مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
GIS
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۲
115 - 128
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان بستر زیست انسان شهرنشین، نیازمند تأمین استانداردهایی است که در یک نگاه می توان آن را استانداردهای کیفیت زندگی نامید. از آنجائیکه مهمترین و اساسی ترین هدف از برنامه ریزی شهری پاسخگویی به نیازهای افراد ساکن در شهرها و بهبود کیفیت زندگی آن ها ست، امروزه توزیع نهادهای خدماتی کیفیت زندگی شامل کیفیت مسکن ، کیفیت محیط زیست، اشتغال، آموزش، بهداشت و... در سطح شهر مورد توجه مدیران و برنامه ریزان شهری می باشد. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر بررسی و تحلیل شاخص های کیفیت زندگی شهری در مناطق شهر شیراز می باشد روش تحقیق "توصیفی – تحلیلی " است که با مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه گردآوری شده و در نرم افزار SPSS وارد و سپس با استفاده از آزمون Tتک نمونه ای ابتدا میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت زندگی در شهر شیراز سنجیده شد. و سپس با استفاده از مدل های topsis،AHP و vikor مناطق شهری شیراز در میزان برخورداری از شاخص های کیفیت زندگی اولویت بندی شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شاخص های سرگرمی، آموزش و محیط زیست از حد متوسط احساس رضایتمندی بالاتر قرار دارد. همچنین تاسیسات و تجهیزات، جامعه مدنی و خدمات در شرایط متوسطی از احساس رضایتمندی می باشند. شاخص های بهداشت، اشتغال و مسکن در پاین تر از حد متوسط رضایتمندی کیفیت زندگی قرار گرفته اند. همچنین نتایج حاصل از رتبه بندی مناطق نشان دهنده تفاوت معناداری از لحاظ شاخص های کیفیت زندگی در بین مناطق ده گانه شهر شیراز و نابرابری مناطق قدیمی و مناطق جدید می باشد.
ارزیابی توسعه پایدار شهری حوزه شمال شرقی کلانشهر مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۳
103 - 118
حوزههای تخصصی:
امروزه الگوهای فعلی توسعه شهری که به شدت تحت تاثیر میزان جمعیت شهرنشین و سیر صعودی آن هستند، تهدید جدی برای ادامه بقای بشر و زندگی پایدار شناخته شده اند. حوزه شمال شرقی با تراکم 375 نفر در هکتار متراکم ترین حوزه و اصلی ترین محدوده تمرکز سکونتگاههای غیررسمی در کلانشهر مشهد است . ضعف و عدم تعادل در توزیع کمی و کیفی کاربری ها و خدمات ، توسعه سکونتگاه ها به صورت منفصل ، وجود اراضی بایر و اراضی کشاورزی در حوزه سبب کاهش کیفیت فضایی و فعالیتی حوزه و نقش پذیری آن در سطح کلانشهر شده است. هدف این مقاله شناسایی نقاط ضعف ، قوت ، فرصت و تهدید با استفاده از تکنیک SWOT و انتخاب مناسسب ترین استراتژی برای دستیابی به توسعه پایدار شهری در حوزه شمال شرقی با استفاده از مدل برنامه ریزی استراتژیک کمی QSPM است . نتایج یافته ها نشان می دهد که کل امتیاز وزن دار جدول ماتریس عوامل داخلی 943/2 و جدول ماتریس عوامل خارجی 956/2 است. اعداد حاصله پایین تر ازحد میانگین(3) است که نشان دهنده این است که ضعف ها برقوت ها و تهدیدها بر فرصتها غالب هستند.بنابراین مناسب ترین استراتژی برای دستیابی به توسعه پایدار شهری در حوزه شمال شرقی ، استراتژی تدافعی است . بر اساس مدل QSPM ، استراتژی WT1- برنامه ریزی وکنترل نحوه استقرار و میزان سطح اختصاص یافته به عملکردهای مختلف خدماتی، تقویت پیوند عملکردی فعالیت ها و رفع نارسایی های موجود از طریق ترکیب کاربری ها ، بیشترین امتیاز را به خود اختصاص میدهد.
ارزیابی وضعیت شاخص های اجتماعی مسکن مهر از نظر شهروندان (مطالعه مطالعه مسکن مهر شهرپرند)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
51 - 64
حوزههای تخصصی:
مسکن از دیرباز مهم ترین مسئله زندگی بوده است. داشتن سرپناهی مطمئن، ایمن و راحت از آرزوهای دیرینه هر انسانی می باشد که در این راه با توسل به انواع روش ها و تکنولوژی ها سعی در بهتر نمودن روند شکل گیری و توسعه این علم داشته است. شاخص های اجتماعی مسکن از مهم ترین ابزارهای شناخت ابعاد مختلف مسکن است. هدف از این پژوهش تحلیل و ارزیابی ابعاد شاخص های اجتماعی مسکن مهر پرند می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که آمار و اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامه به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی خانوار ساکن در مسکن مهر پرند می باشد که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 385 نفر از بین آنها با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید در تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های آماری توصیفی (میانگین گیری و درصد گیری) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و شاخص رضایتمندی هال ین و تن) در نرم افزار Spss استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، اکثریت ساکنان مسکن مهر پرند را اقشار کم درآمد جامعه تشکیل می دهند. اغلب آنان مالک هستند و تعداد خانوارهای ساکن در آن بیش از حدِاستاندارد است. مسکن مهر پرند، اغلب دارای 2 اتاق می باشد که با توجه به تعداد بالای خانوارها نامناسب می باشد. بر اساس یافته های کلی تحقیق طرح مسکن مهر پرند در بهبود شاخص های اجتماعی و تأمین مسکن اقشار کم درآمد موفق نبوده است و در نهایت می توان گفت، در تمامی متغیرهای رضایتمندی، نارضایتی افراد ساکن در مسکن مهر دیده می شود.
مقایسه عملکرد شبکه عصبی و رگرسیون چند متغیره در تخمین قیمت مسکن(مطالعه موردی: شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۵
33 - 42
حوزههای تخصصی:
مسکن همواره نیازی اساسی در جامعه تلقی می گردد. بازار مسکن طی سال های گذشته یکی از پرنوسان-ترین بخش های اقتصاد کشور ایران بوده است. از آنجایی که نغییرات بخش مسکن تاثیر فراوانی بر سایر بخش های اقتصاد دارد بنابراین یکی از نیازهای قابل توجه در امر مسکن، پیش بینی دقیق قیمت این کالا می-باشد. در این راستا در پژوهش حاضر با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه، مدلی برای پیش بینی قیمت مسکن در شهر اهواز ارائه و نتایج آن با مدل رگرسیون چند متغیره مقایسه گردیده است. نوع تحقیق توسعه ای–کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی می باشد. به این منظور 233 نمونه واحد آماری در سال 1392 بر اساس 16 متغیر مربوطه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شبکه عصبی پرسپترون چند لایه با دقت 91 درصدی نسبت به رگرسیون چند متغیره دارای دقت بیشتری در پیش بینی قیمت مسکن بوده است. همچنین جهت ارزیابی عملکرد مدل ها از ضرایب ، RMSE استفاده شد. ضریب تبیین ( ) با استفاده از رگرسیون چند متغیره 789. و مقدار آن برای شبکه عصبی 918. می باشد. نتایج ارزیابی مدل رگرسیون مبین عملکرد ضعیف تر این مدل در مقایسه با روش شبکه عصبی مصنوعی است.
تحلیل توزیع فضایی پارک های شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرفیایی مطالعه موردی شهر ایذه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
33 - 46
حوزههای تخصصی:
از اساسی ترین های کاربری های شهری کاربری پارک و فضای سبز است. بنایراین در صورتی که در هر مکان شهری این کاربری با کمبود یا توزیع و پراکندگی نامناسب همراه باشد شهر با مشکلات و معضلاتی در سه بعد کالبد، اکولوژیک و اجتماعی روبه رو خواهد بود هدف از انجام این پژوهش تحلیل فضایی پارک های شهر ایذه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی است. پژوهش، براساس هدف از نوع کاربردی و براساس ماهیت از نوع توصیفی موردی است. در گرد آوری داده، از مشاهده میدانی، گزارش و نقشه های موجود و مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، و در تجزیه و تحلیل اطلاعات از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نرم افزار expert choic و مدل AHPاستفاده شده است.از نتایج آن توزیع فضایی نامناسب پارک ها در شهر ایذه، پایین بودن میزان سرانه پارک، الگوی شبکه ارتباطی نامناسب شهر در دسترسی به پارک ها، کمبود تعداد پارک و مکانیابی نامناسب پارک های موجود، است. هدف از انجام این پژوهش تحلیل فضایی پارک های شهر ایذه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی است. پژوهش، براساس هدف ازراساس ماهیت از نوع توصیفی موردی است. در گرد آوری داده، از مشاهده میدانی، گزارش و نقشه های موجود و مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، و در تجزیه و تحلیل اطلاعات از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نرم افزار expert choic و مدل AHPاستفاده شده است.از نتایج آن توزیع فضایی نامناسب پارک ها در شهر ایذه، پایین بودن میزان سرانه پارک، الگوی شبکه ارتباطی نامناسب شهر در دسترسی به پارک ها، کمبود تعداد پارک و مکانیابی نامناسب پارک های موجود، است.
بررسی و ارزیابی شاخص های پیاده پذیری با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) (نمونه موردی: خیابان طالقانی شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
7 - 20
حوزههای تخصصی:
مسیر پیاده تجلی گاه حیات مدنی شهر و محل رخداد وقایع و فعالیتهای اجتماعی شهروندان در زندگی و حیات شهری می باشد. طراحی درست و گسترش آن نه تنها باعث غنی تر شدن زندگی اجتماعی می شود؛ بلکه با توجه به پیچیدگی ها و مسائل حمل و نقل شهری در شهرهای معاصر، گامی در جهت حل معضلات ترافیکی بر می دارد و شهرها را به سوی حمل ونقل انسان محور سوق می دهد. بر همین اساس این مقاله به ارزیابی شاخص های پیاده پذیری در خیابان طالقانی شهر اهواز پرداخته است. این پژوهش سعی دارد با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی به این سوال پاسخ دهد که کدام یک از شاخص های پیاده پذیری (کالبدی، کارکردی و عملکردی) برای افزایش کیفیت پیاده راه خیابان طالقانی از اولویت بالاتری برخوردار هست در این راستا بر مبنای مدل FAHP (تحلیل سلسله مراتبی فازی) و با استفاده از نظرات عابرین پیاده, هر یک از معیارها و شاخص های موثر در ارتقای کیفیت پیاده راه طالقانی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که شاخص کالبدی با امتیاز 570/0 بیشترین سهم را در پیاده پذیری دارد و در رتبه بعدی شاخص ادراکی با امتیاز 289/0 در رتبه دوم قرار دارد و نهایتا شاخص کارکردی با میزان 141/0 کم ترین امتیاز را به خود اختصاص داد.. با استفاده از بررسی ها و تحلیل های انجام گرفته شده به این نتیجه رسیدیم که شاخص های کالبدی از اهمیت بالاتری نسبت به سایر شاخص ها برخوردار می باشند.
مکان یابی نیروگاه های بادی با استفاده از روش های تحلیل سلسله مراتبی و ویکور در سامانه اطلاعات مکانی ( استان فارس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
105 - 116
حوزههای تخصصی:
استفاده از نیروگاه های بادی به عنوان یکی از مهم ترین روش های تولید انرژی برق با استفاده از انرژی های تجدید پذیر قلمداد می شود. در این راستا یافتن مکان بهینه برای استقرار تجهیزات و تأسیسات بهره برداری از پتانسیل های موجود و بالقوه ضروری است. هدف از تحقیق حاضر مکان یابی نیروگاه های بادی در استان فارس با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و رتبه بندی گزینه های مکانی با استفاده از روش ویکور (Vikor) می باشد. در این مطالعه سعی شده تا با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره تحلیل سلسله مراتبی و مدل ویکور مکان مناسب برای نیروگاه های بادی بر مبنای معیارهای مؤثر فنی، زیست محیطی و اقتصادی- اجتماعی در امر مکان یابی نیروگاه های بادی اولویت بندی شوند. ابتدا داده های موردنیاز جمع آوری و در محیط GIS آماده گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی بین معیارها مقایسات زوجی و سپس وزن دهی انجام گرفته و در نهایت با استفاده از روش ویکور بین مکان های نهایی اولویت بندی صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از بین معیارهای مطرح در پژوهش، معیارهای فنی (سرعت باد، پایداری باد و چگالی باد)، دارای اهمیت بیشتری بوده و وزن بیشتری (731/0) را به خود اختصاص داده است و سرعت باد با وزن (594/0) مهم ترین عامل تأثیرگذار است. در ادامه نتایج حاصل از مدل ویکور نشان داد که مناطق شمالی و شرقی استان از پتانسیل خوبی برای استفاده از انرژی باد برخوردار است. شهرستان های آباده، اقلید و نی ریز نسبت به دیگر نقاط استان مکان های مناسبی جهت احداث نیروگاه بادی می باشد.
بررسی تطبیقی شاخص های پایداری اجتماعی مسکن(مطالعه موردی؛ محلات اسکان غیررسمی اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر توسعه پایدار و به تبع آن توسعه پایدار محله ای در مجامع علمی مطرح شده است. که ارتباط تنگاتنگی با آسیب های اجتماعی، زیست محیطی، امنیت، مشارکت، شکل بافت و مدیریت شهری دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تطبیقی شاخص های پایداری اجتماعی مسکن در محلات اسکان غیررسمی اهواز می باشد. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیل و پیمایشی می باشد. جامعه آماری خانوارهای ساکن محلات اسکان غیررسمی می باشد. حجم نمونه بر اساس مدل کوکران 381 نفر محاسبه شده است برای افزایش دقت کار تعداد 450 پرسشنامه توزیع گردید. در این پژوهش از میان 6 بافت مشخص در شهر، بافت حاشیه ای که شامل 18 محله می شد انتخاب شده و در هر محله با توزیع و تکمیل پرسشنامه و بهره گیری از مدل ویکور، تاپسیس، الکتر و مدل ادغامی کپلند اقدام به مقایسه تطبیقی محلات شهر و رتبه بندی آن ها بر اساس شاخص های پایداری اجتماعی مسکن گردید. بر اساس یافته های پژوهش میزان پایداری محلات بدین ترتیب اولویت بندی می شود: محلات زرگان، زویه 1، زویه 2 با امتیاز 5 دارای سطح پایدار، محلات منبع آب، علی آباد، حصیرآباد و کوی طاهر با امتیاز 4 دارای سطح نسبتاً پایدار، محلات آل صافی، ملاشیه، نهضت آباد و کریشان داری سطح نیمه پایدار و محلات گلدشت، چنیبه علیا، کوی علوی دارای سطح نسبتاً ناپایدار و محلات گلبهار، شهرک رزمندگان و کوی سیاحی دارای سطح ناپایدار می باشد.
سنجش میزان خطرپذیری محله های شهری ازنظر وجود فضاهای بی دفاع (مستعد بروز جرم) مطالعه موردی: منطقه 3 شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای بی دفاع، یکی از مسائل جدی در محیط های شهری است که احتمال وقوع جرم و ناهنجاری اجتماعی در آنها بیشتر است. این فضاها زمینه را برای وقوع جرائم مکان- مبنا تسهیل می کند؛ از این رو، شناسایی این فضاها، برای اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و کاهش زمینه وقوع جرم، ضروری است. هدف این پژوهش، شناسایی، تحلیل و رتبه بندی میزان خطرپذیری فضاهای بی دفاع محدوده مورد مطالعه (منطقه 3 شهر اردبیل) است؛به این منظور، با استفاده از روش برداشت میدانی و فرم محقق ساخت، 172 فضای بی دفاع- که برای آن، تعریف علمی وجود دارد- شناسایی شد. برای انجام دادن تحلیل ها، معیارهایی مانند فراوانی فضاهای بی دفاع، تراکم جمعیتی و ساختمانی، گروه های درآمدی، کیفیت شبکه معابر، کیفیت کالبدی بافت، ویژگی اجتماعی، قیمت زمین و ساختمان و کاربری زمین با استناد به پیشینه پژوهش، تعریف شد. سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش های تحلیل فضایی برای تحلیل ها استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد شدت تراکم فضاهای بی دفاع در برخی محله های شهر (محله های شماره 3، 4، 6 و 9) بیشتر از سایر محله هاست. همچنین، 35/45 درصد محله ها با خطرپذیری زیاد و خیلی زیاد و 37/36 درصد با خطرپذیری کم و خیلی کم مواجه است. نتایج روش میانگین نزدیک ترین همسایگی نشان داد ازنظر توزیع جغرافیایی، فضاهای بی دفاع در محله های خاصی خوشه بندی شده است. نتایج پژوهش نشان داد نوع کاربری زمین، گسست یا نبود نظارت اجتماعی، کیفیت اندک بناها و ساختار خیابان ها در شکل گیری فضاهای بی دفاع در محیط های شهری، نقش دارد. درنهایت، با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای برنامه ریزی کاهش خطر وقوع ناهنجاری های احتمالی ارائه شده است.
تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان مرزی کردستان با تأکید بر شاخص های توسعه شهری با استفاده از تلفیق تکنیک های AHP و TOPSIS
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان است.در این پژوهش جهت تعیین درجه اهمیت شاخص ها از روش دلفی استفاده گردید، به طوری که پرسشنامه هایی بین 35 نفر از متخصصان رشته های مختلف مرتبط با موضوع پژوهش توزیع گردید و داده های حاصل با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و در نرم افزار Expert Choice مورد مقایسه زوجی قرار گرفتند. برای تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان ها هم از روش تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS بهره گرفته شد و درنهایت جهت نمایش فضایی نتایج از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) استفاده گردید.نتایج پژوهش نشان داد که شهرستان سنندج (با امتیاز 989.)در رتبه اول قرار دارد.به ترتیب شهرستان سقز(با امتیاز 165.)در رتبه دوم، شهرستان بانه(با امتیاز 1307.)در رتبه سوم، شهرستان مریوان(با امتیاز 1302.)در رتبه چهارم،شهرستان قروه(با امتیاز 114.)در رتبه پنجم،شهرستان بیجار(با امتیاز 088.)در رتبه ششم، شهرستان کامیاران(با امتیاز 051.)در رتبه هفتم، شهرستان دیواندره(با امتیاز 016.)در رتبه هشتم،شهرستان دهگلان(با امتیاز 011.)در رتبه نهم و درنهایت شهرستان سروآباد(با امتیاز 006.)در رتبه دهم قرار دارد.
پهنه بندی دشت کبودرآهنگ به منظور احداث سد زیرزمینی به روش ترکیب نقشه های فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۱۷
95 - 110
حوزههای تخصصی:
استفاده از آب زیرزمینی یکی از راه کارهای مقابله با کم آبی در مناطق خشک و نیمه خشک است. کمبود منابع مالی، زمانی و تکنولوژیکی به علاوه شرایط فیزیکی سبب می شود که استفاده از آب در نواحی خشک در اغلب کشورهای در حال توسعه با محدودیت هایی مواجه باشد. طی چند سال گذشته استفاده از سدهای زیرزمینی به عنوان راه حلی برای غلبه بر مشکل کم آبی در مناطق خشک و نیمه خشک مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله، به روش ترکیب نقشه های فازی در سیستم اطلاعات مکانی (GIS)، مکان های مناسب برای احداث سد زیرزمینی در دشت کبودرآهنگ، واقع در شمال استان همدان شناسایی می شوند. برای این منظور، پارامترهای مؤثر در احداث سد زیرزمینی همچون شیب، موقعیت چاه ها، چشمه ها و قنات ها، مسیر رودخانه ها، محل قرارگیری گسل ها، موقعیت روستاها و شهرها، وضعیت راه های ارتباطی و همچنین ضخامت آبرفت برای منطقه موردمطالعه جمع آوری شد. سپس با استفاده از ابزارهای تحلیل مکانی، لایه های اطلاعاتی مربوط به هرکدام از پارامترها به صورت لایه ی رستری و با استفاده از عملگر فاصله اقلیدسی و درون یابی بر اساس روش مثلث بندی دلونی آماده سازی شده و به کمک ترکیب نقشه های فازی، استانداردسازی بر روی معیارهای مختلف انجام گرفت. با جمع بندی تحقیقات و استانداردها، نقشه های معیار به کمک عملگرهای فازی با هم ترکیب شد؛ در روش عملگر اشتراک فازی منطقه ای به وسعت 3342 هکتار و در روش عملگر ضربی فازی منطقه ای به وسعت 2393 هکتار، حدود یک درصد منطقه مطالعاتی و در روش عملگر گامای فازی منطقه ای به وسعت 35574 هکتار، 10.32 درصد منطقه مطالعاتی، دارای پتانسیل بسیار مناسب برای احداث سد زیرزمینی مشخص شدند. نتایج نشان داد که در صورت وجود داده های مناسب مکانی و نقشه های با دقت، روش ترکیب نقشه های فازی می تواند نتایج مناسبی برای پیشنهاد مکان های مناسب احداث سد زیرمینی را ارائه نماید.
تحلیل الگوهای استقراری عصر مس وسنگ در دشت سیلاخور با استفاده از تحلیل های SIG
حوزههای تخصصی:
عصر مس وسنگ ازجمله ادوار دارای اهمیت پیش ازتاریخ ایران است. تحولات این دوره در زاگرس مرکزی در ادامه دوره نوسنگی ظهور نموده است. از مناطق مهم زاگرس مرکزی که دارای استقرارگاه های زیادی در رابطه با عصر مس وسنگ بوده، دشت سیلاخور در شمال لرستان است. با وجود غنای فرهنگی دشت سیلاخور در عصر مس وسنگ، تاکنون مطالعه هدفمندی به منظور روشن نمودن وضعیت مس وسنگ این ناحیه صورت نگرفته است. در این راستا، به منظور روشن شدن الگوهای استقراری عصر مس وسنگ دشت سیلاخور، این مطالعه که چکیده ای از بررسی های باستان شناسی احمد پرویز و مطالعات هدفمند نگارندگان است، ارائه می گردد. نگارندگان در این پژوهش سعی در یافتن پاسخ پرسش های ذیل داشته اند: الگوهای استقراری دشت سیلاخور در عصر مس وسنگ به چه صورت بوده است؟ تغییرات الگوهای استقراری در ادوار قدیم، میانی و جدید عصر مس وسنگ دشت سیلاخور را چگونه می توان تحلیل نمود؟ به نظر می رسد چند عامل منابع آبی، ارتفاع از سطح دشت سیلاخور و راه های ایلات در شکل گیری استقرارگاه های این ناحیه در عصر مس وسنگ مؤثر بوده اند. بررسی ها و مطالعات انجام شده در این دشت تاکنون 80 محوطه باستانی را در رابطه با عصر مس وسنگ نشان داده است. برخی از این محوطه ها دارای هر سه دوره قدیم، میانی و جدید عصر مس وسنگ هستند. اطلاعات مکانی گردآوری شده در این پژوهش، از روش مطالعات علم GIS و با اجرا شدن در نرم افزار ArcGIS 10.3 مورد مطالعه قرار گرفته اند. مبنای این مطالعات، فاصله هر محوطه استقراری با نزدیک ترین رودخانه و سطح ارتفاع آن نسبت به دشت سیلاخور است. این نقشه ها در هر سه دوره قدیم، میانی و جدید عصر مس وسنگ دشت سیلاخور اجرا شده اند.
تحلیل ارتباط بین پراکنش فضایی معلولان با متغیرهای محیطی؛ نمونه پژوهش: کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۰)
115 - 132
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: مسئله معلولیت در ایران و حضور معلولان در شهرها یکی از چالش های اصلی پیش روی مدیران و برنامه ریزان شهری است. درک نیازها و محدودیت های پیش روی معلولان نیازمند انجام تحلیل های فضایی مناسب است. هدف: هدف این پژوهش تحلیل وضعیت پراکنش و تراکم فضایی و همچنین شناخت الگوی توزیع فضایی پراکندگی معلولان و افراد کم توان و ارتباط آن ها با سایر متغیرهای جغرافیایی و برنامه ریزی آینده نگر برای معلولان است. روش پژوهش: برای این منظور از فنون آمار فضاییGIS استفاده شده است. داده های موردنیاز این پژوهش شامل اطلاعات مربوط به 16208 نفر معلول شهر اهواز است که تا سال 1396 توسط سازمان بهزیستی استان خوزستان ثبت شده اند. برای انجام تحلیل ها از روش هایی مثل نقشه نقطه ای، فاصله استاندارد، موران جهانی یا خوشه های بالا و پایین، روش لکه های داغ، شاخص میانگین نزدیک ترین همسایه، میانگین و بیضی انحراف استاندارد، مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی و شاخص خودهمبستگی فضایی استفاده شده است. نتایج: یافته ها نشان دادند که تراکم فضایی معلولان در محله های شماره 27، 16و 93 بالاتر از سایر محله ها بود. مرکز میانگین افراد معلول و ناتوان منطبق بر مرکز شهر است. پراکنش فضایی افراد ناتوان در سطح شهر اهواز توزیع خوشه ای دارد و دارای خودهمبستگی فضایی است. همچنین بین تراکم جمعیتی و توسعه یافتگی محلات و حمل ونقل عمومی با پراکنش معلولان رابطه معناداری وجود دارد. جمع بندی پژوهش و رجوع به آمارهای موجود در این زمینه نشان می دهد که معلولیت مورد غفلت قرار گرفته و دلیل آن هم فقدان یک رویکرد اجتماعی کل نگراست. نوآوری: در این مقاله، مسئله معلولیت با رویکرد فضایی تحلیل شده است. همچنین ارتباط مکانی معلولیت و متغیرهای محیطی اندازه گیری شده است.
استخراج و ارزیابی تغییرات کاربری اراضی با به کارگیری الگوریتم SVM با کرنل چندجمله ای و روش حداکثر احتمال در محدوده حوضه آبریز اوجان چای بستان آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
25 - 44
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه زمین به عنوان یکی از نهاده های بخش تولید است، نه تنها در اقتصاد کشاورزی و منابع طبیعی بلکه در اقتصاد کل کشور نقش به سزایی دارد و توجه به زمین و تغییرات به وجود آمده در آن، امری ضروری است. تحقیق حاضر به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی حوضه آبریز اوجان چای با استفاده از سنجش ازدور و GIS انجام شده است. از تصاویر چند زمان سنجنده TM سال 1987 و +ETM سال 2002 و +ETM سال 2015 استفاده شد و نقشه های کاربری اراضی بر اساس پردازش رقومی حداکثر احتمال و ماشین بردار پشتیبان تهیه شد. نقشه های کاربری اراضی به همراه اطلاعات زمینی وارد محیط GIS شدند و میزان و نوع تغییرات کاربری اراضی در منطقه به دست آمد. با توجه به نتایج، روش SVM برای برآورد تغییرات منطقه موردمطالعه کارآمدتر بوده به گونه ای که نتایج استخراج شده از درصد دقت و ضریب کاپای بالاتری برخوردار است. از نتایج ارزیابی ها می توان چنین استخراج کرد که روند تغییرات کاربری در برخی کاربری ها مانند اراضی زراعی و مراتع بالا است. اراضی زراعی از 33 درصد به 37 درصد در طی بازه زمانی 28 ساله نوسان داشته و اراضی مرتعی نیز از 51 درصد به 49 درصد کاهش داشته که این دو کاربری بیشترین تغییرات را داشته اند. درنهایت با توجه به اینکه بیشتر تغییرات مربوط در تغییر مرتع به اراضی زراعی و بالعکس بوده است؛ بنابراین لزوم تمرکز فعالیت های مدیریت و اصلاح اراضی بر روی این نوع کاربری افزایش می یابد.
ارزیابی و پهنه بندی میزان آسیب پذیری اماکن مرزبانی منطقه خوزستان از مخاطره سیلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
147 - 176
حوزههای تخصصی:
مخاطرات محیطی مانند سیلاب، زلزله و خشک سالی از عوامل تأثیرگذار در جوامع بشری هستند و از بلایای عمده و مهم قلمداد می شوند. کشور ایران و به ویژه مناطق مرزی در منطقه خوزستان به علت توزیع نامناسب بارش به لحاظ پراکنش مکانی و زمانی، شدت و حجم بارش ها، کمبود پوشش گیاهی، عدم وجود بندها و سدهای خشکه چین و مسیل های متعدد، همواره در معرض خطر سیل قرار دارند. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی و پهنه بندی میزان آسیب پذیری اماکن و پاسگاه های یگان های مرزبانی استان خوزستان از مخاطره سیلاب و شناسایی نقاط مطلوب در این خصوص است. در پژوهش حاضر پس از شناسایی عوامل مؤثر در وقوع سیلاب در منطقه خوزستان، لایه های اطلاعاتی در محیط GIS ایجاد شد و در ادامه با استفاده از روش های تحلیل فازی و سلسله مراتبی، لایه های موجود، استانداردسازی و بر اساس مدل های همپوشانی، نقشه نهایی سیلاب در استان خوزستان تهیه شد. برای دسترسی به اطلاعات رقومی از نقشه های توپوگرافی با مقیاس (۱:۵۰۰۰۰) سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح و نقشه کاربری اراضی با مقیاس (۱۰۰۰۰۰: ۱) سازمان جنگل ها و مراتع استفاده شده است. نتایج حاصل از ارزیابی میزان آسیب پذیری اماکن مرزبانی از مخاطره سیلاب نشان داد که در بخش شمالی مرز (از دویرج تا طلائیه) در بین اماکن مرزبانی موجود در منطقه، (۵) نقطه از اماکن مرزبانی در ناحیه با آسیب پذیری خیلی کم، (۱۵) نقطه از اماکن در ناحیه با آسیب پذیری کم، (۱۱) نقطه از اماکن در ناحیه با آسیب پذیری متوسط، (۲) نقطه از اماکن ناحیه با آسیب پذیری زیاد و (۱) نقطه از اماکن در ناحیه با آسیب پذیری خیلی زیاد از لحاظ مخاطره سیلاب قرار دارند. در بخش جنوبی مرز (از طلائیه تا دهانه اروندرود) در بین اماکن مرزبانی موجود، (۱۲) نقطه از اماکن مرزبانی در ناحیه با آسیب پذیری خیلی زیاد، (۱۵) نقطه از اماکن در ناحیه با آسیب پذیری زیاد، (۶) نقطه از اماکن در ناحیه با آسیب پذیری متوسط، (۱) نقطه از اماکن در ناحیه با آسیب پذیری کم و (۱) نقطه از اماکن در ناحیه با آسیب پذیری خیلی کم از لحاظ مخاطره سیلاب قرار دارند.
تحلیل مکانی مخاطره سیلاب در حوضه آبریز قلعه چای عجب شیر با استفاده از GIS و مدل HEC-HMS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر خطر سیلاب در سطح حوضه آبریز قلعه چای مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. برای پهنه بندی خطر سیلاب هشت متغیر شامل ارتفاع، شیب، تحدب سطح زمین، عمق دره، تراکم زهکشی، فاصله از رودخانه، کاربری اراضی و پوشش گیاهی با کاربست منطق فازی در بستر سیستم اطلاعات جغرافیایی ترکیب شدند. کاربرد منطق فازی برای پهنه بندی سیلاب شامل دو گام اساسی نرمال سازی لایه ها با استفاده از توابع مختلف فازی ساز و روی هم گذاری فازی آنها می باشد. برای روی هم گذاری فازی لایه های مربوطه از اپراتور گامای فازی استفاده شد. همچنین، برای ارزیابی تولید رواناب در سطح حوضه از شبیه سازی بارش- رواناب با مدل HEC-HMS استفاده گردید. بر اساس نقشه پهنه بندی خطر سیلاب با کاربست گامای فازی در حدود 7/7 درصد از سطح حوضه از خطرپذیری بسیار بالایی نسبت به سیلاب برخوردار است. پهنه های مذکور عمدتا منطبق بر دشت های سیلابی حاشیه رودخانه بوده که بستر سکنی گزینی و فعالیت های انسانی منطقه می باشند. این امر، باعث افزایش مخاطره سیلاب در سطح حوضه مطالعاتی شده و آسیب پذیری جوامع ساکن حوضه را به شدت افزایش می دهد. شبیه سازی بارش- رواناب نشان می دهد که بارش های با دوره بازگشت بالاتر می توانند باعث ایجاد دبی های سیلابی شوند. زیرحوضه های میانی حوضه به دلیل عواملی مانند پوشش گیاهی ضعیف، گستردگی زیاد خاک های گروه D، شماره منحنی (CN) بالا، فراوانی برونزدهای سنگی، شیب زیاد، کشیدگی اندک، زمان تمرکز و تاخیر پایین از سیل خیزی بالایی برخوردار می باشند.
کاربرد GIS در پیش بینی ظرفیت شبکه ریلی ازطریق رگرسیون خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیستم حمل ونقل ریلی از تعامل مجموعه ای از تجهیزات و عملیات تشکیل شده است که توانایی و ظرفیت یک سیستم ریلی در حمل ونقل بار و مسافر را تعیین می کند. بدین منظور، محاسبه ظرفیت و پیش بینی نحوه تغییرات آن مهم است و شناخت آن کمک شایانی به ارتقای سطح بهره برداری شبکه ریلی می کند. روش های گوناگونی برای محاسبه ظرفیت وجود دارد که با توجه به نوع شبکه و شیوه استفاده از این روش ها، می توان از آنها بهره گرفت. برای محاسبه ظرفیت، از توانمندی های سیستم های اطلاعات مکانی استفاده می شود و با کمک یک سیستم اطلاعات مکانی تحت وب، وضعیت ظرفیتی عملیاتی شبکه ریلی به صورتی نوین و با کارآیی بیشتر از روش های متداول تعیین می شود. برای این کار، از محیطی GISمبنا استفاده شده که به پایگاه داده های گوناگون شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران، ازجمله پایگاه سیر و حرکت، متصل شده است و ضمن مشاهده وضعیت فعلی ظرفیتی شبکه، ازطریق رگرسیون خطی چندمتغیره، ظرفیت شبکه ریلی را در آینده تعیین می کند. تحقیق حاضر با استفاده از رگرسیون خطی، ظرفیت راه آهن را طی مطالعه ای موردی در ایران، برای سه مسیر انتخاب شده پیش بینی می کند و بلاک های مهم را برای بررسی تأثیر پارامترهای مکانی در تعیین ظرفیت شبکه راه آهن، مشخص می کند. با استفاده از داده های سال 96 (استخراج شده از وب سرویس مکانی راه آهن)، پیش بینی ظرفیت در سال 97 در محیط GIS انجام شد. نتایج نشان داد که استفاده از ظرفیت مسیرهای انتخابی برای مسیر قطارهای باری 82%، مسیرهای مسافری 56% رفت و 62% بازگشت و برای مسیرهای ترکیبی نیز 79% بود. همچنین، دقت پیش بینی مدل برای قطارهای باری 35% بهتر از قطارهای مسافری است که این به دلیل تفاوت در تغییر سرعت و حداکثر سرعت مجاز درمورد این دو نوع قطار است. دقت مدل سازی با نوع قطعه ارتباط مستقیم دارد؛ بنابراین، در مسیر مسافری، ظرفیت مدل سازی قطارهای مسافری تقریباً 45% دقیق تر بوده است. به همین ترتیب، در مسیر باری، دقت تخمین ظرفیت این قطارها بیشتر از قطارهای مسافری و تقریباً 45% بوده است.
شناسایی کانون های بزه قاچاق چوب با استفاده از GIS و برنامه ریزی برای پیشگیری از آن (مورد مطالعه: تجاوزات جنگل نشینان و قاچاقچیان چوب در طرح جنگلداری سیاهرود املش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال هفتم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
529 - 548
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:قاچاق چوب آلات جنگلی و تجاوزات جنگل نشینان از معضلات پیچیده منابع طبیعی در ایران است. این تجاوزات اغلب در مکان ها و زمان های مشخص رخ می دهد. با جمع آوری این اطلاعات و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، می توان کانون های بزه را در یک طرح جنگلداری مشخص کرده و با تدوین برنامه و گشت پیشگیرانه در قالب نیروی انتظامی، نگهبان جنگل و قرقبان، حفاظت بیشتری از این میراث طبیعی به عمل آورد.
روش:با استفاده از شبکه آماربرداری ۲۰۰×۱۵۰ متری و به روش تصادفی نظام مند جنگل مورد آمایش قرار گرفت و طول و عرض جغرافیایی کلیه نقاطی که در آنها اثری از تجاوزات جنگل نشینان و قاچاقچیان در قالب قاچاق چوب، شاخه زنی، کت زنی و چرای غیر مجاز دام رویت شد، در دستگاه GPS و نیز فرم های آماربرداری سازمان جنگل ها ثبت گردید. سپس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، نقشه ای جداگانه برای هر مورد تجاوز ترسیم شد.
یافته ها:با توجه به نقشه های به دست آمده مشخص شد که کانون های قاچاق چوب، شاخه زنی، کت زنی و چرای دام به ترتیب فقط در ۲۴، ۱۵، ۲۱ و ۴۸ درصد از کل عرصه جنگلی واقع است و تقریبا در سایر نقاط جرمی انجام نمی شود.
نتیجه گیری:با ترسیم کانون های بزه توسط GIS، و مشخص شدن زمان ارتکاب آنها، برنامه گشت پیشگیرانه برای مدیریت طرح جنگلداری تدوین شد که در صورت اجرای این برنامه احتمال کشف موارد جرم بیشتر خواهد شد.
ارزیابی مخاطرات ژئومورفولوژیکی حوضه آبریز زنوزچای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۷
131 - 148
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر مخاطرات ژئومورفولوژیکی حوضه آبریز زنوزچای- واقع در شمال شهرستان مرند استان آذربایجان شرقی- مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتدا طریق تهیه نقشه های پهنه بندی نئوتکتونیک، سیلاب و زمین لغزش صورت گرفت. پهنه بندی فعالیت های تکتونیکی نسبی (Iat) از طریق میانگین گیری و ترکیب شاخص های ژئومورفیک گرادیان طولی آبراهه، انتگرال هیپسومتریک، شکل حوضه زهکشی، سینوزیته جبهه کوهستان، نسبت پهنای کف دره به عمق دره و فاکتور عدم تقارن حاصل می شود. نقشه های پهنه بندی مخاطرات سیلاب و زمین لغزش از طریق ترکیب لایه-های موضوعی با بهره گیری از مدل فرایند تحلیل شبکه (ANP) در بستر سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شدند. داده های بارش، تصاویر مدل رقومی ارتفاع (DEM)، نقشه های زمین شناسی و تصاویر ماهواره ای Sentinel مهم ترین داده های مورد استفاده در تحقیق حاضر می باشند. نتایج حاصل از شاخص های ژئومورفیک بیانگر این است که بخش قابل توجهی از آنومالی های این شاخص ها از اختلافات سنگ شناسی حوضه نشات می گیرند. پهنه بندی تکتونیک فعال منطقه نیز حاکی از ضعف نسبی فرایندهای نئوتکتونیکی و جنبش گسل های منطقه و غلبه فرایندهای فرسایشی می باشد. در رابطه با خطر وقوع سیلاب نتایج مدل ANP نشان داد که متغیرهای شیب، فاصله از رودخانه و تحدب سطح زمین اهمیت بالاتری در پخش سیلاب برعهده دارند. از نظر خطر وقوع سیلاب، درحدود 4 درصد از سطح حوضه زنوزچای در کلاس خطر بسیار زیاد و 4/7 درصد در کلاس خطر زیاد واقع شده است. پهنه های خطرناک منطبق بر بستر دره های دو آبراهه اصلی حوضه می باشند و درنتیجه، بخش هایی از سکونتگاه های موجود در این دره ها در معرض سیلاب های مخرب قرار دارند. درنهایت، براساس نتایج مدل ANP سه متغیر شیب، لیتولوژی و بارش اهمیت بالاتری در احتمال وقوع زمین لغزش های منطقه دارند. درحدود 16 درصد حوضه زنوزچای در کلاس خطر زیاد و 7 درصد آن در کلاس خطر بسیار زیاد زمین لغزش واقع شده اند. وقوع زمین لغزش در قسمت های میانی حوضه به دلیل مجموعه ای از شرایط، مانند حضور شیب و سازندهای زمین شناسی مستعد، از احتمال بالاتری برخوردار است.
انتخاب مکان های مناسب دفن پسماند حفاری روغنی تولید شده میادین نفت و گاز شرکت نفت فلات قاره ایران در شرق خلیج فارس - مطالعه موردی: جزیره لاوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۸
233 - 246
حوزههای تخصصی:
پسماند نهایی ناشی از استفاده سیال حفاری پایه روغنی در عملیات حفاری چاه های نفت و گاز پس از انجام فرآیندهای مختلف بر روی آن بایستی به صورت مناسبی دفن شود. این تحقیق به منظور انتخاب مکان های مناسب دفن پسماند حفاری روغنی تولیدشده از میادین نفت و گاز تحت مدیریت IOOC در شرق خلیج فارس (مناطق قشم، کیش، سیری و لاوان) صورت گرفته است. مطالعه مذکور از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش به منظور شناسایی مکان های مناسب دفن پسماند حفاری روغنی در جزیره لاوان از نتایج حاصل از روش AHP در GIS استفاده شد. نتایج به دست آمده از روش AHP نشان داد که فاصله از مراکز جمعیتی (وزن 0.229)، فاصله از جاده ها (وزن 0.161)، فاصله از رودخانه (وزن 0.137) و فاصله از فرودگاه (وزن 0.108) از بین زیرمعیارهای (لایه ها) در نظر گرفته شده برای انتخاب مکان مناسب دفن پسماند در جزیره لاوان به ترتیب دارای اهمیت بیشتری هستند. لایه های مذکور تأثیر بیشتری را نسبت به دیگر لایه ها در انتخاب مکان های مناسب دفن پسماند در این جزیره دارند. با استفاده از نرم افزار GIS محدوده های مناسب دفن پسماند در ۵ کلاس با درجه های خیلی خوب ، خوب، متوسط، ضعیف و بسیار ضعیف به عنوان مکان های پیشنهادی معرفی شدند. تحلیل فضایی نقشه های نهایی به دست آمده حاکی از مناسب بودن سایت های ۱، ۲، ۳، ۴ و ۵ (اراضی واقع در مرکز جزیره لاوان) برای دفن پسماند حفاری است. دوری از مراکز جمعیتی، جاده ها، رودخانه و فرودگاه این مناطق را به مکان های مناسب دفن پسماند در راستای توجه به معیارهای زیست محیطی و فرهنگی اجتماعی تبدیل می نماید.