تاب آوری و خودکارآمدی) در نمونه ای از دانشجویان متأهل انجام شد. این مطالعه توصیفی- مقطعی از نوع همبستگی بود. دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب در سال 1397جامعه آماری این مطالعه را تشکیل دادند. 270 (183 زن و 87 مرد) نفر از دانشجویان جهت شرکت در پژوهش به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بر اساس فرمول چو انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) و مقیاس بازنگری شده ابعاد سازگاری زناشویی باسبی و همکاران (1995) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی به روش گام به گام انجام شد. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که سازگاری زناشویی با متغیرهای امید (322/0= r )، خوش بینی (191/0= r )، تاب آوری (366/0= r ) و خودکارآمدی (268/0= r ) همبستگی مثبت و معنی دار دارد (0۱/۰> P ). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که به ترتیب مولفه های تاب آوری، امید و خودکارآمدی قادر به پیش بینی 22% از تغییرات متغیر سازگاری زناشویی می باشند. مجموع نتایج این مطالعه از اهمیت مولفه های سرمایه روانشناختی در سازگاری زناشویی دانشجویان متاهل حمایت می کند. بر این اساس پیشنهاد می شود که درمانگران خانواده، در اجرای مداخلات به سرمایه روانشناختی زوجین توجه ویژه داشته باشند.
اثربخشی مداخله شناختی رفتاری بر تمایز یافتگی، سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی همسران جانباز و ایثارگر شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
تمایز یافتگی، سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی از جمله عواملی است که در پایداری زناشویی و ثبات نظام خانواده نقش مؤثری را ایفا می کند. خانواده کانونی است که در آن ارزشهای اخلاقی، باورهای دینی و معیارهای اجتماعی از نسلی به نسلی دیگر انتقال می یابد و زمینه ی رشد عاطفی و تربیت اخلاقی و اجتماعی اعضای خانواده فراهم می گردد. خانواده در انتقال فرهنگ و پاسداری از ارزشهای فرهنگی جامعه نیز اساسی ترین نقش را عهده دار است. بنابراین سلامت و سعادت جامعه به سلامت و پوپایی نظام خانواده وابسته است و بنابراین سلامت و تعادل نظام خانواده نیز به کیفیت روابط بین زن و شوهر و والدین و فرزند بستگی داردهدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی مداخله شناختی رفتاری بر تمایز یافتگی، سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی همسران جانباز و ایثار گر شهر اهواز بود. حجم نمونه 30 نفر بود كه از جامعه مذكور، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.15 نفر به گروه آزمایش و 15 نفر به گروه كنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه كنترل بود. ابزار های پژوهشی مورد استفاده پرسشنامه های تمایز یافتگی، سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی بود. گروه آزمایش در طول ده جلسه، هرجلسه به مدت 90 دقیقه مداخله شناختی – رفتاری دریافت كردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل كواریانس چند متغیره و یك متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد مداخله شناختی – رفتاری بر افزایش تمایز یافتگی، سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی همسران جانباز و ایثار گر تاثیر دارد.
تاثیر برنامه غنی سازی روابط زوجین مبتنی بر طرح "وقت زندگی بهتر برای زن وشوهرها " بر سازگاری زناشویی زنان با ازدواج زودهنگام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
235 - 258
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که آموزش مهارت های ارتباطی برای زوجین قادر خواهد بود سلامت روان و سازگاری زناشویی آن ها را تحت تأثیر قرار دهد، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش غنی سازی روابط زوجین مبتنی بر طرح " وقت زندگی بهتر برای زن و شوهرها " بر افزایش سازگاری زناشویی و مؤلفه های آن، در زنان با ازدواج زودهنگام صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی و طرح آن از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری موردمطالعه پژوهش حاضر کلیه زنان متأهل با ازدواج زودهنگام مراجع کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی بخش زبرخان شهرستان نیشابور سال 1396 بوده اند. نمونه پژوهش 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین متقاضیان واجد شرایط برای شرکت در دوره آموزش غنی سازی روابط زوجین مبتنی بر طرح "وقت زندگی بهتر برای زن و شوهرها " انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه 15 نفر) اختصاص یافتند. ابزار پژوهش "مقیاس سازگاری اسپانیر بود که قبل و بعد از مداخله به وسیله هر دو گروه تکمیل گردید. پایایی ابزار به روش آلفای کرونباخ ارزیابی شد. بسته آموزشی " غنی سازی روابط زوجین مبتنی بر طرح "وقت زندگی بهتر برای زن و شوهرها " در 10 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه مداخله اجرا گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد و همچنین کلیه داده با استفاده از نرم افزار تحلیل آماری اس پی اس اس نسخه 22 انجام شد. نتایج نشان می دهد که آموزش غنی سازی روابط زوجین مبتنی بر طرح "وقت زندگی بهتر برای زن و شوهرها " بر افزایش سازگاری زناشویی مؤثر بوده است (P<0/05). همچنین این برنامه توانسته است ابعاد رضایت زناشویی (P<0/05)، همبستگی زناشویی (P<0/05)، توافق زناشویی (P<0/05) و ابراز محبت زناشویی (P<0/05) را نیز افزایش دهد. نتیجه گیری: آموزش غنی سازی روابط زوجین مبتنی بر طرح "وقت زندگی بهتر برای زن و شوهرها " سازگاری زناشویی را افزایش می دهد. بر این اساس، در مشاوره و مداخلات زناشویی می توان از بسته آموزشی "وقت زندگی بهتر برای زن و شوهرها " به منظور بهبود روابط زوجین و افزایش سازگاری آن ها استفاده کرد.