مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
بهزیستی روانشناختی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تاب آوری و سخت رویی روانشناختی در پیش بینی بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودکان نارسایی ذهنی و تحولی بود. طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی بود. در این راستا، تعداد 80 نفر از این گروه از مادران به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و مقیاس های بهزیستی روانشناختی بشارت، تاب آوری کانر و دیویدسون و سرسختی روانشناختی کوباسا برای جمع آوری داده ها استفاده شدند. تحلیل داده ها ازطریق نتایج آزمون رگرسیون چندگانه به روش هم زمان نشان داد متغیرهای تاب آوری و سخت رویی روانشناختی توانایی پیش بینی بهزیستی روانشناختی در بین مادران دارای کودکان نارسایی های ذهنی و تحولی را دارد. یافته های پژوهش حاضر از پایه های نظری روانشناسی مثبت در ارتباط با تأکید بر توانمندی های آدمی در مقابله با چالش های زندگی حمایت می کند.
مقایسه ی بهزیستی روانشناختی و رضایت زناشویی در بین زنان مبتلا به سرطان و زنان عادی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: علی رغم پیشرفت های قابل توجه علم پزشکی، سرطان همچنان به عنوان یکی از مهمترین بیماری ها، شایع ترین و دومین علت مرگ در میان زنان به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه بهزیستی روانشناختی و رضایت زناشویی در میان زنان سرطانی (تخمدان، رحم و گردن) با زنان عادی انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی و علی- مقایسه ای، و جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به بخش انکولوژی بیمارستان امام خمینی تهران بود. حجم نمونه 60 نفر، که شامل 30 زن مبتلا به سرطان (رحم، گردن و تخمدان) مراجعه کننده به مرکز درمانی بخش انکولوژی، و 30 زن عادی با رعایت همتا کردن آنها، با استفاه از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی کارول ریف (1989) و مقیاس رضایت زناشویی انریچ بود. برای آزمون فرضیه از تحلیل کوواریانس و تحلیل آنها با استفاده از SPSS نسخه 21 صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات بهزیستی روانشناختی و رضایت زناشویی در بین زنان دارای سرطان و زنان عادی تفاوت معنی داری وجود داشت (01/0>p). نتیجه گیری: با نظر به یافته های پژوهش، زنان دارای سرطان رحم، تخمدان و گردن علاوه بر مشکلات جسمی، دارای مشکلات روانشناختی نیز هستند، و لازم است به مشکلات روانی آنها بیشتر از مشکلات جسمی توجه شود. لذا می بایست در کنار درمان های جسمی نسبت به سلامت روانی و رضایت زناشویی آنها توجه کافی صورت بگیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و آموزش هوش معنوی براساس دیدگاه باول بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (آذر) ۱۳۹۹ شماره ۹۳
1125-1140
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات پیشین به بررسی اثربخشی هوش معنوی بر بهزیستی روانشناختی پرداخته اند. اما پیرامون مقایسه اثربخشی آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و آموزش هوش معنوی براساس دیدگاه باول بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و آموزش هوش معنوی براساس دیدگاه باول بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل (گروه های نابرابر) بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه اصفهان (15171 نفر) در سال تحصیلی 97-1396 بود. تعداد 55 نفر از این دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی 40 نفر در گروه های آزمایش (20 نفر در گروه مبتنی بر آموزه های قرآنی و 20 نفر در گروه دیدگاه باول) و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش حاضر عبارتند از: جلسات آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی (1399)، آموزش هوش معنوی مبتنی بر دیدگاه باول (2004) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989). تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: هر دوی آموزش های هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و مبتنی بر دیدگاه باول، به طور معناداری بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان تأثیر داشتند (0/05 P< ). بین دو روش آموزشی از نظر میزان اثر بر بهزیستی روانشناختی تفاوت معناداری وجود نداشت (0/05 P< ). نتیجه گیری: دانشجویانی که در آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و آموزش هوش معنوی براساس دیدگاه باول شرکت کردند، بهزیستی روانشناختی بالا تری را کسب کردند.
بررسی اثر بخشی آموزش معنوی بر بهزیستی روان شناختی دانش آموزان آزار دیده هیجانی
مقدمه: آموزش معنویت سبب افزایش بهزیستی روانشناختیدر دانش آموزان آزار دیده هیجانی می شود.هدف پژوهش حاضر اثر بخشی آموزش معنوی بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان آزار دیده هیجانی بود.روش:پژوهش حاضرنیمه آزمایشی با دو گروه کنترل و آزمایش بود.جامعه پژوهش از 120 دانش آموز پسر مقطع متوسطه اول شهرستان رشتخوار که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل شده بود که تمامی جامعه، مطالعه شدند. با توجه به محدود بودن جامعه مورد مطالعه، تمامی دانش آموزان که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند، بررسی شدند. پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه های(آزاردیدگی هیجانی، بهزیستی روانشناختی) دانش آموزانی که در هر دو پرسشنامه نمرات پایینی کسب کرده اند به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری به روش تصادفی انجام شدوپس از آن به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری(کنترل و آزمایش) تقسیم شدند ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه آزاردیدگی هیجانی و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف فرم- کوتاه 18سوالی، بود. داده های مورد نیاز تحقیق از 150 پرسشنامه (120 پرسشنامه کل دانش آموز و 30 نفر در دو گروه آزمایش و کنترل)، بدست آمد. پس از اجرای پیش آزمون بر گروه آزمایش و کنترل،گروه آزمایش، برنامه آموزشی به مدت 10 جلسه دریافت کردند. پس از اجرای برنامه آموزشی،دو گروه به پرسشنامه آزار دیدگی هیجانی، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف ،پاسخ دادند . برای استنباط نتایج از آزمون های آماری (تحلیل کوواریانس) استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از افزایش نمرات مقیاس بهزیستی روانشناختی دانش آموزان آزاردیده هیجانی بودکه بیانگراثربخشی آموزش معنوی در افزایش بهزیستی روانشناختی است. نتیجه گیری:آموزش معنویت برکاهش آزاردیدگی هیجانی دانش آموزان وهمچنین بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان تأثیر مثبت داشته است.
پیش بینی شفقت به خود بر اساس ذهن آگاهی و بهزیستی روانشناختی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی شفقت به خود بر اساس ذهن آگاهی و بهزیستی روانشناختی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر زمان یک پژوهش مقطعی، از لحاظ نوع داده ها کمی و از نظر روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان دانشگاه آزاد همدان تشکیل داد. روش نمونه گیری تصادفی از نوع تصادفی نسبی بود. از جامعه آماری مذکور بر اساس فرمول فیدل و تاباچنیک (2007) 106 نفر انتخاب که به لحاظ احتیاط این تعداد به 120 نفر افزایش یافت. ابزار پژوهش شامل سه مقیاس استاندارد شفقت به خود نف (2003)، ذهن آگاهی براون و ریان (2003) و بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. برای آزمون فرضیه پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. تحلیل نتایج نشان داد متغیر ذهن آگاهی پیش بینی کننده معنادار شفقت می باشد. متغیر بهزیستی روان شناختی نتوانست پیش بینی کننده معنادار شفقت باشد.
اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر بهزیستی روان شناختی و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به ریفلاکس معده به مری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
151 - 168
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ریفلاکس معده به مری از شایع ترین بیماری های دستگاه گوارش می باشد که با کاهش بهزیستی روانشناختی و افزایش استرس همراه است. هدفاز این پژوهشبررسیاثربخشیکاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به ریفلاکس معده به مری است . روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (دو ماه) است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به ریفلاکس معده می باشد که به بیمارستان های علوم پزشکی شهر تهران مراجعه نموده اند. نمونه شامل 30 زن که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی در هشت جلسه به مدت دو ساعت تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس قرار گرفتند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (RSPWB - SF) و مقیاس استرس ادراک شده (PSS) بود. شرکت کنندگان پرسشنامه ها را در سه زمان (پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری) پاسخ داده و اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار اس پی اس تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش استرس ادراک شده تأثیر معناداری داشت . نتیجه گیری: اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس به عنوان یک روش مداخله ای می تواند جهت افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش استرس ادراک شده در زنان مبتلا به ریفلاکس معده به مری بکار رود.
رابطه کیفیت زندگی در مدرسه با خودپنداره تحصیلی، بهزیستی روانشناختی و اشتیاق تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت زندگی در مدرسه با بهزیستی روانشناختی، خودپنداره تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان متوسطه دوم زهک بود. 323 دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی- طبقه ای وارد پژوهش شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های کیفیت زندگی در مدرسه ( اندرسون و بورک، 2000 )، بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، خودپنداره تحصیلی (یی یسن چن، 2004) و اشتیاق تحصیلی (شوفلی، سالانوا، گونزالز-روما و بیکر، 2002) بود. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد کیفیت زندگی در مدرسه با خودپنداره تحصیلی (71/0 r= )، بهزیستی روانشناختی (79/0 r= ) و اشتیاق تحصیلی (67/0 r= ) رابطه مثبت و معناداری دارد (001/0 p< ). همچنین کیفیت زندگی درمدرسه توانسته است به ترتیب 56، 65 و 47 درصد از واریانس خودپنداره تحصیلی، بهزیستی روانشناختی و اشتیاق تحصیلی را پیش بینی کند. با توجه به نتایج، مدیریت مدارس باید با حاکمیت قوانین و مقررات آموزشی ثابت و روشن، برقراری روابط مثبت دوستانه بین معلم و دانش آموزان، فراهم ساختن فرصت های حمایتی عاطفی، محیط مدرسه ای امن و خودمختارانه برای دانش آموزان فراهم کنند تا دانش آموزان با بهزیستی روانشناختی مناسب، خودپنداره مثبت تحصیلی و اشتیاق بالای تحصیلی درگیر فرایند یادگیری شوند .
اثربخشی آموزش مهارت های هیجانی-اجتماعی بر شایستگی هیجانی/ اجتماعی و بهزیستی روانشناختی دختران تک والد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
145-154
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت های هیجانی-اجتماعی بر شایستگی هیجانی/ اجتماعی و بهزیستی روانشناختی دختران تک والد بود. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر تک والد دوره دوم متوسطه شهرستان سراب در سال 1398 بودند که از بین آنان تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به شیوه تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای آموزش مهارت های هیجانی-اجتماعی دریافت نمودند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه شایستگی اجتماعی (پرندین، 1385) و مقیاس بهزیستی روانشناختی (ریف، 1980) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل واریانس تک متغیره ( ANCOVA ) انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد آموزش مهارت های هیجانی-اجتماعی تأثیر معناداری بر بهبود شایستگی هیجانی/اجتماعی ( 83/112= F ، 01/0 P< ) و بهزیستی روانشناختی ( 63/102= F ، 01/0 P< ) دختران تک والد داشت. این نتایج بیان می کند که آموزش این مهارت ها برای دانش آموزان تک والد می تواند زمینه ساز افزایش کارکردهای مناسب اجتماعی و روانی در آنان شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی - وجودی و درمان متمرکز بر شفقت به شیوه گروهی بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
439-452
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات مداخله ای مختلفی با هدف ارتقاء شاخص های سلامت روان زنان مطلقه سرپرست خانوار انجام شده است، اما پژوهشی که به مقایسه اثربخشی درمان شناختی - وجودی و درمان متمرکز بر شفقت بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه سرپرست خانوار پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی - وجودی و درمان متمرکز بر شفقت به شیوه گروهی بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه سرپرست خانوار انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه گواه انجام شد. جامعه پژوهش متشکل از تمامی زنان مطلقه سرپرست خانوار کمیته امداد امام خمینی (ره) منطقه 19 شهر تهران در سال 1398 بودند. نمونه این مطالعه 36 زن بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) بود. برای گروه آزمایشی اول، درمان شناختی وجودی ( کیسان، 2004، 2009 ) و برای گروه آزمایشی دوم درمان متمرکز بر شفقت (گیلبرت، 2009، 2014) در 8 جلسه 120 دقیقه ای برگزار گردید، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تعقیبی بونفرونی استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان شناختی - وجودی و درمان متمرکز بر شفقت باعث افزایش بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های آن (پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، خودمختاری، زندگی هدفمند، رشد شخصی، تسلط بر محیط) در پایان مداخلات و دوره پیگیری شده بودند. همچنین درمان شناختی - وجودی در مقایسه با درمان متمرکز بر شفقت اثربخشی بیشتری در افزایش بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های آن داشت (0/01 > p ) . نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده توصیه می گردد روانشناسان و مشاوران از این دو رویکرد درمانی جهت کاهش مشکلات روانشناختی زنان سرپرست خانوار استفاده نمایند.
بررسی گرایشات سلامت معنوی بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی گرایشات سلامت معنوی بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران شمال در سال 1399 پرداخته است. این مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل 200 نفراز دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران شمال، دانشکده روانشناسی که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (کی یز و ماگیارمو، 2003)، گرایشات سلامت معنوی (آلیسون و پولتزین، 1982) پاسخ دادند. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون انجام شد . نتایج حاصل از این تحلیل نشان داد که بین متغیرهای گرایشات سلامت معنوی و بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (05/0 p <). معنویت و دینداری می توانند به عنوان راهبردهای مثبت برای افزایش معنا در زندگی، امید و تعاملات اجتماعی در افراد و همچنین برای مقابله با بیماری های روانشناختی از قبیل افسردگی، احساس تنهایی مفید باشد. همچنین نتایج نشان داد که در حدود 5 درصد از بهزیستی روانشناختی بر اساس معنویت دانشجویان پیش بینی می شود.
تدوین مدل بهزیستی روانشناختی بر اساس سرمایه روانشناختی
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
59 - 67
حوزه های تخصصی:
زمینه: ارتقاء بهزیستی روانشناختی یکی از وظایف مهم مسئولین نظام آموزشی و تربیتی است و یکی از مفاهیم تاثیرگذار در این زمینه سرمایه روانشناختی است. هدف :هدف پژوهش حاضر تدوین مدل بهزیستی روانشناختی بر اساس سرمایه روانشناختی بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه کارکنان آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی1398-1397بود . نمونه پژوهش610 نفر بودند که با روش تحلیل رگرسیون چند متغیری در مدلیابی معادلات ساختاری انتخاب شدند. ابزار: ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از: پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و کیز(1995)، مقیاس سرمایه روانشناختی لوتانز و آولیو(2007) . برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار Amos استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد شاخصهای برازش مدل پژوهش موردقبول بودند و مدل پیشنهادی تحقیق از برازش مطلوبی برخوردار است. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد سرمایه روانشناختی، توانایی پیش بینی بهزیستی روانشناختی را داشت. بنابراین می توان با برنامه ریزی های صحیح در راستای تقویت سرمایه روانشناختی، سطح بهزیستی روانشناختی افراد را ارتقا داد.
بررسی رابطه ی سبک های مقابله با بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه سبک های مقابله با بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی می باشد که در سال تحصیلی 93-92مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه این تحقیق مشتمل بر60 نفر از مادران از جامعه مذکور می باشد که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. در این پژوهش از پرسشنامه سبک های مقابله اندلر و پارکر و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد بین سبک مقابله مسئله مدار و بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی رابطه معنی داری وجود دارد. بین سبک مقابله هیجان مدار و بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی رابطه معنی داری وجود دارد و بین سبک مقابله اجتنابی و بهزیستی روانشناختی در مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی رابطه معنی داری وجود ندارد.
نکاح متعه، تاثیر و شرایط قرآنی، روائی آن در بهزیستی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خداوند، نکاح دائم را نسبت به نکاح متعه در اولویت قرار داده است. هرچند، مشروعیت نکاح متعه، راهکاری برای جلوگیری از برخی ناهنجارهای روانی و اجتماعی می باشد؛ که با هدف نقش مثبت و منفی آن در بهزیستی روانشناختی و با احصاء آن مؤلفه ها، از تحقیقات ریف و سلیگمن و براساس ویژگیهای بومی جامعه ایرانی مورد بررسی قرار گرفت؛ و با استفاده از روش های توصیفی تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و با تکیه بر تفسیر آیه 24 سوره نساء و روایات معصومان (علیهم السلام) و اتصاف آن در احکام خمسه، نکاح متعه در مؤلفه های معنویت، رضایت، شادی، رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران و پذیرش خود، نقش مثبتی در بهزیستی روانشناختی دارا است. ولی نکاح متعه ای که مشکلات روانی و تهدید نظام خانواده را بدنبال دارد؛ نقش منفی آن در بهزیستی روانشناختی مطرح می باشد.
مروری بر بهزیستی روانشناختی و نظریه های مختلف مرتبط با آن
حوزه های تخصصی:
امروزه گروهی از پژوهشگران حوزه سلامت روانی ملهم از روان شناسی مثبت نگر، رویکرد نظری و پژوهشی متفاوتی برای تبیین و مطالعه این مفهوم برگزیده اند. آنان سلامت روانی را معادل کارکرد مثبت روانشناختی، تلقی و آن را در قالب اصطلاح "بهزیستی روانشناختی" مفهوم سازی کرده اند. این گروه نداشتن بیماری را برای احساس سلامت کافی نمی دانند، بلکه معتقدند که داشتن احساس رضایت از زندگی، تعامل کارآمد و مؤثر با جهان، انرژی و خلق مثبت، پیوند و رابطه مطلوب با جمع و اجتماع و پیشرفت مثبت، از مشخصه های فرد سالم است. داشتن ارتباط مثبت با دیگران به معنی داشتن رابطه با کیفیت و ارضاکننده با دیگران است. افراد با این ویژگی عمدتاً انسان هایی مطبوع، نوع دوست و توانا در دوست داشتن دیگران هستند و می کوشند رابطه ای گرم بر اساس اعتماد متقابل با دیگران، ایجاد کنند. مؤلفه هدفمندی در زندگی، به مفهوم دارا بودن اهداف درازمدت و کوتاه مدت در زندگی و معنادار شمردن آن است. فرد هدفمند نسبت به فعالیت ها و رویدادهای زندگی علاقه نشان می دهد و به شکل مؤثر با آنها، درگیر می شود. از این رو در تحقیق حاضر، به لحاظ اهمیت موضوع به بررسی بر بهزیستی روانشناختی و نظریه های مختلف مرتبط با آن پرداخته شده است.
نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین حمایت اجتماعی با خستگی عاطفی و بهزیستی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین حمایت اجتماعی با خستگی عاطفی و بهزیستی روانشناختی بود. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد آباده (168نفر) تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 115 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن ها با استفاده از روش تصادفی ساده صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس چهار پرسشنامه حمایت اجتماعی زیمت و همکاران (1988)، خستگی عاطفی شوفلی و همکاران (2002)، بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و عزت نفس روزنبرگ (1965) صورت گرفت که همسانی درونی آن ها به ترتیب 71/0، 98/0 ،94/0 و 99/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSS و PLS صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد بین حمایت اجتماعی و عزت نفس رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و عزت نفس نیز با خستگی عاطفی و بهزیستی اجتماعی رابطه معنی داری دارد. هم چنین نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین حمایت اجتماعی با خستگی عاطفی و بهزیستی روانشناختی تایید شد.
رابطه علّی سرمایه روانشناختی با بهزیستی روانشناختی و عملکرد تحصیلی با میانجیگری سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علّی سرمایه روانشناختی با بهزیستی روانشناختی و عملکرد تحصیلی با میانجی گری سرمایه اجتماعی انجام شد. نمونه پژوهش حاضر 285 دانشجوی دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که در سال تحصیلی 1397-1396 دست کم دو ترم از تحصیل آنها گذشته بود. این دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف، مقیاس سرمایه اجتماعی دلاویز را تکمیل کردند و معدل تحصیلی برای سنجش عملکرد تحصیلی آنها در نظر گرفته شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. همچنین، روش بوت استراپ برای آزمودن اثرهای واسطه ای استفاده شد. در مدل پیشنهادی، مسیرهای مستقیم سرمایه روانشناختی به بهزیستی روانشناختی، سرمایه اجتماعی به بهزیستی روانشناختی، سرمایه اجتماعی و عملکرد تحصیلی معنی دار شدند؛ ولی مسیر مستقیم سرمایه روانشناختی به عملکرد تحصیلی معنی دار نشد. مسیرهای غیرمستقیم سرمایه روانشناختی و عملکرد تحصیلی با میانجی گری سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی با میانجی گری سرمایه اجتماعی نیز غیر معنی دار شدند؛ بنابراین، سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی بر بهزیستی و عملکرد دانشجویان می تواند فراهم کننده زمینه لازم برای طراحی و اجرای برنامه های مداخله ای برای ارتقای رفتارهای سالم در دانشجویان باشد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی ساختاری و زوج درمانی به شیوه تصمیم گیری مجدد بر بهزیستی روانشناختی زوجین نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
41 - 56
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی ساختاری و زوج درمانی به شیوه ی تصمیم گیری مجدد بر بهزیستی روانشناختی زوجین نابارور شهرستان سنندج بود. روش و مواد: برای اجرای این هدف از روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شد . جامعه آماری این پژوهش زوجین نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری بیمارستان بعثت شهر سنندج در سال ۱۳۹۷ بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه ۱۲ نفری جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری و نرم افزارspss-22 تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی ساختاری و زوج درمانی به شیوه تصمیم گیری مجدد نسبت به گروه کنترل اثر معناداری بر بهزیستی روانشناختی زوجین نابارور دارد ( (p≤0/01. نتیجه گیری: نتایج حاکی از اهمیت توجه به مداخلات زوج درمانی ساختاری و زوج درمانی به شیوه تصمیم گیری مجدد بر بهزیستی روانشناختی زوجین بود. واژه های کلیدی: خانواده درمانی ساختاری، تصمیم گیری مجدد، بهزیستی روانشناختی ، زوجین نابارور.
اثربخشی امید درمانی بر رضایت از زندگی و بهزیستی روانشناختی زنان در شرف یائسگی شهرستان خمینی شهر
هدف: یائسگی را می توان واقعه زیستی و فرهنگی دانست که زنان میان سال را تحت الشعاع خود قرار داده و هرچه نشانه های جسمانی و هیجانی آن بیش تر باشد، نگرش منفی را در زنان ایجاد می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش امید درمانی بر رضایت از زندگی و بهزیستی روانشناختی زنان در شرف یائسگی خمینی شهر بود. روش کار: طرح پژوهش حاضر نیمه تجربی، با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود و جامعه آن شامل کلیه زنان در حیطه یائسگی تحت پوشش مرکز سلامت خمینی شهر بودند. نمونه ی تحقیق نیز تعداد 60 نفر از زنان گروه سنی 49 تا 59 سال بودند که به طور تصادفی درگروه امیددرمانی و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش امید به مدت 8 جلسه 5/1 ساعته قرار گرفتند و داده های پژوهش با استفاده از مقیاس های 18 سوالی بهزیستی روانشناختی ریف و مقیاس 5 سوالی دینر گردآوری و به وسیله آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیره) و به کمک نرم افزار تحلیل آماری SPSS v. 22 تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش امید اسنایدر به طور معناداری موجب افزایش نمرات مؤلفه های بهزیستی روانشناختی (پذیرش خود، توانایی تسلط محیطی، روابط گرم و صمیمانه با دیگران، هدفمندی در زندگی، رشد و شکوفایی فردی، استقلال و خودمختاری) و رضایت از زندگی در زنان در حیطه یائسگی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردیده است (001/0 P< ). نتیجه گیری: امید درمانی به فرد امکان می دهد تا همواره درصدد بهبود زندگی شخصی خویش از طریق یادگیری و تجربه باشد. افرادی که از امید بالاتری برخوردارند، در زندگی خود شکست هایی را تجربه می کنند، اما معتقدند که می توانند تنش ها و چالش های زندگی را حل کنند و با آن سازگار شوند.
تاثیر اخلاق حرفه ای معلمان تربیت بدنی بر بهزیستی روانشناختی آنان با نقش میانجی خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۲
139 - 162
حوزه های تخصصی:
دستیابی به اهداف تربیت بدنی در مدارس نیازمند معلمانی شاد و دارای بهزیستی روانشناختی می باشد، از اینرو هدف از این پژوهش بررسی تأثیر اخلاق حرفه ای معلمان ورزش بر بهزیستی روانشناختی آنان با نقش میانجی خودکارآمدی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان ورزش شهر شیراز به تعداد 611 نفر بود که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 240 نفر در نظر گرفته شد. درنهایت پس از توزیع و جمع آوری داده ها تعداد 228 پرسش نامه برای تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. ابزار اندازه گیری، پرسش نامه استاندارد در حوزه مطالعاتی بود که روایی و پایایی آنها مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از نرم افزار اس. پی. اس. اس، پی ال اس و لیزرل انجام شد. یافته ها نشان داد که اخلاق حرفه ای بر خودکارآمدی و بهزیستی روانشناختی تأثیر مستقیم دارد و همچنین اخلاق حرفه ای از طریق خودکارآمدی بر بهزیستی روانشناختی به صورت غیرمستقیم تأثیر داشت. با توجه به یافته ها نتیجه گرفته می شود اخلاق حرفه ای معلمان تربیت بدنی از طریق افزایش خودکارآمدی باعث توسعه بهزیستی روانشناختی آنها می شود و مسئولین آموزش و پرورش جهت افزایش بهزیستی روانشناختی معلمان ورزش باید به نهادینه کردن اخلاق حرفه ای در آن ها اهتمام ویژه داشته باشند.
اثربخشی خانواده درمانی بوئن بر بهزیستی روان شناختی، تمایزیافتگی و امید به زندگی فرزندان خانواده های در معرض طلاق
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش خانواده درمانی بوئن بر بهزیستی روانشناختی، تمایز یافتگی و امید به زندگی فرزندان خانواده های در معرض طلاق بود. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یکماهه بود. جامعه آماری پژوهش، فرزندان خانواده های در معرض طلاق بهزیستی شهر تبریز در سال 1397 بودند که تعداد 12 خانواده به صورت هدفمند در یک گروه و 12 خانواده که در معرض طلاق نیستند در گروه گواه قرار گرفتند. هر دو گروه توسط پرسشنامه هایی بهزیستی روان شناختی ریف (1982)، تمایزیافتگی اسکورون، (1998) و امید به زندگی اشنایدر (1991) مورد آزمون قرار گرفتند، سپس برای گروه آزمایش پروتکل هشت جلسه ای آموزش خانواده درمانی کر و بوئن (1988) ارائه شد و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خانواده درمانی بوئن باعث بهبود بهزیستی روانشناختی ( 17/5 F= ، 033/0 P= ) ، تمایزیافتگی (58/5 F= ، 028/0 P= ) و امید به زندگی ( 68/16 F= ، 001/0 P= ) در گروه آزمایش شد و این نتایج در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت که خانواده درمانی بوئن یک درمان موثر برای بهبود بهزیستی روانشناختی، تمایزیافتگی و امید به زندگی در خانواده های در معرض طلاق بود؛ لذا پیشنهاد می شود مداخلات روانشناختی در طول فرآیند طلاق برای کودکان انجام گیرد.