مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
سازگاری زناشویی
خانواده، عامل همبستگی و شرط تعادل اجتماعی و رکن اصلی جامعه است که در هر عصری و نسلی عملکرد دارد و معمولاً این عملکرد در الگوهای تعاملاتی اعضایش تجلی می کند. تحولات اجتماعی دهه های گذشته در سطح جهانی تغییرات، چالش ها و مسائل جدیدی روبرو ساخته است. با عنایت به اینکه روند استفاده از شبکه های اجتماعی و فضای مجازی در جامعه ی ایران طی سال های اخیر افزایش یافته است، لذا هدف اصلی این تحقیق مقایسه سازگاری زناشویی، روابط بین فردی، بهزیستی ذهنی و امنیت اجتماعی در بین زوجین استفاده کننده از شبکه اجتماعی فیلتر شده و داخلی بود. استراتژی روش شناختی این پژوهش مبتنی بر استفاده از روش علی- مقایسه ای و ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه های محقق ساخته شبکه های اجتماعی مجازی، سازگاری زناشویی گراهام بی اسپینر، روابط بین فردی فترو و همکاران (2000) و بهزیستی ذهنی کییز و همکاران (2002) بود. حجم نمونه مورد نظر 100 نفر از زوجین شهرستان میاندورود میباشد. بدین منظور برای تحلیل داده از آزمون مقایسه میانگین ها (آزمون تی، تحلیل واریانس یک طرفه) استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون تی و تحلیل واریانس نشان می دهد بین سازگاری زناشویی، روابط بین فردی، بهزیستی ذهنی و امینت اجتماعی زوجین استفاده کننده از شبکه اجتماعی فیلتر شده و داخلی تفاوت معنی داری وجود دارد.
مقایسه زوج درمانی مبتنی بر بخشودگی و زوج درمانی مذهبی در افزایش سازگاری و کیفیت روابط زناشویی زوجین
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج-درمانی مبتنی بر بخشودگی و زوج درمانی مذهبی در افزایش سازگاری و کیفیت روابط زناشویی زوجین شهر بوشهر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. ابزار پژوهش عبارت بود از مقیاس سازگاری زناشویی دو عضوی اسپانیر (1976) و پرسشنامه کیفیت زناشویی باسبی و همکاران (1995). نمونه پژوهش شامل 33 زوج از افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره بودند. 11 زوج در گروه آزمایش زوج درمانی مذهبی و 11 زوج در گروه آزمایش زوج درمانی مبتنی بر بخشودگی و 11 زوج دیگر در گروه گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. هر کدام از روش های زوج درمانی مذهبی و زوج-درمانی مبتنی بر بخشودگی به مدت 8 جلسه ی 90 دقیقه ای برای زوجین برگزار گردید. یافته ها: تحلیل کواریانس نشان داد زوج درمانی مذهبی و زوج درمانی مبتنی بر بخشودگی در افزایش سازگاری و کیفیت روابط زناشویی تاثیر داشته است. نتیجه گیری: در مقایسه بین زوج درمانی مذهبی و زوج-درمانی مبتنی بر بخشودگی در افزایش سازگاری مشخص شد که تفاوت معنی داری بین این دو وجود ندارد اما در زمینه ی افزایش کیفیت روابط زناشویی زوج درمانی مبتنی بر بخشودگی تاثیر بیشتری داشته است.
سازگاری و مشاجرات زناشویی زوجین در دوران شیوع کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
561 - 572
حوزه های تخصصی:
ویروس کرونا و میزان شیوع آن در جامعه مشکلات روان شناختی زیادی را به دنبال دارد. هدف پژوهش حاضر سازگاری و مشاجرات زناشویی زوجین در دوران شیوع کووید 19 بود. روش پژوهش علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کل زوجین زیر 40 سال یکی از شهرستان های غرب ایران تشکیل دادند. از میان این زوجین 79 نفر به صورت حضوری و آنلاین در پژوهش شرکت نمودند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سازگاری زوجی اصلاح شده [RDAS] (باسبی و همکاران، 1995) و مقیاس محقق ساخته مشاجرات زناشویی (1399) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t همبسته استفاده شد. نتایج نشان داد که در میان زوجین میانگین سازگاری زناشویی و ابعاد آن (توافق، رضایت و انسجام) در زمان شیوع کووید 19 کاهش و میزان مشاجرات زناشویی (داد زدن، پرخاشگری کلامی، دعوای فیزیکی، قهر کردن، تهدید کردن، توهین کردن و تحقیر کردن) افزایش یافته است. نتایج تلویحات مهمی درباره توجه به پیامدهای زناشویی ویروس کرونا در میان زوجین دارد و برنامه ریزی در جهت کاهش مشکلات زناشویی به صورت حضوری و آنلاین در این زمینه پیشنهاد می شود.
بررسی نقش حمایت اجتماعی در سازگاری زناشویی زنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مشاهده زندگی زناشویی در طی چند سال اخیر در سطح جامعه، و همچنین پژوهش های موجود در این زمینه، بیانگر این نکته است که در همه زندگی های خانوادگی، فضای آرامش، محبت و عشق برقرار نیست و تفاهم بین همه زوجین وجود ندارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش حمایت اجتماعی در سازگاری زناشویی زنان انجام شد. چارچوب نظری با استفاده از نظریه های نظریه پردازانی چون گافمن، نای، بات، آندره میشل و بوردیو ارائه شد. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شد و برای روایی سنجه های پرسشنامه از اعتبار صوری و قابلیت اعتماد نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ که برای همه متغیرها بالاتر از 70/0 به دست آمد. جامعه آماری این پژوهش زنان متأهل مناطق2، 6و 18 شهر تهران به تعداد 133180 نفر می باشند. حجم نمونه در این تحقیق شامل 574 نفر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعیین گردید. یافته های پژوهش نشانگر این بودند که بین متغیرهای مستقل دریافت حمایت عاطفی(635/0R=)، دریافت حمایت ابزاری (285/0R=)، دریافت حمایت اطلاعاتی(449/0R=)، عضویت گروهی(494/0 R=) و داشتن پیوند قوی با اعضای شبکه اجتماعی شخصی(264/0 R=)، با متغیر وابسته سازگاری زناشویی رابطه معنی داری وجود دارد.
تأثیر آموزش مهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی بر شرم، انعطاف پذیری شناختی و سازگاری زناشویی زنان دارای همسر معتاد در حال ترک در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مشکلات و پیامدهای روز افزون اعتیاد از جمله طلاق و لزوم مداخله و آموزش در این باره، این پژوهش به بررسی تاثیرآموزش مهارت-های رفتار درمانی دیالکتیکی بر شرم، انعطاف پذیری شناختی و سازگاری زناشویی زنان دارای همسرمعتاد در حال ترک پرداخت. بدین منظور از بین زنان حاضر درگروه های خانواده های نار-آنان(NAR-ANAN) در سطح شهر اصفهان 30 نفر از آنان که شرایط ورود به پژوهش را داشتند به شیوه دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. این افراد 2مرتبه (پیش و پس از مداخله) به پرسشنامه های شرم (کوهن و همکاران، 2010)، سازگاری زناشویی(اسپانیر، 1979) و انعطاف پذیری شناختی (دنیس و -وندروال،2010) پاسخ دادند. سپس افراد گروه آزمایش 14جلسه آموزش مرتبط بامهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی را هفته ای یکبار به مدت90 دقیقه دریافت نمودند، اما افراد گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. در نهایت داده های حاصل با روش تحلیل کواریانس چند-متغیره به وسیله نرم افزارSPSS-22 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان دادآموزش مهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه گروهی بر میزان شرم و سازگاری زناشویی گروه آزمایش درمقایسه با گروه کنترل موثر بوده است (01/0>P)، اما بر میزان انعطاف پذیری شناختی آنان نسبت به گروه کنترل اثری نداشته است (05/0<P). نتایج حاصل نشان می دهد که آموزش مهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه گروهی می-تواند از میزان شرم زنان دارای همسر معتاد درحال ترک بکاهد و موجب افزایش سازگاری زناشویی آنان گردد.
مقایسه اثربخشی آموزش پذیرش و تعهد و آموزش خود دلسوزی شناختی بر سازگاری زناشویی و عزت نفس جنسی زوجین در معرض طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و خود دلسوزی شناختی بر بهبود سازگاری زناشویی و عزت نفس جنسی زوجین در معرض طلاق شهر اردبیل بود. طرح تحقیق این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه ی آماری این پژوهش، را کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز کاهش طلاق شهر اردبیل در سال 1397 تشکیل می دهند. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از زوجین مراجع کننده به مرکز کاهش طلاق شهر اردبیل بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. پژوهش با کمک پرسشنامه های سازگاری زناشویی گراهام و اسپنیر و عزت نفس جنسی زینا و همکاران جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و خود دلسوزی شناختی (CMT) نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر سازگاری و عزت نفس جنسی اثر بخش بوده اند (001/0≥P). بنابراین با توجه به اثر بخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و خود دلسوزی شناختی (CMT) می توان از این مداخلات در محیط های مشاوره و روان درمانی خانواده استفاده کرد.
بررسی اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر افزایش سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
163 - 172
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت سازگاری زناشویی در ثبات و پایداری خانواده و در عین حال بهداشت روانی همسران و فرزندان، پژوهشگران بر شناسایی عوامل موثر بر سازگاری زوجین تمرکز نکرده اند. بر همین اساس، هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان (EFCT) بر افزایش سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره شهر تهران در سال 1396 بودند. از بین 31 زوج مراجعه کننده، 20 زوج (40 نفر) با توجه به نتایج پرسش نامه سازش یافتگی زوجی اسپنیر(1976) با خط برش 101، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش به صورت منظم در 9 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک جلسه تحت درمان متمرکز بر هیجان قرار گرفت. داده های این پژوهش به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش، نشان داد درمان متمرکز بر هیجان بطور معناداری سازگاری زناشویی گروه آزمایش را در مقایسه با قبل از آموزش و گروه گواه افزایش داده است. نتیجه گیری: با استناد به یافته ها می توان نتیجه گرفت که زوج درمانی متمرکز بر هیجان می تواند یک مداخله روان شناختی اثربخش بر افزایش سازگاری زناشویی باشد.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر سازگاری و صمیمیت زناشویی زنان دچار تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۱۷۸-۱۶۹
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر سازگاری و صمیمیت زناشویی زنان دچار تعارضات زناشویی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی زنان دارای تعارضات زناشویی بودند که جهت حل اختلاف خانوادگی خود در شش ماهه پاییز و زمستان 1399 به مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند، با استفاده از پرسشنامه ی تعارضات زناشویی ثنایی و براتی (1387)، 30 نفر از زنانی که دارای تعارضات زناشویی بودند، به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند و به پرسشنامه های سازگاری زناشویی لاک-والاس (LWMAT) (1959) و صمیمیت زناشویی (MIS) والکر و تامپسون (1983) پاسخ دادند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای یک بار) فنون رفتار درمانی دیالکتیکی را براساس بسته آموزشی لینهان (1970) آموزش دیدند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که اثربخشی درمانی دیالکتیکی بر سازگاری (01/0P<، 79/17=F)، و صمیمیت زناشویی (01/0P<، 82/14=F)، زنان دچار تعارضات زناشویی، مورد تائید قرارگرفته است (05/0>P) و زنان دچار تعارضات زناشویی گروه آزمایش نسبت به زنان دچار تعارضات زناشویی گروه گواه در پس آزمون، به طور معناداری، سازگاری و صمیمیت زناشویی بیشتری داشتند (05/0>P). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که رفتار درمانی دیالکتیکی در افزایش سازگاری و صمیمیت زناشویی زوجین اثربخش است.
نقش خانواده های زوجین در سازگاری، ثبات و رضایت زناشویی همسران: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج به عنوان یکی از مراحل مهم در خانواده، از نفوذ و مشارکت والدین برخوردار می باشد. مطالعات اخیر نشان می دهد که ابعاد مختلفی از روابط زناشویی زوجین تحت تأثیر خانواده های آن ها قرار گرفته و کیفیت زندگی آن ها را تغییر می دهد. هدف این مطالعه ارائه تصویر روشنی از ابعاد مختلف نقش و اثرگذاری خانواده های زوجین در سازگاری، ثبات و رضایت زناشویی همسران می باشد. در این مطالعه مروری، به منظور یافتن منابع و مطالعات مرتبط بین بازه زمانی 2010 تا 2020، از پایگاه های معتبر علمی مانند Google Scholar، PubMed، ScinenceDirect، Scopus، SID، Magiran، استفاده شده است. جستجو با استفاده از کلمات کلیدی مانند marital adjustment ,in-law, family-of-origin marital Satisfaction, در مقالات انگلیسی و کلید واژه های روابط سببی، خانواده همسر، خانواده اصلی، دخالت خانواده ها، سازگاری زناشویی، رضایت زناشویی در مقالات فارسی انجام شده است. در مجموع از 90 مقاله مرتبط، 37 مقاله شرایط ورود به پژوهش را داشته اند. طبق مستندات، نقش والدین در دو دوره قبل و بعد از ازدواج می تواند رابطه زوجین را تحت تأثیر قرار دهد. درواقع میزان دخالت و سهم خانواده در نحوه همسرگزینی برای فرزند در قبل از ازدواج و میزان دخالت ها به شکل آسیب های تعاملی در بعد از ازدواج می تواند رضایت و سازگاری زناشویی زوجین را تحت تأثیر قرار داده و حتی باعث فروپاشی و طلاق زوج گردد. علاوه بر نقش مسقیم خانواده ها، تجارب آموخته شده همسران از خانواده اصلی که شکل دهنده الگوی روابط، سبک دلبستگی و تمایز یافتگی زوجین در روابط می باشد نیز، می تواند به صورت غیر مستقیم نقش خانواده ها را در زندگی زناشویی همسران نشان دهد.
رابطه استرس ادراک شده با رضایت جنسی و سازگاری زناشویی در زوجین تحت درمان ناباروری شهر تهران در سال 1400
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه استرس ادراک شده با رضایت جنسی و سازگاری زناشویی در زوجین تحت درمان ناباروری شهر تهران در سال 1400 صورت گرفت. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین تحت درمان ناباروری بود که در 4 ماه اول سال 1400 به مرکز فوق تخصصی ناباروری امین واقع در شهر تهران مراجعه کرده بودند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 170 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. روش جمع آوری داده ها بر اساس سه پرسشنامه استاندارد استرس ادراک شده کوهن و همکاران(1983)، رضایت جنسی لارسون(1998) و سازگاری زناشویی اسپاینر(1976) صورت گرفت. پایایی این پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای تمامی ابعاد پرسشنامه بیش از 0.7 بدست آمد که نشان از پایایی مناسب ابزار پژوهش داشت. برای محاسبه روایی از روایی محتوا و سازه استفاده شد که نتاج بیانگر روا بودن ابزار پژوهش بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS24در دو بخش توصیفی و استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی) انجام پذیرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که استرس ادراک شده با سازگاری زناشویی و مولفه های آن(سازگاری زناشویی، همبستگی دو نفری، توافق دو نفری، ابراز محبت) و رضایت جنسی و مولفه های آن(رضایت جنسی، نگرش جنسی، کیفیت زندگی جنسی و سازگاری جنسی) رابطه منفی و معنی داری دارد. به این معنی که با کاهش استرس ادراک شده سازگاری زناشویی و مولفه های آن و همچنین رضایت جنسی و مولفه های آن افزایش می یابند.
مقایسه میزان فشار روانی و سازگاری زناشویی والدین کودکان نارسا هوشی، معلول جسمی حرکتی و والدین کودکان عادی در گستره سنی 7 تا 12 سال
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین مقایسه میزان فشار روانی و سازگاری زناشویی والدین کودکان عقب مانده ذهنی تربیت پذیر، معلول جسمی حرکتی و والدین کودکان عادی شهر اردبیل در گستره سنی 7 تا 12 سال صورت گرفت. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق، شامل تمامی والدین کودکان کم توان ذهنی تربیت پذیر و والدین کودکان عادی بودند. 60 نفر (30 نفر والدین کودکان نارسا هوشی و معلول جسمی و 30 نفر والدین کودکان عادی) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه رضایت مندی زوجیت افروز و پرسشنامه فشار روانی بود. تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین فشار روانی والدین کودکان نارسا هوشی و کودکان عادی تفاوت معناداری وجود دارد. بر همین اساس متخصصان و مسئولان امر باید برنامه ریزی های جهت کاهش فشار روانی والدین کودکان نارسا هوشی مدنظر داشته باشند و تلاش هایی برای افزایش سازگاری زناشویی کنند.
اثربخشی طرحواره درمانی بر سازگاری زناشویی مراجعین مراکز مشاوره شهر تهران
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰
165 - 154
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی طرحواره درمانی بر سازگاری زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران بود. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در پاییز و زمستان سال 1399 می باشند، نمونه از میان جامعه آماری بصورت در دسترس انتخاب شدند که 40 نمونه در (دو گروه آزمون و کنترل 20 تایی) گمارده شدند. ابزار گردآوری داده نیز پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپاینر بوده است. مداخله طرح واره درمانی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش انجام گردید. داده های پژوهش با آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری (مآنکوا) و یک متغیری (آنکوا) و مورد تحلیل قرارگرفت. یافته ها : نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که مداخله آموزش مهارت های تحصیلی در سطح (01/0> P ، 702/516F=) در متغیر سازگاری زناشویی در مرحله پس آزمون اثرمعناداری داشته است. همچنین نتایج تحلیل کواریانس یک متغیری نشان داد مداخله طرح واره درمانی در سطح (01/0> P ، 055/1672F=) سازگاری زناشویی در مرحله پس آزمون اثرمعناداری داشته است. نتیجه گیری : با توجه به معنی دارشدن فرضیه این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در این پژوهش، طرح واره درمانی توانسته است سازگاری زناشویی زوجین را افزایش دهد.
مقایسه اثربخشی رویکردهای هیجان مدار و روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر سازگاری زناشویی زنان متاهل با تجربه ترومای پیچیده دوران کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان های هیجان مدار و روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر سازگاری زناشویی زنان با تجربه ترومای پیچیده دوران کودکی انجام شد. جامعه پژوهش را زنان متاهل دارای سابقه ترومای پیچیده دوران کودکی و روابط زوجی آشفته در شهرکرد در سال 1400 تشکیل می دادند. نمونه گیری پژوهش از طریق فراخوان و به صورت داوطلبانه انجام شد. پس از بررسی ملاک های ورود به نمونه، در نهایت شش نفر انتخاب و به شکل تصادفی در هر مداخله قرار گرفتند. پس از اجرا، رویکردها مورد مقایسه قرار گرفتند. داده های پژوهش با روش مورد منفرد تحلیل شدند. نتایج تحلیل دیداری بین دو موقعیت مداخله و خط پایه شامل داده های ناهمپوش، تغییرات میانه و میانگین، تغییرات سطح نسبی و مطلق، بیانگر اثربخشی هر دو درمان بر سازگاری زناشویی بود. تغییرات میانه و میانگین برای درمان های هیجان مدار و روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بیانگر اثربخشی هر دو رویکرد بر افزایش سازگاری زناشویی در اواسط و پایان جلسات درمانی بود. همچنین تغییرات سطح نسبی برای هر دو درمان نشان دهنده افزایش سازگاری زناشویی در مراحل اولیه درمان بود. نتایج در مورد تغییرات مطلق برای روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده و درمان هیجان مدار بیانگر آن بود که هر دو درمان توانسته اند منجر به تغییرات فوری در نمره سازگاری زناشویی شوند. درصد ناهمپوشی نیز برای هر دو درمان بیانگر اثربخشی بالای این دو درمان برای سازگاری زناشویی بود. با توجه به مقادیر به دست آمده از تغییرات میانه، میانگین، تغییرات سطح و شاخص درصد داده های ناهمپوش، نتایج نشان دهنده آن است که درمان هیجان مدار نسبت به روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده در افزایش سازگاری زناشویی موثرتر عمل کرده است.
اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر سلامت عمومی و سازگاری زناشویی مادران دارای فرزندمبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
207 - 230
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر سلامت عمومی و سازگاری زناشویی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای دانش آموزان ۷ تا 11 ساله با اختلال نقص توجه/بیش فعالی (بیش فعالی غالب) در سال تحصیلی 1400-1401 شهر تهران بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، برنامه آموزش فرزندپروری مثبت نگر اجرا شد در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر، 1972) و مقیاس سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976) بود. نتایج نشان داد که برنامه فرزندپروری مثبت باعث بهبود سلامت عمومی و سازگاری زناشویی شده است. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با برنامه آموزشی فرزندپروری مثبت فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود سلامت عمومی و سازگاری زناشویی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی از این مداخله استفاده نمایند.
پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس انعطاف پذیری شناختی و خودشفقت ورزی در زوجین
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس انعطاف پذیرش شناختی و خودشفقت ورزی در زوجین صورت گرفت. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین شرکت آب منطقه ای شهر کرمان در سال 1400 بودند که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده 320 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. جمع آوری داده ها بر اساس چهار پرسشنامه استاندارد سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و خودشفقت ورزی (نف، 2003) انجام گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS19 در دو بخش توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، و رگرسیون چندگانه) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که، بین مولفه های انعطاف پذیری شناختی با سازگاری زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین مولفه های خودشفقت ورزی با سازگاری زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود داردهمچنین نتایج نشان داد انعطاف پذیری شناختی و خودشفقت ورزی میزان سازگاری زناشویی در زوجین را پیش بینی می کنند.
پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس عدالت زناشویی و دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مسئله سازگاری زناشویی به ویژه در افرادی که تازه تشکیل زندگی مشترک دادند و به خصوص آنهایی که علاوه بر مشکلات سایر متاهلان با مشکلات تحصیلی و درگیری های مربوط به آن نیز مواجه هستند، دو چندان می شود، بنابراین برای کاهش مشکلات سازگاری آنان باید عوامل مرتبط با آن شناسایی شود؛ لذا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس عدالت زناشویی و دلزدگی زناشویی در زنان متأهل انجام شد. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش شامل 1100 نفر از دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد اراک بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، تعداد 284 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه سازگاری دو عضوی گراهام اسپانیر (1976)، پرسشنامه عدالت زناشویی غفاری (1392) و پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (۱۹۹۶) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 و بهره گیری از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادکه عدالت زناشویی به اندازه 43.2 % و دلزدگی زناشویی به اندازه 26.3 % از تغییرات سازگاری زناشویی را پیش بینی نمودند (P<0.05). همچنین عدالت زناشویی و دلزدگی زناشویی در مجموع 52.4 % از تغییرات سازگاری زناشویی را پیش بینی نمودند (P<0.05). نتیجه گیری: سازگاری زناشویی بر اساس عدالت زناشویی و دلزدگی زناشویی قابل پیش بینی است، با توجه به نتایج لازم است اقدامات سازمان یافته و مدونی توسط مراکز و سازمان های مرتبط با سلامت و نظام آموزش عالی در زمینه ارتقای سازگاری زناشویی صورت پذیرد.
بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی زوجین شهر خوی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر طرح واره درمانی بر رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی زوجین (40-25 ساله) مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر خوی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایشی و گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری تمام زوجین ۴۰ -۲۵ ساله مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر خوی در سال 1397 بودند. تعداد 60 نفر از جامعه مذکور به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه (30 نفر در هر گروه) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش طرح واره درمانی ناسازگار اولیه یانگ و همکاران (2003) را به مدت ده جلسه 90 دقیقه ای را دریافت کردند و گروه گواه در حال انتظار قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1989) و پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپاینر (1976) بود. داده ها با روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) تحلیل شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مداخله طرح واره درمانی بر افزایش رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی زوجین تأثیر داشته است؛ و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار است. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان تأثیر طرح واره درمانی بر مؤلفه های رضایت زناشویی و مؤلفه های سازگاری زناشویی معنادار بوده است (005/0P<). بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش می توان گفت طرح واره درمانی مداخله مؤثری در افزایش رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی زوجین است.
مقایسه اثربخشی دو نوع درمان شفقت درمانی بخشش محور مبتنی بر تعارضات زناشویی و درمان مبتنی بر شفقت بر خشم و سازگاری زناشویی زنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شفقت درمانی بخشش محور مبتنی بر تعارضات زناشویی و درمان مبتنی بر شفقت بر خشم و سازگاری زناشویی زنان اجرا شد. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زنان دارای تعارضات زناشویی شهر یزد در سال 1398 بود. 45 زن دارای تعارضات زناشویی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. گروه های آزمایش، شفقت درمانی بخشش محور و درمان مبتنی بر شفقت را به شکل جداگانه دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ)، کنترل خشم ( ACQ) و سازگاری زناشویی (MSQ) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شفقت درمانی بخشش محور و درمان مبتنی بر شفقت بر خشم (0001≥P؛ 41/0=Eta؛ 71/12=F) و سازگاری زناشویی(0001≥P؛ 45/0=Eta؛ 25/15=F) زنان تاثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد که شفقت درمانی بخشش محور نسبت به درمان مبتنی بر شفقت تاثیر بیشتری بر سازگاری زناشویی داشته است. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر معنادار شفقت درمانی بخشش محور و درمان مبتنی بر شفقت، توصیه می شود در راستای بهبود سازگاری زناشویی و خشم زنان دارای تعارضات زناشویی، این دو روش مورد استفاده قرار گیرند.
اثربخشی روان درمانی معنوی- مذهبی بر طرحواره های هیجانی و سازگاری زناشویی زنان در آستانه طلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
طلاق یکی از استرس زاترین اتفافات زندگی است، به گونه ای که بعد از تجربه مرگ عزیزان، دومین منبع استرس در زندگی و یکی از سخت ترین تجربه های فرد در زندگی به شمار می رود. یکی از درمان های روان شناختی که برای زنان در آستانه طلاق طراحی شده، «روان درمانی معنوی مذهبی» است. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر «روان درمانی معنوی مذهبی» بر طرحواره های هیجانی و سازگاری زناشویی زنان در آستانه طلاق است. روش پژوهش «نیمه آزمایشی» با طرح پیش آزمون پس آزمون است که با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش را تمام زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه طلاق شهر بندرعباس در نیمه اول سال 1398 تشکیل می دهند که از میان آنها با استفاده از روش «نمونه گیری در دسترس» 30 تن انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 12 جلسه برنامه «روان درمانی معنوی مذهبی» را دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه «سازگاری زناشویی» گراهام اسپانیز (1976) و مقیاس «طرحواره های هیجانی» لیهی استفاده شد. داده ها با روش آماری «تحلیل کواریانس» تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان می دهد: زنان در آستانه طلاق گروه آزمایش نسبت به زنان در آستانه طلاق گروه کنترل در پس آزمون، به طور معناداری، سازگاری زناشویی و طرحواره های هیجانی سازگار بیشتر و طرحواره های هیجانی ناسازگار کمتری داشتند و فرضیه پژوهش مبنی بر تأثیر «روان درمانی معنوی مذهبی» بر طرحواره های هیجانی و سازگاری زناشویی زنان در آستانه طلاق تأیید گردید (01/0>P). می توان نتیجه گرفت که «روان درمانی معنوی مذهبی» بر طرحواره های هیجانی و سازگاری زناشویی زنان در آستانه طلاق تأثیر دارد.
بررسی رابطه سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا با سازگاری زناشویی در دانشجویان متاهل
سبک دلبستگی، از عوامل موثر در تعاملات بین فردی است که در نتیجه ی روابط فرد با چهره های دلبستگی (والدین، همسالان و همسر) شکل می گیرد و بطور معناداری بر عملکرد و رابطه زناشویی تأثیر می گذارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا با سازگاری زناشویی در دانشجویان متاهل انجام داد. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متاهل کلیه مقاطع دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز در سال 1396 بود که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس 184 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. جمع آوری داده ها بر اساس چهار پرسشنامه استاندارد سازگاری زناشویی (لاک-والاس، 1959) و سبک های دلبستگی (هازن و شیور، 1987) انجام گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS20 در دو بخش توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، و رگرسیون چندگانه) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که نتایج نشان داد که، بین سبک دلبستگی ایمن و سازگاری زناشویی دانشجویان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بین سبک دلبستگی اجتنابی و سازگاری زناشویی دانشجویان رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی دوسوگرا و سازگاری زناشویی دانشجویان رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بنابراین می توان این نتیجه گیری را نمود که با مشاوره های قبل ازدواج و تعیین سبک دلبستگی و میزان سازگاری زناشویی آن ها را بتوان پیش بینی کرد و در صورت نیاز آموزش های لازم را ارائه نمود تا در زندگی رضایت و سازگاری بیشتری حاصل گردد.