مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
سبک های دلبستگی
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
613 - 631
حوزه های تخصصی:
اختلال شخصیت مرزی، اختلال روانی جدی و پیچیده ای است که حاوی یک الگوی فراگیر بی ثبات در روابط بین فردی، خودانگاره، عواطف و تکانشگری است که از اوایل بزرگ سالی آغاز می شود. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی ویژگی های اختلال شخصیت مرزی بر اساس سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی خود با میانجی گری تنظیم هیجان انجام شد. این پژوهش غیرآزمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش حاضر کلیه دانشجویان مقاطع مختلف در دانشگاه های شهر تهران بودند که 372 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات، مقیاس فرم کوتاه تمایزیافتگی خود دریک (2011)، پرسش نامه دلبستگی بزرگ سالان بشارت (2011)، مقیاس دشواری تنظیم هیجانی گراتز و رومر (۲۰۰۴) و پرسش نامه ارزیابی ویژگی های اختلال شخصیت مرزی بودند. داده های پژوهش با استفاده از روش ضریب همبستگی و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی، رابطه بین تمایزیافتگی خود و ویژگی های اختلال شخصیت مرزی را به طور جزئی تحت تأثیر قرار می دهد و همچنین دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی، رابطه بین سبک های دلبستگی و ویژگی های اختلال شخصیت مرزی را به طور جزئی تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو با توجه به نتایج فوق در یک نتیجه گیری کلی سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی خود با میانجی گری تنظیم هیجان به طور مجزا می توانند ویژگی های اختلال شخصیت مرزی را پیش بینی کنند.
پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیت، سبک های دلبستگی و جهت گیری دینی در دانشجویان متأهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
18-31
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: تعهد زناشویی زوجین در پایداری نظام خانواده نقش بسیار مهمی دارد و عوامل متعددی بر آن تأثیر می گذارد. پژوهش حاضر در جهت آشکار ساختن برخی از این عوامل با هدف پیش بینی تعهد زناشویی بر پایه ی ویژگی های شخصیت، جهت گیری دینی و سبک های دلبستگی در دانشجویان انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانشجویان زن متأهل دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 95-1394 بود که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. داده های پژوهش با بهره گیری از پرسش نامه های تعهد زناشویی آدامز جونز (DCI)، ویژگی های شخصیت (NEO)، سبک دلبستگی بزرگسالان کالینز و رید و جهت گیری دینی آلپورت گردآوری؛ و با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ویژگی های شخصیت به میزان 37/28F= در سطح 001/0P<، سبک های دلبستگی به میزان 44/24F= در سطح 05/0P< و همچنین جهت گیری دینی به میزان 65/18F= در سطح 001/0P<، میزان تعهد زناشویی را پیش بینی کردند. از میان این متغیّرها، سبک های دلبستگی، پیش بینی کننده ی بهتری برای تعهد زناشویی بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دهنده ی این است که ویژگی های شخصیتی افراد، سبک های دلبستگیِ شکل گرفته در محیط خانواده و همچنین جهت گیری دینی آنها بر روابط میان فردی و تعهد زناشویی زوجین در بزرگسالی تأثیر می گذارد. از این نتایج می توان برای یافتن راهکارهایی در جهت حفظ و گسترش روابط ثمربخش در بین زوجین و آموزش و آگاهی دادن بهتر به افراد برای شناخت یکدیگر استفاده کرد.
مقایسه سبک های دلبستگی، سطح تمایزیافتگی در دانشجویان متأهل دارای رابطه و فاقد رابطه قبل از ازدواج و نحوه نگرش آنان نسبت به ازدواج
حوزه های تخصصی:
همزمان با ورود جامعه ایرانی به نظام مدرن، نهاد خانواده و ازدواج تحولات مهمی را از سر گذرانده است ازجمله این تحولات، افزایش رابطه دوستی قبل از ازدواج است. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه سبک های دلبستگی و سطح تمایزیافتگی در دانشجویان متأهل دارای رابطه و فاقد رابطه قبل از ازدواج و نحوه نگرش آنان نسبت به ازدواج بود. روش پژوهش حاضریک مطالعه توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه پژوهش شامل تمامی دانشجویان متأهل دانشگاه ازاد اسلامی کرمانشاه درسال 1397-98 (براساس آمار دانشگاه حدوداً 2000 نفر) که باتوجه به روش پژوهش از میان آنان به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 80 نفر در دوگروه دارای تجربه رابطه قبل از ازدواج (40نفر) وفاقد تجربه رابطه قبل از ازدواج (40نفر) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. از پرسشنامه های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990)، تمایزیافتگی اسکورن و دندی (1998)و نگرش به نحوه انتخاب همسر لارسون (1993) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس ANOVA و توسط نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام شد. نتایج حاکی از آن بود که درمیان دانشجویان متأهل دارای رابطه و فاقد رابطه قبل از ازدواج تفاوت معناداری میان سبک های دلبستگی و سطح تمایزیافتگی (05/0≤P) وجود ندارد. و همچنین در نحوه نگرش به انتخاب همسر در میان دانشجویان تفاوت معناداری وجود دارد (05/0≥P). می توان نتیجه گرفت روانشناسان و مشاوران در فرایندهای مشاوره ی قبل از ازدواج به میزان تمایزیافتگی و دلبستگی افراد و نحوه نگرش آنان نسبت به ازدواج توجه ویژه ای داشته باشند.
تبیین مدل علی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس انعطاف پذیری روانشناختی و سبک های دلبستگی با واسطه گری هیجان خواهی در دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
131 - 146
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش تبیین مدل علی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس انعطاف پذیری روان شناختی و سبک های دلبستگی با واسطه گری هیجان خواهی در دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه بوده است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی به روش معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان در حال تحصیل دوره دوم متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی 1400-1399بوده است. ۳۰۰ نفر به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. در بخش آمار توصیفی از شاخص های میانگین، انحراف معیار، کمینه و بیشینه نمرات و در بخش آمار استنباطی از ضریب پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل علی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس انعطاف پذیری روان شناختی و سبک های دلبستگی با واسطه گری هیجان خواهی در دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه از برازش و معنی داری مطلوبی برخوردار است(05/0> P). تمام مسیرهای مستقیم و غیر مستقیم در این پژوهش که به پیش بینی گرایش به رفتار پرخطر منتهی می شوند معنی دار بوده اند(05/0> P). در این بین فقط سبک دلبستگی دوسوگرا نتوانست به صورت معنی دار گرایش به رفتار پرخطر را تبیین نماید(05/0< P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان استنتاج کرد که دانش آموزان متوسطه دوم اعم از پسر و دختر، با داشتن انعطاف پذیری بالا، برخورداری از سبک دلبستگی ایمن و فاصله داشتن با سبک دلبستگی اجتنابی می توانند از میزان هیجان خواهی خود بکاهند و در نهایت از این راه از انجام رفتارهای پرخطر اجتناب کنند.
اثربخشی آموزش ارتباط مؤثر بر سبک های دلبستگی، نشاط اجتماعی و نگرش به عشق در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم تابستان ۱۴۰۱شماره ۲
103 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی آموزش ارتباط موثر بر سبک های دلبستگی، نشاط اجتماعی و نگرش به عشق در زوجین است. این پژوهش، از لحاظ هدف، یک پژوهش کاربردی و به لحاظ روش یک پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون (مداخله ای) به همراه گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به کلینیک مشاوره انتخاب در تهران که حدود 100 نفر تخمین زده شده که با استفاده از جدول مورگان 80 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد، که از این بین شرکت کنندگان داوطلب برای شرکت در دوره تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری به صورت غیر تصادفی در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شد. ابزار گردآوری داده ها اجرای پروتکل مهارتهای ارتباطی براساس امامی نائینی(1385)، پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید(1990)، پرسشنامه شادکامی آکسفورد(2001) و پرسشنامه نگرش به عشق لی (1986) بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده به دو روش توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS21 انجام شد. روش آماری تحلیل داده ها، تحلیل کواریانس بود. در این پژوهش، از آمار توصیفی برای محاسبل میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش و نشان دادن فراوانی و نمودارهای مربوط به آن استفاده شد و از آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه ها استفاده گردید.نتایج نشان داد که ارتباط موثر بر سبک های دلبستگی، نشاط اجتماعی و نگرش به عشق در زوجین اثربخش است.
تدوین مدل توانایی تحصیلی زودهنگام بر اساس سبک های فرزندپروری و سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای کارکردهای اجرایی در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
125 - 147
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تدوین مدل توانایی تحصیلی زودهنگام بر اساس سبک های فرزندپروری و دلبستگی با نقش واسطه ای کارکردهای اجرایی در کودکان پیش دبستانی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر مقطعی از نوع همبستگی و جامعه آماری را کلیه مادران و کودکان پیش دبستانی دختر و پسر شهر یزد در سال 1398 تشکیل دادند که از میان آن ها، تعداد 700 نفر (350 دختر و 350 پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش توانایی تحصیلی زودهنگام رایت و مارتینز (1997)، دلبستگی کودکان هالپرن و کاپنبرگ (2006)، سبک های فرزندپروری بامریند (1997) و پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف (2000) بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین کارکرد اجرایی، سبک های فرزندپروری، توانایی تحصیلی زودهنگام و سبک های دلبستگی رابطه معناداری وجود دارد (01/0=P)؛ همچنین مدل ساختاری نشان داد توانایی تحصیلی زودهنگام بر اساس سبک های فرزندپروری و سبک های دلبستگی در کودکان پیش دبستانی، دارای برازش است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد توجه به متغیرهای مذکور در طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران در کودکان پیش دبستانی یاری می رساند.
پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان در دختران مهاجر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
369 - 382
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و سبک های دلبستگی در پیش بینی رشد پس از آسیب انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری دختران دانشجوی مهاجر ایرانی بود که در سال 1400 در یکی از دانشگاه های خارج از ایران مشغول به تحصیل بودند که این منظور تعداد 145 دانشجوی دختر مهاجر ایرانی با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و به پرسشنامه های رشد پس از آسیب ندسکی و کالهون (1996)، سبک های دلبستگی کولینز و رید (1996) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) از طریق ارسال لینک پاسخ دادند و داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار spss24 و آزمون رگرسیون و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای دلبستگی اجتنابی و اضطرابی و راهبردهای تنظیم هیجان سازش یافته پیش بینی کننده معنادار رشد پس از آسیب می باشد. با توجه به علامت بتا می توان گفت پیش بینی سبک دلبستگی اجتنابی و راهبردهای تنظیم هیجان سازش یافته یک رابطه مستقیم با شدت (ضریب بتا) 23/0 و 24/0 است و سبک دلبستگی دوسوگرا / اضطرابی پیش بینی کننده منفی رشد پس از آسیب است؛ اما راهبردهای تنظیم هیجان سازش نایافته و سبک دلبستگی ایمن پیش بین خوبی برای رشد پس از آسیب شناخته نشده اند. نتیجه گیری: مطابق با یافته ها متغیر های سبک دلبستگی اجتنابی و راهبرد های تنظیم هیجان سازش یافته به طور مستقیم پیش بینی کننده معنادار رشد پس از آسیب بوده و می توانند زمینه ساز این نوع از رشد باشند؛ همچنین متغیر سبک دلبستگی دوسوگرا/ اضطرابی به طور مستقیم پیش بینی کننده منفی رشد پس از آسیب شناخته شد و می تواند از بروز این نوع از رشد جلوگیری کند.
رابطه بین سبک های فرزندپروری و سبک های دلبستگی با اختلال خواب نوجوانان: نقش میانجی اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری و سبک های دلبستگی با اختلال خواب نوجوانان با میانجیگری اعتیاد به اینترنت انجام گرفت. روش پژوهش از نظر هدف بنیادی و به لحاظ روش از نوع توصیفی- همبستگی بود..جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 6470 نفر بود که از میان آن ها و بر اساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 398 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و با پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ بویس و همکاران (1989) (PSQI)، پرسشنامه سبک های تربیتی فرزندپروری شیفر نقاشیان (1358) (PSQ)، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال هازن و شیور (1987) (AASQ) و آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) (IAT) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و نرم افزار SPSS 23 و AMOS 23 استفاده شد. نتایج نشان داد که سبک فرزند پروری محبت به طور مستقیم (01/0>p) و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت به صورت غیرمستقیم (05/0>p) با اختلال خواب نوجوانان اثر معنادار دارد. سبک فرزندپروری کنترل به طور غیر مستقیم و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت با اختلال خواب نوجوانان رابطه معنادار دارد (05/0>p). همچنین سبک دلبستگی اضطرابی به طور مستقیم و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت به صورت غیر مستقیم با اختلال خواب رابطه معنادار دارد (05/0>p). سبک دلبستگی اجتنابی به طور مستقیم (01/0>p) و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت به صورت غیرمستقیم (05/0>p) با اختلال خواب نوجوانان اثر معنادار دارد. لذا با توجه به یافته های پژوهش حاضر سبک های فرزندپروری ناکارآمد و سبک های دلبستگی ناایمن با میانجیگری اعتیاد به اینترنت می تواند خواب نوجوانان را مختل کند.
بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه با خود ناتوان سازی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خودناتوان سازی از جمله مکانیسم های دفاعی جهت حفظ اعتماد به نفس هنگام شکست خوردن می باشد. هدف این تحقیق بررسی رابطه ی بین سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه با خود ناتوان سازی در دانشجویان دانشگاه مراغه بود. روش ها: در این پژوهش از روش تحقیق توصیف همبستگی استفاده شد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه مراغه در سال تحصیلی 1397-98 بود. از جامعه مذکور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 300 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات ازپرسش نامه های سبک دلبستگی هازن و شیور ، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و مقیاس خود ناتوان سازی جونز و رودوالت استفاده شد. به منظور تحلیل یافته ها از رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه با خود ناتوان سازی رابطه ی معنا داری دارند ( 01/0 P< ) و همچنین از بین سبک های دلبستگی، بین سبک دلبستگی نا ایمن اجتنابی و نا ایمن دوسوگرا با خودناتوان سازی رابطه معناداری وجود دارد ( 01/0 P< ). اما بین سبک دلبستگی ایمن با خود ناتوان سازی رابطه معنادار وجود ندارد. نتیجه گیری: سبک های دلبستگی نا ایمن و دوسوگرا و طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند منجر به خودناتوان سازی در دانشجویان شوند.
نقش میانجی گری مکانیسم های دفاعی در پیش بینی استرس ادراک شده براساس سبک های دلبستگی بیماران مبتلا به کووید -19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
69 - 81
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی مکانیسم های دفاعی در پیش بینی استرس ادراک شده براساس سبک های دلبستگی بیماران مبتلا به کووید -19 بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام افراد شهر تهران که در سال 1399 به کووید 19مبتلا شدند، بود که به صورت اینترنتی پرسشنامه ها را تکمیل کردند. 300 نفر با روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های سبک دلبستگی کولینز و ریدر، استرس ادراک شده کوهن و همکاران و سبک های دفاعی اندروز و همکاران بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر انجام شد. نتایج نشان داد که مدل فرضی برازش مناسبی داشت و تایید شد. همچنین نتایج ضرایب مسیر نشان داد که ضریب مسیر از سبک دلبستگی ایمن به مکانیسم دفاعی رشد نیافته و روان آزرده، منفی و معنادار بود. همچنین نتایج ضریب مسیر غیرمستقیم نشان داد که رابطه مکانیسم دفاعی رشدنیافته و استرس ادراک شده با میانجی گری دلبستگی ایمن معنادار بود. بنابراین سبک دلبستگی ایمن با میانجی گری مکانیسم های دفاعی رشدنایافته، میزان استرس ادراک شده بیماران مبتلا به کووید 19 را پیش بینی کرد.
رابطه بین سبک های دلبستگی و تعارضات زناشویی با واسطه دیدگاه فهمی زوجی و ترس از صمیمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
82 - 91
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تعیین بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و تعارضات زناشویی با واسطه دیدگاه فهمی زوجی و ترس از صمیمت بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز بود که در 1400 در این شهر زندگی می کردند و حداقل دو سال از مدت ازدواج آنها سپری شده بود. در این مطالعه تعداد 100 زوج (200 نفر) به روش در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های دلبستگی بزرگسالان ، ترس از صمیمت، دیدگاه فهمی زوجی (DPTS) و تعارضات زناشویی (MICQ) استفاده شد و نتایج با روش تحلیل مسیر و معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار آماری 3Smartpls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است و دیدگاه فهمی زوجی و ترس از صمیمت می توانند بین سبک های دلبستگی و تعارضات زناشویی نقش میانجی ایفا نمایند. با توجه به اثرات تعارضات زناشویی بر زوجین، خانواده ها و جامعه، شناسایی متغیرهای دخیل در این مهم می تواند زمینه را جهت برنامه ریزی به منظور پیشگیری و درمان تعارضات زناشویی فراهم سازد و بنظر می رسد که دیدگاه فهمی زوجی و ترس از صمیمت از جمله عوامل موثر بر ایجاد تعارضات زناشویی می باشند.
رابطه بین سبک های دلبستگی، مسئولیت پذیری و بخشودگی با تعهد زناشویی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی، مسئولیت پذیری و بخشودگی با تعهد زناشویی می باشد. این پژوهش با روش توصیفی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان متأهل دانشگاه علوم پزشکی شهرستان ساری تشکیل بودند که تعداد 265 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار پرسش نامه تعهد زناشویی آدامز و جونز، پرسش نامه مقیاس دلبستگی هازن و شیور، مقیاس مسئولیت پذیری گاف و مقیاس سنجش بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره به روش همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین سبک های دلبستگی، مسئولیت پذیری و بخشودگی با تعهد زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین سه خرده مقیاس سبک های دلبستگی، سبک دلبستگی ایمن سهم بیشتری در پیش بینی متغیر تعهد زناشویی ایفا می کند. همچنین، مسئولیت پذیری و بخشودگی نیز توانایی پیش بینی متغیر تعهد زناشویی را دارند. به طورکلی، نتایج پژوهش حاکی از نقش مهم و تأثیرگذار متغیرهای دلبستگی، مسئولیت پذیری و بخشودگی در پیش بینی تعهد زناشویی بود.
رابطه جهت گیری مذهبی و سبک های دلبستگی با مکانیسم های دفاعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه جهت گیری مذهبی و سبک های دلبستگی با مکانیسم های دفاعی در بین طلاب سطح دو حوزه علمیه قم انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی بود. تعداد 174 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای انجام این پژوهش از سه پرسشنامه «جهت گیری مذهبی آلپورت و راس»، «سبک های دلبستگی هازان و شیور» و «مکانیسم های دفاعی اندروز و همکاران» استفاده شد. داده ها توسط میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و با کمک نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد بین جهت گیری مذهبی و مکانیسم های دفاعی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین بین سبک های دلبستگی و مکانیسم های دفاعی نیز رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. بررسی متغیرهای مستقل پژوهش با یکدیگر (یعنی جهت گیری مذهبی و سبک های دلبستگی) نیز بیانگر رابطه مثبت معنی دار بین آن دو بود. در تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد بین جهت گیری مذهبی بیرونی و مکانیسم های دفاعی رشدنایافته همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی اجتنابی و مکانیسم های دفاعی رشدنایافته رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. بین سبک دلبستگی دوسوگرا هم با مکانیسم های رشدنایافته و هم با مکانیسم های دفاعی روان آزرده رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی ایمن با جهت گیری مذهبی بیرونی و نیز بین سبک دلبستگی دوسوگرا با جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.
الگوی ساختاری مهارت های اجتماعی کودکان با ناتوانی های یادگیری بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی، مشکلات رفتاری، و کنش های اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
۱۵۷-۱۴۱
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ناتوانی های یادگیری عاملی مؤثر بر بسیاری از جنبه های زندگی فرد از جمله مهارت های اجتماعی است، به گونه ای که عمده کودکانی که مهارت های اجتماعی ضعیف دارند، گوشه گیر و منزوی می شوند. بنابراین هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی ساختاری مهارت های اجتماعی کودکان با ناتوانی های یادگیری بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی، مشکلات رفتاری، و کنش های اجرایی بود. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. تعداد 220 نفر از دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مراجعه کننده به مرکز درمان ناتوانی های یادگیری بوجیکای شهر تهران در سال 98-1397 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و فرم والدین پرسشنامه های مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990)، فرم والدین سبک های دلبستگی هالپرن و کاپنبرگ (2006)، خودکارآمدی تحصیلی جینکینز و مورگان (1999)، مشکلات رفتاری راتر (1967) و فرم کوتاه کنش های اجرایی بریف (جیویا و همکاران، 2000) را تکمیل کردند. تحلیل داده های پژوهش با روش الگویابی معادلات ساختاری و آزمون اثرهای واسطه ای در مدل پیشنهادی با روش بوت استراپ با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار است. بر اساس نتایج سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی و خودکارآمدی تحصیلی به ترتیب پیش بین منفی و مثبتی برای مهارت اجتماعی بودند (0/01>P) و نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی و کنش های اجرایی در رابطه بین سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با مهارت اجتماعی مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها همچنین نشان دادند که سبک دلبستگی ایمن روی مهارت های اجتماعی کودکان با ناتوانی یادگیری با نقش واسطه ای کنش های اجرایی، تأثیر غیرمستقیم داشته و این اثرپذیری معنادار بود (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه می توان گفت که متغیرهای خودکارآمدی تحصیلی، مشکلات رفتاری، و کنش های اجرایی در رابطه بین مهارت های اجتماعی و سبک های دلبستگی در کودکان با ناتوانی های یادگیری نقش واسطه ای دارند.
پیش بینی مسئولیت پذیری اجتماعی پرستاران بر اساس سبک های دلبستگی، سبک های هویت اضطراب کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرستاران به عنوان یکی از ارکان اساسی و تأثیرگذار بحث حوزه بهداشت، نیازمند روحیه مسئولیت پذیری هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی پیش بینی مسئولیت پذیری اجتماعی پرستاران بر اساس سبک های دلبستگی، سبک های هویت و اضطراب کرونا بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش را کلیه پرستاران بیمارستان آموزشی درمانی شهید بهشتی شهر قم در سال 1400 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 180 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان کارول و همکاران (SCR) (۱۹۹۱)، پرسشنامه سبک هویت برزونسکی (ISI) (1989)، پرسشنامه دلبستگی کولینز و همکاران (RAAS) (1990) و اضطراب کرونا ویروس (1398) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل رگرسیون به روش همزمان بود. یافته ها نشان داد که سبک های هویت، سبک های دلبستگی و اضطراب کرونا توانایی پیش بینی مسئولیت پذیری اجتماعی در پرستاران را دارد و درمجموع 5/27 واریانس متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی را تبیین می کند (05/0>p). نتیجه گیری می شود که سبک های هویت، سبک های دلبستگی و اضطراب کرونا در پیش بینی مسئولیت پذیری اجتماعی نقش اساسی دارد.
نقش واسطه ای خود شفقت ورزی و مثبت اندیشی در رابطه بین سبک های دلبستگی و شادکامی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
۱۲۴-۱۱۵
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش واسطه ای خود شفقت ورزی و مثبت اندیشی در رابطه بین سبک های دلبستگی و شادکامی نوجوانان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف جز پژوهش های بنیادی و از نظر روش از نوع مطالعات همبستگی (مدل یابی معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان هلیلان در سال1401-1400 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای370 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه های این پژوهش شامل پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (AAI) سیمپسون (1990)، پرسشنامه خودشفقت ورزی (SCS)نف (2003)، پرسشنامه افکار خودآیند مثبت (ATQ-P) اینگرام و ویسنیکی (1988) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHI) آرگیل و همکاران (1989) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد شادکامی با سبک دلبستگی ایمن رابطه مثبت و معنا دار(15/0β=) و با سبک دلبستگی ناایمن رابطه منفی و معنادار (35/0-=β) داشت. از سوی دیگر رابطه شادکامی با سبک دلبستگی ایمن از طریق خودشفقت ورزی و مثبت اندیشی مثبت و معنادار (27/0=β) و با سبک دلبستگی ناایمن منفی و معنادار (22/0-=β) بود. مدل از برازش مطلوب برخوردار بود. می توان نتیجه گرفت که شادکامی به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق دو متغیر خودشفقت ورزی و مثبت اندیشی با سبک های دلبستگی رابطه دارد. بنابراین خود شفقت ورزی و مثبت اندیشی می توانند در رابطه بین سبک های دلبستگی و شادکامی نقش واسطه ای ایفا کنند.
نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده، در ارتباط بین اعتیاد به پلتفرمهای اجتماعی و سبک های دلبستگی در کاربران بزرگسال اینستاگرام شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
۱۷۰-۱۵۹
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده، در پیش بینی اعتیاد به پلتفرمهای اجتماعی، بر اساس سبک های دلبستگی در کاربران بزرگسال اینستاگرام شهر تهران بوده است. روش پژوهش از نوع توصیفی، غیر آزمایشی و کمی از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه کاربران بزرگسال اینستاگرام شهر تهران بودند که از میان جامعه تعداد 525 نمونه، به روش در دسترس و با به اشتراک گذاری پرسش نامه های پژوهش، شامل پرسش نامه ی سبک دلبستگی بزرگسال (بشارت 1384)،یرسش نامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی(خواجه احمدی1395) و پرسش نامه حمایت اجتماعی ادراک شده(زیمت1990) انتخاب شدند. یافته های حاصل ازهمبستگی میان متغیرهای پژوهش نشان می دهند که بین سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با اعتیاد به شبکه ی اجتماعی ارتباط معنادار وجود دارد. ولی بین سبک دلبستگی ایمن و اعتیاد به پلتفرمهای اجتماعی ارتباط معنی داری یافت نشد. همچنین، میان حمایت اجتماعی ادراک شده و اعتیاد به پلتفرمهای اجتماعی رابطه ی معنی دار با جهت منفی وجود داشت. رابطه ی سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با حمایت اجتماعی ادراک شده معنادار و منفی است و بالعکس رابطه مثبت معنی دار بین سبک دلبستگی ایمن و حمایت اجتماعی ادراک شده وجود دارد. همچنین، مدل پژوهش نشان می دهد که نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده تنها در رابطه ی سبک دلبستگی ایمن با اعتیاد به پلتفرم های اجتماعی معنادار بوده است، با این حال نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه ی سبک های دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی با اعتیاد به پلتفرمهای اجتماعی، تأیید نشد.از یافته های پژوهش می توان در درک بهتر عوامل و نظریات مرتبط با اعتیاد به پلتفرم های اجتماعی بهره برد.
پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۷۴)
۱۶۰-۱۴۷
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای شفقت به خود بود. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد در بازه سنی 18 تا 64 سال در سال 1400 در شهر تهران بود. تعداد 412 شرکت کننده به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ – short، گارنفسکی، کرایج و اسپینهوون، 2002)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (RAAS، کولینز و رید، 1990) و مقیاس شفقت به خود (SCS، نف، 2003) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS 23و AMOS 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد مدل فرضی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. اثر غیرمستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر تنظیم شناختی هیجان سازش یافته از طریق شفقت به خود معنا دار بود (05/0p < ). همچنین اثر غیرمستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر تنظیم شناختی هیجان سازش نایافته نیز از طریق شفقت به خود معنا دار بود (05/0p <). علاوه بر این اثر غیر مستقیم سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی بر راهبرد های تنظیم شناختی هیجان از طریق شفقت به خود معنادار نبود (05/0p > ). بر اساس نتایج شفقت به خود می تواند در رابطه بین سبک های دلبستگی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نقش واسطه ای ایفا کند.
مقایسه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، سبک های دلبستگی و خودشناسی در بین دانشجویان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هشتم تابستان ۱۴۰۱شماره ۳۰
206 - 181
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، سبک های دلبستگی و خودشناسی در دانشجویان دختر و پسر است. پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه ملایر در سال تحصیلی 1396 و نمونه آن شامل 207 نفر (دختر = 111، پسر= 96) بود که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از مقیاس های دلبستگی هازن و شیور (1987)، خودشناسی قربانی و واتسون (2008) و میزان ساعاتی که آزمودنی در شبانه روز صرف استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی از جمله تلگرام، اینستاگرام، واتس اپ، ایمو، لاین، فیس بوک می کند، استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. محل زندگی به صورت متغیر هم پراش کنترل شد. نتایج نشان داد بین دختران و پسران در متغیر خودشناسی، سبک دلبستگی اجتنابی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تفاوت معنادار وجود دارد (0/05 > P). خودشناسی در دختران بالاتر از پسران بود و میزان استفاده از شبکه ها در پسران بیشتر و سبک دلبستگی اجتنابی در پسران بیشتر از دختران بود. بنابراین، آموزش های روانشناختی در ارتباط با خودشناسی و دلبستگی در روابط پسران می تواند در میزان استفاده از شبکه های اجتماعی آن مفید واقع شود.
بررسی رابطه سبک های دلبستگی و اختلال اضطراب اجتماعی با اثر واسطه ای تنظیم هیجان در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
اختلال اضطراب اجتماعی یکی از مشکلات روان شناختی در دوره های رشدی از کودکی تا بزرگ سالی است. ازاین رو، شناسایی عوامل مؤثر بر آن حائز اهمیت است. لذا، این پژوهش باهدف بررسی رابطه سبک های دل بستگی و اضطراب اجتماعی با تنظیم هیجان انجام شد. روش طرح پژوهش توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه آزاد شهر تهران بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات و داده ها از پرسشنامه های هراس اجتماعی (SPIN)(کانور و همکاران، 2000)، پرسشنامه سبک های دل بستگی (هازن و شیور، 1987) و پرسشنامه تنظیم (شناختی) هیجان (CERQ)(گرنفسکی و کرایج، 2006) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک های دل بستگی و اختلال اضطراب اجتماعی با تنظیم هیجان دانشجویان شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد. سبک های دل بستگی، با مؤلفه های ملامت خویش، پذیرش و تمرکز مثبت بر برنامه ریزی رابطه مثبت معنادار در سطح 0/01 و با تمرکز مجدد مثبت، فاجعه سازی و ملامت دیگران در سطح 0/05 دارد. اضطراب اجتماعی با سبک دل بستگی ایمن رابطه منفی معنادار در سطح 0/01 و با سبک دل بستگی اجتنابی و دوسوگرا رابطه مثبت معنادار در سطح 0/01 دارد.