مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مدل ویکور
حوزههای تخصصی:
تمایز از طریق توسعه محصول جدید یکی از موثرترین راه ها برای کسب موفقیت است اما با توجه نرخ شکست این پروژه ها نمیتوان تنها با اتکا به یک پروژه توسعه محصول به موفقیت شرکت امید داشت. بنابراین باید سبدی از پروژه های توسعه محصول جدید را انتخاب نمود. در این تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظر سنجی از خبرگان نخست 3۲ معیار برای ارزیابی پروژه های توسعه محصول جدید در حوزه محصولات یکبار مصرف بهداشتی استخراج گردید. سپس با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای مبتنی بر DEMATEL ، میزان تاثیرگذاری، تأثیرپذیری و وزن معیار ها بر اساس همبستگی میان آنها محاسبه و با ارزیابی پروژه های مختلف توسعه محصول جدید توسط روش VIKOR سبد مناسب تشکیل گردید. مدل ترکیبی پیشنهادی قادر است تعاملات پیچیده و وابستگیهای متقابل میان ابعاد و معیارها را لحاظ نماید تا علاوه بر انتخاب دقیقتر پروژه ها، با تعیین شدت تاثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل، راهکارهای مناسب برای بهبود عملکرد سبد انتخابی نیز به مدیران ارائه دهد. نتایج اجرای این مدل نشان داد مهمترین معیارها در انتخاب سبد پروژه های توسعه محصول، معیارهای بستری برای رشد شرکت و انطباق با استراتژی سازمان می باشد
سنجش میزان توسعه یافتگی شاخص های کمی و کیفی مسکن در شهرستان های استان کرمانشاه
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
123-138
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای پایه ای و اساسی همه افراد و خانوارهاست که وضعیت مطلوب آن نقش مستقیمی در کیفیت زندگی دارد. از راه های مهم آگاهی از وضعیت مسکن در هر برنامه ریزی، استفاده از شاخص های مسکن می باشد. استان کرمانشاه به عنوان یکی از استان های غربی کشور، به دلایل گوناگون مشکل مسکن را به صورت حادی درآورده است. این مشکلات خود را به صورت بدمسکنی، کیفیت پایین مسکن، نامناسب بودن بافت و مصالح ساختمانی در سکونتگاه ها نمایان کرده است؛ بنابراین تحقیق حاضر با استفاده از شاخص های کمی و کیفی مسکن به بررسی وضعیت مسکن شهرستان های این استان و سطح بندی این شهرستان ها پرداخته است. روش تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت مبتنی بر روش توصیفی، تحلیلی و همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 14 شهرستان استان کرمانشاه در سرشماری 1390 می باشد. برای جمع آوری اطلاعات، از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استان کرمانشاه استفاده شده است. آنگاه 21 شاخص کمی و کیفی در بخش مسکن انتخاب شده و به وسیله روش آنتروپی شانون وزن دهی شده اند، سپس از مدل VIKOR برای سطح بندی شهرستان ها استفاده شد. بر اساس این سطح بندی، شهرستان های کرمانشاه و پاوه در بالا ترین سطح برخورداری و شهرستان های سرپل ذهاب، قصر شیرین، سنقر، دالاهو و ثلاث باباجانی در پایین ترین سطح برخورداری قرار دارند. نتیجه همبستگی پیرسون حاکی از همبستگی نسبتاً بالا در بررسی رابطه بین میزان برخورداری شهرستان ها با جمعیت و همبستگی نسبتاً ضعیف در رابطه بین میزان برخورداری شهرستان ها و نزدیکی به مرکز استان می باشد. در پایان پیشنهاد می شود که شهرستان های کمتر برخوردار و محروم در اولویت برنامه های توسعه مسکن قرار گیرند.
امکان سنجی قابلیت پیاده مداری شبکه معابر شهری بخش مرکزی شهر قم با استفاده از مدل ویکور و تئوری چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
427 - 449
حوزههای تخصصی:
بخش مرکزی شهر قم به دلیل وجود حرم حضرت معصومه (س)، علاوه بر محل سکونت جمعیت زیاد و متراکم، روزانه پذیرای زائران زیادی است؛ از این رو تبدیل برخی خیابان های منتهی به حرم به خیابان های پیاده مدار می تواند احساس امنیت، ایمنی و تعامل اجتماعی را افزایش دهد و سبب تقویت حس معنوی عابران شود. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی قابلیت پیاده مداری خیابان های بخش مرکزی (منطقه 7) شهر قم مبنی بر روش چیدمان فضا صورت گرفت.پس از مطالعه مبانی نظری و ادبیات پژوهش، از چهار شاخص مهم و تأثیرگذار بر پیاده مداری و حرکت پیاده، یعنی «پیکره بندی فضایی»، «نفوذپذیری»، «دید و منظر» و «کاربری زمین شهری» استفاده شد. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و کاربری است که داده ها و اطلاعات مورد نیاز آن با روش میدانی و اسنادی گردآوری شده است. برای تهیه، ترسیم و تجزیه و تحلیل این داده ها و اطلاعات، از مدل ها، روش ها و نرم افزارهای مختلفی استفاده شده است. از جمله نرم افزار UCL Depthmap10، AutoCAD، ArcGIS، Excel، مدل آنتروپی شانون برای وزن دهی به شاخص ها، و مدل VIKOR برای رتبه بندی شاخص ها. براساس نتایج پژوهش حاضر، مؤلفه های پیکره بندی فضایی از جمله هم پیوندی کلان، هم پیوندی محلی، میزان عمق، تعداد اتصال، خوانایی خیابان ها، میزان کنترل، میزان انتخاب و قابلیت دسترسی فضایی از عوامل مهم و تعیین کننده پیاده مداری فضاهای شهری و حرکت پیاده است و تأثیر بسزایی بر قابلیت پیاده مداری خیابان ها در بخش مرکزی (منطقه 7) شهر قم دارد. همچنین نتایج و یافته های مدل ویکور به منظور اولویت بندی خیابان ها براساس شاخص های انتخابی نشان می دهد خیابان انقلاب از نظر قابلیت پیاده مداری در اولویت اول قرار دارد. از این نظر خیابان ارم در اولویت دوم، خیابان های 19 دی (باجک) و طالقانی به ترتیب در اولویت سوم و چهارم و خیابان امام خمینی در اولویت آخر قرار دارند.
ارزیابی توزیع فضایی کیفیت زندگی در محلات شهری، مورد مطالعه: منطقه دو شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی توزیع فضایی کیفیت زندگی در محلات منطقه دو شهر اردبیل می باشد. نوع تحقیق کاربردی با ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعه آماری مورد بررسی کلیه ساکنین محله های یازده گانه منطقه دو شهر اردبیل بود که با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، تعداد 385 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید. در تحقیق حاضر شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی برای سنجش کیفیت زندگی شهری استخراج و به کمک روش سرانه سازی و روش وزن دهی آنتروپی شانون به عنوان شاخص های تحقیق در نظر گرفته شدند. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره ویکور انجام یافت. طبق نتایج مطالعه در بین محله های یازده گانه شهر اردبیل از نظر توزیع فضایی کیفیت زندگی اختلاف قابل توجه وجود دارد، به طوری که محله سه برخوردارترین و محله نه محروم ترین محله ها بودند.
تحلیلی بر مکان یابی جهات بهینه ی گسترش فیزیکی شهرستان گرمی با استفاده از مدل VIKOR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه فیزیکی بی رویه و ناموزون شهری، آثار و پیامدهای متعددی را برجای گذاشته و شهرها را با مسایل و معضلات خاصی روبرو نموده است. شهرستان گرمی نیز به دلیل موقعیت جغرافیایی خود و قرارگیری بر روی پهنه های پرشیب و کوهستانی دارای محدودیت های متعددی است. بنابراین بررسی و تجزیه و تحلیل پدیده های مختلف طبیعی و عوامل انسانی منطقه و در نهایت ارائه راهکارهای کنترل و برخورد منطقی با این فرآیندها و محدودیت های حاصل از آن ها ضروری است. در همین راستا تحقیق حاضر با علم به اهمیت موضوع و با هدف بررسی مناطق مستعد جهت توسعه شهری تدوین گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل فضایی و ارزیابی چند معیاری از نرم افزار Edrisi ، و برای استاندارد سازی ارزش ها (مقادیر) و یکسان سازی مقیاس ها در لایه های نقشه ای، از روش استانداردسازی بر مبنای درجه عضویت در تابع فازی استفاده گردید. برای وزن دهی به معیارها نیز روش Critic انتخاب شده و در تحلیل نهایی ارزیابی چند معیاری، تکنیک VIKOR مورد استفاده قرار گرفته و جهات مطلوب توسعه شهری تعیین شده است. نتایج نشان می دهد که بهترین جهت در اولویت اول برای توسعه، جنوب غربی شهر بوده و در اولویت دوم جهات شمال شرقی و تا حدودی اراضی شرق می باشد. همچنین تجزیه و تحلیل شاخص ها و متغیر های منتخب و بررسی نقشه نهایی حاصل از مدل ویکور، نشان داد که مهم ترین عوامل طبیعی تاثیر گذار بر توسعه فیزیکی شهر در محدوده مورد مطالعه ویژگی های تیپ اراضی، جنس خاک و جهت شیب می باشد. از مهم ترین عوامل انسانی تاثیرگذار هم شاخص های کاربری زمین است.
اولویت بندی توان توسعه گردشگری در مناطق کویری و بیابانی مطالعه موردی: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
79 - 98
حوزههای تخصصی:
استان کرمان از جمعیت بالای جوان، وسعت قابل توجه و زمین های حاصلخیز به ویژه در حوزه جنوبی، منابع زیرزمینی غنی و ارزشمند و قابلیت ها و جاذبه های متنوع گردشگری (طبیعی و انسانی) برخوردار می باشد. بااین وجود، معضلات متعدد اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی و توسعه ناپایدار (به خصوص در مناطق کویری و بیابانی) به عنوان چالشی اساسی فراروی مدیران و برنامه ریزان ملی، منطقه ای و محلی می باشد. این پژوهش با توجه به ماهیت آن، از نوع کاربردی است. روش پژوهش به صورت اکتشافی و توصیفی - تحلیلی است. برای گردآوری داده های موردنیاز از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در پژوهش حاضر، برای نخستین بار، به منظور اولویت بندی و پهنه بندی منطقه موردمطالعه (استان کرمان) ازنظر توان توریسم، از پیاده سازی مدل تصمیم گیری چند شاخصه ویکور (Vikor) در محیط GIS استفاده شده است. کارایی بسیار بالای مدل ویکور نسبت به مدل های پیشین (تاپسیس، و ...) در کسب نتایج با کمترین خطا و درنهایت قابلیت به کارگیری این نتایج در تصمیم گیری های نهایی توسط مدیران باعث انتخاب مدل مزبور گردیده است. نتایج حاصله از بررسی خروجی نهایی مدل ویکور حاصل از تلفیق و تحلیل لایه های مختلف اطلاعاتی نشان می دهد که شهرستان های کرمان، بم، جیرفت، سیرجان و رفسنجان به دلیل داشتن جاذبه های انسانی- فرهنگی و طبیعی گوناگون از توان بالاتری نسبت به سایر مناطق استان برخوردار هستند. همچنین، مناطق محروم تر و کمتر توسعه یافته استان مانند: فهرج، ریگان، رودبار جنوب، قلعه گنج، منوجان، کهنوج و ...، که با محدودیت های طبیعی و همچنین چالش های انسانی مواجه هستند؛ با توجه به وجود جاذبه های طبیعی و جاذبه های انسانی- فرهنگی مناطق مستعدی جهت توسعه انواع توریسم (طبیعت گردی، فرهنگی، قومی، روستایی، ورزشی، سلامت، رویداد، برای دیدار بستگان، کشاورزی، نیاشناسی، فروشگاه کتاب، و ...) می باشند.
ارزیابی طرح مدیریت ناحیه محوری مبتنی بر معیارهای شهرداری الکترونیک با مدل ویکور (مطالعه موردی: منطقه 6 و 15 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، شهرداری تهران به تهیه و اجرای طرح هایی در ابعاد محله و ناحیه پرداخته است تا امکانات شهری راحت تر در اختیار شهروندان قرار بگیرد. یکی از مهم ترین این طرح ها، طرح مدیریت ناحیه محوری شهرداری تهران است. زمانی که این طرح اجرا شد (1387)، استقرار شهرداری الکترونیک از اهداف آن بود. درواقع ناحیه محوری مهم ترین طرح مدیریت پایین به بالا، تمرکززدا و مشارکتی است که برای رفع نابسامانی ها و مشکلات توسعه اجتماعی و فضایی شهر تهران طرح ریزی شد. هدف مقاله کاربردی حاضر ارزیابی طرح مدیریت ناحیه محوری مبتنی بر معیارهای شهرداری الکترونیک با مدل ویکور است. در تجزیه و تحلیل داده های پژوهش به منظور شناسایی شاخص های مهم از روش دلفی فازی و نظر خبرگان استفاده شد. سپس بررسی شاخص های پژوهش از نظر اهمیت و تأثیر، به کمک تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری صورت گرفت و مدل مفهومی این مقاله ارائه شد. با استفاده از مدل ویکور، نواحی شهرداری مناطق 6 و 15 از نظر شاخص های پژوهش رتبه بندی و مقایسه شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزارهای آماری SPSS، SPLS و ترسیم نقشه ها در نرم افزار ArcMap صورت گرفت. نتایج تحلیل براساس مدل ویکور نشان می دهد وضعیت نواحی منطقه 6 از منطقه 15 بهتر است و بالاترین رتبه ها برای نواحی 1 و 5 شهرداری منطقه 6 با امتیاز Q 957/0 و 1000 است. همچنین با استفاده از SPLS در این پژوهش، برازش مناسب مدل های اندازه گیری در سطح نمونه مورد مطالعه تأیید شد؛ بنابراین پیشنهاد می شود به منظور ارتقای یکسان همه ابعاد (منابع انسانی، اقتصادی، جغرافیایی و...) مدیریت همه جانبه شهرداری ناحیه عملی شود که تحقق این مهم مستلزم تعاملات دائمی، کارآمد و مستمر با نهادهای بالادستی و پایین دستی است.
تحلیل شاخص های ایمنی پارک های منطقه ای و شهری (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
17 - 32
حوزههای تخصصی:
پارک های شهری بخشی از زیرساخت های عمومی اند که شهروندان می توانند از آن ها برای سرگرمی های بصری، زیست محیطی، آموزشی، بهداشتی، فرهنگی اجتماعی و تفریحی استفاده کنند. اما یکی از چالش های عمده در تحقق چنین کارکردهای حیاتی پارک ها، نبود ایمنی کافی است. بنابراین، سنجش کیفیت ایمنی پارک ها به منظور ارتقای کارآیی آن مقؤله مهمی محسوب می شود. هدف پژوهش، تحلیل شاخص های ایمنی پارک های منطقه ای و شهری ارومیه می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها، اسنادی و پیمایشی است. حجم نمونه با توجه به مقیاس عملکردی، وسعت و میزان جمعیت مناطقی که پارک-ها در آن قرار گرفته اند، از طریق فرمول کوکران معادل 380 نفر برآورد گردید. شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای نیز برای انتخاب نمونه ها بکار گرفته شد. ابزار پردازش داده ها شامل مدل تصمیم گیری چند معیاره الکتره جهت وزن دهی پارک های موردمطالعه از نظر شاخص های ایمنی و آزمون تحلیل مسیر و ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش روابط بین متغیرها و نیز ویژگی های فردی پاسخگویان است. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها بیانگر این است: نخست، براساس مدل الکتره پارک گوللرباغی با تعداد چیرگی 5، در بهترین شرایط (رتبه اول) و پارک ساعت با تعداد چیرگی 1 (رتبه 5) در بدترین شرایط قرار دارد. دوم، مطابق نتایج حاصل از آزمون تحلیل مسیر در ارتباط با مهم ترین شاخص های ایمنی در پارک های مورد مطالعه، شاخص ایمنی فیزیکی به عنوان عامل مستقیم در احساس ایمنی با بتای 394/0، شاخص روشنایی با بتای 179/0 و شاخص دسترسی فیزیکی با بتای 178/0 به عنوان شاخص های اصلی احساس ایمنی شناخته شدند. سوم اینکه مقدار ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر شاخص های ایمنی و ویژگی-های فردی پاسخگویان برابر 613/0 بدست آمده و سطح معنی داری کم تر از 05/0 نشان دهنده وجود همبستگی مثبت و معناداری بین این متغیرها است
سنجش میزان رضایت از خدمات رفاه عمومی درنظام کاربری اراضی شهر بندر دیر استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی یکی از شاخه های عدالت اجتماعی است. کیفیت وکمیت خدمات رفاه عمومی یکی از یکی از مهم ترین شاخص های سنجش برخورداری یاعدم برخورداری یک منطقه از امکانات وتسهیلات خصوصاً در ارتباط با کاربری اراضی است. در پژوهش حاضر وضعیت عدالت فضایی در توزیع خدمات رفاه عمومی شهری در سطح محلات شهر دیر بررسی می گردد. روش انجام پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد، بدین صورت که ابتدا به منظور سنجش میزان رضایت ساکنان محلات مختلف شهر پرسشنامه هایی در این خصوص تهیه گردید و سپس جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری در نرم افزار spss استفاده گردید. در ادامه نیز جهت رتبه بندی محلات بر اساس میزان برخورداری از سرانه کاربری ها از روش ویکور (vikor) استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون ها نشان می دهد که میزان رضایت از میزان کاربری ها وخدمات رفاه عمومی در سطح مطلوبی نمی باشد و هم چنین مشخص گردید که درتوزیع کاربری اراضی شهر دیر عدالت فضایی رعایت نگردیده است. در خصوص بررسی سرانه کاربری های مختلف در محلات شهر دیر میزان تطابق سرانه های موجود با مقادیر استاندارد در برخی موارد بالاتر از سطح استاندارد ولی در اکثر موارد پایین تر از سطح استاندارد بوده است. در نهایت امر نیز با استفاده از مدل ویکور فازی اقدام به رتبه بندی محلات بر اساس میزان دسترسی به هرکدام از کاربری کردیم. نتایج بدست آمده از عملیات ویکور نیز تأیید کننده نظرات مردم و میزان سرانه های اختصاص داده شده به محلات در طرح تفصیلی می باشد.
سنجش و تحلیل شاخص های خلاقیت در نظام سکونتگاهی استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
91 - 108
حوزههای تخصصی:
جهان در حال تغییرات عمده اقتصادی و اجتماعی است. به نظر می رسد ما به سمت برهه ای از زمان پیش می رویم که خلاقیت محرک رشد اقتصاد ملی، منطقه ای و شهری است و از آنجایی که امروزه شهرها زیستگاه اصلی طبقه خلاق هستند، همواره رقابت اصلی شهرها بر سر پرورش، حفظ و جذب طبقه خلاق و سرمایه انسانی خواهد بود. با توجه به اهمیت موضوع، هدف این پژوهش نیز تعیین مهم ترین شاخص ها و رتبه بندی شهرستان های استان لرستان ازنظر میزان برخورداری از شاخص های خلاقیت است. این تحقیق ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها به صورت مرور اسنادی بوده است. در این پژوهش پس از حل مدل DANP وزن هریک از شاخص های سی وچهارگانه خلاقیت به دست آمد. در ادامه از مدل VIKOR برای رتبه بندی شهرستان ها براساس ضریب خلاقیت (Q) استفاده شد. در این راستا، نتایج تکنیک VIKOR نشان داد که شهرستان خرم آباد به عنوان مرکز استان با ضریب (0) در رتبه اول و شهرستان های بروجرد (2214/0)، الیگودرز (4966/0)، ازنا (6802/0)، سلسله (6803/0)، دورود (7075/0)، پلدختر (7586/0)، کوهدشت (8639/0) و دلفان (9244/0) به ترتیب در رتبه های بعدی از لحاظ برخورداری از شاخص های خلاقیت قرار دارند. یافته های به دست آمده از تکنیک DANP نشان داد که از میان شاخص های 34گانه شهر خلاق ازنظر میزان اهمیت در تحقق مفهوم خلاقیت در شهرستان های استان لرستان شاخص درصد متخصصان (0434/0) به عنوان تأثیرگذارترین عامل و همچنین شاخص تعداد صندلی سینما (0202/0) به عنوان کم اثرترین شاخص شناخته شد.
تحلیل نقشِ مدیریت مبتنی بر حکمروایی خوب در توسعه پایدار روستایی مطالعه موردی: دهستان فیلستان، شهرستان پاکدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
93 - 112
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب روستایی، پیش شرطی برای توسعه پایدار روستایی بر شمرده می شود، با استقرار رهیافت حکمروایی خوب روستایی در محیط روستاها، می توان عدم تمرکز، مدیریت منابع روستایی، مشارکت همگانی، شراکت بین دولت و جامعه مدنی و بخش خصوصی را در بطن جامعه روستایی نهادینه کرد. پژوهش حاضر به منظور تحلیل نقش مدیریتی مبتنی بر حکمروایی خوب در توسعه پایدار روستایی دهستان فیلستان شهرستان پاکدشت انجام شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و روش پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی می باشد. جمع آوری داده ها و اطلاعات به دو صورت اسنادی و میدانی (پرسشنامه) در نه شاخص: مشارکت، شفافیت، قانون مداری، عدالت، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، نظارت، کارآیی و اثربخشی و تخصص گرایی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان خانوار در روستاهای دهستان فیلستان (شهرستان پاکدشت) بوده که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 354 خانوار محاسبه و به صورت تصادفی ساده توزیع گردید. برای تحلیل داده ها از تکنیک شانون، تکنیک کوپراس، مدل ویکور، میانگین رتبه و t تک نمونه ای و رگرسیون گام به گام استفاده شد. در این پژوهش، شاخص پاسخگویی با استفاده از تکنیک شانون بیشنرین امتیاز (9811/0) و شاخص تخصص گرایی کمترین امتیاز (8631/0) را به خود اختصاص داده اند. بر اساس تکنیک کوپراس، روستای فیلستان بهترین وضعیت را از لحاظ 9 شاخص حکمروایی خوب محلی در بین روستاهای این دهستان داراست و با توجه به مدل ویکور، روستای فیلستان در بین سایر روستاهای دهستان فیلستان از لحاظ پایداری در رتبه اول قرار دارد. سطح حکمروایی و پایداری روستاها در سطح مطلوب بود و رابطه معناداری بین حکمروایی خوب و پایداری روستایی وجود داشت. نتیجه آزمون رگرسیون گام به گام نشان می دهد که مقدار بتای شاخص پاسخگویی با 325/0 =β بیشترین اهمیت را در افزایش سطح حکمروایی روستاها داراست.
رتبه بندی کیفی و تحلیل فضاهای پیاده شهری با رویکرد عدالت فضایی (مورد مطالعه: پنج مسیر پرتردد شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
113 - 130
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد سریع شهرنشینی و وسایل نقلیه شخصی به نفع سواره ها، مسأله افت جدی کیفیت فضاهای پیاده شهری و توزیع ناعادلانه آنها از این لحاظ را مطرح کرده است. هدف اصلی پژوهش، افزایش مطلوبیت و کاهش شکاف کیفی در پنج مسیر پیاده پرتردد همدان است. معیارهای ارزیابی شده : کیفیت فرم، فضا، کاربری، محیط زیست، وضعیت اجتماعی، ترافیک و زیرشاخص های مرتبط به آنها بودند. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و نوع آن کاربردی است. داده های تحقیق حاصل مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و تکمیل پرسشنامه توسط 15 نفر از کارشناسان مسلط به موضوع است. به منظور رتبه بندی کیفی مورد مطالعه، از فرآیند تحلیل شبکه و مدل ویکور بهره گرفته شد. یافته ها، گویای رتبه اول کیفی مسیر پیاده بوعلی پایین با امتیاز (0) است. مسیرهای پیاده اِرم، مهدیه بالا، اکباتان و پاستور به ترتیب با امتیازهای 2637/0، 5247/0، 9380/0 و 9497/0 در رده های بعدی قرارگرفتند. دلایل اصلی مثبت و منفی تاثیرگذار بر رتبه های کیفی اخذ شده، متناسب با شاخص های تحقیق، تحلیل شد. بعلاوه، شاخص های زیست محیطی و فرمی با اوزان (402/0) و (038/0) بیشترین و کمترین اهمیت را به ترتیب داشتند. نتیجه کلی پژوهش بیانگر کیفیت فضایی نامتوازن مسیرهای یاد شده است، هرچند در برخی معیارها این توالی مشاهده نمی شود. ریشه های فرا کالبدی مثل لایه های اقتصادی، اجتماعی و همچنین نظام مدیریت و برنامه ریزی از بالا به پایین، ضوابط منطقه بندی و تجمیع انواع سرمایه گذاری در مسیر های برخوردار، سهم بسزایی در نتایج بدست آمده داشته اند. در پایان متناسب با سطح نیاز و استحقاق هر مسیر به افزایش کیفیت در معیارهای مورد ارزیابی، پیشنهادات کاربردی ارائه شد.
ارائه الگوی بهبود کیفیت خدمات پژوهشی دانشگاه یزد (با کاربرد مدل های یروکوال و کانو)(مقاله علمی وزارت علوم)
هرچند امروزه دانشگاه ها اقدامات گسترده ای در جهت ارتقای خدمات آموزشی خود انجام می دهند اما کیفیت خدمات پژوهشی، عاملی است که دانشگاه های سطح بالا را از رقبایشان متمایز می سازد. از طرفی، خدمات پژوهشی مناسب موجب جذب سرمایه گذاری های دولتی، عمومی و خصوصی در دانشگاه ها شده و می تواند به عنوان یک عامل رقابتی بین دانشگاه ها شده و می تواند به عنوان یک عامل رقابتی بین دانشگاه ها عمل کند؛ بنابراین پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی کیفیت خدمات پژوهشی دانشگاه یزد با استفاده از مدل سروکوال بپردازد و با توجه به سطح کیفیت، اولویت های بهبود کیفیت برای این نوع خدمات را ارائه دهد. برای همین، ابتدا با مرور ادبیات تحقیق پرسشنامه مربوط به سنجش کیفیت خدمات پژوهشی، تهیه و پس از تأیید روایی و پایایی آن در بین جامعه آماری تحقیق، توزیع شد. جامعه آماری متشکل از اعضای هیئت علمی دانشگاه یزد بود. نتایج تحقیق، وجود شکافی منفی در تمام ابعاد پنج گانه مدل سروکوال را گزارش می دهد، به گونه ای که بعد قابلیت اعتماد، بیشترین و بعد عوامل محسوس، کمترین میزان شکاف را به خود اختصاص دادند. در ادامه، 19 شاخص دارای شکاف منفی با استفاده از مدل کانو در سه دسته نیازهای ضروری، تک بعدی و جذاب دسته بندی شدند؛ به گونه ای که 9 شاخص در دسته نیازهای ضروری قرار گرفت. به منظور تعیین اولویت های بهبود، رتبه بندی شاخص ها در هر یک از این سه گروه صورت گرفت، «داشتن دانش کافی از جانب کارکنان و کفایت آنان برای پاسخ گویی به پرسش های اساتید» و «داشتن تجهیزات مدرن و پیشرفته پژوهشی» به عنوان اصلی ترین عوامل در جلب رضایت از خدمات پژوهشی شناسایی شد.
ارزیابی سکونتگاه های شهری استان گلستان با رویکرد شهر سالم
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
706 - 725
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکرد شهر سالم به دلیل رشد فزاینده جمعیت شهری و تبعات منفی آن که سلامت عمومی شهروندان را تهدید می نماید، در تحقیقات شهری معاصر اهمیت زیادی یافته و از ظرفیت مطالعاتی بالایی برخوردار شده است. لذا با توجه به اهمیت موضوع، تحقیق حاضر به ارزیابی سکونتگاه های شهری استان گلستان با رویکرد شهر سالم پرداخته است. روش تحقیق بر اساس هدف، کاربردی با ماهیت توصیفی و تحلیلی است. توجه این مقاله در ابتدا به ارزیابی مقوله شهر سالم، تاریخچه آن در جهان و شروع تفکر شهر سالم در ایران معطوف گردیده است، سپس به عنوان نمونه موردی، سکونتگاه های شهری 29 گانه استان گلستان درون 14 شهرستان در سال 1392 با استفاده از 42 شاخص شهر سالم اقتباس شده از منابع معتبر خارجی و داخلی در قالب چهار گروه محیط زیست، سلامت، اقتصادی- اجتماعی و بهداشتی با به کارگیری مدل VIKOR مورد ارزیابی قرارگرفته اند. برای انجام محاسبات از Excel، برای ارزیابی همبستگی ها از نرم افزار آماری SPSS و به منظور ترسیم نقشه ها از نرم افزار ARC GIS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که میزان برخورداری سکونتگاه های شهری شهرستان های استان از شاخص های شهر سالم یکسان نبوده و اکثر آن-ها در برخورداری از این شاخص ها در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. در این میان سکونتگاه های شهری شهرستان های ترکمن و کردکوی برخوردارترین و گنبدکاووس و مراوه تپه نابرخوردارترین سکونتگاه ها می باشند. همچنین نتیجه همبستگی اسپیرمن در ارزیابی رابطه بین رتبه برخورداری سکونتگاه های شهری شهرستان های استان و فاصله آن ها از مرکز استان (شهر گرگان)، حاکی از وجود همبستگی بین این دو عامل می باشد.
تعیین و تحلیل سطوح برخورداری خدماتی دهستان های شهرستان مشهد با بهره گیری از روش ویکور
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
437 - 455
حوزههای تخصصی:
نابرابری در بهره مندی از امکانات و عوامل توسعه در مناطق گوناگون پهنه یک سرزمین مانعی، جهت رشد و توسعه همه جانبه به شمار آمده است. لذا در فرآیند برنامه ریزی و مدیریت کشورهای در حال توسعه، موضوع کاهش نابرابری و ایجاد تعادل در روند توسعه مناطق مختلف از اهمیت برجسته ای برخوردار است. آشکار است که توسعه متعادل و متوازن فضاهای جغرافیایی، مستلزم بررسی دقیق و همه جانبه مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شناخت بهتر نیازهای جامعه و بهبود آن هاست. هدف از این مقاله بررسی وضعیت شاخص های جمعیتی، آموزشی، اقتصادی، فرهنگی- مذهبی ، زیربنایی، بهداشتی- درمانی، بازرگانی- خدمات، ارتباطات و حمل و نقل و سیاسی- اداری دهستان های شهرستان مشهد و رتبه بندی آن ها از نظر برخوداری است. در این تحقیق با استفاده از تکنیک ویکور، درجه برخورداری هر یک از نواحی محاسبه شده.است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که براساس مدل ویکور دهستان تبادکان در 4 بعد؛ برق و گاز، بهداشتی و درمانی، بازرگانی و خدمات و ارتباطات و حمل و نقل دارای بالاترین ارزش و دهستان طوس در 3 بعد آموزشی، مذهبی وسیاسی و اداری بعد از دهستان تبادکان در رتبه دوم شناخته شده است. همچنین دهستان پایین ولایت در 5 بعد ؛ آموزشی، سیاسی و اداری، برق و گاز، بهداشتی و درمانی، بازرگانی و خدمات دارای کمترین ارزش می باشد و بعد از این دهستان، دهستان کارده در ابعاد فرهنگی و ورزشی، مذهبی و ارتباطات و حمل و نقل دارای کمترین ارزش می باشند. اگرچه شکاف و نابرابری بین دهستان های شهرستان از نظر دسترسی به امکانات مختلف کاهش یافته است اما نقاط روستایی این شهرستان هنوز برای دستیابی به توسعه متوازن و یکپارچه و برخورداری از خدمات راه درازی را پیش رو دارد.
تبیین رابطه بین سطوح توسعه یافتگی و امنیت در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
15 - 34
حوزههای تخصصی:
امروزه، امنیت یکی از ارکان اصلی توسعه محسوب می شود و همان گونه که وضعیت بسیاری از کشورهای ناامن مثل افغانستان و عراق نشان می دهد، بدون برقراری امنیت، توسعه امکان پذیر نیست. این دو از رابطه مستقیمی برخوردار بوده و با فروکش کردن سطح امنیت، سطح توسعه نیز تقلیل می یابد. شواهد نشان می دهد که سطوح امنیت متفاوت در فضاهای جغرافیایی کشورها، سطوح متفاوتی از توسعه را به دنبال خواهد داشت. کشور ایران از جمله کشورهایی است که چه از منظر توسعه و چه از منظر امنیت از گوناگونی فراوانی برخودار است و واحدهای کلان آن تحت عنوان استان با همدیگر تفاوت های فراوانی دارند. لذا، سطح توسعه هر استان می تواند با سطح امنیت آن رابطه خاصی داشته باشد. بر همین اساس تحقیق حاضر بر آن است تا با بررسی وضعیت توسعه یافتگی و امنیت در سطح استان های کشور ارتباط و همبستگی این دو مؤلفه را بسنجد. برای انجام این پژوهش، داده ها به صورت اسنادی گردآوری شده و با استفاده از مجموعاً 32 شاخص برای سنجش توسعه یافتگی و 15 شاخص برای امنیت استان ها در قالب مدل ویکور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که همبستگی بین متغیرها مثبت و مستقیم می باشد و نقشه توسعه یافتگی استان های کشور با نقشه میزان جرم خیزی آن تا حد بسیار بالایی همخوانی و مطابقت دارد و این مطابقت و همبستگی در میان متغیرهای مورد بررسی به ترتیب بین میزان امنیت و سطح توسعه اقتصادی- صنعتی و خدمات عمومی و زیربنایی با مقادیر 0.655 و 0.588 می باشد که نشان دهنده اهمیت این دو بخش در ارتقای سلامت و امنیت جامعه می باشد.
ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی در شهرهای استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1257 - 1273
حوزههای تخصصی:
در میان ابعاد توسعه پایداری، بُعد اجتماعی یکی از ابعاد اصلی شناخته می شود که بیشتر با ابعاد کیفیت زندگی همگام است و بر مفاهیمی همچون آینده نگری، عدالت محوری، مشارکت، و توانمندسازی تأکید دارد. هدف اصلی از پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی در شهرهای استان آذربایجان غربی است. بدین منظور، از مدل های تصمیم گیری چندشاخصه ویکور و شیوه های تحلیلی مربوطه برای رتبه بندی و سطح بندی شهرهای استان با توجه به شاخص های پایداری اجتماعی استفاده شده است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش 42 شهر استان آذربایجان غربی است که 13 شهر از این شهرها به عنوان نمونه مطالعه و بررسی شده است. برپایه یافته های پژوهش، شاخص های «پایداری اجتماعی» در چارچوب مدل ویکور نشان می دهد که کلان شهر ارومیه بالاترین و مطلوب ترین شرایط را از نظر پایداری اجتماعی داراست و شهر بوکان نامطلوب ترین شرایط را از نظر این شاخص ها داراست. 45درصد از شهرهای مورد مطالعه به لحاظ شاخص های مورد بررسی دارای وضعیت ناپایداری بالقوه یا ناپایدار است. همچنین، 32درصد از شهرهای مورد مطالعه دارای وضعیت متوسط به لحاظ شاخص های پایداری اجتماعی است.ضریب پراکندگی و میزان نابرابری شهرهای مورد مطالعه به لحاظ شاخص های اجتماعی پایداری حدود 40/0 است که نشان دهنده عدم تعادل نسبتاً متوسط نماگرهای شاخص های مورد مطالعه در شهرهای استان آذربایجان غربی است.یافته ها نشان می دهد همبستگی معنی داری بین تابع مزیت توسعه پایدار اجتماعی و شمار جمعیتی شهرهای استان وجود دارد.
تحلیل نابرابری های فضایی توزیع خدمات شهری و ارتباط آن با کیفیت زندگی ساکنین جهت دستیابی به محلات پایدار (مطالعه موردی: محلات شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
97 - 114
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر وضعیت عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری در محلاتی از مناطق منتخب شهر تهران بررسی می گردد. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است، در بخش نخست از طریق خوشه بندیK-means تعدادی از محلات همگن انتخاب گردیدند سپس با مدل آنتروپی شانون وزن دهی شده و با استفاده از مدل ویکور (VIKOR) توزیع خدمات در سطح محلات مورد نظر بررسی شده محلات مورد نظر رتبه بندی شدند. در بخش دوم کیفیت زندگی در این محلات از منظر شهروندان با طراحی پرسشنامه هایی که روایی آن با استفاده از آزمون بارتلت 71 /0 درصد و پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ، مقدار 073/ 0 درصد تعیین شد، مورد بررسی قرار گرفت و برای مقایسه بین توزیع خدمات و کیفیت زندگی از دو تکنیک تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج رتبه بندی محلات با این دو روش متفاوت بود که نشان داد جهت دستیابی به محلات پایدار اتکا صرف به معیار کمی سرانه به تنهایی جوابگوی نیازهای شهروندان نیست و عدالت، اختصاص خدمات متناسب با شرایط افراد می باشد که تأمین آنها نیاز به سازوکار و برنامه ریزی هایی دارد که باید از سوی مدیریت شهری سازمان دهی شود و لازم است دیدگاه ها و نیازهای واقعی شهروندان نیز در برنامه ریزی ها لحاظ گردد.
سنجش سطوح توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان و ارتباط آن با مخاطرات انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله عدم توازن جریان های سرمایه در بین مناطق مختلف جغرافیایی در جریان توسعه یافتگی، موجب ایجاد شکاف و تشدید نابرابری منطقه ای می شود که خود مانعی در مسیر توسعه و میل به توسعه نیافتگی است. بدین سان، پژوهش حاضر با هدف سنجش سطوح توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان و ارتباط آن با مخاطرات انسانی به بررسی این مهم پرداخت. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی تحلیلی بود. برای سنجش سطوح توسعه یافتگی از مجموعه داده های موجود در مرکز آمار استفاده شد. برای تعیین رتبه بندی شهرستان های استان کردستان از لحاظ سطوح توسعه یافتگی از روش ویکور، و تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردید. یافته ها نشان داد به ترتیب شهرستان های کامیاران (1)، سنندج (211/0)، دهگلان (221/0)، بیجار (2549/0)، دیواندره (3425/0)، قروه (3483/0)، مریوان (3671/0)، سروآباد (4860/0)، سقز (6152/0)، بانه (9060/0) به ترتیب رتبه های 1 تا 10 را از لحاظ توسعه یافتگی به خود اختصاص دادند. در ارتباط با توسعه یافتگی و مخاطرات انسانی نتایج حاصل از اولویت بندی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها و همچنین ارزیابی حاصل از ماتریس ارزیابی عوامل درونی و بیرونی نشان می دهد که در جدول نقاط قوت S1 یعنی بهره گیری از ظرفیت های زیرساختی، اقتصادی در افزایش شاخص های توسعه در جدول نقاط ضعف W1 یعنی افزایش ناپایداری اجتماعی در شهرستان به دلیل افزایش بیکاری، فقر و اعتیاد، در زمینه عوامل فرصت ها O1 یعنی بوجود آمدن حس مشارکت و همدلی در بین مردم جهت گسترش توسعه شهر و در زمینه تهدیدها نیز T4 یعنی ایجاد فقر بالاترین وزن را به خود اختصاص دادند.
سنجش و رتبه بندی میزان زیست پذیری محلات شهری (نمونه موردی محلات منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها مکان اصلی کار و زندگی بخش عمده ای از گروه های انسانی است. ولی با مشکلات بسیاری در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی مواجه اند، در این میان مشکلاتی همچون انواع آلودگی، مسائل ترافیک و حمل ونقل و انواع مشکلات زیست محیطی و ... کیفیت زندگی و به تبع آن زیست پذیری در شهرها را به شدت کاهش داده است. از این رو، توجه به کیفیت زندگی، شرایط و امکانات و نیازهای ساکنان شهرها، مساله ای حیاتی می باشد. نیل به زیست پذیری یکی از اهداف استراتژی توسعه پایدار شهری محسوب می گردد که بشر در طول حیات خود به دنبال ارتقای کمی و کیفی آن بوده است. در واقع اصطلاح زیست پذیری اشاره به درجه ملزومات یک جامعه بر مبنای نیازها و ظرفیت های افراد آن جامعه دارد. هدف از پژوهش حاضر، سنجش میزان زیست پذیری در محلات منطقه ی 6 تهران است. بدین منظور ابتدا شاخص های مؤثر در سنجش زیست پذیری از منابع مختلف تهیه و سپس داده ها و اطلاعات مورد نیاز به صورت پیمایشی و ابزار پرسش نامه از 18 محله جمع آوری شده است. در مرحله بعد، میزان اهمیت و تأثیر هر شاخص در زیست پذیری بر اساس روش آنتروپی شانون مشخص شده و محلات مورد مطالعه بر اساس میزان زیست پذیری با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیار ویکور رتبه بندی شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد شاخص های آموزش با وزن (125/0)، بهداشت با وزن (117/0) و حمل ونقل با وزن(105/0) بیش ترین اهمیت و تأثیر را در زیست پذیری منطقه ی 6 دارند و شاخص های کیفیت بصری، مسکن و آلودگی به ترتیب با اوزان (065/0، 064/0 و 064/0) دارای کم ترین اهمیت و تأثیر را در زیست پذیری منطقه 6 دارند. همچنین بر اساس نتایج حاصل از آنتروپی، محلات آرژانتین و امیرآباد با شاخص ویکور (00/0 و 34/0) به ترتیب از زیست پذیری بالاتری برخوردار می باشند و محلات ایرانشهر، نصرت و عباس آباد با شاخص ویکور (95/0، 91/0 و 089) به ترتیب از پایین ترین سطح زیست پذیری در سطح منطقه برخوردارند.