مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
نثر فارسی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۰ فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۷۵)
112 - 134
حوزه های تخصصی:
کتابشناسی حاضر مجموعاً 459 اثر را با موضوع مرزبان نامه سعدالدین وراوینی درمی گیرد و در سه بخش جدا گانه دربردارنده 110 مقاله، 232 کتاب و 117 پایان نامه است. این مقاله از حوزههایی چون ادبیات، لغت، نسخه شناسی، نگارش، زبانشناسی، دستور زبان، شرح متون، تاریخ، سیاست، جامعه شناسی، فرهنگ، فلسفه، سیاست و... به مرزبان نامه میپردازد. بی شک در دسترس بودن چنین فهرست هایی برای پژوهندگان دستمایه کاووشی درخوری را فراهم می آورد.
پژوهشی در گویندگان اشعار فارسی تاریخ یمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال شانزدهم پاییز۱۳۹۸ شماره ۶۵
115-140
حوزه های تخصصی:
این مقاله در روشی توصیفی-تحلیلی به معرفی گویندگان ابیات فارسی کتاب تاریخ یمینی پرداخته است. از آن جا که جرفادقانی، مترجم کتاب، و شعار، مصحح آن، به ناصواب، گوینده غالب اشعار فارسی را علی بن محمد ابن ابی الغیث مستوفی معرفی کرده اند؛ مقاله ضمن معرفی گویندگان اشعار فارسی کتاب به علل و عوامل بروز این اشتباه پرداخته است. غالب ابیات فارسی کتاب از انوری، ظهیرالدین فاریابی، فردوسی، سید حسن غزنوی، مسعودسعد سلمان و دیگرگویندگان نامی ادب فارسی است. عدم آشنایی کافی جرفادقانی از پیشینه شعر فارسی، رعایت ملاحظات مادح و ممدوحی و سرانجام آشفتگی تضمین شعر در متون نثر از مهم ترین عوامل بروز این اشتباه بوده و اعتماد شعار به نظر جرفادقانی نیز موجب تأیید آن شده است.
واکاوی نمودهای مبارزه و پایداری در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
175-198
حوزه های تخصصی:
نفثه المصدور، یکی از منابع مهم در نثر مصنوع و متکلّف ادب فارسی به شمار می آید. در این اثر ادبی- تاریخی که حوادث اواخر سلطنت جلال الدّین خوارزمشاه و اوایل یورش مغولان ذکر شده است، بارقه هایی از مضامین پایداری مجال بروز و ظهور یافته اند. در این پژوهش تلاش شده است، از طریق بررسی لفظی و محتوایی نفثهالمصدور به این سؤال پاسخ داده شود که آیا می توان این اثر را از آثار حوزه پایداری قلمداد نمود. با تدقیق در متن و تطبیق آن با شاخصه های پایداری، جلوه هایی از پایداری و مبارزه مشاهده می شود که هم در لفظ و هم در معنا نمود یافته است. شاخص ترین مؤلّفه ها شامل موارد زیر است: وطن دوستی، دریغ و افسوس بر گذشته، انتقاد از روزگار نا مساعد، انتقاد از بی بصیرتی حاکمان، اعتراض به نامردمی ها و دگرگونی ارزش ها. با شناسایی این شاخصه ها در ژرف ساخت و روساخت، می توان نفثه المصدور را یکی از متون حوزه پایداری معرّفی کرد. نوع پژوهش در این نوشته، بنیادی است که با روش کتابخانه ای گردآوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نثر پایداری در دوره پهلوی اوّل
با زوال حکومت قاجار و شروع حکومت رضاشاه پهلوی، جامعه ایران از خطمشی دوره مشروطه فاصله گرفت و زمینه برای ایجاد هرج و مرج در کشور فراهم شد. هر چند در دوره قاجار نیز شاهد اوضاع نابسامان داخلی نیز هستیم امّا از دوره پهلوی، دیکتاتوری و استبداد بر جامعه شکل گرفت. اوضاع وخیم این دوران باعث شد نویسندگان زیادی دست به مبارزه با اوضاع نابسامان داخلی بزنند و به انتقاد از وضعیت حاکم بر کشور بپردازند. روحیه شورشی و میل به مبارزه در اغلب نویسندگان این دوره که حس وطندوستی در آنان شعلهور است، باعث شده است که نثر خود را مزیّن به عناصر پایداری کنند به طوری که با قرار دادن چاشنی پایداری در آثار خود، سهم بسزایی در بیداری مردم عصر خود داشته باشند. بیشک تبیین مسائل عصر پهلوی اوّل در قالب نثر پایداری برای هر وطندوستی درخور تأمّل است که به فراخور بیان این عناصر، هم برخی از زوایای تاریخی این عصر روشنتر میشوند و هم نقش ادبیّات متعهّد در بیداری مردم مؤثّرتر واقع میشود. در این پژوهش که بر اساس روش کتابخانهای و سندکاوی صورت گرفته است، نویسندگان کوشیدهاند به سیر نثر پایداری در این دوره بپردازند و در نهایت به این نتیجه رسیدهاند که نثر پایداری این دوره، به زبانی ساده و مردمی بیان شده است به طوری که مهمترین عناصر پایداری آن نیز عبارتند از: وطن، مبارزه با استبداد، انتقاد از اوضاع جامعه عصر پهلوی، به تصویر کشیدن اوضاع نابسامان جامعه، مرگاندیشی، مبارزه با نفس امّاره، تقویت حس شجاعت، تقویت روحیه انقلابی و غیره.
بررسی و تبیین ویژگی های صرفی و نحوی تاریخ سیستان
حوزه های تخصصی:
اقبال محققان ادبی ما به آثار منثور کمتر از متون منظوم است. حاصل آنکه برخی از آثار منظوم فارسی با چاپ ها و تصحیح های مختلف، با فرهنگ ها و فهرست های مناسب (فرهنگ های واژگانی) در دسترس اهل فن قرار دارد، در حالی که چه کم است تعداد آثار منثوری که این چنین به جامعه علمی و فرهنگی ما عرضه شده باشد، گفتنی است برای بازشناساندن اهمیت و اعتبار راستین متون منثور فارسی، در آن آثار، زمینه و امکان کنکاش از دیدگاه های گوناگون وجود دارد. بدین منظور در این مقاله تلاش شده که درباره کتاب «تاریخ سیستان» (تألیف حدود 445 ه . ق) که یکی از مآخذ عمده نخستین دوره تطور نثر فارسی است تحقیقی انجام شود. «تایخ سیستان» از آثار ناشناخته و فراموش شده زبان فارسی بود تا اینکه اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات عصر ناصری، آن را به صورت پاورقی در روزنامه «ایران» از شماره 474 تا 564 به تاریخ (1302- 1299 ه . ش) به چاپ رساند. سپس استاد فرزانه ملک الشعرا بهار این کتاب را با مقدمه عالمانه ، پاورقی ها و حواشی ارزشمند در سال 1314 ه . ش تصحیح و چاپ کرد. و این پژوهش براساس همین نسخه اخیر فراهم گردیده است که به بررسی و تبیین ویژگی های صرفی و نحوی این کتاب می پردازد. ابتدا (مباحث صرفی) در خصوص مقولات صرفی مانند فعل، اسم، صفت و ضمیر ... و کاربرد آنها بررسی سپس (مباحث نحوی) به موضوعاتی مانند مطابقت نهاد و فعل، ساختمان جمله های ساده و مرکب، تقدیم و تأخیر ارکان در جمله ، حذف و عطف در جمله و ... پرداخته شده است.
تحلیل و نقد و مقایسه دستوری دو بخش کتاب تاریخ سیستان
حوزه های تخصصی:
تاریخ سیستان یکی از ارزنده ترین کتاب های تاریخی دوره تکوین است. این کتاب شامل دو قسمت متمایز از یکدیگر است که دو سبک مختلف از دو دوره متفاوت دارد و به وسیله دو تن نگارش یافته است. قسمت اول آن تا حوادث سال (445- 444 ه ) یعنی اوایل عهد تسلط سلاجقه و.... و قسمت دوم بعد از آن را تا حوادث سال (725 ه ق) شامل می شود که در اوایل قرن هشتم نگارش یافته است. بررسی زبانی تاریخ سیستان می تواند ویژگی های زبان نوشتار دوره های آن را از جهت واژگان، دستگاه فعل، نحو، ساخت جمله و ... نشان دهد. در این جستار سعی شده است با مقایسه دو بخش این اثر از جهت صرفی و نحوی و محتوایی، تفاوت ها و شباهت های آنها بیان شود.
ردّ پای نثر عبید زاکانی در کاریکلماتورهای پرویز شاپور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۷
75 - 100
حوزه های تخصصی:
کاریکلماتور، جمله ای منثور، ساده، کوتاه، طنزآمیز و ادبی است که همچون کاریکاتور، تصویری طنزآمیز را القا می کند. برخی از پژوهشگران، این گونه را دستاورد آشنایی با ادبیات غرب و ترجمه های فرنگی می دانند؛ حال آنکه این گونه نثر موجز مضمون گرا در ادبیات کلاسیک فارسی سابقه ای دیرینه دارد. این مقاله با توجه به نظریه بینامتنیت، ضمن نشان دادن خاستگاه های این گونه در ادبیات کهن فارسی، نثر عبید زاکانی را به عنوان شبیه ترین متن کلاسیک به این گونه به ظاهر نوظهور بررسی می کند. نثر موجز و طنزآمیز عبید در برخی آثارش در موارد متعدد به جملاتی انجامیده است که ساختاری مشابه کاریکلماتورهای پرویز شاپور که خالق کاریکلماتور است، دارند. به همین جهت در این مقاله، نمونه های نثر عبید به لحاظ وجود ویژگی های کاریکلماتور، همچون طنز، سادگی بیان، تصویری بودن جملات، ایجاز، چینش هنرمندانه واژگان، بررسی شده است. همچنین به تفاوت هایی که میان کاریکلماتورگونه های عبید با کاریکلماتورهای شاپور وجود دارد، نیز اشاره شده است. درنهایت، با توجه به آشنایی شاپور با آثار عبید، فرضیه غربی بودن ریشه کاریکلماتور را چندان درست ندانسته و بهتر دیده ایم که این گونه را احیای گونه ای دیرینه در قالبی نو بدانیم.
بازتاب مسائل سیاسی، اجتماعی،اقتصادی دوره پهلوی دوم در نثر ادبی آن دوره
ادبیّات، نقش بسزایی در متبلور ساختن مسائل تاریخی یک دوره دارد و چه بسا بسی از وقایع تاریخی را باید در دل همین متون ادبی جست. نویسندگان زیادی هستند که متعهّدانه رسالت اجتماعی را برعهده گرفته اند و برای آگاه ساختن قشر عادّی مردم، به بازتاب واقعی مسائل یک دوره پرداخته اند. در دوره پهلوی دوم، پس از آزادی زندانیان سیاسی، انتشار روزنامه ها و مجلّات، تشکیل احزاب و گروه های سیاسی، میدان وسیع تری در پیش روی روشنفکران قرار گرفت تا به نشر افکار استبداد ستیز خود بپردازند. بنابراین مردم عادی و کم سواد که مخالف با نظام حاکم بودند، جزو روشنفکران قرار گرفتند. در این مقاله، بر آنیم که بر اساس روش کتابخانه ای و سندکاوی، به بررسی مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این دوره در نثر ادبی بپردازیم. یافته های تحقیق نشان می دهد که در این دوره، رشد ایدئولوژی سوسیالیستی و مارکسیستی را داریم. می توان گفت نقش مردم در تقویت نثر پایداری این دوره بسیار حائر اهمّیّت است. نویسندگان این دوره توانستند نقش برجسته ای در تقویت روحیه انقلابی مردم داشته باشند و ادبیّات معترضانه این نویسندگان که بیشتر از هر دوره ای مردمی تر شده است، نشان از بیان درد مردم دارد.
گذر و نظری سبک شناختی در نوشته های بابا افضل کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۸۸ شماره ۷ و ۸
168 - 210
بابا افضل از حکیمان، نویسندگان و شاعران بزرگ نیمه دوم سده ششم و آغاز سده هفتم است. روزگاری که از یک سو بیشتر دانشمندان نوشته های خویش را به عربی می نوشتند و از دیگر سو، نثر فارسی به تکلف و تصنع بسیار دچار شده بود. در چنین روزگاری بابا افضل تقریباً همه آثار خویش را به زبان فارسی شیوا و رسایی نوشت که نه سره گرا بود و نه عربی گرا و نه مصنوع و متکلف، و از این راه به زبان فارسی خدمت بزرگی کرد. بسامد واژگان فارسی، ترکیب سازی-های زیبا و شیوا، معادل سازی برای اصلاحات علمی و فلسفی، ترکیب های عطفی و توضیحی، جمله بندی های کوتاه، آوردن بخش های فرعی جمله مانند مفعول، متمم، قید و... بیشتر پس از فعل، واژگان و ترکیبات کم کاربرد، واژگان فریبنده وکاربرد واژگان و ترکیبات در معانیی جز معانی امروزی، برخی از ویژگی های سبکی زبان او هستند که در این مقاله با آوردن نمونه هایی بررسی شده اند.
بررسیِ انتقادیِ تاریخ ترجمه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله، کتاب «تاریخ ترجمه در ایران»، نوشته عبدالحسین آذرنگ، بررسی و نقد شده است. نثر روان و ویرایش دقیق کتاب، پیراسته بودن آن از غلط های نگارشی و ارائه شماری نکته خوب درباره ترجمه در برخی دوره های تاریخ ایران، از ویژگی های نیکویی است که خواننده به هنگام خواندن کتاب به وجود آنها پی می برد. تکراری بودن بسیاری از مطالب و اِتکایِ بیش از اندازه کتاب به شماری از منبع ها، کُلی گویی، حاکم نبودن سامان مشخصی بر تقسیم بندی محتوا، دقیق نبودن برخی از اطلاعات تاریخی ارائه شده، و ... نیز از ضعف هایی است که خواننده به هنگام خواندن کتاب با آن روبرو می شود. از سوی دیگر، با توجه به آنکه درباره تاریخ ترجمه در برخی از دوره های تاریخ ایران پژوهش های بیشتری انجام شده است، بهتر بود که در این کتاب بیشتر بر آن بخش هایی از تاریخ ترجمه در ایران تمرکز می شد که پژوهش چندانی درباره آن انجام نشده است.
بررسی ساختار روایی و زبانی در رمان نو: داستان کوتاه آوازی غمناک برای یک شب بی مهتاب اثر بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
383 - 408
حوزه های تخصصی:
بهرام صادقی (1315-1363) آثار خود را میان سال های 1335 تا 1350 خورشیدی نوشت، و مجموعه سنگر و قمقمه های خالی (1349) وی، به نمونه بارزی از رمان نو (داستان نو) در نثر و داستان نویسی فارسی تبدیل شد. این مجموعه، شامل بیست و چهار داستان می باشد که از آن میان «آوازی غمناک برای یک شب بی مهتاب»، به منظور بررسی در پرتو رویکردهای فُرمالیستی و ساختارگرا برگزیده شده است. برخی از دلایل این انتخاب عبارت اند از حجم موجز و کوتاه داستان، و نیز ویژگی های منحصر به فرد زبانی و ساختاری، نظیر چیدمان شمارشی وقایع و متن به شدّت صورت گرای آن. بهرام صادقی روش های روایی سنّت شکنی را برای مشارکت ذهنی مستمرّ خواننده به کار برده است: «آشنایی زدایی»، «بیگانه سازی یا فاصله گذاری»، «نزدیک نمایی»، «جبرسازی» و «عنصر مسلّط». هدف این پژوهش، واکاوی ساختار روایی و زبانی داستان کوتاهی از بهرام صادقی است، تا هم فنون کلامی نویسندگان رمان نو (داستا ن نو) آشکار گردد، و هم سبک گونه ای از نثر فارسی که در دوران معاصر بازتاب در خور توجّه ای داشته است، بازشناسی شود.
خصوصیات زبانی و ادبی نثر تحلیلی در عصر ناصری و مشروطه
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
121 - 165
حوزه های تخصصی:
برجسته ترین خصوصیت هایی که نثر فارسی در دوره ی ناصری و مشروطه دارد عبارت است از: سادگی زبان، صراحت بیان، تعبیرات پرشمار جدید، مفاهیم و موضوعات مدرن ، و بیان استدلالی و تحلیلی. دو ویژگی اول برگرفته از فرهنگ عمومی مردم است که در این دوره خود را به عنوان یکی از ارکان قدرت در جامعه مطرح می کنند و ویژگی های بعدی متاثر از نقش روشنگرانه ی اندیشمندان و تحصیل کردگان و فرنگ دیدگان جامعه است که آن ها نیز رکن دیگر قدرت را تشکیل می دادند و نقش راهنما را در جامعه برعهده داشتند. اهمیت یافتن موضوع و مخاطب، پدید آمدن گونه های جدید نوشتاری، روی آوردن گروه های غیرحرفه ای چون سیاست مداران و مردمان عادی به نوشتن خاطره و سفرنامه و رساله های انتقادی، و کاهش شدید فاصله ی طبقاتی و نزدیک شدن طبقه ی متوسط شهری و عالمان دین و روشنفکران و روزنامه نگاران و اشراف زادگان به یک دیگر برای یک مبارزه ی مشترک، نقش مهمی در تکوین نثر ساده و صریحِ تحلیلی در دوره ی ناصری بازی می کند. بخش عمده ای از ویژگی های دیگر این نثر نیز ارتباط مستقیم به همین خصوصیات اصلی دارد.
بررسی ویژگی های سبکی نسخه خطی انتخاب منتخب التواریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
27 - 49
نسخه خطی «انتخاب منتخب التواریخ» که به اختصار انتخاب منتخب نامیده می شود یکی از متون تاریخی قرن یازدهم است که توسط عبدالشکور بن عبدالواسع هندوستانی از منشیان دربار گورکانیان هند و به منظور شرح خلاصه ای از تاریخ عمومی بشر از ابتدای خلقت تا زمان ﻣﺆلف (1084 ق.) در پنج فصل مشتمل بر اقسام و ابواب جداگانه با زبانی ادبی به ﺭﺷﺘه تحریر درآمده و به اورنگ زیب، ششمین پادشاه گورکانی تقدیم شده است. در این پژوهش سعی گردیده تا ضمن معرفی اثر و مؤلف آن با استفاده از ﻧﺴﺨه خطی موجود و منابع کتابخانه ای، با رویکرد تحلیلی _توصیفی و به شیوه متن پژوهی به بررسی خصوصیات سبکی آن در سه ساحت زبانی، ادبی و فکری پرداخته شود. در سطح زبانی کاربرد فراوان لغات و اصطلاحات عربی، ترکی و هندی دیده می شود که بخشی از آن مربوط به سبک دوره و بخشی نیز به سواد و دانش ادبی ﻣﺆلف برمی گردد. نثر کتاب در قسمت توصیفات مسجع است، از انواع جناس در آن استفاده شده و کنایات خاصی که منحصر بفرد است در آن دیده می شود. از نظر فکری نیز اثر شامل اطلاعات جامعه شناسی و مردم شناسی ارزشمندی است که برای پژوهشگران این حوزه می تواند مفید باشد. گرچه موضوع نسخه در حوزه تاریخ عمومی است اما به دلیل اشتمال بر اصطلاحات، لغات و اطلاعاتی که در محدوده زندگی ﻣﺆلف کاربرد داشته می تواند در بررسی سیر و تطور نثر فارسی در مناطق فارسی زبان سودمند افتد.
واژگان نظامی نویافته و ناشناخته در آداب الحرب و الشجاعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
101 - 114
حوزه های تخصصی:
آداب الحرب و الشجاعه اثری ارزشمند به زبان فارسی با موضوع نظامی و آداب جنگاوری است که در اوایل قرن هفت به نثری ساده و روان به رشته تحریر درآمد. این کتاب هم ازنظر قدمت متن و هم از دید زبان شناسی اعتباری برجسته دارد و کهن ترین متن فارسی شناخته شده در موضوع نامبرده است؛ نیز با توجه به اینکه در شبه قاره هند تألیف شده است، واژه ها و اصطلاحات هندی دارد؛ بنابراین بدیهی است که توجه ویژه به این کتاب ازنظر واژه شناسی و معنی شناسی ضرورتی انکارناپذیر دارد. با مطالعه کتاب با رویکرد واژه شناسی مشخص شد که بسیاری از واژه ها تاکنون ناشناخته باقی مانده و در هیچ منبعی درباره آنها توضیحاتی نیامده است؛ ولی به دلیل گستردگی اصطلاحات ناشناخته این کتاب، ثبت و بررسی همه آنها کاری زمان بر و دشوار است؛ بنابراین در این پژوهش، برخی از واژه های نظامی، استخراج، بررسی، معرفی و تحلیل می شوند. روش کار در مرحله اول، مطالعه آداب الحرب و الشجاعه و استخراج واژه های ناشناخته و ثبت نشده در حوزه مسائل گفته شده است. در مرحله بعد به روش مطالعه کتابخانه ای و جست وجو در پیکره ها و نرم افزارهای گوناگون مرتبط و با ابزار یادداشت برداری، شواهد موجود گردآوری شد. در مرحله نهایی، برخی از واژگان، بررسی و تحلیل شدند که درباره آنها توضیحاتی بیان می شود و هویّت شان آشکار خواهد شد. برخی نیز به دلیل آشکاربودن معانی آنها یا نبود اطلاعات کافی، که بیش از پنجاه واژه است، فقط معرفی شدند. درکل، همه این واژه ها نویافته هستند و تاکنون هیچ یک در فرهنگ لغتی ثبت نشده اند و در اینجا برای نخستین بار معرفی می شوند.
واسازی و فرارفتن از تقابل های دوگانی در متون اهل تصوف (شواهد از کتاب های نثر فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران عرفان و تصوف اسلامی شکل گیری زبان تصوف و گفتمان عرفانی را از جنبه های بسیار مهم تاریخ تصوف شمرده اند؛ به ویژه تمایز تدریجی زبان تصوف از زبان دین و تبدیل آن به گفتمانی مستقل موضوع پژوهش های ارزشمندی بوده است. پژوهشگران نشان داده اند که تجربه عرفانی و تفسیر قرآنی ابتدا از هم جدایی ناپذیر بوده اند و زبان تجربه عرفانی صرفاً از واژگان قرآنی بهره می برده است، اما به تدریج، تجربه عرفانی استقلال می پذیرد و از زبان قرآنی/زبان دین جدا می شود و زبانی خاصّ خود پدید می آورد. از ویژگی های واژگانی زبان قرآن/دین، بهره گیری از تقابل های دوگانی است. تقابل هایی چون بهشت/دوزخ، خیر/شر، دنیا/آخرت اساس آموزه های دینی و قرآنی را می سازند و در متون اهل تصوف نیز با بسامد بالا به کار می روند. کاربرد تقابل های دوگانی در متون اهل تصوف از تقابل های دوگانی دینی بسیار فراتر می رود و به ویژه در کتاب های تعلیمی تصوف، اصطلاحات جدید فراوانی برمبنای تقابل دوگانی شکل می گیرد. یکی از وجوه تمایز زبان تصوف، واسازی تقابل های دوگانی است. این واسازی هم در تقابل های دوگانی زبان دین و هم در تقابل های برساخته در زبان اهل تصوف اعمال می شود. این واسازی شکل ها و جنبه ها گوناگون و متفاوتی دارد و تحلیل آن می تواند ما را با خلاقانه ترین و نوآورانه ترین ابعاد جهان بینی و تجربه عرفانی صوفیان آشنا سازد. این ابداع زبانی که در نوبودن و یگانگی تجربه عرفانی ریشه دارد، نشانه اصالت آن تجربه است. در این پژوهش، واسازی و فرارفتن از تقابل های دوگانی را در یک پیکره از خلاقانه ترین سخنان اهل تصوف که از متون نثر فارسی فراهم آمده است بررسی کرده ایم. با تحلیل و طبقه بندی شکل های گوناگون این واسازی و فرارفتن نشان داده ایم چگونه این ویژگی، به زبان اهل تصوف نوعی خصوصیت شعری و هنری می بخشد و آن را در جایگاهی کاملاً متمایز نسبت به متون دینی و زبان اهل شریعت قرار می دهد. فرارفتن از تقابل های دوگانی با ویژگی پارادوکسی زبان اهل تصوف ارتباط نزدیکی دارد و امکان بیان تجربه های پیچیده تری را برای اهل تصوف فراهم می آورد.
مناسبات بینامتنی میان حکایات مثنوی مولوی در دفتر اول با متون نظم و نثر فارسی (بر اساس نظریه ژارژ ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینامتنیت به بررسی روابط موجود در بین متون می پردازد. چراکه در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد؛ به بیان دیگر، متون جدید زاییده متن های پیش از خود هستند. ازاین رو، می توان گفت که هیچ متن جدید و بکری وجود ندارد و هر نویسنده ای برای خلق اثر خود از آثار پیشینیان الهام می گیرد. در بینامتنیت دو متن باهم مقایسه می شوند: یک متن زیر و یک متن زبر. ژارژ ژنت نظریه بینامتنیت را به کمال خود رسانده است. ژنت، بینامتنیت را به سه دسته تقسیم می کند که در قالب: حضور صریح و اعلام شده، پنهان و ضمنیِ یک متن در متن دیگر، قابل بررسی است. نگارنده در این نوشتار، ابتدا ریشه حکایات و اندیشه های عرفانی مولوی را در دفتر اول مثنوی در آثار عرفانی، داستانی، تفسیری، دواوین شعر و کتب تاریخی فارسی کاویده، سپس این حکایات را بر اساس نظریه بینامتنیت ژنت به سه دسته تقسیم کرده است. در این مرحله، متن زیرین مثنوی مشخص شده است. این متن زیرین باید هم تقدم زمانی و تاریخی بر متون دیگر داشته و هم بیشترین شباهت را با روایت مثنوی داشته باشد. در نهایت شباهت ها و تفاوت های دو متن بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد که مولوی بسیاری از کتب تاریخی، تفسیری، داستانی و عرفانی پیش از خود را خوانده و آن ها را در لابه لای مثنوی آورده است. هرچند در همه موارد بررسی شده، وی اندیشه های عرفانی و حکایات پیشین را برای نیل به اهداف عرفانی، کلامی و اخلاقی خود با تغییراتی همراه ساخته است.
بررسی و تحلیل اندیشه پایداری در متون منثور عرفانی از قرن پنجم تا قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
27 - 60
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات قابل توجّه در متون عرفانی، بررسی روابط عرفا با حاکمان زمانه و چگونگی برخورد با آنان است. در بادی امر به نظر می رسد که عرفا با سیاست بیگانه اند و عرفان که از مقوله معنا، کشف و شهود، خلوت و خلسه است، با سیاست که پدیده ای بیرونی، عمومی، اجتماعی و مرتبط با زندگی و معیشت انسان هاست؛ قابل جمع نیست و رابطه ای بین معنویت گرایی و عرفان با سیاست ورزی وجود ندارد. بررسی متون عرفانی نشان می دهد که علاقه مندی عارفان به سرنوشت انسان و سعادت و شقاوت او که به گونه ای با شیوه اداره کشور مرتبط است، آنها را به واکنش در برابر سیاست و حکومت واداشته است. بسیاری از بزرگان عرفان در آثار خود به پایداری سیاسی پرداخته و دیدگاه خود را نسبت به مسائل سیاسی و گردانندگان حکومت بیان نموده اند. مؤلّفه هایی چون: توصیه حاکمان به عدالت ورزی، ستم ستیزی، انتقاد از حاکمان، حق گویی در برابر حاکمان ظالم و پایداری در برابر قدرت های حاکم، بیانگر نقد و اعتراض به رفتار حاکمان و پایداری سیاسی عرفا می باشد.
بررسی و تحلیل مجالس وعظ شیخ ابوسعید ابی الخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
237 - 266
حوزه های تخصصی:
یکی از راههای پخش و اشاعه تعالیم صوفیه، گسترش مواعظ، اندرزها و توصیه های گران بهای پیران و مشایخ تصوّف است که بر منابر و کرسی ها و حلقه های بحث و درس با حضور شاگردان، طالبان، مریدان و هواداران تشکیل می شد، و به صورت ملفوظات و تقریرات بیان می گردید. به این گونه جلسات و حلقه های بحث و درسِ صوفیان که نوعی سخنرانی مکتوب با لحن گفتاری و خطابی توأم با پند، اندرز و موعظه است و برحسب اشاره شیخ و مراد و یا به استدعای مردم و مریدان تشکیل می گردید، مجلس وعظ می گویند.شیخ ابوسعید ابی الخیر (متوفی440 ﻫ .ق) در پایان مجاهدات بسیار، سرانجام به تربیت و ارشاد طالبان مشغول شد و در نیشابور، مهنه، طوس و... مجالس وعظ او بسیار مورد توجه علاقه مندان واقع شد. به دلیل اطلاعات وسیع و کثیر در تفسیر قرآن، حدیث، فقه و ادبیات، مواعظ وی همواره سرشار از این گونه مباحث بود و به سبب ذوق لطیف و حدّت ذهن و حسن محاوره، حاضران در مجلس را مجذوب خود می کرد.در این مقاله سعی شده است ابعاد مختلف مجالس شیخ ابوسعید ابی الخیر بر اساس کتاب های حالات و سخنان ابوسعید ابی الخیر(جمال الدین ابوروح) و اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابی سعید(محمّد بن منور)، که در این زمینه بسیار حکایت کرده اند، مورد بحث و بررسی قرار گیرد. همچنین انگیزه های شیخ ابوسعید برای برگزاری مجالس وعظ، نحوه آغاز و ختم سخن، حالات درونی ابوسعید و حاضران در مجالس، محتوای مجالس، زینت های سخنوری، طرز بیان و لحن سخن (شامل لحن های آمرانه، خطابی، نصیحت گرانه و...) با ذکر شاهد مثال های متعدد تحلیل می شود.
تحلیل ساختاری مکاتیب عبدالله قطب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۸
197 - 211
حوزه های تخصصی:
مکتوبات یکی از گونه های مهم ادبیّات و انواع نثر فارسی است که در دوره های مختلف تاریخی از نظر ادبی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی از اهمّیت شایانی برخوردار بوده است. عرفای اسلامی با استفاده از فن مکتوب نگاری و با پیروی از پیشوایان دین، اقدام به نگارش نامه هایی برای انتقال آموزه های عرفانی و هدایت سالکان طریقت کرده اند. عبدالله قطب یکی از عارفان برجسته قرن نهم هجری است که اقدام به تأسیس جامعه ای آرمانی و مدینه ای فاضله با عنوان «اخوان آباد» در حوالی جهرم کرد. وی از طریق نگارش مکتوبات به اداره این جامعه آرمانی و هدایت و تعلیم مریدان خود پرداخت؛ مکتوباتی که هم از نظر نثر شیوای فارسی و هم از نظر دربرداشتن نکات ارزشمند عرفانی برای ارشاد و تعلیم سالکان درخور توجّه است. بر این اساس، در این جستار با روش تحلیلی توصیفی ساختار مکاتیب قطب مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد ویژگی های سبکی نگارش قطب، یعنی گرایش به ساده نویسی و ایجاز و اختصار، ساختار مکتوبات وی را دستخوش تغییر قرارداده و همین امر سبب تفاوت مکاتیب قطب در قیاس با سایر مکتوبات عرفانی شده است. این مکتوبات در زمره مکتوبات اخوانی و چند سویه جای می گیرد.