مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
سازگاری زناشویی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های دلبستگی، تعهد مذهبی و سازگاری زناشویی با عملکرد خانواده دانشجویان متأهل به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه بود که تعداد 200 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از ابزارهای پرسش نامه های سازگاری زن و شوهر اُلسون، دلبستگی بزرگسال هازن، تعهد مذهبی براهنی و پرسش نامه عملکرد خانواده اپشتاین جمع آوری شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و با نرم افزار SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و تعهد مذهبی و سازگاری زناشویی با عملکرد خانواده رابطه مثبت و معنادار و بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا با عملکرد خانواده رابطه منفی معناداری وجود دارد. سبک دلبستگی ایمن، سازگاری زناشویی و تعهد مذهبی به ترتیب پیش بینی کننده عملکرد خانواده است.
بررسی رابطه میزان سازگاری زناشویی و نشاط زنان متاهل تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
28 - 40
حوزه های تخصصی:
نشاط نیز یکی از ضروری ترین خواسته های فطری و نیازهای روانی انسان و سازگاری زناشویی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل اثر گذار بر عملکرد خانواده به شمار می رود . این پژوهش با هدف تعیین رابطه میزان سازگاری زناشویی و نشاط زنان متاهل منطقه چهار تبریز انجام گرفت . روش تحقیق ، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها ، پرسشنامه های استاندارد بودند . جامعه آماری زنان متاهل ساکن شهر تبریز بودند که تعداد 205 نمونه به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شد . داده های جمع آوری شده نشان داد که میانگین میزان سازگاری زناشوئی 57.04 درصد و میانگین نشاط 59.17 درصد بود . آزمون های معنی داری نشان دادند که بین میزان سازگاری زناشویی (وابعاد چهارگانه آن ) و نشاط زنان متاهل منطقه چهار شهر تبریز رابطه معنی دار مستقیم وجود دارد . هرقدر سازگاری زناشویی بیشتر باشد به همان اندازه میزان نیز نشاط بیشتر است . نشاط زمینه ای برای رشد روانی و اجتماعی زوجین و بهبود روابط زناشویی و مقابله با فشارهای روانی و اجتماعی می باشد.
بررسی نقش الگوهای ارتباطی خانواده بر سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش الگوهای ارتباطی خانواده ، (جهت گیری گفت و شنود و جهت گیری همنوایی) بر سازگاری زناشویی بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری دانشجویان زن متأهل دانشگاه شیراز در سال 1397 بود که 252 نفر از دانشجویان زن متأهل دانشگاه شیراز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه الگوهای ارتباطات خانواده فیتزپاتریک و ریچی، (1990) و سازگاری زناشویی اسپانیر، (1976) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون چندگانه هم زمان استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که از بین خرده مقیاس های ابزار تجدید نظر شده الگوهای ارتباطات خانواده جهت گیری گفت و شنود رابطه مثبت و معناداری با سازگاری زناشویی دارد و آن را به صورت مثبت پیش بینی می کند. نتیجه گیری: می توان گفت که الگوهای ارتباطی خانواده به عنوان عامل هایی کلی می توانند پیش بینی کننده های معناداری از سازگاری زناشویی باشند.
اثربخشی رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر سازگاری زناشویی و مولفه های(رضایت، همبستگی، توافق و ابراز محبت) در مادران دانش آموزان پسر مقاطع ابتدایی منطقه 1 شهرتهران
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر سازگاری زناشویی و مولفه های (رضایت، همبستگی، توافق و ابراز محبت) در مادران دانش آموزان پسر مقاطع ابتدایی منطقه 1 شهر تهران انجام گرفت. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه ی مادران دانش آموزان پسر مقطع اول ابتدایی در سال 97-1396 بود ، طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و انتخاب نمونه به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و گمارش تصادفی ساده انجام گرفت و حجم نمونه به منظور آموزش رویکرد تحلیل رفتار متقابل تعداد 30 نفر انتخاب شدند که 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از، مقیاس های سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) و نیز آموزش رویکرد تحلیل رفتار متقابل در طی 8 جلسه به مدت 90 دقیقه در هفته بر روی نمونه مورد نظر اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری ( تحلیل کوواریانس چند متغیری) صورت گرفت. یافته های بدست آمده نشان داد: آموزش رویکرد تحلیل رفتار متقابل تاثیر مثبت بر سازگاری زناشویی و مولفه های (رضایت دونفری، همبستگی دونفری، توافق دو نفری و ابراز محبت) گروه آزمایش در پس آزمون داشت. هم چنین نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که رویکرد تحلیل رفتار متقابل موجب افزایش سازگاری زناشویی و رضایت دونفری، همبستگی دونفری، توافق دو نفری و ابراز محبت مادران دانش آموزان پسر پایه اول مقطع دبستان می گردد.
تدوین شیوه نامه درمانی مبتنی بر اصلاح سوگیری شناختی و بررسی اثربخشی آموزش آن بر سوگیری، صمیمیت و سازگاری زوجین ناسازگار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: صمیمیت و سازگاری زناشویی در بین زوجین باعث حفظ و استحکام بنیان خانواده می گردد. هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی شیوه نامه مبتنی بر اصلاح سوگیری شناختی و تعیین اثربخشی آموزش آن بر سوگیری ، صمیمیت و سازگاری زوجین با ناسازگاری زناشویی بود. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون، پس آزمون، همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش زوجین دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر اراک در سال ۱۳۹۸ بود. نمونه پژوهش شامل ۱۶ زوج (۳۲ نفر) دارای ناسازگاری زناشویی و سوگیری شناختی بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه سازگاری لاک- والاس (۱۹۵۹)، صمیمیت زناشویی واکر وتامپسون (۱۹۸۳) و نرم افزار تکلیف کاوش نقطه (۱۳۹۴) جمع آوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی روابط بین متغیرها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که شیوه نامه درمانی مبتنی بر اصلاح سوگیری شناختی روایی محتوایی قابل قبولی دارد. همچنین نتایج مداخله آموزشی نشان داد که آموزش شیوه نامه به طور معنی داری سوگیری شناختی زوجین را کاهش می دهد و صمیمیت و سازگاری زوجین را افزایش می دهد . ( P ≤۰.۰۰۱) نتیجه گیری: به نظر می رسد که آموزش شیوه نامه درمانی مبتنی بر اصلاح سوگیری شناختی می تواند به عنوان برنامه ای روا و کارآمد برای کاهش سوگیری شناختی و افزایش صمیمیت و سازگاری زوجین ناسازگار مورد توجه قرار گیرد .
بررسی رابطه ی سبک عشق ورزی شوهران با سازگاری زناشویی (مورد مطالعه: در زنان شاغل شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۰
133 - 150
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های عشق ورزی شوهران با سازگاری زناشویی در بین زنان شاغل ادارت دولتی شهر کرمان انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان شاغل و متاهل به تعداد 2147 نفر بود که تعداد 327 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب و نظرشان در مورد سبک عشق ورزی همسرانشان در ارتباط با آنها پرسیده شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های استاندارد عشق ورزی (لس، 1998) و سازگاری زناشویی (گراهام بی اسپانیر، 1976) جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده هم از نرم افزار SPSSو بهره گیری از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین عشق ورزی با سازگاری زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین متغیر عشق ورزی می تواند مقدار 65 درصد از واریانس متغیر سازگاری زناشویی را تبیین کنند. از سوی دیگر بین متغیرهای دموگرافیک (متغیرهای تعداد فرزند و تحصیلات همسر) با سازگاری زناشویی رابطه معناداری مشاهده شد. در مجموع به ترتیب سبک عشق ورزی رمانتیک، دوستانه، واقع گرایانه و فداکارانه، سازگاری زناشویی زنان شاغل شهر کرمان را تعیین می کنند.
پیش بینی صمیمیت جنسی و سازگاری زناشویی براساس کیفیت زندگی در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه
این پژوهش با هدف پیش بینی صمیمیت جنسی و سازگاری زناشویی براساس کیفیت زندگی در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه 9 انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش تمام زوج های جوان بین 30 تا 40 سال شهر کرمانشاه می باشد که از این میان تعداد 80 زوج یعنی 160 نفر(80 زن و 80 مرد) به عنوان حجم نمونه به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند.در این مطالعه از پرسشنامه های صمیمیت جنسی (باگاروزی،)، پرسشنامه سازگاری زناشویی (گراهام بی. اسپانیر،1976) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد.دادهای پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری spss-19 و روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که بین صمیمیت جنسی و سازگاری زناشویی با کیفیت زندگی رابطه معنی داری وجود دارد.همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که صمیمیت جنسی و سازگاری زناشویی توانایی پیش بینی کیفیت زندگی در زوجین را دارد.
اثربخشی زوج درمانی راه حل محور بر رضایت و سازگاری زناشویی زوجین
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: درمان راه حل محور یکی از شاخه های رویکرد پست مدرن در حیطه خانواده درمانی و زوج درمانی است که با تمرکز بر یافتن راه حلها به درمان مشکلات می پردازد؛ پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی راه حل محور بر رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی زوجین انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری یک ماهه و جامعه آماری زوج هایی بودند که به دلیل عدم رضایت و ناسازگاری و مشکلات ارتباطی به مرکز مشاوره مهرآور واقع در منطقه 2 شهر تهران در سال 1395 مراجعه کرده بودند. پس از غربالگری با پرسشنامه های رضایت زناشویی (فاورز و اولسون، 1993) و سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976)، 20 زوج ناسازگاری به صورت هدفمند انتخاب و 10 زوج در گروه آزمایش و 10 زوج در گروه گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش، مداخله های 8 جلسه ای زوج درمانی راه حل محور را به صورت گروهی دریافت و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی راه حل محور میزان رضایت زناشویی (68/10= F و 002/0= P ) و سازگاری زناشویی (58/13= F و 001/0= P ) را به طور معناداری افزایش می دهد و نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (05/0= P ). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که زوج درمانی راه حل محور می تواند درمان مناسبی برای افزایش رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی در زوجین باشد.
نقش باورهای فراشناختی و تاب آوری در پیش بینی سازگاری زناشویی در دو گروه بیماران مبتلا به درد مزمن و بهنجار
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای درد مزمن در جامعه و اثرات همه جانبه ی آن بر زندگی بیماران مبتلا، نقش باورهای فراشناختی و تاب آوری در میزان سازگاری این افراد بسیار با ارزش است؛ لذا هدف پژوهش حاضر بررسی نقش باور های فراشناختی و تاب آوری در پیش بینی سازگاری زناشویی در دو گروه بیماران مبتلا به درد مزمن و بهنجار بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی – همبستگی به شمار می رود. نمونه این مطالعه شامل دو گروه بیماران مبتلا به درد مزمن (60 نفر) و افراد سالم (60 نفر) بود که به صورت در دسترس انتخاب و با پرسشنامه های باور فراشناختی ولز (1997)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج رگرسیون نشان داد در گروه بهنجار، هر دو متغیر باورهای فراشناخت و تاب آوری، وارد مدل شده است. ضریب رگرسیون استاندارد تاب آوری بزرگ تر از ضریب رگرسیون استاندارد باورهای فراشناخت است بنابراین تاثیر پذیری سازگاری زناشویی از تاب آوری بیشتر از باورهای فراشناخت است (باورهای فراشناخت 356/0-= B ، 002/0= P ، تاب آوری 412/0= B ، 001/0 > P ). در گروه پاسخ گویان دارای درد مزمن، تنها متغیر تاب آوری قادر به پیش بینی سازگاری زناشویی است (388/0= B ، 002/0= P ). نتیجه گیری: باورهای فراشناختی و تاب آوری پیش بینی کننده های خوبی برای سازگاری زناشویی هستند و اثر معناداری بر سازگاری زناشویی در دو گروه مبتلا به درد مزمن و بهنجار داشتند. اگر تاب آوری و باور فراشناختی هر دو با هم در یک راستا نقش ایفا کنند درنتیجه تأثیر درد روی فرد کمرنگ تر خواهد شد و باعث سازگاری بیشتر می شود. بنابراین علاوه بر تاب آوری باید میزان باور فراشناختی افراد مبتلا به درد مزمن را نسبت به دردشان بالا ببریم.
مقایسه اثر بخشی آموزش رضایت مندی جنسی و رویکرد مسترز و جانسون بر سازگاری و تعارض زناشویی زوج های دارای نارضایتی جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
103 - 123
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی آموزش رضایت مندی جنسی ایرانی و رویکرد مسترز و جانسون بر سازگاری و تعارض زناشویی اجرا شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی سه گروهی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. از میان 60 زوج مراجعه کننده به دو مرکز روان شناسی و مشاوره شهر تهران در زمستان 1397، 45 زوج به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. پرسشنامه تعارض زناشویی (ثنایی و همکاران، 1386) و مقیاس سازگاری زوجی (اسپانیر، 1976) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. دو گروه آموزش رضایت مندی جنسی ایرانی و آموزش رویکرد مسترز و جانسون طی 6 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. داده ها از طریق تحلیل واریانس مختلط با اندازه های تکرار شده و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که در سازگاری زناشویی، فقط گروه آموزش رضایت مندی جنسی ایرانی با گروه گواه (01/0>p) و در تعارض زناشویی، گروه آموزش رضایت مندی جنسی ایرانی با گروه مسترز و جانسون و با گروه گواه دارای تفاوت معنادار هستند (05/0>p). همچنین فقط در تعارض زناشویی گروه آموزش مسترز و جانسون با گروه گواه دارای تفاوت معنادار بود (05/0>p). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش رضایت مندی جنسی ایرانی برای کاهش تعارض و افزایش سازگاری و آموزش رویکرد مسترز و جانسون در کاهش تعارض زناشویی، آموزش های موثری هستند.
تدوین مدل سازگاری زناشویی بر اساس امنیت روانی، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی: نقش واسطه ای رشد روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
150 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با تدوین مدل سازگاری زناشویی بر اساس امنیت روانی، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی با میانجیگری رشد روانی در زنان و مردان انجام پذیرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه زنان و مردان متاهل(25 تا 45سال) در منطقه 8 تهران در سال 1399 – 1398بود، که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 600 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (1976)، پرسشنامه امنیت روانی مزلو (2004)، پرسشنامه صفات شخصیتی نئو مک کری و کاستا (1985)، پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید (1990) و پرسشنامه سنجش رشد روانی اریکسون (1969) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: ضرایب رگرسیونی مدل نشان می دهد که متغیرهای ذکر شده بخوبی رابطه سازگاری زناشویی بر اساس امنیت روانی، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی با میانجیگری رشد روانی در زنان و مردان را تبیین می کند و مقادیر شاخص های برازش نشان داد که مدل اندازه گیری این پژوهش از وضعیت قابل قبولی برخوردار است ( 897/0= GFI). نتیجه گیری: بنابر نتایج مهمترین تاثیرپذیری سازگاری زناشویی شامل امنیت روانی، صفات شخصیت، رشد روانی و سبک های دلبستگی است؛ در نتیجه پیشنهاد می شود برای کمک به سازگاری زناشوئی زنان و مردان از نتایج این پژوهش استفاده کرد.
رابطه مهارت زندگی و سازگاری زناشویی بر احساس تنهایی متأهلین تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مهارت زندگی و سازگاری زناشویی بر احساس تنهایی از طریق روش کمی و از نوع همبستگی انجام شد. برای انجام آن حجم نمونه 107 نفری به صورت در دسترس انتخاب شد. برای ابزار این پژوهش از پرسشنامه های احساس تنهایی راسل و همکاران، مهارت های زندگی ساعتچی و همکاران و سازگاری زناشویی اسپانیر استفاده شده است. از روش آماری تحلیل واریانس (ANOVA) برای فرضیه اصلی و روش آماری همبستگی پیرسون برای فرضیه های فرعی مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به مقادیر به دست آمده نمره Sig های حاصل برای فرضیه اصلی، که برابر با 024/0 و 003/0 بود، نشان داده شد با احتساب احتمال 95% بین هر سه متغییر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین مقادیر Sig برای فرضیه های فرعی برابر 00/0 است که هر سه فرضیه فرعی با احتمال 95% معنادار شده اند.
اثربخشی آموزش سازگاری زناشویی بر عدم تحمل پریشانی، دشواری تنظیم هیجان و تعارض زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عدم تحمل پریشانی، مشکلات در تنظیم هیجان و تعارضات زناشویی از عواملی هستند که می توانند بر روی کیفیت زندگی زوجین تأثیر بگذارند. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سازگاری زناشویی بر عدم تحمل پریشانی، دشواری تنظیم هیجان و تعارض زناشویی زوجین بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش بود که از بین زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره در سال های ۱۳۹۹-۱۳۹۸ تعداد ۳۰ زوج (۶۰ نفر) به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس آموزش سازگاری زناشویی بر روی گروه آزمایش در طول ۸ جلسه آموزش داده شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. در این پژوهش از پرسشنامه های تحمل پریشانی سیمونز و گاهر، دشواری تنظیم هیجان گروتز و روئمر و تعارضات زناشویی ثنایی و براتی استفاده گردید و داده های بدست آمده به شیوه تحلیل کوواریانس با نرم افزارSPSS نسخه ۲۲ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان از اثربخش بودن آموزش سازگاری زناشویی بر کاهش عدم تحمل پریشانی (۱۴۲/۷۶=fو ۰/۰۱>P)، میزان دشواری تنظیم هیجان (۱۴۶/۹۴=fو ۰/۰۱>P) و تعارضات زناشویی (۴۲۶/۲۱=fو ۰/۰۱>P) داشت؛ به عبارت دیگر عدم تحمل پریشانی، دشواری تنظیم هیجان و تعارضات زناشویی در زوجینی که برنامه آموزشی سازگاری زناشویی را دریافت کرده بودند در مقایسه با گروه کنترل که هیچ مداخله ای را دریافت نکرده بودند به طور معنی داری کاهش یافته است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که اثر آموزش سازگاری زناشویی می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر در مراکز مشاوره در مورد زوجینی که از مشکلات ارتباطی رنج می برند مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه ویژگی های هیجانی شخصیت، عملکرد شناختی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سازگاری زناشویی در زنان با ترس زیاد و ترس کم از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آبان) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
1329-1313
حوزه های تخصصی:
زمینه: علی رغم پیچیدگی و شیوع بالای خیانت زناشویی و پیامدهای ناگوار و بار هیجانی در روابط زناشویی بویژه در زنان، به دلیل تابو بودن، تحقیقات کمی در این زمینه موجود است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ویژگی های هیجانی شخصیت و عملکرد شناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سازگاری زناشویی در زنان با ترس زیاد و ترس کم از خیانت زناشویی صورت گرفت. روش: بدین منظور طی یک تحقیق علی مقایسه ای 89 زن به صورت نمونه در دسترس از بین زنان متأهلی که بدلیل مشکلات زناشویی به مراکز مشاوره در شهر کرج مراجعه کرده بودند، اتخاب و با استفاده از پرسشنامه عملکرد شناختی مونترال، پرسشنامه ویژگی های هیجانی شخصیت کلونینجر، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان ( ERQ )، مقیاس سازگاری زناشویی ( DAS ) و مقیاس ارزیابی محقق ساخته 9 درجه ای ترس از خیانت، مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق نرم افزار SPSS-23 و روش تحلیل عاملی و با استفاده از آزمون t مستقل و آزمون ناپارامتری من- ویتنی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه زنان با ترس کم از خیانت زناشویی در مقایسه با زنان با ترس زیاد از خیانت زناشویی، نمرات بالاتری در ویژگی های هیجانی شخصیت، راهبرد ارزیابی مجدد و میزان سازگاری زناشویی کسب نمودند (0/05 p≤ )، که این تفاوت از لحاظ آماری معنادار بود اما در نمرات عملکرد شناختی و راهبرد بازداری هیجانی بین این دو گروه (0/05 < p ) تفاوت معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج تحقیق حاضر و تفاوت در متغیرهای مورد بررسی در دوگروه زنان با ترس زیاد و کم از خیانت، می توان تلویحات مناسبی جهت کار در حیطه خیانت و کیفیت روابط زوجی در اختیار مشاوران خانواده و زوج درمانگران قرار داد.
اثربخشی مشاوره زناشویی به روش گاتمن بر رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی زنان متأهل متمایل به طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آبان) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
1436-1423
حوزه های تخصصی:
زمینه: میل به طلاق در بین زنان متأهل می تواند ناشی از تعارضات زناشویی و در نتیجه کاهش رضایت و سازگاری زناشویی باشد که می تواند به کمک روش های آموزشی از جمله روش گاتمن کاهش یابد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر مشاوره زناشویی به روش گاتمن بر رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی زنان متأهل مایل به طلاق بود. روش: روش پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان مراجعه کننده به سه مرکز مشاوره در شهر اصفهان در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش شامل 30 زن متأهل مایل به طلاق بودند که از بین داوطلبین شرکت در پژوهش، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رضایت زناشویی (راگ و فانک، 2007) و سازگاری زناشویی (اسپاینر، 1976) به دست آورده شد. زنان گروه آزمایش، به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند. هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که مشاوره زناشویی به روش گاتمن می تواند موجب افزایش رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی و مؤلفه های آن رضایت، همبستگی، توافق و ابراز محبت در زنان مایل به طلاق گردد (0/001> p ). نتیجه گیری: در مجموع نتایج مطالعه حاضر نشان داد مشاوره زناشویی به روش گاتمن به کمک آموزش هفت اصل موفقیت زوجی و فنون دستیابی به آن، روشی مؤثر و کارآمد در افزایش رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی است و می تواند توسط درمانگران در مداخلات خانواده استفاده گردد و در نتیجه به بهبود روابط زناشویی کمک نماید.
اثربخشی درمان بین فردی فراشناختی بر بهبود الگوهای ارتباطی ناکارآمد زوجین و افزایش سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۸ (پیاپی ۶۵)
148-135
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات رایج بین زوجین وجود الگوهای ارتباطی ناکارآمد ا ست که باعث ایجاد تعارض بین زوجین می شود و از آنجایی که وجود افکار و باورهای منفی و شیوه تفسیر زوجین از مشکلات عامل اصلی ایجاد مشکلات ارتباطی می باشند، بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان بین فردی فراشناختی بر بهبود الگوهای ارتباطی ناکارآمد زوجین و افزایش سازگاری زناشویی بود. طرح پژوهش حاضر مطالعه ای نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و با گزینش تصادفی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین شهر اصفهان در سال ۱۳۹۸ که برای کاهش مشکلات زناشویی به مرکز مشاوره ی موج در شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، تشکیل داده اند. از این میان 16زوج با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش(8 زوج) و کنترل(8 زوج) تخصیص یافتند. شرکت کنندگان به پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین (کریستنسن و سالاوی، 1984) و مقیاس سازگاری زناشویی دو عضوی (اسپانیر، ۱۹۷۶) به عنوان پیش آزمون و سپس پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 120 دقیقه ای آموزش رویکرد بین فردی فراشناختی را دریافت کردند. درآمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد و داده ها با نرم افزار SPSS23 آنالیز گردید. نتایج نشان داد درمان بین فردی فراشناختی باعث بهبود الگوهای ارتباطی ناکارآمد زوجین و افزایش سازگاری زناشویی شده است. بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود از رویکرد بین فردی فراشناختی برای بهبود الگوهای ارتباطی ناکارآمد بین زوجین و افزایش سازگاری زناشویی استفاده شود.
نقش ذهن آگاهی و راهبردهای تنظیم هیجانی در سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل
حوزه های تخصصی:
هیجان ها و شیوه رویارویی با آن ها نقشی اساسی در روابط صمیمی داشته و در شکل گیری و تداوم این روابط سهیم هستند. هدف پژوهش حاضر آشکار ساختن نقش راهبردهای تنظیم هیجانی و ذهن آگاهی در سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل بود. بدین منظور 250 دانشجوی متأهل از میان دانشجویان دانشگاه تبریز انتخاب شده و ابزارهای پژوهش در اختیار آن ها نهاده شد که از میان آن ها 216 شرکت کننده (165 زن؛ میانگین سنی 02/6 ± 38/26 و 51 مرد؛ میانگین سنی 09/4 ± 45/31) ابزارها را به صورت کامل تکمیل کرده و برگرداندند. ابزارها دربرگیرنده پرسشنامه تنظیم هیجانی ( ERQ )، پرسشنامه ذهن آگاهی ( MAAS ) و مقیاس سازگاری زناشویی ( DAS ) بود. یافته ها نشان داد راهبرد سرکوبی با هر چهار مؤلفه (رضایت، همبستگی، توافق، محبت) و نمره کل سازگاری زناشویی رابطه منفی معنادار (01/0> P ) و راهبرد ارزیابی دوباره تنها با یکی از مؤلفه های (همبستگی) سازگاری زناشویی (01/0> P ) رابطه دارد. همچنین، میان ذهن آگاهی با همه مؤلفه ها و نمره کل سازگاری زناشویی رابطه مثبت معنادار (01/0> P ) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد راهبرد سرکوبی و ذهن آگاهی قادر به پیش بینی مؤلفه های رضایت زناشویی (به ترتیب 20/0-= β و 32/0= β )، همبستگی (به ترتیب 16/0-= β و 24/0= β )، توافق (به ترتیب 20/0-= β و 24/0= β )، محبت (به ترتیب 30/0-= β و 34/0= β ) و نمره کل سازگاری زناشویی (به ترتیب 24/0-= β و 33/0= β ) هستند. نتایج نشانگر این است که سرکوبی هیجان ها منجر به کاهش سازگاری زناشویی شده و ذهن آگاهی بیشتر منجر به افزایش سازگاری زناشویی می شود.
تدوین الگوی ساختاری پیش بینی سازش یابی زوجین بر اساس خودابرازگری با میانجی گری تبادل اجتماعی در زنان دارای ازدواج زودهنگام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (بهمن) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
۲۰۷۵-۲۰۵۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: عوامل روانشناختی تأثیرگذار بر سازگاری زناش ویی در دو دیدگاه درون فردی یا شخصیتی و بین فردی یا تعامل زوجین مورد توجه محققین بوده است. تحقیقات نشان داده است که خودابرازگری جنسی که با برانگیختگی ذهنی و مهارت های تبادل ارتباطی زن منجر به میل و رضایت بیشتر می گردد به سازگاری بیشتر زوجین منجر می شود. بنابراین آیا مهارت بیشتر در تبادل اجتماعی می تواند به عنوان میانجی گر در خودابرازگری و سازگاری زوجین تأثیر داشته باشد؟ هدف: هدف از این پژوهش پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس خودابرازگری جنسی با نقش میانجی گر تبادل اجتماعی در زنان دارای ازدواج زودهنگام بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. شرکت کنندگان، زنان متأهل دارای ازدواج زودهنگام در استان مرکزی بودند. 270 شرکت کننده به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و پرسشنامه های مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1976)، خودابرازگری جنسی اسنل و همکاران (1997) و تبادل اجتماعی لیبمن و همکاران (2011) را تکمیل کردند. داده ها به وسیله آزمون های همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که خودابرازگری در رفتار جنسی، ترجیح جنسی، عاطفه جنسی و نگرش جنسی به طور معناداری سازگاری زناشویی زنان دارای ازدواج زودهنگام را پیش بینی می کنند (0/01 P<). همچنین نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد که تبادل اجتماعی می تواند در پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس ابعاد خودابرازگری جنسی میانجی گری کند (0/01 P<). علاوه بر آن تبادل اجتماعی در رابطه ابعاد خودابرازگری جنسی و سازگاری زوجین تأثیر غیرمستقیم دارد. نتیجه گیری: در سازگاری زنان دارای ازدواج زودهنگام، درک تبادل اجتماعی در کیفیت خودابرازگری جنسی اهمیت دارد که به نظر می رسد به وسیله آموزش و مشاوره بهبود یابد.
اثربخشی زوج درمانی رفتاری بر نگرش به خیانت وسازگاری زناشویی در زوجین
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی زوج درمانی رفتاری بر نگرش به خیانت و سازگاری زناشویی در زوجین شهر کرمانشاه در سال 1400-1399 انجام گرفت. در این پژوهش از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. در پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 40 نفر از زوجین به صورت نمونه گیری در دسترس و به روش تصادفی در دو گروه 20 نفری آزمایش و 20 نفری کنترل جایگزین و به پرسشنامه های نگرش به خیانت زناشویی و سازگاری زناشویی پاسخ دادند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش زوج درمانی رفتاری هفته ای دو بار به مدت 60 دقیقه دریافت کردند و مشارکت کنندگان گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. تحلیل یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مستقل نشان داد که آموزش زوج درمانی رفتاری باعث تغییر نگرش به خیانت زناشویی و افزایش سازگاری زناشویی شده است. مهم ترین نتایج این پژوهش، مؤثر بودن آموزش زوج درمانی رفتاری در نگرش به خیانت و سازگاری زناشویی زوجین می باشد. ازاین رو به مسئولین مراکز مشاوره خانواده توصیه می شود گام های مؤثری در جهت تغییر نگرش به خیانت زناشویی و افزایش سازگاری زوجین بردارند و بر این اساس اقدامات مداخله ای لازم را جهت پیشگیری از وقوع خیانت انجام داد.
مدل یابی ساختاری بین باورهای ارتباطی با سازگاری زناشویی از طریق میانجیگری مهارگری زناشویی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مهمترین متغیرها در موضوع خانواده و روابط زوجین، سازگاری زناشویی است. بنابر این، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای ارتباطی در پیش بینی سازگاری زناشویی با میانجیگری مهارگری زناشویی صورت گرفت.
روش: جامعه ی آماری پژوهش، شامل زنان متأهل شهرستان بابلسر بودند که حداقل 3 سال سابقه زندگی مشترک داشته و میزان تحصیلات آنان حداقل تا پایان دبیرستان بود. در پژوهش حاضر، تعداد 305 نفر با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های سازگاری زناشویی، مهارگری زناشویی و باورهای ارتباطی استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده در نرم افزار Amos و با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری صورت پذیرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد همبستگی مثبت و معنی داری بین متغیرهای باورهای ارتباطی کارآمد و مهارگری زناشویی با سازگاری زناشویی وجود دارد. همچنین همبستگی منفی معنی داری بین متغیرهای باورهای ارتباطی ناکارآمد (باوربه مخرب بودن مخالفت، باوربه تغییرناپذیری همسر، باور به ذهنخوانی، باور به کمال گرایی جنسی و باور به تفاوتهای جنسی) و مهارگری زناشویی (مهارگری هیجانی، مهارگری بی توجهی، مهارگری خشونت کلامی، مهارگری انزوا و مهارگری پنهانکاری) با سازگاری زناشویی درآزمودنی ها وجود دارد.
نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش حاضر، می توان گفت هر دو متغیر باورهای ارتباطی و مهارگری زناشویی اثری مستقیم بر سازگاری زناشویی دارد.