مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
تنظیم شناختی هیجان
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
95 - 121
حوزههای تخصصی:
زمینه وهدف: شنوایی یکی ازحواس بسیارمهم برای یادگیری، کسب مهارت های زبانی و برقراری تعامل با دیگران است و زمینه مناسبی را برای تحول هر فردی فراهم می کند. کودکان ناشنوا نسبت به همسالان شنوای خود در شناسایی هیجان ها دچار اشتباهات بیشتری می شوند و در مهارت های تنظیم شناختی هیجان باچالش هایی مواجه هستند. پژوهش حاضربا هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی، تمرینات بدنسازی وآموزش ترکیبی مهارت های زندگی وتمرینات بدنسازی برتنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دخترناشنوا شهرزاهدان اجرا شد.روش پژوهش: این پژوهش، ازنظرهدف ازنوع تحقیقات کاربردی بوده که ازنوع نیمه آزمایشی دارای پیش آزمون- پس آزمون –آزمون پیگیری باگروه کنترل می باشد. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان دخترناشنوای 15 تا 18 ساله دوره متوسطه سال تحصیلی 1402-1401 شهرزاهدان بود. از این بین نمونه ای به صورت دردسترس به حجم 52 نفر باتوجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی ساده درچهارگروه قرارگرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی وکرایج2006 ، استفاده شد. برنامه های مداخله ای برگروه آزمایش 1 آموزش مهارت های زندگی در ده جلسه ، گروه آزمایش2 تمرینات بدنسازی در12جلسه وگروه آزمایش3 ترکیب آموزش مهارت های زندگی و تمرینات بدنسازی به میزان 10 و 12جلسه توسط پژوهشگر برای دانش آموزان دخترناشنوا اجراشد. وگروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکرد. بعد از اتمام آموزش ها برای گروه ها، پس آزمون و پس ازمدت چهارماه آزمون پیگیری اجرا شد.یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده ازآزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و جهت بررسی مقایسه بین گروه ها، ازآزمون تعقیبی LSD استفاده شد. باتوجه به نتایج داده ها مداخلات متغیرهای مستقل برمتغیر وابسته تنظیم شناختی هیجان اثرگزار بود و بیشترین تاثیر و پایداری درگروه آزمایش 3مشاهده شد.
رابطه سرسختی روان شناختی با بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۲۵۸-۲۴۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه سرسختی روان شناختی با بهزیستی تحصیلی و نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان انجام شد. طرح این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر قیر در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل می دادند که از بین کلیه دانش آموزان، 244 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه بهزیستی تحصیلی (AWBQ؛ تومینین- سوینی و همکاران، 2012)، پرسشنامه سرسختی روانشناختی (PHQ؛ کوباسا و همکاران، 1982) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ؛ گارنفسکی و کرایج، 2006) جمع آوری شد؛ داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سرسختی روان شناختی به صورت مستقیم و مثبت بر بهزیستی تحصیلی تاثیر می گذارد (05/0>P). نتایج دیگر نشان داد که تنظیم شناختی هیجان بین سرسختی روان شناختی و بهزیستی تحصیلی نقش میانجی دارد (05/0>P)؛ همچنین شاخص های برازش نیز نشان داد مدل پیشنهادی از برازندگی مطلوبی برخوردار است. بنابراین باتوجه به نتایج مطالعه حاضر و نقشی که سرسختی روانشناختی و تنظیم شناختی هیجان در بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دارد، تدوین و اجرای برنامه های آموزشی در این زمینه برای دانش آموزان پیشنهاد می شود.
اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر مشکلات رفتاری و تنظیم شناختی هیجان در کودکان دارای نشانگان اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۴۸-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر مشکلات رفتاری و تنظیم شناختی هیجان در کودکان دارای نشانگان اختلالات اضطرابی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی کودکان 4 تا 7 سال دارای نشانگان اختلالات اضطرابی شهر فریدون کنار در سال 1401 بود که از بین آنها 75 کودک به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس از میان این کودکان، 30 کودک که دارای بالاترین نمره در مقیاس اضطراب بودند، به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) جایگذاری شدند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس اضطراب کودکان پیش دبستانی اسپنس و همکاران (2001PAS, )، پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر و همکاران (1967BPS, ) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گراس و جان (2003CERQ, ) بود. گروه آزمایش طی هشت جلسه ی 45 دقیقه ای و هفته ای دو بار تحت مداخله ی مبتنی بر بازی درمانی کودک محور لندرث (1993) قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون مشکلات رفتاری و تنظیم شناختی هیجان در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0p< وجود دارد. در نتیجه بازی درمانی کودک محور می تواند به عنوان روش کارآمدی در بهبود مشکلات رفتاری و تنظیم شناختی هیجان کودکان دارای نشانگان اختلالات اضطرابی مورد استفاده قرار گیرد.
ارزیابی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه منطقی- تجربی و رابطه آن با تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک تفکر، یک روش تفکر، و ترجیح افراد برای بکارگیری توانایی های خود است. روانشناسان برای تفکر و پردازش اطلاعات دو سبک را پیشنهاد کرده اند. سیستم تجربی، که اتوماتیک و غیرکلامی؛ و سیستم منطقی، که تحلیلی و کلامی است. هدف از پژوهش، ارزیابی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه منطقی- تجربی، و یافتن رابطه آن با تنظیم شناختی هیجان بود. مطالعه مقطعی، به روش زمینه یابی توصیفی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی و سماء واحد رودهن بود. تعداد 503 دانشجو به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب، و پرسشنامه منطقی- تجربی را پرکردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی، تست اسکری، آلفای کرونباخ استفاده گردید. پس از تحلیل، چهار مؤلفه شناسایی شد: توانایی منطقی، درگیری منطقی، توانایی تجربی، درگیری تجربی؛ که ضریب آلفای کرونباخ آنها، 682/0، 823/0، 695/0، 750/0 بود. برای ارزیابی اعتبار، پرسشنامه با فاصله دو هفته اجرا شد. ضریب همبستگی مؤلفه ها 79/0، 78/0، 73/0 و 76/0 بود. پاسخ دانشجویان به پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کراچ، 2001)، و بررسی روایی ملاکی نشان داد، تفکر منطقی با راهبردهای منفی تنظیم هیجان به صورت منفی و با راهبردهای مثبت آن به صورت مثبت، و تفکر تجربی با راهبردهای منفی تنظیم هیجان به صورت مثبت و با راهبردهای مثبت آن به صورت منفی همبسته است. در مجموع، افراد منطق گرا، راهبردهای مثبت تنظیم هیجان را بیشتر و راهبردهای منفی را کمتر بکار بردند. در مجموع، پرسشنامه منطقی- تجربی، پایایی و روایی همگرای مناسبی داشته، و می توان از آن برای بهبود تدریس و روان درمانی کمک گرفت.۸
نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین تاب آوری و دانش جنسی با صمیمیت زناشویی در زوجین دارای فرزند ناتنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین تاب آوری و دانش جنسی با صمیمیت زناشویی در زوجین دارای فرزند ناتنی در سال 1401 در شهر کرمانشاه انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. روش: جامعه آماری شامل کلیه زوجین دارای فرزند ناتنی در شهر کرمانشاه می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 200 به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون (1983)، تنظیم هیجان گرانفسکی و همکاران (2001)، تاب آوری کانر و دیویدسون (۲۰۰۳) و دانش جنسی آن هوپر (1992). یافته ها: نتایج نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با الگوی پیشنهادی پژوهش بود. تاب آوری و دانش جنسی به صورت مستقیم با صمیمیت زناشویی ارتباط معناداری دارند(05/0≥p). همچنین نتایج نشان داد تنظیم شناختی هیجان با صمیمیت زناشویی در زوجین دارای فرزند ناتنی رابطه معنادار دارد(05/0≥p). سایر نتایج نشان داد که تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین تاب آوری و دانش جنسی با صمیمیت زناشویی در زوجین دارای فرزند ناتنی نقش میانجی ایفا می کند(05/0≥p). نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گرفت از آنجا که روابط آشفته و مشکلات بین زوجین بر فرزندان تأثیر می گذارد، توجه به صمیمیت زوجین و آموزش سازه هایی همچون تاب آوری، دانش جنسی و کمک به تنظیم هیجان در زوجین می تواند در ایجاد صمیمیت بین زوجین با فرزند ناتنی تأثیرگذار باشد.
اثر بخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر عزت نفس و خودآگاهی دانشجویان دختر با تجربه شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
216 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر عزت نفس و خودآگاهی دانشجویان دختر با تجربه شکست عاطفی بود. روش این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده بود. جامعه هدف این پژوهش 22نفر از دانشجویان دختر موسسه آموزش عالی حکمت رضوی بود که دچار شکست عاطفی شده بودند، به صورت نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش، آموزش را طی ده جلسه 90دقیقه ای دریافت نمودند، در حالی که گروه کنترل تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفتند. از پرسشنامه ضربه عشق راس(1999) جهت غربالگری آزمودنی ها و از پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت (1967) و خودآگاهی کوپر اسمیت (1997) در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش تنظیم شناختی هیجان به طور معناداری موجب افزایش عزت نفس و خودآگاهی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است (p<0/05) . آموزش تنظیم شناختی هیجان ، روش مناسبی برای افزایش عزت نفس و خوآگاهی هیجانی در افرادی که دچار شکست عاطفی شده اند است و می تواند به عنوان مداخله ای مبتنی بر شواهد تجربی، مورد استفاده قرار بگیرد.
مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی با مداخله ذهن آگاهی کوتاه مدت بر تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (دی) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۲
۲۹۷-۲۷۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال پانیک و حملات پانیک دو مورد از رایج ترین مشکلاتی هستند که در دنیای روان پزشکی دیده می شوند. این اختلال یک بیماری با پیش آگهی خوب نیست و می تواند به طور قابل توجهی بر کیفیت زندگی تأثیر بگذارد و منجر به افسردگی و ناتوانی در انجام کارهای روزانه شود؛ بنابراین رویکردهای نوین روان درمانی در جهت مشکلات شناختی و هیجانی می تواند اثربخش باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی با مداخله ذهن آگاهی کوتاه مدت بر تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری 45 روزه با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد دارای علائم اختلال وحشت زدگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 6 و 11 شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 45 نفر، که به شیوه هدفمند انتخاب و بطور تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه های آزمایش؛ درمان ترکیبی و درمان ذهن آگاهی کوتاه مدت را به تفکیک، در طی ۸ جلسه دریافت و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان (گرانفسکی و کرایج، ۲۰۰۶) و ذهن آگاهی (تورنتو، ۲۰۰۶) بود. و داده ها با روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند. یافته ها: اثربخشی هر دو درمان ترکیبی واقعیت مجازی و ذهن آگاهی و مداخله ذهن آگاهی کوتاه مدت در مرحله پس آزمون و پیگیری در تنظیم شناختی هیجان (راهبردهای سازگارانه و ناسازگار) و ذهن آگاهی معنی دار بود. اما درمان ترکیبی در متغیر ذهن آگاهی اثربخشی بیشتری نسبت به درمان ذهن آگاهی کوتاه مدت داشته است (05/0 >p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، درمانگران می توانند در مداخله های روانشناختی از هر دو درمان، برای بهبود تنظیم شناختی هیجان و از درمان ترکیبی برای تسهیل ذهن آگاهی، در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی استفاده نمایند.
بررسی اثربخشی کرامت درمانی گروهی معنوی اسلامی بر تنظیم شناختی- هیجان و رضامندی زناشویی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: این پژوهش کاربردی در راستای توانمندسازی دانشجومعلمان به منظور کسب مهارتهای لازم برای بهبود کیفیت زندگی شخصی و شغلی آنان طراحی شد و با هدف بررسی کرامت درمانی معنوی اسلامی(به صورت گروهی) بر تنظیم شناختی هیجان و رضامندی زناشویی دانشجومعلمان متأهل دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی است و دانشجویان متأهل دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی جامعه آماری بودند. در ارزیابی اولیه، از جامعه داوطلب قابل دسترس، نمونه انتخاب شد و تعداد 22 دانشجوی متأهل زن، انتخاب و در دو گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری این پژوهش، آزمون تنظیم شناختی هیجان 1 (CERQ)؛ گارنفسکی و همکاران(2001) و پرسشنامه رضامندی همسران افروز(1390) (فرم کوتاه) (AMSS) بود. داده های حاصل از این طرح با استفاده از نرم افزار آماری 22SPSS-، تجزیه و تحلیل و فرضیه ها با روش آماری (تحلیل کوواریانس) سنجش شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین آزمودنی های دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد(P <0.01). نتیجه گیری: کرامت درمانی معنوی اسلامی می تواند روش مناسبی برای کاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان و افزایش راهبردهای مثبت آن باشد و نیز در افزایش مؤلفه های رضایتمندی زناشویی مؤثر باشد و به عنوان مداخله ای مبتنی بر شواهد تجربی در ترمیم روابط آسیب دیده زوجی دانشجویان استفاده شود.
اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر کارکردهای اجرایی، تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری در کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر کارکردهای اجرایی، تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری در کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و دوره پیگیری 30 روزه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی استان البرز مبتلا به اختلال نقص توجه بود که به صورت دردسترس تعداد 20نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.همچنین آموزش شایستگی بر روی گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد.ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه عصب شناختی کولیج(2002)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گرانفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001)، پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) بود. داده های پژوهش ازطریق تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و به وسیله نرم افزار spss-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش شایستگی هیجانی برکارکردهای اجرایی، تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان کودکان مبتلا به نقص دقت و توجه در گروه آزمایش موثر بوده است. نتیجه گیری: از این رو می توان بیان نمود کارکردهای اجرایی، تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه را می توان با آموزش ارتقاء داد و همچنین از این روش می توان به عنوان یک مداخله در کاهش نشانگان بالینی کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه استفاده کرد.
اثربخشی آموزش شفقت به خود بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: داشتن فرزند کم توان ذهنی برای والدین به ویژه مادران در مقام مراقبان اصلی، مسائل روان شناختی متعددی را در پی دارد؛ بنابراین یافتن روش های کاستن از این مشکلات از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش شفقت به خود در تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی در مادران دارای کودک کم توان ذهنی بود. روش: روش پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. تعداد 40 نفر از بین مادران دارای فرزند کم توان ذهنی مراجعه کننده به یک مرکز آموزش و توان بخشی شهر کاشان در سال 1400 بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) جای دهی شدند. مادران در مرحله پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری به پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2007) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) پاسخ دادند.آموزش شفقت به خود نف و گرمر (2013) برای گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه برگزار شد و گروه گواه در فهرست انتظار بودند. تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS-24 و با روش تحلیل واریانس چندمتغیره با اندازه های مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره با اندازه های مکرر نشان داد آموزش شفقت به خود بر خودتنظیمی هیجانی سازش یافته (001/0 P= و 73/118F=)، تنظیم شناختی هیجان سازش نایافته (001/0 P= و 11/90F=) و تحمل پریشانی (001/0 P=و 15/126F=) مؤثر است و این تأثیرات در مرحله پیگیری سه ماهه پایدار مانده است. نتیجه: آموزش شفقت به خود با تشویق مادران کودک کم توان ذهنی به مراقبت از خود توانسته است به آنان کمک کند تا در موقعیت های کشاکش برانگیز، نگرش مشفقانه تری نسبت به خود داشته باشند و دشواری های ویژه فرزندپروری کودک کم توان ذهنی را مدیریت کنند. بنابراین پیشنهاد می شود به منظور افزایش سطح سلامت روانی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی از آموزش شفقت به خود استفاده شود.
اثربخشی برنامه آموزش ذهن آگاهی مثبت بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال شبه صرع
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۷۰-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مثبت بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال شبه صرع انجام گرفت. این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح سری های زمانی یک گروه و بدون گروه گواه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل نوجوانان 14 تا 18 سال مبتلا به اختلال شبه صرع شهر اصفهان در سال 1401 بود. در این پژوهش 7 دختر نوجوان مبتلا به اختلال شبه صرع با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. این گروه، برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت را در 8 جلسه دریافت نمود. پرسشنامه مورداستفاده، شامل پرسشنامه جمعیت شناختی جهت اندازه گیری تعداد حملات تشنجی و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، 2001) بود. داده های حاصل به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD بررسی شد. نتایج نشان داد که این مداخله، بر تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی تأثیر معنادار داشته (P<0.05) و توانسته استفاده از راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی را کاهش و استفاده از راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان را افزایش دهد؛ بنابراین، برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت با استفاده از فنون ذهن آگاهی و روانشناسی مثبت می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش استفاده از راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی و افزایش استفاده از راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر مبتلا به اختلال شبه صرع به کار رود.
پیش بینی فکر خودکشی براساس تنظیم شناختی هیجان با واسطه گری تعلق پذیری خنثی در نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
129-173
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودکشی پدیده اجتماعی مهمی است که می تواند سلامت روانی جامعه را به خطر بیندازد. به عبارت دیگر، میزان خودکشی و اقدام به خودکشی را می توان از مهم ترین شاخصهای بهداشت روانی افراد در یک جامعه به حساب آورد. این پژوهش با هدف بررسی، پیش بینی فکر خودکشی بر اساس تنظیم شناختی هیجان با واسطه گری تعلق پذیری خنثی در نوجوانان انجام شد. روش: روش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. برای انجام پژوهش حاضر، تعداد 230 نفر از دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های موردنیاز این پژوهش از سه پرسش نامه افکار خودکشی بک، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایچ و پرسش نامه نیازهای بین فردی استفاده شد. پس از جمع آوری داده ها، فرضیه ها و مدل پیشنهادی پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد تنظیم مثبت و منفی هیجان به ترتیب تأثیر منفی و مثبت بر تعلق پذیری خنثی دارند و همچنین تعلق پذیری خنثی بر فکر خودکشی تأثیر مثبت دارد. شاخصهای ارزیابی کلیت مدل در دامنه ای مطلوب است. بحث: با وجود اینکه تنظیم منفی هیجان و تنظیم مثبت هیجان به صورت مستقیم قادر به پیش بینی فکر خودکشی نبودند اما به صورت غیرمستقیم و با میانجی گری تعلق پذیری خنثی پیش بینی کننده فکر خودکشی بودند. ازاین رو، متغیر تعلق پذیری خنثی در رابطه بین تنظیم مثبت هیجان، تنظیم منفی هیجان و فکر خودکشی دانش آموزان نقش واسطه ای دارد.
اثربخشی طرح واره درمانی (ST) و روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت (ISTDP) جهت بهبود تنظیم هیجان در اختلال استرس پس از سانحه پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارب آسیب زای گذشته با مراقبان اولیه منجر به شکل گیری الگوهای شناختی و رفتاری می شود که به نوعی سبک هایی برای تفکر و عمل هستند. این الگوها راهبردهای ناسازگارانه ای هستند که تنظیم هیجانات را مختل می کنند. از سوی دیگر «تجارب هیجانی اصلاحی» در دو رویکرد طرحواره درمانی و رواندرمانی پویشی کوتاه مدت و فشرده، به تغییر الگوهای ناکارآمد و تنظیم هیجان کمک می کنند. ازاین رو در این پژوهش به بررسی اثربخشی این دو درمان بر تنظیم شناختی و رفتاری هیجان در اختلال استرس پس از سانحه پیچیده با روش مطالعه تک آزمودنی پرداخته شد.جامعه آماری شامل کلیه افراد 18 تا 40 ساله در شهر تهران بودند که در سال 1402، پس از اطلاع رسانی طرح پژوهش، داوطلب مشارکت در پژوهش شدند. درنهایت شش نفر با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. در ادامه پرسشنامه های تنظیم شناختی و رفتاری هیجان برای هر فرد در مرحله خط پایه (2 تا 4 بار)، مداخله (3 بار) و پیگیری (1 بار)، اجرا شد. گروه های آزمایش به مدت 16 جلسه 50 دقیقه ای تحت مداخلات طرحواره درمانی و رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت قرار گرفتند. نتایج تحلیل دیداری و آماری بین دو موقعیت مداخله و خط پایه شامل اندازه اثر دی کوهن، داده های ناهمپوش و همپوش، تغییرات میانه و میانگین و تغییرات سطح مطلق، بیانگر اثربخشی هر دو درمان بر تنظیم شناختی و رفتاری هیجان بود. اما طرح واره درمانی نسبت به روان درمانی پویشی کوتاه مدت و فشرده در بهبود تنظیم هیجان مؤثرتر عمل کرد و به نظر می سد تکنیک ها و ابزارها در این درمان برای رفع آسیب های زیربنایی در ترومای پیچیده موثرتر است.
بررسی رابطه بین ذهن آگاهی و سبک های تصمیم گیری: نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ذهن آگاهی با سبک های تصمیم گیری بود. شرکت کنندگان تعداد 302 نفر از دانشجویان مرد و زن دانشکده های دانشگاه شیراز بودند، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های ذهن آگاهی، تنظیم شناختی هیجان و سبک های تصمیم گیری پاسخ دادند. برای تعیین روایی و پایایی از روش های آلفای کرونباخ و تحلیل عوامل استفاده شد. به منظور بررسی مدل از روش معادلات ساختاری و برای تعیین نقش واسطه گری، روش Bootstrap در نرم افزار AMOS به کار گرفته شد. نتایج نشان داد ذهن آگاهی به صورت مثبت و معنی دار، تصمیم گیری عقلانی را پیش بینی کرد و همچنین تصمیم گیری وابسته، اجتنابی و آنی را به صورت منفی و معنی دار پیش بینی کرد. همچنین ذهن آگاهی به صورت مثبت و معنی دار، راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان و به شکل منفی و معنی دار راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کرد. در خصوص رابطه مستقیم راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان با سبک های تصمیم گیری، این راهبرد سبک عقلانی را به صورت مثبت و معنی دار و سبک های وابسته، اجتنابی و آنی را به صورت منفی و معنی دار پیش بینی کرد. راهبردهای غیرانطباقی نیز سبک عقلانی را به صورت منفی و معنی دار و سبک های اجتنابی و آنی را به صورت مثبت و معنی دار پیش بینی کرد. در خصوص نقش واسطه گری می توان بیان کرد که راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان نقش واسطه ای مثبت و معنی داری بین ذهن آگاهی با سبک تصمیم گیری عقلانی ایفا کردند. این نقش در رابطه میان سبک های وابسته، اجتنابی و آنی به صورت منفی و معنی دار بود. به طورکلی با افزایش استفاده از راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان، تصمیم گیری عقلانی افزایش و تصمیم گیری وابسته، اجتنابی و آنی کاهش می یابد. با استناد به نتایج پژوهش می توان از راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان به عنوان یکی از آموزش های مؤثر جهت استفاده از سبک های تصمیم گیری کارآمد استفاده کرد.
مدل علی اختلالات درونی و برونی سازی شده نوجوانان بر اساس تکانشگری با میانجی گری راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
183 - 216
حوزههای تخصصی:
شیوع اختلالات درونی و برونی سازی شده در نوجوانان یکی از موارد جدی تهدیدکننده سلامت روان در جهان است. بنابراین هدف از انجام این پژوهش بررسی مدل علی اختلالات درونی و برونی سازی شده نوجوانان براساس تکانشگری با میانجیگری راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان بود. روش پژوهش کمی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهرستان اندیمشک در سال تحصیلی 1399-1400 تشکیل دادند که از بین آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 326 نفر (165 دختر و 161 پسر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاد این پژوهش شامل مقیاس خودسنجی نوجوانان (آشنباخ و رسکورلا، 2001)؛ تکانشگری (پاتون، استنفورد و بارت، 1994) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از الگویابی معادلات ساختاری با روابط واسطه ای با نرم افزار AMOS/18 استفاده شد. نتایج نشان داد که برای هر دو مسیر غیرمستقیم اثر تکانشگری بر اختلالات درونی سازی شده از طریق تنظیم هیجان سازگارانه و ناسازگارانه معنی دار نیست و رد می شوند. (p>0/05)همچنین دو مسیر غیرمستقیم اثر تکانشگری بر اختلالات بیرونی سازی شده از طریق راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان معنی دار است و مورد تأیید قرار می گیرند (p<0/05). براساس یافته های پژوهش راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان می توانند در رابطه بین تکانشگری و اختلالات درونی و برونی سازی شده نوجوانان نقش میانجی داشته باشند. مدل ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر در اختلالات درونی و برونی سازی شده نوجوانان است.
بررسی نقش واسطه ای سرعت پردازش اطلاعات در روابط ساختاری تنظیم شناختی هیجان با سازگاری در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
149 - 177
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای سرعت پردازش اطلاعات در روابط ساختاری تنظیم شناختی هیجان با سازگاری در دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. پژوهش حاضر، از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه ی پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1402 بود که به مراکز اختلال یادگیری مراجعه کردند. از میان آنها 230 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی (2006) و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان سینها و آزمون استروپ بود. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS , AMOS انجام شد. یافته ها نشان داد تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری تاثیر مثبت مستقیم و معناداری دارد (05/0>P). تنظیم شناختی هیجان به واسطه سرعت پردازش اطلاعات بر سازگاری دانش آموزان دارای اختلال یادگیری تاثیر مثبت غیر مستقیم و معنادار دارد (05/0>P). نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد راهبردهای تنظیم شناختی هیجان از طریق تاثیری که بر سرعت پردازش اطلاعات می گذارند بر سازگاری دانش آموزان اختلال یادگیری تاثیر دارد. در واقع انتخاب راهبردهای تنظیم شناختی هیجان متناسب با موقعیت، از طریق تاثیری که بر سرعت پردازش اطلاعات می گذارد نقش بسزایی در افزایش سازگاری این دانش آموزان ایفا می کند.
پیش بینی حساسیت اضطرابی براساس تحمل پریشانی با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در بیماران بهبودیافته از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
23 - 34
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حساسیت اضطرابی یک ساختار خطر تشخیصی است که مورد مطالعه قرار گرفته است و اعتقاد بر این است که پاسخ به انواع مختلف استرس را تقویت می کند. همه گیری کووید-۱۹ یک عامل استرس زای گسترده با تهدیدات جسمی و اجتماعی قابل توجه است لذا پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه تحمل پریشانی با حساسیت اضطرابی بیماران بهبودیافته از کرونا انجام شد.
روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. بدین منظور از بین بیماران بزرگ سال بهبود یافته از ابتلا به کرونا در شهر تهران در سال 1400، 201 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های تنظیم هیجان شناختی گرنفسکی، کریج و اسپین هاون (2001)، حساسیت اضطرابی فلوید، گارفیلد و لاسوتا (2005) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) جمع آوری شد.
یافته ها: تجزیه وتحلیل یافته ها از طریق تحلیل مسیر نشان دادند که تحمل پریشانی بر حساسیت اضطرابی تأثیرگذار است (44/0-) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مثبت (31/0) و منفی (30/0-) در رابطه بین رابطه تحمل پریشانی با حساسیت اضطرابی نقش میانجی دارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، می توان گفت هدف قرار دادن سه مؤلفه تحمل پریشانی و تنظیم شناختی مثبت و منفی هیجان در ارتباط با درمان ها و کمک های روان شناختی برای حساسیت اضطرابی بیماران بهبودیافته از کرونا می تواند مؤثر باشد.
رابطه سرشت و منش با خرد به وساطت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط سرشت و منش با خردمندی به وساطت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان صورت پذیرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه در تحلیل رگرسیون 400 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی واحد همدان به عنوان نمونه این پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه های خردمندی، سرشت و منش و تنظیم هیجان بود. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای متغیرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد. یافته ها نشان داد ارتباط سرشت و منش با خردمندی دانشجویان از طریق نقش واسطه ای راهبردهای مثبت تنظیم هیجان ار برازش خوبی برخوردار است. این مسیر از طریق راهبردهای مثبت تنظیم هیجان به خردمندی اثر بیشتری داشت. همچنین روابط مستقیم وغیر مستقیم سرشت ومنش با خردمندی مورد تایید قرار گرفت. منش از طریق راهبردهای مثبت تنظیم هیجان (به عنوان متغیر کلیدی مدل) بر خردمندی اثرگذار بود. رابطه مستقیم و غیر مستقیم سرشت با خرد معنادار نبود. به طور کلی راهبردهای مثبت تنظیم هیجان نقش میانجی در رابطه بین سرشت و منش با خردمندی ایفا کرد. انجام دادن اقدامات مناسب برای افزایش راهبردهای مثبت تنظیم هیجان و خردمندی در دانشجویان پیشنهاد می-شود.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش تفکرِ نقاد بر حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان انجام شد.
روش: در این پژوهش از طرحِ تمام آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه دوازدهمِ مدرسه نیکان در منطقه یک آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بودند که تعداد ۳۰ نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به صورت کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام شامل ۱۵ نفر) قرار گرفتند. بسته آموزشی تفکر نقاد، پس از طراحی، به مدت ۱۰ جلسه سی دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. مشارکت کنندگان به پرسشنامه حافظه کاری (دانیمن و همکاران، ۱۹۸۰)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و همکاران، ۲۰۱۰) و تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۶)، در سه مقطع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه، پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج طرح تحلیل واریانس عاملی آمیخته ساده نشان داد که آموزش تفکر نقاد بر افزایش حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و راهبرد های انطباقی تنظیم شناختی هیجان و کاهشِ راهبرد های ناانطباقی تنظیم شناختی هیجان مؤثر بود (۰۵/۰≥p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های تفکر نقاد از طریقِ تقویتِ سرمایه روانی و منابعِ مقابله ای مشارکت کنندگان، کُنش وری آن ها را در دو قلمرو شناختی و هیجانی، ارتقا می بخشد.
اثربخشی درمان فراشناختی بر ذهن خوانی، حافظه سرگذشتی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
219 - 243
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان فراشناختی بر ذهن خوانی، حافظه سرگذشتی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش سنندج در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 30 نفر از آن ها به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش قرار داده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان فراشناختی دریافت کرد، اما گروه گواه هیچ درمانی دریافت نکرد. تمامی شرکت کنندگان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (چهار ماه بعد از پس آزمون) به پرسشنامه های اضطراب اجتماعی، آزمون حافظه سرگذشتی، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان و آزمون ذهن خوانی از طریق چشم پاسخ دادند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان فراشناختی تأثیر معناداری در کاهش میزان اضطراب اجتماعی گروه آزمایش داشته است (01/0> p) و موجب افزایش معنادار حافظه سرگذشتی، ذهن خوانی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان مبتلا به اضطراب اجتماعی شده است (01/0> p)، همچنین این اثر با گذشت زمان نیز حفظ شده است. نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها، پیشنهاد می شود که درمان فراشناختی به عنوان یک روش کارآمد در مدارس و مراکز مشاوره برای دانش آموزان مبتلا به اضطراب اجتماعی به کار گرفته شود.