مطالب مرتبط با کلیدواژه

اختلال وسواسی - جبری


۱.

شیوع اختلال وسواسی-جبری در بین زنان 20 تا 40 ساله ی شهرستان اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: شیوع زنان اختلال وسواسی - جبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۰ تعداد دانلود : ۸۹۲
مقدمه: شیوعاختلال وسواسی-جبری به عنوان بیماری پنهاننسبت به سایر اختلالات روانی در جمعیت عمومی به خوبی اثبات نشده است. هدف تحقیق حاضر بررسی شیوع این اختلال و زیرمجموعه­های آن و ارتباط آن با برخی از ویژگی­های جمعیت­شناختی در بین زنان 20 تا 40 ساله­ی شهرستان اردبیل بود. روش­کار: در این مطالعه­ی توصیفی­مقطعی در پاییز 1389 با استفاده از نمونه­گیری خوشه­ای از بین زنان 20 تا 40 ساله­ی شهرستان اردبیل، 1790 زن انتخاب و پرسش­نامه­ی اختلال وسواسی-جبری را تکمیل کردند. بعد از جداسازی پرسش­نامه­های ناقص، داده­های 1557 نفر تحلیل شده و از زنانی که یک انحراف معیار بالاتر از میانگین کسب کرده بودند، مصاحبه­ی تشخیصی به عمل آمد. داده­ها با استفاده از فراوانی، درصد و آزمون کروسکال-والیس تحلیل شدند. یافته­ها: نتایج نشان داد که شیوع وسواس فکری و عملی در بین زنان 37/9 درصد می­باشد. بیشترین فراوانی وسواس به ترتیب مربوط به وسواس فکری، نظم و ترتیب، شستشو و شک و تردید و کمترین فراوانی مربوط به وسواس احتکار بود. هم­چنین زنان خانه­دار، بی­کار و کم­سواد، نمرات بالایی در پرسش­نامه­ی اختلال وسواسی-جبری داشتند. نتیجه­گیری: میزان شیوع اختلال وسواسی-جبری در بین زنان 20 تا 40 ساله­ی شهرستان اردبیل، بالاتر از میزان شیوع گزارش شده در داخل و خارج کشور می­باشد که لزوم توجه به این امر را آشکار می­سازد.
۲.

فراوانی اختلال وسواسی-جبری در دوره های قبل از ازدواج، بارداری و پس از زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی بارداری اختلال وسواسی - جبری پس از زایمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۵ تعداد دانلود : ۶۸۴
مقدمه:اختلال وسواسی-جبرییکی از ناتوان­کننده­ترین اختلالات اضطرابی است. با توجه به افزایش سطح اضطراب درچرخه­ی باروری زنان، این مطالعه با هدف بررسی فراوانیاختلال وسواسی-جبریدر دوره­های قبل از ازدواج، بارداری و پس از زایمان در زنان مراجعه­کننده به مراکز بهداشتی-درمانی شهر مشهد در سال 1391 انجام شد. روش­کار: این مطالعه­ی توصیفی-مقایسه­ای بر روی 900 زنمراجعه­کننده به مراکز بهداشتی-درمانی شهر مشهد در سال 1391 (500 نفرقبل از ازدواج، 200 نفر باردار و200نفر در دوره­ی پس از زایمان) واجد شرایط پژوهش، بر اساس نمونه­گیری چندمرحله­ای انجام شد. داده­ها با پرسش­نامه­هایاختلال وسواسی-جبری مادزلی وییل-براون و افسردگی ادینبورگ گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، توسط نرم­افزار SPSS تحلیل گردید. یافته­ها:فراوانی اختلال وسواسی-جبری در زنان در دوره­های قبل از ازدواج 4 درصد، بارداری 18.5 درصد و پس از زایمان 24 درصد بود و سه گروه با هم اختلافمعنی­داری داشتند(000/0=P). در سه گروه، میانگین نمره­ی استاندارد شده (صفر تا 100) اختلال وسواسی-جبری در 4 حیطه شامل شک و تردید، بازبینی، کندیو شست و شو به ترتیب 1.0، 61.70، 44.3 و 40.9 بود. میانگین نمره­ی شدت اختلال در گروه قبل از ازدواج 7.1±15.9، بارداری 4.5±20.6 و پس از زایمان 5.1±20.9 به دست آمد و تفاوت، معنی­دار بود(0.007=P). نتیجه­گیری: زنان در دوران بارداری و پس از زایمان در معرض خطر ابتلا به اختلال وسواسی-جبریهستند که این امر توجه مسئولین بهداشتی کشور به سلامت روان مادران در دوران بارداری و پس از زایمان را می­طلبد.
۳.

مقایسه ی نشخوار فکری و مکانیسم های دفاعی در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال وسواسی-جبری با افراد غیر مبتلا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال افسردگی اساسی اختلال وسواسی - جبری نشخوار فکری مکانیسم های دفاعی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
تعداد بازدید : ۲۲۰۲ تعداد دانلود : ۹۰۴
مقدمه: هدف پژوهش، مقایسه ی نشخوار فکری و مکانیسم های دفاعی در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال وسواسی- جبری با افراد غیرمبتلا بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع پس رویدادی بود. نمونه شامل 30 نفر مبتلا به اختلال افسردگی (زن)، 30 نفر مبتلا به اختلال وسواسی- جبری (16 زن و14 مرد) و 60 نفر افراد غیرمبتلا (45 زن و 15 مرد) بود. نمونه ی بالینی با روش نمونه گیری هدفمند و نمونه ی غیرمبتلا به صورت هدفمند و با روش غربالگری با استفاده از پرسشنامه MMPI، انتخاب شدند. ابزارهای به کارگرفته شده شامل پرسشنامه-ی نشخوار فکری ، پرسشنامه ی مکانیسم های دفاعی و پرسشنامه ی 71 سؤالی MMPI بود. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد میزان استفاده از نشخوارفکری در گروه افسرده و وسواسی، بیشتر از گروه غیرمبتلا بود. میزان استفاده از سبک دفاعی رشدنایافته در گروه های مبتلا بیشتر از گروه غیرمبتلا و میزان استفاده از سبک روان آزرده نیز در مبتلایان به افسردگی بیشتر از گروه وسواسی و غیرمبتلا بود. علاوه بر آن نتایج نشان داد که بین سه گروه در مکانیسم های دفاعی فرافکنی، ناارزنده سازی، گذاربه عمل، بدنی-سازی، خیال پردازی اوتیستیک، لایه سازی، پرخاشگری منفعلانه، جابه جایی، مجزاسازی، فرونشانی، والایش، شوخ طبعی، پیشاپیش نگری، دیگردوستی کاذب و ابطال، تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، نشخوارفکری و مکانیسم های دفاعی نقش مهمی در اختلال های افسردگی اساسی و وسواسی - جبری دارند. تلاش در راستای کاهش به کارگیری نشخوار فکری و سبک های دفاعی رشدنایافته و روان آزرده می تواند گامی مهم جهت ارتقای سلامت روانی بیماران باشد.
۴.

اثر بخشی مواجهه مبتنی بر ذهن آگاهی در درمان اختلال وسواسی- جبری: گزارش موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی - جبری مواجهه مبتنی بر ذهن آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۸ تعداد دانلود : ۸۳۰
زمینه و هدف: مطالعات اثربخشی مواجهه درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی را در درمان اختلال وسواسی - جبری نشان تأیید کرده اند. هدف از این پژوهش، مطالعه اثربخشی ترکیب ذهن آگاهی و مواجهه با جلوگیری از پاسخ در درمان اختلال وسواسی – جبری درمان اختلال وسواسی جبری بود. مواد و روش ها: در این پژوهش از طرح مطالعه موردی همراه با خط پایه و پیگیری سه ماهه استفاده شد. آزمودنی از بین مراجعه کنندگان به بیمارستان روان پزشکی 505، در سال 1391 به صورت تصادفی انتخاب شد و در 8 جلسه درمان تلفیقی ذهن آگاهی و مواجهه و جلوگیری از پاسخ قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل نمودار و محاسبه درصد بهبودی استفاده گردید. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بیمار تغییر بالینی معنی داری در علایم وسواس، اضطراب، افسردگی، ناراحتی ذهنی و فرایند درمان به دست آورد. نتایج در پیگیری سه ماهه نیز حفظ شد. نتیجه گیری: تلفیق ذهن آگاهی با مواجهه و جلوگیری از پاسخ می تواند به کاهش علایم وسواسی – جبری، اضطراب، افسردگی و ناراحتی بیمار منجر شود.
۵.

مقایسه حافظه ی آینده نگر و گذشته نگر در بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی، اختلال وسواسی_جبری و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی - جبری اختلال اسکیزوفرنی حافظه ی گذشته نگر حافظه ی آینده نگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۱ تعداد دانلود : ۵۸۵
مقدمه:هدف پژوهش حاضر، بررسی عملکرد حافظه ی آینده نگر و حافظه ی گذشته نگر در بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی،اختلال وسواسی_جبری و مقایسه ی آن با افراد بهنجار بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع علی_مقایسه ای بوده است.نمونه آماری شامل 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی ،30 نفر افراد مبتلا به اختلال وسواسی_جبری و 30 نفر از افراد بهنجار بود که با استفاده از پرسشنامه حافظه ی آینده نگر و حافظه ی گذشته نگر اسمیت و همکاران مورد ارزیابی قرار گرفتند . یافته ها:تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که حافظه ی گذشته نگر و حافظه ی آینده نگر بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال وسواسی_جبری ضعیف تر از افراد بهنجاراست. نتیجه گیری:نتایج حاصل نشان دهنده نارسایی شناختی عمده بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال وسواسی_جبری در زمینه حافظه ی آینده نگر و گذشته نگر بود.
۶.

مقاله به زبان انگلیسی: بررسی رابطه ی شدت فازهای مانیا و مختلط اختلال دو قطبی با شدت علایم وسواسی-جبری در هم ابتلایی این دو اختلال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال دوقطبی اختلال وسواسی - جبری هم ابتلایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی دوقطبی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
تعداد بازدید : ۳۰۲۳ تعداد دانلود : ۱۰۱۲
مقدمه: شواهد زیادی مبنی بر هم ابتلایی اختلال وسواسی-جبری در بیماران با اختلال دوقطبی موجود می باشد. لذا این طرح با هدف تعیین رابطه ی شدت فازهای مانیا ومختلط اختلال دوقطبی باشدت علایم وسواسی-جبری در هم ابتلایی این دو اختلال انجام شد. روش کار: در این مطالعه ی توصیفی در سال 1390، 30 بیمار بیمارستان های امام حسین (ع) و طالقانی تهران که با تشخیص اختلال دوقطبی نوع یک (در فاز مانیا و مختلط) بستری شده بودند، با کمک مصاحبه ی بالینی ساختاریافته جهت بررسی اختلالات محور یک در DSM-IV (SCID-I) از نظراختلال وسواسی-جبری بررسی و در صورت تایید تشخیص وارد مطالعه شدند. پرسش نامه ی مانیای یونگ، مقیاس افسردگی هامیلتون، مقیاس یل-براون و چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی در مورد تمام بیماران تکمیل شد. شدت فازهای مانیا ومختلط و نیز شدت علایم وسواسی-جبری در هفته ی اول بستری، زمان ترخیص از بیمارستان و یک ماه بعد از ترخیص، ارزیابی شدند. اطلاعات پس از جمع آوری با استفاده از آزمون های آماری مانند آمار توصیفی، اندازه گیری مکرر، آزمون تی، ویلکاکسون و همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه ی 19 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بین شدت علایم وسواسی-جبری و نمره افسردگی هامیلتون در زمان بستری و ترخیص، تنها در فاز مختلط ارتباط معنی داری بود (به ترتیب 005/0= Pو 029/0=P). نتیجه گیری: ارتباط معنی دار شدت علایم وسواسی-جبری با جزء افسردگی فاز مختلط اختلال دوقطبی، می تواند مبنی بر ارتباط بیشتر شدت وسواس با اپیزودها یا علایم افسردگی اختلال دوقطبی باشد که این یافته می تواند در بیماران دچار این هم ابتلایی پیشنهادکننده ی راهکارهای درمانی مناسب تر باشد.
۷.

اثربخشی درمان تلفیقی رویارویی و جلوگیری از پاسخ به همراه تصحیح رمزگذاری ترجیحی مذهبی بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی- اجباری(نوع شستشو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی - جبری رویارویی تصحیح رمزگذاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۰ تعداد دانلود : ۴۳۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی درمان تلفیقی رویارویی همراه با جلوگیری از پاسخ و تصحیح رمزگذاری ترجیحی مذهبی بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی-اجباری انجام شد. این پژوهش در چهارچوب طرح تک آزمودنی از نوع طرح پایه ای AB برروی سه شرکت کننده مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری به روش نمونه گیری داوطلبانه اجرا شد. شرکت کنندگان، برای ارزیابی اثرات درمان پرسشنامه وسواسی-اجباری مادزلی را تکمیل کردند.درمان، کاهش معناداری در نشانه های آلودگی-نجاست،وارسی،کندی-تکرار و تردید نشان داد، بجز خرده مقیاس تردید-وظیفه شناسی که نشان می دهد مداخله در این متغیر چندان موثر نبوده است. درصد تغییر کلی نیز، نشان از اثرات قابل توجه مداخله بر نشانه های وسواسی-اجباری دارد. با توجه به یافته های پژوهش می توان رویارویی و جلوگیری از پاسخ به همراه تصحیح رمزگذاری ترجیحی مذهبی را به عنوان مداخله موثر در کاهش نشانه های اختلال وسواسی-اجباری پیشنهاد کرد.
۸.

مقایسه نشخوار فکری افسرده ساز در مبتلایان به اختلالات افسردگی اساسی و وسواسی- جبری و افراد بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال افسردگی اساسی اختلال وسواسی - جبری ادراک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۳ تعداد دانلود : ۵۰۹
زمینه و هدف :اختلالات افسردگی اساسی و وسواسی- جبری همپوشی هایی با یکدیگر دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه نشخوار فکری افسرده ساز و ابعاد آن در مبتلایان به اختلالات افسردگی اساسی، وسواسی- جبری و افراد بهنجار بود. مواد و روش ها:طرح پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری را کلیه بیماران مبتلا به اختلالات افسردگی اساسی و وسواسی– جبری مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تبریز تشکیل دادند و از بین آن ها 30 نفر با تشخیص اختلال افسردگی اساسی و 30 نفر با تشخیص اختلال وسواسی- جبری با استفاده از مصاحبه بالینی ساختار یافته بر اساس ملاک های Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders, 5 thEdition (DSM-5)، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به همراه 30 نفر گروه شاهد همتا مورد بررسی قرار گرفتند. شرکت کننده ها به پرسش نامه نشخوار فکری افسرد ه ساز پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها:میانگین نمرات نشخوار فکری افسرده ساز در افراد مبتلا به دو اختلال افسردگی اساسی و وسواسی- جبری بیشتر از افراد عادی بود (001/0 > P). همچنین، تفاوت معنی داری در میانگین نمرات نشخوار فکری افسرده ساز در بین مبتلایان به افسردگی اساسی و وسواسی- جبری مشاهده نشد (330/0 > P). نتیجه گیری:نشخوار فکری افسرده ساز مؤلفه مشترک در اختلالات افسردگی اساسی و وسواسی- جبری به شمار می رود و می تواند در آغاز، دوام و شدت دو اختلال افسردگی اساسی و وسواسی- جبری نقش داشته باشد. این یافته در فرایند تشخیص و درمان دو اختلال می تواند قابلیت کاربرد داشته باشد.
۹.

تأثیر آموزش شناخت - درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برکاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به اختلال وسواسی– جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی - جبری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان شناخت - درمانی مبتنی برذهن آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۱ تعداد دانلود : ۱۴۳۹
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر شناخت - درمانی مبتنی برذهن آگاهی بر راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مراجعان به کلینیک های روان پزشکی تبریز بودند که تشخیص اختلال وسواسی - جبری گرفته بودند. از میان جامعه آماری 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. بیماران پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج واسپینهاون(2002) را تکمیل کردند و پس از انتساب تصادفی گروه آزمایش و گروه کنترل، گروه آزمایش در 8 جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند و پس از اتمام آن بار دیگر پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان اجرا شده و داده های هر دو بار، جمع آوری شده و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان (سرزنش دیگران، فاجعه انگاری و نشخوارگری) در مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری مؤثر می باشد.
۱۰.

مقایسه همجوشی فکر- عمل، سبک های اسناد و کنترل توجه در بیماران مبتلا به اختلالات وسواسی- جبری و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همجوشی فکر - عمل سبک های اسناد کنترل توجه اختلال وسواسی - جبری افسردگی اساسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۳۷۵
پژوهش حاضر به منظور مقایسه همجوشی فکر- عمل، سبک های اسناد و کنترل توجه در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری و افسردگی صورت گرفت. این پژوهش از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری و افسردگی بود که به کلینیک های روان پزشکی و درمانگاه های تخصصی اعصاب و روان شهر شیراز مراجعه کرده و از طرف متخصصین تشخیص اختلال وسواسی- جبرییا افسردگی اساسی دریافت کردند. از جمعیت آماری فوق دو گروه 30 نفری مبتلابهاختلالوسواسی- جبری وافسردگی اساسی با روشنمونه گیری هدفمند به عنوانآزمودنیانتخابشدند. برای جمع آوری داده ها از ابزا رهای مقیاس تجدید نظر شده همجوشی فکر- عمل، پرسشنامه سبک های اسناد و مقیاس کنترل توجه استفاده شد. داده هایپژوهشبه وسیلهتجزیهوتحلیلواریانسچندمتغیری(مانوا) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که همجوشی فکر- عمل اخلاقی در افراد مبتلا به افسردگی و همجوشی فکر- عمل احتمال برای دیگران و خود در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری بیشتر بود. سبکاسناد برایرویدادهایمثبتدرافراد مبتلا بهاختلالوسواسی- جبریدرونی،پایداروکلی امادرافراد مبتلا به افسردگی بیرونی،ناپایدارواختصاصیبود. همچنین سبکاسنادبرایرویدادهایمنفی درهر دوگروه(گروه افسرده به میزان بیشتری)درونی،پایداروکلیبود.  به علاوه بینگروه هایوسواسی- جبری وافسردگی ازلحاظ کنترل توجه و ابعاد آن تفاوت معنی داری وجود نداشت.ازسویدیگر با توجه به میانگین ها هر دو گروه کنترل توجه کمی داشتند.
۱۱.

مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و مواجه سازی - بازداری پاسخ بر اجتناب تجربه ای و تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به وسواس فکری -عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی - جبری درمان فراتشخیصی درمان مواجه سازی و پیشگیری از پاسخ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۳۲۸
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بر اجتناب تجربه ای، تنظیم شناختی هیجان، و در بیماران با اختلال وسواسی-جبری (OCD) مقایسه آن با درمان مواجه سازی و پیشگیری از پاسخ (ERP) انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون است. جامعه مورد مطالعه در پژوهش حاضر کلیه افراد مبتلا به OCD مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی قزوین در سال 1396 بودند. 40 بیمار با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه 20 نفری (گروه اول تحت درمان فراتشخیصی و گروه دوم تحت درمان ERP) گمارش شدند. در این پژوهش متغیرهایی مانند سن و جنس کنترل شد. ابزارهای به کار رفته در پژوهش حاضر عبارت بودند از: پرسش نامه وسواس ییل براون (YBOCS)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID-I)، ، ، پرسشنامه چندبعدی اجتناب تجربه ای (MEAQ))،، مقیاس تنظیم شناختی هیجانی داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و آزمون t زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که درمان فراتشخیصی به طور معناداری باعث کاهش اجتناب تجربه ای و همچنین، بهبود در تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به OCD شده است (001/0>p). نتیجه گیری: نتایج به دست آمده با توجه به مطالعات انجام شده در این زمینه و محتوای پروتکل درمان فراتشخیصی و درمان ERP مورد بحث قرار گرفت.
۱۲.

پیش بینی علائم اختلال وسواسی- جبری بر اساس مؤلفه های ذهن آگاهی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی - جبری ذهن آگاهی تنظیم شناختی هیجان راهبردهای مقابله ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۲۸۱
زمینه و هدف: اختلال وسواسی-جبری، یکی از اختلالات ناتوان کننده و شایع در نوجوانان است. عوامل زیادی در ایجاد و تداوم این اختلال نقش دارد که اخیراً سازه های شناختی توجه زیادی به خود جلب کرده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی علائم اختلال وسواسی-جبری بر اساس مؤلفه های ذهن آگاهی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله ای انجام گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوره اول شهر تبریز در سال تحصیلی 1398-1397 بود. درنهایت داده های 357 نفر (200 دختر و 157 پسر) که به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند، تحلیل شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه بازنگری شده وسواسی-اجباری (OCI-R، فوا و همکاران، 2002)، پرسش نامه مهارت های ذهن آگاهی کنتاکی (KIMS)، فرم کوتاه پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (CERQ-P-short) و مقیاس راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر (CISS) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که خودسرزنشی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (01/0>P و 159/0=r) و مقابله اجتناب مدار از راهبردهای مقابله ای (01/0>P و 058/0=r) با علائم اختلال وسواسی-جبری رابطه ی مثبت و معنی داری دارند. همچنین پذیرش بدون قضاوت (01/0>P و 151/0-= r) و توصیف کردن (01/0>P و 103/0-=r) از مؤلفه های ذهن آگاهی و مقابله مسئله مدار (01/0>P و 073/0-=r) از راهبردهای مقابله ای با علائم اختلال وسواسی-جبری رابطه ی منفی و معنی دار دارند که درنهایت، متغیرهای خودسرزنشی و پذیرش بدون قضاوت توانستند در دو گام 9/ 3 درصد از واریانس علائم اختلال وسواسی-جبری را تبیین کنند. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن این نتایج، به نظر می رسد برای پیشگیری نوجوانان به اختلال وسواسی-جبری، توجه به متغیرهای خودسرزنشگری و پذیرش بدون قضاوت بسیار ضروری است.
۱۳.

پیش بینی اختلال وسواسی- جبری و هراس خاص براساس مولفه های حساسیت انزجاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی - جبری هراس خاص حساسیت انزجاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۶۳۷
شواهدی وجود دارد که نشان می دهد اختلال وسواسی – جبری و هراس خاص با حساسیت انزجاری رابطه دارد. هدف از مطالعه حاضر پیش بینی انواع اختلال وسواسی – جبری و هراس خاص براساس مولفه های حساسیت انزجاری بود. برای این منظور 300 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر تبریز به شکل نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به پرسش نامه وسواسی – جبری مادزلی، فرم دوم زمینه یابی ترس و مقیاس حساسیت انزجاری پاسخ دادند. نتایج به دست آمده از 280 نفر از شرکت کنندگان که پاسخ هایشان قابل تحلیل بود نشان داد که مولفه های حساسیت انزجاری توان قابل توجهی در پیش بینی علائم اختلالات وسواس و انواع هراس دارد. وسواس شستشو، ترس حیوان و ترس خون – تزریق – جراحت بهتر از سایر اختلالات توسط مولفه های حساسیت انزجاری تبیین شدند. انزجار مرکزی و انزجار یادآور حیوان بیشترین نقش را در پیش بینی این اختلالات داشتند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که حساسیت انزجاری می تواند نقش مهمی در علت شناسی اختلال وسواس – جبری و ترس ها ایفا می کند.
۱۴.

مقایسه ادراک زمان از طریق استعاره ها در دانشجویان با و بدون اختلال وسواسی- جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۹۷ تعداد دانلود : ۲۸۶
هدف: یکی از جنبه های شناختی اختلال وسواسی- جبری، ویژگی های ادراک زمان در افراد مبتلاست. هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های ادراک زمان در این افراد و مقایسه آن با افراد فاقد اختلال با به کارگیری استعاره های زمان بود. روش: در این پژوهش به روش علّی- مقایسه ای، از میان جامعه 70 نفری دانشجویان مبتلا به اختلال وسواسی- جبری مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه مراغه در سالهای 1394 تا 1397، 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و 40 نفر فاقد اختلال روانپزشکی با گروه نمونه همتا شد. کلیه شرکت کنندگان به پرسشنامه وسواسی- جبری ونکوور و پرسشنامه استعاره های زمان پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس۲۳ انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیّره حاکی از وجود تفاوت معنادار بین افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری و افراد فاقد اختلال در ادراک زمان بود؛ به این ترتیب که افراد وسواسی در سه عامل «زمان خصمانه، گذر تند زمان و زمان وحشی»، نمره بالاتری کسب کردند. نتیجه گیری: ادراک زمان در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری دارای ویژگی های خاصی است که اطلاع از آنها می تواند در طرح ریزی درمان های جدید مفید واقع شود و چارچوب گسترده تری از ویژگی های شناختی افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری را در اختیار درمانگران قرار دهد.
۱۵.

اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر الگوی الکتروآنسفالوگرافی کمی و نشانگان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی - جبری الکتروآنسفالوگرافی کمّی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر الگوی الکتروآنسفالوگرافی کمی و نشانگان مبتلا به اختلال وسواس جبری بود. در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، از بیماران مبتلا به اختلال وسواس جبری مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی و روانشناسی شهر کرمان در سال 99-1398، 40 بیمار به شیوه در دسترس و مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل گمارده شدند. پس از تشخیص اختلال وسواس جبری در بیماران با استفاده از نسخه پژوهشی مصاحبه ی ساختاریافته بالینی و ثبت داده های الگوی الکتروآنسفالوگرافی کمی از 19 مکان مغز آن ها، در گروه آزمایش بر اساس الگوی الکتروآنسفالوگرافی کمی هر فرد، پروتکل درمانی تعیین شد و این گروه تحت درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای  (25 جلسه 60 دقیقه ای) قرار گرفت. شرکت کنندگان، دو بار (پیش آزمون و پس آزمون) با مقیاس وسواسی- جبری یل- براون و ثبت الگوی الکتروآنسفالوگرافی کمی، ارزیابی و داده ها با آزمون های تحلیل کوواریانس و تی وابسته تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بهبود نشانگان افراد مبتلا به اختلال وسواس جبری و اصلاح الگوی امواج مغزی بیماران مؤثر است. بنابراین می توان از این روش به عنوان راهبرد درمانی مؤثر و بدون عارضه استفاده کرد.
۱۶.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر درهم آمیختگی افکار در افراد دارای نشانه های وسواسی – اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی آمیختگی افکار اختلال وسواسی - جبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۳۴
ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻣﺘﻌﺪدی ارﺗﺒﺎط ﻣﺜﺒﺖ و معنی دار ﺑﯿﻦ علائم وﺳﻮاس و درهم آﻣﯿﺨﺘﮕﯽ اﻓﮑﺎر را ﮔﺰارش ﻧﻤﻮده و آن را پیش بین قدرتمندی برای علائم وسواس دانسته اند. در تحقیقات قبلی اثربخشی ذهن آگاهی براختلال وسواسی – جبری(OCD) بررسی شده، اما تاثیر این روش بر آمیختگی افکار روشن نیست.بنابراین پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر درهم آمیختگی افکار در افراد دارای نشانه های OCD است.این پژوهش، از نوع طرح آزمایش تک آزمودنی با خط پایه چندگانه بود که تعداد 3 دانشجوی دانشگاه تبریز به شکل هدفمند و داوطلبانه و غربال گری در این طرح شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی درآمیختگی افکار (TFI) در مراحل خط پایه، حین آموزش و پیگیری استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل نموداری و ترسیمی و همچنین برای تحلیل نتایج، فرمول درصد بهبودی و اندازه اثر به کار رفت. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی، از نظر بالینی تاثیر معنادار در تغییر آمیختگی فکر – عمل، فکر – شی و فکر- رویداد دارد. براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش ذهن آگاهی در تغییر آمیختگی افکار افراد دارای نشانه های OCD اثر بخش است.
۱۷.

اختلال وسواسی _ جبری و مسائل فرهنگی مرتبط با آن در ایران: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی - جبری فرهنگ ایران مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۴۱
عوامل فرهنگی و محیطی در کنار عوامل زمینه ساز ژنتیکی، می تواند منجر به بروز اختلال روانی و کاهش سلامت روان شود. اختلال وسواسی _ جبری، از جمله بیماری های روانی است که می تواند تحت تأثیر عوامل فرهنگی بروز یابد. در پژوهش حاضر، مسائل فرهنگی اثرگذار بر این اختلال در جامعه ایرانی مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه، از نوع مطالعات ثانویه و به روش مرور نظام مند انجام شده است. پس از جستجو در بانک های اطلاعاتی داخلی از سال 1380 و بانک های اطلاعاتی خارجی از سال 2000 تاکنون و با استفاده از روش پریزما، در کل 377 مقاله مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به ملاک های ورود و خروج، در نهایت 21 پژوهشِ مرتبط وارد مطالعه شد. بررسی مطالعات مرتبط نشان داد که بیشترین تأثیرات فرهنگی بر اختلال وسواسی _ جبری به ترتیب ناشی از باورهای نادرست دینی و مذهبی، روابط خانوادگی، واکنش اعضای خانواده و هیجاناتی که در بیمار ایجاد می کند، هنجارها و دیدگاه های اجتماعی نسبت به افراد و نیز سایر باورها و نگرانی های خاص فرهنگی است. توجه به مسائل فرهنگی خانواده و جامعه بیماران، جهت درمان اختلالات وسواسی _ جبری امری ضروری است. بر این اساس، با افزایش آگاهی اعضای خانواده، دوستان و نزدیکان، معلمان و متصدیان بهداشت روان جامعه نسبت به مسائل فرهنگی، می توان در جهت کاهش علائم و نشانه های بیماران وسواسی _ جبری، کمک بسزایی کرد.
۱۸.

بررسی نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و نشانه های وسواسی جبری در زنان

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی - جبری کنترل شناختی انعطاف پذیری شناختی ذهن آگاهی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۲۱۳
پژوهش حاضر به منظور بررسی الگوی نقش واسطه گری کنترل و انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و نشانه های اختلال وسواسی-جبری در زنان صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که در چارچوب آن، روابط مفروض میان متغیرها، با استفاده از روش تحلیل مسیر بررسی شد. در مدل مذکور، متغیر ذهن آگاهی به عنوان متغیر برون زاد، کنترل و انعطاف پذیری شناختی به عنوان متغیرهای واسطه ای و نشانه های اختلال وسواسی-جبری به عنوان متغیر درون زاد در نظر گرفته شدند. جامعه آماری شامل همه زنان 18سال به بالای ساکن شهرشیراز بود که از این میان 150نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه های وسواسی جبری ییل براون، ذهن آگاهی فرایبورگ (فرم کوتاه) و کنترل و انعطاف پذیری شناختی بود. نتایج حاصل نشان دهنده این بود که ذهن آگاهی نشانه های اختلال وسواسی-جبری را به طور معکوس و معنی داری (35/0- = β) پیش بینی می کند. هم چنین انعطاف پذیری شناختی (24/0- = β) و کنترل شناختی (23/0- = β) پیش بین منفی و معنی دار نشانه های اختلال وسواسی جبری بودند. ذهن آگاهی نیز پیش بینی کننده مثبت و معنی دار کنترل شناختی (80/0 = β) و انعطاف-پذیری شناختی (60/0 = β) بود و در نهایت انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی توانستند نقش واسطه گری بین متغیرهای برون زاد و درون زاد ایفا نمایند. بر این اساس ذهن آگاهی از طریق تاثیر بر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی می تواند بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی جبری تأثیرگذار باشد. ذهن آگاهی نشانه های اختلال وسواسی-جبری را به طور معکوس و معنی داری پیش بینی می کند. به علاوه انعطاف پذیری شناختی پیش بین منفی و معنی دار نشانه های اختلال وسواسی-جبری است؛ به علاوه هر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی توانستند نقش واسطه گری بین متغیرهای برون زاد و درون زاد ایفا نمایند. بر این اساس ذهن آگاهی از طریق تأثیر بر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی می تواند بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی جبری تأثیرگذار باشد
۱۹.

اثربخشی درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز بر عاطفه خودآگاه شرم و گناه و حساسیت انزجاری نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری: یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز عاطفه خودآگاه شرم و گناه حساسیت انزجاری نوجوانان اختلال وسواسی - جبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۲۲۵
زمینه: تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای، یک تکنیک تحریک تعدیل عصبی غیرتهاجمی با تحمل خوب و بدون عوارض جانبی در درمان و بهبود نشانه های وسواسی است که قابلیت تحریک پذیری قشری را به طور مؤثری تعدیل می کند. با این حال، هنوز شواهد قوی و کافی برای استفاده از این روش درمانی در نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری وجود ندارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر عاطفه خودآگاه شرم و گناه و حساسیت انزجاری نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری انجام شد. روش: در این پژوهش از روش تجربی از نوع تک موردی با طرح سنجش پیوسته و آزمودنی های متفاوت استفاده شد. جامعه آماری شامل نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری مراجعه کننده به مرکز مشاوره یاس شهر تبریز بودند که از بین آن ها، تعداد 4 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و بر اساس پروتکل گرین و همکاران (2020) تحت مداخله ده جلسه ای درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای به صورت هفته ای دو بار و هر بار به مدت 20 دقیقه قرار گرفتند. آزمودنی ها در مراحل خط پایه، جلسات دوم، چهارم، ششم، هشتم، دهم و یک ماه پیگیری با مقیاس حساسیت انزجاری (هیدت، مککوالی و روزین، 1994)، پرسشنامه احساس گناه (کوگلر و جونز،1992) و پرسشنامه احساس شرم (کوهن، وولف، پانتر و اینسکو،2011) مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا، درصد بهبودی و درصد داده های ناهمپوش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای در کاهش احساس شرم و گناه و حساسیت انزجاری در نوجوانان با اختلال وسواسی-جبری تأثیر معناداری دارد (RCI≥1/96) و اثرات درمانی در مرحله پیگیری نیز حفظ شده است. نتیجه گیری: نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری که تحت درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای قرار گرفتند، احساس شرم و گناه و حساسیت انزجاری کمتری را تجربه کردند، استفاده از این روش در درمان نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری پیشنهاد می شود.
۲۰.

مقایسه فراوانی و محتوای گفتار درونی افراد دارای رگه های اختلال اضطراب تعمیم یافته، رگه های اختلال وسواسی – جبری و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتار درونی اختلال اضطراب تعمیم یافته اختلال وسواسی - جبری خود انتقادی ارزیابی اجتماعی خود تنظیمی خود تقویتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۴۵
شناخت با وساطت و ترکیب فرایندهای ذهنی توسط گفتار درونی شکل می گیرد و فرایندهای شناختی، نقش اساسی در اختلال های اضطراب تعمیم یافته و وسواسی جبری ایفا می کنند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه فراوانی و محتوای گفتار درونی در افراد دارای رگه های اختلال اضطراب تعمیم یافته، رگه های وسواسی – جبری، رگه های اختلال اضطراب تعمیم یافته – رگه های اختلال وسواس و بهنجار انجام شد. تعداد 348 نفر (پسر: 203، دختر: 145) از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های مقیاس 7 سؤالی اضطراب تعمیم یافته (اسپیتزر و همکاران، ۲۰۰۶ )، مقیاس خودگویی (برین تات و همکاران، 2009) و پرسشنامه وسواس پادوآ اصلاحی دانشگاه ایالتی واشنگتن ( برنز و همکاران، 1996)پاسخ دادند. یافته های پژوهش، با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس یکراهه و تحلیل واریانس چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان دهنده تفاوت معنادار بین گروه بهنجار و گروه های بالینی در فراوانی گفتار درونی بود. همچنین، نتایج پژوهش نشان نشان دهنده تفاوت معنادار بین گروه بهنجار و گروه های بالینی در زیرمقیاس های منفی محتوای گفتار درونی (خودانتقادی و ارزیابی اجتماعی) و نه زیرمقیاس های مثبت (خودتنظیمی و خودتقویتی) بود