مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
شهر فشرده
حوزه های تخصصی:
تغییرات سریع پوشش زمین در حومه شهرهای ایران، در دهه های اخیر مشکلات فراوانی از جمله تخریب منابع طبیعی، آلودگیهای زیستمحیطی و رشد نامناسب شهرها را در برداشته است. که اغلب موارد، این عوارض ناشی از تغییر غیر اصولی کاربری اراضی بوده است. مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع در سالهای گذشته و امکان سنجی و پیش بینی این تغییرات و الگوی رشد شهردر سالهای آینده میتواند گام مهمی در راستای برنامه ریزی و استفاده بهینه از منابع در آینده باشد. در این تحقیق، با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه لندست مربوط به سالهای 1986، 2002 و 2019 اطلاعات جانبی و مدل زنجیرهای مارکوف تغییرات کاربری اراضی و پوشش زمین به وقوع پیوسته، طی 33 سال، در شهر خوی مدل شده تا با آشکارسازی تغییرات، میزان تبدیل برای هر دوره و پیش بیتی کاربری ها مورد نظر بدست آید. جهت انجام تحقیق ابتدا تصاویر مورد استفاده از نظر بهترین باندها جهت ترکیب باندی بررسی و انتخاب گردید. در ادامه با روش شبکه عصبی طبقه بندی انجام وارزیابی صحت و دقت طبقه بندی با ضریب کاپا و دقت کلی صورت گرفت. در پایان با بکارگیری مدل پیش بینی مارکوف تغییرات کاربری اراضی برای سال 2036 پیش بینی شد. نتایج بدست آمده حاکی از گسترش بی رویه مناطق ساخته شده و تخریب شدید اراضی کشاورزی طی دوره 2002 تا 2019 و کاهش شدید اراضی بایر و تبدیل آنها به اراضی ساخته شده در درون محدوده و حاشیه شهر میباشد. مدل سازی تغییرات نشان می دهد در دوره 2019 تا 2036 جهت رشد شهر به سمت اراضی کوهستانی و باغی تغییر خواهد یافت.
مدل سازی ساختاری سنجش پذیرش اجتماعی شهر فشرده (مورد مطالعه: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
189 - 216
حوزه های تخصصی:
فرم شهرها در ایران به خصوص کلان شهرها به صورت پراکنده گسترش یافته است. اما شهرسازی سنتی در ایران همواره با توجه به ساختار فضایی فشرده در ارتباط با زمینه خود (جغرافیا، فرهنگ) شکل می گرفته است. فشردگی در فرم و ساختار فضایی شهری مفهومی است که برای سازمان دهی شهرها از حالت آشفتگی و پراکندگی مطرح می شود و به طور گسترده در برنامه ریزی و توسعه شهری پایدار، شهر فشرده را تفسیری عمیق از آنچه که یک شهر پایدار باید باشد، می دانند. هدف اصلی پژوهش، سنجش پذیرش اجتماعی شهر فشرده در شهر اهواز می باشد. تحقیق از نظر هدف، کاربردی، از نظر روش توصیفی –تحلیلی است. با بررسی مطالعات مرتبط شاخص های تحقیق در دو بخش شهر فشرده و توسعه پایدار شهری تدوین گردید. جامعه آماری اول شهروندان شهر اهواز می باشند که با توجه جمعیت شهر اهواز با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. جامعه آماری دوم شامل متخصصان مدیران و کارشناسان برنامه ریزی شهری شهر اهواز می باشد که با استفاده از نمونه گیری هدفمند 30 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. به منظور تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای Amos و Smart-pls استفاده گردید. نتایج حاکی از این است شاخص های شهر فشرده شامل تراکم، تنوع، تشدید و حمل ونقل عمومی بر شاخص های توسعه پایدار شهری شامل محیطی، اقتصادی و اجتماعی در شهر اهواز تأثیر مثبت و معنی داری دارند. بنابراین شهروندان و مدیران بهره گیری از شهر فشرده را بسترساز تحقق توسعه پایدار شهری در شهر اهواز می دانند.
بررسی و تحلیل رشد هوشمند شهری بر پراکندگی توسعه شهری بهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه افزایش جمعیت علت اولیه ی گسترش سریع شهرها محسوب می شود، لیکن پراکندگی نامعقول آن اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگی جوامع می گذارد. تلاش های زیادی برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده که عمده ترین آنها راهبرد رشد هوشمند به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با پراکندگی توسعه شهری است که در واقع رشد هوشمند جایگزینی برای پراکندگی محسوب می شود. هدف اصلی این تحقیق، بررسی و تحلیل رشد هوشمند شهری بر پراکندگی توسعه شهری شهر بهشهر می باشد. برای دستیابی یه این هدف از 5 شاخص (آموزشی، کالبدی، خدماتی، زیست محیطی و حمل و نقل) استفاده شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. اطلاعات اولیه از طریق روش اسنادی (جستجوی کتابخانه ای) و داده های آماری از طریق شهرداری شهر بهشهر گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های کمی برنامه ریزی، از جمله تصمیم گیری های چندمعیاره ی تاپسیس و هلدرن استفاده شده است. بررسی های صورت گرفته نشان داد که بر اساس مدل هلدرن، در دهه های 1355-1385 حدود 60 درصد از رشد مساحت شهر با رشد جمعیت هماهنگ بوده و 40 درصد باقیمانده دارای رشدی ناموزون، افقی و اسپرال شهری بوده است. اما بر اساس محاسبات انجام گرفته در مدل تصمیم گیری چندمعیاره ی تاپسیس بیانگر آن است که از لحاظ شاخص آموزشی، محله 2، در شاخص کالبدی، محله های1و4و5، از لحاظ شاخص زیست محیطی، 1و3و4و5، در شاخص حمل و نقل، محله ای 1 دارای بیشترین رتبه را به خود اختصاص داده اند اما از لحاظ شاخص خدماتی تمام محله های شهر بهشهر از نظر امکانات رفاهی و خدماتی در سطح محروم می باشند.
تحلیل الگوی گسترش شهری در شهرهای میانه اندام با استفاده از مدل های کمی (مطالعه موردی: شهر ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷شماره ۴۳
147 - 182
حوزه های تخصصی:
با وقوع انقلاب صنعتی روند توسعه شهرنشینی در دهه های اخیر ، فزونی یافته و باعث تقدم شهرنشینی بر شهرسازی شده است. شواهد نشان می دهد که در دهه های اخیر شهرها به صورتی بی برنامه رشد کرده و محدوده های شهری به چندین برابر وسعت اولیه خود رسیده اند.گسترش بی رویه و کنترل نشده شهرها،آسیب زیادی به بافت شهر از لحاظ انسجام فضایی و هم چنین پراکندگی مناسب خدمات وارد کرده است. به همین خاطر برنامه ریزان و سیاست گذاران در سراسر جهان تلاش می کنند تا با شناخت الگوی توسعه کالبدی شهر، رشد آن را در راستای توسعه پایدار شهری هدایت و مدیریت کنند. شهر ملایر نیز در طی 4 دهه، مستثنی از این حادثه عظیم شهرنشینی نبوده است. این تحقیق به صورت پیمایشی و توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن و تراکم و نیز با به کارگیری نقشه های موجود و عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ایی، به تجزیه و تحلیل چگونگی توسعه فیزیکی شهر وتعیین پهنه ها و محلات شهری با هدف ساماندهی الگوی فیزیکی توسعه و توسعه درونی شهر ملایر می پردازد. براساس نتایج حاصل از یافته های تحقیق، باتوجه به گسترش شکاف عمیق بین ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال شهری، طی دهه های مختلف که خود متأثر از رشد قطاعی شهر می باشد، الگوی توسعه تمرکز درون بافتی با استفاده از افزایش تراکم ساختمانی و الگوی گسترش قطاعی- پیوسته، با توجه به محدودیت فیزیکی به دلیل عوامل طبیعی و وجود زمینهای کشاورزی، به عنوان الگوی توسعه آتی شهر پیشنهاد شده است.
بررسی وضعیت فشردگی شهر شاندیز با تأکید بر نظریه شهر اکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت فشردگی شهر شاندیز با تأکید بر نظریه شهر اکولوژیک است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی مبتنی بر بازدید میدانی بود که با استفاده از نقشه منبع و انتقال آن به نرم افزارArc GIS به تحلیل متغیرهای هر شاخص در بعد شهر فشرده و به تعیین مساحت و در صد و خروجی نقشه پرداخته شد. همچنین برای سنجش میزان رشد اسپرال شهری از از مُدل آنتروپی شانون استفاده شد. در این پژوهش، شاخص های تراکم، ترکیب کاربری و تشدید کاربری و متغیرهای هر شاخص در بعد شهر فشرده در شهر و نواحی سه گانه شهر شاندیز مد نظر قرار گرفت. مشخص شد که در متغیرهای شاخص تراکم، میانگین تراکم ناخالص 28.86، میانگین تراکم خالص 63.25، میانگین وزن جمعیتی 58.03، شکل مسکن (میانگین تعداد طبقات) 1.27 بود. در شاخص ترکیب کاربری، متغیر های توازن کاربری ها (میانگین نسبت زمین مسکونی به غیرمسکونی) 3.13 بود. در ترکیب افقی در بین کاربری ها، کاربر ی های زمین های بایر با 32.78 درصد، باغات و کشاورزی با 22.99 درصد و باغ مسکونی با 14.31 درصد بیشترین درصد را به خود اختصاص داده اند. براساس ضریب آنتروپی، ترکیب افقی در شهر شاندیز در سال 85 (0.89) متر مربع و در سال 90 (0.86) هکتار به دست آمد. در متغیر ترکیب عمودی درصد کل ساختمان های دو طبقه 86.40 در صد، سه طبقه 6.79 درصد و چهار طبقه 6.79 درصد بود و پراکندگی تسهیلات و متغیرهای شاخص تشدید کاربری شامل افزایش در جمعیت، افزایش در توسعه، افزایش در تراکم، در شهر شاندیز تحلیل شد. نتایج رشد و گسترش افقی شهر شاندیز را نشان می دهد که ناشی از نبود سیاست گذاری های مناسب در زمینه پیاده سازی شاخص های شهر فشرده از دیدگاه شهر پایدار و شهر اکولوژیک در شهر گردشگری شاندیز است. پیشنهاد میشود که برای ایجاد شهر فشرده افزایش در تراکم با استفاده از اراضی و ساختمان های خالی، همجواری یا اختلاط کاربری ها و گسترش استفاده از حمل و نقل عمومی در شهر گردشگری شاندیز مدنظر قرار گیرد.
تحلیل رابطه بین کیفیت محیطی و تراکم ساختمانی (مطالعه موردی: شهرک گلسار- رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل و سنجش کیفیت محیطی محله های شهری، به طیف گسترده ای از معیارها و شاخص ها نیاز دارد. این پژوهش، میزان دخالت عوامل کیفیت محیطی در تعیین تراکم ساختمانی، سطح کیفیت محیطی و آسایش محسوس ساکنین سکونتگاه ها را در مطالعه موردی شهرک گلسار رشت، مورد سنجش قرار می دهد. با بکارگیری روش تحلیل عاملی، عوامل نهایی که متغیرهای تراکمی و کیفیات مکانی را در درون خود دارند، مشخص می شوند. بررسی مکانی عوامل مذکور و تحلیل مکانی حاصل از بر هم نهی آنها، تایید کننده این است که آن قسمت از محله که نیمه شرقی آن را شامل می شود و عمده توسعه های جدید در این قسمت اتفاق افتاده و از تراکم ساختمانی و تعداد طبقه کمتری نسبت به نیمه غربی برخورد است، از پایین ترین امتیاز در منطقه برخوردار است. اما در همین منطقه، مجتمع گلها که به صورت مجموعه ای متشکل از چندین بلوک است، با وجود تراکم ساختمانی بالا، اما به دلیل سطح اشغال پایین، دارای رتبه بهتری از نظر این شاخص ها است. نتایج این تحلیل حد بهینه مورد نظر را برای تراکم ساختمانی محله های شهری نظیر شهر رشت و در جهت رفع کمبودهای پی گیری شده در ادبیات تحقیق به دست می دهد.
بررسی توسعه کالبدی شهرها با استفاده از مدل های کمی آنتروپی شانون، هلدرن و موران (مورد پژوهی: شهر کاشمر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر پدیده ای است که به واسطه فعالیت های انسانی و طبیعی مدام در حال تغییر در ابعاد مختلف است. تغییرات ابعاد کالبدی شهر دارای اهمیت بالایی است که در دو الگوی اصلی پراکنده و فشرده رخ می دهد. هدف این پژوهش شناخت پایداری یا ناپایداری الگوی توسعه کالبدی شهر کاشمر می باشد. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی- تحلیلی است. برای سنجش رشد کالبدی شهر، مدل های کمی ضریب آنتروپی شانون، موران و هلدرن استفاده شده است. همچنین جهت تحلیل الگوی فضایی پارامترهای رشد شهری از تکنیک اتوکرولیشن فضایی استفاده گردیده است. نتایج نشان می دهد که کاشمر از نظر رشد کالبدی، طی بیست سال اخیر، با رشد نسبتا نامناسب و ناکارآمد روبه رو بوده است. چنانکه می توان الگوی رشد پراکنده یا گسترش افقی بی رویه را برای این شهر متصور شد. ضریب آنتروپی شانون برای سال های 1380 و 1390 به ترتیب 36598/1 و 36731/1 می باشد که نشان از رشد افقی طی یک دهه است. همچنین نتایج مدل هلدرن نشان می دهد که طی دوره مذکور، از مساحتی که به پهنه شهر کاشمر اضافه گردیده است، از مجموع صددرصد افزایش، 45 درصد ناشی از افزایش جمعیت بوده است و 54 درصد ناشی از افزایش سرانه کل شهری که نشان از ناپایداری است. نتایج اتوکرولیشن فضایی برای چهار متغیر جمعیت، خانوار، واحد مسکونی و تراکم نیز نشان می دهد که بیشترین عدد شاخص موران مربوط به تراکم به عنوان یکی از مهم ترین عوامل در نحوه توسعه شهر است و نشانگر توزیع خوشه ای و نرمال نبودن توزیع این متغیر در پهنه شهر است. پایین ترین شاخص نیز مربوط به خانوار است که به طور نسبی دارای توزیع نرمال تری است.
نقش رشد هوشمند در جلوگیری از توسعه بی قواره شهری (نمونه موردی شهر خرم آباد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش رشد هوشمند شهری در جلوگیری از توسعه ی بی قواره شهری در خرم آباد اجرا شده است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و مبتنی بر منابع استادی و کتابخانه ای است. نتایج بررسی ها براساس دیدگاه پاسخگویان، نشان می دهد، مهمترین قابلیت های اعمال رشد شهر هوشمند در خرم آباد در شرایط بستری، ایجابی و مشوقها است. شرایط کالبدی و محیطی شهر خرم آباد به عنوان قابلیت بالقوه برای رشد شهر هوشمند مطرح می شود. در مقابل، مهمترین موانع اعمال سیاست رشد هوشمند در این شهر عبارت اند از نگرش های مدیریتی، نحوه توزیع کاربری ها (توزیع نامناسب آنها)، وضعیت فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی شهر. دسترسی به فناوری های هوشمند نقش مهمی در بهبود وضعیت زندگی شهروندان خرم آبادی دارد. برای تحقق این امر، باید به موضوعات مهمی از قبیل تغییر در نظام برنامه ریزی، اعمال مدیریت صحیح شهری، پرداختن به زیرساخت ها و فرهنگ سازی توجه کرد. رشد هوشمند روشی پیشنهادی برای اصلاح پراکندگی است. توسعه پراکنده شهری به توسعه بی رویه و بی برنامه شهرها اطلاق می شود که نه تنها باعث تخریب فضای پیرامون شهرها شده بلکه موجب توسعه نامتوازن و بی قواره شهرها می شود؛ بنابراین راهبرد رشد هوشمند سعی در شکل دهی مجدد شهرها و هدایت آنها به سوی اجتماع و توانمندی به سوی محیط زیست مطلوب دارد. برای دستیابی به این هدف 7 شاخص اجتماعی- اقتصادی، آموزشی، کالبدی، زیست محیطی، خدماتی، دسترسی استفاده شده است.
استراتژی توسعه فیزیکی و شکل پایدار شهر اصفهان با رویکرد رشد هوشمند و شهر فشرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۳۵۸-۳۳۹
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی شتابان و محدویت زمین و منابع زیستی، ضرورت توسعه پایدار شهری را بیش از پیش، برای جوامع شهری و کلان شهرها، تأکید نموده است. یکی از راهبردهای دستیابی به توسعه پایدار شهری، شکل پایدار شهر است که نقشی تأثیرگذار و تعیین کننده در پایداری محیط های شهری دارد. براین اساس، هدف این پژوهش، بازتعریف و تعیین استراتژی توسعه فیزیکی و شکل پایدار شهر اصفهان، برای دستیابی به توسعه پایدار شهری در چشم انداز سال 1414 (2035) می باشد. روش این تحقیق از نظر هدف، کاربردی- توسعه ای و از نظر روش، ترکیبی از روشهای اسنادی، تحلیلی، علّی و پیمایشی است و ابزار جمع آوری داده های تحقیق نیز پرسشنامه محقق ساخته می باشد که با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش و برای دستیابی به اجماع نظری در شناخت و ارزیابی قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای توسعه شهری اصفهان، با استفاده از 879 نمونه از جامعه آماری پژوهش، شامل شهروندان، کارشناسان و مدیران شهری اصفهان و با مصاحبه تکمیلی با 25 نفر از منتخبی از کارشناسان و مدیران شهری، حاصل شده و با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و با نرم افزار SPPS، تحلیل و ارزیابی شده است. همچنین، برای بازتعریف و تدوین استراتژی توسعه فیزیکی و شکل پایدار شهر اصفهان و تکمیل مراحل ارزیابی داده های تحقیق، از روش تحلیل راهبردی SWOT و ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (IFE) و ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE) استفاده شده و استراتژی های توسعه فیزیکی و شکل پایدار شهر اصفهان، شامل رشد پراکنده با شکل شهر گسترده یا گسسته و استراتژی رشد هوشمند شهری با شکل شهر فشرده، تحلیل و ارزیابی شده است. بر اساس نظرات منتخبین شهروندان، کارشناسان و مدیران شهری و همچنین، ماتریس SWOT و با ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، شامل قوت&zwnjها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها و با ارزیابی امتیازات استراتژی های توسعه شهری، نتیجه گرفته می شود که استراتژی رشد هوشمند شهری و شهر فشرده، با مجموع امتیازات نهایی 08/3 و 11/3 برای عوامل داخلی و خارجی و با رویکرد استراتژی تهاجمی، استراتژی منتخب و بهینه برای توسعه فیزیکی و شکل پایدار شهر اصفهان می باشد.
سنجش میزان پراکنش و فشردگی شکل کلان شهر های ایران با استفاده از مدل های کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۴ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۶
87 - 107
حوزه های تخصصی:
مقدمه رشد فضایی هر شهر به صورت گسترش افقی یا رشد عمودی می باشد.هر کدام از این دو روش کالبد متفاوت و جداگانه ای از دیگری ایجاد می نماید.رشد فیزیکی به شکل افزایش محدوده شهر ظاهر می گردد و رشد عمودی به صورت درون ریزی جمعیت شهری و الگوی رشد شهر فشرده نمایان می شود.این الگوهای متفاوت به نسبت نوع گسترشی که در شهر به وجود می آورند پیامدها و نتایج متفاوتی را نیز در پی دارند(رهنما و عباس زاده، 1387،ص.21). پراکندگی الگوی نسبتاً جدیدی در سکونت گاه های انسانی می باشد که گرد هم آمدن اتفاقی مسکن با تراکم کم و توسعه های نواری تجاری است و معلول کاربرد وسیع اتومبیل می باشد (Ewing, 1997, p. 107) . آثار منفی این نوع توسعه بر روی حومه شهرها،محدوده شهرها ،اقتصاد و محیط زیست شهری سبب گرایش کشور های پیشرفته به فرم فشرده سازی شهر از طریق کاربری ترکیبی،بهره گیری از ساختمان های فشرده و کاهش فواصل محل کار و سکونت و تهیه تنوعی از شیوه های حمل و نقل شده است.بنابر این آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر می تواند یکی از عوامل تأثیر گذار برنامه ریزی شهری باشد. با افزایش میزان شهر نشینی ،عدم توجه به محیط زیست و تسلط پدیده های انسان ساخت بر محیط طبیعی ،بحران های زیستی در عرصه شهرها و روستاها با پرتو افشانی صنعت و تکنولوژی پدید آمد و اکولوژیست ها ، مدیران و برنامه ریزان شهری را بر آن داشت تا ضمن ابراز نگرانی از وضع موجود به ارائه راهکارهایی جهت بهبود این وضع پرداخته و جلوگیری از آلودگی های زیست محیطی را در دستور کار خود قرار دهند. در ایران نیز تحولات اجتماعی اقتصادی طی چند دهه گذشته به طور عمده در شهر ها انعکاس یافته و سیاست های توسعه ملی بر محور شهر نشینی و شهر گرایی تداوم یافته است.بنابر این گرایش به توسعه شهر نشینی یکی از استراتژی های موثر در توسعه ملی بوده است (پوراحمد, 1383, ص. 116) . با رشد شهرها و بخصوص کلان شهرها در کشور،تنشهای اجتماعی اکولوژیکی حادی در اغلب آنها بروز کرده است که فقر و بیکاری ،نارسایی در خدمات رسانی،ن ا هنجاری اجتماعی ،کمبود مسکن و تهدید محیط زیست از شاخص ترین معضلات کلانشهرها بوده است (صرافی, 1375, ص. 35) . لذا احساس نارضایتی امروز از روند رشد و توسعه جهانی لزوم توجه برنامه ریزان شهری را بر امور شهری ناگزیر ساخته است.مسئله ای که در این خصوص بیش از همه توجه همگان را به خود جلب کرده ،توجه به الگوی رشد و توسعه شهری بوده است (پوراحمد, 1383, ص. 104) . بدین ترتیب در این مقاله ضمن بحث علمی -تحقیقی پیرامون روند رشد و توسعه کلانشهری و چالش های آن در ایران به سنجش و مقایسه فرم کالبدی کلانشهر های ایران پرداخته شده است. روش تحقیق در این تحقیق از طریق روش های کمی (تبیینی- تحلیلی) است که با استفاده از داده های آماری صورت گرفته،تحولات شهر نشینی در ایران و رشد کلان شهرهای کشور ، بررسی شده است.جامعه آماری جمعیت 8 کلان شهر ایران بر اساس سرشماری 1390 می باشد.سپس با استفاده از بررسی تراکم جمعیت و روش ها و مدل های کمی از قبیل ضریب آنتروپی و ضریب جینی که برای اندازه گیری نابرابری توزیع جمعیت یا اشتغال در واحدهای فضایی درون یک متروپل به کار می روند و با استفاده از نرم افزار GIS برای تعیین ضریب موران که با اندازه گیری خود همبستگی فضایی می تواند سطح تجمع را تخمین بزند، به تعیین شکل کلانشهر های ایران پرداخته شده است و در نهایت با استفاده از نرم افزار ARC GIS 9.3 و برنامه جانبی Spatial Statistics Tool به منظور نقشه سازی و تجزیه و تحلیل نقاط داغ و نقاط سرد استفاده شده است و در نهایت تحلیل فرم شهری کلان شهرهای کشور استفاده شده است. بحث و یافته ها · بررسی روند شهرنشینی و شهرگرایی در 55 سال گذشته نشان می دهد که طی سالهای 1335 تا 1390 تعداد شهر های کشور از 199 نقطه به 1331 نقطه افزایش یافته است. باید توجه داشت که در این مدت جمعیت شهر نشین کشور با نرخ رشد 4 درصد بیش از 9 برابر افزایش یافته و جمعیت ساکن در کلان شهر ها با نرخ رشد 3.6 درصد 7 برابر شده است در حالی که طی این مدت جمعیت کشور با نرخ رشد 2.5 درصد 4 برابر شده است. نسبت شهر نشینی نیز در ایران در این مدت از 31 درصد به 71.3 درصد افزایش یافته است. افزایش قیمت نفت در دهه 1350،جریانات انقلاب ،پیروزی انقلاب اسلامی در سال1357 و به تبعیّت از سیاست های دولت مبنی بر تمرکز فعّالیّت ها در شهرها و هزینه کردن منابع مالی در شهرها و در پیرامون آنها در دوره 65-1355شاهد رشد عمومی شهرنشینی در تمام ایران هستیم . · مقایسه تراکم جمعیتی کلان شهرهای ایران حاکی از آن است که مشهد و تهران با تراکم جمعیتی 121 نفر در هکتار بالاترین،اصفهان با تراکم 98 نفر بر هکتار و شیراز با تراکم 82 نفر بر هکتار میزان متوسط و کرج با تراکم 65 نفر بر هکتار ،اهواز با تراکم 64 نفر بر هکتار ،قم با تراکم 61 نفر بر هکتار و تبریز با تراکم جمعیتی 56 نفر در هکتار پایین ترین تراکم را دارا می باشند. همین طور با مقایسه انحراف معیار تراکم جمعیتی در مقیاس مناطق کلان شهرها مشخص می شود که به ترتیب کلان شهرهای تهران، تبریز،قم،مشهد،کرج،شیراز،اهواز و اصفهان دارای بیشترین تا کمترین میزان پراکنش تراکم جمعیتی هستند. · در توزیع جمعیت کلانشهرهای ایران نابر ا بری هایی وجود دارد که این نابرابری ها توسط ضرایب جینی و آنتروپی تأیید می شوند.بر اساس ضریب آنتروپی این نابرابری ها در تبریز با ضریب 0.878 ،قم با ضریب 0.91 و تهران با ضریب 0.954 نسبت به سایر کلانشهر ها بیشترین ،در کرج با ضریب 0.955 و اهواز 0.959با ضریب میزان متوسط و مشهد با ضریب 0.973 ،شیراز با ضریب 0.967 و اصفهان با ضریب 0.987 کمترین میزان را دارا هستند و بر اساس ضریب جینی این نابرابری ها در تبریز با ضریب 0.276 ،تهران با ضریب 0.256 و در قم با ضریب 0.229 بیشترین در اهواز با ضریب 0.18،شیراز با ضریب 0.166 و مشهد با ضریب 0.13 میزان متوسط و در اصفهان با ضریب 0.103 و کرج با ضریب 0.05 کمترین میزان را دارا هستند.اما به طور کلی در کلانشهر های ایران مقدار این نابرابری ها کم است. · بر اساس محاسبه ضریب موران شهر اصفهان با ضریب موران 0.51 و شهر تهران با ضریب موران برابر 0.3 تا حدی دارای وضعیت تمرکز از عدم تمرکز می باشند. شهر مشهد با ضریب موران 0.02 دارای الگوی رشد شهر پراکنده بوده و از آنجا که بالای صفر قرار گرفته تا حد خیلی کمی به الگوی متمرکز نزدیکتر است.شهر تبریز با ضریب موران0.09- و شهر اهواز با ضریب موران 0.3- و نیز شهرهای کرج و قم با ضریب موران -0.6 دارای رشد پراکنده بوده اند ولی از آنجایی که ضرایبشان زیر صفر قرار گرفته ، تا حد خیلی کمی به الگوی شطرنجی نزدیکترند.شهر شیراز نیز با ضریب موران برابر 0.3- تا حد کمی به الگوی شطرنجی نزدیک است. · در شهر تهران ضرایب مختلف محاسبه شده بیانگر این است که الگوی شهر تهران تا حدی متمرکز است.در شهر اصفهان الگوی توزیع جمیعت از سایر کلانشهر عادلانه تر است امّا با این وجود ضریب موران در این شهر از سایر کلانشهر ها بیشتر است که نشان می دهد این شهر از سایر کلانشهرها متمرکزتر است. امّا با این وجود احتمال می رود که این الگوی نسبتاً متمرکز در تهران و اصفهان نیز نتیجه پراکنش تصادفی باشد.در شهرهای مشهد ،تبریز ، اهواز،کرج و قم ضرایب مختلف محاسبه شده مجموعاً بیانگر این است که الگوی این شهرها تا حد زیادی پراکنده بوده و به الگوی پراکنش تصادفی بسیار نزدیک بوده اند . شهر شیراز نیز در مقایسه با سایر کلانشهر ها دارای کمترین ضریب موران می باشد که به الگوی شطرنجی نزدیکتر است. با توجه به نتایج مشخص می شود که در هیچکدام از کلانشهرهای ایران الگوی تمرکز کامل دیده نمی شود. · بررسی نقاط داغ و نقاط سرد نشان می دهد که کلانشهر های تهران ،اصفهان ،کرج ،تبریز ، اهواز دارای این نقاط هستند و در اصفهان ،اهواز و کرج این نقاط بر روی جهت گسترش فیزیکی شهر و در محل تلاقی نقاط پیرامونی با شهر واقع شده اند. نتیجه گیری ادغام تعداد زیادی از سکونتگاههای روستایی،بخش ها، شهرک ها در کلان شهر های ایران به خاطر گسترش فیزیکی آن، موجب رشد بیقواره شهری وافزایش آسیب پذیری شده است . و هسته های حاشیه نشینی را در اطراف کلانشهر ها شکل داده اند.خوشه بندی این شهرها عمدتاً در محله های حاشیه ای شهر شکل گرفته است که نشان دهنده تأثیر و مکان تلفیق شهر و روستا بر شکل گیری این خوشه هاست که خود گواه این مطلب است که فشردگی شهرها نتیجه مدیریت خوب شهری در پیاده سازی سیاست های رشد هوشمند شهری نبوده و کاملاً بر عکس به دلیل فقدان مدیریت های منطقه ای، عدم نگرش سیستمی و رویکرد تجریدی به شهر در گسترش فیزیکی آن می باشد.از این نظر با پراکنش شهری در کلانشهرهای ایران روبرو هستیم.
تحلیل الگوی توسعه ی کالبدی-فضایی شهری از منظر توسعه ی پایدار (مطالعه ی موردی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات حیاتی قرن بیست و یکم در ارتباط با پایداری شهر، الگوی رشد شهری است و امروزه اکثر محققان معتقدند ارتباط معنا داری میان الگوی توسعه ی کالبدی شهر (فرم شهر) و پایداری شهری وجود دارد؛ بنابراین ازآنجاکه سامان دهی کالبد شهرها بر اساس چارچوب توسعه ی پایدار امری ضروری است؛ لذا هدف اصلی پژوهش شناخت الگوی توسعه ی کالبدی- فضایی شهر کاشان و میزان انطباق آن با الگوی توسعه ی پایدار است. نوع پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر شیوه ی انجام، توصیفی- تحلیلی است و تلاش بر آن است با درنظر گرفتن شاخص های جمعی ت، مساحت، سرانه و تراکم، در چارچوب مدل های کمی همچون درجه ی توزیع متعادل شامل (مدل آنتروپی شانون، ضریب جینی)، درجه ی تجمع (شامل ضریب موران) و مدل هلدرن به این پرسش پاسخ داده شود که: الف) آیا رشد فیزیکی شهر کاشان طی سه و نیم دهه ی اخیر (سال های 1355 تا 1390) از الگوی توسعه ی پایدار تبعیت نموده است؟ نتایج حاصل از بررسی الگوی فیزیکی شهر کاشان با مدل های سنجش فرم شهری نشان می دهد ضمن توزیع نابرابر و نامتعادل جمعیت در سطح شهر و عدم هماهنگی آن با توسعه ی فیزیکی طی دهه های اخیر، الگوی رشد کالبدی – فضایی شهر کاشان از الگوی پراکنده ی شهری تبعیت نموده که به دنبال آن پیامدهای منفی رشد پراکنده را برای شهر کاشان به وجود آورده؛ لذا نیازمن د به کارگیری راهبردهای رشد هوشمند است.
شناسایی و اولویت بندی محرک های بهره گیری از شهر فشرده (مطالعه ی موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۵
36 - 57
حوزه های تخصصی:
پراکنده رویی شهری به عنوان یک الگوی نامعتبر و ناکارآمد در نظر گرفته می شود که سکونتگاه های انسانی و فعالیت های اقتصادی را در حومه ی شهر پراکنده می کند. جنبه های منفی پراکنده رویی شهری، جامعه ی مدیریت زمین را برای یافتن راه حل های پایدار برای این پدیده برانگیخت. یکی از این راهکارها، ایده ی شکل گیری شهرهای فشرده است. هدف پژوهش، شناسایی و بررسی محرک های بهره گیری از شهر فشرده در شهر اهواز است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر روش، توصیفی–تحلیلی است. جامعه ی آماری شامل 10 نفر از مدیران شهری و پژوهشگران شهر اهواز هستند. از تکنیک ANP < /span> به عنوان ابزاری برای اولویت بندی محرک ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که محرک افزایش جمعیت، بالاترین امتیاز را به دست آورده است. در بررسی ابعاد اصلی، بعد اجتماعی بالاترین وزن را کسب کرده است و بعدازآن ابعاد کالبدی-فضایی، محیطی و اقتصادی قرار گرفته اند. نتایج حاکی از این است که محرک ها و عوامل زیادی در ابعاد اجتماعی، کالبدی، محیطی، اقتصادی در ضرورت بهره گیری از شهر فشرده برای مقابله با پراکنده رویی و تحقق پایداری در شهر اهواز وجود دارد و این نتایج در جهت گیری اقدامات برنامه ریزی شهری و نگرش های مدیران شهری می تواند تأثیرگذار باشد.
مطالعه تطبیقی شهر ایرانی-اسلامی با الگوی رشد فشرده شهری (مورد مطالعه: شهر کاشان قدیم و معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر ایرانی_اسلامی همچون بسیاری از شهرهای جهان در برخورد با مدرنیته دچار تحولات نامطلوب ازجمله پراکندگی شهری و آثار آن شده است. در اواخر قرن بیستم رشد فشرده شهری به عنوان الگوی توسعه جایگزین پراکندگی مطرح شد که علاوه بر آن از راهبردهای مطرح جهت ارتقاء زیست پذیری شهرها نیز است. این پژوهش باهدف شناسایی و مقایسه مؤلفه های الگوی رشد شهر ایرانی- اسلامی در دورهٔ گذشته و معاصر با الگوی رشد فشرده شهر است تا بتوان از مؤلفه های آن جهت افزایش زیست پذیری شهر کاشان استفاده کرد. داده های پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده و با روش تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی.Ti Atlas تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد پژوهشگران بر این باورند که در ایجاد شهر فشرده مؤلفه های تراکم بالا، کاربری ترکیبی، تشویق به پیاده روی و دوچرخه سواری، حمل ونقل عمومی کارآمد و بازآفرینی و احیای مجدد مراکز شهری نقش پررنگ تری دارد. در کاشان قدیم 24 مورد از 26 مؤلفه موردبررسی (دارای مرز مشخص، تعامل اجتماعی بیشتر، اجتماعی مختلط، حفظ اراضی کشاورزی، کاربری ترکیبی، امکانات رفاهی و عمومی با بهره وری مناسب، تشویق به پیاده روی و تراکم بالا) مطابق ویژگی های رشد فشرده شهر است. همچنین تحلیل یافته ها تضاد شهر کاشان معاصر با کاشان قدیم ازلحاظ الگوی رشد، به جز پاره ای موارد در رابطه با بافت قدیم را نشان می دهد.
ارزیابی فرم کالبدی و عملکردی شهر بر مبنای رویکرد شهر فشرده در مناطق 22 گانه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شهر فشرده یک فرم شهری پایدار است. هدف اصلی این ایده خلق شهرهایی با فشردگی و تراکم بالا اما به دور از مشکلات موجود در شهر مدرنیستی است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی فرم کالبدی و عملکردی شهر بر مبنای رویکرد شهر فشرده در مناطق 22 گانه شهر تهران می باشد.داده و روش: از هشت شاخص اختلاط و تنوع کاربری ها، تراکم ساختمانی مسکونی، درصد احیا و نوسازی بافت فرسوده، تراکم جمعیتی، تراکم خیابان، پوشش دهی مترو، پوشش دهی اتوبوس، مسیرهای دوچرخه استفاده شده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و یافته های به دست آمده از تحلیل شبکه در ArcGis و آنتروپی شانون به دست آمده و سپس از طریق روش Merec برای وزن دهی سنجه ها و از روش Cocoso برای رتبه بندی گزینه ها که همان مناطق شهر تهران بود استفاده شده است.یافته ها: به منظور رتبه بندی مناطق شهر تهران از نظر فرم کالبدی و عملکردی شهر فشرده، در ابتدا داده های مرتبط با هر سنجه برای مناطق 22 گانه جمع آوری گردید و سپس امتیاز مربوط به هر سنجه به نمره استاندارد تبدیل شد. در نهایت مناطق شهر تهران به لحاظ سطح برخورداری از سنجه های فرم کالبدی و عملکردی شهر فشرده، به پنج گروه تقسیم گردید.نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که میزان برخورداری هر کدام از مناطق از سنجه های 8 گانه فرم کالبدی و عملکردی شهر فشرده متفاوت بود که منطقه 6 با k=2.154 بالاترین اولویت و منطقه 19 با k=1.333 کم ترین اولویت و پتانسیل جهت فرم فشرده شهری را دارد. همچنین مناطق دیگر نیز با توجه به امتیاز نهایی رتبه بندی شدند.